سناریوی تصوری زیر را برای خود ترسیم کنید. آدام هفت ساله در حال پیوستن به یک گروه بازی «کنار دریا» میباشد که این بازی یک بازی پویا و جذاب بوده و به وسیله تسهیلگر مگی برای کمک به کودکان به منظور تخلیه هیجاناتشان انتخاب شده است. گروه پیشتر بر روی یک کار نوشتاری تمرکز کرده بود که برای آدام خیلی سخت بود. بن با عصبانیت فریاد میزند «تو بیرون هستی آدام و وقتی که بیرون هستی نمیتوانی وارد بازی شوی» مگی از آدام دعوت میکند که کنار وی بایستد و در تصمیمگیری در مورد اینکه بار بعدی چه کسی باید بیرون برود به وی کمک کند. آدام از روی کراهت میپذیرد ولی در طی دور بعدی بازی اصرار میکند که بن باید بیرون برود. بازی به سرعت وارد دنبالهای از خطاها و شانسهای مجدد میشود. در نهایت مگی خسته بازی را زودتر از موعد مقرر تمام کرده و از آدام میخواهد محتوای سینی شن را در گوشه اتاق خالی کند.
چرا بعضی از بازیهای گروهی به خوبی انجام میشوند و بعضی نه؟ من معتقدم که یک دلیل اصلی نحوه درک تسهیلگر از اهمیت فرآیند بازی میزان قدرتمندی این فرآیند میباشد. البته بازیهایی که برای تقویت و درمان انجام میشوند میتوانند هیجانانگیز و جذاب بوده و منبعی از لذت بیپایان برای بازیکنان باشند. با این حال این بازیها گاهی اوقات میتوانند برای یک کودک آرام، کودکی که در درک قواعد بازی مشکل دارد، کودکی که مملو از ناامیدی و تشویش است یا کسی که نگران بیرون ماندن یا باختن میباشد دردناک باشند. در مقابل، یک بازی که به خوبی و از روی آگاهی به وسیله تسهیلگر انتخاب شده باشد میتواند به صورت شگفتانگیزی یک ابزار موثر برای حمایت از یک کودک در درک خویشتن و عزت نفس باشد.
بدون این آگاهی بسیاری از موقعیتها برای کمک به کودکان در ایجاد مهارتهای شناختی، اجتماعی و احساسی به واسطهی رسانه بازی ممکن است به آسانی از دست رفته یا بدتر از آن، سهواً مورد سوءاستفاده و ایجاد احساس عمیقتر عزت نفس پایین گردد.
هدف من از نوشتن این کتاب ایجاد یک رویکرد عاقلانه برای انجام بازیهای عزت نفس از طریق در کنار هم قرار دادن مفاهیم نظری عزت نفس و بازی، و ترکیب این موارد با رهنمودهایی برای انجام مجموعهای از بازیهای غیر رقابتی میباشد. هدف از این موارد تکمیل سایر استراتژیهایی است که تسهلگران در حال حاضر به منظور استفاده از یک رویکرد یکپارچه در کمک به کودکان پنج تا یازده ساله برای ایجاد، حفظ و تقویت عزت نفس سالم به کار میبرند. بازیها اکسیری برای تمام بیماریهای عزت نفس نیستند و اگر بخواهیم واقعگرا باشیم، مگی و من افرادی با درک و بینش فوقالعاده نیستیم ولی درک ماهیت و قدرت بازیها مطمئناً هرآنچه که ما نیازداریم را در اختیارمان قرار میدهد.
من تمرکز بر بازیهای غیر رقابتی را انتخاب کردهام زیرا در این بازیها لذت و چالش، ناشی از خود فرآیند است تا مسئلهی برد و باخت. البته این، علت نفرت من از بازیهای رقابتی نیست. در حقیقت و در نقطه مقابل این نظر من واقعاً معتقدم زمانی که کودک آماده شرکت در بازیهای رقابتی بوده و خودش آنها را با سلیقهی خود انتخاب میکند این بازیها قابل استفاده هستند. دنیای کودک در یک محیط کاملاً رقابتی قرار دارد و اغلب کودکان به صورت طبیعی بازیهایی را انجام میدهند که شامل بردن یا باختن یا داخل یا بیرون بودن میباشد و این امر ارتباطی به اینکه ما بزرگسالان آنها را در این زمینه تشویق کنیم یا نه، ندارد. کودکان کم سن و سالتر و کسانی که به صورت خاص در مقابل عزت نفس پایین ضعیف هستند، مقابله با این بازیهای برد و باخت را شدیداً سخت مییابند. به این ترتیب نیاز داریم که ابتدا درجهی خاصی از تواناییهای احساسی، رقابتی و خودکارایی را در آنها به وجود بیاوریم که همه این موارد از طریق فعالیتهای غیر رقابتی قابل حصول هستند.
در طی سالهای متمادی که درمانگر زبان و گفتار بودهام، بازیهای بسیار متفاوتی را از منابع متعدد جمعآوری کردهام. برخی از آنها به وسیلهی همکارانم در فرآیندهای تدریس یا درمان یا به وسیله کودکان در گروههای درمانی به من رسیده و برخی، از کتابها آمدهاند بسیاری از این بازیها نیز نمونههای اصلاح شدهای از بازیهای مدرسه و جشن میباشند که از زمان کودکیم به یاد دارم. برخی از این بازیها را نیز در دورههای حرفهای آموزشی متفاوتی که شرکت کردهام انجام دادهام. گاهی اوقات زمانی که فکر میکنم یک بازی کاملاً جدید مناسب برای مقاصد درمانی ساختهام کمی بعد درمییابم که این بازی در زمینه متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است. این ماهیت بازیهاست زیرا بازیها از قواعد خاصی پیروی میکنند که به صورت مداوم بازیابی شده و مجدداً در زمینههای بازی، اتاقهای درمان، کلاسهای درس و خانههای سرتاسر دنیا خلق میشوند.
بازیهایی که در اینجا ارائه شدهاند براساس تجربیات و مشاهدات کلینیکی انتخاب شده و نمونهی کوچکی از یک مجموعه بزرگ از بازیها میباشد. در طی بخشهای بعدی به سرعت درخواهید یافت که فعالیتهای بسیاری وجود دارند که واقعاً یک بازی ساخت یافته نیستند ولی شامل عنصری از بازی میباشند. دلیل اضافه کردن این فعالیتها، آن بوده است که من آنها را ابزارهای مفیدی در جعبه ابزار عزت نفس میدانم. امیدوارم تعریف این فعالیتها در قالب بازی تخلفی مفید باشد. فعالیتهای مشابه بیشتری را میتوانید در کتاب کمک به کودکان در ایجاد عزت نفس(پلامر[1]،2007) بیابید.
با کمی دست کاری، تمام این بازیها را میتوان در مدرسه انجام داد، در واقع این بازیها با مجموعه گستردهای از مفاهیم آموزشی شخصی، اجتماعی و بهداشتی و سایر اهداف تربیتی متناسب میباشند. همچنین مطالب این کتاب را میتوان در طیف گستردهی رویکردهای درمانی با کودکان به صورت فردی یا گروهی به کار گرفت.
بسیاری از این بازیها را در خانه با افراد خانواده نیز میتوان انجام داد. نقشی که والدین و خواهرها و برادرها در عزت نفس یک کودک دارند، بسیار مهم بوده و تشویق خانوادهها به انجام این بازیها در کنار یکدیگر میتواند تاثیر بسیار زیادی در این فرآیند داشته باشد. زمانی که توسط اعضای خانواده در طی یک بازی جذب با یکدیگر سپری میکنند میتواند در درک والدین از کودکشان، نشان دادن عشقشان به آنها و تقویت روابطشان با آنها بسیار موثر باشد. در زمینه عزت نفس، در کنار یکدیگر خندیدن، مسئله حل کردن و خلاق بودن در طی این بازیها میتواند هم برای کودکان و هم برای والدین نوعی جایزه به حساب بیاید.
با این حال برای خانوادههایی که به طور کلی با یکدیگر به انجام بازیها نمیپردازند ایدهی مشارکت دادن فعالیتهای بازی در زندگی روزمرهشان میتواند بسیار ترسناک باشد. تشویق والدین به انجام بازیها به عنوان بخشی از استراتژی درمانی یا تدریس بایستی بسیار با دقت و با توجه کافی به این نکته که بزرگسالان به راحتی میتوانند در تفسیر دلایل انجام بازیها دچار اشتباه شوند، انجام شود. بهترین رهنمود این است که همه چیز را ساده و جذاب در نظر بگیریم.
من سعی نکردم در مورد اینکه کدام بازی انجام شود یا در هر بار، چه میزان بازی انجام شود فرمولی ارائه دهم. دلیل آن است که بازیها بایستی با رویکردهای آموزشی و درمانی منطبق شده و باید با توجه به جزئیات و نیازها، نقاط قوت و تجربیات کودک به کار گرفته شوند. طبیعی است که هر تسهیلگر، شخصیت، تصورات، تخصص و دانش خاص خود در مورد بازی را داشته و میتواند در قالب اصلی بازی چیز جدیدی بسازد. به این ترتیب بازی کردن به خودی خود تبدیل به یک بخش کامل از فرآیند یادگیری ما میشود.
نحوهی استفاده از این کتاب
بازیها و فعالیتها به نه بخش تقسیم شدهاند: دستگرمی، هفت عنصر بنیادین عزت نفس سالم(پلامر،2007) و اختتامیه.
در برخی نمونهها این دستهبندی تقریباً دلخواه است زیرا بسیاری از بازیها را میتوان در بیش از یک بخش جای داد. به دلیل اینکه عناصر عزت نفس شدیداً به یکدیگر وابسته هستند، در خواهید یافت که در طی یک بازی با چندین جنبه از آنها مواجه میشوید. با این حال اگر بر موضوع اصلی در ذهن خود تمرکز کنید، میتواند به شما در ارزشگذاری و منطبق شدن با بازیهای منفرد به صورت مناسب کمک کند.
هر بخش با مروری مختصر در مورد فرآیند یا عناصر بنیادین آغاز میشود. در پی این مطالب مجموعهای از بازیهای مرتبط با آن جنبه خاص آورده شده است.
در کنار هدف اصلی، لیستی از مهارتهای اضافی را خواهید یافت که هر بازی میتواند ارائه کند. من این لیستها را به چند ناحیه کلیدی محدود کردهام اما فضای بسیاری برای شما برای افزودن مهارتهای اضافی که حس میکنید برای کار شما مهم هستند وجود دارد. بدون شک هرچه که این بازیها را بیشتر انجام دهید مهارتهای بیشتری را به هر لیست میتوانید اضافه کنید.
برای سادگی در ارجاعدهی، بازیها با مجموعهای از نمادها برای مشخص کردن سن مناسب و میزان گفتگوی مربوط به هر بازی علامتگذاری شدهاند. این نمادها به صورت زیر هستند:
این نماد مشخص میکند که کمترین سن پیشنهادی برای انجام بازی چقدر است. هیچ محدودیت بالایی برای سن وجود ندارد.
|
|
یک زمان تخمینی برای طول بازی(جدا از زمان گفتگو). بدیهی است که این زمان براساس اندازه گروه و توانایی بازیکنان تغییر میکند.
|
|
نشان میدهد که بازی مربوطه برای گروههای بزرگتر(هشت نفر یا بیشتر) مناسب است.
|
|
بازی مناسب گروههای کوچک است. | |
بازی شامل گفتگوهای زیادی است مگر اینکه براساس شرایط منطبق شده باشد. | |
میزان متوسطی از گفتگو بوسیله بازیکنان نیاز است. | |
بازی اصولاً یک بازی بدون گفتگو یا با حداقل گفتگو میباشد.
|
|
این نماد یک مهارت اضافی کلیدی مورد استفاده یا توسعه یافته یا قابل توسعه با انجام این بازی را نشان میدهد. |
سطوح زبانی
اگرچه حجم گفتگوی مربوط به هر بازی تعیین شده است، ولی بازیها براساس سطح درک گفتار یا توانایی مورد نیاز در سخن گفتن دستهبندی نشدهاند. برخی از بازیها صراحتاً نیاز با منطبق شدن برای حمایت از کودکان دارای مشکلات زبانی و گفتاری یا مشکلات یادگیری دارند. ممکن است دریابید کودکانی که درک کافی از دستورالعملهای پیچیده شفاهی ندارند نیاز به زمان به منظور مشاهدهی سایرین قبل از پیوستن به گروه داشته و حتی شکستن دستورالعملها به قطعات کوچکتر در این موارد میتواند مفید باشد. البته مهم است که درک آنها از هر بخش از عکسالعملها به دقت بررسی شود.
انطباق
ایدههایی برای گسترش دادن و منطبق کردن بازیها به عنوان نقطهی شروعی برای تجربهی شخصی شما با موضوع اصلی پیشنهاد شدهاند.
تفکر
توصیف هر بازی با مجموعهای از ایدهها برای تفکر و بحث با کودکان بزرگتر به پایان میرسد. این پیشنهادات دارای هدف ارائهی نقاط تمرکز برای تسهیلگران به منظور استفاده در طی برنامهریزی خود و جلسات تفکر نیز میباشند.
گاهی اوقات حتی مختصرترین زمانی که برای تفکر فرآیند بازی صرف میشود میتواند به کودکان در درک اینکه در نحوهی احساسشان تنها نیستند کمک کرده و این امر تجربهی بسیار مفیدی برای کودکان با عزت نفس پایین میباشد. به همین صورت، کودکانی که به صورت منظم به بازی میپردازند از این طریق مطالب زیادی را آموخته و نیاز نیست به صورت شفاهی اتفاقات جلسه را بازگو کنند. به عنوان یک قانون اصلی پیشنهاد میکنم که مدت زمان گفتگو در مورد یک بازی بیشتر از زمان مربوط به انجام خود بازی نباشد. تجربهی خود بازی است که مهمترین جنبه به شمار میرود. با این حال این موضوعات میتوانند موقعیتی برای برقراری رابطه بین مفاهیم مختلف در زمانهای بعدی به وجود بیاورند. میتوانید در صورت لزوم این موضوع را به کودکان در بازیهای خاص یادآور شوید: «وقتی که بازی صدف را پاس بده را انجام میدادیم را به یاد میآوری؟ وقتی که تحسین شدی چه احساسی داشتی؟»
یادداشتهای هماهنگکننده
اگرچه این یک کتاب مرجع میباشد ولی تاکید آن بر ارزش تمرین تفکر است. اگر میخواهیم در کارمان با کودکان موثر باشیم بایستی به صورت مستمر به ارزشیابی و نظارت بر مهارتهای خود و منعکس کردن آموختهها بپردازیم. از این رو، هر بازی شامل بحشی است که تسهیلگر یادداشتهای خود را بیافزاید. این یادداشتها میتوانند شامل مواردی مانند بینشهای شخصی و تجربیات استفاده از بازیها، اولویتها، تنفرها، مشکلات و موفقیتهای شخصی باشند(صفحات 50 و 51 را برای رهنمودهای بیشتر ببینید).
در نهایت به دلیل اینکه بدون شک شما بازیهای بسیار بیشتری در لیستهای شخصی خود داشته و ایدههای بیشتری را از همکاران و کودکان جمعآوری خواهید کرد هر بخش با یک صفحه خلاصهی سفید برای«یادداشتهای اضافی» به پایان میرسد. در اینجا میتوانید لیست خود را افزوده و توضیحات عمومی بیشتری را در مورد تجربیاتتان در مورد بازیهایی که استفاده کردهاید را بیافزایید.
امیدوارم که در این قالب، تمرین تفکر را تقویت کرده ولی موجب تضعیف لذت بردن از جذابیتهای بازی با کودکان کم سن و سال نگردد. این نکته ارزش واقعی بازیهای عزت نفس را شامل میشود که در زمان یاد گرفتن چیزهایی در مورد خودمان و دیگران از آن لذت ببریم.
مابقی باب اول به بررسی مفاهیم عزت نفس، بیان اهمیت بازی در رشد احساسات خود ارزشی و رقابت در کودکان کم سن و سال و ارائه رهنمودهایی برای تسهیلگران بازیها میپردازد.
[1]Plummer
Reviews
There are no reviews yet.