اعتياد به مواد و الكل يك بيماري پيچيده است. با توجه به تعريف انستیتو ملي سوءمصرف مواد (NIDA) آمریکا، اعتياد به مواد يك بيماري مغزي مزمن و برگشتپذیر است زيرا، مطالعات نشان دادهاند كه مواد مخدر ساختار فيزيكي مغز و اينكه چطور مغز كار كند را تغيير میدهند. بهویژه آنكه مطالعات نشان دادهاند كه مواد و الكل با تأثیر روي نواحي مغزي میتوانند سبب ايجاد قضاوت ناصحيح، كمبود خودکنترلی، ناتواني در تنظيم هيجانات و كمبود انگيزه، حافظه و يا عملكرد يادگيري شوند. همين منابع نشان دادهاند كه تغييرات مغزي میتوانند به اشتياق و آرزوهاي غیرقابلکنترلی كه از هر چيز ديگري براي فرد معتاد مهمترند منجر شوند حتي مهمتر از خانواده، دوستان، همكاران و حتي سلامت، امنيت و خوشبختي خود فرد.
اگرچه در طول تاريخ، معتادين به الكل و مواد بهعنوان افراد سست اراده، گناهكاران اخلاقي و يا بيماران ذهني تصور شدهاند اما تحقيقات مغزي چيز ديگري را پيشنهاد میکنند. آنها پيشنهاد میکنند كه اعتياد ریشههای جسمي و روانشناختی دارد. اين تغييرات جسمي میتوانند منجر به نامتعادلات بيوشيميايي شديد، کمبودهای تغذیهای و مشكلات هضم و جذب شوند. بهمرور كه بدن نامتعادل و نامتعادلتر میشود بيشتر به سمت مواد و الكل تمايل پيدا میکند تا مشكلات را سبکتر و احساس تعادل كند. اگرچه متأسفانه مواد و الكل میتوانند موقتاً وضعيت هيجاني يا خلق فرد را تغيير دهند بهمحض از بين رفتن اثر، فرد مقادير ديگري از ماده را جستجو میکند تا از علائم رهايي يابد. بنابراين اگرچه اين نامتعادلات بيوشيميايي تااندازهای حل و تصحيح میشوند اما يك سيكل معيوب ايجاد میشود كه نياز به مواد و الكل را جهت تصحيح اين نامتعادلات بيشتر میکند.
علاوه بر اين نامتعادلات بيوشيميايي، استعداد ژنتيكي (مثل نیازهای تغذیهای و سوختوساز) و نژاد، آلرژیها و حساسیتهای غذايي، انتخاب رژيم غذايي فقير، اختلالات روانشناختي و يا بیماریهای رواني و در معرض سموم و فشارهای اجتماعي بودن میتوانند آسیبپذیری فرد را از اعتياد افزايش دهند و پاك ماندن بعد از ترك را براي وي مشکلتر سازد. تحقيقات نشان داده است اكثريت معتادين از برخی اختلالات بيوشيميايي، تغذیهای و متابوليك ذيل رنج میبرند. هركدام از اين اختلالات در اين مجموعه توضيح داده خواهند شد و بايستي قبل از انتخاب فرد براي رهايي از اعتياد تصحيح شوند:
1- مواد شيميايي مغز به نام نوروترانسميترها تخلیهشده و يا عملكرد بدي دارند.
2- افت قند خون كه باعث دامنه وسيعي از علائمي همچون اضطراب، افسردگي، خستگي و حمله هراسي و عملكرد ضعيف غده آدرنال میشود.
3- مشكلات هاضمه مثل رشد بیشازحد مخمرها، سندرم نشت روده و سوء جذب مواد مغذي
4- آلرژي و يا حساسيت غذايي به غذاهاي معمولي مثل ذرت، قند، شكر و مواد لبني
5- کمبودهای تغذیهای اسیدآمینههای ضروري، ویتامینها (مثل ب كمپلكس، ويتامين ث) و مواد معدني (مثل روي، منيزيم، كلسيم).
برنامههای بهبود اعتياد
ازنظر تاريخي بيشتر برنامههای درمان اعتياد مواد و الكل شامل مشاوره و اهداف 12 قدم مانند الکلیهای گمنام AA)) است. درحالیکه اين اقدامات روانشناختی براي يك برنامه بهبود ضروریاند اما بهتنهایی خيلي مؤثر نيستند. براي مثال برنامه AA تنها 25 درصد موفق بوده است. متأسفانه اين برنامهها فقط جوانب روانشناختی را بدون توجه به مشكلات جسمي حل میکند؛ اما دكتر لارسون Mathew larson)) مدير یکی از مراكز بهبود سلامت وقتي برنامههای بهبودي اعتياد را همراه با توجه به کمبودهای تغذیهای افراد اجرا میکند موفقيت 70 درصدی گزارش میدهد.
سوءمصرف مواد به دو صورت بر روي بدن تأثیر میگذارد:
1- تأثیری كه خود مواد دارند و باعث تغييرات فيزيولوژيك در بدن میشوند.
2- تأثیری كه بهواسطه تغيير روش زندگي، عادات غذايي و فقر تغذيه در اثر سوءمصرف مواد ايجاد میشود.
مثال روشني كه میتوان در اين زمينه آورد اين است كه رشد جنين در بدن مادري كه سوءمصرف مواد دارد، از دو طريق دستخوش اختلال میشود، يكي اينكه سوءتغذیه مادر از طريق جفت بهطور مستقيم بر روی جنين تأثیر منفي میگذارد و دوم، اعتياد باعث كاهش توجه و مراقبتهای لازم مادر در دوران بارداري میشود و اين مسئله بهطور غیرمستقیم بر روي جنين تأثیر سوء دارد. بنابراين نوزادانی كه مادرشان در دوران حاملگي اعتیاد دارند اغلب دچار نقايص جسمي و ذهني میشوند.
اعتياد در مغز
مغز در بدن ابتدا بهعنوان مركز ارتباط و كنترل، فعاليت میکند. مغز از میلیونها سلول به نام نورون تشکیلشده است كه همه فعالیتهای بدن از تنفس و هضم غذا تا فكر كردن و كنترل هيجانات را انجام میدهد. نورونها در همه اوقات حتي در طي خواب نيز فعال هستند به همين علت دو برابر بيشتر از ساير سلولها در بدن انرژي نياز دارند كه از گلوكز (قند خون) تأمین میشود. نورونها توانايي ذخيره قند را ندارند و لذا بايد بهطور مرتب قند تأمین شود تا بتوانند درستکار كنند. نياز دائم نورون به گلوكز از راه خوردن غذاها، ميان وعدههای قندی و غذاهای تصفیهشده به دست میآیند. چنانچه مقادير زيادي مواد قندي مصرف شود افزایش شديد سطوح گلوكز در بدن به وجود میآید و منجر به ايجاد مشكلات شايع در زمان بهبودي میشوند ازجمله افت قند خون و خستگي غده آدرنال.
نوروترانسميترها (پيامبران شيميايي در مغز)
نورونها از طريق شبكه پیامآوران شيميايي به نام نوروترانسميترها باهم در ارتباط هستند. نوروترانسميترها در بدن سبب خلاصي از درد، كنترل استرس و عکسالعملهایی كه در فكر كردن، اقدام كردن و احساس كردن بدن نشان میدهد میشوند. آنها مرتب از يك سلول به سلول ديگر جهت انتقال پيام درحرکت هستند. الكل و داروهای مخدر اين پروسههای طبيعي در مغز را از طريق واكنش نوروترانسميترها مختل میکنند و بدين ترتيب پروسههای طبيعي را طولانیتر و يا کوتاهتر میکند. نوروترانسميترها در مغز با كمك مواد اولیهای همچون اسیدهای آمينه ساخته میشوند. اگر رژيم غذايي ناکافی باشد، همانند رژيم غذايي معتادين دوران بهبودي، ممكن است نوروترانسميترهاي كمي ساخته شوند و تعادل مغز را مختل كند اين عدم تعادل سبب تغيير رفتار و خلق شما میشود و شما را بهسوی مصرف مواد، الكل و ساير مواد ديگر مثل قند سوق میدهد.
يك مغز نامتعادل
زمانی که مغز همه مواد لازم را از طريق رژيم غذايي دريافت میکند و هیچگونه سيگنالي از محيط اطراف از مواد و الكل دريافت نمیکند در اين حالت مغز بهدرستی کارکرده وظایف خود را بهدرستی انجام میدهد؛ اما زماني كه به مغز مواد شيميايي ديگري از بيرون میرسد و يا فرد داراي رژيم نامتعادل است که محتوی مواد مغذي كم و مقادير زيادي قند است تعادل مغز مختل میشود.
مواد شيميایي مختلفي در مغز بهعنوان نوروترانسميتر عمل میکنند اما برخي از معروفترین آنها که روي خلقوخوی و رفتار تأثیر میگذارند و با مصرف مواد مخدر مربوط میباشند در ذیل آورده میشوند:
1- سروتونين
سروتونين به تنظيم خلقوخو، خواب، درد، هيجان، اشتها و نيز ساير عملکردهای مغز كمك میکند. برای مثال سطح نرمال سروتونين شما را از واکنشهای شديد هيجانی نسبت به مشكلات و موقعیتهای سخت حفظ میکند. برخي از داروها از توليد و آزادسازی و استفاده مجدد از سروتونين جلوگيري میکنند. براي مثال اكستازي سبب میشود تا سروتونين به مدت طولاني غیرعادی در گیرندهها بماند و مقدار سروتونين در مغز را افزايش دهد بنابراين مغز فكر میکند توليد سروتونين بسيار بالا است و توليد آن را كاهش میدهد. اين ناتواني در توليد ناكافي سروتونين سبب واکنشهای شديد جسماني و همچنين سبب افسردگي میشود. سطوح پايين سروتونين سبب ایجاد اشتیاق به کربوهیدراتهایی مثل نان، پاستا و آبنبات میشود. خوردن مواد قندي و کربوهیدراتهای تصفیهشده بهطور مصنوعي سبب تحريك و آزاد شدن سروتونين و افزايش سطوح سروتونين در مغز میشود كه نتيجه آن احساس سرخوشي و راحتي بعد از خوردن اين نوع غذاها است. نیکوتین و غذاهای فراوریشده سبب اثرات مشابهی میشوند. اسیدامینه تریپتوفان برای تولید سروتونین لازم است.
سروتونين يا هيدروکسي تريپتامين به کمک آنزيم هيدروکسي تريپتوفان دکربوکسيلاز از هيدروکسي تريپتوفان و آن نيز به کمک آنزيم هيدروکسيلاز از تريپتوفان موجود در غذاها در سلولهاي کرومافين روده سنتز ميشود. سروتونين سنتزشده توسط پلاکتهاي خون از سلولهاي کرومافين روده به ساير بافتها منتقل ميشود و در کبد تحت اثر آنزيمهايي که به طور کلي منوآمينواکسيداز (MAO) ناميده ميشوند به اسيد هيدروکسي اندول استيک (5HIAA) تبديل شده و توسط ادرار دفع ميگردد.
1-1 شمای تبدبل تریپتوفان به سروتونین
2- آندروفينها:
آندروفينها مواد شيميايي در مغز هستند كه در موقع درد و استرس توليد میشوند. آندروفينها به شما كمك میکنند تا حس خوبي داشته باشيد و از آنها بهعنوان مسكن طبيعي نام میبرند. آندروفينها از انتقال سیگنالهای درد جلوگيري میکنند و سبب میشوند تا شما باوجود درد و جراحت به كارهاي جسماني بپردازيد. برخي داروها توليد طبيعي آندروفينها را مختل میکنند؛ مثلاً داروهاي افيوني مانند مورفين، هروئين، ضد دردهای تجویزشده مانند كدئين و متادون و الكل طبيعي آندروفينها را به حداقل میرسانند. اين داروها خود بهجای اندورفین با گیرندههای درد متصل میشوند. همچنين اين داروها در عمل آنزیمهایی را كه سبب شكستن اندورفینها در چرخههای طبيعي بدن میشوند، اختلال ايجاد میکنند و درنتیجه اندورفینها مدت طولاني در بدن باقي میمانند و سبب بیحسی درد و ايجاد سطح بالاتر سرخوشی میشود. در اين حالت اندورفینها بهدرستی عمل نمیکنند و شما بهشدت تحريك میشوید تا از مواد محرك ديگر (مانند ماریجوانا) استفاده كنيد تا برای مدت کوتاهی احساس خوبی داشته باشید. اگر سطح اندورفین شما پايين باشد شما ممکن است احساس افسردگي، هیجانات تکانشی، درماندگی و همچنين احساس طردشدگی کنید. در این حالت شما ممكن است مقدار زيادي شكر استفاده كنيد كاري كه بسياري از افراد در دوره بهبودي انجام میدهند.
3- گاما آمينو بوتريك اسید (GABA)
گاما آمینوبوتیریک اسید يكي از مواد شيميايي مغز است كه نقطه مقابل سروتونین است. GABA به آرام شدن ذهن كمك میکند و اغلب با خواب همراه میشود. از GABA بهعنوان واليوم طبيعي مغز ياد میشود. افراد با الكل و يا ساير آرامبخشها واليوم را مصرف میکنند. برخي داروها اثر طبيعي GABA را از بين میبرند. كمبود GABA سبب اختلال در آرامش فرد میشود و اغلب با اضطراب مزمن و حملههای هراسی و اختلالات خواب همراه میشود. افرادي كه دچار كمبود GABA هستند نسبت به استفاده از مواد قندي، الكل، نيكوتين و ساير موادي كه بهطور موقت بدنشان را آرام كند اشتیاق فراوان دارند.
4- دوپامين و ساير كاتكولامين ها
دوپامين و نور اپينفرين كاتكولامين نوروترانسمیتر هستند كه توسط مغز ساخته میشوند اين مواد در فرایندهای توليد انرژي نقش دارند و به فرد كمك میکنند تا در حالت هوشیار باقی بماند و روي وظايف خود تمركز كند. شرايط استرسزا سبب توليد بیشازحد كاتكولامين ها میشود. در اواسط شرايط استرسزا شما به مقدار بيشتري از كاتكولامين نياز پيدا میکنید تا تمركز خود را حفظ كنيد و به كار ادامه دهيد. اين توليد بیشازاندازه سبب تخليه بدن شده که میتواند شما را خسته، بیانگیزه و یا دچار ناتوانی در تمرکز رها کند. برخي از داروهاي محرك توليد طبيعي و چرخه بازیافت دوپامين در مغز را مختل میکنند. مثلاً آمفتامینها گیرندههای دوپامين در مغز را اشغال میکنند و بهجای دوپامين وارد عمل میشوند درنتیجه اين مواد به مغز حقه میزنند كه بهطور نرمال در حال كار است. كوكائين و مواد مشابه آن مثل ريتالين از برگشت مجدد دوپامين در مغز جلوگيري كرده و پس از انتقال پيام، دوپامين را تخريب میکنند اين كار سبب توليد بیشازحد دوپامين و ايجاد سرخوشي میشود (نمودار 1-2)
نمودار 1-2- مقایسه سیستم ارتباطی مغز قبل و بعد از تأثیر مواد (اقتباس از سایت www. hamrah.co)
اثرات زیانآور مواد مخدر (اپيوئيدها) بر روي فيزيولوژي بدن:
– تأثیر بر روي كبد و صفرا: باعث اسپاسم اسفنكتر ادي و درنتیجه افزايش غلظت آنزیمهای كبدي، افزايش فشار داخل كيسه صفرا و به تعويق انداختن تخليه كيسه صفرا میشود.
- تأثیر بر روي سيستم اندوكرين (غدد مترشحه داخلي): آزادسازی پرولاكتين، هايپرگلايسمي (افزايش قند خون)
- تأثیر بر سیستم ايمني بدن: باعث سركوب سيستم ايمني بدن میشوند.
- تأثیر بر عضلات: اسپاسم و انقباض شديد عضلاني
- خارش: در بعضي از موارد وجود دارد.
- يبوست
- سركوب سيستم تنفسي
- افزايش فشار داخل جمجمه
- اثر کند کنندگی بر روي سيستم اعصاب مركزي و ساير سیستمهای بدن
بهبودي از هر نوع اعتياد میتواند باعث ايجاد فشارهاي اضافي بر روي بدن شود كه علت آن تغيير در فيزيولوژي و شيوه زندگي است. تغذيه مناسب و صحيح يك عامل مهم در فرايند بهبودي و ترك سوءمصرف مواد است كه بدن را براي مقابله با اثرات ياري كرده و باعث تقويت و افزايش توانايي بدن جهت عمل سمزدایی میشود چراکه همگي آنها بر فرايند رهايي و پاك شدن بدن از يك عادت تشکیلشده نسبت به مواد تأکیددارند.
بهطور خلاصه:
– اعتياد سبب سوءتغذیه میشود
– اعتياد مواد شيميايي طبيعي بدن را كه احساس خوشي به انسان دست میدهد را متوقف میکند. الکلها و داروها بدن شمارا از جذب مواد مغذي حياتي مثل تريپتوفان پيشگيري میکند.
– اعتياد سيستم ايمني را تخريب میکند و دفاعهای طبيعي بدن را از بين میبرند بنابراين خطر ابتلا به بیماریهایي همچون سرطان را افزايش میدهد.
– اعتياد به كبد آسیب میرساند. استفاده از مواد مخدر و الكل و كاهش جذب مواد مغذي توانايي كبد را در دفع سموم كم میکند بنابراين احتمال سرطان را افزايش داده افزايش داده و اشتها را كم میکند.
– اعتياد به مواد و الکل اعتمادبهنفس را كاهش میدهد. اثراتي كه مواد روي جسم میگذارند اغلب مشخص و قابلدیدن هستند مانند چشمهای قرمز و متورم، دندانهای پوسيده، پوست جراحتدیده، كاهش وزن شديد. متأسفانه برخي از آنها بعد از توقف اعتياد نيز قابلمشاهده هستند كه سبب كاهش اعتمادبهنفس میشوند و كار را براي بهبودی سخت میکنند.
Reviews
There are no reviews yet.