کارکنان دارایی اصلی هر سازمانی هستند . اگر افراد در کار خود متمرکز و جدی نباشند، یک سازمان نمی تواند دوام بیاورد. موفقیت و شکست هر سازمانی به تلاش و کوشش کارکنان برای دستیابی به اهداف سازمان بستگی دارد. این یک مشاهدات رایج است که کارکنانی که زمان زیادی را در سازمان سپری میکنند تمایل دارند بیشتر در مورد آن بدانند و در نتیجه مشارکت مؤثری داشته باشند. آنها نسبت به محل کار خود احساس وفاداری می کنند و سخت تلاش می کنند تا انتظارات مدیریت را برآورده کنند.
دلایل مختلفی وجود دارد که چرا یک کارمند تصمیم به ادامه کار می گیرد. نارضایتی پولی، محیط منفی در محل کار، سیاست کثیف، سلسله مراتب پیچیده، فقدان کار چالش برانگیز، نظارت ضعیف از مهمترین موارد هستند.
در سناریوی کنونی تقریباً همه سازمانهای پیشرو با مشکل حفظ کارکنان مواجه هستند . مدیریت به نحوی نمی تواند کارمندان با پتانسیل بالا را متوقف کند و در نتیجه با پیامدهای منفی مواجه شود. حفظ کارمندانی که تصمیم به ترک کار برای یک فرصت بهتر برای سازمان دارند واقعاً دشوار می شود.
اجازه دهید برخی از اثرات بعدی حفظ ضعیف کارکنان را مرور کنیم:
- هر سازمانی زمان و پول خود را برای آموزش یک عضو جدید سرمایه گذاری می کند تا او را با کارمندان فعلی همتراز کند . زمانی که کارکنان به طور ناگهانی کار را ترک می کنند، سازمان در ضرر کامل است. استخدام باید دوباره انجام شود و هنوز هیچ اطمینانی وجود ندارد که عضو جدید برای پروفایل مناسب باشد یا خیر؟ یک نفر اشتباه استخدام شد و خروجی کل تیم و در نهایت سازمان برای پرتاب می رود.
- کارکنانی که زمان قابل توجهی را در هر سازمانی سپری می کنند آن را در داخل و خارج می دانند و بنابراین می توانند عملکرد بهتری داشته باشند. آنها به خوبی با سیاست های شرکت آشنا هستند و تنظیم هرگز مشکلی ایجاد نمی کند. کارمندانی که میآیند و میروند به سختی میتوانند در یک محیط جدید مستقر شوند و بنابراین همیشه در حالت دوگانگی هستند. نمی توانند در حد توان خود عمل کنند و در نهایت کار و سازمان آسیب می بیند.
- افرادی که عادت به تغییر شغل مکرر دارند، هرگز به هیچ سازمان خاصی وابسته نمی شوند . آنها فقط با سازمان به عنوان یک منبع صرف برای کسب درآمد رفتار می کنند. آنها هرگز در مورد کار خود جدی نیستند و در انجام وظایف در چارچوب زمانی مورد نظر شکست می خورند. به سختی برای آنها مهم است که آیا سازمان عملکرد خوبی دارد یا خیر؟ در مواردی که سیاستهای نگهداری ضعیف وجود دارد، کارمندان در مورد شهرت دفتر خود اذیت نمیشوند و از ابتکار عمل برای انجام کاری جدید اجتناب میکنند. کارکنانی که برای مدت طولانی در سازمان حضور دارند قابل اعتماد هستند و مدیریت می تواند در هر زمان به آنها تکیه کند.
- وقتی افراد هر سازمانی را ترک می کنند، احتمال بیشتری برای پیوستن به رقبا دارند. گاهی اوقات آنها تمایل دارند داده های محرمانه را همراه خود ببرند تا در سازمان جدید خود تأثیر بگذارند. به این ترتیب برنامههای سازمان حتی قبل از اجرا لو میرود و از انجام کار بزرگی باز میمانند. کارمندان نباید به هیچ وجه اطلاعاتی را با یک طرف خارجی به اشتراک بگذارند.
- یک سازمان نمی تواند عملکرد خوبی داشته باشد اگر کارکنان در مورد آن منفی صحبت کنند . وجود گروهی از وفاداران که نقش مهمی در ارتقای تصویر برند شرکت دارند، ضروری است.
- کارمندانی که برای مدت طولانی با یک سازمان کار می کنند هرگز به آن بدگویی نمی کنند و تا حدودی از نظر عاطفی به آن وابسته هستند. افرادی که در یک بازه زمانی کوتاه ترک می کنند همیشه در مورد سازمان های قبلی خود بد صحبت می کنند. ضریب وفاداری تقریباً صفر است و هیچ کس حاضر نیست مالکیت کار را به دست گیرد.
بخش منابع انسانی باید ابتکار عمل را برای بحث در مورد مسائل متعددی که یک کارمند را آزار می دهد به کار گیرد و سعی کند در اسرع وقت آن را حل کند. یک سازمان باید سخت تلاش کند تا کسانی را که واقعا برای سازمان مهم هستند حفظ کند.
بدون نظر