کتاب فقر احمق می کند:کمبود –سندهیل مولای ناتان و الدار شفیر
کمبود: مروری بر کتاب (مولیناتان و شفر)
کتاب “فقر احمق میکند” نوشتهی الدار شفیر و سندهیل مولاینیتن است. این کتاب به بررسی تأثیر کمیابی و پیامدهای منفی آن میپردازد. نویسندگان با سالها تحقیق و مطالعه متوجه شدند که فقر به ویژگیهای شخصیتی و عدم مدیریت درست منابع بستگی ندارد و افراد فقیر به خاطر پدیدهای به اسم کمیابی نمیتوانند ذهن خود را روی تصمیمات درست متمرکز کنند. این کتاب نشان میدهد که فقر چگونه زندگی، جامعه و فرهنگ را تغییر میدهد
با انسانهایی که به دنبال توسعهی رفتاری و مطالعهی علوم اجتماعی هستند، کتاب “فقر احمق میکند” نوشتهی سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر پیشنهاد میشود. در این کتاب، نویسندگان به بررسی عوامل مختلفی که باعث فقر و نابرابری در جامعه میشود، میپردازند. آنها از دادهها و یافتههای علمی استفاده کردهاند تا به تحلیل عمقانی از رفتارهای اجتماعی بپردازند. این کتاب به طور خلاصه به مفهوم کمیابی، تأثیر آن بر زندگی فرد، و راهکارهای مقابله با آن میپردازد. اگر مایلید، میتوانید فصل اول کتاب را رایگان بشنوید تا با محتوای آن آشنا شوید. این کتاب به طور کلی به علاقهمندان به کتابهای توسعهی رفتاری و عمومی اقتصاد پیشنهاد میشود.
کمیابی: مروری بر کتاب (مولیناتان و شفر)
چرا افراد موفق کارها را در آخرین لحظه انجام می دهند؟ چرا فقر ادامه دارد؟ چرا سازمان ها در آتش نشانی گیر می کنند؟ چرا افراد تنها دوست پیدا می کنند؟ به نظر میرسد این پرسشها بیربط هستند، اما سندهیل ملایناتان و الدار شفیر نشان میدهند که همگی نمونههایی از ذهنیتی هستند که ناشی از کمبود است.
ملایناتان و شفیر با تکیه بر تحقیقات پیشرفته از علوم رفتاری و اقتصاد نشان میدهند که کمبود روانشناسی مشابهی را برای همه افرادی که در تلاش برای مدیریت با کمتر از نیازشان هستند ایجاد میکند. افراد پرمشغله به همان دلایلی که فقرا و افرادی که بیش از حد از کارت های اعتباری استفاده می کنند در مدیریت پول خود شکست می خورند، نمی توانند زمان خود را به طور موثر مدیریت کنند. پویایی کمبود نشان می دهد که چرا رژیم گیرندگان مقاومت در برابر وسوسه را دشوار می دانند، چرا دانش آموزان و مدیران پرمشغله زمان خود را به درستی مدیریت می کنند، و چرا کشاورزان نیشکر پس از برداشت باهوش تر از قبل هستند. هنگامی که شروع به فکر کردن در مورد کمبود و استراتژی هایی که آن تحمیل می کند، می کنیم، مشکلات زندگی مدرن بیشتر مورد توجه قرار می گیرند.
ملایناتان و شفیر درباره چگونگی تأثیر کمبود بر زندگی روزمره ما بحث میکنند و حکایتهایی از ناتوانیهای خود را بازگو میکنند و ارتباطات شگفتانگیزی ایجاد میکنند که این تحقیق را زنده میکند. کتاب آنها راه جدیدی برای درک اینکه چرا فقرا فقیر می مانند و افراد مشغول مشغول می مانند، ارائه می دهد و نه تنها نشان می دهد که چگونه کمبود ما را به بیراهه می کشد، بلکه همچنین نشان می دهد که چگونه افراد و سازمان ها می توانند کمبود را برای رضایت و موفقیت بیشتر مدیریت کنند.
کتاب فقر احمق میکند…
به آخرین باری فکر کنید که بدهی شما شروع به انباشته شدن کرد، یا زمانی که ضرب الاجل برای یک ردیف طولانی از پروژه های مهم شروع شد. چه احساسی داشتی؟ آیا در این لحظات بهترین کار خود را انجام داده اید، بهترین تصمیمات خرید خود را گرفته اید یا بهترین بودجه خود را انجام داده اید؟
حتی اگر این دورههای پراسترس و فشرده ما را ملزم میکند که در بهترین حالت خود باشیم، واقعیت این است که درک کمبود، ما را در مواجهه با این مشکلات فوری بدتر میکند.
در واقع، مکانیسمهای مقابلهای که ما در زمانهای کمبود از آنها استفاده میکنیم، در واقع وضعیت ما را بدتر میکند و ما را در مخمصهمان بیشتر فرو میبرد. بنابراین، درک چگونگی و چرایی واکنش ما به کمبود به روشی که انجام میدهیم، حیاتی است تا استراتژیهای پیشگیرانه برای مقابله با آن ایجاد کنیم.
در این خلاصه از Scarcity توسط Sendhil Mullainathan و Eldar Shafir، شما متوجه خواهید شد
- چرا حواس پرت شدن در بازی سافت بال دخترتان شما را به پدر و مادر بدی تبدیل نمی کند.
- چرا ثروتمندان فقط گاهی به پس انداز 50 دلار علاقه مند هستند. و
- چرا آتش نشان ها باید کمربند ایمنی ببندند
ایده کلیدی کمبود 1: بسیاری از مشکلات در جامعه با مفهوم کمیابی مرتبط هستند.
فاجعه فقر جهانی و دشواری های پایبندی به یک رژیم غذایی مد روز دیگر چه وجه اشتراکی دارند؟ در ابتدا به نظر می رسد هیچ پیوندی وجود ندارد. در واقع، به نظر می رسد آنها از هر نظر متناقض هستند.
با این حال، با بررسی دقیقتر متوجه میشویم که هر دو پیامدهای یک بیماری هستند: کمبود .
در واقع، کمبود، که به عنوان «داشتن کمتر از آنچه احساس میکنید نیاز دارید» تعریف میشود، پیوندی است که بسیاری از مشکلات ظاهراً نامرتبط را که هر روز با آن روبرو میشویم به هم مرتبط میکند. این کمبود فیزیکی نیست، مانند در دسترس نبودن واقعی اشیاء، بلکه احساس کمبود کافی است، خواه زمان، پول، غذا یا حتی چیزی انتزاعی تر مانند آموزش باشد.
یک سرآشپز در سطح جهانی را تصور کنید که تمام عمر خود را صرف تکمیل حرفه خود کرده است، باید بهترین غذای خود را در کمتر از دو ساعت برای یک برنامه تلویزیونی و تحت فشار زمان شدید بسازد. در اینجا، زمان کمیاب است، و او احساس نمی کند که دقیقه کافی برای کاری که باید انجام دهد، ندارد.
احساس کمبود سرآشپز اساساً با احساس کمبود غذای رژیمی که در تقلا است کمتر از آنچه که عادت دارد غذا بخورد یکسان است. برای او، کمبود مقدار کالری است که احساس می کند در وعده های غذایی خود از دست می دهد.
با این حال، تا حدی میتوانیم تجربه کمبود خود را با استفاده از چیزی به نام شیر ایمنی بحرانی کنترل کنیم . به عنوان مثال، اگر بیش از حد به پروژه های کاری متعهد شده اید، سوپاپ ایمنی شما ممکن است به معنای از دست دادن چند مهلت باشد. یا اگر رژیم دارید، می توانید کمی استراحت کنید و یک تکه پیتزا بخورید. به این ترتیب، شما انتخاب می کنید که چقدر با کمبود مواجه شوید.
اما همه چیز دارای یک سوپاپ ایمنی حیاتی نیست. اگر فقیر هستید، نمی توانید فقط برای کاهش فشار تصمیم بگیرید که یک روز ثروتمند شوید. این فقدان آزادی برای دستکاری موقعیت شما به این معنی است که فقر شکلی خاص از کمبود را نشان می دهد. صرف نظر از این، تجربه واقعی کمبود یکسان است.
ایده کلیدی کمیابی شماره 2: وقتی با کمبود مواجه می شویم، ذهن ما از نزدیک روی چیزی که فکر می کنیم از دست داده ایم متمرکز می شود.
وقتی گرسنه هستید، غذا تمام چیزی است که می توانید به آن فکر کنید. این به این دلیل است که غذا – در آن لحظه، حتی برای چند دقیقه – کمیاب است و نیاز به سیر کردن اشتهای شما تقریباً طاقت فرسا است. حتی اگر از آن آگاه نباشیم، وقتی کمبودی از هر نوعی را تجربه میکنیم، نه فقط در مورد نیازهای بیولوژیکیمان، جذب آن میشویم و در مورد آنچه احساس میکنیم کمبود داریم وسواس میکنیم.
در اواخر جنگ جهانی دوم، با پیشروی بیشتر متفقین در سرزمین های تحت اشغال آلمان، آنها با مشکل بازگرداندن زندانیان اردوگاه کار اجباری از لبه قحطی مواجه شدند. برای حل این مشکل، دانشگاه مینه سوتا آزمایشی را با 36 آزمودنی مرد انجام داد که در آن آزمودنیها ابتدا گرسنگی میکشیدند و سپس تحت رژیمهای مختلف تغذیه قرار میگرفتند. این یافته ها به بازماندگان اردوگاه کمک کرد و همچنین برخی از بینش های اساسی را آشکار کرد.
نه تنها بدن آزمودنیها از نظر جسمی ضعیف شد و اشتهای آنها تند شد، بلکه ذهن آنها نیز تغییر کرد – آنها نسبت به غذا وسواس پیدا کردند. آنها قیمت غذاها را مقایسه کردند، وسواس زیادی روی کتاب های آشپزی داشتند، در مورد تغییر شغل و راه اندازی رستوران خیال پردازی کردند و نتوانستند روایت های فیلم را دنبال کنند و در عوض فقط روی صحنه هایی که غذا در آنها بود تمرکز کردند.
اما کمبود چیزی بیش از تغییر کانون توجه ما است. همچنین نحوه تفسیر اطلاعات را تغییر می دهد.
به عنوان مثال، در نظر بگیرید که وقتی افراد دچار حوادث آسیب زا و در عین حال سریع رعد و برق می شوند، مانند سرقت یا تصادفات رانندگی، اغلب احساس می کنند که این رویدادها بیشتر از آنچه که در واقع دوام آورده بودند، به دلیل حجم عظیمی از اطلاعاتی که مغز باید پردازش می کرد، احساس می کنند. محققان این پدیده را گسترش ذهنی زمان می نامند .
کمبود از این جهت مشابه است که می تواند نحوه تجربه ما از جهان را تغییر دهد. به عنوان مثال، افراد تنها در قضاوت در مورد خلق و خوی و احساسات دیگران بسیار بهتر هستند. این به این دلیل است که زندگی آنها حول محور مشاهده دیگران است و سعی می کنند آنچه را که خودشان از دست می دهند در آنها ببینند.
اکنون که میدانید کمبود چگونه کار میکند، خلاصههای کتاب زیر چگونگی تأثیرات آن در زندگی روزمره شما را بررسی میکنند.
ایده کلیدی کمیابی شماره 3: کمیابی ما را مجبور می کند که نزدیک بینانه روی نگرانی های فوری تمرکز کنیم و دیگران را نادیده بگیریم.
همانطور که در کیف پول خود نگاه می کنید، به طور تصادفی با یک کوپن بدون تاریخ انقضا برای یک وعده غذایی رایگان در رستوران روبرو می شوید. این بار، مانند هر بار دیگری که کوپن خود را می بینید، فکر می کنید: «اوه، هر زمان که بخواهم می توانم از آن استفاده کنم. امروز نه، شاید هفته آینده.» در نتیجه هرگز استفاده نمی شود.
این در واقع بسیار رایج است: کوپن های بدون تاریخ انقضا نسبت به کوپن هایی که تاریخ انقضا دارند کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. اما چرا؟
اساساً، ما در مدیریت نیازهای فوری، فرآیندی که به عنوان تونل زنی شناخته می شود، توجه و کارآمدتر می شویم . زمانی که زمان محدود است، شما تمایل دارید که بیشترین بهره را از آن ببرید، چه کار باشد چه لذت. این همان چیزی است که نویسندگان آن را سود تمرکز می نامند – نتایج مثبتی که وقتی کمیابی ذهن را تسخیر می کند.
برای مثال، ضربالاجلها فقط برای اهداف برنامهریزی خوب نیستند، بلکه به این دلیل که کمبود (زمان) ایجاد میکنند و ذهن را متمرکز میکنند. مطالعه ای را انجام دهید که در آن به دانش آموزان مقاله هایی برای تصحیح با ضرب الاجل های مختلف داده شد. کسانی که به آنها یک مقاله در هفته در طول سه هفته اختصاص داده شد (از نظر مهلتهای زمانی و یافتن اشتباهات املایی) نسبت به کسانی که سه هفته فرصت داده شد تا همان سه مقاله را تصحیح کنند، پربارتر بودند.
با این حال، این تمرکز شدید بر روی یک چیز به ضرر چیزهای دیگر تمام می شود، پدیده ای که توسط نویسندگان به عنوان مالیات تونل زنی توصیف می شود . حتماً این را تجربه کرده اید، مثلاً وقتی آنقدر در یک برنامه تلویزیونی غرق شده اید که دیگر نمی توانید صحبت دوستتان را با شما بشنوید.
اما عواقب مالیات تونل زنی همیشه به اندازه صدمه زدن به احساسات دوستان شما بی اهمیت نیست. در واقع، آنها می توانند کشنده باشند. آتش نشان هایی را در نظر بگیرید که به دلیل کمبود وقت، آنقدر روی آتش سوزی متمرکز شده اند که از سایر ملاحظات مانند بستن کمربند ایمنی غافل می شوند. این دقیقاً همان چیزی است که در مورد برایان هانتون اتفاق افتاد، که پس از پرت شدن از درب ماشین آتش نشانی که به سمت آتش می رفت، جان باخت.
ایده کلیدی کمیابی شماره 4: کمبود “پهنای باند” را کاهش می دهد، یعنی توانایی ما برای مدیریت و محاسبه اطلاعات.
آخرین مهلت ارائه شما فردا است. اما دختر شما امشب مسابقه سافت بال قهرمانی شهرستان خود را دارد. مانند یک والدین خوب، به مسابقه او می روید، اما نمی توانید روی بازی تمرکز کنید، نمی توانید از خودتان لذت ببرید – ذهن شما مدام به سمت آن ارائه سرگردان می شود. چرا نمی توانید فقط از لحظه لذت ببرید؟
این به این دلیل است که کمبود، پهنای باند ما را کاهش میدهد و در نتیجه، اساسیترین ظرفیتهای ما، مانند تمرکز روی آن بازی سافتبال را مهار میکند.
پهنای باند ظرفیت محاسباتی ما را اندازه گیری می کند – یعنی توانایی ما برای توجه، تصمیم گیری خوب، پایبندی به برنامه هایمان، مقاومت در برابر وسوسه و غیره. کمبود پهنای باند ما را مصرف می کند، که تأثیر منفی بر بسیاری از جنبه های رفتار ما، مانند صبر، تحمل، توجه و فداکاری ما دارد.
پدری که در جریان مسابقه سافت بال دخترش مشغول است، ممکن است والدین بدی به نظر برسد و دانش آموزی که به دلیل استرس پرداخت شهریه نمی تواند روی امتحان خود تمرکز کند، ممکن است بی کفایت یا تنبل به نظر برسد، اما این نوع قضاوت ها بسیار سطحی هستند. عدم تمرکز آنها یک نقص شخصی نیست، بلکه صرفاً نشانهای از این است که پهنای باند آنها به دلیل کمبود (در این موارد از زمان یا پول) مالیات میگیرد.
اما چرا کمبود در وهله اول از پهنای باند ما مالیات می گیرد؟ اساساً، توجه از بالا به پایین ، جایی که ذهن با تلاش آگاهانه برای متمرکز کردن توجه ما هدایت می شود، نمی تواند از نفوذهای پایین به بالا جلوگیری کند ، جایی که توجه ما توسط محرک های بیرونی تسخیر می شود. کمبود یک نفوذ از پایین به بالا است و بنابراین غیرارادی و قدرتمند است.
به عنوان مثال، در یک مطالعه در مورد توجه، از افرادی که رژیم گرفته بودند، خواسته شد تا زمانی که یک نقطه قرمز روی صفحه ظاهر می شود، دکمه ای را فشار دهند. جالب اینجاست که اگر به تازگی تصویری از غذا را دیده بودند، کمتر احتمال داشت که نقطه قرمز را ببینند.
روانشناسان این کتاب توجه را خلاصهنویسی مینامند ، زیرا تصویر غذا (که احساس کمبود را به وجود میآورد) آنها را از نظر ذهنی “خلاصه کتاب” را به عنوان نقطه ظاهر میکرد.
ایده کلیدی کمیابی شماره 5: کمیابی یک دور باطل است که فرار از آن بسیار دشوار است مگر اینکه کمی سستی داشته باشیم.
چند بار تا به حال احساس کرده اید که دارید با بدهی های خود بازی می کنید، اما دقیقاً در همان حفره قبلی قرار گرفته اید؟
کمبود تا حدودی نتیجه جنبه ای از رفتار انسان است که به نام تله کمبود شناخته می شود . وقتی در تله کمبود می افتیم، دو چیز اتفاق می افتد: ما دائماً شعبده بازی می کنیم، از یک کار فوری به کار بعدی می رویم، و در عین حال پیوسته یک قدم عقب هستیم.
مطمئناً شما این را در مدرسه یا محل کار تجربه کرده اید، زمانی که کارهای زیادی برای انجام دادن دارید، ضرب الاجل های تعیین شده و این احساس که زمان کمی برای انجام همه کارها دارید. به جای اینکه پروژه های خود را یکی یکی تمام کنید، در عوض دیوانه وار از یکی به دیگری می پرید. با نزدیک شدن به ضرب الاجل شما، زمان برای همه پروژه ها کمیاب می شود و باعث می شود که بیشتر و بیشتر دستکاری کنید.
یک قدم عقب ماندن نیز می تواند کمبود را افزایش دهد، زیرا ضرب الاجل های از دست رفته یا پروژه های به تعویق افتاده باعث می شود کار جدید شما دیر شروع شود و این می تواند به سرعت از کنترل خارج شود.
اگرچه تسلیم شدن در تله کمبود آسان است، اما یک راه وجود دارد: سست کردن خودمان .
شلی را به عنوان فضایی در چمدان تعطیلات خود در نظر بگیرید. اگر چمدان خود را تا لبه بسته ببندید، در شارژر تلفنی که فراموش کرده اید جایی برای جمع کردن آن وجود نخواهد داشت. تنها راه رسیدن به آن این است که چیز دیگری را پشت سر بگذاریم. با این حال، اگر عمداً فضای کمی در چمدان بگذارید، آنگاه منابعی برای مقابله با موارد غیرمنتظره خواهید داشت.
شلی ممکن است چیزی شبیه به فضای خالی در برنامه شما باشد – یک پنجره 15 دقیقه ای بین جلسات – که می تواند در صورت زیاد شدن جلسه شما را از دردسر کمبود زمان نجات دهد. البته، همه موقعیت ها اجازه ایجاد سستی را نمی دهند. برای مثال، افراد کم درآمد، منابع کافی برای پس انداز پول و ایجاد سستی مالی را ندارند.
ایده کلیدی کمیابی شماره 6: کمبود ما را در ارزش گذاری منافع کوچک و همچنین بزرگ بودن متخصص می کند.
آیا تا به حال از یک بطری با شکل غیرمعمول ریخته اید و متوجه شده اید که مایعی در داخل آن بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکر می کردید ممکن است؟ این به این دلیل است که تصور شما اشتباه بود – اما اگر قرار بود دوباره این کار را انجام دهید، احتمالاً آن را دقیقتر اندازهگیری میکردید. در واقع، تخصص – یادگیری از تجربیات ما – می تواند درک ما را تغییر دهد.
به عنوان مثال، اگر یک فرد غیرعادی از هر یک از چهار بطری با شکل های مختلف یک شات ویسکی برای شما بریزد، احتمالاً چهار شات با اندازه های مختلف خواهید داشت. با این حال، یک متصدی بار با تجربه کمتر تحت تأثیر شکل بطری ها قرار می گیرد، بنابراین هر چهار شات ویسکی یکنواخت می شود.
به همین ترتیب، هر چه بیشتر کمبود را تجربه کنیم، ارزش هر اینچ از فضای چمدان هایمان و هر دلار در حساب های بانکی خود را بیشتر درک می کنیم.
اگر مسافر باتجربه ای هستید، پس می دانید که جوراب و شارژر تلفن خود را داخل کفش های خود قرار دهید، کمربند خود را باز کنید و آن را در امتداد لبه داخلی کیف بکشید، چتر خود را در خانه بگذارید، معاوضه کنید و چیزهای بیهوده را رها کنید. زمانی که برای سفر بزرگ بعدی خود وسایل خود را جمع می کنید.
به همین ترتیب، نیازهای مبرم فقرا به آنها کمک می کند تا ارزش هر دلار را تشخیص دهند. ما میتوانیم این را در مطالعهای در ایستگاه قطار نیوجرسی در یک شهر ثروتمند ببینیم، جایی که محققان از مسافران در مورد اینکه تا چه حد برای رسیدن به یک معامله پیش میروند، نظرسنجی کردند. 54 درصد توصیه می کنند 45 دقیقه سفر کنید تا 50 دلار در خرید 100 دلاری صرفه جویی کنید، اما جالب اینجاست که تنها 17 درصد این کار را با 50 دلار صرفه جویی در خرید 1000 دلاری انجام می دهند. این به این دلیل است که پس انداز در مورد اول به نسبت بسیار بیشتر بود و بنابراین برای آنها جذاب تر بود.
برعکس، 87 درصد از بازدیدکنندگان یک آشپزخانه سوپ در ترنتون، نیوجرسی، تخفیف را برای خرید 1000 دلاری و 76 درصد برای خرید 100 دلاری دنبال میکنند. برای آنها، تجربه باعث شده بود که ارزش هر دلاری داشته باشند، بنابراین تا زمانی که چیزی را پس انداز می کردند ، مهم نبود که چقدر پس انداز می کردند .
ایده کلیدی کمبود شماره 7: ناتوانی ما در فکر کردن به آینده و تمرکز ما بر مشکلات فعلی منجر به تصمیم گیری های بد می شود.
چند بار زمانی که پول نقد شما تمام شده است به گرفتن وام فکر کرده اید؟ در حالی که مطمئنا شما تنها کسی نیستید که با این ایده بازی می کنید، این در واقع کوته فکرانه ترین کاری است که می توانید انجام دهید.
متأسفانه، کمبود باعث می شود که تصمیمات عجولانه ای بگیریم، بدون توجه به پیامدهای بلندمدت آنها. به عنوان مثال، وقتی به شدت بر روی میز گذاشتن غذا تمرکز می کنیم، در برنامه ریزی برای آینده کمتر موثر هستیم. البته برنامه ریزی به طور کلی برای خیلی ها سخت است، اما کمیابی مشکل را بدتر می کند.
به عنوان مثال، زمانی که مشغول هستیم، به راحتی از هزینههای سلامتی ناشی از خوردن غذای آماده چشمپوشی میکنیم تا گرسنگی خود را رفع کنیم و بر کمبود زمان غلبه کنیم. به طور مشابه، ما کمتر به مشکلات ناشی از بدهی در آینده، زمانی که اکنون در تنگنای نقدینگی هستیم، علاقه مندیم.
این کوته بینی، که نویسندگان آن را نزدیک بینی فقرا می نامند ، منجر به تصمیم گیری های نامطلوب مانند وام گرفتن می شود.
ما به دو دلیل وام می گیریم: تمرکز شدید روی مشکل در دست و همچنین این واقعیت که نمی توانیم آینده را تجربه کنیم، فقط حال را تجربه کنیم.
مورد ساندرا، دانش آموز سابق برنامه رشد کودک Head Start برای خانواده های کم درآمد را در نظر بگیرید. در زمانهای سخت، او از یک وام برای پرداخت وام دیگر استفاده میکرد که باعث میشد 495 تا 600 دلار در ماه کارمزد بپردازد و در وضعیت بدهی دائمی گیر کند. چکهایش برگشت، ماشینش بازپس گرفته شد و در نهایت هزار دلار مالیات معوقه بدهکار شد.
اما وام گرفتن فقط پول نیست. به عنوان مثال، شما می توانید با به تعویق انداختن یک پروژه برای ایجاد فضا برای پروژه دیگر، زمان قرض کنید. اما این اغلب منجر به “هزینه” می شود. به تعویق انداختن کار، زمان لازم برای انجام آن را افزایش میدهد، انجام پروژههایتان را سختتر میکند و حتی میتواند منجر به از دست دادن مهلتهای زمانی شود.
متأسفانه، ما اغلب سعی می کنیم کمبود را به گونه ای مدیریت کنیم که فقط مشکلات ما را تشدید می کند.
همانطور که دیدید، کمبود می تواند یک مزاحم واقعی باشد و می تواند منجر به تصمیمات وحشتناک و عواقب وحشتناکی شود. در خلاصه کتاب آخر ما، راههای مبارزه با کمبود را یاد خواهید گرفت.
ایده کلیدی کمیابی شماره 8: اثرات منفی کمبود را با طراحی مجدد برنامه ها، اضافه کردن سستی و کاهش پهنای باند مهار کنید.
خواه بهبود زندگی فقرا، مدیریت کمبود در سازمان ها یا مقابله با کمبود در زندگی روزمره، استراتژی همیشه یکسان است: تغییر برنامه ها، اضافه کردن سستی و کاهش پهنای باند.
هر منطقه ای که باشد، همیشه می توانید برنامه خود را به گونه ای بهبود بخشید که اثرات کمبود را بر همه کاهش دهد. به عنوان مثال، دانشجویان دانشگاه را در نظر بگیرید که اغلب مجبورند کمبود زمان را مدیریت کنند. آنها اغلب کلاس ها را به دلیل ضرب الاجل هایی که برای پروژه های کلاس های دیگر در نظر گرفته اند از دست می دهند ، اما این مشکل با یک تغییر ساختار ساده در خود کلاس ها قابل حل است.
به جای داشتن یک کلاس، دانشگاه می تواند چندین ماژول را برنامه ریزی کند که در زمان های مختلف شروع می شوند اما به موازات یکدیگر اجرا می شوند. سپس، اگر کسی یک کلاس را از دست بدهد، به راحتی می تواند به کلاس دیگر برسد.
در دسترس بودن slack به همان اندازه مهم است. مرکز بهداشت منطقهای سنت جان در میسوری را در نظر بگیرید، که قبلاً با رعایت ضربالاجلها برای انجام عملیاتها و مشاورههای برنامهریزیشده مشکل داشت. اورژانس های پزشکی غیرمنتظره به تمام اتاق های موجود در بیمارستان نیاز دارند، به این معنی که آنها باید اقدامات برنامه ریزی شده خود را به عقب برانند.
وقتی مشاوری این مشکل را بررسی کرد، راه حل جدیدی پیشنهاد کرد: همیشه یک اتاق را آزاد نگه دارید. در ابتدا، پزشکان فکر کردند که این دیوانه است: “ما در حال حاضر فضای کافی نداریم، و حالا می خواهید کمتر داشته باشیم ؟!”
با این حال، در پایان، سستی ایجاد کرد، بنابراین فضا را برای موارد اضطراری و رویدادهای برنامهریزی نشده فراهم کرد، به این معنی که اکنون جراحیهای برنامهریزیشده میتوانند بدون ترس از اختلال انجام شوند.
در نهایت، به جای چیزهایی که باعث کمبود می شوند (زمان، پول و غیره)، پهنای باند خود را مدیریت کنید. هنگامی که نویسندگان برای اولین بار کار بر روی همین کتاب را شروع کردند، هر روز صبح یک دوره را برای نوشتن مسدود کردند تا چیزی مانع از آن نشود.
اما زمان آنها بی ثمر بود. قبل از دوره نگارش، نویسندگان کارهای دیگری مانند نگاه کردن به ایمیلهایشان و پاسخ دادن به آنها انجام میدادند. این عمل کوچک پهنای باند موجود آنها را ربود، به این معنی که دوره کاری آنها آسیب دید. مدیریت زمان بی فایده است مگر اینکه از پهنای باند خود محافظت کنید!
در نقد: خلاصه کتاب کمیابی
پیام کلیدی این کتاب:
کمبود باعث می شود که ما به انواع شیوه های عجیب و غریب و خودشکوفایی رفتار کنیم. ما آنقدر روی حل مشکلات فوری خود متمرکز می شویم که آینده را از دست می دهیم، نه به دلیل نوعی شکست شخصی، بلکه به این دلیل که کمبود در واقع نحوه درک ما از جهان را تغییر می دهد.
توصیه عملی:
سیستمی را توسعه دهید که از شما بخواهد قبل از اینکه تصمیمات را متعهد شوید تأیید کنید.
اگر میخواهید خودرو بخرید، زیرا به هر دلیلی دیگر خودرو ندارید، باید راهی برای جلوگیری از تصمیمگیریهای عجولانه و کوتهبینانه که میتواند عواقب گستردهای داشته باشد (در این مورد، کیف پول یا تحرک شما). این سیستم می تواند چیزی به سادگی تصمیم نگرفتن برای خرید خودروی خود در زمان خرید باشد.
در زیر مروری کوتاه بر «کمیابی: چرا کم داشتن به این معناست» نوشته سندیل ملایناتان و الدار شفیر است.
کمبود: چرا داشتن خیلی کم به معنای خیلی زیاد است
کمبود یک تجربه جهانی بشری است: احساس اینکه ما به اندازه کافی چیزی که نیاز داریم نداریم. در «کمیابی» ، نویسندگان کتاب «سندیل ملایناتان» و «الدار شفیر» توضیح میدهند که چگونه دو کمبود رایج – زمان و پول – مغز ما را موقتاً تغییر میدهند: این کمبودها ما را با یک منبع محدود در کوتاهمدت کارآمدتر میکنند، اما همچنین پهنای باند ذهنی ما را کاهش میدهند و باعث تحریف میشوند. روشی که ما اطلاعات را پردازش می کنیم و تصمیم می گیریم. سپس نویسندگان راههایی را برای مقابله با اثرات نامطلوب کمبود پیشنهاد میکنند.
وقتی با کمبود زمان یا پول مواجه می شویم، دیگران اغلب به سرعت به نقص های شخصیت، هوش یا ارزش های ما اشاره می کنند تا توضیحی برای وضعیت مخمصه ما باشد. با این حال، تحقیقات نویسندگان فیلمنامه این روایت را تغییر میدهد – به جای انتخابهای بد که منجر به کمبود شوند، کمیابی بر توانایی ما برای انتخاب خوب تأثیر میگذارد . این نه تنها کمبود را تشدید می کند و توانایی ما را برای کنار آمدن با آن مختل می کند، بلکه آسیب زیادی به سایر بخش های زندگی ما مانند سلامت، روابط و کار می زند.
هدف Sendhil Mullainathan و Eldar Shafir کمک به مردم برای درک روانشناسی کمبود است تا بتوانیم استراتژی هایی را برای استفاده از آن به نفع خود در زندگی شخصی خود شناسایی کنیم و راه حل های سیاستی بهتری برای کاهش فقر طراحی کنیم. شفیر یک دانشمند علوم رفتاری و استاد روانشناسی و روابط عمومی در دانشگاه پرینستون است. تحقیقات او بر تصمیمگیری در زمینههای فقر متمرکز است و نایب رئیس سابق شورای دستور کار جهانی رفتار مجمع جهانی اقتصاد است.
مولیناتان استاد محاسبات و علوم رفتاری در دانشگاه شیکاگو است. او به دلیل تحقیقات بین رشته ای خود در زمینه اقتصاد رفتاری، مشکلات اجتماعی در ایالات متحده، امور مالی شرکت ها و اقتصاد توسعه، «کمک مالی نابغه» مک آرتور را دریافت کرد. او همچنین ایدههای غیرانتفاعی 42 را که از علم رفتاری برای حل مشکلات پیچیده جهانی مربوط به حفاظت از محیط زیست، آموزش، فقر، بهداشت و غیره استفاده میکند، تأسیس کرد.
کمبود ما را کارآمدتر می کند
برای شروع کشف تأثیر کمبود بر مغز، ابتدا توضیح خواهیم داد که چگونه کمبود به ما کمک می کند تا کارهای بیشتری را با کمتر انجام دهیم. ملایناتان و شفیر کمبود را احساس داشتن کمتر از نیازمان تعریف می کنند . (یادداشت کوتاه: تعریف نویسندگان از کمبود برای درک ایده های آنها کلیدی است زیرا بر اساس درک ما از آنچه داریم و نه واقعیت فیزیکی آنچه داریم. به عبارت دیگر، هر کسی می تواند کمبود را تجربه کند، صرف نظر از میزان ثروت. یا زمانی که آنها با دیگران مقایسه کرده اند، با سایر تعاریف رایج از کمبود که آن را به عنوان واقعیت فیزیکی “نافراوانی یا فراوان” تعریف می کنند ، متفاوت است.
نویسندگان استدلال میکنند که وقتی کمبود را درک میکنیم، آن ادراک به طور خودکار ذهن را متمرکز میکند و به طور غیرارادی تمام انرژی ذهنی ما را برای مقابله با آن کمیابی هدایت میکند. در این بخش، به این خواهیم پرداخت که چگونه کمبود ما را کارآمدتر میکند، وقتی که وقت و پول کم داریم. نویسندگان به این کارایی افزایش یافته به عنوان “سود سهام تمرکز” اشاره می کنند.
کمبود، پهنای باند ذهنی ما را کاهش می دهد
اگرچه کمبود زمان و پول مزایایی را به همراه دارد، اما ملایناتان و شفیر استدلال میکنند که ما جنبه منفی کمبود را به شدت دست کم میگیریم، آسیبی که بر ظرفیت ذهنی ما وارد میشود که آنها آن را «مالیات بر پهنای باند» مینامند. پهنای باند ذهنی اصطلاحی است که ظرفیت شناختی و عملکرد اجرایی مغز ما را در بر می گیرد. این مفاهیم به توانایی ما در توجه به رویدادهای مهم، پردازش اطلاعات، تصمیم گیری خوب و مقاومت در برابر وسوسه ها خلاصه می شود.
ملایناتان و شفیر اظهار میدارند که همان کمبودی که به ما تمرکز لیزری روی مسائل فشاری میدهد، پهنای باند ذهنی کمی برای انجام کارهای دیگر در زندگیمان بهخوبی باقی میگذارد. این ربوده شدن پهنای باند ذهنی ما از سه طریق عمده ما را تحت تأثیر قرار می دهد: باعث می شود از سایر بخش های مهم زندگی خود غافل شویم، عملکرد شناختی خود را کاهش دهیم، و عادت های وام گرفتن را برای برآوردن نیازهای فوری ترغیب کنیم – عاداتی که سپس کمبودهای اولیه را تشدید و پیچیده می کنند.
راهبردهای مقابله با کمبود
با توجه به محدودیت کمیابی و عوارض سنگینی که بر پهنای باند ذهنی ما وارد می کند، ملایناتان و شفیر توصیه هایی را برای دستکاری عمدی محیط خود برای مقابله با روانشناسی کمبود ارائه می کنند . در این بخش، استراتژیهایی را برای بهبود زندگی روزمره و همچنین استراتژیهایی برای سازمانها برای پیادهسازی شرح میدهیم.
استراتژی هایی برای زندگی شخصی شما
نویسندگان توضیح میدهند که با درک اینکه چگونه کمبود بر پهنای باند ذهنی شما تأثیر میگذارد، میتوانید جنبههای زندگی خود را عمداً تغییر دهید تا این کمبودها را توضیح دهید. در اینجا برخی از توصیه های آنها آورده شده است:
1. یادآورهایی ایجاد کنید که تمرکز بیش از حد ناشی از کمبود را مختل می کند تا از فراموش کردن کارهای مهم جلوگیری کند یا شما را در مسیر برنامه خود نگه دارد. این میتواند شامل پیامهای متنی یا اعلانهای رایانهای باشد – هر چیزی که فعالانه توجه شما را جلب کند.
2. تنظیمات پیش فرض را طوری تغییر دهید که وقتی از توجه به چیزهای خاصی غفلت می کنید، به هر حال انجام شوند. نویسندگان پیشنهاد می کنند پرداخت خودکار برای صورتحساب های خود را تنظیم کنید یا به طور خودکار پول را به یک حساب پس انداز منتقل کنید.
3. وسوسه ها را به حداقل برسانید . از آنجایی که وقتی در ذهنیت کمیابی هستیم، ظرفیت کمتری برای تصمیمگیری خوب داریم ، روی راههایی تمرکز کنید که تعداد تصمیمهای خوب (آیندهاندیشی) را که باید بگیرید به حداقل برسانید. به عنوان مثال، به جای رفتن به یک مرکز خرید برای خرید چیزی که نیاز دارید، از یک فروشگاه کوچکتر و تخصصی خرید کنید که فرصت کمتری برای خرج کردن پول برای چیزهایی که نیاز ندارید. (یادداشت کوتاه: مایک میکالوویچ در Proit First یک استراتژی جایگزین را برای به حداقل رساندن خطر بیش از حد هزینهکردن توضیح میدهد. او توصیه میکند دسترسی به حسابهای بانکی خاصی را دشوار کنید تا تسلیم شدن در برابر وسوسه و خرج بیش از حد نیاز به تلاش بیشتری داشته باشد.)
4. دوره های با پهنای باند بالا را مدیریت کنید. از آنجایی که پهنای باند در طول زمان تغییر می کند، صورت حساب های خود را بپردازید یا تصمیمات مالی خود را در روزهای غیر کاری عمدی بپردازید، زمانی که به دلیل کمبود وقت کمتر حواس تان به کارهای کاری پرت می شود.
5. زمانی که می توانید بافرهایی از زمان و پول ایجاد کنید . نویسندگان از این مفهوم به عنوان «سستی» یاد میکنند، و اساساً برعکس کمبود است: داشتن اتاق تکان دادن به طوری که مجبور نشوید در هنگام وقوع هزینهها یا رویدادهای غیرمنتظره، معاوضههای سختی انجام دهید یا به طور فزاینده از چیزها عقب بمانید. با کنار گذاشتن بلوکهایی از زمان برنامهریزی نشده و ایجاد حسابهای پسانداز برای مواقع اضطراری، بافرهای کمبود ایجاد کنید، حتی اگر احساس نمیکنید زمان یا پول زیادی برای وقت گذاشتن دارید.
استراتژی برای سازمان ها
اگرچه افراد می توانند برخی از اثرات شناختی کمبود را از طریق تغییرات رفتاری هدفمند کاهش دهند، سازمان ها نیز می توانند سهم خود را برای کاهش اثرات مضر کمبود انجام دهند . ملایناتان و شفر توصیه های زیر را دارند:
مهلت های کوتاه تر ایجاد کنید
همانطور که در بخش قبلی در مورد مزایا و معایب کمبود دیدیم، فراوانی اغلب باعث ضایعات می شود، در حالی که کمبود باعث افزایش کارایی می شود. بنابراین، ملایناتان و شفیر ادعا می کنند که تحمیل مهلت های طولانی احتمالاً منجر به دوره های طولانی عدم فعالیت و همچنین دوره های کوتاه و پر استرس بهره وری می شود. به عنوان یک جایگزین، آنها ایجاد ضرب الاجل های کوتاه تر و مکرر را برای افزایش کارایی و کاهش فرصت های عقب ماندن از برنامه کاری مورد نظر توصیه می کنند.
گزینه های خوبی برای تصمیم گیری های تکانشی ایجاد کنید
Mullainathan و Shafir توصیه می کنند از این واقعیت استفاده کنیم که وقتی پهنای باند ذهنی کم داریم ظرفیت کمتری برای مقاومت در برابر وسوسه ها داریم. آنها استدلال میکنند که موسسات مالی میتوانند گزینههایی ایجاد کنند که به شما کمک میکند به جای بدتر کردن وضعیت مالیتان، زمانی که میخواهید چیزهای غیرضروری بخرید، پسانداز کنید . برای انجام این کار، Mullainathan و Shafir ایده قرار دادن کارت های پس انداز را در نزدیکی باجه های تسویه حساب در فروشگاه ها به جای آب نبات و آدامس ارائه کردند. اینها کارت هایی هستند که به طور خودکار پول را از حساب جاری شما به حساب پس انداز منتقل می کنند و به شما این فرصت را می دهند که به جای خرج کردن، پول خود را پس انداز کنید.
ارسال یادآوری ها
برای مقابله با تمایل مردم به فراموش کردن وظایف مهم سالانه، نویسندگان میگویند که آژانسها میتوانند قبل از پایان مهلتها یادآور فیزیکی یا دیجیتالی را برای افراد ارسال کنند . این شبیه به استراتژی فردی در بخش قبل است اما می تواند توسط موسسات نیز اجرا شود. برای مثال، دپارتمان وسایل نقلیه موتوری میتواند برای تمدید ثبت نام خودرو، یادآوریهایی را پست کند، کاری که وقتی در ذهنیت کمیابی هستید به راحتی فراموش میشود.
مدیریت پهنای باند کارکنان
Mullainathan و Shafir توصیه میکنند که محلهای کاری عمداً پهنای باند کارمندان را با جلوگیری از ساعات کار زیاد افراد و اطمینان از اینکه میتوانند خواب کافی داشته باشند، مدیریت کنند . مطالعات نشان می دهد که بهره وری زمانی که افراد بیش از حد کار می کنند و کم خواب هستند در مقایسه با زمانی که ساعات کمتری کار می کنند و به خوبی استراحت می کنند به شدت کاهش می یابد. (یادداشت کوتاه: تأثیر پهنای باند کم و متعاقب آن محرومیت از خواب منجر به اختلال در توجه و تمرکز می شود که عواقب بسیار بدی در زمینه پزشکی دارد. متیو واکر در کتاب « چرا می خوابیم» گزارش می دهد که دستیاران پزشکی محروم از خواب در معرض خطر بیشتری برای ارتکاب هستند. خطاهای جراحی، تشخیص نادرست و ایجاد مرگ های بی احتیاطی .)
کاهش تأثیر فقر: یک کمبود منحصر به فرد
اکنون که استراتژیهای کاهش اثرات کمبود را پوشش دادهایم، در مورد اینکه چرا فقر از نظر چالشها و راهحلهای بالقوه، کمبودی منحصربهفرد است، بحث خواهیم کرد. ملایناتان و شفیر تأکید می کنند که خطرات ناشی از فقر در مقایسه با سایر اشکال کمبود (مانند عدم توانایی در مدیریت برنامه خود) بیشتر است. اگر کسی یک قرار ملاقات را از دست بدهد، ممکن است برنامه فشرده خود را بیشتر پیچیده کند – اما این یک مسئله بقا نیست ، مانند عدم توانایی در پرداخت اجاره یا خرید مواد غذایی.
علاوه بر این، نویسندگان به این نکته اشاره میکنند که اگر پول کم داشته باشیم، به احتمال زیاد با کمبود زمان دست و پنجه نرم میکنیم، زیرا فقط ساعتهای زیادی وجود دارد که میتوانیم برای کسب درآمد کار کنیم.
کمبود مالی تأثیرات گسترده ای دارد
پول تنها چیزی است که همه منابع دیگر ما را کنترل می کند، بنابراین بر همه جنبه های زندگی ما تأثیر می گذارد. نویسندگان توضیح میدهند که تأثیر دومینوی طرز فکر کمبود به نتایج بدتری برای افراد فقیر از نظر سلامت، فرزندپروری، حافظه، بهرهوری کار و خواب کمک میکند. آنها از این استدلال با شواهدی حمایت می کنند که نشان می دهد وقتی کمبود پول از بین می رود، ظرفیت شناختی افراد افزایش می یابد. ملایناتان و شفیر تأکید می کنند که مشکلات مربوط به این مناطق به جای کمبود آموزش یا صلاحیت، ناشی از کمبود پهنای باند ناشی از فقر است.
سلامتی
به عنوان مثال، در زمینه سلامت، نویسندگان می نویسند که افراد فقیر کمتر احتمال دارد داروهای خود را به طور منظم مصرف کنند . اگرچه این دارو ممکن است بسیار مهم باشد، اما Mullainathan و Shafir ادعا می کنند که تمایل دارد از کانون باریک ناشی از کمبود خارج شود . این امر حتی برای شرایطی که به شدت قابل درمان هستند، مانند فشار خون بالا، منجر به بیماری شدیدتر می شود.
(یادداشت کوتاه: ملایناتان و شفیر مشخص نمیکنند که آیا این مشکل برای همه بیماریها صدق میکند یا خیر، اما بر اساس استدلال آنها میتوان نتیجه گرفت که کمبود پهنای باند باعث میشود افراد فقیر از داروهای بیماریهای مزمن با عواقب طولانیمدت غفلت کنند. این بسیار سختتر است. از شرایطی که عواقب فوری برای عدم مصرف دارو دارند، مانند آسم ، چشم پوشی کنید ، اگرچه این شرایط ممکن است به کاهش پهنای باند ذهنی برای موارد دیگر نیز کمک کند.)
فرزندپروری
ملایناتان و شفیر استدلال می کنند که رعایت استانداردهای مشترک برای فرزندپروری خوب (مانند ارائه قوانین ثابت و ارتباط با فرزندان ) برای والدین فقیری که بیش از حد بر گسترش منابع کمیاب تمرکز دارند بسیار دشوارتر است. آنها برای مدیریت مناطق متعدد و اتخاذ تصمیمات استراتژیک پیچیده به پهنای باند ذهنی نیاز دارند .
به عنوان مثال، پس از ساعات طولانی کار، والدین ممکن است مجبور شوند برای تهیه شام، نظافت، اطمینان از انجام تکالیف، اجرای قوانین انضباطی، حل تعارضات بین فرزندان خود، تلاش برای گذراندن زمان با کیفیت با خانواده و برنامه ریزی تدارکات برای آینده تلاش کنند. روز – همه اینها در حالی است که والدین برای تامین مخارج اولیه روی گذران زندگی متمرکز هستند. ملایناتان و شفیر همچنین خاطرنشان میکنند که والدین فقیر نمیتوانند با استخدام مربیان یا ارائه دهندگان مراقبت از کودکان، از پول برای کاهش حجم کار خود استفاده کنند.
حافظه
افرادی که در فقر زندگی می کنند نیز در به خاطر سپردن مواردی مانند پرداخت به موقع صورت حساب ها یا پیگیری قرار ملاقات ها با مشکل مواجه هستند . این امر منجر به جریمه هایی مانند جریمه دیرکرد می شود و پرداخت قبوض را برای مردم دشوارتر می کند. ملایناتان و شفیر همچنین می نویسند که پرداخت دیرکرد عواقب شدیدتری برای افراد فقیر دارد – ممکن است بودجه ماهانه خواربار فروشی برای افراد کم درآمد را از بین ببرد نه اینکه هزینه ناچیزی برای یک فرد ثروتمند باشد. آنها استدلال می کنند که فقر نه تنها ریسک عدم پرداخت را افزایش می دهد، بلکه باعث می شود افراد به دلیل کمبود پهنای باند، چنین چیزی را فراموش کنند .
بهره وری کار
ملایناتان و شفیر همچنین ادعا میکنند که فقر حافظه کاری را کاهش میدهد (توانایی ما برای پیگیری چندین کار و پردازش اطلاعات) . سپس این بر توانایی افراد فقیر برای بهره وری در محل کار تأثیر می گذارد . به عنوان مثال، کارگران خردهفروشی باید بتوانند سفارشها را به صدا درآورند، مراقب دزدیهای فروشگاهی باشند، و با مشتریان دوستانه و تعامل داشته باشند، همه اینها در حالی که در وضعیت روحی شدیدی به سر میبرند.
خواب
ملایناتان و شفیر می نویسند که فقر بر خواب نیز تأثیر می گذارد زیرا مشغول بودن به بی ثباتی مالی میزان و کیفیت خواب افراد فقیر را کاهش می دهد. اثرات محرومیت از خواب در طول زمان انباشته میشود و پهنای باند ذهنی مردم را که قبلاً کاهش یافته است، از بین میبرد. سپس این امر بر سایر زمینههای مورد بحث در این بخش، مانند فرزندپروری و کار، و همچنین مسائل ایمنی مانند رانندگی تأثیر منفی میگذارد.
تغییر برنامه های اجتماعی برای به حداقل رساندن پهنای باند ذهنی مورد نیاز
به دلیل اثرات شدید و انباشته کمبود مالی که در بخش قبل مورد بحث قرار گرفت، ملایناتان و شفیر استدلال میکنند که سیاستگذاران باید برنامههای اجتماعی را طراحی کنند که با به حداقل رساندن پهنای باند ذهنی مورد نیاز برای مشارکت در این برنامهها، منافع مردم را به حداکثر برسانند . در این بخش برخی از راهبردهای پیشنهادی آنها برای اجرای این امر توضیح داده می شود.
برنامه نویسی آموزشی
ملایناتان و شفیر پیشنهاد میکنند که برنامههای آموزشی کلاسها را بهصورت دورهای ارائه کنند تا افراد مجبور نباشند در صورت غیبت یک جلسه، برنامه را ترک کنند . از آنجایی که افراد فقیر به احتمال زیاد وظایف دیگری دارند که توجه آنها را از یک کلاس دور می کند (که نیاز فوری نیست)، این استراتژی مشارکت افراد را آسان تر می کند حتی اگر نتوانند به طور مداوم در آن حضور پیدا کنند. به عنوان مثال، اگر یک کلاس از چهار جلسه مختلف تشکیل شده است، تاریخ های شروع را تلنگر بزنید تا اگر کسی جلسه ای را از دست داد، بتواند به گروه دیگری از جایی که پایان داده است بپیوندد.
نویسندگان همچنین بر اهمیت ارائه قوانین سرانگشتی که به خاطر سپردن آنها آسان باشد، به جای بارگذاری بیش از حد افراد با اطلاعاتی که قادر به پردازش و حفظ آنها نیستند، تأکید می کنند. به عنوان مثال، “همیشه ابتدا بدهی با بالاترین بهره خود را پرداخت کنید” یک قانون کلی است که می تواند تأثیر بیشتری نسبت به یک دوره طولانی در استراتژی های مالی داشته باشد. این استراتژی همچنین کمبود زمانی را که افراد فقیر بیشتر تجربه میکنند در نظر میگیرد، زیرا بیان قوانین سرانگشتی زمانبرتر است.
در نهایت، Mullainathan و Shafir از سازمانها میخواهند که صرفاً بر تلاشهای آموزشی (مانند کلاسهای مربوط به تغذیه یا اینکه چرا مصرف داروهای شما مهم است) تمرکز نکنند که بر زمان محدود و پهنای باند ذهنی افراد مالیات میدهد. در عوض، ملایناتان و شفر توصیه میکنند که به سمت استراتژیهای مشخص ، مانند یادآوری برای مصرف دارو بروید. این امر تمایل افراد به فراموش کردن وظایف مهم را به جای تلاش برای متقاعد کردن مردم به اینکه وظایفی مانند پایبندی به دارو مهم هستند، هدف قرار می دهد.
برنامه های کاربردی برنامه های اجتماعی
راهبرد دیگر برای بهبود برنامههای اجتماعی کمک به افراد برای پر کردن فرمها و برنامههای کاربردی است ، زیرا بسیاری از مردم مزایایی را که واجد شرایط آن هستند از دست میدهند، زیرا فرمها و برنامهها اغلب خستهکننده، زمانبر هستند و به اشکال مختلفی از اسناد نیاز دارند. تحقیقات نویسندگان نشان می دهد که کمک به افراد با برنامه های کاربردی به صورت حضوری نرخ مشارکت را افزایش می دهد.
مراقبت از کودک
ملایناتان و شفیر همچنین استدلال میکنند که کاهش بار مراقبت از کودکان از طریق گزینههای مراقبت از کودکان رایگان یا یارانهای بسیار میتواند در آزادسازی پهنای باند ذهنی افراد کمدرآمد کمک کند. آنها تأکید میکنند که مراقبت از کودک به بسیاری از عملکردهای شناختی سطح بالا نیاز دارد و بدون گزینههای مراقبت از کودک مداوم، ممکن است افراد مجبور شوند حملونقل و سایر ترتیبات تدارکاتی را با چند نفر کمک کنند.
سیاست ها و برنامه های مالی
نویسندگان همچنین مزایای تغییر وامهای با کارمزد بالا را برجسته میکنند ، به طوری که برخی از کارمزدها به سمت حساب پسانداز برای وامگیرنده میرود . آنها توضیح می دهند که این امر غریزه مردم را برای انتخاب راه حلی سریع برای نیازهای فوری و در عین حال کاهش خطر مارپیچ شدن آنها به بدهی را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین به مردم کمک میکند تا یک بافر مالی ایجاد کنند که میتواند هزینههای غیرمنتظره و اضطراری را پوشش دهد.
در نهایت، کارفرمایان میتوانند به تثبیت درآمد کارمندان و کاهش اثرات مضر کمبود با ارائه یک برنامه منظم و پرداخت مکرر به آنها کمک کنند . ملایناتان و شفیر پیشنهاد میکنند که درآمد پایدار پهنای باند ذهنی افراد را نیز تثبیت میکند.
در مورد کشاورزانی که هر دو خوداشتغال هستند و ممکن است فقط یک بار در سال در زمان برداشت درآمد داشته باشند، ملایناتان و شفیر یک محصول مالی را توصیه می کنند که درآمد یک کشاورز را در طول یک سال توزیع می کند. این امر دورههای فراوانی و کمبود شدید را کاهش میدهد، و کشاورزان را با درآمد ماهانهشان کارآمدتر میکند و در زمانی که پول حاصل از برداشت قبلی کم است، پهنای باند ذهنی آزاد میکند.
کمیابی، هزینه واقعی نداشتن کافی اثر سندهیل ملایناتان و الدار شفیر، نقد کتاب.
فقیرها فقیر می مانند، افراد تنها تنها می مانند، مشغله ها مشغول می مانند و رژیم های غذایی شکست می خورد. کمبود ذهنیتی ایجاد می کند که کمبود را تداوم می بخشد.»
– سندیل ملایناتان و الدار شفیر، کمیاب
در پشتیبانی فنی کمک های بشردوستانه (HATS)، انگیزه یافتن راهبردها و راه حل های نوآورانه برای کاهش علل و اثرات بلایای جهانی است. و بنابراین کمبود – در درجه اول همانطور که توسط پروفسور تعریف شده است. Mullainathan و Shafir- محصول جانبی ضروری هر فاجعه جهانی است، زیرا بر افرادی که قبلاً با کمبود دست و پنجه نرم می کنند تأثیر می گذارد و همچنین یک محصول جانبی برای کسانی است که ممکن است قبل از فاجعه آن را نداشته باشند، و آن را به یک موضوع بسیار مرتبط در HATS تبدیل می کند.
اما کمبود چیست؟ پروفسور ملایناتان و پروفسور شفیر کمبود را اینگونه تعریف می کنند: «داشتن کمتر از آنچه احساس می کنی نیاز داری». و از این رو، طبق کتاب، کمبود نه تنها کمبود سرمایه را در بر نمی گیرد، بلکه زمان، سلامتی و بسیاری موارد دیگر را نیز در بر می گیرد. این کتاب همچنین بسیار فراتر از مفاهیم این است که در هنگام کمبود چه اتفاقی میافتد و به عمق چیزی که آن را ایجاد کرده و چگونه میتوان از دام آن رهایی یافت میپردازد.
این کتاب به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول، «ذهنیت کمبود»، به این موضوع میپردازد که وقتی کمبود رخ میدهد چه اتفاقی میافتد. این به مزایای آشکاری اشاره می کند که کمبود به ارمغان می آورد، یعنی تمرکز تزلزل ناپذیر. در عین حال، یک نقطه ضعف قابل توجه را پیش بینی می کند، یعنی چیزهایی که تونل زنی را از دست می دهد که فرد روی آنها تمرکز نمی کند. تعریف تونل سازی مفهوم پهنای باند و چگونگی کاهش آن کمیابی است که بر ظرفیت شناختی و کنترل اجرایی تأثیر می گذارد. [آ]
بخش دوم ضربه ای به خرد متعارف اقتصاد رفتاری است. این بخش در مورد عنصری صحبت می کند که می تواند شما را از تله کمبود خارج کند یا به آنجا بازگرداند – سستی. از طریق داستان های تجربی (اگر این حتی یک کلمه باشد) می گوید که چگونه بدترین کمبود سرمایه کار می کند. این فصل آخر بسیار چشم نواز است.
مانند نقطه اوج یک فیلم خوب، بخش سوم و پایانی مثالهای ملموسی از نحوه مقابله با کمبودی که فقرا، سازمانها و افراد با آن مواجه هستند ارائه میکند. فصل آخر در قسمت دوم فقر را مورد بحث قرار می دهد و فصل اول قسمت آخر به چگونگی کاهش آن می پردازد و آن را کامل در نظر می گیرد. توصیه میکنم ابتدا این دو فصل را بخوانید، اما مانند یک فیلم خوب، اطلاعات مهم را از دست خواهید داد. پس از اول تا آخر بخوانید.
آنچه در بالا آورده ام فقط خلاصه کتاب است. اما کتاب فراتر از این است. این پیامدهای بسیار عمیق تر و گسترده تر دارد. به عنوان مثال، زمانی که دانش آموزی فقط در امتحانات خود متوسط یا ضعیف عمل می کند، ممکن است سریعاً به آن دسترسی داشته باشیم/به آن نسبت دهیم، در حالی که در واقعیت، ممکن است به دلیل برخی رویدادهای دیگر از ظرفیت شناختی وی کسر شود. در جای دیگر رخ می دهد. شگفتانگیزتر این ایده است که صرفاً یادآوری کمبود دانشآموز میتواند دانشآموز را از عالی به متوسط یا از متوسط به مرزی برساند. این امر وظیفه خانه/موسسه/سازمان را بر عهده میگیرد تا مطمئن شود که این اثرات مالیاتی را تا حد ضروری حذف یا حداقل کاهش میدهد. به عنوان افراد، به عنوان سازمان و به عنوان جوامع، میتوانیم از این پتانسیلهای انسانی به دام افتاده بهره ببریم. این کتاب به شما در انجام این کار و بسیاری موارد دیگر کمک می کند.
همانطور که نویسندگان بیان کردند، این “علمی در حال ساخت” است. و من آرزو می کنم که همه از این زمینه زیبای نوظهور کمبود (و در نتیجه فراوانی نیز استفاده کنند.) من خجالت نمی کشم که بگویم این کتاب همتراز یا در مکان هایی حتی بهتر از پروفسور ریچارد تالر و پروفسور کاس است. Sunstein’s Nudge، که او نیز لذت بخش است [b]. ای کاش قبلاً آن را خوانده بودم – جواهری از یک کتاب.
یادداشت
[الف] نمیخواهم نویسندگان این مفاهیم را به طرز درخشانی -مانند بازگشایی یک داستان- از بین ببرم، و بنابراین برای دانستن بیشتر در مورد این مفاهیم، صمیمانه از شما میخواهم که آنها را بخوانید.
[b] من عاشق پروفسور تالر و پروفسور سانستاین نوج بودم، اما بدرفتاری پروفسور تالر را بیشتر دوست داشتم.
اخیراً کتاب صوتی کمیابی: چرا کم داشتن خیلی معنی دارد اثر سندهیل ملایناتان و الدار شفیر را دانلود کردم . من منتظر کتاب عدالت اجتماعی بودم. چیزی که به دست آوردم ترکیبی از اقتصاد، روانشناسی، جامعه شناسی، عدالت اجتماعی و غیره بود. سندهیل ملایناتان یک اقتصاددان رفتاری و الدار شفیر یک روانشناس است. این کتاب از برخی جهات مانند یک مقاله دانشگاهی خوانده می شود، اما در عین حال قابل دسترسی است. همانطور که گفتم من هیچ سابقه ای در زمینه اقتصاد ندارم. با این حال من تز آنها را جذاب یافتم.
بحث اصلی این کتاب این است که کمبود، که به عنوان نداشتن کافی تعریف میشود (چه زمان، پول، غذا، همراهی یا واقعاً هر نیاز اساسی)، باعث میشود افراد «تونل بزنند» یا بر آنچه که کمبود دارند تمرکز کنند. این یک چیز خوب در کوتاه مدت است. همه ما تجربه کردهایم که با نزدیک شدن به یک ضربالاجل چقدر میتوانیم سازنده باشیم، یا وقتی موجودی حسابمان کم میشود چقدر متفکرانه پولمان را خرج میکنیم. اما کمبود طولانی مدت پیامدهای منفی دارد.
افرادی که کمبود طولانی مدت را تجربه می کنند، چیزهایی را که در حال نزدیک شدن هستند، از دست می دهند. آنها آنقدر روی نیاز فوری خود متمرکز هستند که نمی توانند تصویر بزرگ را ببینند. آنها چیزهایی را که ممکن است مهمتر باشند، اما فشار کمتری دارند، به تعویق میاندازند. آنها روی چیزهایی که باید سرمایه گذاری نمی کنند. آنها تعهدات آتی را بر عهده میگیرند که پشیمان خواهند شد، مانند وامهای بد برای افراد کمپول، و پروژههای آینده برای کسانی که زمان کمی دارند. این تعهدات به نوبه خود منجر به مشکلات بیشتر در آینده و عقب افتادن بیشتر و بیشتر می شود.
چیزی که در مورد این کتاب از آن لذت بردم نحوه در نظر گرفتن روانشناسی رفتار انسان بود. مولیناتان و شفیر توضیح میدهند که در داخل تونل، زمانی که ما بر مشکلات فوری خود متمرکز هستیم، در واقع بخشی از توانایی شناختی یا پهنای باند خود را از دست میدهیم. به همین دلیل است که والدین استرسزا نسبت به فرزندان خود بیصبر هستند و رانندگان تلفنی بیشتر دچار تصادف میشوند. ذهن شما بدون از دست دادن مهارت های پردازش نمی تواند تقسیم شود.
خوب، پس همه ما می دانیم که مشغله زیاد، انجام چند کار یا استرس، تمرکز را سخت می کند، اما برای افرادی که در فقر زندگی می کنند، این یک مشکل همیشگی است. ذهن آنها همیشه بین کارهایی که در دست دارند و نگرانی در ته ذهنشان در مورد اینکه چگونه می خواهند گذران زندگی خود را تامین کنند، غذا را روی میز بگذارند و غیره تقسیم شده است. این مانند تلاش برای زندگی کردن در حین مکالمه تلفنی مداوم است. همزمان. افرادی که در کمبود مزمن زندگی می کنند، دائماً برای دیدن تصویر بزرگ و فریب دادن هر چیزی که در ذهنشان است، تلاش می کنند.
قسمت آخر کتاب در مورد این صحبت می کند که چگونه می توانیم با ایجاد حاشیه در زندگی خود از افتادن در تله های کمبود جلوگیری کنیم. مارجین به ما کمک میکند تا با انواع شوکهای روزانه که میتوانند ما را وارد فصلهای کمبود کنند، مقابله کنیم. اما حتی بیشتر از آن، بخش پایانی راههایی را پیشنهاد میکند که برنامههای کمکی، سیاستگذاران، و دیگران میتوانند در داخل یا اطراف تونلهای کمیاب و کمبود پهنای باند مردم کار کنند تا تأثیر بیشتری بر زندگی آنها بگذارند. من این را دوست دارم زیرا آنها فقط پیشنهاد نمی کنند پول بیشتری برای مشکلات ریخته شود، بلکه کمک می کنند دلارهای کمکی فراتر رفته و به مردم کمک کنند تا از مارپیچ نزولی کمبود خارج شوند.
اگر در خدمات اجتماعی، سیاست گذاری یا بخش غیرانتفاعی کار می کنید، به شدت شما را به خواندن این کتاب تشویق می کنم. این به شما کمک می کند تا بفهمید کمبود با مغز انسان چه می کند و چگونه با آن چالش ها کار کنید تا برنامه ها و خدمات بهتری بسازید.
بدون نظر