تفاوت بین وکالت و داوطلبی
سازمانهای غیرانتفاعی در سراسر جهان به گروههایی تقسیم میشوند که حمایتمحور هستند و آنهایی که خدمات خود را برای منافع عمومی داوطلب میکنند. گروههای مدافع اغلب دیدگاهها و نظرات شهروندان همفکر را در مورد سیاستهای عمومی ترویج میکنند و راههای عمل خاصی را پیشنهاد میکنند که میتوانند به فعلیت برسند. از سوی دیگر، موسسات غیرانتفاعی که داوطلبانه هستند، در واقع با مشارکت در کارهای سطحی و بسیج مردمی دست خود را آلوده می کنند. تفاوت بین حمایت و داوطلبانه در این است که در حالی که رویکرد اولی نظری است و بر فشار به عنوان ابزاری برای ترغیب سیاستگذاران به اتخاذ مسیرهای اقدام خاص متمرکز است، دومی بیشتر مبتنی بر اقدامات عملی با هدف تغییر یا تأثیرگذاری بر گفتمان عمومی مردمی است.. به عبارت دیگر، در حالی که گروههای حمایت شهری مستقر هستند و عمدتاً به جلسات، کنفرانسها، انتشار گزارشها و تمرکز بر اقداماتی که با سیاستگذاران کار میکنند راضی هستند، سازمانهای غیرانتفاعی مبتنی بر داوطلبانه در سراسر روستا پخش میشوند و شامل برداشتن گامهای عملی برای تأثیرگذاری بر مردم میشوند. گفتمان
اشتراکات بین وکالت و داوطلبی
با این اوصاف، برخی از اشتراکات بین گروه های مدافع و گروه های داوطلب وجود دارد، زیرا هر دو به دنبال تأثیرگذاری بر گفتمان عمومی در جهت تحقق اهدافی هستند که عدالت اجتماعی و رفاه عمومی را ارتقا می دهند. علاوه بر این، خطوط بین حمایت و داوطلبانه اغلب مبهم است، زیرا گروههای مدافع نیز داوطلبانی دارند و برای ورودیها به فعالان مردمی تکیه میکنند و گروههای داوطلب نیز نقشهای حمایتی را ایفا میکنند. نکته اینجاست که در بخش غیرانتفاعی، سازمانهایی که برای منافع عمومی کار میکنند، چتر فعالیتهایی دارند که هم از حمایت و هم داوطلبانه تشکیل میشود و نمیتوانند مرزی سخت و سریع بین این فعالیتها ترسیم کنند. نتیجه خالص این است که بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی در نهایت به انجام کمپینهای تبلیغاتی و مردمی میپردازند.
اهداف پایه را تعریف کنید
همانطور که در بالا ذکر شد، سازمان های غیرانتفاعی اغلب ترکیبی از استراتژی ها برای ارتقاء رفاه عمومی دارند. با این حال، لازم به ذکر است که مؤسسات غیرانتفاعی باید اهداف و اهدافی را که برای آنها وجود دارند تعریف کنند یا از یک عبارت، دلیل وجودی استفاده کنند که در آن اهداف نهایی خود را تدوین کنند. هیچ فایده ای ندارد که سازمان های غیرانتفاعی خودشان را خیلی ضعیف پخش کنند، زیرا آنها همه کارها را یکجا انجام می دهند. علاوه بر این، حمایت از علل بیش از حد و عدم رعایت عدالت در مورد هیچ یک از آنها سودی ندارد. از این رو، سازمانهای غیرانتفاعی باید ابتدا منشوری از کارهایی که انجام میدهند و کارهایی را که انجام نمیدهند تنظیم کنند و حتی اگر گاهی اوقات از مرز عبور کنند، اگر اصول اصلی خود را به وضوح تعریف کنند کمک میکند.
افکار بسته
دنیای پیچیده ای که ما در آن زندگی می کنیم برای حل مشکلات به تفکر غیر خطی نیاز دارد و از این رو، سازمان های غیرانتفاعی نیز باید در عدم اطمینان و هرج و مرج کار کنند. تنها به همین دلیل، سازمانهای غیرانتفاعی باید اطمینان حاصل کنند که خواه از موضع خاصی حمایت میکنند یا داوطلبان را در سطح مردم بسیج میکنند، از اهداف اعلامشده خود خیلی دور نشوند و به اهداف و مقاصد اساسی خود وفادار بمانند.
بدون نظر