برنامه پیشرفت 365 روز سال

دکتر سعید جوی زاده 

مرحله یک

مربی کامل

در اواخر دهه ۶۰ ، راماچاندران دانشجوی پزشکی در شهر مادراس به کتابی با نام چشم و مغز که نویسنده آن پروفسور مشهور عصب روانی ریچارد گرگوری بود برخورد کرد. این کتاب از جمله سبک نگارش، حکایت ها و تجاربِ ذکر شده و آزمایشاتِ تامل برانگیز، او را هیجان زده کرد. راماچاندران با الهام گرفتن از این کتاب آزمایشاتی در زمینه نور انجام داد و به زودی متوجه شد که او برای حوزه‌ای  غیر از پزشکی مناسب است. در ۱۹۷۴ او در مقطع دکترا در دانشگاه کمبریج در رشته ادراک تصویری پذیرفته شد. او در آن کشور غریب، احساس افسردگی و تنهایی می کرد. یک روز دکترگروگیری استاد دانشگاه بریستول در دانشگاه کمبریج سخنرانی داشت  و راماچاندران بسیار هیجان زده شد. گرگوری ایده‌های خود را با جذابیت تمام مطرح می‌کرد به گونه ای که تحسین همه را برانگیخت. او استعداد بازیگری و حس شوخ طبعی زیادی داشت . راماچاندران با خودش گفت این کاری است که باید انجام دهد او بعد از سخنرانی،  خودش را به گروگری معرفی کرد. آنها خیلی زود با هم صمیمی شدند. راماچاندران در مورد آزمایش اپتیکال خود با گریگوری صحبت کرد و این پروفسور از ایده او استقبال کرد. او از راماچاندران دعوت کرد تا به دانشگاه بریستل آمده  و در خانه او اقامت کند تا  در آنجا آن دو نفر بتوانند  این ایده را با همدیگر اجرا کنند. راماچاندران این پیشنهاد را پذیرفت و با دیدن خانه گریگوری متوجه شد که الان مربی خود را پیدا کرده است. گریگوری دقیقاً همان کسی بود که راماچاندران می‌توانست با او احساس همذات پنداری کند. راماچاندران برای انجام آزمایشات به دانشگاه بریستول رفت و آمد می‌کرد. او الان مربی خود  را پیدا کرده بود .مربی که در کل زندگی الهام بخش و هدایت کننده او بود و طی سالیان از سبک فکری و آزمایشی گریگوری برای انجام آزمایشات خود استفاده می‌کرد.

قانون روزانه: به دنبال چه چیزی باشیم؟: کار چه کسی برای شما الهام‌بخش است؟سبک چه کسی برای شما هیجان‌انگیز است؟ دوست دارید 10 سال دیگر شبیه چه کسی باشید؟

بدون نظر

پاسخ دهید