گردشگری یکی از پویاترین فعالیتهای اقتصادی عصر حاضر است که از طریق ترکیب و بکارگیری همزمان منابع داخلی و خارجی، منافع اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی زیادی را به دنبال دارد. امروزه اغلب کشورها به دنبال آن هستند تا بخشی از درآمد خود را از طریق بسط و توسعه صنعت گردشگری تامین کنند چرا که با جذب گردشگر در هر منطقه میتوان به سود کافی دست یافت. گردشگری اساساً یک کار اقتصادی است که بیشتر برای لذت بردن و احساس آرامش کردن، فرار از گرفتاریهای شهری و ارضای حس لذتجویی و کنجکاوی صورت میپذیرد (پاپلی و سقایی، 22:1385). به بیانی دیگر، گردشگری ماهیتا یک پدیدهی فضایی (جغرافیایی) است و گروهي از مردم را شامل ميشود كه از موطن خود به مناطق دوردست میروند. همچنين سازماندهي و مديريت بر توزيع خدمات مشخص (تجاری و غیر تجاری) به مشتريان را نيز در بر میگيرد. در تعريف گردشگري به صورت كلي ميتوان گفت: گردشگري در واقع سفري را گويند كه با انگيزههاي مختلف به مقصد خاصي صورت گيرد كه حداقل يك روز و حداكثر يك سال باشد.
الف- تاریخچه گردشگری در جهان
گردشگری كه در دنياي قديم منحصرا به موارد تجارت و زيارت و سفرهاي قلندران و درويشان و جاسوسان و مسافرتهاي استثنائي ماجراجويان و طالبان علم بوده، امروزه يكي از فعاليت هاي مهم و موثر اقتصادي و يكي از برجسته ترين عوامل ارتباط اجتماعي و فرهنگي و در حد يك مسئله مهم و جهاني قابل توجه و بررسي است (Peter, 1970). اگر انواع زيارت، سياحت، سفرهاي جمعي (مهاجرت) را در نظر داشته باشيم و عصر گردشگری يا توريسم را از جهت كوشش براي شناخت محيط زندگي يعني فقط سياحت در نظر آوريم، ناگزير بايد به دو دوران قائل شويم:
- دورهاي كه هنوز علم و شناخت بشر در تمامي كره زمين پخش نشده بود در آن زمان تمدنهاي مسيحي حاشيه مديترانه، قدرتهاي دريائي زمان و اسپانيا، پرتغال، ايتاليا با اعزام سرداراني دريا نورد به سرزمينهاي دور، هم جهانگردي و هم علم جغرافيا و مردم شناسي را بنيان نهادند. ماژلان، كريستف كلمب و ديگر دريا نوردان و كاشفان جهان در اين دوران بوجود آمدند.
- اما توريسم به معني امروزي آن بي شك در قرن شانزدهم هم شكل گرفت. آن زمان بود كه بعضي از لردها و ثروتمندان انگليسي خود را براي سفرهايي كه در آن زمان خطر ناك و نوعي ماجراجوئي بود آماده كردند، و بعضي نيز فرزندان خود را به قصد سياحت همراه ماموران سياسي كردند.
مردم تمدنهاي ما قبل تاريخ با انگيزه به دست آوردن غذا، دوري از خطر و نقل مكان به آب و هواي مساعد مسافرت ميكردند. با افزايش مهارت و كسب فنون، نياز انسان به زندگي بدوي و خانه بدوشي كاهش يافت و ديگر با انگيزه تجارت و معامله كالا مسافرت ميكرد. زير بناي اقتصادي به وجود آمد كه باعث ايجاد جاده و راههاي آبي و همچنين وسايل نقليهاي براي سهولت راه شد. اولين مسافرتهاي رسمي دولتي از جانب حكام مناطق مختلف بود كه نمايندگان خود را به مكانهاي دور دست اعزام ميكردند تا جنگهاي قبيلهاي را اداره كنند و از شهروندان ماليات و خراج بگيرند. در دوره حكومت خانوادههاي سلطنتي در مصر، مسافرت با قصد تجارت و تفريح انجام ميگرفت. كه اينگونه مسافرتها رونق زيادي يافت و در نتيجه در مسيرهاي طولاني و شهرها براي پذيرايي از مسافراني كه بين قرارگاههاي دولت مركزي و مناطق خارج از قلمرو مسافرت ميكردند، ميهمان خانههايي ساخته شد. يونانيان باستان در دو مرحله باعث پيشبرد و توسعه مسافرت و جهانگردي شدند. نخست، با گسترش ضرب سكه كه ديگر مسافران مجبور نبودند به خاطر معاوضه كالاهاي مورد نظر، آن كالاها را به مقصد مورد نظر ببرند. دوم، با گسترش زبان يوناني در سراسر حوزه مديترانه كه باعث شد مسافران بتوانند به راحتي با يكديگر ارتباط برقرار كنند. از آن جايي كه بيشتر شهرها و شهركهاي يونان كنار ساحل قرار داشتند، اصولاً مسافرتها به وسيله خطوط دريايي انجام ميشدند.
در تمدنهاي آسيايي هم تاريخ بلند بالايي از سياحت، تفريح و گردش وجود دارد كه نمونه شناخته شده آن وجود تفريحگاههايي در مناطق خوش آب و هواي چين و ژاپن است. اشراف چيني و ميهمانان در فصل تابستان به مناطق خوش آب و هواي سوژو، همگ ژو و ساير مناطق ديدني ميرفتند و در ويلاها و عمارتهاي كلاه فرنگي خوش ميگذرانيدند. تجارت و مسافرت در قرون وسطي (دوره پنجم تا چهاردهم ميلادي) رونق كمتري داشت به صورتي كه جادههاي تقريبا از بين رفته و شرايط مسافرت بسيار مشكل و حتي خطرناك شد. در سده چهاردهم، مسافرت به قصد زيارت به صورت يك پديده انبوه و سازمان يافته درآمد و شبكه بزرگي از سازمانهاي خيريه به كمك طبقات مختلف اجتماعي ايجاد شد.
از سده چهاردهم تا هفدهم بيشتر مسافرتها با هدف كسب دانش و تجربه آموزي انجام ميشد. در قرن هفدهم حادثه مهم ديگري از جزيره انگلستان آغاز شد و بزودي سراسر اروپا را گرفت، گراندتور تشكيلاتي بود كه در تمامي سال مشغول جمع آوري اطلاعات، در اختيار گرفتن هتلها، شناختن راههاي دسترسي به نواحي ديدني و … و استخدام راهنمايان محلي يا تهيه جزوه هاي اطلاعاتي در داخل انگلستان و سر انجام نام نويسي براي سفرهاي مختلف بود. گراندتور در قرن هيجدهم خود نهادي مستقل بود و مانند يك موسسه نيمه دولتي بين الملي عمل ميكرد. در سال 1803 فتح مصر توسط ناپلئون دنياي جديدي را در مقابل جهانگردان گشود ثروتمندان سراسر جهان، با توصيف آن ميل داشتند كه به آن سوي دنيا روانه شوند. از اين رهگذر يونان در حاشيه اروپا و مصر در حاشيه آسيا و آفريقا به عنوان دو نقطه اصلي جذب جهانگرد، هزاران تن را به خود جذب مي كردند. موسيقيدانان، هنر پيشگان، نقاشان و شاعران از همين راه در صف نخست جهانگردان قرار گرفتند و تبادل فرهنگي عظيمي از اواخر قرن نوزدهم در جهان آغاز گرديد. راهها كوتاهتر شده، سرعتها فزوني گرفته بود. از اين دوران انحصار جهانگردي از دست لردها و ثروتمندان خارج شد(Jafari, 1990).
انگليس براي شكل دادن به خدمات توريستي نخستين جزوه هاي راهنمائي را كه در سال 1836 در لندن چاپ شد منتشر نمود و پس از آن كارد بدكر در سال 1839 دفتر چه راهنمائي براي مسافرت به بلژيك و هلند را به چاپ رساند. در همين زمان يك جريان قوي فرهنگي بين اقوام و ملل مختلف مبادله مي شد، جرياني كه با خود ادبيات قرن نوزدهم و بيستم را مي ساخت. حادثه مهم ديگري كه در صنعت توريسم جهاني اثر گذاشت ايجاد چك مسافرتي بود كه اول بار آمريكائيان به آن دست زدند. از اين زمان در اواخر قرن قرن نوزدهم جهانگردان امريكائي به اروپا سرازير شدند. گرچه اين هجوم با خود گسترش فرهنگ جهانگردي را در پي داشت ولي در حقيقت یورش اصلي آمريكائيان به اروپا و سفرهاي سياحتي اروپائيان، به قصد مهاجرت به امريكا بعد از جنگ جهاني اول شروع شد. با بالا گرفتن رشد ارزش دلار پس از جنگ جهاني دوم نيز يك بار ديگر آمريكائيان با پولهاي پر ارزش خود به اروپا جنگ زده و فقير هجوم بردند و رفته رفته تبليغات توريستي پديدار شد. از آن پس اقيانوس اطلس پايگاه اصلي جهانگردان چه براي مردمان اروپا، آسيا و آفريقا كه به امريكا مي رفتند و چه امريكائياني كه راهي سراسر جهان مي شدند گرديد. قرن بيستم را مي توان قرن توريسم ناميد چرا كه در وهله اول حضور هواپيما هاي سريع و غول پيكر، به جريان جهانگردي سرعت بخشيد و به دنبال آن بسياري از كشور ها به منابع ارزي حاصل از جذب توريست دست يافتند. در اين ميان كشورهائي چون ايتاليا و يونان به جهت قدمت آثار باستاني خود توريست بيشتري جلب مي كنند. ايتاليا به جهت وجود واتيكان و جلب سالي 5/1 ميليون زائر مسيحي نقش اول را دارا گرديد. از سوي ديگر آرامش سوئيس كه با فضاي طبيعي زيبا همراه است حتي در سالهاي شلوغ جنگ جهاني دوم نيز از اين كشور بهشتي براي سياحان بيشتر ثروتمند آفريده است.
از اواسط قرن بيستم با گسترش صنعت هواپيمائي، نقاط ديگري در جهان نيز كوشيدند تا بر جاذبههاي توريستي خود بيافزايند. از آن جمله كشوري چون كنيا در قلب افريقا با جذب سرمايه هاي خارجي، امكان پذيرائي سالانه از 500 هزار نفر سياح، كه بيشتر شكارچي و علاقمند به طبيعت هستند را فراهم آورد كه در پاركهاي حفاظت شده آن ديار به شكار فيل و جانوران وحشي بزرگ مشغولند. در اواسط اين قرن تغيير ديگري كه در بافت جهانگردان ايجاد شده حضور ژاپني ها بود كه هر ساله به نقاط مختلف جهان هجوم مي بردند. ژاپني ها كه پس از جنگ جهاني دوم به سرعت رشد و ترقي كردند هر سال 13 ميليون جهانگرد به نقاط مختلف دنيا مي فرستند و اين در حالي است كه خود نيز 5 ميليون جهانگرد را از نقاط مختلف دنيا پذيرا ميشوند (Jafari, 1981).
از نگاه دیگر در مورد تاریخچه گردشگری در جهان میتوان گفت سرمايه داري در مدرنيته اوليه در پويش سرمايه داري تجاري، نخستين انباشت سرمايه را در سده هفده و هجدهم در اروپا تجربه كرد. اين انباشت همراه با انقلاب راهها در فاصله زماني 1745 تا 1760 و تنزل قيمتهاي حمل و نقل اولين جلوههاي گردشگري مدرن را در چارچوب سفرهاي آموزشي در اروپا شكل داد. در اين ميان گردشگري در رابطه مستقيم با توانمندي مالي در چارچوب تورهاي خاصي شكل ميگرفت كه به سفرهاي آموزشي (G.T) معرف بودند. سفرهاي آموزشي اولين جلوههاي گردشگري مدرن را در اروپا شكل داد. بيشتر اعضاي اين سفرهاي آموزشي براي كسب دانش و تجربههاي جديد به مسافرت ميرفتند. معمولا اين افراد از طبقات بالاي اجتماع بودند كه براي كسب دانش و فرهنگ مسافرت ميكردند. اصولا پسران خانوادههاي مرفه براي ديدن آثار باستاني، مطالعه و نيز فراگيري علوم معماري و تاريخ به كشور خاصي اعزام ميشدند. سفرهاي آموزشي يك راهنماي سفر داشت كه در سال 1778 ميلادي توسط توماس نوگنت تهيه شد و پرفروش ترين كتاب معرفي گرديد (وان گي، 1382: 29).
اما در مدرنيته عليا پايه و اساس گردشگري دسته جمعي امروزي به وجود آمد. در اين دوره تغييرات اقتصادي و اجتماعي عميقي به وجود آمد كه از آن جمله مهاجرت كارگران كشاورز از مناطق روستايي و روي آوردن آنها به شهرنشيني بود. انقلاب صنعتي قدرت بخار را كه در قطارها و كشتي ها مورد استفاده قرار ميگرفت، معرفي كرد. تغييرات اجتماعي، موجب تغيير مشاغل و گسترش طبقه مياني اجتماع گرديد و اين طبقه توان بيشتري يافت تا بيشتر به تفريح و مسافرت برود، در نتيجه افزايش تقاضا براي مسافرت باعث شد كه مسافرتهاي تخصصي طبقه مرفه تورهاي آموزشي شكل تازهاي به خود بگيرد.
انقلاب صنعتي با پيش زمينههاي فراهم آمده از انباشت سرمايه و دانش از نيمه دوم قرن هيجدهم در انگلستان آغاز گرديد كه روند رو به شتاب آن از سال 1780 سرعت زيادي يافت و اثرات بسياري بر جاي نهاد( پالمر، 1357، 4). نوآوريهاي تكنولوژيكي در روندي از انقلاب صنعتي در مدرنيته عليا نقش با اهميتي را در همه گير شدن جريان گردشگري ايفا نمود. مهمترين اين نوآوري ها، تكنولوژي راه آهن بود. هرچند نبايد نقش كشتي هاي بخار را نيز در اين امر ناديده گرفت. بعد از اختراع ماشين بخار به وسيله جيمز وات در سال 1769 از اين ماشين در فناوري هاي مختلفي استفاده گرديد.
روند توسعه گردشگري در چارچوب اقتصاد سرمايه داري با افزايش نوآوريهاي تكنولوژيكي و مديريتي همراه با سير تحول اجتماعي ناشي از آنها، در ميل به مصرف اوقات فراغت بيشتر در مدرنيته متاخر ابعاد ديگري به خود گرفت. توليد انبوه كه در اين دوره در چارچوب فورديسم شكل گرفت، نشان از يك روند دگرگون كننده داشت. اين شيوه، توليد انبوه كالا به يك هنجار بدل شد و توليد استاندارد شده، توليد محصول با استفاده از فرآيندهاي گروهي(سيستم خط توليد انبوه)، توليد به مقدار بسيار زياد و بهره گيري از الگوي يكسان (يخچال، لباسشويي، تلويزيون و غيره ) در عرصه هايي مانند مهندسي، كالاهاي الكترونيكي و اتومبيل يك مشخصه بارز به حساب مي آمد. كارخانجات توليدي به طور معمول در مقياس هاي بزرگ اندازه ايجاد شد. در بالاترين سطح كارخانه فورد در ديترويت چهل هزار كارگر را در يك مجموعه عظيم گرد آورده بود و از آنجا كه توليد انبوه كم هزينه، به اقتصادهايي با مقياس كلان نياز داشت، دارا بودن صدها يا هزاران كارگر امري عادي بود. تسري توليد انبوه به تمامي سطوح اقتصادي سرمايه داري، گردشگري را نيز در برگرفت. گردشگري در اين ميان با كسب ويژگي هاي سرمايه داري در چرخه توليد مصرف، نه به عنوان سفري براي تجربه گردشگري، كه خود كار محسوب گرديد. اين خود به شكل گيري گردشگري انبوه فرصت داد كه در آن گردشگري به عنوان محصولي بسته بندي شده و استاندارد به عنوان دو هفته تعطيلات در سال و در كنار دريا ارائه گردد(Meethan, 2001). بطور كلي گردشگري انبوه نشان دهنده مصرف چشمگير اوقات فراغت در مكان هاي استاندارد شده بود كه با افزايش بهره بري از فضاهاي گردشگري، بخصوص در سواحل، حداكثر باز خور منفي را ايجاد مي نمود (پاپلي يزدي و سقايي، 1381، 40).
ب- تاریخچه توريسم در ايران
كشور ايران با بهره گيري از سوابق تاريخي و فرهنگي و ويژگيهاي طبيعي و معيشتي خود توان جهانگردي قابل توجهي را داراست، آثار تاريخي بازمانده از دوره هاي استقرار انسان در فلات ايران به موازات چشم اندزهاي طبيعي متنوع ساحلي، كوهستاني، جنگلی، بياباني و كويري در آميزش و تركيبي هماهنگ با بناهاي تاريخي و ميراثهاي مذهبي فرهنگي متنوع مجموعه اي از انگيزه هاي گوناگون را براي ديدار از ايران فراهم مي سازد. كشور ايران بواسطه تمدن و تاريخ درخشاني كه داشته و نيز به سبب آب و هواي مطبوع و متنوع خود همواره حس كنجكاوي مردم جهان را براي ديدار از اين سرزمين كهن برانگيخته است و از زمان باستان تا كنون سياحان به اين كشور مسافرت مي نموده اند. سياحان و جهانگردان كه از ايران ديدن مي كردند اغلب سفرنامه هاي پر ارزش از خود باقي مي گذارند، سفر نامه هائي كه سياحان خارجي در مورد كشوري چون ايران مي نويسند، در حقيقت به منزله آئينه تمام نمائي از صحنه هاي مختلف زندگي اجتماعي آن كشور است (سیدین، 1349).
جهانگردي در ايران قبل از اسلام
در ايران قبل از اسلام و قبل از حكومت آريائیها و پيش از تدوين تاريخ، نيز مسافر و جهانگردي داراي حقوق و امتيار بوده است كه در حكومتهاي مختلف و در تشكلهاي مدني هر دوره، حدود و ميزان آن يكسان و مشابه نبوده است بلكه با توجه به انگيزه و هدف مسافر يا جهانگرد حقوق و حدود آن، تعيين و اجرا ميشد. در زمان حكومت ايلاميها كه كشور ايران به صورت فدرال اداره ميشد سير و سفر معمول بوده و مسافرين نيز از امكانات موجود استفاده ميكردند، اگر چه به سبب فقدان تاريخ و يا روايات مكتوب به چگونگي آن حقوق، دقيقا نميتوان وقوف يافت ولي آنچه مسلم است اين است كه سير و سفر در آن دوران متداول بوده است و مسافرين اعم از ايرانگردان و جهانگردان از طريق و شوارع و تاسيسات و امكانات سرويس دهي مسافرين استفاده نمودهاند.
الف) دوران مادها و هخامنشيان
از دوران مادها اطلاع صحيح و مستندي كه نمايانگر سير و سفر و يا وجود تاسيسات و بناهاي مورد استفادة جهانگردي باشد در دست نيست، و در منابع و كتابهاي موجود، نيز در اين زمينه اخبار و اعلامي نشده است. اما از دوران هخامنشي و پادشاهان اين دوران مدارك و مستنداتي موجود است كه انكار ناپذير مي باشد و در آن مستندات از طرق و شوارع و ابنيه، احداث شده و قابل استفاده مسافرين اسم برده شده است. پس از فتح ايران، بوسيلة اسكندر مقدوني و دگرگوني تمدن و فرهنگ كهن ايراني و رواج فرهنگ و تمدن يوناني (هلنيسم)[1]، جهانگردي خصوصاً سير و سفر جهانگردان يوناني به ايران، تحرك بيشتري يافت و با ساخت شهرها و قصبات متعدد، سياحاني با اهداف بازرگاني و تجاري به ايران آمده و از شهرهاي تازه ساخت و امكانات جديد استفاده كردهاند. در زمان سلوكيان و جانشيان اسكندر كه به توسعة راهها و عريض كردن و نگهداري آنها، توجّه ويژه داشتند، تردّد كاروانها مبادلة كالا در طول سال و در نقاط مختلف ايران، معمول و رايج بوده و سيّاحان تجاري و بازرگاني، از آن امكانات بهره ميبردند.
ب) دوران اشكانيان:
در دورن اشكاني كه در سرزمين پارت حكومت داشتند، راههاي مهّمي احداث شده و جادّة ابريشم كه مهمترين شاهراه بازرگاني دنياي قديم بوده، و از كشور چين شروع و از افلات ايران به درياي مديترانه منتهي مي شد، مورد استفاده جهانگردان تجاري آن زمان بوده است؛ از مسافرين دورة اشكاني در زمان حكومت مهرداد دوم (اشك نهم)، جانك نين فرستادة چين استت كه به ايران سفر كرده است(محقق داماد). اشكانيان مانند هخامنشيان در منازل بين راه اسبان يدكي داشتند تا با استفاده از آنها در كار حمل و نقل تسريع شود، در آن دوران به منظور فراهم آوردن تسهيلات سفر و آگاه ساختن مسافران، از امكانات رفاهي مسيرهايي كه در آن سفر مي كردند، بروشورها و نقشه هاي راهنماي كاروانيان در اختيار آنان گذاشته مي شد.
ج ) دوران ساسانيان :
در زمان ساسانيان نيز همانند دوران هخامنشيان، به مساله جهانگردي و سير و سفر توجّه مي شد و در آن زمان علاوه بر احداث جادهّ ها، نظير جادة 250 كيلومتري فيروزآباد به خليج فارس، كه به طرف بندرطاهري امتداد مي يافت، كاروانسراهاي متعددي، با معماري زمان اشكاني و ساساني ساخته شد كه مورد استفادة مسافرين بوده است. در اين دوره، دولت نه تنها به امنيت راههاي كاروان رو و وسايل حمل و نقل و ايستگاهها و كاروانسراها و ساير احتياجات توجّه داشت بلكه از عمّال خود براي نظارت در كارهاي تجاري و اقتصادي به مناطق سرحدّي و بنادر مي فرستادند. از دوران پيش از اسلام نوشته هايي در دست است كه خبر از سفر بعضي از يونانيان و روميان به ايران مي دهد. عده اي از اينان چون هردوت و گزنفون نوشته هايي هم راجع به تاريخ و اوضاع و احوال ايران آن روز برجاي گذاشته اند.
جهانگردی در ایران پس از اسلام (دوران اسلامي)
نخستين كسي كه از مغرب زمين به ايران سفر كرد و شرح مسافرت خود را در سفرنامهاي به رشتة تحرير درآورد «بنيامين تودلاي» اسپانيايي است. همچنین ناصر خسرو قبادياني شاعر نامدار قرن چهارم هجري كه از سيّاحان مشهور دوران اسلامي است پس از هفت سال سير و سفر به تمامي نقاط ايران در سفرنامة خود از تعداد رباطهايي اسم برده كه يا در طول سفر خود در آنها اقامت نموده و يا اين كه با ديدن آنها به توصيف امكانات و تسهيلات اقامتي موجود در آن رباطها پرداخته است.
در دوران حكومت مغولها، سيّاح دوستي و مسافر پروري در سراسر كشورهاي اسلامي، شعار امرا و بزرگان بود و سيّاحان و مسافران وسيلة تبليغاتي مهمّي بودند، كه ميتوانستند خبر احسان و كرم ارباب قدرت را از شهري به شهري برند و نام آوازة آنان را در اكناف عالم بپراكنند. سيّاح دوستي، آنچنان در همه جا مرسوم و متداول بود كه مردي گمنام و ناآشنا چون ابن بطوطه با دست خالي از طنجه مراكش به راه افتاد و طي 30 سال در نهايت عزّت و احترام تا اقصي نقاط چين مسافرت نمود.
جوزافا باربارو و آمروزيو كنتاريني كه از سفراي دولت و نيز در دوران حكومت آق قويونلوها مي باشند؛ و با آنكه آنها خصوصاً (باربارو) سالهاي طولاني در ايران اقامت داشته و شهرهاي مهم آن زمان نظير اصفهان، كاشان، يزد، شيراز و هرمز و لار و قم و تبريز را ديده است و از جادّه هاي متعدّدي عبور كرده و قنوات داير را مشاهده نموده و پس از بازگشت به اروپا سفرنامه نيز نوشته است. ولي مشاهدات و نوشته هاي او خالي از برداشته هاي مربوط به حقوق و امتيازات جهانگردان است.
دوران صفويه (حكومت شاه عباس)
كنستانتين لاسكاري سيّاح ونيزي، لود ويكوري، ارتماي ايتايايي و لوئيچي رانچينوتو ونيزي از سياحان غربي زمان صفويه مي باشند و جان كين سون، سفير انگليسي است كه از سوي اليزابت ملكة انگليس به حضور شاه طهماسب صفوي رسيد و همچنين دالساندري ونيزي سياح ديگري است كه در زمان شاه طهماسب به ايران سفر كرد. سيّاحان دورة شاه عباس نيز به علت وجود امنيت عمومي و ثبات سياسي در كشور، متعدد و بيش از زمان شاهان ديگر صفويه بوده اند. آنتوني شرلي[2] و رابرت شرلي[3] از مشهورترين سيّاحان زمان حكومت شاه عباس اول مي باشند. اين برادران در سفرنامة خود از رفتار ايرانيان با خارجيان چنين نقل كرده اند: بايد دانست كه مملكت ايران براي سكناي اهل خارجه به مراتب بهتر از عثماني است زيرا كه پادشاه ايران از حين جلوس خود حكومت و مملكت خود را به طوري مطيع و امن كرده است كه شخص، مي تواند در تمام مملكت مسافرت كند، بدون اينكه حربه يا اسلحه اي با خود داشته باشد، اهالي خيلي مودّب و نسبت به خارجيان مهربان هستند. دلاواله ايتاليايي از مشاهير سياحاني است كه در زمان شاه عباس اول به ايران سفر كرده و بهترين سفرنامه را در پيرامون مشاهدات خود، خصوصا از زيبايي هاي طبيعت و از معماريهاي ارزشمند قصر سلطنتي و چهار باغ و خيابانهاي بزرگ و خانههاي بزرگ كوچك و آب نماي چهار باغ كه به نظر او بسيار جالب و اعجاب انگيز ميباشد و از جاده ها و كاروانسراهاي متعدد و شهرهاي مختلف بويژه از شهرهاي مازندران و كاخهاي سلطنتي و از آداب و روسم مردم ايران نوشته است. از مهمترين ويژگيهاي زمان حكومت شاه عباس اول كه باعث رواج سير و سفر و جلب سياحان بسيار زياد گرديد، علاقة شخص او به اعزام فرستادگاني نزد سلاطين كشورهاي مسيحي، به منظور رونق امور تجاري و صنعتي در كشور و پذيرش سفرايي از آن كشورها و جلب سياحان مختلف براي انتقال علم و تكنولوژي ميباشد در زمان حكومت شاه عباس اول جهانگردان به ندرت گرفتار ناامني و ملول بيثباتي كشور شده و همواره مصون از خشونت و تعرضات بوده و جانشان ايمن و مالشان محفوظ بوده است.
ژان باتيسيت تاورنيه[4] از بزرگترين سياحان قرن هفدهم ميلادي است كه در زمان حكومت شاه صفي و شاه عباس، شش بار به ايران مسافرت كرده و آنگونه كه گفته مي شود او كسي است كه ايران مسافرت كرده و آنگونه كه گفته مي شود او كسي است كه ايران را بهتر از ايرانيان همزمان خود شناخته است، مشاهدات او كه در سفرنامة معروفش سفرنامه تاورنيه منعكس است از مطمئن ترين مستندات و صادق ترين روايات تاريخي است زيرا با نظري دقيق به همة امور نگريسته و با صراحت و صداقت بدون اغراق آنچه را كه ديده به زبان و قلم آورده است. همچنین ژان شاردن[5] فرانسوي از سياحان مشهور ديگر زمان صفويه است، كه مفصل ترين و ارزشمندترين سفرنامه ها دربارة ايران را در 10 جلد نوشته است. ژان شاردن فرانسوي اوضاع حكومت شاه عباس دوم و مخصوصا دورة حكومت شاه سليمان صفوي را به دقت تصوير كرده و نوشته هاي او بدون اغراق به دور از هرگونه تعصب و با داوري هاي بسيار صائب و به حق است و به همين علت او را معرف تمدن و فرهنگ دورة صفويه نزد ملل غرب مي دانند، سفرنامة او را دايره المعارف تمدن ايران مي شناسند. شاردن در سياحت نامه خود در زمينة وجود امنيت، سهولت جهانگردي در ايران اين گونه مي نويسد:
در تمام جهان، كشوري مانند ايران براي سياحت و جهانگردي وجود ندارد، از لحاظ قلت خطرات و از لحاظ امنيت طرق، كه مواظبت دقيقي در اين مورد به عمل مي آيد و خواه از جهت كمي مخارج كه معلول كثرت تعداد عمارات عمومي مخصوص مسافرين در سرتاسر امپراتوري در بلاد و بيابان است در اين عمارات به رايگان سكونت مي كنند، بعلاوه در نقاط صعب العبور، پل ها و جاده هاي مسطحي (شوسه) وجود دارد، كه براي كاروانها و كلية كساني كه براي كسب نفع در حركتند تعبيه شده است.
بعد از حكومت صفويه كه عصر طلايي ايران آن زمان ناميده شد، و شكست سلطان حسين صفوي از محمود افغان، سير و سفر در ايران از رونق افتاد ولي در زمان نادرشاه تلاش براي بهبود امور سياحتي و توسعة آن حتي با تعمير و تعويض راهها و احداث جاده هاي جديد صورت گرفت. معروفترين فردي كه در اين دوره به ايران مسافرت كرد ويليام فرانكلين افسر ارشد سپاه بنگال مي باشد كه در فاصلة سالهاي 1787 – 1786 ميلادي به ايران سفر كرد.
گر چه شاعراني چون سعدي، ناصر خسرو از سفرهاي خود يادگارهايي يه عنوان شاهكارهاي ادبي بجا نهادهاند ولي در حقيقت مي توان گفت كه سفرهاي امروزي از دوران سلطنت ناصرالدين شاه آغاز شد. پيش از آن، معدود كسانيكه قصد سير و سياحت داشتند. معمولا با قافله هاي تجارتي همراه مي شدند، و سفري كه قطعا با خطرات بسيار همراه بود را آغاز مي كردند. بطوريكه بعد از قتل ناصر الدين شاه و آغاز نهضت مشروطيت، گروهي در حدود 20 تن جوان تحصيلكرده فرنگ و معمولا فراماسون بودند كه در هيات مشروطه خواه نهضت را به راه تقليد از قواعد انقلاب كبير فرانسه كشاندند و پس از پيروزي نهضت نيز همين گروه در هيات وزير و وكيل كوشيدند، قوانين دموكراسيهاي فرنگستان را حاكم كنند و تا اندازه اي هم موفق شدند. اوج سير و سياحت و ميل به جهانگردي در دوران مشروطيت صورت گرفت. درهاي فرنگستان به روي ايرانيان باز شد و با حاكم شدن كسانيكه از آبشخور فرهنگ فرهنگستان سيراب شده بودند امكان سفر فرنگيان به ايران نيز بيشتر شد(مجله سیاسی اقتصادی، 1365). در دوران رضا شاه، با اعزام دانشجويان ايراني به فرنگستان و گسترده شدن ارتباطات سياسي و تجاري، ايجاد هتل هائي به سبك اروپائي در نقاط مختلف كشور ايران رفت كه يكي از نقاط جذب جهانگردي شود. تا زمان نهضت ملي كردن نفت و پس از كودتا و با دگرگون شدن تمام مسائل، قرار گرفتن ايران در حلقه ياران امريكا مستلزم گسترش ارتباطات فرهنگي بود. پس درها باز شد سرمايه گذاري براي ايجاد هتلهاي زنجيره اي هيلتون، شرايتون، هايت و … تسهيل و تشويق شد. دولت با تاسيس نهادي به عنوان جلب سياحان كوشيد تا از راه جلب جهانگرد يا توريسم نيز در آمدي كسب كند. بنابر اين كشور ايران از قديم الايام همواره مورد توجه سياحان جهان و شناختن تمدن باستاني و فرهنگ كهن اين سرزمين محل علاقه ديرين آنها بود. جهانگرداني كه طي ساليان متمادي به ايران آمده اند به شدت تحت تاثير اخلاق و خصوصيات مردم ايران واقع شدند (ورجاوند، 1351). از آنچه گذشت اينطور استناد مي شود كه كشور ايران از قديم الايام همواره مورد توجه جهانگردان بوده است و كساني كه در طي ساليان متمادي براي شناخت تمدن و فرهنگ كهن سرزمين ما به ايران آمدهاند به شدت مسحور و مفتون هنر و اخلاق و خصوصيات مردم ايران شده و بررسيهاي فراواني در اين خصوص بعمل آوردهاند. در قرن نوزدهم ميلادي و مقارن دولت حكومت قاجاريه، سياحت و جهانگردي در ايران بر خلاف زمان افشاريه و زنديه رونق پيشين خود را بازيافته و همانند عصر صفويه تعداد زيادي جهانگرد مخصوصاً از كشورهاي اروپايي با انگيزهها و اهداف مختلف به ايران سفر كردهاند. به هر حال از قرن نوزدهم به بعد است كه جهانگردي بصورت امري منظم و دسته جمعي و ضروري در ميآيد و چنان وسعتي كه خود ميگيرد كه كم و بيش ضرورت توجه به آن در همه جا احساس ميشود. اين امر از آن جهت مورد توجه قرار ميگيرد كه جهانگرد با خود رونق و ثروت به ارمغان ميآورد.
تا حدود هفتاد سال قبل دو يا سه محل به نام هتل در شهر تهران وجود داشت كه از آن جمله هتل مدرن در خيابان فردوسي، گراند هتل و چند كلوپ در لاله زار را ميتوان نام برد. جهت تنظیم امور جهانگردی و فعالیتهای جهانگردی و ایجاد تسهیلات سیر و سفر در سال ۱۳۱۴ شمسی برای نخستین بار اداره ای بنام اداره امور جهانگردي (Tourism affains office) در وزارت كشور تشكيل شد كه فعاليتهاي گوناگوني در زمينه جهانگردي و ايجاد تسهيلات مربوط به اين امر مهم را انجام ميداد ( شفقی، 1353). کار این اداره در ابتدا چاپ نشریات و کتابچه های کوچک جهت راهنمایی مسافران و معرفی اوضاع ایران از نظر جغرافیایی- سیاسی- اجتماعی بود. در سال 1320 ه. ش شوراي عالي جهانگردي(Supreme Tourism Council ( بجاي اداره امور جهانگردي تاسيس شد. این شورا هفتهای یکبار در وزارت کشور که امور اداری آن را اداره سیاسی وزارتخانه بر عهده داشت تشکیل جلسه میداد ( نوری، 1376). اين تشكيلات 22 سال دوام يافت و در فروردين 1342 ه.ش تصويب نامه تاسيس سازمان جاب سياحان به امضاء هيات وزيران رسيد و سازمان مزبور از همان تاريخ رسما شروع به كار كرد.
آخرين تغييري كه در تشكيلات جهانگردي در رژيم پيشين صورت گرفت ادغام سازمان جلب سياحان در وزارت اطلاعات بود كه در سال 1353 ه.ش به انجام رسيد و بر اساس آن وزارت اطلاعات جهانگردي كشور را كنترل خود گرفت. با پيروزي انقلاب اسلامي و دگرگون شدن چهار چوب اداري كشور، ابتدا وزارت ارشاد ملي سپس وزارت ارشاد اسلامي و در آخرين تغييرات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي(The Ministry of Culfur&Islamic Guldance ) متولي مديريت توريسم كشور شد كه اين مسئوليت از طريق معاونت سياحتي و زيارتي اين وزارتخانه اعمال مي شود. در سال 1359 دفتر ايرانگردي و جهانگردي وابسته به معاونت سياحتي و زيارتي به منظور برنامهريزي توريسم، آموزش دست اندر كاران توريسم، درجه بندي، نظارت و نرخ گذاري، تاسيسات توريستي برقراري ارتباط بين الملي با نهادها و ارگانهاي جهانگردي خارجي و شركت در سمينارها، نمايشگاهها، و مجامع بين الملي جهانگردي تاسيس شد كه در حال حاضر با گسترش سطح فعاليتهاي جهانگردي كشور توجه عميق به اين صنعت عظيم تشكيلات معاونت سياحتي و زيارتي شامل 5 واحد ذيل است:
1- اداره كل نظارت بر خدمات سياحتي
2- مركز تحقيقات و مطالعات ايرانگردي و جهانگردي
3- مركز آموزش خدمات جهانگردي
4- دفتر برنامه ريزي و امور فني
5- مركز امور فرهنگي ايرانيان خارج از كشور.
در آبان ماه 1358 طبق مصوبه شوراي انقلاب چهار شركت بجا مانده از قبل با عناوين شركت سهامي تاسيسات جهانگردي، شركت سهامي گشتهاي ايران، شركت سهامي مركز خانههاي ايران و شركت سهامي مراكز جهانگردي براي ورزشهاي زمستاني در يكديگر ادغام شده و تحت عنوان سازمان مراكز ايرانگردي اداره و بهره برداري از 144 واحد پذيرائي موجود را به عهده گرفت. با پايان يافتن جنگ تحميلي و آرامش نسبي منطقه، دولت جمهوري اسلامي با فراهم آوردن شرايط مناسب تلاش بي وقفهاي را جهت راه اندازي و رشد و گسترش توريسم كشور معمول داشته است. در اين راستا معاونت سياحتي و زيارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان مرجع مديرت توريسم كشور، با تمامي توان خود سعي كرده است تا توريسم ايران جايگاه واقعي خود را جهت پر جنب و جوش امروز پيدا كند.
تصويب طرح قانوني توسعه جهانگردي توسعه جهانگردي و ايرانگردي در مجلس شوراي اسلامي گام بلندي در جهت رشد و توسعه صنعت توريسم كشور است. در لايحه برنامه پنج ساله توسعه اقتصادي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران 1371- 1368 سياحتهاي كلي بخش جهانگردي در نظر گرفته شده است.
4- اجراي برنامههاي فرهنگي و هنري براي ايرانيان خارج از كشور، از چهار مورد در سال پايه به 21 مورد در سال پاياني برنامه افزايش خواهد يافت.
5- چاپ كارت پستال، تهيه و توزيع نوار صوتي، كتاب، مجله، بروشور و تقويم از 355000 نسخه در سال پايه به 15265000 نسخه در سال هدف خواهد رسيد.
استراتژي جمهوري اسلامي ايران در قبال صنعت جهانگردي يا توريسم:
- اولويت دادن به اصل خود كفائي در صنعت جهانگردي از طريق تشويق، ترغيب و اتخاذ تسهيلات لازم براي بخش خصوصي جهت سرمايه گذاري در اين زمينه.
- گسترش مبادلات و همكاريهاي بين الملي و تقويت همبستگي ميان مسلمانان جهان به منظور زمينه سازي براي صدور انقلاب و توسعه تفاهم بين الملي و انتقال نكات مثبت و سازنده ساير فرهنگها به مردم.
- استفاده از هنرهاي سنتي و صنايع داخلي هنگام بناي تاسيسات و واحدهاي اقامتي به منظور جلوگيري از ورود مظاهر فرهنگ غير ايراني.
توريسم به عنوان يك صنعت در كشور جمهوري اسلامي ايران:
بررسيها نشان ميدهد كه امروزه در جهان توريسم به عنوان يك صنعت كه از لحاظ اقتصادي باعث افزايش درآمد سرانه هر كشور ميشود شناخته شده است. كارشناسان بر اين اعتقادند كه اگر به مقوله توريسم در ايران به عنوان يك عامل مهم اقتصادي توجه شود در آمدهایي كه از طريق صنعت توريسم ميتواند بدست بيايد حتي بسيار بيشتر از درآمد نفت خواهد بود.
كشور ما از لحاظ جاذبه هاي توريستي يكي از 10 كشور بزرگ جهان محسوب ميشود. مملكت ما داراي يك ميليون و 648 هزار كيلومتر مربع مساحت است با آب و هواي متنوع و گوناگون ما از تاريخ و فرهنگي بسيار كهن برخوردار هستيم و هر نقطه از اين كشور داراي جاذبه هاي توريستي بسيار است.
با كمي صرف وقت، برنامه ريزي و در نظر گرفتن امكانات و با روشن ساختن مسائل فرهنگي اعتقادي ما براي جهانگردي مي توان در آمدهاي ارزي بسياري را همه ساله از اين صنعت توريسم بدست آورد.
در سال جاري ميلادي درآمد بيش از 10 كشور جهان از توريسم از مرز 10 ميليارد دلار گذشته است. بطوري كه كشور فرانسه 35 ميليارد دلار از طريق توريسم در سال جاري ميلادي در آمد داشته است. همين طور اسپانيا 30 ميليارد دلار از اين طريق در آمد بدست آورده است و ايتاليا و انگلستان به ترتيب 25 ميليارد دلار و 20 ميليارد دلار در اين مورد كسب كردهاند. اين در حالي است كه هيچ كدام از اين كشورها ميراث هاي مذهبي، تاريخي، فرهنگي كشور ما را ندارند و اساسا از اين لحاظ با مملكت ما قابل مقايسه نيستند.
گردشگر به کسی گفته میشود که به کشوری غير از محل زندگی خود برای مدتی از ٢٤ ساعت و کمتر از يکسال سفر کند و قصد او از سفر، تفريح، استراحت، ورزش، ديدار اقوام و دوستان و … باشد. مسافر کلمه مورد استفاده برای فرد در سفر است. سفر بیشتر از اینکه فعل باشد اسم است و برای حرکت از یک مکان به مکان دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. مسافر برای مقصد خود و مکانهای جذاب پیش روی خود مانند توریست برنامهریزی نمیکند. او بلیتی با تاریخ ورود و خروج تعیین شده ندارد. مسافران از جاذبههای توریستی و نشانههای تاریخی بازدید میکنند، اما آنها فقط از این مکانها عبور میکنند در حالیکه توریستها برای جزئیات سفر خود برنامهریزی میکنند و اغلب همراه یک تور با راهنما به قصد صرفهجویی در زمان و دیدن همه چیزهای مهم محل، به سفر میروند.
لغت توریسم از دو بخش «تور» و «ایسم» تشکیل شده است. «تور» به معنای سفر یا گردش است به معنای دور زدن، رفت و برگشت بین مبدأ و مقصد و چرخش دارد که از یونانی به اسپانیا، فرانسه و در نهایت به انگلیس راه یافته است. «ایسم» به معنی اندیشه یا مکتب تشکیل شده است. پس میتوان کلمه «توریسم» را مکتبی دانست که پایه و اساس آن سفر است. از منظر اندیشمندان این حوزه، دو دیدگاه کلی برای گردشگری وجود دارد؛ از دیدگاه کسانی که به صورت زنجیرهی درآمدی به آن نگاه میکنند، صنعت است. و از دیدگاه کسانی که به صورت اجتماعی و از جنبههای علمی و علوم انسانی نگاه میکنند، فعالیت تلقی میشود. جفرسون و لیکوریش گردشگری را حرکت مردم و فشار تقاضا در این زمینه تعریف کردهاند و آن را به عنوان صنعت قبول ندارند. اسمیت نیز اظهار داشته است که بهتر است گردشگری را به عنوان مجموعهای از چندین صنعت مرتبط در نظر بگیریم. جنکیمگز اظهار میدارد که از دیدگاه فنی، چند بُعدی بودن صنعت جهانگردی، تعریف آن را در قالب یک صنعت غیرممکن ساخته است چرا که شرایط اصلی تولید با شاخصهای عملیاتی آن تعریف نشده است و بدون دخالت عوامل اجتماعی، فرهنگی و محیطی، بُعد اقتصادی در صنعت گردشگری نمایان نمیشود. برخی دیگر نیز توریسم یا گردشگری را صنعت بدون دود نام نهادهاند. با این حال شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد، مصرفکنندگان هنوز هم گردشگری را نوعی صنعت به شمار میآورند. طبق نظریه میل و موریسون توریسم به مجموعه فعالیتی اطلاق میشود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق میافتد. این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامه ریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و حتی یادآوری خاطرات آن نیز می شود. همچنین فعالیتهایی را که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام میدهد نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان میزبان و میهمان را نیز در بر میگیرد. به طور کلی میتوان هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق میافتدگردشگری تلقی کرد. این تعریف جامع میل و موریسون از جهانگردی شامل چهار مرحله از رفتار مصرف کننده است که گاه با یکدیگر همپوشانی دارند (احمدی، 1392).
- فعالیت های قبل از سفر نظیر کسب اطلاعات، پرس و جو از اقوام و دوستان، نگهداری جا یا برنامه ریزی برای یک بازدید روزانه و آماده شدن برای سفر.
- انجام سفر از مبدا به مقصد و برعکس که احتمالا شامل توقف شبانه در مسیر نیز می شود
- فعالیتهایی که در مقصد انجام می شود که ممکن است به صورت یکنواخت و معین و بسیار متنوع باشد.
- فعالیت هایی که بعد از سفر انجام می پذیرد از قیبل چاپ عکس، گفتگو و بحث درباره ی تجارب سفر.
گردشگری را از بعد تقاضا میتوان به سه نوع تقسیم کرد:
- گردشگری داخلی: سفر ساکنان یک کشور در کشور خودشان.
- گردشگری درون مرزی: مسافران غیر ساکن که وارد مرز کشور دیگری می شوند.
- گردشگری برون مرزی: ساکنان یک کشور که به قصد سفر از مرزهای خود خارج می شوند (بهیانفر، 1390).
سازمان گردشگری جهانی پیش بینی میکند که گردشگری بینالمللی با نرخ رشد 4% به کار خود ادامه دهد و اروپا تا سال ۲۰۲۰ همچنان جزء پرجاذبهترین مناطق گردشگری جهان خواهد ماند ولی سهم این قاره از ۶۰ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۴۶ درصد کاهش خواهد یافت. این در حالی است که روند مسافرتهای دور اندکی بیشتر از مسافرتهای داخلی خواهد بود و از ۱۸ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۲۴ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش خواهد یافت. از زمانی که تجارت الکترونیکی در اینترنت رونق گرفته، محصولات گردشگری از جمله پر معاملهترین اقلام مورد تجارت بودهاند. این محصولات یا سرویسها با نرخ مناسب در شبکه عرضه میشوند. عرضه کنندگان خدمات گردشگری (سفرها، هتلها، خطوط هواپیمایی و غیره) فروش اینترنتی را در دستور کار خود قرار دادهاند و بدین ترتیب تا حد زیادی دست واسطهها کوتاه شدهاست. انتظار میرود در زمینه سفرهای فضایی طی ربع اول قرن بیست و یکم پیشرفت چشمگیری حاصل شود اگر چه در مقایسه با مراکز سنتی، آمار گردشگران این بخش قابل توجه نخواهد بود مگر این که تکنولوژیهایی چون سیستمهای حمل به فضا پیشرفت کنند و ارزان تمام شوند. پیشرفتهای تکنولوژیکی میتواند هتلهای فضایی را ممکن نمایند و مثلاً هواپیماهای خورشیدی یا فضاپیماهای بزرگ را عرضه کنند. هتلهای زیر آبی مثل هیدروپلیس هم که انتظار میرود در سال ۲۰۰۶ در دبی ساخته شود به این مجموعه اضافه خواهند شد. در اقیانوس نیز گردشگران مورد استقبال کشتیهای گشتی بسیار بزرگ و بینظیر و شاید هم شهرهای شناور قرار خواهند گرفت. برخی آیندهگراها انتظار دارند هتلهای سیار و پایهداری ساخته شوند که بتوانند به طور موقت در هر جای کره زمین نصب شوند و هر جا که ساخت هتلها از نظر سیاسی اقتصادی یا بنا به ملاحظات زیست محیطی قابل قبول نباشد از آنها استفاده کنند (بلادیس، 1390).
بدون شك امروزه صنعت توريسم به عنوان مهمترين صنعت جهان، رشد سريعي در توسعه اقتصادي جهان داشته كه در نتيجه افزايش نرخ رشد سالانه در توليد ناخالص ملي در سطح جهان، صادرات، تجارت جهاني و خدمات، سهم گردشگران بينالمللي در فعاليت اقتصادي جهان نيز به طور مداوم بالا رفته است. يكي از اثرات مهم اقتصادي اين رشد سريع اشتغالزايي ميباشد كه در توسعه و گسترش فرصتهاي شغلي براي اقشار مختلف جامعه مؤثر بوده است. بر اساس دادههاي سازمان جهاني جهانگردي در سال 2003، بيش از 694 ميليون نفر گردشگر بينالمللي در سطح جهاني به گردشگري پرداخته و بيش از 600 ميليارد دلار درآمد ايجاد كردهاند كه پيشبيني ميشود اين رقم تا سال 2010 به دو برابر برسد.
طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهاني گردشگري تا سال 2020 ميلادي تعداد گردشگران در سرتاسر دنيا به رقمي حدود 6/1 ميليارد نفر خواهد رسيد. اين امر نشان دهنده گسترش روز افزون صنعت گردشگري است. به طوري که هم اکنون صنعت گردشگري پس از صنعت نفت و خودروسازي سومين صنعت بزرگ دنيا به حساب ميآيد و پيش بيني مي شود تا سال 2010 ميلادي با پشت سر گذاشتن اين دو به بزرگترين صنعت دنيا بدل گردد. اما اگر به وب سايت سازمان جهاني گردشگري مراجعه کنيم با ارقام جالبي مواجه خواهيم شد. درآمد صنعت گردشگري در دنيا در سال 2005 ميلادي، رقمي معادل 682/7 ميليارد دلار و تعداد گردشگران نيز در همين سال رقمي حدود 806/8 ميليون نفر اعلام شده است. اين ارقام نشان مي دهد که توجه به صنعت گردشگري و چگونگي مديريت و بهره برداري موثر از آن بايد جزو اولويتهاي اصلي نظام اقتصادي اجتماعي کشورهاي داراي پتانسيل گردشگري قرار گيرد، تا با بهرهگرفتن از اثرات بي شمار اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و … آن گام موثري در توسعه همه جانبه يک ناحيه، منطقه يا کشور برداشته شود. ايران نيز به عنوان يکي از کشورهاي داراي پتانسيل از اين امر مستثني نيست و توسعه گردشگري در کشورمان نيازمند يک نظام مديريتي قوي و خستگي ناپذير است. اما صنعت گردشگري به عنوان يک صنعت چند وجهي متشکل از اجزا و انواع گوناگون است (خدیوی، 1376).
در اقتصاد مدرن در نتيجه انتقال از بخش کشاورزی به صنعتی و يا به عبارتی از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن يک از همگسيختگی را در کسب درآمد ملی شکل گرفت. اين مقوله در يک حالت کلی در برگيرنده نسبتهای بالاتری در زمينه سرمايه ـ کار بود.که خود موجب نياز به نيروی کارآمدتر و با مهارت بيشتر شده و به تبع توزيع درآمد را نابرابر نموده است. اما کنش پذيری خدمات ارائه شده در زمينههای گردشگری کاهش سطوح مهارتی را در زمينه نيروی کار سبب گرديد. از اين رو کسب درآمد و توزيع آن در قالب انعطاف پذيری سرمايه در مهارهای پسافورديستی در پيرامون گردشگری رويکرد به کسب درآمد ملی را تقويت نمود.
جاذبههای گردشگری موجب جلب گردشگران میشود و اين درآمد و سود برای کشورهای که گردشگران را جذب میکنند به دنبال خواهد داشت. کشورها میتوانند از طرق مختلف مانند کشاورزی، صنعت و توليد کسب درآمد کسب نمايند؛ که هرکدام از آنها مستلزم وجود امکانات خاص و منابع است. بسياری از جوامع از نظر کسب درآمد از طرق مذکور در وضعيت مناسبی قرار ندارند ولی تقريباً کليه جوامع می توانند از طريق گردشگری کسب درآمد کنند و امکانات لازم برای گردشگری در هر کشور، به گونه ای خاص فراهم است. در اين ميان می توان گردشگری را يک رويه دوسويه دانست؛ يعنی به همان ترتيب که کشوری باجذب گردشگر درآمد ارزی کسب میکند، بر اثر مسافرت ساکنين کشور به بيرون از آن متحمل هزينههای ارزی نيز میگردد. از اين رو استفاده خالص از گردشگری مربوط به رابطه ميان درآمد و هزينه حاصل در آن است که در موازنه پرداختها جزی «صادرات و واردات نامرئی» محسوب می شود.گردشگری پول و جمعيت را از مرکز تمرکز و ثقل صنعتی به سوی روستاها و نقاط طبيعی میکشاند. معولاًَ گردشگری را در اصطلاح اقتصادی «صادرات نامريی محصولات و خدمات» می نامند، زيرا در حالی که اثر اقتصادی آن در تراز پرداختهای يک کشور مشهود و ظاهر میگردد؛ درآمدهای ناشی از آن، نظير درآمدهای به دست آمده از ارائه خدمات افراد يک کشور در کشور بيگانه مشهود و معلوم نيست. اين صادرات نامريی بخصوص برای کشورهايی که چشمگيری نداشته باشند، غنيمتی با ارزش به شمار میرود (رضوانی، 1375).
هزينههايی که معمولاً توسط يک نفر گردشگر صورت میگيرد عبارتند از، هزينه غذا، تفريح، محل اقامت، حمل ونقل داخلی، گشتها و تورهای داخلی، پست و تلگراف وتلفن، به اضافه خريد ره آوردها وکالاهای بومی وسوغات، اين هزينهها راگردشگر با ارزی که همراه آورده انجام میدهد و در عمل مانند آن است که خدمات و کالاهای فوق به کشور متبوع گردشگر صادر شده باشد و چون اين جريان دقيقاً قابل محاسبه نيست، لذا به اين جريان اقتصادی «صادرات نامرئی» گفته میشود. از اين رو با بررسی آثار مستقيم گردشگری بر روی درآمد ملی میتوان به اين نتيجه رسيد که مخارج گردشگران داخلی و خارجی در مجموع منجر به افزايش درآمد ملی میگردد. بسياری از کشورهای توسعه يافته و حتی کشورهای در حال توسعه از طريق گردشگری درآمدهای کلانی را به دست میآورند و سهم درآمد گردشگری در درآمد ملی در اين کشورها روبه صعود دارد حتی در بعضی کشورها به عنوان منبع اصلی درآمد ملی ارزيابی میشود. جريان گردشگری وسيله مهمی در تحصيل ارز و شناساندن توليدات و محصولات داخلی به خارجيان و در نتيجه گسترش و وسعت دادن بازارهای صادراتی است و در نتيجه کسب درآمد میباشد (کدیور، 1387).
1-5- آمایش گردشگری (Tourism Planing)
آمایش سرزمین میتواند به عنوان ابزاری برای هماهنگ سازی توسعه اجتماعی- اقتصادی از طریق پیشگیری از مشکلات زیست محیطی و به طور هم زمان حفاظت از محیط طبیعی و فرهنگی استفاده شود. آمایش سرزمین علمی است با رویکرد فضایی و منطقهای به منظور شناخت توانمندیهای توسعه با در نظر گرفتن قابلیتهای مکانی است. در این میان گردشگری یکی از ابعاد چند بعدی توسعه فضایی در یک منطقه میباشد (ویسی، 1391). آمایش فضا در گردشگری که به دنبال ایجاد آرایش محیط به گونهای است که بتوان از قابلیتهای گردشگری آن به خوبی استفاده نمود. از اینرو شناخت قابلیتهای گردشگری یک منطقه و برنامه ریزی به منظور استفاده از آنها یکی از راههای کاهش عدم توازن منطقهای است. گردشگری که به عنوان یک پدیده اجتماعی و اقتصادی پیچیده به آن نگاه میشود، باعث افزایش سطح بیسابقه ای از رفاه و توسعه در سراسر جهان شده است (risteski, 376).
1-5-1- کدامایی land self- logistic) )
در تعریف آمایش معمولا روی جمعیت، فعالیت انسان و محیط سرزمینی تاکید میگردد و بر بهترین شکل توزیع فعالیتهاي اقتصادي و اجتماعی در پهنه سرزمین تمرکز میشود. در این تعریف چند نکته نهفته است اول آنکه چهارچوبه ارزشی که این اتفاق در آن صورت می گیرد مفروض دانسته شده است. نکته در خور تامل دیگر در این رهگذر آنست که با تمسک به دیدگاه طرفداران برنامه ریزی تحقق چنین آرمانی دست یافتی تلقی میشود.
کدامایی به دنبال رسیدن به توسعه و پیشرفت پایدار با استفاده از امکانات موجود و براساس ویژگیهای سرزمینی میباشد. هدف کدامایی ارتقاء و بهبود امکانات و داشتههای سرزمینی است، که این ارتقاء باید همراه با بینش مدنی باشد تا سبب گسترش عمق و ریشه داری پیشرفت و ارتقاء گردد. با پردازش و احیاء سازمندیهای موجود فضایی را ایجاد میکنیم که استمرار و ارتقاء نسلهای آینده تضمین شود، آنهم در چهارچوب یک مدنیت بومی که چهارچوب آن تنها متکی بر متغیرهای مادی نیست. گردشگری و آمایش گردشگری در ایران دارای مفهومی فرهنگی میباشد و استفاده از آن، در صورتیکه ویژگیهای سرزمینی را مدنظر قرار دهد، سبب عمق بیشتر آن میگردد. در سرزمین ایران به دلیل ویژگیهای محیطی و هویتی متفات با جوامعی که نظریههای توسعه در آنها ارائه شده است، باید نوع نگاه و نگرش به توسعه گردشگری را تغییر دهیم.
1-6- زنجیره تامین گردشگری (Tourism Supply Chain) (TSC)
زنجیره تامین گردشگری شامل تامین کنندگان همه کالاها و خدماتی است که در زمینه تحویل محصولات مربوط به گردشگری به گردشگران فعالیت میکند. بنابراین تعاملات (همکاری و رقابت) میان بنگاهها در یک زنجیره تامین گردشگری و مابین چندین زنجیره تامین گردشگری حاکی از آنست که سازمانهای فعال در زمینه گردشگری دیگر نهادهای مستقلی نبوده بلکه بخشی از یک زنجیره تامین هستند (رمضانیان و حیدرنیای کهن، 1390: 129).
از آنجا که صنعت گردشگري با تقاضاهاي جديد (در سطوح بينالمللي، ملي و بينالمللي) مواجه ميباشد، به همين خاطر در شرايط فعلي براي پاسخ به نيازها و تقاضاي روزافزون گردشگران، اشکال متنوعي از انواع گردشگريها به وجود آمده است (اکبري و زاهدی کیوان، 1387).
گردشگري طبيعت گرا يک گرايش نوين در صنعت جهانگردي است. چشم انداز و مناظر زيباي طبيعت، از كانونها و جاذبههاي گردشگر پذير اين نوع از جهان گردي است. لذا، اهميت دادن به نقش آن در حفاظت محيط زيست به منظور دستيابي به توسعة پايدار امري ضروري است (رضواني، 1382: 115).گردشگري طبيعتگرا به طور روز افزون به عنوان روشي براي توسعة پايدار در کشورهاي روستانشين تمجيد ميشود، به اين دليل که نوع گردشگري ميتواند رشد اقتصادي را برانگيزد و در همان حال، حفاظت محيطي را هم القا کند(Teh and Cabanban, 2007: 999). در نتيجه گردشگري طبيعتگرا به عنوان يك خرده مجموعه از توسعة پايدار نقش دارد كه همة اجزاي مجموعة توسعة پايدار را به شكلي متوازن در كنار هم گرد ميآورد تا حفاظت از محيط زيست در كنار توسعه تحقق يابد (مسلميان، 1385: 45). سال 2002 ميلادي از طرف UNEP و سازمان جهاني گردشگري به عنوان سال جهاني گردشگري طبيعت گرا برگزيده شد (محمودي نژاد، 1386: 60).گردشگري طبيعتگرا آن دسته از فعاليتها را شامل ميشود كه مستقيماً با منابع و جذابيتهاي طبيعي سروكار دارد (زاهدي، 27:1385). اين نوع توريسم با محيطهاي طبيعي و بكر و دست نخورده و همچنين نواحي حفاظت شده مرتبط ميشود. اين نوع گردشگري عمدتاً در تعامل با جاذبههاي اكولوژيكي قرار دارد (مهدوي، 23:1383). گردشگری طبیعی به دو بخش اکوتوریسم و ژئوتوریسم تقسیم میشود.
اکوتوریسم یا بومگردشگری یا به غلط طبیعتگردی، گونهای از گردشگری است که در آن گردشگران برای دیدار از مناطق طبیعی نامسکون و دستنخورده جهان سفر میکنند و به تماشای گیاهان و پرندگان و ماهیها و دیگر جانوران میپردازند. البته در اکوتوریسم صرفاً دیدار مطرح نیست بلکه آموزش محیط زیست و نفع رسانی به جوامع محلی و غیره ضروری و واجب است. به اینگونه از گردشگران که به دیدار از بوم سامانه و طبیعت زنده میپردازند، نام اکوتوریست یا بوم گردشگر داده شده است. بسیاری از کشورها بخش هنگفتی از درآمد خود را از بوم گردشگران خارجی تأمین میکنند. در ایران توسط فرهنگستان معادل طبیعت گردی نام گذاری شده است که با توجه به ظهور ژئوتوریسم در چند دهه اخیر در ایران و جهان این واژه با معادل سازی طبیعتگردی صحیح نخواهد بود و بهتر است اکوتوریسم را معادل بوم گردشگری نامید اصلیترین فعالیت اکوتوریسم بر پایه طبیعت زنده میباشد که بنا به تعریف سفری است مسئولانه به مناطقی طبیعی که حافظ محیط زیست بوده و باعث بهبود کیفیت زندگی مردم محلی گردد. طبیعتگردی حداقل آسیب را به طبیعت و فرهنگ منطقه وارد میکند (رضوانی، 1375).
زمینگردشگری یا ژئوتوریسم از دو بخش ژئو و توریسم تشکیل شده است بخش ژئو جاذبههای زمین شناسی، ژئومورفولوژی و میراث معدنکاری را شامل میشود و بخش توریسم آن به عنوان موضوعی چند رشتهای، تمامی زیرساختهای صنعت گردشگری از جمله تفسیر، مدیریت، اقامت، تورها و… شامل میشود و برخلاف اکوتوریسم که جاذبه های طبیعت جاندار را در مرکز توجه قرار داده است، این صنعت بطورکلی با جاذبه های طبیعت بی جان سروکار دارد.
گردشگري فرهنگي در پي آشنايي با فرهنگ مناطق مختلف، خواهان كاوش در چشماندازهاي فرهنگي جوامع انساني و درك آنهاست. بنابراين، ميتوان به نحوهي سلوك و آداب و معاشرت، نحوهي زندگي، نوع البسه و پوشاك، خلقوخو و مراسم مختلف مردم اشاره كرد كه براي گردشگران بسيار جذاب است (منشيزاده، 178:1384). سفر به منظور آشنايي با بناهاي تاريخي، ميراث فرهنگي و هنري نيز در اين طبقه جاي ميگيرند (باباپور، 1385: 137).
گردشگري فرهنگي از دو عبارت گردشگري و فرهنگ تشکيل شده است. به منظور اين که تعريف ملموستري از گردشگري فرهنگي داشته باشيم بهتر است ابتدا اجزاي تشکيل دهنده آن را تعريف کنيم و سپس به تعريف مستقيم آن بپردازيم. تعاريف متعددي از واژه گردشگري وجود دارد. اما به نظر ميرسد جامع ترين آنها تعريفي باشد که توسط خود سازمان جهاني گردشگري ارايه شده است. بر طبق اين تعريف گردشگري به فعاليت سفر يک شخص به منطقه اي خارج از محل زندگي خود که تا يک سال ادامه پيدا نکند و با هدف ترويج تجارت يا ساير اهداف باشد، گفته ميشود. بر طبق اين تعريف ميتوان به راحتي حوزه گردشگران را از ساير مسافران جدا کرد. از فرهنگ نيز تعاريف متعددي ارائه شده است. تعداد آنها بسيار زياد است. مارگارت ميد فرهنگ را مجموعهاي از رفتارهاي آموختني، باورها، عادات و سنتهاي مشترک ميان افراد ميداند که به صورتي متوالي توسط فردي که وارد آن جامعه ميشود آموخته و به کار گرفته ميشود. ادوارد ساپير نيز فرهنگ را مجموعهاي از معناها که يک گروه معين به مدد آن با يکديگر ارتباط برقرار ميکند ميداند. گرت هافسند فرهنگ را اين گونه تعريف ميکند، فرهنگ برنامه ريزي جامع ذهن است که به جداسازي اعضاي يک گروه ميانجامد اما شايد بهترين تعريف از فرهنگ تعريفي باشد که ادوارد تيلور ارائه داده است. از نظر تيلور فرهنگ مجموعهاي پيچيده از باورها، هنرها، اخلاق، حقوق، ارزش ها، آداب و رسوم و ديگر قابليتها و عاداتي است که انسان به عنوان عضوي از جامعه کسب ميکند. اکنون در بررسي گردشگري فرهنگي بايد توجه کرد که دو گرايش عمده در بازار گردشگري وجود دارد. يکي بازار انبوه (که گردشگري انبوه را شامل مي شود) و ديگري بازاري با علائق ويژه به هنر، ميراث و فرهنگ. گردشگري فرهنگي جزو گروه دوم است. بر طبق تعاريف موجود گردشگري فرهنگي مجموعهاي از مکانها، سنتها و هنرها و جشنها و تجاربي است که يک کشور و مردم آن را به تصوير ميکشد و تنوع و شخصيت آن کشور منعکس مينمايد. شايد بتوان گفت گريسون کيلر در همايشي که در کاخ سفيد برگزار شد به بهترين شکل گردشگري فرهنگي را تعريف کرد:
گردشگري فرهنگي معناي اصلي گردشگري است. مردم براي ديدن فرودگاهها، رستورانها، هتلها و ديگر تسهيلات تفريحي به آمريکا نميآيند. بلکه آنها براي ديدن فرهنگمان مي آيند فرهنگ بالا، فرهنگ پايين، متوسط چپ، متوسط راست، آنها براي ديدن آمريکا ميآيند. گرچه ممکن است اين تعريف در مورد کشور ايران نيز موضوعيت دارد. بسياري از گردشگران براي ديدن آداب و رسوم ما، لباس پوشيدن ما، معماري ما، دين ما و بسياري ديگر از اجزاي فرهنگي ما، به ايران ميآيند. آنها به ايران ميآيند تا در فضاي مسجد جامع اصفهان، فلسفه و عرفان اسلامي را جستجو کنند و شايد لحظهاي از فضاي ماشيني و تاريک دنياي صنعتي رهايي جويند. به تخت جمشيد ميروند تا با تمدن چند هزار ساله ايران و دنيا آشنا شوند و انگشت تعجب بر دهان بگذارند. به ديدن فرهنگ فولکلور ما ميروند تا زيبايي زندگي ايرانيان را لمس نمايند، آنها با ديدن، آرامند (کرمی، 1385).
به طور کلی فرهنگ را میتوان در دو گروه کلی بخش بندی کرد که از نظر فهم گردشگری، امروزه اهمیت بسیاری دارد. از این نظر فرهنگ به دو بخش سنتی و مدرن قابل تقسیم است و در این بعد دارای چشماندازهای متفاوتی میباشد. آنچه که در گردشگری بیشتر مدنظر است پردازش جلوههای مختلف فرهنگهای سنتی میباشد. در جهان سنتی، فرهنگ در قالبهای اندیشگی و رفتارهایی شکل میگیرد که در هر جامعه ای بنیاد زندگی جمعی را تشکیل میدهند و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. هنجارهای فرهنگ سنتی برگرفته از میراثی است که به نسل امروزی رسیده است. این فرهنگ سنتی با توجه به تقاضای موجود در بازار گردشگری در عصر حاضر میتواند جاذب گردشگرانی باشدکه خواهان یافتن مکانهایی با فرهنگ سنتی هستند تا اصالت واقعی را در آن تجربه کنند. از اینرو فرهنگ سنتی بخصوص پاگرفته از گذشتههای دور درمناطق مختلف، که هنوز دارای اصالتی فرهنگی هستند، میتوانند گردشگران بسیاری را به خود جذب کند. بر این مبنا است که برخی نویسندگان بر فرهنگ تأکید میکنند و نقش آن را در شکلگیری، رشد و توسعه گردشگری اساس میدانند و فرهنگ را سنگ بنای توسعه گردشگری در نظر میگیرند.
گردشگران فرهنگی انگیزههای متعددی برای سفر خود دارند که به قسمت کوچکی از این انگیزهها میپردازیم:
- گروهی از گردشگران به دلیل علاقه به اصل تاریخ و فرهنگ به سرزمینهای مختلف سفر میکنند.
- گروهی از توریستهای فرهنگی جهت شناخت روحیات ملل مختلف سفر میکنند.
- گروهی از گردشگران به منظور تحقیق و پژوهش در رشته تخصصی خودشان و بهرهگیری از علوم و فرهنگ مرتبط با این علم در سایر ملل سفر میکنند.
- گروهی از گردشگران به منظور تحقیق و پژوهش در رشته تخصصی خودشان و بهرهگیری از علوم و فرهنگ مرتبط با این علم در سایر ملل سفر میکنند.
با توجه به اینکه داشتن آگاهی و اطلاعات برای هر انسان امتیاز محسوب میشود برخی از گردشگران فرهنگی جهت افزایش اطلاعات خود و مطرح کردن این اطلاعات عینی و شهودی در جلسات و مجامع مختلف اقدام به این سفرها میکنند.
انگیزه و دلایل سفرهای فرهنگی به تعداد تفکر این مسافران بوده و مسلماً در این مقوله نمیگنجد. در جریان گردشگری فرهنگی جنبههای معنوی فرهنگ بومی و همچنین تبلور عینی آن به عنوان میراث فرهنگی از پارامترهای اساسی هستند که به شدت دارای اهمیت اقتصادی بوده و اطلاعات در آن بوده صورت دیداری منتقل میشود. میراث فرهنگی به عنوان هدف اصلی در بازدیدهای گردشگری فرهنگی شامل عادات محلی، آداب مربوط، سبکهای معماری و موسیقی، زبانهای محلی و ارزشهای دینی- معنوی و تبلور عینی ادیان در چارچوب مناسک و مکانهای مقدس است. از این رو میراث فرهنگی حافظه جمعی یک ملت بوده که در مناطق مختلف فرهنگی در قالب پدیدهها، مکانها و رویدادها قابل بازدید است. همچنین رابطه میان فرهنگ وزیستگاه آن تنگاتنگ است. از اینرو رابطهای دو سویه میان نوع زیستگاه و نوع فرهنگ دیده میشود. این برداشت مفهوم پهنهی فرهنگی را پدید میآورد. که خود در رابطه با فرهنگ و پهنه جغرافیایی، گونه فرهنگی را شکل میدهد. از این رو پیکربندی فرهنگی و الگوهای فرهنگی مفهومهایی در ارتباط با پهنه فرهنگی و گونه فرهنگی هستند. عناصر مشترک همه این مفهومها این است که نه با اجزا یا ویژه داشتهای آن، بلکه با تمامیت آن همچون سازمان معناداری از ویژه داشتهابرخورد میکنند (فیض الهی، 1391).
در این نوع گردشگری افرادی را شامل میشود که به منظور دیدار از اماکن مقدس یا انجام دادن امور مذهبی مسافرت میکنند. میلیونها مسلمان به عربستان سفر میکنند، مسیحیان به واتیکان یا کلیساهای مقدس، بودائیان به بنارس و برهمائیان به لهاسا سفر میکنند و… شاید بتوان گفت در ایران این نوع گردشگری بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است. سالانه ۱۵ میلیون نفر از ایرانیان تنها به شهر مشهد سفر می کنند. در ایران مساجد، امامزاده، کلیسا و کنیسه های تاریخی زبیادی وجود دارد که سالانه بازدید زیادی از آنها انجام می شود (زمردیان، 1373). با توجه به ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک کشور ایران و پتانسیلهای موجود در این کشور گردشگری مذهبی میتواند رکن رکین گردشگری باشد. توزیع فضایی بقاع متبرکه در این کشور و تعداد بالای بازدیدکنندگان از این مراکز در طول سال اهمیت این مراکز را برای برنامه ریزی جهت توسعه صنعت توریسم دوچندان میکند.
گردشگري مذهبي و يا زيارتي عبارت است از سفري گاه طولاني در جست و جوي فضاي روحاني و يا ارضاي روحي–ديني گردشگر که اوج آن در قرن چهارم پس از ميلاد مسيح بوده است. اين نوع گردشگري با شور و شوق زايدالوصفي صورت ميگيرد و دشواريهاي اقليمي يا بدي آب و هوا نيز مانع آن نميشود (منشي زاده، 1384: 139)؛ و قدمت آن به قدمت خود فرهنگ ديني ميرسد (ابراهيم زاده و ديگران، 1390: 116). مدارک و مستندات تاريخي موجود از تمدنهاي عظيم بينالنهرين و مصر و ديگر ساير آثار و قرائن بر جاي مانده از روزگاران پيش از تاريخ، از ديرباز از سفرهاي مذهبي هزاران نفر از انسانها حکايت ميکنند، به طوري که تودههاي متراکم انساني از هزاران سال قبل به منظور انجام فرايض ديني هر رنجي را بر خود هموار ميکردند و راهي سفرهاي دور و دراز ميشدند. در واقع زيارت و گردشگري مذهبي ريشه در باورها و اعتقادات ديني مذهبي دارد و در ميان گردشگران مذهبي، دو گروه مواجه مشاهده ميشوند. يکي زائران، يا کساني که انگيزۀ آنها، از مسافرت، فقط انجام امور مذهبي است، و زمان و مدت اقامتشان، تابع اوقات فراغت نيست؛ و ديگري، گردشگران مذهبي که ضمن انجام زيارت و شرکت در مراسم مذهبي از مکانهاي ديگر گردشگري اعم از مذهبي و غير زيارتي نيز ديدن ميکنند و يا به عبارتي ديگر، اهداف مسافرت آنها چند منظوره با اولويت زيارت است، که خود موجب بالا رفتن مدت سفر و در نتيجه افزايش ميزان هزينههاي مسافرت ميشود (رياحي ساماني، 1384: 14).
گروهی از مسافران برای استفاده از خدمات پزشکی به مکانهایی که تسهیلات درمانی مورد نظرشان وجود داشته باشد، سفر میکنند، بنابراین چنین سفری شامل فعالیتهای گوناگونی میشود که با هدف تأمین بهداشت و سلامت فرد یا گردشگر، مانند مراقبت بهداشتی و گذراندن دوره نقاهت و بازپروری انجام میشود. گردشگری سلامت یک مفهوم جدید است. در گردشگری بهداشتی (معالجه، سلامت) معمولاً جریان جابجایی از پیرامون به مرکز است چرا که امکانات ویژۀ پزشکی و بهداشتی را میطلبد که اغلب در کشورهای پیشرفته موجود است. در سالهای اخیر آمریکا، آلمان، سوئیس، مالزی همواره از کشورهایی بوده اند که بیماران زیادی به منظور درمان به این کشورها سفر کرده اند. البته گاهی جهت درمان نیازمند یک محیط آرام، پاکیزه و زیبا است که چه بسا جریان سفر از مرکز به پیرامون باشد. بالا رفتن سطح دانش مردم دنیا و توجه بیشتر به بهداشت و سلامت موجب افزایش جذابیت این گونه سفرها شده است.» امروزه این نوع توریسم در کشورهایی همچون یونان، کرواسی، صربستان و … بسیار مورد توجه بوده و رواج دارد. مردم برای درمان بیماری های تنفسی، استخوان درد، پوکی استخوان، بیماریهای کلیدی، حساسیت و دیگر مشکلات سلامتی تمایل دارند به چنین مناطقی مراجعه نمایند. در سالهای اخیر در کنار تأکید بر گسترش گردشگری فرهنگی در ایران، به این نوع گردشگری نیز در قالب سخنرانی مسئولان مربوطه و نیز برگزاری سمینارهایی در این زمینه تأکید ویژه شده است و متولیان امر معتقدند ایران به دلیل برخورداری از طبیعت متنوع ، آرام و بکر میتواند سهم بیشتری از گردشگرانی که با قصد معالجه و تقویت سلامتی سفر میکنند را به خود اختصاص دهد. در ایران مکانهای زیادی وجود دارد که گردشگران جهت به دست آوردن آرامش، درمان نارساییهای پوستی به آنجا مراجعه میکنند نظیر؛ کوهستانها، دریاچههایی همچون ارومیه، چشمههای آب گرم معدنی نظیر سرعین، لاریجان دارای توانایی های بالقوهای در این زمینه است اما با توجه به شرایط فعلی و محلی کشور به نظر نمیرسد به تنهایی بتوانند موجب جذب جهانگردان خارجی شوند (زمردیان، 1373).
[1]. Helenism
[2] – Antony sherly
[3] – Robert sherly
[4] – Jean Beptist taverier
[5] – Jean chardin
Reviews
There are no reviews yet.