اخلاق حرفه‌ای در سازمان‌ها (ابعاد، مؤلفه‌ها، نظریه‌ها و مدل‌ها) (کتاب الکترونیک)

70,000تومان

همانگونه که در بخش مقدمه بیان شد اخلاق حرفه­ای عبارت است از مجموعه­ای از اصول و قواعد رفتاری و اخلاقی که حِرف مختلف به هنگام ایفای نقش حرفه­ای خود مکلف به رعایت آن‌ها می­باشند؛ اکنون سؤال این است که به­راستی مؤلفه­ها و ابعاد مهم اخلاق حرفه­ای کدامند؟؛ بسترها و عوامل زمینه­ساز برای رشد و توسعه اخلاق حرفه­ای در سازمان­ها کدامند؟؛ و سؤال دیگر اینکه رعایت اصول و قواعد اخلاق حرفه­ای در سازمان‌ها و محیط کسب‌وکار چه تبعات مثبتی به همراه خواهد داشت؟.

 که برای پاسخگویی به این سؤالات، تلاش شد تا بامطالعه و بررسی ژرف مجموعه­ای از مبانی نظری و تألیفات صاحب‌نظران و اندیشمندان شرقی، غربی و همچنین آرا مکاتب اسلامی و بررسی انواع مدل­های تصمیم­گیری اخلاقی که توسط صاحب‌نظران در حوزه اخلاق، جایگاه اخلاق و اخلاق حرفه­ای ارائه نموده­ سعی در شناسایی مؤلفه­ها، ابعاد و شاخص‌های اخلاق حرفه­ای داشته و با عنایت به این امر مهم که یکی از مؤلفه­های اساسی در تعالی و موفقیت هر سازمانی، اخلاق حرفه­ای در آن سازمان است بتوانیم به‌طور مبسوط به نقش و جایگاه اخلاق حرفه­ای در موفقیت سازمان‌ها بپردازیم.

امید است به یاری خداوند متعال بامطالعه این کتاب، اهداف و برنامه­های آموزشی این اثر محقق شده و از طریق آموزش و یادگیری در الگوهای فکری، شناخت و نگرش خوانندگان تحولی هرچند اندک اما ژرف ایجاد نماید.

اخلاق، جمع خُلْق و خُلُق و به معنای سرشت، خوی، طبیعت و امثال آن است؛ در مقابل خَلق که به‌صورت ظاهری انسان گفته‌ می‌شود. حکمای گذشته، روح و نفس غیرمادی انسان را خاستگاه هرگونه رفتار ظاهری و عمل آدمی می­دانستند و ازاین‌رو اصل در اخلاق را توجه به صفات نفسانی انسان می­دانستند و معتقد به این بودند که ثمره اصلاح نفس و درون در اعمال بیرونی به‌سرعت آشکار می­شود. گاهی اخلاق به معنای فضايل اخلاقی نيز به کار مي­رود که در اين صورت اين واژه در مورد اخلاق نيک و فضيلت­های اخلاقی به کار مي­رود؛ مثلاً گفته مي­شود دروغ‌گویی کاری غیراخلاقی است يا عصاره اخلاق عشق و محبت است.

واژه‌ی اخلاق به معنای نهاد اخلاقی زندگی نيز به‌کاررفته است. اين کاربرد بيشتر نزد فيلسوفان غربی استفاده‌شده است. در اين معنا اخلاق مانند زبان، دين و کشور پيش از افراد بوده و بعد از آنان نيز خواهد بود. به‌بیان‌دیگر، اخلاق در اين اصطلاح مجموعه‌ای است از اصول و قواعد که بيانگر بايدها و نبايدهای اخلاقی است و نوعی استقلال از شخص در آن‌ها وجود دارد؛ اصولی مانند خوبی، راست‌گويی، بدی و دروغ‌گويی که افراد آن‌ها را از والدين يا آموزگار مي­آموزند و به‌نوعی بر اجتماع تکیه‌دارند و به‌عنوان ابزاری در دست اجتماع است که بر افراد تحميل مي­کند. اخلاق به اين معنا امری اجتماعی است. در برخی کاربردها، اخلاق به معنای نظام رفتاری حاکم بر يک گروه يا فرقه نيز به‌کاررفته است.

علم اخلاق یا تهذیب اخلاق یکی از شعب حکمت عملی است و آن دانش بد و نیک‌خوی‌ها و تدبیر انسان است برای نفس خود یا یک‌تن خاص (معین،1371: 174). این اصطلاح همچنین به معنای صفت نفسانی یا هیئت راسخه­ای است که در نفس انسان شکل می­گیرد و در برخوردهای فردی و اجتماعی و در موقعیت­های متفاوت به‌صورت رفتار و عکس­العمل­های مختلف بروز می­کند. این علم در حقیقت شاخه­ای از فلسفه است که قدمت آن به 2500 سال قبل بازمی‌گردد. مثلاً در زمان سقراط، افلاطون[1] و ارسطو[2] برای ارائه­ی مجموعه­ای از اصول رفتار انسانی، نظریاتی ارائه‌شده است (سعیدی گراغانی، 1390). ازنظر علمی، اخلاق معرفتی است که از افعال اختیاری انسان بر اساس یک سیر عقلانی شکل می­گیرد (مظاهری، 1382). از منظر دینی چنانچه این خلق‌وخوی با ارزش­های والای نفسانی و اسلامی منطبق باشد «فضیلت» و اگر در تقابل با آن قرار بگیرد، «رذیلت» نام دارد. ازاین‌رو علم اخلاق با مجموعه­ای از سؤالات گوناگون در مورد اینکه چه چیزی خوب، درست و با­ارزش است سروکار دارد (عزیزی، 1389).

در زبان انگلیسی کلمه­ی «اخلاق[3]» از واژه­ی یونانی «اتیکوس[4]» به معنی عادت، خصلت، خلق‌وخوی، سرشت، روش و نظایر آن گرفته‌شده است. برخی از زبان­شناسان معتقدند که واژه­ی «اتیکس[5]» از کلمه­ی لاتین «اتوس[6]» اقتباس شده است که مفهوم لغوی آن «شخصیت» است؛ و به مجموعه­ای از باورها و دیدگاه­های مرتبط با منش آدمی اطلاق می­شود که رفتار افراد، گروه­ها، نهادها و ملت­ها را هدایت می­کند (ساکی، 1390).

رزنبرک[7] اخلاق را این‌گونه تعریف می­کند: اصول رفتاری فردی و گروهی که خوب یا بد، درست یا غلط، قابل‌قبول یا غیرقابل‌قبول تصور شده‌اند (نقل از گل وردی و بیات، 1389). همچنین کائوگ و جاتر[8] (2010) معتقدند که موضوعاتی همچون انصاف، تصمیم­گیری در خصوص اینکه چه چیزی درست یا نادرست است و نیز مشخص کردن مقرراتی که رفتار مسئولانه بین افراد و گروه­ها را تأیید می‌کند، در حوزه‌ی اخلاقیات قرار دارند (عاملی، 1388). ولاسکوئز[9] معتقد است که اخلاقیات، فرایند بررسی استانداردهای معنوی و وجدانی یک فرد یا جامعه است (فراستخواه، 1385).

در حقیقت اخلاق، دانشی است که الگوهای رفتار ارتباطی افراد و سازمان­ها را در قبال خویش و دیگران تنظیم می‌کند. دانشی نظام­مند که به الگوهای رفتار ارتباطی درون فردی، بین فردی و برون فردی بر مبنای اراده و عقل می­پردازد و مبتنی بر رعایت حقوق دو طرف ارتباط است (فرامرز قراملکی، 1383: 23). در این معنا انسان موجودی است آگاه، مختار و مسئول که با محیط در تعامل است و بر مبنای رفتارهای خوب و بد دو رویکرد دارد: بحث نظری و علمی و بحث مربوط به رفتارهای عینی و واقعیت خارجی. در رهیافت اول اخلاق، مفهومی نظری است و از چیستی، علل و آثار رفتار خوب و بد بحث می‌کند؛ اما در رهیافت دوم اخلاق، علمی کاربردی است که به مباحث و معضلات علمی به نحو خاص و مستقیم اشاره دارد (ساکی، 1390).

بدین ترتیب در یک مفهوم کلی می­توان گفت که اخلاق مجموعه­ی آرمان یا ایده آل‌های جامعه است. در این نگاه، «تصمیم‌گیری اخلاقی» از یک‌سو متأثر از ویژگی­های شخصیتی افراد است و از سوی دیگر شرایط محیطی مثل فشارهای گروهی و مسائل سازمانی از قبیل مقررات اخلاقی بر آن اثر می­گذارند (بستانیان، 1390). بر اساس حوزه­های مختلف پژوهشی و مطالعاتی، می­توان اخلاق را به سه بخش تقسیم کرد:

 

 

حوزه­های مختلف اخلاق

حوزه­ی اخلاقی تعریف
 

 

 

اخلاق توصیفی

این حوزه به توصیف و معرفی اخلاقیات افراد، گروه­ها و جوامع مختلف می­پردازد. در پژوهش­های توصیفی صرفاً در پی توصیف و گزارش­دهی اخلاق هستیم. این حوزه، تحقیقات تجربی توصیفی و علمی و تاریخی انسان­شناسان و جامعه­شناسان در زمینه­های اخلاقی را دربر می­گیرد و به‌نوعی به فلسفه­ی وجودی و باورمندانه­ی افراد در جوامع می­پردازد.

 

اخلاق هنجاری به بررسی افعال اختیاری انسان و صفات حاصل‌شده از آن‌ها از جنبه­ی خوبی یا بدی و بایستگی و نبایستگی می­پردازد (شالباف، 1388؛ سعیدی گراغانی، 1390؛ کوخ و دود، 2005؛ و کمپبل، 2012). اخلاق هنجاری در مقایسه با دو رویکرد دیگر، عمل‌گراتر است و به تدوین استانداردهای اخلاقی منجر می¬شود. این استانداردها رفتارهای درست و نادرست را نظم می¬بخشند. این نوع از اخلاق ممکن است به روشن ساختن عادات خوبی که ما باید کسب نماییم، وظایفی که باید انجام گیرد و یا بررسی آثار و تبعات رفتار ما بر دیگران نیز بپردازد (فراستخواه، 1385؛ عاملی، 1388؛ شالباف، 1388؛ بگریو و هرماند، 2011؛ و کمپبل، 2012).

 

 

اخلاق کاربردی

زیرشاخه‌ای از اخلاق هنجاری است که باهدف ارائه­ی توصیه­های مفید در مورد موقعیت­های مختلف اخلاقی پایه­گذاری شده است. اخلاق کاربردی به بررسی موضوعات خاص و مهم نظری، مسائل زیست‌محیطی، نسل‌کشی و جنگ‌افزارهای کشتارجمعی می­پردازد (عاملی، 1388، صالحی، 1389، عباس­زاده و معینی، 1391، ویلمز و دیگران، 2005 و اولدنبرگ، 2013).

 

فرا اخلاق این رویکرد به بررسی تحلیلی و فلسفی مفاهیم و احکام اخلاقی می­پردازد. وظیفه‌ی این نوع، صرفاً بررسی معنای «خوب» و «بد» و تحلیل گزاره­های مورد بحث است. فرا اخلاق در پی آن است که مشخص کند اصول اخلاقی ما به چه معنا هستند و منشأ آن‌ها کجاست. آیا این اصول به چیزی بیشتر از بیان احساسات افراد جامعه می­پردازند؟ فرا اخلاق درصدد است که این سؤالات را بر پایه‌ی موضوعات حقیقت کلی، اراده­ی خداوند، نقش برهان در قضاوت­های اخلاقی و نیز معانی دقیق اصطلاحات اخلاقی پاسخ گوید (فراستخواه، 1385؛ نخودساز، 1387؛ عزیزی، 1388؛ گل وردی و بیات، 1389؛ آزمی رانیا، 2009؛ گلان، 2009؛ و بگریو و هرماند، 2011).

 

پیدایش اخلاق کاربردی به مسائل نوظهور در قلمرو علم و قدرت انسانی برمی­گردد (آج و برونتون[10]،2010). سه رویکرد مطرح در اخلاق کاربردی در جدول زیر آمده‌اند:

 

رویکردهای سه‌گانه‌ی اخلاق کاربردی (منبع: اج و برونتون، 2010).

رویکرد توصیف
رویکرد اول توجه خاص به موارد علمی و نزاع انگیز و حل مشکلات اخلاقی
رویکرد دوم کاربرد اصول، ارزش­ها و نظریه­های اخلاقی صرفاً به انگیزه­ی تحلیل و ارزیابی عملکردهای اجتماعی و سیاست­های موجود در حرفه­های مختلف
رویکرد سوم بررسی فلسفه­ی به‌کارگیری نظریات اخلاقی جهت فهم وظایف اخلاقی خود

 

همان­گونه که ذکر شد که اخلاق کاربردی حوزه­های چندگانه­ای دارد که شامل اخلاق ورزشی، مهندسی، پزشکی، زیست‌محیطی، تجارت، آموزش و غیره است. بسیاری از این حوزه­ها، شاخه­هایی از «اخلاق حرفه­ای» هستند. برخی، اخلاق حرفه­ای را به «مسئولیت­های اخلاقی» تعریف کرده­اند که به بیان مسئولیت و وظایف اخلاقی سازمان در قبال حقوق محیط داخلی و خارجی می­پردازد (قراملکی، 1387: 14).

مفهوم مسئولیت اخلاقی برای اولین بار به‌طور صریح در عبارات ارسطو به‌کاررفته است. وی در کتاب «اخلاق نیکوماخوس» گوهر فعل اخلاقی را رفتار عقلائی متعهد به خیر جمعی می­داند (ساکی، 1390). ارسطو پاسخگویی به یک عامل بر اساس تحسین یا مذمت در رابطه با عملکرد را مسئولیت اخلاقی می­داند.

 

o              تحلیل مفهوم حقوق[11] در تعریف اخلاق

عمده‌ترین کاربرد واژه حقوق را در سه معنا دانسته‌اند:

1) مجموعه مقرراتی که بر اشخاص، از این‌ جهت که در اجتماع هستند، حکومت می‌کند. (حقوق ایران، حقوق بین‌الملل، حقوق اسلام)

2) برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع، حقوق برای هر کس امتیازهایی در برابر دیگران می‌شناسد و توان خاصی به او می‌بخشد. (حقوق فردی)

3) دانشی که به تحلیل قواعد حقوق و سیر تحول و زندگی آن می‌پردازد. (حقوق مدنی، حقوق اساسی)

 

o              بيان حضرت علي (علیه‌السلام):

جعل الله سبحانه حق عباده متقدّما علي حقه، فمن قام لحق عباده و ذلک يودي الي اقامه حقه

خداوند سبحان حق بندگانش را بر حق خود مقدم گردانيده است. هرکسي که حق بندگان او را بگذارد، در برپاداشتن حق خدا نيز کامياب مي‌شود.

 

حرفه[12]

مفهوم حرفه ازنظر فنی، سازمانی و روان­شناختی در پایان قرن­های میانی اروپا شکل گرفت. اگرچه ریشه­های آن به روزگار باستان برمی­گردد. در آن زمان در اروپا روند رشد تقسیم اجتماعی کار اتفاق افتاد که در آثار نویسندگان کلاسیک سیاسی- اجتماعی به‌روشنی توصیف، تجزیه‌وتحلیل شده است. در همان زمان زندگی خصوصی از زندگی عمومی جدا شد و انواع متفاوت «حرفه گرایی» شکل گرفت. همچنین روش زندگی شهری از زندگی روستایی جدا شد و سبک زندگی شهری یک‌بار دیگر به‌عنوان مرکز توجه فعالیت­های حرفه­ای به شکل­های مختلف ایفای نقش کرد. نیاز به افزایش گروه­های تحصیل‌کرده، به‌ویژه مجموعه­ها و کادرهای تعلیم‌دیده را ایجاد می­کرد و انسان روشن­فکر حرفه­گرا جانشین انسان سنتی شد (خاکی،1392: 196).

اصولاً حرفه در معنای وسیع کلمه به معنای شغل یک شخص است اما در معنی محدودتر به نوع خاصی از فعالیت اشاره می­کند که شخص همراه با آن دارای موقعیت خاصی می­شود و با اصول اخلاقی خاصی گره می­خورد. حرفه مجموعه­ای از نظریه­ها و دانش را در بردارد و دارای شأن و مرتبتی اجتماعی است. سازمان­هایی آن را ترویج می­کنند. گروهی در عمل و نظر به آن مشغول­اند. معمولاً خرفه­ها در میان رشته­های دانشگاهی جایگاهی دارند و دارای معیارهای اخلاقی و ارزشی خاص خود می­باشند (همان).               

o    فصل دوم

o       اخلاق حرفه‌ای

 

محتوای این فصل:

 

  • مفهوم اخلاق حرفه­ای
  • مبانی اخلاق حرفه­ای
  • ویژگی­های اخلاق حرفه­ای
  • آرمان اخلاق حرفه­ای

 

 

o

o

o              مفهوم اخلاق حرفه‌اي

در ابتدا مفهوم اخلاق حرفه‌اي به معناي اخلاق کار و اخلاق مشاغل به کار مي‌رفت. امروزه نيز عده‌اي از نويسندگان اخلاق حرفه‌اي، از معناي نخستين اين مفهوم براي تعريف آن استفاده مي‌کنند. اصطلاحاتي مثل work ethics يا professional ethics معادل اخلاق کاري يا اخلاق حرفه‌اي در زبان فارسي است.

تعريف‌هاي مختلفي از اخلاق حرفه‌اي ارائه شده است:

الف) اخلاق کار، متعهد شدن انرژي ذهني و رواني و فيزيکي فرد يا گروه به ايده جمعي است در جهت اخذ قوا و استعداد دروني گروه و فرد براي توسعه به هر نحو.

ب) اخلاق حرفه‌اي يکي از شعبه‌هاي جديد اخلاق است که مي‌کوشد به مسائل اخلاقي حرفه‌هاي گوناگون پاسخ داده و براي آن اصولي خاص متصور است.

ج) اخلاق حرفه‌اي به مسائل و پرسش‌هاي اخلاقي و اصول و ارزش‌هاي اخلاقي يک نظام حرفه‌اي مي‌پردازد و ناظر بر اخلاق در محيط حرفه‌اي است.

د) مقصود از اخلاق حرفه‌اي مجموعه قواعدي است که افراد باید داوطلبانه و بر اساس نداي وجدان و فطرت خويش در انجام کار حرفه‌اي، رعايت کنند؛ بدون آن‌که الزام خارجي داشته باشند يا در صورت تخلف، به مجازات قانوني دچار شوند.

هـ) اخلاق فردي، مسئولیت‌پذیری فرد است در برابر رفتار فردي خود، صرفاً به‌منزله يک فرد انساني و اخلاق شغلي، مسئولیت‌پذیری يک فرد است در برابر رفتار حرفه‌اي و شغلي خود، به‌مثابه صاحب يک حرفه يا پست سازماني.

 

 

و) اين اخلاق، دربرگيرنده مجموعه‌اي از احکام ارزشي، تکاليف رفتار و سلوک و دستورهايي براي اجراي آن‌هاست.

ز) اخلاق حرفه‌اي، به‌منزله شاخه‌اي از دانش اخلاق به بررسي تکاليف اخلاقي در يک حرفه و مسائل اخلاقي آن مي‌پردازد و در تعريف حرفه، آن را فعاليت معيني مي‌دانند که موجب هدايت فرد به موقعيت تعیین‌شده همراه با اخلاق خاص است.

در واقع می­توان این­طور بیان نمود که مفهوم اخلاق حرفه­ای مجموعه­ی قوانین اخلاقی را در برمی‌گیرد که اصولاً از ماهیت یک حرفه استخراج‌شده‌اند. بدین ترتیب نخستین وظیفه­ی اخلاق حرفه­ای تدوین قوانینی بر پایه‌ی اخلاق در حِرف مختلف است (ویلمز، 2005؛ ابدی مهر، 1384؛ و شالباف، 1388). صاحبان حرفه از دانش اخلاق دو توقع دارند: یکی بیان نظام‌مند مسئولیت‌های اخلاقی در حرفه و دیگری تشخیص دقیق و حل اثربخش مسائل اخلاق حرفه (قراملکی، 1388: 175).

رست[13] (1983) برای کمک به درک بهتر اخلاق حرفه­ای چارچوبی را ارائه نمود. او معتقد است «عمل اخلاقی[14]»، انجام هر رفتاری است که منجر به رفاه دیگران می­گردد. او رفتار اخلاقی را متشکل از چهار جزء می­داند و اظهار می­دارد که افراد پیش از انجام هر عمل ارادی، این چهار مؤلفه را مدنظر قرار دهند: حساسیت اخلاقی[15] (فرایند تشخیص موقعیت)، استدلال اخلاقی[16]، (انتخاب مناسب‌ترین گزینه)، تصمیم برای انجام راه­حل­های اخلاقی (توجه به گزینه­های اخلاق مدارتر و رعایت آن‌ها در رفتار) و انجام عمل اخلاقی (تثبیت رفتار اخلاق مدار و تکرار آن) (نقل از بگریو و هرماندز، 2012). بدین ترتیب اخلاق حرفه­ای به‌صورت «مجموعه­ای از کنش و واکنش­های اخلاقی پذیرفته‌شده که – باهدف به حداکثر رساندن کیفیت و مطلوبیت تعاملات اجتماعی افراد شاغل در سازمان­ها از سوی نهادهای ذی‌ربط یا مجامع حرفه­ای مقرر می­شود» قابل‌تعریف است (کمپ بل، 2013؛ نهاوندیان، 1385؛ لشگربلوکی، 1387؛ البافیان، 1388؛ گل­وردی و بیات، 1389؛ یقین لو و همکاران، 1389؛ و صالحی، 1389). این حوزه مجموعه­ای از احکام ارزشی، بایدها و نبایدها و تکالیف رفتاری به همراه دستورالعمل­هایی برای اجرای آن‌ها را در برمی‌گیرد (صالحی، 1389).

حرفه­های مختلف، اخلاق و تعهدات مربوط به خود را دارند که برگرفته از اساسنامه­ی آن‌هاست. حرفه­های مختلف بر اساس میزان حساسیت وظیفه­ای که در قبال جامعه دارند اصول مشترک، ارزش­ها یا صلاحیت­هایی را مشخص می­کنند که اعضای آن‌ها را به هم پیوند می­دهد. اخلاق حرفه­ای برای فرد و سازمان فرصت «خودکنترلی» و «خود بهبود گری» را فراهم می­آورد. رعایت اخلاق حرفه­ای توانمندی سازمان را در کسب‌وکار افزایش داده و هزینه­های سازمان و جامعه را کاهش می­دهد (بیگ زاده و همکاران، 1391).

رواج اصطلاح اخلاق حرفه­ای در ادبیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نویسندگان (ابتدا نویسندگان غربی) به قرن 18 و 19 میلادی منتسب است (مک نامارا، 2007). این اصطلاح به‌عنوان یکی از ویژگی­های سرمایه­ی انسانی و معنوی هر جامعه، به‌مثابه نوعی تعهد و وجدان کاری نسبت به وظایف محوله، به‌سرعت جای خود را در سازمان­ها باز کرد. رزنیک، رئیس مرکز توسعه‌ی اخلاق در دانشگاه وایومینگ امریکا، ازجمله صاحب‌نظران معاصر حوزه­ی اخلاق در علم است. او در چارچوب فکری و تحلیلی عمیق خود پیرامون اخلاق قبل از هر چیز بین دو بعد اخلاقی یعنی «اخلاق به‌مثابه یک موضوع و «اخلاق به‌مثابه یک‌رشته‌ی مطالعاتی» یا همان «اخلاق پژوهی» تمایز قائل می­شود. به نظر وی اخلاق عبارت است از «معیارهای رفتار مطلوب یا هنجارهای اجتماعی که رفتارهای انسانی را تجویز، تشویق و هدایت می­کند». رزنیک می­افزاید اخلاق حرفه­ای مشتمل بر معیارهای رفتاری است که بر رفتار افرادی دلالت می‌کند که یک شغل یا نقش حرفه­ای مشخص را بر عهده دارند. اخلاق حرفه­ای به‌زعم او مشتمل بر یک سلسله تعهدات و تکالیف مشخصی است که فردی که وارد یک حرفه می‌شود، متعهد به اجرای آن‌هاست (علیزاده و همکاران، 1390).

رزنیک 12 اصل یا معیار برای رفتار اخلاقی در عرصه­ی حرفه و شغل و همچنین علم و فناوری پیشنهاد می‌کند که عبارت‌اند از: درستکاری، دقت، بلندنظری، آزادی، اعتبار مدرک، تعلیم، مسئولیت‌پذیری اجتماعی، قانون مداری، اعطای فرصت، احترام متقابل، کارایی، احترام و رعایت حقوق سوژه‌های پژوهشی (همان).

باید اضافه کرد که در اخلاق حرفه­ای دو رهیافت «سنتی» و «جدید» وجود دارد. رهیافت سنتی، رویکرد مدیریت منابع انسانی به اخلاق حرفه­ای است که بر مسئولیت­های اخلاقی افراد در مشاغل و حِرف مختلف توجه دارد؛ اما رهیافت جدید که در دهه­های اخیر مطرح‌شده است، درواقع رویکرد مدیریت استراتژیک به اخلاق حرفه­ای است. در این رهیافت بر مسئولیت­پذیری سازمان با نگرش سیستمی عطف توجه می‌شود (گل وردی و بیات، 1389؛ به نقل از بیگ­زاده، 1389: 60).

در ابتدا مفهوم اخلاق حرفه­اي به معناي اخلاق کار و اخلاق مشاغل به کار مي­رفت؛ اما امروزه این دو مفهوم از یکدیگر متمایز شده­اند. تعريف­هاي مختلفي از اخلاق حرفه­اي ارائه شده است که ازجمله‌ی آن­ها می­توان به موارد ذیل اشاره نمود:

 

 

مقصود از اخلاق حرفه­اي مجموعه قواعدي است که افراد باید به­صورت داوطلبانه و بر اساس نداي وجدان و فطرت خويش در انجام کار حرفه­اي رعايت کنند؛ بدون آن‌که الزام خارجي داشته باشند يا در صورت تخلف، به مجازات قانوني دچار شوند (قراملکی، 1388).

اين اخلاق، دربرگيرنده مجموعه­اي از احکام ارزشي، تکاليف رفتار و سلوک و دستورهايي براي اجراي آن‌هاست (عاملی، 1388).

اخلاق حرفه­اي يکي از شعبه­هاي جديد اخلاق است که مي­کوشد به مسائل اخلاقي حرفه­هاي گوناگون پاسخ دهد و براي آن اصولي خاص متصور است (باقری، صالحی و حاجی­زاده، 1389).

اخلاق حرفه­اي، به‌منزله شاخه­اي از دانش اخلاق به بررسي تکاليف اخلاقي در يک حرفه و مسائل اخلاقي آن مي­پردازد و در تعريف حرفه، آن را فعاليت معيني مي­دانند که موجب هدايت فرد به موقعيت تعیین‌شده همراه با اخلاق خاص است (گل وردی و بیات، 1389). اخلاق حرفه­اي به مسائل و پرسش­هاي اخلاقي و اصول و ارزش­هاي اخلاقي يک نظام حرفه­اي مي­پردازد و ناظر بر اخلاق در محيط حرفه­اي است (بستانیان، 1390). اخلاق فردي، مسئولیت‌پذیری فرد است در برابر رفتار فردي خود، صرفاً به‌منزله يک فرد انساني و اخلاق حرفه­ای، مسئوليت­پذيري يک فرد است در برابر رفتار خود، به‌مثابه صاحب يک حرفه يا پست سازماني (وود و ریمر، 2009).

در تعريف اخلاق حرفه­اي به موارد زير اشاره شده است:

  • اخلاق حرفه­اي رفتاري متداول در ميان اهل يک حرفه است.
  • اخلاق حرفه­اي مديريت رفتار و کردار آدمي هنگام انجام دادن کارهاي حرفه­اي است.
  • اخلاق حرفه­اي رشته­اي از دانش اخلاق است که به مطالعه روابط شغلي مي­پردازد.
  • اخلاق حرفه­اي عبارت است از مجموعه­اي از قوانين که در وهله اول از ماهيت حرفه و شغل به دست مي­آيد (فرمهینی فراهانی و بهنام، 1391).

در بيشتر تعريف­هايي که از اخلاق حرفه­اي شده است، دو ويژگي ديده مي­شود:

الف) وجود نگرش اصالت فردي و فردگرايي؛ ب) محدود بودن مسئوليت­ها و الزامات اخلاقي فرد در شغل که به نظر مي­رسد اين نگاه به اخلاق حرفه­اي، نوعي تحويلي نگري و تقليل دادن اخلاق حرفه­اي است؛ زيرا هويت جمعي و سازماني در نهادهاي مشاغل در کسب‌وکار، بسي فراتر از شغل فردي اشخاص است. با توجه به همين ديدگاه بود که در اين اواخر نيز بحث از اخلاق حرفه­اي در منابع مديريتي و بيشتر در آثار و مباحث مربوط به مديريت منابع انساني مطرح مي­شد (صالحی، 1389).

امروزه با توجه به همين مورد، در مفهوم جديد از اخلاق حرفه­اي، به مسئوليت­هاي اخلاقي بنگاه و سازمان اشاره مي­شود که جامع­تر از تعريف سنتي است. در اين نگاه، بنگاه به‌منزله يک شخصيت حقوقي دو گونه مسئوليت دارد: الف) مسئوليت­هاي حقوقي کيفري؛ ب) مسئوليت­هاي اخلاقي که مسئوليت­هاي اخلاقي بنگاه بسيار پيچيده­تر از مسئوليت­هاي اخلاقي فردي- شخصي و فردي شغلي است. به‌عبارت‌دیگر، مسئوليت­هاي اخلاقي بنگاه شامل همه اضلاع و ابعاد سازمان مي­شود و اخلاقيات شغلي را نيز در برمی‌گیرد. البته اخلاق حرفه­اي افزون بر اخلاق کار، حقوق کار را نيز در برمی‌گیرد (همان).

به‌طورکلی ساده‌ترین انگاره در تعریف اخلاق حرفه‌ای این است که آن را مسئولیت‌پذیری در زندگی شغلی بدانیم. اخلاق حرفه‌ای برحسب اینکه در این مسئولیت‌پذیری عضو مسئول دارای شخصیت حقیقی یا حقوقی باشد، دو مرتبه پیدا می‌کند:

 

الف) مسئولیت اخلاقی فرد در زندگی

یک فرد جامعه در زندگی فردی خود وظایفی بر عهده دارد که عمل نکردن و برنامه نداشتن برای رسیدگی به آن‌ها بر روی زندگی شغلی او نیز تأثیر می­گذارد و به اخلاق حرفه­ای او لطمه می­زند.

ب) مسئولیت اخلاقی سازمان‌ها در قبال عناصر محیط داخلی و محیط خارجی.

فرد در محیط داخلی و خارجی محل کار وظایفی نسبت به آن سازمان بر عهده دارد که عمل به آن‌ها اخلاق حرفه­ای را در آنجا محقق می­سازد (قراملکی، 1385: 101).

 

o              مبانی اخلاق حرفه­ای[17]

حوزه­ی اخلاق یا فلسفه­ی اخلاق متضمن نظام-مند نمودن، تعریف و توسعه­ی مفاهیمی از رفتار درست و نادرست است. در این میان کاربرد اصول اخلاقی در زندگی حرفه­ای و مناسبات پیرامون آن را «اخلاق حرفه­ای» می­نامند. اخلاق حرفه­ای به بررسی چالش­های اخلاقی که توسط شاغلین حرفه­های مختلف تجربه می­شوند پرداخته و به دنبال مطالعه و درک مبانی ارزش­ها و الزامات حرفه­ای است (اولدنبورگ، 2013).

بر این اساس می­توان این­طور بیان نمود که اخلاق حرفه‌ای، مجموعه‌ای از اصول و استانداردهای سلوک بشری است که رفتار افراد و گروه‌ها را تعیین می‌کند؛ در حقيقت اخلاق حرفه‌اي، يك فرايند تفكر عقلاني است كه هدف آن محقق ساختن اين امر است كه در سازمان چه ارزش‌هایی را چه موقع بايد حفظ و اشاعه نمود (فرامرز قراملکی، 1382). همچنین اخلاق حرفه‌اي مجموعه‌ای از کنش‌ها و واکنش‌های اخلاقی پذیرفته‌شده است که از سوی سازمان‌ها و مجامع حرفه‌ای مقرر می‌شود تا مطلوب‌ترین روابط اجتماعی ممکن را برای اعضای خود در اجرای وظایف حرفه‌ای فراهم آورد (آزاد، 1373)

مباني اخلاق حرفه‌اي و انتظارات اجتماعي عبارت‌اند از:

  1. صداقت و راست‌گویی
  2. انصاف و برابري
  3. امانت‌داری
  4. وفاداري و احساس مسئولیت اجتماعي

اخلاق حرفه‌ای نوعی تعهد اخلاقی و وجدان کاری نسبت به هر نوع کار، وظیفه و مسئولیت است. اخلاقی بودن در حرفه، حاصلِ دانستن، خواستن، توانستن و نگرش است (قراملکی، 1382). اخلاق حرفه‌اي يکي از مسائل اساسي همه جوامع بشري است. در حال حاضر متأسفانه در جامعه ما در محيط کار کمتر به اخلاق حرفه‌اي توجه مي‌شود. درحالی‌که در غرب سکولار، در دانش‌هاي مربوط به مديريت و سازمان، شاخه‌اي با عنوان اخلاق حرفه‌اي وجود دارد، ولي در جامعه ديني ما، در مديريت، به اخلاق توجه کافي نشده است. جامعه ما نيازمند آن است که ويژگي‌هاي اخلاق حرفه‌اي مانند دل‌بستگی به کار، روحيه مشارکت و اعتماد، ايجاد تعامل با يکديگر و… تعريف و براي تحقق آن فرهنگ‌سازی شود. امروزه بسياري از کشورها در جهان صنعتي به اين بلوغ رسیده‌اند که بی‌اعتنایی به مسائل اخلاقي و فرار از مسئوليت‌ها و تعهدات اجتماعي، به از بين رفتن بنگاه مي‌انجامد. به همين دليل، بسياري از شرکت‌هاي موفق براي تدوين استراتژي اخلاقي احساس نياز کرده و به اين باور رسیده‌اند که بايد در سازمان يک فرهنگ مبتني بر اخلاق رسوخ کند. ازاین‌رو، کوشیده‌اند به تحقيقات درباره اخلاق حرفه‌اي جايگاه ويژه‌اي بدهند؛ وقتي از حوزه فردي و شخصي به حوزه کسب‌وکار گام مي‌نهيم، اخلاق کار و يا اخلاق شغلي به ميان مي‌آيد؛ مانند اخلاق پزشکي، اخلاق معلمي، اخلاق مهندسي و نظاير آن. براي نمونه، چگونه ممکن است سيستم يک بيمارستان يا دانشگاه فاسد باشد، اما از پرستاران بخواهيم اخلاقي باشند. امروزه اخلاق حرفه‌اي نقش راهبردي در بنگاه‌ها دارد و متخصصان مديريت استراتژيک، اصول اخلاقي شايسته در سازمان را از پیش‌شرط‌های مديريت استراتژيکِ خوب، دانسته‌اند. در اخلاق حرفه‌اي، مسئوليت‌هاي اخلاقي سازمان، در قبال محيط داخلي و خارجي است و اين متمايز از حقوق کار است؛ اما حقوق کار نيز در آن وجود دارد. اصول اخلاق خوب از پیش‌شرط‌های مديريت استراتژيک خوب است. اين اصول موجب ايجاد يک شرکت و بنگاه خوب مي‌شود.

 

o              ویژگی­های اخلاق حرفه­ای

امروزه در اخلاق حرفه­اي، تلقي «شما حق داريد و من تکليف»، مبناي هرگونه اخلاق در کسب‌وکار است. اين مبنا از رفتار ارتباطي فرد، به‌صورت اصلي براي ارتباط سازمان با محيط قرار مي­گيرد و سازمان با دغدغه رعايت حقوق ديگران، از تکاليف خود مي­پرسد. ويژگي­هاي اخلاق حرفه­اي در مفهوم امروزي آن عبارت­اند از: داراي هويت علم و دانش بودن، داشتن نقشي کاربردي، ارائه صبغه­اي حرفه­اي، بومي و وابسته بودن به فرهنگ، وابستگي به يک نظام اخلاقي، ارائه دانشي انساني داراي زبانِ روشن انگيزشي، ارائه روي آوردي میان‌رشته‌ای (لشکربلوکی، 1387).

«کادوزير» درباره ويژگي­هاي افرادي که اخلاق حرفه­اي دارند موارد زير را بيان مي­کند:

  • مسئولیت‌پذیری

در اين مورد فرد پاسخ­گوست و مسئوليت تصميم­ها و پيامدهاي آن را مي­پذيرد؛ سرمشق ديگران است؛ حساس و اخلاق مدار است؛ به درستکاري و خوش‌نامی در کارش اهميت مي­دهد؛ براي اداي تمام مسئوليت­هاي خويش کوشاست و مسئوليتي را که به عهده مي­گيرد، با تمام توان و خلوص نيت انجام مي­دهد.

  • تمایل به رقابت سازنده

در تمام موارد سعي مي­کند ممتاز باشد؛ اعتمادبه‌نفس دارد؛ به مهارت بالايي در حرفه خود دست پيدا مي­کند؛ جدي و پرکار است؛ به موقعيت فعلي خود راضي نيست و از طرق شايسته دنبال ارتقاي خود است؛ سعي نمی‌کند به هر طريقي در رقابت برنده باشد.

  • صادق بودن

مخالف رياکاري و دورويي است؛ به نداي وجدان خود گوش فرا مي­دهد؛ در همه­حال به شرافتمندی توجه مي­کند؛ شجاع و باشهامت است.

  • احترام به ديگران

به حقوق ديگران احترام مي­گذارد؛ به نظر ديگران احترام مي­گذارد؛ خوش‌قول و وقت‌شناس است؛ به ديگران حق تصميم­گيري مي­دهد؛ تنها منافع خود را مرجح نمي­داند.

  • رعايت و احترام نسبت به ارزش­ها و هنجارهاي اجتماعي

براي ارزش­هاي اجتماعي احترام قائل است؛ در فعاليت­هاي اجتماعي مشارکت مي­کند؛ به قوانين اجتماعي احترام مي­گذارد؛ در برخورد با فرهنگ­هاي ديگر متعصبانه عمل نمي­کند.

  • عدالت و انصاف

 طرفدار حق است؛ در قضاوت تعصب ندارد؛ بين افراد از لحاظ فرهنگي، طبقه اجتماعي و اقتصادي، نژاد و قوميت تبعيض قائل نمي­شود.

  • همدردي با ديگران

دلسوز و رحيم است؛ در مصائب ديگران شريک مي­شود و از آنان حمايت مي­کند؛ به احساسات ديگران توجه می‌کند؛ مشکلات ديگران را مشکل خود مي­داند.

 

  • وفاداری

به وظايف خود متعهد است؛ رازدار ديگران است؛ معتمد ديگران است (گل وردی و بیات، 1389).

o              آرمان اخلاق حرفه­ای

آرمان تخلق به اخلاق حرفه­ای در سازمان، بیش از هر چیز دستیابی به عملکرد برتر فردی و سازمانی است که قادر خواهد بود موفقیت سازمان را در عرصه­های مختلف تسهیل و تسریع نماید (اترک، 1389). برای دستیابی به چنین آرمانی توجه به موارد زیر ضروری می­نماید:

  • ارائه­ی ملاک نهایی ارزش­ها: برای سنجش رفتار اخلاقی داشتن ملاک و سنجه ضروری است. این ملاک­ها در نظام اخلاقی دینی کارایی خود را در «تقرب به خدا» به دست می­آورند و در برخی از جوامع، معیار «تکلیف» است.
  • ترسیم جدول «فضائل و رذایل»: ایجاد و پایش رفتار اخلاقی منوط به شناسایی ارزش­ها و ضد ارزش­ها در سازمان است. در ارائه­ی تعاریف ارزش و غیر ارزش، روشنی در مفهوم، تمایز در مصادیق و عملیاتی بودن بیانات اهمیت زیادی دارد.
  • تحلیل مسائل عینی و موردی در حوزه­ی اخلاق: ازآنجاکه مسائل اخلاقی به فرهنگ موجود وابسته­اند، لازم است مسائل و مصادیق، به حد کافی «مقوله­شناسی» و «بسترشناسی» شوند.
  • تبیین معضلات اخلاقی در حوزه­ی فعالیت­های حرفه­ای: این کار موجب دستیابی مدیران به دلایل بروز رفتارهای غیراخلاقی می­شود. به همین دلیل سازمان­ها برای خود آیین‌نامه‌ی اخلاق حرفه­ای تدوین می­کنند.
  • حل تعارضات اخلاقی: تعارضات اخلاقی در زندگی شخصی و سازمانی همواره وجود دارند اما انواع سازمانی، پیچیده­تر و عمیق­ترند. تعارض اخلاقی عبارت است از رفتاری که انجامش از جهتی زشت و ترک آن از جهتی دیگر نارواست و فرد در مورد آن احساس بلاتکلیفی می‌کند.
  • توجه به تقدم پیشگیری از درمان: کاربردی بودن دانش اخلاق اقتضا می­کند که روش­ها و بسترسازی­های لازم در جهت تدوین اصول اخلاقی، ضوابط و قوانین سازمانی و همچنین برنامه­های آموزشی مورد نیاز به‌عنوان عوامل پیشگیری کننده-به­کار گرفته شود.
  • ارائه­ی الگوهای اخلاقی: در ادبیات اخلاق‌گرا، داشتن الگوهای اخلاقی نقش بسزایی در رغبت آفرینی و انگیزش افراد بازی می­کند (قراملکی، 1388: 191).

 

[1]. Plato

[2]. Aristotle

[3]. ethics

[4] . etikos

[5]. ethics

[6]. ethocs

[7]. Rosenborck

[8]. Kaug & Jatter

[9]. Velascoez

[10]. Eweje & Brunton

[11]. law, right

[12]. profession

[13]. Reast

[14]. moral action

[15]. moral sensivity

[16]. moral reasoning

[17]. professional ethics

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “اخلاق حرفه‌ای در سازمان‌ها (ابعاد، مؤلفه‌ها، نظریه‌ها و مدل‌ها) (کتاب الکترونیک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “اخلاق حرفه‌ای در سازمان‌ها (ابعاد، مؤلفه‌ها، نظریه‌ها و مدل‌ها) (کتاب الکترونیک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *