در تجارت و به طور خاص، در HR، اصطلاحات خاص اغلب معانی بسیار مشابهی در زبان روزمره دارند اما تعاریف بسیار خاص و متفاوتی در حوزه منابع انسانی دارند. دو عبارت از این قبیل عبارتند از: فرسودگی کارکنان و گردش مالی کارکنان.

هم جابجایی و هم فرسودگی مربوط به خروج کارکنان از سازمان است. با این حال، هر دو معیار تعاریف خاصی دارند که جنبه های مختلف سلامت کلی یک کسب و کار را اندازه گیری می کند.

چرا سردرگمی؟

حقیقت این است که تعریف گردش مالی و فرسایش دشوار است زیرا بسیاری از سازمان های مختلف به تعاریف مرسوم پایبند نیستند. لینکدین افرادی را دارد که تعاریف استاندارد صنعت را ارسال می‌کنند، اما گزارش‌های Insights آن‌ها فرسایش را با استفاده از تعریف گردش مالی توصیف می‌کنند. شرکت‌هایی مانند SpriggHR فرسایش را با تعریف کمی گسترده‌تر که شامل خروج غیرارادی است، تعریف می‌کنند.

کارمند HR سردرگم

آنچه مهم است این است که بدانید معیارها در شرکت شما چه معنایی دارند و با هر شرکتی که خود را با آن مقایسه می کنید چه معنایی دارند. هر معیاری از شما می خواهد که سیب را با سیب مقایسه کنید.

پس تعاریف استاندارد صنعت چیست؟

گردش مالی کارکنان چیست؟

برای شروع، اجازه دهید در مورد جابجایی کارکنان صحبت کنیم. بسیاری از مردم بر این باورند که گردش مالی صرفاً اندازه گیری تعداد کارکنانی است که در یک سال معین سازمان را ترک می کنند. با این حال، این کاملاً درست نیست.

جابجایی کارمندان را می توان به عنوان «نرخ خروج و جایگزینی کارکنان» تعریف کرد. همچنین به عنوان درصدی از کل نیروی کار شما تعریف می شود.

  • گردش مالی می تواند شامل خروج داوطلبانه یا غیر ارادی کارکنان باشد.
  • گردش مالی درصدی از میانگین تعداد کارکنان شرکت شما در طول زمانی است که اندازه گیری می کنید.
  • گردش مالی لزوما بد نیست ، اما می تواند معیاری برای عملکرد کلی شرکت در مقایسه با سایر بازیگران صنعت باشد.

برای محاسبه نرخ گردش مالی، باید تعداد کارمندانی را که می‌خواهید ترک کنید بدانید. این که آنها را پر کرده باشید یا نه، کاملاً مهم نیست، اما اگر “قصد” پر کردن نقشی داشته باشید اما آن را برای بیش از یک سال خالی بگذارید، خوب، شما قصد ندارید آن را پر کنید، درست است؟

شرکت در حال ترک کارکنان

معادله نرخ گردش مالی به این صورت است:

  • نرخ گردش مالی = (# خروج / میانگین تعداد کارمندان) * 100

فرض کنید شرکت شما یک کسب و کار متوسط ​​با میانگین 170 کارمند در سال گذشته است. در این مدت 22 کارمند ترک کردند. برخی اخراج شدند، برخی دیگر به میل خود ترک کردند، اما همه آنها نقش های اساسی را ایفا کردند که می خواهید پر شوند، بنابراین همه آنها برای جایگزینی معتبر هستند.

  • نرخ گردش مالی = (22 / 170) * 100
  • نرخ گردش مالی = (0.1294…) * 100
  • نرخ گردش مالی = 12.9٪

توجه به این نکته مهم است که نرخ گردش مالی بسیار متفاوت است. کارمندان خرده فروشی نرخ گردش مالی بسیار بالایی دارند، در حدود 60٪. برعکس، صنایعی مانند بخش انرژی یا مواد شیمیایی تقریباً 12٪ دارند. می توانید مقایسه و تفکیک دقیق تر از SHRM را در اینجا ببینید .

فرسایش کارکنان چیست؟

ترک یک شرکت

فرسایش کارکنان تعداد کارمندانی است که به طور داوطلبانه سازمان را ترک می کنند و شما انتخاب می کنید که آنها را جایگزین نکنید. به عنوان مثال، بگویید سازمان شما چهار مدیر میانی دارد. یکی از آنها تصمیم می گیرد برای تصدی یک نقش مدیریتی در یک شرکت دیگر ترک کند. پس از ارزیابی، متوجه می‌شوید که به نقش چهارم مدیر نیازی ندارید و یک تجدید ساختار ساده، گزارش‌های آن‌ها را بین سه مدیر باقیمانده‌تان تقسیم می‌کند. این از دست دادن نقش، فرسایش است.

  • فرسایش مستلزم آن است که کارمند به طور داوطلبانه ترک کند. خاتمه دادن یا رها کردن کارمند به منزله فرسایش نیست.
  • فرسایش مستلزم این است که شما نقش را پر نکنید. این اساساً یک کاهش در نیروی کار شما است.
  • فرسایش چالش‌های خاصی را به همراه دارد، مانند کاهش علاقه به محصولات شما یا یک بحران قریب‌الوقوع انتقال دانش.

یک خط جالب برای ترسیم در اینجا وجود دارد. از آنجایی که فرسایش مستلزم این است که شما قصدی برای پر کردن نقش نداشته باشید، می تواند بسیار شبیه به حالتی باشد که در آن نقشی را حذف می کنید. با این حال، حذف یک نقش و خاتمه دادن به کارمند در آن نقش تحت تأثیر فرسایش قرار نمی گیرد، زیرا کارمندی که می رود به میل خود آن را ترک نمی کند. این عجیب و غریب بسیاری از مردم، حتی متخصصان منابع انسانی را بی‌اعتنا می‌کند.

گردش مالی خوب است یا بد؟

بسیاری از مردم این دیدگاه ذاتی دارند که گردش مالی بد است. حقیقت این است که جابجایی کارمندان همیشه بد نیست و برای درک آن، باید زمینه های اطراف آن را درک کنید.

به عنوان مثال، موقعیت خدمات مشتری را در نظر بگیرید. چنین موقعیتی احتمالاً دارای نرخ گردش مالی بسیار بالایی است. تعداد بسیار کمی از مردم مایل به کار به عنوان صندوقدار برای برگر کینگ یا به عنوان استقبال کننده والمارت برای یک حرفه کامل هستند. انتظار می‌رود این موقعیت‌ها الف) همیشه پر شوند، و ب) تقاضای زیادی داشته باشند، به عنوان اشتغال سطح ابتدایی (یا به عنوان آخرین راه‌حل برای کسانی که به درآمد نیاز دارند، مهم نیست که چگونه آن را پیدا کنند).

یک صنعت یا یک بخش در یک شرکت می تواند نرخ گردش مالی بسیار بالایی داشته باشد و به هیچ وجه در معرض خطر نباشد.

شرکتی مانند Trader Joe را در نظر بگیرید. Trader Joe فرهنگ شرکتی برای تبلیغ داخلی دارد و به خود می بالد که 78٪ از مدیران آنها به عنوان کارگران سطح پایه شروع به کار کرده اند و 100٪ مدیران فروشگاه از مدیران بخش ارتقا یافته اند. نقش‌های ابتدایی آنها ممکن است گردش مالی بالایی داشته باشد، اما دانش سازمانی را از دست نمی‌دهند. بسیاری از این کارمندان هنوز در استخدام شرکت هستند و از طریق پیشرفت شغلی وفاداری خود را ایجاد می کنند.

گردش مالی نیز می تواند برنامه ریزی شود. به عنوان مثال، تغییرات فصلی قابل توجه در استخدام در خرده فروشی، گردش مالی برنامه ریزی شده است.

نقش‌ها پر می‌شوند (حتی اگر تا ابتدای فصل آینده تکمیل آنها طول بکشد)، بنابراین گردش مالی بالا چیز بدی نیست. انتظار می رود این روشی برای مدیریت تغییرات فصلی در تقاضا باشد.

کارمند تازه استخدام شده

 

مجموعه ای از عوامل بر گردش مالی تأثیر می گذارد. جابجایی داوطلبانه زمانی اتفاق می افتد که کارمندان به طور غیرمنتظره فرصت بهتری را در جای دیگری پیدا کنند. این ممکن است به معنای ساعات کمتر، دستمزد بیشتر، تعادل بهتر بین کار و زندگی یا حتی نزدیکی بیشتر به خانه باشد. این به شما بستگی دارد که مرتب سازی داده ها را شروع کنید تا ببینید چگونه می توانید آن را کاهش دهید. – دیوید کیوزیک، از طریق شبکه .

گردش مالی تنها زمانی بد است که بدون برنامه ریزی و زمانی که بازار کار ضعیف باشد. اگر تعداد زیادی از کارمندان به دلایلی مانند دستمزد نابرابر در صنعت یا شرایط کاری نامناسب کار را ترک کنند، آن شکل از گردش مالی بد است. اگر تعداد زیادی از کارمندان را ترک کنند و نتوانید افرادی را پیدا کنید که با وجود اینکه می خواهند نقش خود را ایفا کنند، برای شما کار کنند، این نیز خوب نیست.

کلید یادگیری کافی در مورد گردش مالی و استفاده از آن به نفع خود، درک زمینه است. می توانید سوالاتی در مورد آن از خود بپرسید، مانند:

  • کدام بخش ها نرخ گردش مالی بالایی دارند؟
  • چه فشارهایی منجر به گردش مالی بیشتر، مانند جبران خسارت می شود؟
  • آیا افرادی وجود دارند که به طور بالقوه مسئول گردش مالی بیش از حد هستند، مانند یک مدیر مشکل؟
  • نرخ گردش مالی این بخش و صنعت با نرخ های مشابه سایر شرکت ها چگونه است؟

مقداری از گردش مالی اجتناب ناپذیر است. به هر حال، هیچ شرکتی در جهان نرخ نگهداری 100 درصدی ندارد. نکته کلیدی این است که مطمئن شوید نرخ گردش مالی شما بی اندازه بالا نیست، و اگر بالا است، بفهمید مشکل چیست و چگونه آن را حل کنید.

رابرت سی برد، استاد آکادمی آکادمی ، گفت: معیارهای گردش مالی از منظر قانونی ارزشمند هستند زیرا می توانند سوگیری ناخودآگاه ، اعمال تبعیض آمیز را آشکار کنند یا جو محیط کار را آشکار کنند که زنان یا افراد رنگین پوست را از ماندن در شرکت باز می دارد. مطالعات حقوقی در تجارت ، از طریق شبکه

آیا فرسایش خوب است یا بد؟

فرسودگی به عنوان کارمندانی تعریف می‌شود که داوطلبانه آن‌ها را ترک می‌کنند و شما انتخاب می‌کنید که پست‌هایشان را پر نکنید. این در حال حاضر بهتر از سایر معیارهای ریزش کارمند است، زیرا از هر دو طرف داوطلبانه است: کارمند اخراج نمی شود، و شما انتخاب می کنید که نقش را ایفا نکنید. با این حال، فشارهایی که این انتخاب‌ها را تعیین می‌کنند می‌توانند خوب یا بد بودن فرسایش را تعیین کنند.

فرسایش معمولاً می تواند فرصتی را فراهم کند. به عنوان مثال، زمانی که علاقه به محصول یا شرکت شما رو به کاهش است، فرسایش می تواند راهی دوستانه برای کاهش هزینه های کلی نیروی کار و حجم نیروی کار بدون توسل به کوچک سازی باشد. شما از هزینه های عملیاتی کمتر سود می برید بدون اینکه احساس کنید کسب و کار شما تحت فشارهای خارجی در حال فروپاشی است.

تصمیم یک کارمند برای ترک معمولاً دوستانه‌تر است، اگرچه لزومی ندارد. کارمندی که به دلیل اینکه نرخ دستمزد شما پایین‌تر از استاندارد است، کار را ترک می‌کند، همچنان از نظر فنی، یک خروج دوستانه است. با این حال، درک این موضوع که چیزهای بهتری امکان پذیر است می تواند بسیاری از کارمندان دیگر را به دلایل مشابه ترک کند.

فرسودگی همچنین نشانه آن است که شما باید اطمینان حاصل کنید که شرکت شما دارای یک پایگاه دانش مرکزی است، و اینکه دانش و مهارت می تواند بدون از دست دادن دانش سازمانی به کارکنان جدید منتقل شود. یکی از بدترین خطرات فرسایش این است که کارکنانی که اطلاعات یا مهارت‌های ضروری کسب‌وکار را با خود می‌آورند، شرکت را ترک می‌کنند و وضعیت شرکت را بدون آنها بدتر می‌کند.

صحبت کردن با کارمند

فرسایش هم نامحدود نیست. درک اینکه چه زمانی می خواهید نقشی را پر کنید و چه زمانی آن را در آینده حذف کنید، تصمیم مهمی است. انتخاب نکردن یک نقش باز در کوتاه مدت می تواند سودمند باشد، اما ممکن است هنوز هم بخواهید یک یا دو سال دیگر کسی را در آن نقش داشته باشید.

سوال این نیست که آیا فرسایش کارمندان هنگام ترک کار اتفاق می‌افتد یا خیر، مهم این است که دوره فرسایش چقدر باید طول بکشد. یک تلاش مجدد فوری یک خروج را به یک رویداد گردش مالی با هزینه ها و مزایای پیش بینی شده خود تبدیل می کند. یک دوره نامحدود فرسایش در کوتاه مدت باعث صرفه جویی در پول می شود اما به دلیل کاهش پرسنل اثرات بلندمدتی دارد. – بامبو HR .

استفاده از گردش مالی و فرسایش برای مقیاس کردن کسب و کار

کسب و کارها باید متعادل باشند.

اگر کارمندان کافی برای پاسخگویی به تقاضا نداشته باشید، کسب و کار شما آسیب خواهد دید. مشتریان ممکن است برآورده نشوند، سفارش‌ها ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا ارسال شوند، خدمات مشتری دچار اختلال می‌شود. کمبود نیروی حیاتی می‌تواند برای شرکتی با تقاضا و پتانسیل قابل‌توجهی مرگبار باشد.

برعکس، اگر کارمندان کسب و کار شما بیش از حد لازم باشد، با مشکل معکوس مواجه می شوید. هزینه های حفظ نیروی کار شما در مقایسه با درآمد و سود به شدت افزایش می یابد. کارمندان ممکن است ببینند که روی دستان خود نشسته اند و کاری برای انجام دادن ندارند. شما در نهایت با وضعیت «آشپزهای بیش از حد در آشپزخانه» مواجه می شوید و حتی می توانید با تلاش برای تأثیرگذاری بر صداهای بیش از حد در تصمیم گیری های کم، از بهره وری تیم خود جلوگیری کنید.

علاوه بر این، بخش‌های یک کسب‌وکار باید در تعادل باشند. اگر تعداد بسیار کمی کارمند خدمات مشتری و تعداد زیادی کارمند فروش داشته باشید، ممکن است مشتریان وعده‌ها را شکسته و خدمات را در حد پایین‌تر بیابند. بازاریابی بیش از حد می تواند تقاضای بیش از حدی ایجاد کند که بقیه نیروی کار شما آمادگی مقابله با آن را ندارند.

شماره کارمند متوازن

نکته کلیدی این است که بدانیم گردش مالی و فرسایش ذاتا بد نیستند. فرسایش می تواند ابزار مفیدی برای تنظیم دامنه کسب و کار به سمت پایین بدون جلوگیری از رشد کسب و کار باشد. در واقع، دسترسی محدود حتی می‌تواند تقاضا را افزایش دهد و فهرست انتظار می‌تواند یک ابزار بازاریابی قوی باشد.

نظارت بر این معیارها نیز برای پیش‌بینی عملکرد آینده و مشاهده مشکلات احتمالی بسیار مهم است.

به عنوان مثال، اگر کسب و کار شما انتظار یک نرخ گردش مالی 15 درصد یا کمتر را برای سه ماهه چهارم دارد، اما پس از آن، متوجه می شوید که نرخ گردش مالی شما به 22 درصد رسیده است، می توانید شروع کنید به بررسی اینکه چه اتفاقی افتاده و چرا. توقعی داشتی که غیر از پایه بود. آیا این پیش بینی ضعیف بود یا عامل دیگری بود که بر گردش مالی تأثیر گذاشت و آن را افزایش داد؟ علاوه بر این، آیا این چیزی است که شما می توانید به نفع کسب و کار خود اصلاح کنید؟

یک کلید ارتباط است. شما نمی توانید بدون درک دلیل رفتن یک کارمند، خوب یا بد بودن جابجایی یا فرسایش را تشخیص دهید. اگر آنها را خاتمه می دهید، دلیل فوری آن را می دانید. با این حال، ممکن است بخواهید عمیق‌تر کاوش کنید تا تعیین کنید که آیا فشارهای خارجی یا داخلی منجر به مشکلاتی شده است که به خاطر آن آنها را خاتمه داده‌اید. البته، در حالت ایده‌آل، قبل از رسیدن به نقطه پایان، این را می‌دانید، اما این همیشه ممکن نیست.

نکته اصلی این است که گردش مالی و ساییدگی هر دو معیارهای مشابهی هستند و اهداف مشابهی را دنبال می کنند، اما از راه های منحصر به فرد متمایز و ارزشمند هستند. استفاده مناسب از آنها با اندازه گیری صحیح آنها شروع می شود و برای انجام این کار، باید دقیقاً بدانید که آنها چیست.

آیا شما یا کسب‌وکارتان در مورد تفاوت‌های بین جابجایی کارمندان و فرسودگی یا در مورد هر یک به طور جداگانه سؤالی دارید؟ اگر چنین است، لطفاً نظر خود را در زیر بگذارید، و ما گفتگو را آغاز خواهیم کرد! همانطور که قبلاً اشاره کردیم، مخلوط کردن این دو بسیار آسان است، بنابراین ما خوشحال خواهیم شد که هر گونه سردرگمی را که ممکن است داشته باشید برطرف کنیم.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *