چگونه مردم را دوست داشته باشیم
19 روش مبتنی بر علم برای افزایش جذابیت،به دست آوردن دوستان و ارتباط بی دردسر
نویسنده
جیمز دبلیو ویلیامز
ترجمه
سعید جویزاده | علیرضا احمدیان
مقدمه
“اعتماد به نفس زیباترین چیزی است که میتوانید داشته باشید.” – سابرینا نجار
تصور کنید به دوران مدرسه بازگشته اید. لحظهای به یاد بیاورید که چگونه بود. من در حدود سن 13 یا 14 سالگی صحبت میکنم، تازه وارد سالهای نوجوانی شما میشوم.
از مدرسه میآیی و میروی. در زمان استراحت سر کلاس مینشینید و بازی میکنید. شما روی پروژههای گروهی با همکلاسیها کار میکنید و برای انشاها و امتحانات خود مطالعه میکنید. شما اولین عشق خود، اولین دوست دختر یا دوست پسر خود را ملاقات میکنید و آخر هفتهها با دوستان خود میدوید.
همانطور که بزرگ شدید، شروع به مستقر شدن در گروههای دوستان خود کردید. ممکن است از دوران کودکی با مردم دوست بوده باشید، یا با ورود به آموزش عالی، کالج و دانشگاه، شروع به ترکیب با گروههای جدیدی از دوستان کرده باشید. مردم آمدند و مردم رفتند. همانطور که بیشتر در مورد خودتان و چیزهایی که دوست داشتید و دوست نداشتید یاد گرفتید، شروع به ملاقات با افراد جدیدی کردید که همان چیزها را دوست داشتند.
چه عاشق بیرون رفتن و مهمانی، مطالعه، معاشرت، تماشای فیلم، بازیهای ویدیویی یا ورزش باشید، همیشه افرادی در اطراف شما هستند که میتوانید آنها را دوست خود خطاب کنید. شاید اکنون هنوز با برخی از آن افراد دوست هستید، یا شاید در مسیرهای مختلف زندگی رفته اید.
در چند سال گذشته، من به این سفر دوستی فکر میکردم که همه ما از آن عبور میکنیم. من میدانم که برخی از کودکیها عالی نیستند. بچهها میتوانند بدجنس باشند، و چیزهایی مانند قلدری وجود دارد که میتواند باعث شود برخی از آنها احساس طردشدگی کنند. اما حتی در آن زمان، بچههای مدرسهام را به یاد میآورم که توسط برخی از بچههای دیگر انتخاب میشدند، اما آنها هنوز گروهی از دوستان داشتند که میتوانستند به آنها بگویند.
ناراحتی من اضطراب اجتماعی من بود. در مدرسه خیلی بد نبود، اما زمانی شروع شد که من وارد دوران نوجوانی و سپس دانشگاه شدم. تازه متوجه شدم که نمیتوانم با کسی صحبت کنم و روابط جدیدی ایجاد کنم. من چند دوست داشتم که با آنها به مدرسه میرفتم و گهگاهی با آنها در ارتباط بودم، اما ملاقات و ارتباط با افراد جدید بسیار دشوار بود.
من فقط به نظر نمیرسید این کار را انجام دهم.
عزت نفس من در کف بود، و این اعتماد من را به خودم خدشه دار کرد. احساس میکردم که در این چرخه معیوب گیر کردهام که نمیتوانم با مردم صحبت کنم، در مورد آن احساس اضطراب میکنم، و سپس این احساس ناتوانی در صحبت کردن با دیگران را بیشتر میکند. زندگی من را عقب نگه میداشت.
در طول 20 سالگی به جایی رسید که اولین شغل واقعی خود را در زمینه فروش و بازاریابی پیدا کردم، زمانی که متوجه شدم این مشکلی است که من را عقب نگه داشته است. این واقعیت که شما در حال خواندن این کتاب هستید به این معنی است که احتمالاً از قبل میدانید در مورد چه چیزی صحبت میکنم.
این احساس که به سالهای کودکیتان نگاه میکنید و متعجب میشوید که چگونه به این راحتی دوستان پیدا کردهاید و چگونه میتوان بدون خجالتی بودن یا فکر کردن بیش از حد در هر تعامل با مردم صحبت کرد. این احساس تعجب از اینکه چطور میتوانستی در جوانی این همه دوست و آشنا داشته باشی، اما اکنون تعداد انگشت شماری دوست داری که با برخی از آنها فقط یک بار در ماه آبی صحبت میکنی.
نگران نباشید؛ تو در این طرز فکر تنها نیستی
عصر جدید اتصال
همه ما در دنیای جدید و بیسابقهای بههمپیوسته زندگی میکنیم که عصر انسان مدرن است. چیزهایی مانند رسانههای اجتماعی تسخیر شده و به یک سنگ بنای مطلق در زندگی روزمره ما تبدیل شده اند. ارتباط انسانی از طریق تغییری میگذرد که قبلاً در تاریخ نژاد بشر اتفاق نیفتاده است.
آمارهای مربوط به سال 2019 نشان داد که 61٪ از آمریکاییها اعتراف میکنند که به طور منظم احساس تنهایی میکنند که 7٪ نسبت به سال قبل افزایش یافته است و 52٪ “بیشتر اوقات” یا “همیشه” احساس تنهایی میکنند. یک نظرسنجی مشابه YouGov در سال 2019 نشان داد که 21٪ از آمریکاییها “هیچ دوست صمیمی” ندارند و 58٪ گاهی اوقات یا همیشه احساس میکنند که هیچ کس آنها را به خوبی نمیشناسد. همانطور که احتمالاً میتوانید از این آمار حدس بزنید، جای تعجب نیست که 53٪ از مردم دوست یابی را دشوار میدانند.
این آمار در سراسر جهان تقریباً در تمام کشورهای غربی، از جمله بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا، بریتانیا، مکزیک، ژاپن، یونان، اسرائیل و بسیاری دیگر منعکس شده است. این فقط چیزی نیست که در جیبهای کوچک جهان اتفاق میافتد. در سراسر آن اتفاق میافتد
اینها آمارهای افشاگرانه زیادی هستند که برخی از آنها احتمالاً شما را شگفت زده میکنند، اما تصویر واضحی را نشان میدهند. همه ما بیشتر از همدیگر جدا میشویم و هر چه این قطع ارتباط بیشتر ادامه یابد، به نظر میرسد که دوباره وصل شدن دوباره سخت تر میشود. وقتی ماهیت منزوی جامعه، سیاست، جنسیت، و بحثهای نژادی را زیر سوال میبرید و تأثیر گسترده همهگیری کووید-19 2020 را فراموش نمیکنید، اینها مسائلی هستند که مشکلات بیشتری را در مقیاس بزرگ ایجاد میکنند.
اما من نمیخواهم در مورد تأثیر مقیاس بزرگ این همه گیری تنهایی صحبت کنم. این باعث میشود همه چیز احساس شود که عذاب و تاریکی بیش از حد وجود دارد، که اینطور نیست. ممکن است ساده به نظر برسد، اما باید همه چیز را کاهش دهید و به روابط و توانایی خود برای برقراری ارتباط در زندگی خود نگاه کنید. شما باید روی مقیاس کوچک و شخصی تمرکز کنید.
هنگامی که اینجا هستید، میتوانید شروع به یادگیری نحوه عملکرد ذهن خود و آنچه در درون شما میگذرد تا ارتباط شما را با دیگران قطع کند یا کشف کنید که چرا برقراری ارتباط با افراد جدید برایتان دشوار است. سپس میتوانید این اطلاعات را به عنوان پایهای برای یادگیری تکنیکهای جدید در مورد نحوه پرورش روابط پر جنب و جوش و هیجان انگیز و مهارتهای جدید در مورد نحوه ملاقات و صحبت با افراد جدید، حتی غریبه ها، در نظر بگیرید.
شما این فرصت را به خود میدهید که دوستیهای جدیدی بسازید و سپس آنها را به دوستی هایی تبدیل کنید که میتواند سالها ادامه داشته باشد. شما یاد میگیرید که چگونه دوباره به هم متصل شوید، و این دقیقاً همان چیزی است که ما در این کتاب روی آن تمرکز خواهیم کرد.
یه روز جدید. شروع تازه.
غرق در اضطراب اجتماعی، بیشتر سالهای اولیه و اواسط بیست سالگی ام را در تنگنا گذراندم. من یک طرد شده بودم و تقریباً هر روز احساس تنهایی میکردم. من آن مردی بودم که در پسزمینه محل کار بودم که احتمالاً نام من را میدانستید یا یکی دو بار در جشن کریسمس دیدهاید، اما حتی یادتان نمیآید که با او صحبت کردهاید. فقط با فکر کردن، گونه هایم سرخ و داغ میشوند.
وقتی حدود 28 ساله بودم به جایی رسیدم که فکر کردم بس است. باید راه بهتری برای زندگی وجود داشته باشد. من باید بتوانم یاد بگیرم که چگونه با مردم صحبت کنم. یادم میآید یک روز برای شغل مدیری در شرکت فروش من یک ترفیع در راه بود. من مدیر پروژه اصلی برای مشتری جدیدی بودم که در حال پذیرفتن آن بودیم، و این یکی از آن فرصتهایی بود که برای من کاملاً مناسب بود. میدانستم که اگر این کار را به دست بیاورم، در آن خیلی خوب خواهم بود. این شانس من برای درخشش خواهد بود. متأسفانه، من هرگز جرأت نکردم صحبت کنم، و حتی در مصاحبهام، رئیسم گفت که من خوب هستم، اما من آدمی نبودم که آنها به دنبالش بودند.
آیا میدانید چه کسی این کار را به دست آورده است؟
مرد با اعتماد به نفس و کاریزماتیکی که همه دوستش داشتند، وقتی وارد دفتر میشد، احوالپرسی میکرد و حتی پستچی که وارد میشد، میایستاد تا با او چت کند. خدایا من قبلاً به این شکلی که او بود غبطه میخوردم. حتی مغرور یا خودخواهانه هم نبود. این جذابیت و کاریزمای طبیعی بود که شما را به خود جذب کرد. او اصیل بود، و حتی اگر از نظر علایق مشترکی نداشتید، باز هم دوست داشتید با او گپ بزنید و حرفهای او را بشنوید.
من اعتقاد زیادی به هالهها و ارتباط معنوی ندارم، اما شکی نیست که او یکی از آن بچه هایی بود که وارد اتاق شد و همه حضور او را احساس کردند. من مطمئن هستم که شما در زندگی خود افرادی را میشناسید که شبیه به هم هستند.
چند سال طول کشید و هنوز تمرین زیادی تا به امروز انجام شد، و من متوجه شدم که شما میتوانید شبیه این شخص شوید، اما نه دقیقاً این شخص. شما میتوانید به شخص خود تبدیل شوید. شما میتوانید واقعی، بدون تحریف، بدون فیلتر، واقعی و شایسته ارتباط باشید. مانند همه چیز در زندگی، تنها چیزی که لازم است کمی دانش، تمرین و تمایل است تا ذهن خود را برای آنچه ممکن است باز کنید.
همین جا و همین حالا به خود اجازه دهید تا ذهن خود را برای این شیوه جدید بودن باز کنید.
اگر نمیتوانید، پس این جمله آخر را طوری بگیرید که به شما اجازه میدهم ذهن خود را باز کنید. در طول صفحات بعدی این کتاب، من قصد دارم همه چیزهایی را که در سفرم یاد گرفتهام به تفصیل بیان کنم تا بتوانید جذابیت خود را افزایش دهید، جذابیت را در بین افراد زندگیتان ایجاد کنید، دوستانی به دست آورید، روابط را پرورش دهید و ایجاد کنید، شرکای عاشقانه را جذب کنید. و به گونهای با انسانهای دیگر ارتباط برقرار کنید که قبلاً هرگز با آنها ارتباط برقرار نکرده اید.
پس از کار بسیار بر روی خودم، همه چیز را به 19 روش ساده برای دنبال کردن، با پشتوانه تحقیقات علمی، و با هر آنچه که در مورد چگونگی دوست یابی در عصر مدرن باید بدانید، محدود کردم. هر روشی که در اینجا وجود دارد، همین الان، در اینجا قابل اجرا است، و زمانی که خواندن این کتاب را به پایان برسانید، به گونهای احساس خوبی در مورد خودتان خواهید داشت که حتی باور نمیکنید.
و با آن، مطمئن هستم که به اندازه کافی از من شنیدهاید، و برای وارد شدن به آن هیجانزده هستید، پس من را از سوراخ خرگوش دنبال کنید، همیشه دستها و پاها را در کالسکه نگه دارید، و بیایید یاد بگیریم.
بخش اول
شروع یک چیز جدید
“غریبهها فقط دوستانی هستند که منتظر اتفاق افتادن هستند.”
– راد مک کوئن
هر رابطهای که تا به حال وجود داشته باشد، وجود داشته باشد یا وجود داشته باشد، همیشه یکسان شروع میشود، و به همین ترتیب یک نفر با شخص دیگری صحبت میکند. برای ایجاد یک رابطه، باید با افراد ملاقات کنید و آن ارتباط اولیه را شروع کنید.
مهم نیست که چه نوع روابطی را در زندگی خود میخواهید یا چه نوع روابطی را که برای جذب این کتاب میخوانید. برداشتهای اول همیشه مهم ترین برداشتها هستند، و شما باید توانایی صحبت با افراد جدید را داشته باشید، آنها را از همان ابتدا شبیه خود کنید و حتی اعتماد به نفس داشته باشید که همه اینها را در وهله اول انجام دهید.
به همین دلیل است که میخواهم از اینجا شروع کنم. در سرتاسر فصلهای بعدی (که به عنوان روشها نام میبرم)، برخی از بهترین راههایی را بررسی میکنیم که میتوانید اعتماد به نفس داشته باشید تا با افراد جدید ملاقات کنید و با آنها صحبت کنید، مکالمات را به جریان بیندازید، و اساساً پای خود را به دست آورید. در هنگام برقراری ارتباط با افراد دیگر.
روش 1 – در مورد لبخند است
“وقتی تو میخندی، تمام دنیا با تو لبخند میزنند.”
لوئیس آرمسترانگ
هنگامی که لوئیس آرمسترانگ، یکی از محبوب ترین هنرمندان جاز در تاریخ، این کلمات را برای اولین بار خواند، احتمالا هرگز تصور نمیکرد که مطالعات علمی روزی ادعای او را تایید کند. احتمالاً شما قبلاً این را میدانید و بارها آن را در طول زندگی خود تجربه کرده اید، به همین دلیل است که این اولین و مهمترین روش من برای ایجاد روابط زیبا با افراد دیگر است. به معنای واقعی کلمه حول یک عمل میچرخد.
خندان.
صرفاً لبخند زدن عمل قدرتمندی است، هم در سطح فیزیکی و هم در سطح ناخودآگاه. لبخند زدن یک ویژگی شناخته شده انسانی در سراسر جهان است، به این معنی که فرقی نمیکند در چه فرهنگی هستید یا با چه افرادی صحبت میکنید. لبخند زدن همین احساس را به ما میدهد. این غریزه بشری است که وقتی میبینیم کسی در حال لبخند زدن است، واکنش نشان میدهیم. بهتر از همه، این بارها و بارها، هم با تجربیات شخصی و هم با مطالعات علمی ثابت شده است.
در سال 2002، یک مطالعه سوئدی که در مورد زبان بدن، تقلید و همدلی عاطفی تحقیق میکرد، نشان داد که افرادی که در معرض عکسهایی از لبخند افراد دیگر بودند، اخم کردن یا نشان دادن احساسات منفی سنتی «بسیار دشوار» بود. آنها در واقع فراتر از این رفتند و دریافتند که انجام هر کاری غیر از لبخند زدن وقتی میبینید که شخص دیگری در حال لبخند زدن است، نیاز به تلاشی آگاهانه دارد. لبخند زدن طبیعی است.
البته لبخند زدن یک احساس بسیار مثبت است و باعث ایجاد احساسات مثبت در شما میشود. وقتی صحبت از ایجاد روابط و دوستی با افراد دیگر به میان میآید، میخواهید مردم شما را مثبت ببینند، به همین دلیل است که لبخند زدن روشی قدرتمند برای جذب افراد دیگر است. به زمانی فکر کنید که فردی را در محل کار میبینید که گریه میکند، غمگین به نظر میرسد یا به شدت عصبانی به نظر میرسد. چه کار میکنی؟
خوب، اگر شما مانند اکثر مردم، یا حداقل مانند من باشید، در مورد اینکه چگونه میخواهید ادامه دهید، بسیار نامطمئن خواهید بود. آیا با آنها صحبت میکنید؟ کمکشون کن؟ سعی کنید آنها را بخندانید؟ آنها را برای مدتی به حال خود رها کنیم؟ ابهامات زیادی در مورد این نوع احساسات وجود دارد و هرکسی که آنها را تجربه میکند احساس عدم اطمینان زیادی دارد.
از سوی دیگر، اگر سر کار بروید و شخصی به سمتش لبخند بزند، سرش را تکان دهد یا حتی فقط به رایانهاش لبخند بزند، وضعیت ثبات و امنیت احساس میشود. شما میتوانید با آن شخص صحبت کنید، و اگر چیزی باشد، احساس میکنید که میخواهید بیشتر با آن شخص صحبت کنید، فقط به این دلیل که او لبخند میزند. همانطور که شما در حال خواندن این مطلب هستید، مطمئن هستم که موقعیت هایی را در زندگی خود تصور میکنید که در آن چنین اتفاقی افتاده است، یا حداقل اکنون هستید!
به رستورانی فکر کنید که به آنجا رفتید و پیشخدمت قبل از اینکه شما را سر میزتان نشان دهد با لبخندی عظیم از شما استقبال کرد و این که چقدر از شما استقبال کرده است. حالا آن را با غرغری که پیشخدمت رستوران دیگر به شما میداد مقایسه کنید که به وضوح روز بدی را سپری میکرد و باعث شد احساس ناراحتی کنید. مطمئنم میفهمی چی میگم
لبخند شما نحوه نگاه شما به جهان را تغییر میدهد
و اینکه دیگران چگونه دنیا را درک میکنند.
مطالعهای که در سال 2015 در «علوم اعصاب شناختی و عاطفی اجتماعی» منتشر شد، محققانی داشت که تحقیقات بسیار جالبی در این زمینه انجام دادند. آنها در مطالعه خود دریافتند که خود لبخند زدن یا دیدن لبخند شخص دیگری به طور فیزیکی عواطف و احساسات ما را تغییر میدهد. آنها این را با نظارت فعالانه بر فعالیت الکتریکی در مغز داوطلبان خود دریافتند. نتایج؟
هنگامی که مردم به داوطلبان لبخند میزدند، این بلافاصله باعث میشد آنها احساس مثبت تری داشته باشند. آنها آزمایشهای زیادی انجام دادند و به عنوان معیاری برای این تحقیق، متوجه شدند که وقتی انسانها چهرهای را میبینند که شما آن را «خنثی» مینامید، بهطور خودکار تصور میکنید که آن شخص احساس بیطرفی میکند. منظورم این است که آیا هیچ شگفتی وجود دارد؟
اما، وقتی میبینید که فردی در حال لبخند زدن است، به طور خودکار آن را به عنوان فردی که احساس “شادی” میکند، در نظر میگیرید. وقتی صحبت از پیدا کردن دوستان جدید و برقراری ارتباط با مردم میشود، این نکته بسیار مهمی است که باید در نظر گرفته شود. با لبخند زدن، انرژی مثبت را با اطرافیان خود به اشتراک میگذارید. این باعث میشود که آنها بخواهند به شما نزدیک شوند، با شما ارتباط برقرار کنند و به سادگی بیشتر در کنار شما باشند. فقط وارد یک اتاق و لبخند زدن راهی عالی برای شروع یک مکالمه و علاقه مند کردن مردم به آنچه میخواهید بگویید است.
به همین ترتیب، وقتی به خودتان لبخند میزنید، مغزتان مواد شیمیایی حس خوب به نام سروتونین ترشح میکند که به شما احساس خوبی میدهد. باور نمیکنی؟ همین الان آن را امتحان کنید. از کتاب دور و از پنجره به طرف کسی که دوستش دارید نگاه کنید، یک حیوان خانگی، یک غریبه، یک درخت یا هر چیزی که اتفاقی در اطراف شما میافتد. حالا به سادگی لبخند بزنید. حتی اگر تمایلی به لبخند زدن ندارید، فقط آن را امتحان کنید.
من به شما یک ثانیه میدهم.
حتی وقتی این کار را همین الان انجام دادم، وقتی این را مینویسم، نمیتوانم هوا را از بینی ام بیرون بریزم و کمی به خودم بخندم. این قدرتی است که لبخند زدن میتواند داشته باشد. حتی اگر بدترین روزی را که میتوانید تصور کنید را سپری میکنید، کمی وقت گذاشتن برای لبخند زدن و فقط حضور کافی برای ایجاد یک ذهنیت مثبت است. و همانطور که تحقیقات بارها و بارها ثابت کرده است، این تأثیر مثبت به افراد اطراف شما میرسد.
هرگز قدرت لبخند را دست کم نگیرید.
زمان اکشن: بیشتر لبخند بزنید!
از آنجایی که این فصل اول است، من غذای آماده را آسان میکنم و چیزی را که میتوانید همین الان شروع به کار کنید. این را تکلیف خود در نظر بگیرید، اما در پایان آن نمره نمیگیرید. شما در عوض این فرصت را دارید که روابط معنادارتری ایجاد کنید و با افرادی که در زندگی شما میآیند و میروند بسیار راحت تر ارتباط برقرار کنید.
در اینجا چیزی است که شما باید انجام دهید.
آماده؟
فقط باید بیشتر لبخند بزنی!
بله همین است. میدانم که ساده به نظر میرسد، و احتمالاً حدس زدید که به هر حال این چیزی است که میخواهم بگویم، اما، و این را برای آخرین بار میگویم تا این پیام را به خانه برسانم، هرگز نمیتوانید قدرت یک لبخند را دست کم بگیرید.
آن را امتحان کنید. وقتی وارد مغازه میشوید، با صندوقدار صحبت میکنید، از کنار کسی در خیابان رد میشوید، با کسی در محل کار صحبت میکنید، یا وقتی وارد خانه میشوید، شریک زندگیتان را میبینید. به آنها لبخند بزنید. سلام کنید و بهترین لبخندتان را در جهت آنها بفرستید. اگر خود را به مشتری جدیدی معرفی میکنید، سعی کنید آگاهانه به آنها لبخند بزنید و تا حد امکان خود را جذاب کنید.
نتایج انجام این کار به خودی خود صحبت میکند، بنابراین آن را امتحان کنید و خود را اثبات کنید. اکنون، میدانم که این روش واقعاً ساده است، و احتمالاً قبلاً چنین چیزی را شنیدهاید، اما از اینکه تعداد کمی از مردم میدانند این روش چقدر قدرتمند است، شگفتزده خواهید شد. اگر واقعا نمیتوانید خودتان را به لبخند زدن بیاورید، پس همیشه میتوانید به فکر گرفتن یک سگ باشید.
سگها همیشه باعث لبخند مردم میشوند.
به هر حال، همه شوخیها را کنار بگذاریم، بیشتر لبخند زدن تنها رویکرد به دست آوردن دوستان و نزدیکتر شدن نیست. این فقط نوک کوه یخ است. بیایید به چند رویکرد دیگر بپردازیم که میتواند به شما در دستیابی به اهداف اتصال کمک کند.
Reviews
There are no reviews yet.