چگونگی انجام کارهای سخت
بزرگترین چالش برای اکثر رهبران، انجام کارهای دشوار به شیوهی انسانی است. رهبران باید تصمیماتی بگیرند که بر زندگی مردم تأثیر بگذارد؛ آنها باید به کسی بگویند که ترفیع نگرفته است و یا باید یک پروژهی انجام نشده را لغو کنند. رهبران باید به مردم بازخورد سختی دهند یا به کسی اجازه دهند که بداند دیگر شغلی ندارد. این کارها ممکن است برای رهبران دشوار باشد زیرا ما به طبیعت خودمان خوبیم و دوست نداریم دیگران را به ناراحتی بیندازیم.
نیاز به انجام کارهای دشوار به شیوهی انسانی چیز جدیدی نیست، اما اخیراً، افراد در شرکت ها انتظار یک تجربه کاری عالی را دارند. آنها احساس ارتباط، ارزشمند بودن و مراقبت و توجه کردن را میخواهند. رهبران باید قادر باشند دنیایی بشریتر را در محل کار خود ایجاد کنند. وقتی رهبران موفق به ایجاد این تجربه میشوند، افراد شکوفا میشوند و عملکرد بهتری دارند.
اما سؤال اصلی این است: به عنوان یک رهبر، چگونه میتوانید کارهای دشواری را انجام دهید و همچنان انسانی خوب باشید و بهترینها را در سایر افراد نشان دهید؟ برخی رهبران فکر میکنند که باید بین فرد خوب و رهبر سخت یک انتخاب دشوار داشته باشند، اما این دوگانگی نادرست است. سخت بودن و انسانی بودن متضاد نیستند. در واقع، این دو مفهوم همچنین میتوانند همراه باشند. اغلب انجام کارهای دشوار، انسانیترین کار است و به آنها نیازمندیم تا به شکلی عاقلانه با آنها برخورد کنیم.
حکمت این است که واقعیت را به وضوح بشناسیم و به درستی عمل کنیم. شفقت یعنی نیت منفعت برای دیگران، اما نه برای راضی کردن آنها. بلکه باید به شکلی مستقیم و سخت، به رفتار شخص دیگری که خلاف قوانین است
مدیریت را فراموش کنید، انسان بودن را دوباره بیاموزید
رابینسون، مدیر ارشد و افسر تجربیات کارمندان شرکت خودروسازی فورد، در اوایل کارش بهعنوان یک رهبر، توصیه شده بود که احساسات خود را در محل کار نشان ندهد. اما اکنون، او سعی دارد تا بهجای آن، شفقت و درک بیشتری نسبت به احساسات دیگران در محل کار داشته باشد و این امر را به عنوان بخش اصلی فرهنگ و رهبری DNA فورد ترویج میدهد. به عبارتی، وقتی به افراد اجازه میدهیم دربارهی احساسات و مشکلاتشان صحبت کنند، حس شفقت و انسانیت مشترک بیشتری ایجاد میشود که در نتیجه به ایجاد یک محیط کاری مثبت و سازنده کمک میکند.
برای یک رهبر، آرامش در بیان و تصدیق احساسات در محیط کار عناصر اصلی انسانیت و یک رهبر عالی است. نقش شما بهعنوان یک رهبر، صرفاً بررسی برگههای زمانی و مطمئن شدن از حضور به موقع افراد نیست. به عنوان یک رهبر، باید کل انسان را بپذیرید و نه فقط کارمند را.
همچنین، ما به عنوان رهبران در موقعیت منحصر به فردی قرار داریم که تأثیر مثبتی بر دیگران داشته باشیم. تأثیر اعمال رهبران بر دیگران به دلیل پویایی قدرت روانی رابطه رهبر و کارمند تشدید میشود. تحقیقات نشان میدهد که کارکنانی که رهبر خود را دلسوز تجربه میکنند، 34 درصد رضایت شغلی و 36 درصد تعهد سازمانی بالاتری دارند، 54 درصد از رهبر خود خوشحال تر هستند و 22 درصد کمتر احساس خستگی می کنند. چندین مطالعه دیگر نیز همین نتایج را تأیید کرده است.
آوردن شفقت به رهبری شما آنقدر سخت نیست، ولی برای تبدیل شدن به یک رهبر عالی، باید از این واقعیت ساده پیروی کنید: رهبران در حال ابراز همدردی هستند و تلاش میکنند تا انسانیت مشترک بیشتری در محیط کاری ایجاد شود.
ما ذاتاً مهربان هستیم
از دیدگاه تکاملی، ما در هزاران سال گذشته با همکاری و مراقبت از یکدیگر، زنده ماندهایم. این شفقت و مراقبت، ما را به گونهای که بر کره زمین غالب شدهایم، تبدیل کرده است. البته، بر خلاف تصور رایج، موفقیت ما به خاطر بقای شایستهترینها نیست، بلکه به خاطر بقای مهربانترینهاست. این مورد توسط چارلز داروین نیز تأیید شده است. او درباره تعداد مردانی که دارای فضیلتهایی مانند شجاعت هستند، نوشت: «به سختی به نظر میرسد که از طریق انتخاب طبیعی تعداد آنها افزایش یابد.» سپس او افزود: «جوامعی که بیشترین تعداد از دلسوزترین اعضا را شامل میشدند، به بهترین وجه شکوفا میشدند و بیشترین تعداد فرزندان را پرورش میدادند.» به گفته پل اکمن، روانشناس و پیشگام در درک احساسات انسانی، کلمه “همدردی” میتواند به عنوان ترجمهای برای شفقت داروین استفاده شود. این نظریهها از دیدگاه عصبشناختی نیز پشتیبانی میشوند.
رفتارهای دلسوزانه و دوستانه
مطالعات اخیر نشان میدهد که وقتی با رفتارهای دلسوزانه و دوستانه سر و کار داریم، مغز و سیستم عصبی ما به ما پاداش میدهد. هنگامی که نسبت به رنج شخص دیگری دلسوزی نشان میدهیم، دوپامین ترشح میشود و این منجر به آزاد شدن ناگهانی انتقالدهنده عصبی انگیزشی “احساس خوب” میشود که در مغز و بدن احساس پاداشی را ایجاد میکند. همچنین هورمون اکسیتوسین، که به عنوان “هورمون عشق” شناخته میشود، در هنگام دلسوزی نیز ترشح میشود و با انتشار آن در جریان خون، ما احساس پیوند داشته و از رفتارهای مشارکتی مانند توجه مشترک، نگاه چشمی و کاهش پاسخ دلسوزانه جنگ یا گریز به استرس روانی اجتماعی پیروی میکنیم.
از دیدگاه عصبشناختی، زمانی که دلسوز هستیم، به ما پاداش داده میشود و احساس خوبی به ما دست میدهد. تحقیقات نشان میدهد که برای اعمال “محرمانه” یا دلسوزانه، در مقایسه با کارهای خودخواهانه، از نظر عصبشناختی دو برابر بیشتر پاداش دریافت میکنیم. در واقع، مطالعات نشان میدهد که برای خودخواه بودن، به تلاش شناختی بیشتری نیاز است و سخاوت جهتگیری طبیعی ماست.
اگرچه شفقت و توجه به دیگران در DNA ما حضور دارد و اساس بقای ماست، اما چرا همچنان رفتارهای خودخواهانه و خودمحور داریم؟ این امر به دلیل وجود سیم کشی پیشفرضی است که به دنبال بقای خودمان است. نفس ما برای محافظت از خودمان و کمک به حفظ امنیت طراحی شده و گاهی اوقات میتواند مانع از توانایی طبیعی ما در مراقبت از دیگران شود. در واقع، این مسئله به خصوص در محیط کار، زمانی که به عنوان رهبر تحت فشار قرار داریم و تمرکز زیادی بر روی عملکرد و موفقیت فردی ما وجود دارد، به چشم میخورد.
در فصلهای آینده، به جنبههای منفی نفس برای رهبران و تأثیر فشار و نگرانی بر شفقت ما خواهیم پرداخت. اما در حال حاضر، به سوال برای رهبران: آیا بودن در نقش رهبر شما را مجبور میکند تا برای همانند بودن با ماهیت سرد و مهربانی بیشتر تلاش کنید؟ ما به بحث درباره ماهیت انسان در مقابل مدیر میپردازیم.
آیا رهبری ما را مهربان تر می کند یا سردتر؟
زمانی که با افرادی روبرو میشوید که برای شما چالشهایی ایجاد کردهاند، به مدت کوتاهی سعی کنید مسئله را از منظری گستردهتر ببینید. به خاطر داشته باشید که هر فرد به عنوان یک نوزاد بیگناه در جهان به دنیا آمده است و با انتظاراتی برای یک زندگی پر از عشق و شادی بزرگ شده است. با این حال، واقعیتهای زندگی را تجربه کرده و با مشکلاتی همچون بیماری، مرگ عزیزان و سایر مشکلات روبرو شده است. با این حال، با وجود تفاوت نظرات و چالشهای مختلف، هر دوی شما کاملاً شبیه هم هستید. هر دوی شما خواستار یک زندگی بهتر هستید و هر دوی شما مشکلاتی را تجربه میکنید.
وقتی این چشمانداز گستردهتر را در تعامل با دیگران، به ویژه آنهایی که متفاوت از خودتان هستند و کسانی که برای شما مشکل ایجاد میکنند، بیاورید، سود زیادی خواهید برد. همانطور که هیو ویریر، رئیس شرکت حقوقی جهانی White & Case، گفت: “شفقت از شما رهبر بهتری میسازد، زیرا به شما کمک میکند واقعیت را واضحتر ببینید. وقتی نسبت به افرادی که با شما متفاوت هستند دلسوزی میکنید، بهویژه زمانی که رنج میبرند، جهان را از منظر آنها میبینید، و این موقعیت برتر شما را به دیدن چیزها آنطور که هستند نزدیکتر میکند، نه آنطور که تصور میکنید.” این نوع شفقت به افشای تعصبات شما کمک میکند و دیدگاه جدیدی به شما میدهد. همچنین، شفقت به شما این امکان را میدهد که خود را با بینش بیشتری ببینید و حکمت رهبری را با خود به همراه داشته باشید.
اما شفقت همگانی آسان نیست، به خصوص زمانی که باید نیازهای کسب و کار را با نیازهای مردم متعادل کنید. در چنین مواقعی، لحظاتی از رهبری دلسوزانه پیش میآید
شفقت جهانی در عمل
گری کلی، مدیرعامل شرکت هواپیمایی ساوت وست، بزرگترین شرکت هواپیمایی ارزان قیمت جهان است که آماده است در ایجاد توازن بین نیازهای مردم و کسب و کار بسیار زیاد پیشرفت کند. برای چندین دهه، Southwest Airlines یکی از سودآورترین خطوط هوایی در جهان بوده و از زمان تأسیس در سال ۱۹۶۷، یکی از سریعترین شرکتهای در حال رشد بوده است. در گفتگوهای ما با او، دلایل اصلی موفقیت این شرکت را به اشتراک گذاشت. تعهد قوی به مردم خود از جمله این دلایل است. «هرب کلر»، بنیانگذار شرکت، گفته است که ما یک تجارت مردمی هستیم و از نظر فنی ممکن است ما یک شرکت هواپیمایی باشیم و مشتریان باربری را در سراسر کشور حمل کنیم، اما اساس آن مردم ما هستند. هر کاری که انجام میدهیم، توسط مردم ما انجام میشود و همه مشکلات توسط مردم ما حل میشود و همه مشتریان خوشحال، توسط مردم ما خوشحال میشوند.
ساوت وست ایرلاینز، مانند هر ایرلاین دیگری، با بحرانهای زیادی مواجه شده است؛ حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، رکود مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ و اخیراً همهگیری کووید-۱۹ – همه آنها تلفات هنگفتی را بر هر شرکت هواپیمایی وارد میکنند. در بحرانهای بزرگی مانند این، بیشتر شرکتها برای کاهش هزینهها، دورهای اخراج را انتخاب میکنند و در صنعت هواپیمایی، تفاوتی ندارد. با این حال، ساوت وست هرگز در این برهههای سخت کسی را اخراج نکرده است. حتی تا زمان نگارش این متن، با وجود گذشت ۹ ماه از شیوع بیماری همهگیر، هیچ کارمندی از شرکت اخراج نشده است.
وقتی از گری کلی، مدیرعامل شرکت هواپیمایی ساوت وست، پرسیده شد که چرا در بحرانهای سخت همچون حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، رکود مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ و همهگیری کووید-۱۹، هیچکس از کارمندان شرکت را اخراج نکرده است، او به عنوان دلیل این اقدام خود، تعهد قوی خود به مردم خود اشاره کرد. به گفتهی «هرب کلر»، بنیانگذار شرکت هواپیمایی ساوت وست: “ما یک تجارت مردمی هستیم و از نظر فنی ممکن است ما یک شرکت هواپیمایی باشیم و مشتریان باربری را در سراسر کشور حمل کنیم، اما اصل ما مردم خود است. هر کاری که انجام میدهیم، توسط مردم ما انجام میشود و همه مشکلات توسط مردم ما حل میشود و همه مشتریان خوشحال، توسط مردم ما خوشحال میشوند.”
گری کلی در این باره اظهار داشت: “ما مانند یک خانواده هستیم و وقتی غذای کافی وجود ندارد، شما یکی از اعضای خانواده را بیرون نمیکنید. من در قبال رفاه تک تک کارمندان خدمتکارمان مسئولیت دارم.” او معتقد است که یک رهبر دلسوز، خردمند و سازمانیافته، به اندازه کافی منابع را برای گذر از زمانهای سخت حفظ خواهد کرد. همچنین، قرارداد نانوشته وفاداری بین شرکت و کارمندان، دستور موفقیت بلندمدت شرکت است.
با تحلیل و بررسی عملکرد شرکت هواپیمایی ساوت وست، میتوان نتیجه گرفت که تعهد آنها به مشتریان و کارمندان، از عوامل اصلی موفقیت و برتری آنها در بازار هواپیمایی است. جذب مشتریان با قیمت مناسب و ارائه خدمات عالی، به همراه حفظ پایبندی به قرارداد نانوشته با کارمندان، سبب شده که شرکت هواپیمایی ساوت وست در بازار هواپیمایی جهان، جایگاه بسیار خوب و سودآوری بالایی را داشته باشد.
این بدیهی است که تصمیمی جسورانه است که در طول یک بحران طولانی، همه کارکنان را در لیست حقوق و دستمزد نگه میدارد و هر شرکت نمیتواند ذخایر لازم برای انجام آن را داشته باشد. اما باید توجه داشت که این تصمیم فقط یک تصمیم ساده نیست که از ربع اول ماتریس شفقت خردمند گرفته شده است؛ بلکه با در نظر گرفتن رفاه کسب و کار تصمیم گرفته شده است. شرکت هواپیمایی ساوت وست اعتقاد دارد که تنها با محافظه کاری قرارداد نانوشته با همه کارکنان، میتواند در درازمدت موفق و سودآور بماند؛ این یک تعادل خوب بین نیازهای هر فرد و نیازهای کسب و کار است. ایجاد یک کسب و کار پایدار و همچنین امکان شکوفایی انسان برای همه، یک هنر سخت است.
داستان خطوط هوایی جنوب غربی، نمونهای عالی از شفقت جهانی به عنوان ارزش شرکت است. با شفقت جهانی، این شرکت متعهد به رفاه تک تک افراد خود است. اما شفقت جهانی همچنین فعالیتی برای هر رهبر فردی در هر شرکتی است. در زیر فهرستی از تکنیکهایی آمده است که میتوانید از آنها برای اجرای شفقت جهانی استفاده کنید تا به شما کمک کنند رویکردهای مدیریتی غیرمفید را بیاموزید و در رهبری خود انسانمحورتر شوید.
درباره دکتر سعید جوی زاده مترجم کتاب چگونگی انجام کارهای سخت
سعید جوی زاده، استراتژیست و مدیر برند مطرح هوش پیروزی در ایران است. او به نحوی که با تمرکز بر روی کارهای اینترنتی، به عنوان یک کارآفرین و کسبوکار استراتژیست فعالیت میکند. سعید جوی زاده همواره به دنبال راهحلهای پیروزآمیز در کسبوکار و زندگی شخصی است و این مهارتها را به دانشجویان و مشتاقان آموزش میدهد.
سعید جوی زاده در زمینه پیروزی و شکوفایی حرفهای و ماهر است و از تکنیکها و روشهای مختلف برای رسیدن به موفقیت استفاده میکند. سعید جوی زاده با تدریس روشهای پیروزی و شیوههای موثر در کسبوکار و زندگی شخصی، در دانشگاهها و شرکتهای خصوصی و دولتی ایران فعالیت میکند.
از آنجایی که سعید جوی زاده یک کوچ حرفه ای در زمینه پیروزی است، همیشه در تلاش است تا راهحلهایی به دانشجویان و علاقهمندان آموزش دهد که به سرعت به نتایج مطلوب برسند. از این رو، سعید جوی زاده به ترویج پیروزیهای زودرس و سریع در کسبوکار و زندگی شخصی میپردازد و به دانشجویان و علاقهمندان این صنعت یاد میدهد که چگونه با استفاده از روشهای موثر و مدیریت مناسب به موفقیت دستیابند.
Reviews
There are no reviews yet.