شکست در حکمرانی

پدیده ورود سازمان های مردم نهاد یا سازمان های مردم نهاد به حوزه رفاه اجتماعی در دهه 90 شتاب گرفت.. در دهه‌های قبل، اگرچه چندین نهاد و سازمان خیریه مانند صلیب سرخ، پزشکی بدون مرز، و پزشکان بدون مرز وجود داشت، انفجار در تعداد سازمان‌های غیردولتی و افزایش همزمان در نمایه آنها نسبتاً خاموش بود. این جنبه از مرکز توجه سازمان‌های غیردولتی به شکست دولت‌های مختلف در سراسر جهان در ارائه توسعه و به فعلیت رساندن اصول عدالت اجتماعی و رفاه اجتماعی نسبت داده شده است. از این رو، این استدلال می‌گوید که سازمان‌های غیردولتی باید وارد عمل شوند و در جایی که دولت‌ها شکست خورده‌اند، ارائه دهند. این روند در دهه اول این هزاره بیشتر مشهود شد، جایی که بسیاری از سازمان‌های غیردولتی به‌عنوان مشتاقان واقعی رفاه اجتماعی با ظهور کشورهای شکست‌خورده آفریقا و دیگر بخش‌های جهان که در آن حکومت به سادگی سقوط کرد، دیده می‌شدند.

دولت همچنان مرتبط است

با این اوصاف، لازم به ذکر است که در حال حاضر نیز دولت بهترین گزینه برای به فعلیت رساندن رفاه اجتماعی است، زیرا اندازه و مقیاس دسترسی به جمعیت های بزرگ را دارد . سازمان‌های غیردولتی هر چقدر هم تلاش کنند، به سادگی نمی‌توانند با قدرت دولت‌ها در تحقق رفاه اجتماعی برابری کنند، صرفاً به این دلیل که دولت‌ها سازمان‌هایی هستند که هدف رفاه اجتماعی را بر عهده دارند و به این دلیل که میزان پولی که در اختیار دولت‌ها است چیزی که حتی بزرگترین سازمان های غیردولتی هم نمی توانند با آن مقابله کنند. از این رو، پیامدهای این امر این است که دولت و سازمان‌های غیردولتی با هر یک از آنها در تلاش برای پیشی گرفتن از دیگری در رابطه با عدالت اجتماعی و رفاه اجتماعی هستند. به همین دلیل است که دولت ها و سازمان های غیردولتی در وضعیت تنش با یکدیگر قرار دارند.

الگویی از همکاری

مدل ایده‌آل برای تحقق رفاه اجتماعی مدلی است که در آن دولت مستقیماً مسئول است اما سازمان‌های غیردولتی موظف به تضمین ارائه روان خدمات اجتماعی هستند و از آنها خواسته می‌شود مکانیسم‌های ارائه را نظارت کرده و بازخورد عینی ارائه دهند. این بدان معناست که ممیزی خارجی برنامه های انجام شده توسط دولت باید توسط سازمان های غیردولتی انجام شود، مهم نیست که چقدر دولت ها در برابر چنین تلاش هایی مقاومت می کنند. علاوه بر این، این مدل توسعه در هند اعمال می‌شود، جایی که شورای ملی مشاوره یا NAC به دولت در مورد طرح‌هایی مانند طرح تضمین اشتغال، لایحه امنیت غذایی و انجام ممیزی‌های خارجی از این طرح‌ها توصیه می‌کند تا اطمینان حاصل شود که منافع به هدف مورد نظر رسیده است. گیرندگان

افکار بسته

در نهایت، هم دولت و هم سازمان‌های غیردولتی باید بدانند که هرکدام بدون دیگری نمی‌توانند کار کنند و از این رو، به جای یک رابطه پرتنش، یک تنش خلاقانه که در آن هر یک مکمل و مکمل دیگری است، ترجیح داده می‌شود. به هر حال، رفاه اجتماعی موضوعی است که از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید با برخوردهای شخصیتی یا تداخل زمینه های مورد علاقه خدشه دار شود.

بدون نظر

پاسخ دهید