عنوان کتاب
فروش یعنی همه چیز
- نویسنده : گرنت کاردون
- مترجمین : سعید جوی زاده | علیرضا احمدیان
- گوینده : راضیه پیله وران
- موضوع : موفقیت در کسب و کار
- سال انتشار : 1400
- قیمت : 90,000 تومان
توضیحات کتاب
"فروش آخرین فرصت بزرگ و واقعاً رایگان است که امروزه در دسترس است؛ در فروش، یک فرد می تواند برای خودش کار کند، در مقابل خودش پاسخگو باشد و رویاهایش را محقق کند."
یادداشت های مرکز کوچینگ ایران:
Grant Cardone یک مربی فروش، نویسنده و مجری تلویزیونی برتر است. کتاب او، بفروش یا بفروش ، یکی از چهار کتابی است که به فروشندگان حرفهای با نگرش و اقدامات درست مورد نیاز برای برتری در زمینه خود کمک میکند.
کتاب فروش یعنی همه چیز این فرض استوار است که ما هر روز می فروشیم: کودکی که یک تکه آب نبات می خواهد و باید والدینش را متقاعد کند که رعایت کنند، معلم به دانش آموز در مورد اینکه چرا یادگیری مثلثات مهم است و فروشنده حرفه ای که معامله را می بندد. با چشم انداز با در نظر گرفتن این موضوع، توانایی برقراری ارتباط، متقاعد کردن، مذاکره و بستن یک معامله صرف نظر از حرفه شما مهم است. Grant با توضیح تفاوتهای کلیدی در هر مرحله، نحوه انتقال از متوسط به عالی، شما را از آماتور به حرفهای میبرد و دیدگاههای مورد نیاز برای کمک به شما در موفقیت در «فروش» در تلاش انتخابیتان را ارائه میدهد. با هر پاراگرافی که میخواندم احساس میکردم دارم چیز جدیدی یاد میگیرم و عادتهای کمموثر را حذف میکنم. هیچ فردی، چه حرفه ای در فروش باشد و چه نباشد، نباید این کتاب را از دست بدهد.
خلاصه یک جمله ای :
نکات و استراتژی های گام به گام فروش را دنبال کنید که نه تنها می تواند شما را زنده کند، بلکه در هر اقتصادی پیشرفت کند.
فصل 1: فروش - یک روش زندگی
- فروش پیش نیاز زندگی است. فروش روی هر فردی در این سیاره تأثیر می گذارد. توانایی یا ناتوانی شما در فروش، متقاعد کردن، مذاکره و متقاعد کردن دیگران بر هر بخش از زندگی شما تأثیر می گذارد و تعیین می کند که چقدر خوب زنده بمانید.
- فروش فقط یک شغل نیست، فروش یک روش زندگی است!
- بیع: عمل متقاعد کردن یا تحت تأثیر قرار دادن دیگری به یک عمل یا پذیرش چیزی.
- فروش در هر تبادل ایده یا ارتباط انجام می شود - هیچ استثنایی وجود ندارد.
- سلامتی در زندگی تضمین نمی شود. سلامتی کمیسیونی است برای مراقبت از خود و ذهنتان. زمانی که شخصی با موفقیت خود را در تغذیه درست، ورزش کردن و مراقبت از رفتار خود بفروشد، حق برخورداری از سلامتی را دریافت می کند.
- مشاهده من این است که مهم ترین مهارت های مورد نیاز در زندگی در مدرسه آموزش داده نمی شود. من هفده سال را صرف تحصیلات رسمی کردم و می توانم به شما بگویم که از سمینارها، برنامه های صوتی، کتاب ها و صحبت با دیگر تاجران موفق در کنفرانس ها بیشتر از آنچه در تمام تحصیلات رسمی ام آموخته ام، آموخته ام.
- فروشندگان دنیا را می چرخانند.
فصل 2: فروشندگان جهان را دور می اندازند
- فروشندگان کل اقتصاد را هدایت می کنند
- توانایی برقراری ارتباط و متقاعد کردن دیگران برای شما یک دارایی است. عدم توانایی در برقراری ارتباط یک مسئولیت است. مهم نیست که چه جاه طلبی دارید، باید با دیگران ارتباط برقرار کنید و هر چه بهتر بتوانید ارتباط برقرار کنید، افراد بیشتری با شما موافق خواهند بود.
فصل سوم: حرفه ای یا آماتور؟
- فروش صرف نظر از شغل شما برای بقای شما بسیار مهم است، و شما باید تصمیم بگیرید که حرفه ای شوید و از هر تصوری که برای دیگران است و نه برای شما، دست بردارید. شما باید تصمیم بگیرید که می خواهید راه خود را در زندگی شروع کنید. دست از فکر کردن بردار که این به سرنوشت یا خدایان بستگی دارد. این به شما بستگی دارد.
- کسی که می داند چه کار می کند و تمام نکات ظریف کار خود را درک می کند، لازم نیست مشتاق شود، او مشتاق است. وقتی واقعاً چیزی را می دانید، می توانید نتایج را پیش بینی کنید. کسی که می تواند نتایج را پیش بینی کند، اعتماد به نفس و آزادی واقعی دارد.
فصل چهارم: بزرگان
- این حقیقت اجتناب ناپذیر این است که برای اینکه در هر کاری واقعاً عالی باشید، باید خود، انرژی و منابع خود را وقف شغلی در فروش کنید.
- متعهد شدن زمانی است که تصمیم قاطعانه ای می گیرید، تعجب را کنار می گذارید، و سپس با اعمال به تعهد خود عمل می کنید.
- مردی که فکر میکند «آنجا» علفها سبزتر است، همان مردی است که هرگز متعهد نمیشود از مرتعی که از قبل دارد مراقبت کند.
- اگر می خواهید در هر کاری موفق باشید باید متعهد شوید. شما باید 100 درصد در آن باشید و ماهی دیگری برای سرخ کردن ندارید. یک نوع ذهنیت "کشتی را بسوزانید" چیزی است که شما را به جایی برساند که در آن کارهایی را انجام دهید که نتایج را تضمین می کند. همانطور که فکر می کنید زندگی شما به آن بستگی دارد وارد بازی شوید، زیرا زندگی شما به آن بستگی دارد. زندگی ای که رویای آن را داشتید به این بستگی دارد که اکنون در تمام راه ها وارد شوید.
- تعهد = نتیجه = شادی.
- اکثر مردم هرگز مانند یک متعصب مرتکب تعهد نمی شوند و بنابراین هرگز خارق العاده نمی شوند.
- توانایی پیش بینی اولین چیزی است که وقتی حرفه ای می شوید اتفاق می افتد.
- پیش بینی دارایی بزرگ ناشناخته - و اغلب ناشناخته - حرفه ای است.
- زمانی که شروع به ضبط تماسهای تلفنی و یادداشتبرداری از هر مبادلهای با مشتریان کردم، فوراً از توانایی خود در درک الگوها استفاده کردم و سپس شروع به پیشبینی کردم. خیلی راحت و خیلی سریع بود. یک دفترچه «اعتراضات» را در دست گرفتم و هر اعتراض مشتری را یادداشت کردم. بعداً یادداشتهایم را مطالعه میکردم و متوجه میشدم که اکثر مشتریانم نظرات مشابهی را بیان میکنند. هوشیاری من بالا رفت و توانستم راه حل هایی بیابم.
- دانستن برای موفقیت بسیار مهم است، زیرا دانش برابر است با قدرت در زندگی. دانستن به این معناست که در نهایت با نه های کمتری مواجه می شوید. نه کمتر یعنی زندگی بهتر!
- تولید من از یک عمل ساده مشاهده تقریباً دو برابر شد. اعتماد به نفس من با افزایش دانش من و همچنین درآمد من افزایش یافت. پیش بینی! میتوانستم آینده را ببینم، نه به این دلیل که یک روانشناس بودم، بلکه به این دلیل که گذشته را به دقت مشاهده کرده بودم.
- تا زمانی که دانش آموز اختصاصی نشوید، نمی توانید مهارت پیش بینی را به دست آورید. همه استادان (در هر شغلی) قادر به پیش بینی دقیق هستند.
- پس از درک موقعیت های احتمالی که ممکن است رخ دهد، شروع به یادداشت برداری کنید و هر چیزی را که می توانید ضبط کنید. خودتان را روی ویدیو ضبط کنید تا بتوانید خودتان را تماشا کنید. شروع کردم به نگاه کردن به آنچه گفتم، حالات صورتم، پاسخ هایم، لحنم، صدایم، حرکاتم، و وای، چیزهای زیادی برای یادگیری وجود داشت. من معتاد شدم که هر چه می توانستم بدانم! پیش بینی دانستن است و دانستن مدیریت صحیح موقعیت هاست. این باعث افزایش اعتماد و افزایش فروش می شود.
- برنده شدن باعث برنده شدن می شود.
- فروشنده ای که نمی تواند معاملات را ببندد، فروش را دوست ندارد.
- اگر بیشتر از برنده شدنتان ضرر می کنید، پس باید بدانید که یک آماتور هستید و زمان آن رسیده است که تعهد خود را تا حدی بالا ببرید و به فردی تبدیل شوید که می داند دارد چه می کند.
- تفاوت عمده این است که حرفه ای متعهد است و می داند چه کار می کند، در حالی که آماتور متعهد نیست و نمی داند.
- زمانی حرفه ای هستید که بتوانید نتایج را پیش بینی کنید و به آنها برسید.
- اگر یک گلف باز حرفه ای هستید، به این معنی است که با بازی در مسابقات در برابر سایرینی که بر اساس توانایی های شما برای ایجاد نتایج واجد شرایط شده اند، واجد شرایط شده اید. و فقط به این دلیل که شما یک حرفه ای هستید، شما را به یک فرد بزرگ تبدیل نمی کند. برای تبدیل شدن به یکی از بزرگان، باید تمرین کنید، نه اینکه فقط بازی کنید. برای مثال، برای تبدیل شدن به یک گلف باز بزرگ، باید تمام وجود خود را به بازی اختصاص دهید و هنوز بدانید که چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد. آیا تفاوت را میبینید؟
- اکثر فروشندگان آماتور هستند، برخی از آنها حرفه ای هستند و تنها تعداد کمی از آنها بزرگ هستند. در نهایت، این به میزان تعهد و فداکاری شما برمی گردد. بزرگان می توانند پیش بینی کنند، مهارتی که از متعهد شدن، مشاهده کردن و پیش بینی کردن به دست می آید، مهارتی که از متعهد شدن، مشاهده کردن و آماده کردن راه حل به دست می آید. تا حدی که بتوانید پیش بینی کنید، می توانید پاسخ مناسبی بدهید. پیش بینی ویژگی بزرگ فروشندگان بزرگ است.
فصل 5: مهمترین فروش
- خودت را بفروش. فقط به میزانی که فروخته می شوید می توانید بفروشید.
- شما باید 100 درصد مطمئن باشید که چیزی که می فروشید بهتر از همه گزینه های دیگر است.
- این یک نقطه برای عظمت حیاتی است و شما نمی توانید به هیچ وجه در مورد آن مذاکره کنید. شما باید کاملاً متقاعد باشید و به چیزی که می فروشید آنقدر باور داشته باشید که غیر منطقی شوید. درست است: غیر منطقی، حتی متعصب!
- کلمه "اعتقاد" به عنوان "اعتقاد راسخ" تعریف شده است. این کلمه از کلمه "متقاعد کردن" گرفته شده است که از کلمه لاتین "convict" به معنای "تسخیر کردن" گرفته شده است.
- قانع بودن توانایی فروخته شدن بر روی باورهای خود است که با چنان اطمینان کامل و کاملی به خریدار خود نشان می دهید که به نظر می رسد هیچ انتخاب دیگری در دسترس نباشد.
- چرا برخی از مردم کارهایی را انجام می دهند که دیگران آرزوی انجام آن را ندارند؟ به این دلیل است که آنها با این ایده فروخته می شوند که به دلایلی باید انجام شود. تا جایی که فروخته شوند و در جستجوی خود نامعقول شوند، موفق خواهند شد.
- نامعقول بودن به این معنی است که شما با آنچه می فروشید فروخته می شوید و این اعتقاد شماست که دیگران را بر اساس آن می فروشد.
- آنقدر روی محصول خود فروخته شوید که اعتقاد شما برای دیگران غیرقابل مقاومت باشد.
- عدم فروش نیز نوعی فروش است، فقط برعکس.
- فروخته شوید و متعهد شوید که محصول برتر یا خدمات عالی را ارائه می دهید که قابل شکست نیست.
- من به شما اطمینان می دهم که هر چه کمتر به پول معطل شوید، پول راحت تری نصیب شما می شود.
فصل 6: افسانه قیمت
- قیمت بزرگترین نگرانی خریدار نیست. در واقع در انتهای لیست دلایلی که مردم خرید نمی کنند قرار دارد. بیشتر فروش ها به دلیل مخالفت های ناگفته از بین می روند.
- اگر قیمت خیلی ارزان شود، مردم هیچ ارزشی در محصول نخواهند دید.
- موفقیت همیشه مستلزم یک فروشنده حرفه ای است که برای فروش ویژگی ها و مزایا وقت بگذارد.
- شما باید کاری کنید که خریدار محصول شما را بیشتر از پولش بخواهد.
- خلاص شدن از شر مشکل بود. به آنها عشق بورزید، مشکلی را حل کنید، آنگاه پول خواهید گرفت.
- مشتری احتمالی شما هرگز مشکل نیست - هرگز! فروشندگان، نه مشتریان بالقوه، موانع نهایی هر فروش هستند.
- شما باید این را به ذهن خود وارد کنید: قیمت مشکل شما نیست - شما مشکل خود هستید! مشتریان فروش را متوقف نمی کنند.
- این هرگز در مورد قیمت نیست، بلکه در مورد عشق یا اعتماد به نفس است که محصول مشکلات را حل می کند.
- برای اینکه یک فروشنده موثر باشید، باید به انسان اعتقاد داشته باشید. شما باید دید مثبتی نسبت به مردم داشته باشید. شما باید باور داشته باشید که مردم خوب هستند و می خواهند تصمیم درستی بگیرند. خریداران شما هم مثل شما هستند.
- مردم می خواهند نسبت به خود و تصمیماتشان احساس خوبی داشته باشند.
- در نظر بگیرید که چند بار بیش از توان مالی خود پرداخت کرده اید و آن را دوست داشته اید!
فصل 7: پول خریدار شما
- از این ایده عبور کنید که کمبود پول وجود دارد زیرا وجود ندارد! پول زیادی برای دور زدن وجود دارد. اگر شروع به جستجوی رفاه و فراوانی کنید، خواهید دید که این چیزها در اطراف شما وجود دارند.
- پول برای استفاده است نه تملک.
- محصول خود را دوست داشته باشید، خدمات خود را دوست داشته باشید، مشتری خود را دوست داشته باشید، و آنقدر خودتان را دوست داشته باشید که یاد بگیرید چگونه «فروش سخت» را یاد بگیرید.
- به دست آوردن پول دوم راحت تر از پول اول است.
- مشتری احتمالی شما، صرف نظر از آنچه می گوید، همیشه بیشتر می خواهد، نه کمتر. باور کنید یا نه، مردم عاشق خرج کردن پول هستند و هر چه پول بیشتری خرج کنند، از خرج کردن آن لذت بیشتری می برند و از تصمیم خود لذت بیشتری خواهند برد.
- تنها کاری که یک فروشنده برای باز کردن قفل درب پول دوم باید انجام دهد این است که با درخواست آن، بر ترس خود از شکست معامله غلبه کند! به یاد داشته باشید که پول یک مسئله ذهنی است نه کمبود.
فصل 8: شما در تجارت مردم هستید
- درست است که فروشندگان باید درک بالایی از محصولات خود داشته باشند، نباید فراموش کرد که این مردم هستند که آن محصولات را خریداری می کنند. به همین دلیل ضروری است که فروشندگان ابتدا در مورد افراد و در مرحله بعدی محصولات را بدانند.
- برتر بودن در دانش محصول اما پایین بودن نسبت به دانش افراد مساوی حداقل نتایج است.
- اگر قبل از اینکه مردم را درک کنید، محصول را درک کنید، گاری را جلوی اسب می گذارید. درک کنید که اول در تجارت مردم و در مرحله بعد در تجارت محصول هستید.
- اکثر فروشندگانی که من ملاقات می کنم زمان زیادی را صرف فروش محصول می کنند و فراموش می کنند که فروش 80 درصد افراد و 20 درصد محصول است.
- یاد بگیرید همانطور که مشتریان فکر می کنند فکر کنید. محصولات فکر نمی کنند، احساس نمی کنند یا واکنش نشان نمی دهند. مردم انجام میدهند.
- اغلب اوقات، فروشندگان بدون اینکه چیزی در مورد مشتری بدانند وارد میدان خود می شوند، که راهی مطمئن برای از دست دادن فروش است.
- به مشتری علاقه مند علاقه نشان دهید تا چیزی به او بفروشد. وقتی یک خریدار به دنبال یک محصول می رود، برایش اهمیتی ندارد که شما چقدر در مورد محصول می دانید، او فقط به خودش اهمیت می دهد: زمان، پولش و انجام بهترین کار برای خودش. او در این زمان بیشتر به خودش اهمیت می دهد. شما و محصولتان در لیست نگرانی های او بسیار پایین تر هستید.
- به مشتری بیشتر از خود، فرآیند فروش، محصول یا کمیسیون خود علاقه مند باشید و فروش بیشتری خواهید داشت.
- ارتباط واقعی مستلزم یافتن چیزهایی است که برای افراد مهم است تا بتوانید آنچه را که واقعاً میخواهند شناسایی کنید و سپس آن را ارائه دهید.
- ارتباطات = فروش. اگر با خریدار ارتباط برقرار نکنید، هیچ شانسی برای فروش ندارید. فرهنگ لغت "ارتباط" را به عنوان فرآیندی تعریف می کند که در آن اطلاعات بین افراد از طریق نمادها یا رفتارهای مشترک مبادله می شود.
- کیفیت انسانی درگیر در فروش هرگز قابل جایگزینی نیست، و هر چه در عصر ماشینی عمیقتر شویم، سودمندتر میشود.
- مردم نسبت به محصولات ارشد هستند. این را به یک قانون اساسی تبدیل کنید که بر اساس آن زندگی می کنید و می میرید: شما در تجارت مردم هستید، نه تجارت محصول. مردم نسبت به محصولات ارشد هستند! افراد در فرآیندهای به کار گرفته شده توسط شرکت ها ارشد هستند. هیچ محصول یا فرآیند فروش اگر افراد را ارشد نکند هرگز موفق نخواهد بود! یک محصول مرده است. مردم نیستند یک فرآیند یک عملکرد است و همیشه اهمیت کمتری نسبت به افراد دارد. به میزانی که فرآیند فروش یک شرکت از افراد مهمتر شود، این فرآیند با شکست مواجه خواهد شد.
- مردم چک می نویسند. سیاست ها و فرآیندها اینطور نیست. محصولات ماده مرده هستند و مردم زنده هستند. محصولات را می توان جایگزین کرد، اما مردم نمی توانند. محصولات خودشان را نمی فروشند، اما مردم می فروشند. هرگز فراموش نکنید، مردم محصولاتی را می خرند، و وظیفه شما این است که مردم را در محصول خود بفروشید، نه اینکه محصول خود را به مردم بفروشید.
- اهمیت فردی را از فروش فردی بیشتر کنید و فروش بیشتری خواهید داشت.
- کسب و کاری را که فکر می کنید در حال حاضر در آن هستید رها کنید و وارد تجارت مردم شوید.
فصل نهم: جادوی توافق
- همیشه، همیشه، همیشه با مشتری موافق باشید. این تنها مهمترین و رایج ترین قانون نقض شده در همه فروش است! اگر می خواهید توافق داشته باشید، باید با مشتریان خود موافق باشید.
- این ضرب المثل رایج که "مخالف ها جذب می شوند" در فروش درست نیست. در فروش، مانند جذب، و مانند از توافق زاده می شود. من شما را دوست دارم زیرا تا حدی با شما موافقم.
- موافقت کنید، تصدیق کنید، طرف مقابل را درست کنید و سپس معامله را ببندید.
- موافقت راهی برای فروش بیشتر است!
- هنگامی که موافقت کردید، میتوانید جایگزینهایی را پیشنهاد دهید که برای شما مناسبتر هستند.
- توافق با مشتری بالاتر از سایر قوانین در فروش است! توافق حتی از بسته شدن معامله نیز بالاتر است.
- اگر رابطه را با توافق شروع کنید، این فرصت را خواهید داشت که محصول خود را به مشتری بالقوه بگویید. علاوه بر این، مشتری را به عنوان فردی فهمیده، آسان و حرفه ای در نظر خواهید گرفت.
فصل 10: ایجاد اعتماد
- یک فروشنده همیشه از مشتریان خود تصمیم می گیرد. همیشه! آنها تصمیم گرفتند در مورد آن فکر کنند، و شما آنها را مجبور به انجام این کار کردید! شما آنها را متقاعد کردید که به خانه بروند و در مورد آن صحبت کنند. تصمیم گرفتند آن را به هیئت مدیره ارائه کنند. همش به خاطر تو بود!
- هنگامی که خریدار به فروشنده یا چیزی در مورد ارائه اعتماد ندارد، با تصمیم نگرفتن برای خرید، زمان را به چرخه اضافه می کند.
- مشتریان بالقوه باعث فروش نمی شوند - فروشندگان این کار را می کنند. همانطور که قبلا گفته شد، بالقوه فروش را متوقف نمی کند. فروشنده فروش را متوقف می کند. همچنین بدانید که مشتریان بالقوه نیز باعث فروش نمی شوند. این وظیفه فروشنده است که فروش را انجام دهد. اینکه آیا فروش اتفاق می افتد یا نه، کاملاً به فروشنده بستگی دارد، نه مشتری احتمالی.
- برای اینکه بتوانید فروش داشته باشید، باید ذهن مشتری را درک کنید.
- مردم آنچه را که می بینند باور می کنند، نه آنچه را که می شنوند.
- فرض کنید خریدار شما، مهم نیست که چقدر شخص را می شناسید، هرگز حرف های شما را باور نمی کند و فقط آن چیزی را باور می کند که شما بتوانید به او نشان دهید.
- هرگز با کلمات نفروشید. همیشه مستندات را نشان دهید.
- هرگز با کلمات مذاکره نکنید. مذاکرات خود را روی کاغذ بنویسید.
فصل یازدهم: بده، بده، بده
- فروش عمل دادن است، نه گرفتن. خدمت کردن، نه فروش
- ضرب المثل قدیمی این است که دادن بهتر از دریافت است، اما در فروش تنها راه دریافت این است که اول بدهیم.
- بده، ببخش، تضمین فروش، فروش، فروش است.
- خدمات بالاتر از فروش و دادن بالاتر از گرفتن است.
- همه شما را به یک مشتری بالقوه بسپارید، نه فقط بخشی از خود را. تمام توجهتان، تمام انرژیتان، همه پیشنهادهایتان، همه اطلاعاتتان را به کار ببندید، و سپس تعداد بیشتری از خودتان را برای دادن پیدا کنید! از توقعات فراتر بروید و تمام راه را با او ادامه دهید و سپس کمی جلوتر. هیچ یک از شما را دریغ نکنید و خود را بدون قید و شرط بسپارید.
- همیشه به مشتریان خود توجه کنید و از ابتدا تا انتها با آنها بدون اجازه وقفه همراه باشید. به هر مشتری نشان دهید که چقدر برای شما مهم است و چگونه مهمترین فرد در جهان شماست.
- اگر همزمان دو خرگوش را تعقیب کنید، هر دو فرار خواهند کرد.
- تعهد کامل خود را نسبت به آن یک فرصت، آن یک مشتری، داشته باشید و به او بگویید که این را بداند!
- ارزش انسان بسیار بیشتر از پول است. با آنها چنین رفتار کنید و پاداش خواهید گرفت.
- مشکل = فرصت های فروش در آینده.
فصل 12: فروش سخت
- فروش سخت. گفته شده است که قبل از اینکه جواب مثبت بگیرید، باید پنج بار از کسی بپرسید. نمیدانم این درست است یا نه، اما میدانم که بیشتر مردم بدون اینکه از آنها بخواهند خرید نمیکنند و مردم هرگز به کسی که از درخواست کردن دست میکشد، بله نمیگویند. تجربه من این بوده است که لحظه ای که درخواست را کنار گذاشتید، معامله تمام شده است.
- تمایل به ماندن و پافشاری حتی زمانی که مشتری بالقوه پر سر و صدا می شود، چیزی است که فرد حرفه ای و سازگار را از آماتوری که به طور تصادفی معاملات را بسته است جدا می کند.
- اگر واقعاً باور ندارید که محصول شما به نحوی لذت، مزیت یا امنیت بیشتری را نسبت به اعدادی که در بانک دارد برای خریدار به ارمغان می آورد، در این صورت هرگز فروشنده خوبی نخواهید بود و هرگز مفهوم "فروش سخت."
- اگر نتوانید ببندید، ضرر می کنید.
فصل 13: اقدام عظیم
- اقدام گسترده ای انجام دهید. اکثر مردم میزان تلاشی که برای رسیدن به نتایجی که میخواهند را به اشتباه تخمین میزنند. وقتی نوبت به اقدام می رسد، هرگز به تعادل فکر نکنید. همیشه به مقدار انبوه عمل فکر کنید. در مورد عمل فرض کنید که بیشتر بهتر است و کمتر چیزی نیست. هر کاری که فکر می کنید برای انجام کار باید انجام دهید، مقدار آن را بسیار بیشتر از آنچه که فکر می کنید لازم است افزایش دهید و نتایجی فراتر از حد انتظارتان به دست خواهید آورد.
- میزان موفقیت شما با میزان اقدامی که انجام می دهید محدود می شود. از افرادی که به شما می گویند اینقدر سخت کار نکنید و به شما پیشنهاد می کنند آرام باشید و راحت باشید دوری کنید. وقتی درستش کردید می توانید آن را راحت کنید. در حال حاضر، اقدام کنید و آن را در مقادیر زیاد انجام دهید.
- می گویند در زندگی سه نوع عمل وجود دارد: عمل درست 2. عمل نادرست. 3. هیچ اقدامی (که همیشه نتیجه ای ندارد) و در دنیای من نوع چهارم عمل وجود دارد: 4. اقدام عظیم! این همان کسی است که من با آن زندگی می کنم!
- این ضرب المثل "بزرگ برو یا برو خانه" را شنیده ای؟ من می گویم "عظیم برو، نه منفعل!"
- تلفن کار نمی کند؛ این شخص تلفنی است که کار می کند.
- وقتی کامل و صیقلی نیستید، تنها راه جبران این است که اقدامات زیادی انجام دهید.
- هیچکس برای آنچه می دانید به شما پول نمی دهد. آنها برای کاری که انجام می دهید به شما پول می دهند.
- تصمیم بگیرید چیزی را تولید کنید و آن را در مقادیر زیاد تولید کنید و در زندگی برنده خواهید شد. تولید باعث شادی می شود.
- مردم هنگام تولید احساس بهتری دارند و هر چه تولید بیشتری تولید کنند، احساس بهتری خواهند داشت. ممکن است پول مردم را خوشحال نکند، اما تولید این کار را خواهد کرد. به قول دکتر مایکل دی باکی، «انسان برای کار به دنیا آمده است».
- در فروش، اقدام گسترده تنها چیزی است که موفقیت شما را بیش از هر چیز دیگری تضمین می کند! اگر می خواهید X را تضمین کنید، اقدامات زیادی انجام دهید که X را به وفور به دست آورید. مشکل شما دیگر این نیست که چگونه به X فراوانی دست یابید. بلکه نحوه مدیریت فراوانی X خواهد بود.
- با انجام اقدامات گسترده کافی، چیزی تغییر می کند، چیزی ایجاد می شود و نتایج حاصل می شود.
- همه آتش سوزی مستلزم سوخت ثابت است و موفقیت در فروش مستلزم اقدام بیشتر است.
- قانون 10X اگر یک چیز میخواهید، دستکم ده برابر چیزی که فکر میکنید انجام میدهید، اقدامات گستردهای انجام دهید تا مطمئن شوید که به آن یک چیز میرسید. اگر این کار را انجام دهید، مجبور نخواهید بود برای آنچه می خواهید امیدوار باشید، آرزو کنید، انگشتان خود را روی هم بگذارید یا دعا کنید. آنچه شما می خواهید - و خیلی بیشتر - زمانی به شما خواهد رسید که مقدار مناسبی از عمل ایجاد شود!
- برای اطمینان از اینکه منفعل نمیشوید، توجه خود را به حالت عظیم معطوف کنید.
- وقتی نوبت به عمل می رسد مانند یک دیوانه رفتار کنید و در مورد آنچه فکر می کنید برای انجام کار لازم است کاملاً غیر منطقی باشید. وقتی صحبت از انجام اقدامات انبوه به میان می آید، بدون عقل یا منطق یا دلیل باشید، به ارتفاعاتی خواهید رسید که دیگران هرگز تصورش را نمی کردند. اقدام عظیم ابتدا مساوی با مشکلات جدید است، اما سپس برابر با فروش انبوه خواهد بود.
فصل 14: پایگاه قدرت
- پایه قدرت خود را کار کنید.
- من می توانم به شما اطمینان دهم که اگر با پایگاه قدرت خود، از جمله مشتریان قبلی خود در ارتباط نباشید، هرگز در کسب و کار خود به قدرت نخواهید رسید. هرگز از مشتریان قبلی خود غافل نشوید!
- اگر میخواهید اطمینان در تولید فروش خود را تضمین کنید و از یک شغل طولانی و موفق در فروش اطمینان حاصل کنید، با افراد در پایگاه قدرت خود در تماس باشید.
فصل 15: زمان
- چقدر زمان داری؟ قدرتمندترین مرد جهان 24 ساعت در روز فرصت دارد تا کاری را که باید انجام دهد انجام دهد. ثروتمندترین مرد جهان 3600 دقیقه در روز فرصت دارد تا پول خود را به دست آورد. تحصیل کرده ترین مرد جهان 168 ساعت در هفته فرصت دارد تا یاد بگیرد. بزرگترین ورزشکار جهان 365 روز در سال برای تمرین دارد. چقدر زمان داری؟
- وقتی به خود می گویید زمان کافی ندارید، در واقع دروغ است! واقعیت این است که شما به اندازه بقیه زمان دارید. شما فقط از آن به طور موثر استفاده نمی کنید. همه ما روزهای 24 ساعته یکسانی داریم که به 8760 ساعت در سال می رسد.
- اگر موافق هستید که زمان پول است، باید مانند هر چیزی که ارزش دارد، از زمان خود موجودی و محافظت کنید.
- به حداکثر رساندن هر دقیقه از هر روز.
- اکنون تصمیم بگیرید که زمان را کنترل می کنید - و زمان دیگر شما را کنترل نمی کند. نظر خود را در مورد زمان تغییر دهید و تصمیم بگیرید که مقدار زیادی از آن را دارید. ارباب ساعت شوید نه برده آن.
فصل 16: نگرش
- یک نگرش عالی بیشتر از یک محصول عالی ارزش دارد. مردم برای یک تجربه خوشایند، مثبت و لذت بخش بیشتر از یک محصول عالی هزینه خواهند کرد.
- نگرش مثبت هزار بار مهمتر از خود محصول است.
- "هیچ کس به این دلیل که به آن نیاز دارد، چنین ژاکتی نمی خرد. آنها آن را می خرند زیرا زیبا است و به آنها احساس خوبی می دهد.»
- هرگز اجازه ندهید کسی شما را متقاعد کند که مردم برای یک نگرش عالی و خدمات عالی هزینه بیشتری پرداخت نخواهند کرد. توانایی مثبت بودن در همه حال، چه برنده باشید و چه باخت، تنها چیزی است که در نهایت شما را برنده خواهد کرد. نگرش از همه چیز بالاتر است!
- واقعیت این است که افراد با نگرش خوب خوش شانس تر از افراد با نگرش بد هستند. هیچ گنجی بزرگتر از یک نگرش عالی و هیچ راهی برای به دست آوردن گنجینه های واقعی بدون داشتن نگرش عالی وجود ندارد!
- به یاد داشته باشید که یک محصول را می توان خرید، اما یک نگرش عالی را نمی توان. قیمت را می توان شکست داد، اما یک نگرش عالی قیمتی ندارد. هیچ چیز برای کسی ارزشمندتر از یک فرد مثبت نیست.
- مردم همیشه بر اساس نگرش شما عمل خواهند کرد. اگر منفی است، منتظر پاسخ منفی باشید. وقتی مثبت است، می توانید انتظار پاسخ مثبت را داشته باشید.
- نحوه رفتار شما با دیگران همان رفتاری است که آنها با شما خواهند داشت. نگرش شما بر هر اتفاقی که در زندگی برای شما می افتد مقدم است.
- شما محصول همه چیزهایی هستید که خود را با آن احاطه کرده اید! این شامل تلویزیونی است که تماشا میکنید، روزنامههایی که میخوانید، دوستانی که دارید، فیلمهایی که میروید، سرگرمیهایتان، علایقتان، خانوادهتان و هر چیز دیگری که با آن درگیر هستید.
- افکار مقدم بر اعمال هستند و سپس اعمال شما زندگی شما را تعیین می کند. هنگامی که کنترل نحوه تفکر خود را به دست آوردید، سپس کنترل اعمال خود را خواهید داشت.
فصل 17: بزرگترین فروش زندگی من
- نگرش نسبت به محصول برتر است.
- از خود در برابر اطلاعات منفی محافظت کنید - وقتی به دنبال رویاها و اهداف خود هستید مراقب باشید از کجا مشاوره دریافت می کنید. حتی افرادی که بیشتر شما را دوست دارند می توانند اطلاعاتی را ارائه دهند که احتمالاً باعث می شود شما از مسیر رویاهای خود خارج شوید.
- خریداران تا زمانی که کسی نفروشد نمیخرند! و دو تا نمیگیره، فقط یکی میگیره.
- آیا این یک شکایت است یا اعتراض؟
- آنها فقط شکایت هستند
- توانایی شما در متقاعد کردن دیگران به خودی خود تعیین می کند که چقدر در همه زمینه های زندگی خود موفق خواهید بود. فروش یک ضرورت مطلق برای زندگی واقعی و تحقق رویاهای شماست. در حالی که فروش برای بسیاری یک شغل است، اما برای همه الزامی است. شما باید در زندگی بفروشید، مذاکره کنید و دیگران را متقاعد کنید تا به آنچه می خواهید برسید. اینکه چقدر خوب می توانید این کار را انجام دهید، تعیین می کند که چه نوع زندگی خواهید داشت و روی چند نفر می توانید تأثیر بگذارید.
فصل 18: فرآیند فروش عالی
- همسران در مورد خرید و نحوه خرج کردن پول بیشتر تصمیم می گیرند.
- اساساً، فرآیند فروش، یافتن موارد زیر در مورد خریدار است: شما کی هستید؟ چه چیزی می خواهید؟ برای چه این را میخواهی؟ چه چیزی دارم که خواسته ها و نیازهای شما را برآورده کند؟ چگونه آن را به شما نشان دهم تا بتوانید آن را درک کنید. پیشنهادی ارائه دهید که قابل تامین مالی باشد. و سپس ببندید، تحویل دهید و پیگیری کنید به این امید که این روند با شما و دیگران تکرار شود؟
- بهترین فروشندگانی که من می شناسم تیراندازان مستقیم هستند. آنها بازی نمی کنند، آن را همانطور که هست می گویند و می دانند چگونه کار را بدون دستکاری و حقه انجام دهند.
- بهترین فرآیندهای فروش کوتاهتر هستند تا طولانیتر. در حالت ایده آل، فروشنده نسبت به زمان مشتری حساس است، مایل است تا آنجایی که لازم است وقت بگذارد اما هرگز علاقه ای به اتلاف وقت ندارد.
- فرآیندهای فروش باید به گونه ای ساخته شوند که موارد زیر را به ترتیب برآورده کند: (1) مشتری، (2) فروشنده، (3) مدیریت (آخرین).
- بیشتر برنامههای فروش برای برآوردن خواستههای مدیریت طراحی شدهاند، اما در واقعیت، مدیریت محصول را نمیخرد و در بیشتر موارد آن را نمیفروشد.
- در اینجا مهمترین پنج مرحلهای است که باید در هر موقعیت فروش، چه حضوری، چه از طریق تلفن یا از طریق اینترنت با آنها مواجه شوید:
- سلام کن
- خواسته ها و نیازها را تعیین کنید
- محصول و ارزش فعلی/ساخت را انتخاب کنید
- پیشنهاد بدهید
- معامله یا خروج خریدار را ببندید
- هنگام تعیین خواسته ها و نیازها، شما نمی فروشید. شما میپرسید و گوش میکنید
- به یاد داشته باشید، همه خریدها یا سرمایه گذاری ها در تلاش برای حل یک مشکل هستند. همه آنها. شما مته نمی خرید چون مته می خواهید. شما مته می خرید چون سوراخ می خواهید.
- پروسه نمایش خود را به فوکوس لیزری کوتاه کنید، چیزی که محصول شما را در حال حاضر ضروری می کند! آن چند چیز چیست که همه چیزهای دیگر را معنا می کند؟ انگیزه خرید اصلی یا غالب در اینکه چگونه خریدار این محصول را به عنوان کالای مناسب برای خرید توجیه و تایید می کند چیست؟ نمایش محصول شما جایی است که ارزش ایجاد می کنید، فوریت ایجاد می کنید و تمایل خریدار را افزایش می دهید تا برای محصولی که ارائه می کنید به شما پول بدهد.
- پیشنهاد بدهید من همیشه پیشنهاد می کنم. همیشه. حتی وقتی مردم آماده نیستند، پیشنهاد می کنم. خیلیها پیشنهاد میکنند که به همه خریداران ارقام ارائه نشود، اما من معتقدم اگر آنها را ارائه نکنید، هرگز نمیتوانید به توافق برسید.
- شما باید به یک استاد نینجا نزدیکتر از همه موقعیت ها تبدیل شوید. یک نزدیکتر عالی به صدها بسته نیاز دارد، نه فقط چند. حرفه ای نیاز به تعهد کامل به روش های جدید و نوآورانه برای رسیدگی به هر وضعیت بسته شدنی که پیش می آید دارد.
- فروشندگانی که نمی توانند تعطیل شوند، از همه نیازهای حیاتی دیگر فروش مانند جستجو، پیگیری و حتی داشتن نگرش مثبت اجتناب می کنند.
فصل 19: موفقیت در فروش
- موفقیت را به عنوان وظیفه، تعهد و مسئولیت خود تلقی کنید، نه به عنوان یک انتخاب یا شغل!
- شانس تنها یکی از محصولات جانبی کسانی است که بیشترین اقدام را انجام می دهند و بیشترین آمادگی را دارند.
- در هر چرخه فروش با خود صادق باشید. از خود بپرسید: «چرا آن فروش را دریافت نکردم؟ چه کاری می توانستم متفاوت انجام دهم؟ کجا دلم تنگ شده بود چگونه می توانستم هزینه را بهتر توجیه کنم؟ از کجا می توانستم تامین مالی آنها را تامین کنم؟ چرا جلوی تصمیم گیرنده نرفتم؟ من فقط دو بار درخواست کردم…” با خودتان صادق باشید، بی رحمانه صادق باشید و مسئولیت کامل نتیجه را بپذیرید.
- برای موفقیت در فروش مستمر، باید:
- تصمیم بگیرید که در نهایت مسئول فروش هستید.
- انجام فروش را وظیفه، تعهد و مسئولیت خود قرار دهید.
- اقدامات زیادی انجام دهید، و به دنبال آن اقدام بیشتری تا زمانی که فروش انجام شود!
- هیچ بهانه، دلیل یا منطقی را نپذیرید، و نحوه انجام آن را بیابید!
- هر روز خود را برای مقابله با همه موانع، غرفهها، دلایل و موانعی که با مشتری مواجه میشوید آماده کنید.
فصل 20: نکات فروش-آموزش
- فقط خواندن یک کتاب یا گوش دادن به یک برنامه صوتی کافی نیست. شما باید تمرین کنید، تمرین کنید، و تمرین کنید. از فضانوردان گرفته تا ورزشکاران، همگی تمرین، تمرین و تمرین را بارها و بارها انجام میدهند تا زمانی که هر حرکت، پاسخ و عکسالعملی مشخص شود. یک نیروی دریایی خود را در تمریناتش غوطه ور می کند تا نه تنها بداند در هر شرایطی دقیقاً چه کاری انجام دهد، بلکه اعتماد به نفس بالایی به خود بدهد.
فصل 21: ایجاد یک حضور در رسانه های اجتماعی
- گمنامی (ناشناختن) مشکلی بزرگتر از پول است. اگر مردم ندانند شما کی هستید، نمی توانند با شما معامله کنند. اگر شما را بشناسند اما به فکر شما نباشند، با شما معامله نخواهند کرد. شما باید شناخته شده باشید، در مورد آن فکر کنید، در نظر بگیرید، و امیدوارم اولین یا غالب در ذهن مشتریان خود باشید تا بتوانید چیزی را به هر کسی بفروشید!
- این یک واقعیت زندگی است که به میزانی که مورد توجه قرار می گیرید، در مقطعی مورد انتقاد قرار خواهید گرفت.
- برای شکوفایی سر کار بروید نه برای کار.
ده فرمان بیع.
- 1) مغرور و مثبت اندیش باشید
- 2) لباس برای موفقیت در فروش
- 3) فروش را ببینید
- 4) در پیشنهاد شما فروخته می شود
- 5) ارزش پیشنهادی خود را بشناسید
- 6) همیشه با مشتری خود موافق باشید
- 7) نمایش فوق العاده عجیب و غریب
- 8) زمان کارآمد باشید
- 9) بستن را فرض کنید
- 10) همیشه در نزدیکی پافشاری کنید
فصل 22: نکات سریع برای غلبه بر بزرگترین چالش ها در فروش
- نحوه برخورد با رد شدن، کلید اصلی است. سعی کنید از آن اجتناب کنید و شما محکوم به فنا هستید زیرا عقب نشینی خواهید کرد. اگر پس از نه گفتن، کمتر به محصول یا پیشنهاد خود فکر کنید، در این صورت در دستور کار دیگران فروخته می شوید. وقتی به شما می گویند «نه» یا «هنوز نه» یا «از شخص دیگری آورده ایم»، آیا رد شده اید؟ اگر مسئولیت کامل موقعیت را به عهده نگیرید، تنها به عنوان یک حس منفی احساس طرد شدن خواهید کرد.
- برای موفقیت در فروش شما بسیار مهم است که محیط خود را مثبت نگه دارید.
- در فروش، فقدان نظم و انضباط بر ارائه، انگیزه، توانایی پیشبینی نتایج، پیگیری و توانایی شما برای پر نگه داشتن خط لوله تأثیر منفی میگذارد. فقدان انضباط در فروش بیداد می کند زیرا بسیاری از موقعیت های فروش بر اساس کمیسیون هستند. این به فروشنده این امکان را می دهد که باور کند که می تواند خود را مدیریت کند و از فعالیت های بی انضباط لکه دار خلاص شود. اقتصاد هر کسی را که با این احساس آزادی عمل کند، منضبط خواهد کرد. اگر خواهان موفقیت در فروش هستید، باید نظم و انضباط را رعایت کنید.
- رقابت نکنید؛ بر محصول، شرکت، شخصیت و پیشنهاد خود تسلط داشته باشید. اگر شما تفاوتآفرین نیستید، دیگران برای همیشه با قیمت ارزانتر یا پیشنهاد بهتر از شما پیشی خواهند گرفت.
- هدف این است که به مشتری خود توجه، پیگیری و خدمات زیادی ارائه دهید که نتوانید با آن رقابت کنید. راهی برای متمایز کردن خود پیدا کنید. ارزش پیشنهادی همیشه باید همان چیزی باشد که روی میز می آورید.
- بسته شدن فروش نیست. اختتامیه به گونه ای آموزش داده شده است که گویی یک تکنیک فروش است، اما تنها بسط فروش است و در واقع هنر کاملا متفاوتی است.
- فروش عبارت است از شناسایی نیازها، انتخاب راه حل مناسب و سپس نشان دادن اینکه چگونه محصول یا خدمات شما مشکل را حل می کند. بسته شدن به معنای واداشتن خریدار به اقدام و موافقت با مبادله چیزی ارزشمند با آنچه شما ارائه میدهید است. یعنی پیشنهاد و راه حل خود را ببندید.
- بستن یک هنر است و هر کسی می تواند آن را بیاموزد. بسته شدن به زرادخانه عظیمی از تکنیک ها، انتقال ها، پاسخ ها، مقابله ها و استراتژی ها نیاز دارد.
- هیچ اتفاقی برای شما نمی افتد؛ این به خاطر شما اتفاق می افتد
- نکته مهم در مورد ترس این است که واقعی نیست. من می دانم که وقتی ترس را تجربه می کنید ممکن است احساس واقعی داشته باشید، اما در واقع در جهان فیزیکی وجود ندارد.
- راه از بین بردن ترس با اقدام است.
- اقدام در مورد چیزهایی که از آنها می ترسید باعث می شود که شما شجاعت ایجاد کنید. شجاعت یک تمرین در عمل است، فقط یک ویژگی نیست. همه این توانایی را دارند که شجاع باشند. شما فقط باید اقدام کنید
- هر چه بیشتر کاری را انجام دهید که از آن می ترسید، شجاع تر می شوید.
- هنگامی که با مشتری یا مشتری روبرو می شوید که احساساتی می شود و با شما فوران عاطفی نشان می دهد، بدانید که به فروش نزدیک شده اید. هرگز آن را شخصی نگیرید، هرگز به آن واکنش نشان ندهید، و هرگز احساساتی نشوید.
- یک فروشنده حرفه ای واقعی با کمک واقعی به دیگران انگیزه پیدا می کند.
- شما در کسب و کاری هستید که ارتباطات سلاح شماره یک شماست. اگر نتوانید به طور موثر با کسی ارتباط برقرار کنید، نمی توانید به کسی کمک کنید.
- آماده باشید تا همیشه برای هر موقعیتی پاسخی داشته باشید.
- هر اعتراضی را که می شنوید یک دفترچه یادداشت کنید و فورا بررسی کنید که چگونه در آینده با اعتراض مشابه برخورد خواهید کرد.
- لیستی از هر اعتراضی که می شنوید تهیه کنید تا از آنچه ممکن است بشنوید آگاه باشید و سپس تمرین کنید که همه آنها را به گونه ای مدیریت کنید که به شما در فروش کمک کند.
- همیشه وظیفه فروشنده است که هنگام برقراری رابطه، یخ را بشکند.
- من معتقدم که بسیاری از افسردگی ها در واقع یک برچسب نادرست از عدم فعالیت است!
- عدم ثبات شما همیشه به فقدان انضباط واقعی خلاصه می شود.
- به محصول یا خدمات خود ایمان داشته باشید و با وارد شدن به عمل ترس خود را از بین ببرید. اقدام خالص و عظیم در کمترین زمان ممکن ترس را از بین می برد.
- مردان ثروتمند و مردان فقیر به طور یکسان در هر روز به یک اندازه زمان دارند. سوال این است که آیا شما برای رویاهای خود کار می کنید یا برای رویاهای دیگران کار می کنید.
- نمیتوان شاتی را که هرگز نمیگیرید، ساخت. (وین گرتزکی)
- شخصی که فروش را کنترل می کند شخصی نیست که صرفاً سؤال می کند، بلکه شخصی است که می تواند پاسخ سؤالات را دریافت کند.
- الماس فقط زغال سنگ است تا زمانی که فشار مناسب برای مدت زمان مناسب اعمال شود.
ویژگی های یک فروشنده بزرگ
- حاضر است به او نه گفته شود.
- بدون توجه به سفارش درخواست می کند.
- گزینشی گوش می دهد.
- در داستان خودش فروخته می شود.
- سوال می پرسد.
- پاسخ سوالات را دریافت می کند.
- می داند که مسئله قیمت نیست.
- حاضر به فشار و پافشاری است.
- به فروش به عنوان یک چیز خوب اعتقاد دارد.
- به طور مداوم تمرین می کند و آماده می شود.
در اینجا چیزهایی است که از این کتاب یاد می گیرید……..
نگرش همه چیز است :
ارزش یک نگرش عالی بیشتر از یک محصول عالی است.
مردم برای یک «تجربه مثبت و لذت بخش» بیشتر از هزینه ای که برای یک محصول عالی بپردازند، پرداخت خواهند کرد . مردم می خواهند احساس خوبی داشته باشند. چه کسی این کار را نمی کند؟ مردم می خواهند با آنها لبخند بزنند و با آنها موافقت کنند.
نگرش مثبت 1000 برابر مهمتر از خود محصول است. مراقب باشید مردم چگونه پول خود را خرج می کنند. آنها ممکن است هزینه کمی برای غذا و مقدار زیادی برای سرگرمی خرج کنند.
نه گفتن به یک محصول آسان است اما برای یک تجربه مثبت سخت است. همانطور که فروشنده گفت زمانی که گرانت یک ژاکت گران قیمت می خرید و او ادعا می کرد که خیلی گران است و در واقع به آن نیازی نداشت، " هیچکس کتی مانند این را نمی خرد زیرا به آن نیاز دارد. آنها آن را می خرند زیرا زیبا است و به آنها احساس خوبی می دهد .
فردی خوشبین باشید، «میتوان»، آن را با لبخندی بر لب انجام دهید.
به آن شخص تبدیل شوید و فروش خود را افزایش خواهید داد.
نگرش مثبت همراه با لبخند بیشتر می فروشد.
با مردم مثل میلیونرها رفتار کنید.
اجازه ندهید مردم سعی کنند شما را متقاعد کنند که برای یک نگرش عالی و یک خدمات عالی هزینه بیشتری پرداخت نخواهند کرد.
توانایی مثبت بودن در همه زمانها، چه در حال بردن یا چه باخت، شما را به یک برنده تبدیل میکند. افراد مثبت اندیش غیر قابل مقاومت هستند.
"نگرش مثبت نسبت به هر چیز دیگری برتر است."
این نگرش است که تفاوت را ایجاد می کند. افراد با نگرش خوب خوش شانس تر از افراد با نگرش بد هستند.
مردم همیشه بر اساس نگرش شما عمل می کنند. اگر منفی باشد، پاسخ منفی دریافت خواهید کرد. نگرش مثبت فروش را تضمین نمی کند، اما احتمال آن را افزایش می دهد. نحوه رفتار شما با دیگران، نحوه رفتار آنها با شماست.
شما محصول همه کسانی هستید که خود را با آنها احاطه کرده اید . این شامل تلویزیونی است که تماشا میکنید یا نمیبینید، اخباری که میخوانید، افرادی که وقت خود را با آنها میگذرانید، سرگرمیهایتان، علایقتان... همه چیز...
وقتی رسانهها مدام منفیگری ، رکود ، مشکلات در اقتصاد را تبلیغ میکنند و بارها و بارها به مسائل مشابه، مشکلات مشابه میپردازند و مدام بر مشکلات تمرکز میکنند، اینرا در خود ایجاد کنند.
کل اقتصادها و کشورها ممکن است به دلیل نگرش مردم نسبت به حال و آینده فلج شوند. نگرش آنها را می توان از طریق تماشای مداوم چیزی منفی (یا مثبت) از مثبت به منفی تغییر داد.
بیشتر بیماری های جسمی روان تنی هستند، یعنی ذهنی.
مهمترین مهارت یا تواناییای که میتوانید ایجاد کنید، توانایی مثبت ماندن در زمانی است که دیگران در حال از دست دادن ذهن خود هستند یا در حال ترسیدن هستند. با مثبت اندیشی، رهبر می شوید.
و این در رکودهای بزرگ اتفاق می افتد. در یک رکود بزرگ یا حتی رکود، اکثر مشاغل ورشکسته می شوند در حالی که تعداد کمی گسترش می یابند، قدرتمندتر می شوند، بهتر می شوند و در نهایت بر بازارهای خود تسلط پیدا می کنند . به همین دلیل است که آماده سازی بسیار مهم است. آماده کردن، آماده کردن، آماده کردن.
و مثبت بودن کافی نیست، شما باید از خود در برابر کسانی که منفی هستند محافظت کنید، حتی افراد نزدیک به شما .
نگرش هایی مانند بیماری ها مسری هستند . آنها مانند ویروس پخش می شوند. احساسات مسری هستند.
آیا به دوستتان اجازه می دهید زباله هایش را در خانه شما بگذارد؟
قطعاً نه، اما این دقیقاً همان چیزی است که او می آید و همه اخبار بد را در مورد جهان، شهر شما، کشور شما، در مورد اقتصاد می دهد. او شما را سطل آشغال، زباله اش را رها می کند.
اجازه نده در آن شرکت نکنید
مردم متوجه نمی شوند که چقدر منفی شده اند. آنها مانند قورباغه ها در آب جوش هستند. و آنها تعجب می کنند که چرا نتایج منفی در زندگی دریافت می کنند. مراقب افکارت باش آگاهی ایجاد کنید.
هیچ چیز بیشتر از توانایی شما برای داشتن و حفظ نگرش عالی، نگرش مثبت، "من می توانم انجام دهم" پاداشی نخواهد داشت.
هیچ چیز با ارزش تر از دیدگاه مثبت در زندگی نیست. مردم شما را با نحوه برخورد با موانع و احساسی که در آنها ایجاد کرده اید به یاد خواهند آورد.
در اینجا چند نکته عالی وجود دارد :
- از طریق رسانه ها و روزنامه ها از منفی نگری خودداری کنید.
- از افراد «نمیتوان» دوری کنید . آنها شما را خسته، بی حوصله می کنند و سعی می کنند رویاهای شما را بدزدند و اشتیاق شما را خاموش کنند.
- همه افراد زندگی خود را در یک صفحه قرار دهید
- از مواد مخدر و الکل بپرهیزید زیرا ذهن شما را مسموم می کند.
- با صحبت های منفی مانند زباله رفتار کنید، زیرا چنین است. برای راه حل ها باز باشید، روی راه حل ها تمرکز کنید. اگر قرار است در مورد مشکلی صحبت کنید، از نقطه نظر راه حل صحبت کنید و روی حل آن مشکل کار کنید. یک منطقه NO NEGATIVE TALK ZONE ایجاد کنید. در آن منطقه هیچ کس در مورد چیزی یا کسی بد صحبت نمی کند.
- از همین امروز رژیم منفی را شروع کنید. این کار را به مدت 24 ساعت بدون اجازه افکار منفی انجام دهید، افکار منفی را با یک تأیید، یک باور قدرتمند و یک تصویر ذهنی مثبت خنثی کنید.
—————————————————
موفقیت در فروش :
"موفقیت را به عنوان وظیفه، تعهد و مسئولیت خود تلقی کنید، نه به عنوان یک انتخاب یا شغل!"
گرانت کاردون
موفقیت را یک موضوع اخلاقی قرار دهید، نه مالی . احتمالات را حذف کنید و آن را به یک اجبار تبدیل کنید. یکی از دلایلی که افراد موفقیت را برای خود ایجاد نمی کنند این است که به آن متعهد نیستند .
به موفقیت به عنوان یک گزینه یا امکان نزدیک شوید و هرگز از آن شما نخواهد بود. باید به یک وسواس مثبت تبدیل شود.
شانس فقط یکی از محصولات جانبی کسانی است که بیشترین اقدام را انجام می دهند و آماده ترین هستند.
شانس شما را موفق نمی کند. متعهد شدن کامل به موفقیت راهی برای خوش شانس بودن است.
——————————
با خودت صادق باش. هرگز شکست را توجیه نکنید :
هرگز شکست را به دلیل خارجی جز عدم تعهد و اقدام گسترده خود توجیه نکنید.
با خودتان صادق باشید، بی رحمانه صادق باشید و مسئولیت کامل نتیجه را بپذیرید .
اجازه ندهید مردم شما را بابت شکستتان تسلی دهند.
موفقیت شما در فروش نتیجه آماده سازی، فداکاری، سخت کوشی و آمادگی شما برای ادعای آنچه می خواهید خلق کنید، حاصل می شود. و به دنبال آن اقدامات لازم را انجام می دهد که در طول زمان ادامه می یابد تا زمانی که شما موفق شوید.
——————————————
برای ایجاد موفقیت در فروش ثابت :
من عاشق 5 چیز از گرانت هستم،
- تصمیم بگیرید که در نهایت مسئول فروش هستید . هیچکس جز تو مسئول نیست نه حتی خریدار. شما مسئول انجام این فروش هستید و هر کاری که لازم باشد برای تحقق آن انجام خواهید داد. مهم نیست چه چیزی یا چقدر ناراحت کننده می شود.
- وظیفه خود را، تعهد به انجام فروش . این یک گزینه یا جایگزین نیست. این یک امکان نیست. او یک الزام است. شما باید این فروش را انجام دهید. این فروش انجام خواهد شد.
- اقدامات گسترده ای انجام دهید و به دنبال آن اقدامات بیشتری انجام دهید تا زمانی که فروش انجام شود. اقدام جنون آمیز انجام دهید اقدام و عمل بیشتر چیزی است که باعث فروش می شود. بهش فکر نمیکنم شما نتیجه را کنترل نمی کنید اما بر تلاش و فداکاری خود کنترل کامل دارید.
- هیچ بهانه، دلیل یا منطقی را نپذیرید . نحوه انجام آن را دریابید. متعهد شوید که هیچ بهانه، توضیح یا توجیهی در مورد اینکه چرا از شما خرید نمی کنند را نخواهید پذیرفت.
- هر روز خود را برای مقابله با همه موانع و موانعی که در راه رسیدن به بیشترین فروش با آنها روبرو خواهید شد آماده کنید. نام بازی آماده سازی است. هرچه بیشتر آماده شوید، شانس شما بیشتر است. تصور کنید در یک ماموریت نظامی هستید. جایی برای شایدها نیست…..
—————————————
غلبه بر برخی از بزرگترین چالش ها در فروش :
- رد کردن :
طرد بخشی از شرایط انسان و بخشی از زندگی است. طبیعی است که رد شدن را دوست نداشته باشید مگر اینکه در زمینه فروش آموزش دیده باشید. از طرد شدن اجتناب نکنید، خود را برای آن آماده کنید، حتی آن را در آغوش بگیرید. در مورد کارهایی که دفعه بعد می توانید متفاوت انجام دهید فکر کنید. - محیط های منفی :
این یک شکایت عمده از سوی فروشندگان است. منفی نگری همه جا هست، فقط باید جلوی تلویزیون بنشینی و بیشتر آن یا منفی است یا مزخرف. به مردم بفهمان که اجازه نگرش منفی، صحبت های منفی را نخواهی داد. شرکت شما را نابود خواهد کرد. NO NEGATIVITY ZONE را ایجاد کنید. اگر هیچ چیز مثبتی برای گفتن ندارید، پس تا زمانی که این کار را انجام دهید، کنار بروید! ارجاعات منفی در مورد مشتریان باید برخلاف قوانین ممنوع شود. - نظم و انضباط :
تنها عامل مهم موفقیت توانایی شما در نظم بخشیدن به خود است، برای انجام کارهایی که می دانید باید در زمانی که مجبور به انجام آن هستید، صرف نظر از اینکه آن را دوست دارید یا نه، انجام دهید. آیا نظم و انضباط این است که منظم باشید ، سازماندهی کنید، آماده باشید، هر کاری که برای تحقق آن لازم است انجام دهید، فارغ از اینکه خسته هستید، یا خسته هستید یا هر چیز دیگری. فضای خالی در تقویم شما شغل شما را نابود می کند. برنامه خود را پر نگه دارید - رقابت :
شما نمی خواهید رقابت کنید. اگر در حال رقابت هستید، شما یکی دیگر هستید. شما می خواهید بر بازار خود مسلط شوید . برای این کار باید دائماً محصول خود و خودتان را بهبود ببخشید وگرنه به سرعت منسوخ خواهید شد. در این دوران مدرن، اگر مدام خود را از نو اختراع نکنید، به سرعت تبدیل به یک دایناسور می شوید. - پیگیری :
این یکی از بزرگترین ضعف های فروشندگان و شرکت ها است. اکثر شرکت ها پیگیری نمی کنند. اطمینان حاصل کنید که مشتریان یا مشتریان بالقوه خود را پیگیری می کنید. این جنبه برای فروش بسیار مهم است. - تلاش :
مردم تمایل دارند میزان تلاشی را که برای موفقیت یک کاری لازم است دست کم بگیرند . هر چیزی را که قرار است بگیرید در 10 ضرب کنید. این قانون 10X است. اگر فکر می کنید برای فروش یک خانه 10 نمایش طول می کشد، فکر کنید و حدود 100 نمایش را متعهد شوید. - بستن معامله :
فروش شامل شناسایی نیازها، انتخاب راه حل مناسب و سپس نشان دادن این است که چگونه محصول یا خدمات شما مشکلات را حل می کند. بستن هنر وادار کردن خریدار به اقدام و موافقت با مبادله چیزی ارزشمند است.
شما باید در بسته شدن تسلط داشته باشید. - اعتراضات مشتری :
از زمانی که سعی می کنید با مشتری بالقوه تماس بگیرید تا بسته شدن، اعتراضات در طول فرآیند فروش اتفاق می افتد.
هر اعتراضی را که می شنوید یک دفترچه یادداشت کنید و نحوه رسیدگی به آن را آموزش دهید. پاسخ را تا زمانی که متوجه شوید آنقدر مشخص کنید. یکی از آنها این است که فرد بالقوه قرار است با همسرش صحبت کند، این همان چیزی است که گری توصیه می کند، " من می فهمم، اما اگر ازدواج شما ازدواج من باشد، او می داند که شما اینجا هستید و شما بچه ها. قبلا در این مورد بحث شده است بیایید این کار را انجام دهیم. اینجا را امضا کنید لطفا ” - با انگیزه ماندن :
چگونه انگیزه خود را حفظ می کنید، به خصوص زمانی که احساس می کنید به جایی نمی رسید ؟ این یک سوال عالی است. شما روی خود و محیط خود کار می کنید. این یک چالش برای همه است، نه فقط فروشندگان.
نتایج خارقالعاده زمان میبرد و در این بین، وقتی پیشرفتهای واضحی را نمیبینید، احساس میکنید ارزش تلاش کردن را ندارد، پیشرفت نمیکنید و دست از کار میکشید. این یک عامل کلیدی موفقیت است ، برای داشتن انگیزه و الهام بخشی در چالشبرانگیزترین لحظات، زمانی که به نظر میرسد هیچ چیز کار نمیکند، یا در حال دریافت یکسری NO هستید. راه شماره برای حفظ انگیزه، داشتن یک برنامه کامل است. وقتی از مکانی به مکان دیگر می روید، زمانی برای غمگینی، افسردگی یا احساس ترحم برای خود ندارید. شما حرکت می کنید، شما عمل می کنید. روز خود را از شب قبل با تعهد به استفاده از آن به بهترین و کارآمدترین شکل ممکن سازماندهی کنید. دوم این است که ذهن خود را به طور مداوم با صداها، فیلم ها، آموزش ها، کتاب ها، پوسترها، تصاویر تغذیه کنید. هرچی بیشتر بهتر. در الهام بخش ذهن جایی برای منفی نگری ندارد.
- فقدان یکپارچگی
این معمولاً نتیجه فقدان نظم و انضباط است. نظم و انضباط باید بخشی از زندگی روزمره شما باشد.
————————-
ویژگی های یک فروشنده بزرگ :
- مایل به «نه» گفتن مکرر :
نمیتوان شوتی را که هرگز نمیزنید، ساخت. برای اینکه یک فروشنده عالی باشید باید مایل باشید که به شما نه گفته شود و اجازه دهید مردم بیش از یک بار به شما نه بگویند. اکثر فروشندگان هرگز سفارش را به طور مکرر درخواست نمی کنند، حتی در درخواست نه، همه چیز بدتر از نه نیست. - بدون توجه به سفارش درخواست کنید : بدون توجه به سفارش، سفارش را بخواهید
. اشتباه شماره درخواست سفارش نیست. " لطفا می توانم امضای شما را اینجا بیاورم ؟" بیشتر مردم حتی متوجه نمیشوند که سفارشی را نخواستهاند، یا فکر میکنند که درخواست کردهاند در حالی که در واقعیت این کار را نکردهاند. - به طور انتخابی گوش کنید :
هر چیزی را که مردم می گویند باور نکنید انتخابی باشید. مردم چیزهایی را به شما می گویند که دقیق یا بی معنی نیستند، مانند "من نمی توانم آن را بپردازم" - در داستان خود فروخته می شود: به راحتی در داستان های
دیگران فروخته نشوید. بیشتر داستان ها در ذهن آنها ساخته می شود، آنها توجیهی هستند یا توضیح ضعیفی در مورد اینکه چرا نمی توانند از شما خرید کنند. شماره های آنها را نخرید. اعتقاد و اعتقاد خود را در مورد چیزهایی که به آنها اعتقاد دارید حفظ کنید. - سؤال می پرسد :
اگر سؤالات مربوطه را نپرسید، در فروش یا مذاکره چندان موفق نخواهید شد.
درآمد شما چقدر است؟ چقدر اینجا کار کردی؟ تصمیم گیرنده کیست - پاسخها را دریافت کنید :
بسیاری از مردم سؤالات را میپرسند، اما هرگز متعهد نمیشوند تا پاسخی برای آنها پیدا کنند. آنها را بگیر. بگذار صحبت کنند. روی پاسخ ها پافشاری کنید. - می داند که قیمت یک مسئله نیست :
پایین ترین قیمت دلیل خرید چیزی نیست. جایگزینهای ارزانتر میتوانند جایگزین 99 درصد از محصولات این سیاره شوند. بحث قیمت نیست مردم فکر می کنند اینطور است اما اینطور نیست. - مایل به فشار و تداوم :
الماس پس از اعمال فشار مناسب برای مدت زمان مناسب به الماس تبدیل می شود. مردم اجازه نخواهند داد که پول برود تا زمانی که کسی ارزش آن پول را نشان دهد. برای ایجاد فروش باید فشار بیاورید. این بخشی از فرآیند است. - باور کنید فروش یک چیز عالی است :
فروشندگان بزرگ به عنوان و حرفه خود افتخار می کنند، آنها افتخار می کنند و متقاعد شده اند که آنچه می فروشند باعث بهبود و تغییر زندگی می شود.
- به طور مداوم آموزش می دهد و آماده می شود :
برای اینکه در فروش عالی باشید، متعهد به آموزش و بهبود فروش مستمر و منظم خواهید بود. به سمینارهای فروش، آموزش فروش بروید. مدام یاد بگیرید و ذهن خود را پر کنید.
————————————
سوالات عالی :
1. آیا برای رویاهای خود کار می کنید یا برای دیگران کار می کنید ؟
————————————
5 ایده برتر من از کتاب :
- یک نگرش عالی ارزشمندتر از یک محصول است. نگاتیو بیش از هر چیز دیگری برای فروش فراگیر است . منفی همه جا هست. تلویزیون، روزنامه ها، اخبار آنلاین، رسانه های اجتماعی مملو از منفی و نفرت هستند. از این همه هزینه اجتناب کنید. دادن. دادن. دادن.
- همیشه با مشتری خود موافق باشید. این در روابط دیگر نیز عالی عمل می کند. از بحث و جدل بپرهیزید موافق. همیشه با مشتری خود موافق باشید. هنگامی که آنها می گویند، "من نمی توانم آن را بپردازم"، بله موافقم که شما نمی توانید آن را بپردازید، این یک سرمایه گذاری قابل توجه است و به همین دلیل است که شما باید آن را دریافت کنید، زیرا فوراً شروع به تولید نتایج می کند. خود را برای مخالفت ها آماده کنید، همیشه آنها را خواهید داشت. موافقت کنید و سپس دلایل لازم برای خرید آنها را بیان کنید.
- به چیزی که می فروشید ایمان داشته باشید. باور داشته باشید که چیزی که ارائه می دهید برای مشتری بالقوه مناسب است.
- خود را آموزش دهید که هر اتفاقی بیفتد در نزدیکی بمانید. برای مقابله با طرد شدن، چالشها، اعتراضها، منفیها، هر چیزی که سر راهتان قرار میگیرد آماده باشید، اما در نزدیکی خود بمانید .
- متعهد شوید که یک فروشنده استثنایی و یک فروشنده استثنایی باشید.
سرفصل های کتاب
راه پیش رو: طراحی مشوقهایی برای باز کردن ارزش واقعی
- مشکل با حقایق
- تأثیرگذاری بر طرز فکر رهبران
- آیا کسب و کار میتواند رهبری کند؟
- ما به مجریان پول میدهیم که چه کاری انجام دهند؟
- هزینه خرید سهام
- رها کردن خلاقیت در طراحی پرداخت
- اصول مدرن پرداخت معقول و مؤثر
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.