کوچینگ: ابزارهایی برای کاوش راهحلها و ایجاد گزینههای مثبت وجود دارد.
وقتی یک فرد، سازمان یا تیم چشماندازی برای دستیابی دارد، سطح موفقیت آن تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. این مدل نشان میدهد که اگر بلوکی در سطح معینی وجود داشته باشد، به طور قطع بر وضوح دید و در نهایت دستاورد تأثیر میگذارد. برای رفع این بلوک، گاهی اوقات افراد باید کشف کنند که چیزهایی وجود دارد که لزوماً در خط مقدم ذهن آنها نیست. گاهی اوقات آنها واقعاً نمیدانند که بلوکی دارند، اما فقط در مورد هدف احساس دوگانه دارند. این ابزار به آنها اجازه میدهد تا بلوک را به طور طبیعی پیدا کنند – اغلب به روشی بسیار شگفتانگیز.
این ابزار از کار رابرت دیلتز الهام گرفتهاست و در NLP به طور گسترده استفاده میشود. به صورت ناخودآگاه و همچنین ذهن خودآگاه تأثیر میگذارد. کاربردهای متنوعی دارد و با افراد و گروهها به همان اندازه خوب کار میکند. این ابزار برای هر کسی که میخواهد برای آیندهای بهتر تصمیم بگیرد و در حال حاضر احساس نامطمئنی دارد یا در مورد جهتگیری و تصمیمگیری مشکل دارد، مناسب است.
زمان استفاده از این روش:
وقتی با مشتریانی کار میکنید که درباره آینده مطمئن نیستند یا به شما میگویند که نمیتوانند رویکرد صحیح را پیدا کنند، میتوانید از این روش استفاده کنید.
روند چگونه است؟
اگر با یک تیم از افرادی که به دنبال یافتن چشمانداز هستند، کار میکنید، میتوانید هر یک از شش سطح شامل محیط، رفتار، قابلیتها/مهارتها، ارزشها و باورها، هویت و چشمانداز را به عنوان عناوین برگههای فلیپ چارت بنویسید. سپس برگهها را در اطراف اتاق نمایش دهید و از تیم بخواهید که به طور مستقل به هر برگه نگاه کنند و برای هر سطح یادداشت برداری کنند.
در این روش متناوباً، هر یک از شش سطح را روی یک تکه کاغذ یا لمینت قرار داده و آنها را در سطح زمین پخش کنید و فضای زیادی بین آنها باقی بگذارید.
به مشتریان خود کمک کنید تا آرام و راحت شوند و از آنها بخواهید در سطح اول، محیط بمانند. به مشتریان اجازه دهید به سطوح بالاتر بروند و در هر سطح سؤالات غیر مستقیمی مطرح کنند، مانند “دیگر چه؟” و دقیقاً کلماتی که مشتریان میگویند را یادداشت کنید. کلمات آنها را تفسیر نکنید، فقط آنها را ضبط کنید.
هنگامی که مشتریان از هر سطح بازدید کردند، از آنها بپرسید: “چه چیزی شما را شگفت زده کرد؟” و “جالب ترین چیزی که از آن برای شما بیرون آمد چیست؟”. سپس در هر سطح صحبت کرده و در مورد آنچه واقعاً در آن نقطه گفته شده است، بازخورد دهید و در مورد پیامدهای آن بحث کنید. از مشتریان بپرسید که در نتیجه شنیدههایشان چه خواهند کرد و برای تهیه یک برنامه اقدام با آنها همکاری کنید.
نکات و راهنمایی ها:
قبل از شروع به کار، به مشتریان توضیح دهید که سؤالات عمداً مبهم هستند و هر پاسخی که میدهند، درست خواهد بود. همچنین، اطمینان حاصل کنید که فضای کافی برای عبور راحت مشتریان از سطوح وجود دارد و پشت مشتریان بایستید تا رشته فکر خود را از دست ندهند. زمان زیادی برای هر سطح صرف کنید و سعی نکنید آنها را خیلی سریع به سطح بعدی ببرید. اگر مشتریان در سطح خاصی احساساتی شوند، تعجب نکنید. اغلب آنها یک انسداد را کشف کردهاند و این میتواند احساسات شگفت انگیزی را برای آنها ایجاد کند.
حل مشکل:
قبل از رفتن به مرحله بعد، در هر سطح مکث کنید و از مشتریان بپرسید “چیز دیگری؟” یا “چه چیز دیگری؟”، سپس دوباره مکث کنید تا بررسی کنید که چیز دیگری برای افزودن وجود ندارد. گاهی اوقات مردم میخواهند اطلاعات را هضم کنند و قبل از برنامهریزی اقدام کنند.
زمان مورد نیاز
این ابزار تقریباً 45 دقیقه طول خواهد کشید. به طور متناوب، می توان آن را در عرض 20 دقیقه تکمیل کرد و سپس در جلسه بعدی پیگیری کرد.
سوالات مفید برای پرسیدن
درباره هر چیزی که به طور غیرمستقیم به سطحی که مشتری در آن است مرتبط است، سؤال بپرسید (برای مثال به جدول 4.1 مراجعه کنید). اگر از مشتریان سوالاتی پرسیده شود که خیلی خاص هستند، جریان خود را از دست خواهند داد.
اطلاعات تکمیلی
گاهی اوقات مشتریان ممکن است بخواهند به سطح قبلی برگردند. از این پشتیبانی کنید، زیرا ممکن است اطلاعات جدیدی ظاهر شود که ارزشمند است.
82 |
جدول 4.1 سطوح منطقی
مرحله | سوالات | مفهوم | یادداشت |
محیط | محدودیت های شما کجاست؟ | کجا اتفاق می افتد؟ | |
کجا و چه فرصت هایی دارید؟ | چه زمانی اتفاقات رخ می دهد؟ | ||
چه چیزی شما را در مورد محیط اطرافتان باز می کند؟ | |||
چه چیزی در مورد محیط شما از شما حمایت می کند؟ | |||
رفتار – اخلاق | چه رفتارهای خاصی دارید که از شما حمایت می کند؟ | چکار کنم؟ | |
چه رفتارهایی از شما حمایت نمی کند؟ | دیگران چه کار می کنند؟ | ||
آیا چیزی برای اضافه کردن در مورد رفتار وجود دارد؟ | |||
توانایی ها/ | چه منابعی دارید؟ | چگونه کارها را انجام دهم؟ | |
مهارت ها | چه استراتژی هایی به شما کمک می کند؟ | چه کاری می توانم انجام دهم؟ | |
ارزش ها و | چه چیزی به شما انگیزه می دهد؟ | اعتقاد من چیست و چرا؟ | |
باورها | درباره دیگران چه اعتقادی دارید؟ | ||
چه چیزی برای شما مهم است؟ | |||
آیا چیزی برای افزودن در مورد ارزش ها و باورها وجود دارد؟ | |||
هویت | شما کی هستید؟ | چرا من اینجا هستم؟ | |
تو دیگه کی هستی؟ | همه چیز برای من چیست؟ | ||
و آیا شما کس دیگری هستید؟ | |||
هدف یا ماموریت شما چیست؟ | |||
آیا چیزی برای اضافه کردن در مورد هویت شما وجود دارد؟ |
با تشکر از رابرت دیلتز
حل مسئله مثبت (فرابندی مجدد) چیست؟
وقتی کسانی با مشکلاتی رو به رو می شوند، آسان است که در ذهن خود در چارچوبی منفی از مسئله باقی بمانند. هرچه بیشتر در مورد مشکل و دشواریهای حل آن صحبت کنند، به حل آن دشوارتر می شود. گاهی اوقات شاهد آن هستیم که مشتریان در مورد مسئلهای که دارند طولانی صحبت میکنند، حتی زمانی که میخواهیم راهحلهای ممکن را از آنها بخواهیم. به نظر میرسد که آنها در مشکل غوطهور شدهاند و نمیتوانند از آن خارج شوند. با این حال، بهترین راه برای یافتن راهحلها، به سمت چارچوب حل مثبت حرکت کردن است، که به کمک آن میتوان به راحتی به راهحل گام برداشت.
این برای چیست؟
فرابندی مجدد، یک فرایند مفید است که میتواند در هر موقعیتی که مشتریان به نظر میرسند گیر کردهاند و تنها به مشکل و دشواریهای آن تمرکز میکنند، استفاده شود. این ابزار برای اکثر مشکلاتی که نتیجه مشخصی دارند اما هنوز تعریف نشدهاند، مناسب است.
روند چیست؟
در ابتدا به مشتریان اعلام میشود که فقط میتوانند زمان محدودی را برای بررسی مشکل صرف کنند، قبل از اینکه سریعاً آنها را به چارچوب نتیجه منتقل کنید. سپس آنها را تشویق می کنید تا به سرعت به سمت ایجاد راهحل حرکت کنند. سپس با پرسیدن سؤالات فهرست شده در جدول 4.2، پاسخهای مشتریان را یادداشت کرده و سپس آنها را به سمت برنامهریزی اقدام سوق دهید و در تکمیل برنامه ایشان حمایت کنید.
نکات و راهنمایی ها
قبل از شروع به کار، به مشتریان توضیح دهید که سؤالات عمداً مبهم هستند و هر پاسخی که میدهند، درست خواهد بود. همچنین، بهتر است فضای کافی برای عبور راحت مشتریان از سطوح وگامهای
مختلف فرابندی مجدد فراهم شود و از آنها خواسته شود که تنها به سوالات پاسخ دهند و به کار همکاران خود اجازه دهند که در سایر مراحل راهنماییشان کنند. همچنین، بهتر است چندین نفر از مشتریان را در یک جلسه تحت فرابندی مجدد قرار دهید تا از تجربه های همدیگر استفاده کنند و با همدیگر به ایجاد راهحلهای موثر برای مشکل مشترک خود بپردازند. در نهایت، بهتر است که به مشتریان خود یادآوری کنید که هرگز نباید به اندازه کافی به مشکلات خود فکر کنند و همواره باید به سمت حل مثبت مشکلاتشان حرکت کنند.
زمان مورد نیاز
20 دقیقه، از حداکثر هفت دقیقه برای حل مشکل استفاده کنید، سپس به نتیجه بروید.
جدول 4.2 حل مسئله مثبت
قاب مشکل | چارچوب نتیجه |
مشکل چیه؟ | این مشکل چند وقته که مشکل داره؟ |
بدترین چیز در مورد این مشکل چیست؟ | هر چند وقت یکبار اتفاق می افتد؟ |
مقصر کیست؟ | چه چیزی شما را تا کنون از حل این مشکل باز داشته است؟ |
موانع یا موانع عمده ای که برای حل این مشکل با آن روبرو هستید چیست؟ | چگونه احساس، دیدن، شنیدن یا فکر کردن در شما ایجاد می کند؟ |
چه نتیجه ای می خواهید؟ | چگونه متوجه می شوید که چه زمانی به نتیجه رسیده اید؟ |
چه راه حل های بالقوه ای می توانید فکر کنید؟ | برای رسیدن به نتیجه به چه منابعی نیاز دارید؟ |
چه منابعی دارید که به شما در رسیدن به نتیجه کمک می کند؟ | چگونه می توانید منابع اضافی مورد نیاز خود را بدست آورید؟ |
قبلاً کجا موفق شده اید، که شبیه این بود؟ | در ادامه چه اقداماتی را باید انجام دهید؟ |
نقشه برداری مشکل چیست؟
مشکلات هرگز به سادگی که به نظر میرسند حل نمیشوند. به عنوان مربی، هر چه بیشتر به مسائل مشتریان پرداخته شود، مشکلات پیچیدهتری به نظر میرسند. با این حال، کلید کوچینگ در دسترس داشتن دیدگاههای متنوع برای حل مشکل است. اگر ما فقط به سطح مسئله توجه کنیم، مشتریان همچنان به همان مشکلاتی که داشتهاند، برمیگردند. برای حل مشکلات، باید دیدگاههای مختلف را بررسی کرد و علت اصلی مشکل را پیدا کرد تا برای همیشه حل شود.
با توجه به شکل 4.1، با نگاه به مسئله از زوایای مختلف میتوانیم به ایدهها و بینشهای جدید دسترسی پیدا کنیم و سپس به سمت هدف نهایی حرکت کنیم. نقشه برداری مشکل، به شما کمک میکند تا مشکل را از زوایای مختلف تصویری کشیده و به تصمیمگیری کمک کند. این ابزار نوشتاری ساده، افراد را تشویق میکند تا به مسائل از همه زوایای مختلف نگاه کنند و نقشهای تصویری ارائه دهند.
این برای چه کاربردی است؟
وقتی طوفان فکری به صورت بصری باشد، برخی افراد حل مشکل را آسانتر میکنند، به همین دلیل است که نوشتن افکار و پیشنهادات روی یک چارچوب میتواند مفید باشد. نقشه برداری مشکل، یک طوفان فکری کامل اما تصادفی را قبل از انتخاب راهحلها تشویق میکند. این ابزار با پرسیدن سؤالات مختلف مبتنی بر تجربیات گذشته، آرزوهای آینده، مسائل مشابه و موانع قبلی به این مهم دست مییابد. نقشه برداری مشکل، به شما کمک میکند تا پیشبینی کنید کجا موانع ممکن است باشند.
چه زمانی از آن استفاده کنیم؟
وقتی مشتری به نظر میرسد درهم و بدون تمرکز باشد، و به ویژه در مواقعی که موانعی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد، نقشه برداری مشکل میتواند بهترین راه حل باشد. در این موارد، توصیه میشود که با مشتریان در مورد اهداف و راهحلهای مورد نظرشان صحبت شوید و آنها را ترغیب به نوشتن ایدهها و پیشنهادات خود روی یک چارچوب کاغذی کنید.
روند چگونه است؟
چهار فلش در نقشه برداری مشکل، مربوط به مشتریان در حال حاضر، آینده، و راههای رسیدن به آینده است. از مشتریان بخواهید هدف یا راهحل مورد نظر خود را در زمان حال بنویسند، به عنوان مثال “من میخواهم…”. سپس، با توجه به سؤالات مختلف، از جمله تجربیات گذشته، آرزوهای آینده، مسائل مشابه و موانع قبلی، به دنبال راهحلهای بهتر و کارآمدتر برای مشکلات موجود باشید. این روش، به شما کمک میکند تا با داشتن دیدگاههای مختلف و پیشبینی موانع، به راهحلهای بهتر و موثرتری برای مشکلات پیش رو برسید.
اکنون از مشتریان بخواهید که نقشه پیکان چهار سر را ترسیم کنند. از زاویه “تمرکز آینده” شروع کنید و با پرسیدن برخی از سوالات، آنها را تشویق کنید تا هر ربع را تکمیل کنند. اگر در یک ربع گیر کردند، فقط به آنها راهنمایی کنید تا به ربع بعدی بروند. هنگامی که آنها تمام ربعها را پر کردند، به آنها فرصت دهید تا مرور و تأمل کنند. با پرسیدن “چیز دیگری؟”، اجازه دهید تا هر گونه افکار ناخودآگاه تصادفی ظاهر شوند.
آنها را تشویق کنید تا چگونگی حذف موانعی که در تمرکز گذشته ذکر شده را شناسایی کنند (در صورت لزوم از ابزار باورهای محدودکننده استفاده کنید: جداول 5.3 و 5.4 در صفحات 102 و 105). در صورتی که آنها بر موانع دشواری غلبه کردند، از منابعی که به آنها کمک کردند، استفاده کردند؟ چه چیزی آنها را در گذشته عقب نگه داشته است؟ چگونه میتوانند تضمین کنند که همین موضوع در آینده آنها را عقب نیاندازد؟
سپس از آنها بخواهید که به زمان حال فکر کنند. در حال حاضر چه منابعی در دسترس آنهاست؟ در مورد امور مالی چطور؟ آیا چیز دیگری وجود دارد که آنها باید در زمینه این مشکل به آن فکر کنند؟ آنها را وادار کنید که به طور مثبت در مورد سایر مسائلی که در حال حاضر حل میکنند فکر کنند – چگونه این کار را انجام میدهند؟ چه منابعی دارند که میتوانند در آینده از آنها استفاده کنند؟
برنامه اقدام را با استفاده از مواد از تمام ربعها تکمیل کنید.
نکات و راهنماییها:
افراد را مجبور نکنید که به هیچ بخشی از ربع پاسخ دهند – در برخی از قسمتها بیشتر از سایرین برای گفتن وجود خواهد داشت.
اگر مشتریان هیچ ایدهای ندارند، آنها رادر حرکت نگه دارید تا خلاقیت آنها را برانگیخته شود. همچنین، در ارتباط با موانعی که در گذشته با آنها مواجه شدهاند، از جداول باورهای محدودکننده در صفحات 102 و 105 استفاده کنید. در نهایت، مشتریان را تشویق کنید تا به دنبال منابع و راهکارهای جدید بگردند و از آنها برای تحقق اهداف خود در آینده استفاده کنند. در این فرایند، به آنها بیاموزید که به طور مثبت و با اعتماد به نفس به سوی آینده حرکت کنند و از خود برای پیشرفت و توسعه استفاده کنند. این رویکرد مثبت و انگیزشی به آنها کمک میکند تا با اطمینان و اعتماد به نفس به دنبال رسیدن به اهداف خود بروند.
زمان مورد نیاز
30 دقیقه – مگر اینکه ابزار محدود کننده باورها نیز مورد نیاز باشد، در این صورت 20
شکل 4.1مدل نگاشت مشکل
هدف من:
چه چیزی شما را از انجام این کار باز می دارد؟ چه چیزی مانع پیشرفت شما می شود؟ با چه مشکلاتی مواجه شده اید؟ چه موانعی غیرقابل عبور به نظر می رسید؟ |
چه کار می کنی که شبیه است؟ کجا داری به موفقیت دست یافت که همین حس را دارد؟ چه منابعی هستند شما در حال حاضر استفاده می کنید که پشتیبانی می کند شما؟ |
در عوض چه چیزی را دوست دارید؟
چگونه کمک خواهد کرد؟ چه تاثیری خواهد داشت؟ چقدر مهم است؟ فایده اصلی چیست؟ وقتی این کار را انجام دادید، بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه تاثیری خواهد داشت؟ به چه پشتیبانی نیاز خواهید داشت؟ |
دیگه چیه مهم؟ چه چیز دیگری منابع شما را انجام می دهد نیاز داشتن؟ چه مالی محدودیت وجود دارد؟ چه رفتارهایی در شما را نگه می دارید بازگشت؟ چگونه می توانید غلبه بر موانع؟ |
مدل نگاشت مشکل
طرح: | |
چی | |
چهزمانی | |
چگونه | |
جایی که |
بدون نظر