هنر شادی
یادداشت نویسنده
در این کتاب گفتگوهای گستردهای با دالایی لاما بازگو شده است. دالایی لاما سخاوتمندانه به من اجازه داد تا هر قالبی را برای کتابی که احساس میکردم به بهترین شکل ایدههای او را منتقل میکند انتخاب کنم. من احساس میکردم که قالب روایتی که در این صفحات یافت میشود بسیار خواندنیتر خواهد بود و در عین حال این حس را القا میکند که چگونه دالایی لاما ایدههای خود را در زندگی روزمرهاش گنجانده است. با تأیید او، این کتاب را بر اساس موضوع تنظیم کردم و در این کار ترکیب و ادغام مطالبی را انتخاب کردم که ممکن است از چندین مکالمه مختلف گرفته شده باشد. مترجم دالایی لاما، دکتر. توپتن جینپا، با مهربانی دستنویس نهایی را مرور کرد تا به من اطمینان دهد که در نتیجه فرآیند ویرایش، هیچ تحریف سهویی در ایدههای دالایی لاما وجود ندارد.
تعدادی تاریخچه پرونده و حکایات شخصی برای نشان دادن ایدههای مورد بحث ارائه شده است. به منظور حفظ محرمانه بودن و محافظت از حریم خصوصی شخصی، در هر مورد (مگر اینکه در غیر این صورت مشخص شده باشد) نام و جزئیات تغییر یافته و سایر ویژگیهای متمایز را برای جلوگیری از شناسایی افراد خاص تغییر دادهام.
مقدمه
مدتی پیش، من به استرالیا دعوت شدم تا سخنرانی افتتاحیه را در یک کنفرانس بین المللی در مورد شادی انسان ارائه کنم. این یک رویداد غیرمعمول بزرگ بود که پنجاه متخصص برجسته از سراسر جهان را گرد هم آورد تا درباره شادی صحبت کنند، هزاران شرکت کننده و حتی دالایی لاما که در روز دوم به عنوان سخنران برجسته ظاهر شد.
با تعداد زیادی از همکاران حرفهای که در یک نقطه جمع شده بودند، بحثهای پر جنب و جوش زیادی در مورد طیف گستردهای از موضوعات وجود داشت. در طول یک استراحت ناهار، شنیدم که چندین همکار در مورد شایستگی برخی از مقالات اخیر در روزنامههای استرالیایی بحث میکردند، بحثی که در محافل روانشناسی مثبت در جریان بود. روانشناسی مثبت گرا شاخه جدیدی از روانشناسی است که اغلب به عنوان «علم خوشبختی انسان» از آن یاد میشود. سوال مورد بحث این بود: اگر هدف افزایش شادی انسان باشد، کدام رویکرد بهتر است – تمرکز بر توسعه درونی یا رفاه اجتماعی؟ به عبارت دیگر، تلاشها باید در درجه اول به توسعه تکنیکهایی اختصاص داده شود که افراد بتوانند برای افزایش شادی شخصی تمرین کنند، یا باید بر بهبود شرایط اجتماعی تمرکز کنیم.
به نظر میرسید که این بحث میتواند گاهی اوقات کاملاً بحث برانگیز باشد. برخی از طرفداران رویکرد اجتماعی، روانشناسی مثبت را مشخص میکردند که عمدتاً بر یافتن روشهای مؤثر برای افزایش شادکامی شخصی متمرکز بود، به عنوان چیزی که چیزی بیشتر از یک مد جدید روانشناسی پاپ خودپسندانه بود که فقط به دنبال خود محوری برای رضایت شخصی بود. البته اردوی روانشناسی مثبت گرا چند استدلال قوی در رد داشت. آنها ضمن انکار نکردن اینکه برآورده شدن نیازهای بقا پیش نیاز شادکامی است، خاطرنشان کردند که از آنجایی که شادی حالتی ذهنی است که شامل نگرش ها، ادراکات، عواطف و غیره فرد میشود، در نهایت باید بر روی یک حالت تمرکز کرد. حالت درونی فرد در سطح فردی برای افزایش شادی. علاوه بر این،
تا آن لحظه از گستردگی این بحث بیاطلاع بودم، که به نوعی میتوان آن را در یک سؤال اساسی در مورد جهتگیری اصلی فرد خلاصه کرد: «من» یا «ما»؟ بنابراین وقتی برای اولین بار شنیدم که مردم در مورد این موضوع بحث میکنند، من پرچ شدم. همانطور که معلوم شد، من و دالایی لاما در طول چند بحث اخیر که در مورد رابطه بین فرد، جامعه بزرگتر، و خوشبختی انسان داشتیم، در مورد همین موضوع صحبت کرده بودیم، و به دنبال پاسخ به سؤالاتی از جمله: آیا تأثیر جامعه بر شادی فرد است؟ اگر مشکلات اجتماعی شادی ما را تضعیف میکند، چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ مسئولیت یک فرد در تلاش برای ایجاد تغییر اجتماعی چیست؟ و به هر حال یک فرد مجرد چقدر میتواند انجام دهد؟
این گفتگوها، که شامل برخی از گفتگوهای شرح داده شده در این کتاب است، بخشی از گفتگوی مداوم در مورد خوشبختی انسان بود که در ابتدا در سال 1993 آغاز شد. و به طور خلاصه تاریخچه مجموعه کتابهای هنر شادی و تغییرات بنیادینی که هم در جامعه علمی و هم در عموم مردم با توجه به درک و درک ما از شادی رخ داده است را مرور کنید.
تاریخ هنر شادی
اوایل دهه 1990 بود که برای اولین بار به فکر همکاری با دالایی لاما در کتابی درباره شادی افتادم. دالایی لاما قبلاً تا آن زمان سه دوجین کتاب نوشته بود، اما از آنجایی که این کتابها عمدتاً برای دانشجویان یا تمرینکنندگان بودیسم جذاب بود، کتابهای او نتوانسته بود خواننده گستردهای در میان مخاطبان غربی پیدا کند. من تا آن زمان دالایی لاما را حدود یک دهه میشناختم، زمان کافی بود تا بفهمم که او خرد زیادی برای ارائه به غیر بوداییها و همچنین بوداییها داشت. بنابراین، شروع به تصور کتابی کردم که برای مخاطبان غربی نوشته شده بود، و اصول اساسی را که او را قادر به رسیدن به خوشبختی کرده بود، تقطیر کرد. با تمرکز بر کاربرد عملی ایدههای او در زندگی روزمره و با قالب بندی دیدگاههای خود در چارچوب علم و روانشناسی غربی، من امیدوار بودم که در نهایت به یک رویکرد مؤثر برای یافتن خوشبختی دست پیدا کنم که بهترینهای شرق و غرب را ترکیب کند. دالایی لاما به راحتی با پیشنهاد من موافقت کرد و ما در نهایت در سال 1993، در اولین بازدید او از ایالت من، آریزونا، کار روی پروژه را آغاز کردیم.
با الهام و هیجان از این پروژه، تصمیم گرفتم به طور موقت تمرین روانپزشکی را کنار بگذارم تا تمام توجه خود را صرف نوشتن کتاب کنم. من تخمین زدم که تکمیل کتاب شش ماه طول میکشد، و با دالایی لاما به عنوان یک نویسنده، مطمئن بودم که شرکتهای برتر انتشاراتی را انتخاب خواهم کرد.
من اشتباه محاسبه کردم پنج سال بعد، من همچنان روی کتاب کار میکردم و همچنان به انبوه، تضعیفکننده و رو به رشد نامههای رد روی میزم اضافه میکردم – نامههایی از عوامل ادبی و ناشران که به طور یکسان متقاعد شده بودند که هیچ مخاطبی برای کتابها وجود ندارد. دالایی لاما، نه بازاری برای همکاری بین او و یک روانپزشک غربی، و نه علاقه عمومی به موضوع شادی. با کمبود منابع مالی، به نظر میرسید که گزینههای کمی برایم باقی مانده است، و من فقط در آستانه انتشار چند نسخه از کتاب و بازگشت به تمرین روانپزشکی بودم که در نهایت شانس آوردم. درست در آن لحظه بود که اظهارات غیرمستقیم مادر یکی از دوستان نزدیکش به غریبهای در متروی نیویورک – غریبهای که معلوم شد در صنعت چاپ و نشر فعالیت میکرد – باعث ایجاد یک سری ارتباطات بعید شد که در نهایت منجر به ایمن شدن آنها شد. یک نماینده و ناشر اصلی و در سال 1998، با اولین چاپ کوچک و انتظارات متوسط، سرانجام کتاب هنر خوشبختی: کتابچه راهنمای زندگی منتشر شد.
زندگی غیر قابل پیش بینی است. در کمال تعجب ما، این کتاب با واکنش بسیار مثبتی روبرو شد. به نظر میرسید که در میان خوانندگان تأثیر گذاشته و در اعماق قلب بسیاری از مردمی که آرزوی چیز بهتری در زندگی دارند طنین انداز میشود. این کتاب به زودی در فهرست پرفروشترینها در سراسر جهان ظاهر شد، از جمله نود و هفت هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز. در نهایت به پنجاه زبان ترجمه شد و با میلیونها خوان تبدیل به یک کلاسیک همیشگی شد.
در نتیجه محبوبیت کتاب، نامههای شگفتانگیز و تکاندهنده زیادی دریافت کردیم که در برخی از آنها درخواست دنبالهداری بود و به موضوعاتی اشاره میکرد که از کتاب اول حذف شده بود. به عنوان مثال، در تمرکز اساساً بر رشد درونی به عنوان مسیر خوشبختی، من بحث موانع درونی شادی را در نظر گرفتم، اما تا حد زیادی از ذکر مشکلات اجتماعی گسترده تر اجتناب کردم، حتی اگر دالایی لاما به طور مرتب این مسائل را در بحثهای خصوصی ما و در صحبتهای عمومی خود مطرح کرد. .
اما اکنون زمان آن فرا رسیده بود که با این واقعیت روبرو شویم که انسانها در خلاء زندگی نمیکنند – ما در یک جامعه زندگی میکنیم و جامعه مشکلات زیادی دارد که میتواند بر خوشبختی ما تأثیر بگذارد. بنابراین، با آرزوی بررسی عمیقتر این مسائل اجتماعی و جهانی با دالایی لاما – و پاسخ به درخواستهای خوانندگان در همان زمان – با ایده همکاری در دنبالهای به سراغ او رفتم و به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی بودم: چگونه میتوانیم در چنین دنیای پرآشوب خوشبختی پیدا کنیم؟ او موافقت کرد.
اگرچه در ابتدا قصد داشتم به این سؤال گسترده در یک دنباله بر کتاب «هنر خوشبختی: کتابچه راهنمای زندگی» بپردازم، به سرعت متوجه شدیم که موضوع بسیار گسترده است و موضوعات بسیار زیادی را شامل میشود که فقط در یک کتاب جای نمیگیرد، بنابراین تقسیم بندی کردیم. موضوعات در یک سری مجلد دومین کتاب از این مجموعه، «هنر شادی در محل کار»، که در سال 2003 منتشر شد، اصول هنر شادی را در محیطی به کار میبرد که اکثر ما بیشتر ساعات بیداری خود را در بزرگسالی سپری میکنیم – محل کار. مانند کتاب اول، «هنر شادی در کار» بسیار مورد استقبال قرار گرفت و یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بود – اما همچنین مانند کتاب اول، عمدتاً بر سطح فردی تمرکز داشت.
در این جلد در نهایت به مسائل اجتماعی گستردهتری میپردازیم که سعادت انسان را تضعیف میکنند. دالایی لاما با شناسایی فقدان حس اجتماعی و همچنین فرسایش اعتماد در بسیاری از جوامع امروزی شروع میکند و با ادامه گفتگوهای ما، به بحث در مورد موضوعاتی مانند تعصب، نژادپرستی، تروریسم، خشونت و ترس میپردازیم. مجموعه هنر شادی همچنان در حال پیشرفت است و سه جلد دیگر به طور آزمایشی برای تکمیل مجموعه برنامه ریزی شده است. یک جلد به خشونت با عمق بیشتری از جمله علل آن، راهحلها و دیدگاه دالایی لاما از قرن بیست و یکم بهعنوان «قرن گفتگو» میپردازد. یکی دیگر شامل موضوعات مرتبط با سبک زندگی شخصی، ثروت، فقر، مصرف گرایی، مسائل اقتصادی، تحصیلات، و دعوت دالایی لاما از ما برای ایجاد حس “مسئولیت جهانی” خواهد بود.
Reviews
There are no reviews yet.