حسابداری آشفته
فصل 1
حسابداری مختل شده است
اگر توانایی هدایت یک الگوی فناوری جدید را ندارید، حتی برای آینده نیز حضور نخواهید داشت.
– ساتیا نادلا، مدیر عامل مایکروسافت
يونیلور، مالک انگلیسی – هلندی برندهایی مانند داو[1] ،بن اند جري[2]، و هلمن[3] 14درصد از درآمد خود را صرف برند و بازاریابی میکند. این شخص تغییر سریع در مشتریان خود را تشخیص میدهد که از نظر دیجیتالی باهوش تر میشوند و ارزشهای متفاوتی را نسبت به نسلهای گذشته نشان میدهند. مصرف کنندگانی که اهل فن هستند و به ویژه در مورد تأثیرات اجتماعی و زیست محیطی شرکت نگرانند، در حال افزایش هستند. کمپین ها باید با عادات و ارزشهای در حال تغییر پایگاه مشتری همخوانی داشته باشند. برای دستیابی به این هدف، این شرکت از ابزارهای یادگیری ماشینی استفاده میکند تا مصرفکنندگان را بر اساس ترجیحاتشان تقسیم کند و بر این اساس، از بازاریابی برنامهای و مبتنی بر داده برای ارسال پیامهای مرتبط از طریق کانالهای دیجیتال به آنها استفاده میکند. حسگرها نیز در هر ماشین و ساختمان تعبیه شدهاند تا نمایش دیجیتالی از هر فرآیند را ارائه دهند. این دادهها استخراج میشوند و بینشهای سیستمهای هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیلهای پیشرفته، پیشبینیهای مربوط به نگرانیهای کیفیت، نقصها و مسائل فرآیند متمرکز بر پایداری را ممکن میسازد. این سیستمهای خودکار یونیلور را قادر میسازد تا به مشتریان بیشتری به روشی هدفمند دسترسی پیدا کند، در حالی که هزینهها را کاهش میدهد و منابع کارکنان را برای تمرکز بر سایر فعالیتهای رشد آزاد میکند.
آلن جوپ[4]، مدیر اجرایی یونیلور، خاطرنشان میکند که «محدودیت پول نیست… بلکه توانایی مدیریت کمپینهای مبتنی بر محتوا، بسیار هدفمند و مبتنی بر دادهها به افراد جدید با مهارتهای جدید نیاز دارد». برای اطمینان از اینکه درک کاملی از نحوه ترکیب منابع، اطلاعات و تغییرات مشتری در محرک دیجیتالی شدن وجود دارد، یونیلیور یک طرح پاداش بلندمدت برای مدیران ارشد با معیارهای جدید مانند “شاخص پیشرفت پایداری” مرتبط با “دیجیتال مسئولیت پذیر” اجرا میکند. بازار یابی.” جدای از صرفه جویی در هزینه و نزدیک ماندن به نسلهای جدید مشتریان، ارتباط دیجیتالی بازاریابی و تولید به این شرکت این امکان را داده است که محصولات جدید را بسیار سریعتر از گذشته عرضه کند. تعداد کمی از مسائل مرتبط با دیجیتالی شدن یونیلور خارج از حوزه مالی باقی مانده است.
حسابداران معتقدند که هیچ وضعیت تجاری وجود ندارد که حسابداری نتواند در مورد آن گزارش دهد. این امر به ویژه زمانی که گزارشهای حسابداری با اطلاعات غیرمالی ادغام میشوند، بیشتر میشود. از تعیین هزینه ها گرفته تا حسابرسی، مالیات، تا تحلیلهای مالی، اطلاعات حسابداری ما را قادر میسازد تا عملکرد مالی را ارزیابی کرده و تصمیمات تجاری اتخاذ کنیم. اما حسابداری در حال حاضر با مشکل مواجه است نیاز به تغییر شکل از هسته دارد. این زمینه بر گزارش معاملات اقتصادی فعلی و گذشته و نتایج تجاری متمرکز شده است. چندین روند مخرب در حال حاضر در حال بازی هستند که به شکافهای قابل توجهی در تخصص حسابداری مدرن اشاره میکنند. اولاً، اطلاعات حسابداری باید به جای فعالیتهای مالی که رخ داده اند، درباره آنچه اتفاق میافتد صحبت کند. همچنین، اقدامات اجرایی میتواند به طور فزایندهای در خلبان خودکار انجام شود، به گونهای که اهداف مالی به گونهای دنبال شوند که گویی مردم در حال تصمیم گیری هستند اما در واقع هیچ ورودی انسانی وجود ندارد. بنابراین نه تنها اشکال و اهداف اطلاعات حسابداری تغییر میکند، بلکه خوانندگان آن نیز تغییر میکنند. علاوه بر این، اگرچه حسابداری معمولاً محصولاتی را گزارش میکند که از زنجیره ارزش عبور میکنند، اما موقعیتهای بیشتری را مشاهده میکنیم که خود حسابداری بخشی از محصولات گزارششده میشود. به عبارت دیگر، حسابداری بسیار پیچیدهتر میشود و دیجیتالیسازی در قلب این اختلال است. اگرچه حسابداری معمولاً در مورد محصولاتی که از زنجیره ارزش عبور میکنند گزارش میدهد، ما شاهد موقعیتهای بیشتر و بیشتری هستیم که خود حسابداری بخشی از محصولات گزارششده میشود. به عبارت دیگر، حسابداری بسیار پیچیدهتر میشود و دیجیتالیسازی در قلب این اختلال است.
فناوریهای دیجیتال چه میکنند؟ آنها کسب و کارها را قادر میسازند تا متن فیزیکی (آنالوگ) را به فرمتهای دیجیتالی تبدیل کنند. در نتیجه، شرکت ها مدلهای کسب و کار و فعالیتهای کاری خود را با دیجیتالی کردن فرآیندهای خود تغییر میدهند. دگرگونیهای دیجیتال، شرکت ها را به حوزههای جدید عملیاتی سوق میدهد که در آن همه حوزههای کسب و کار فناوریهای دیجیتال را ادغام میکنند و فرهنگ مدیریتی جدید تأثیر میگذارد. در حالی که گزارشهای حسابداری همیشه در مورد کمک به تصمیمگیری تجاری بودهاند، دیجیتالیسازی تغییرات گستردهای را در مورد آنچه حسابداری اکنون باید به دست آورد، ایجاد میکند. این به این دلیل است که فناوریهای دیجیتال این قدرت را دارند که خود را تغییر دهند و به سایر بخشهای اقتصاد منشعب شوند، جایی که بهرهوری نیز افزایش مییابد. فناوری همیشه چنین قدرتی را نشان نداده است. در واقع، به ندرت چنین است. قبلاً فقط سه بار این اتفاق را دیده بودیم. چاپخانه حدود 600 سال پیش این کار را انجام داد. موتور بخار 300 سال پیش و ژنراتور الکتریکی 200 سال پیش همینطور. امروزه، فناوریهای دیجیتال در حال تغییر فلسفهها، مدلها و تفکرات تجاری هستند، زیرا میتوانند خود را تغییر دهند. سرعت و مقیاسی که این اتفاق میافتد در تاریخ مشابهی ندارد و هیچ چرخش تکنولوژیکی وجود ندارد. حسابداری نمیتواند ثابت بماند. این کتاب در مورد چگونگی مختل شدن حسابداری توسط فناوریهای دیجیتال و اقداماتی است که این حوزه باید انجام دهد. بدون چرخش تکنولوژیکی حسابداری نمیتواند ثابت بماند
در حالی که فنآوریهای دیجیتال بر نحوه تجربه و مصرف ما تأثیر میگذارند، مسیرهای دیجیتالی در کسبوکار در ظرفیت خود برای افزایش رشد اقتصادی، سنت را به چالش میکشند. چگونه این اتفاق افتاده است؟ به طور گسترده پذیرفته شده است که انقلاب صنعتی اول حدود 250 سال پیش مکانیزاسیون را معرفی کرد. سپس150 سال بعد، این امر با برق رسانی و تولید انبوه دنبال شد. الکترونیک و اتوماسیون انقلاب سوم را حدود 60 سال پیش آغاز کردند. انقلاب صنعتی چهارم که در حال انجام است و به درستی نامیده میشود، جهان فیزیکی و مجازی ما را به هم نزدیک میکند. اما این بار از این جهت متفاوت است که با سه انقلاب اول، تعداد کمی از مردم بزرگی تغییرات در حال وقوع را درک کردند. با این حال، امروزه مردم از تغییرات تکتونیکی که بر نحوه تولید، مصرف، حرکت، برقراری ارتباط و تجربه ما تأثیر میگذارد آگاه هستند.
اما یک ناشناخته باقی مانده است. در گذشته، مدیرانی که تغییرات اساسی در عملیات خود ایجاد میکردند، به طور کامل از آنچه به دنبال آن بودند قدردانی میکردند. ممکن است این سرمایه گذاری برای افزایش بهره وری یا تغییر نام محصول بوده باشد. یا شاید آنها به دنبال اجرای شیوههای کاری انعطاف پذیر برای افزایش انعطاف پذیری تولید و خدمات مشتری بودند. یا احتمالاً، آنها خواهان ادغام برای کسب دانش و بسیج جریانهای درآمدی جدید بودند. مسیرهایی که توسط تصمیم گیرندگان پیش میرود میتواند عمدی، هدفمند و دستوری باشد که منجر به نتایج تعریف شده کسب و کار شود. با این حال، یک دگرگونی دیجیتال فقط میتواند دید محدودی از وضعیت نهایی ارائه دهد. هیچ روشی برای اجرای یک مانور دیجیتالی که منجر به یک نتیجه پایدار خاص شود وجود ندارد. در دنیای دیجیتال، افسانه آفریقایی باید مورد توجه قرار گیرد: هر روز صبح یک غزال از خواب بیدار میشود که میداند باید سریعتر از سریعترین شیر بدود وگرنه کشته میشود و هر روز صبح یک شیر از خواب بیدار میشود که میداند باید از کندترین غزال پیشی بگیرد وگرنه از گرسنگی میمیرد. به همین ترتیب، دیجیتالی شدن، با پیروی از مسیرهای جدید در حال ساخت، باعث دیجیتالی شدن میشود. هر مانعی اگر نگوییم بقا، رشد را به خطر میاندازد. در جایی که فناوریهای دیجیتال به کار گرفته میشوند، فرآیندها را تغییر میدهند و در عین حال تغییرات بیشتری را ایجاد میکنند که در ابتدا ضروری است اما پیشبینی آن غیرممکن است. در حالی که ما میدانیم که در دوران نوسازی شدید اقتصادی زندگی میکنیم، همچنین میدانیم که انجام تغییرات سریع تکراری تنها رویکردی است که میتوان اتخاذ کرد. ما نمیتوانیم کاملاً بفهمیم که مسیرهای دیجیتال ما را به کجا میبرند، اما میدانیم که باید واکنش نشان دهیم و فعال باشیم و دائماً وضعیت موجود را به چالش بکشیم. سوالی که برای ما پیش میآید این است که حسابداری اکنون باید چه کاری انجام دهد تا بتوانیم با توجه به گسستهای شدید اقتصاد دیجیتال، پیشرفتهای موثری را ایجاد کنیم. برای درک بهتر اینکه چگونه حسابداری باید بازاندیشی شود، ضروری است که در مورد برخی از نیروهای جهانی گستردهتر تغییر که کسبوکارها عموماً باید به آن توجه کنند، فکر کنیم.
نیروهای جهانی در حال تغییر شکل اقتصاد دیجیتال
در دهه آینده، جمعیت جهان یک ششم افزایش خواهد یافت. جمعیت ایالات متحده به میزان ناچیز 7.5 درصد افزایش خواهد یافت و جمعیت اروپا 2 درصد کاهش خواهد یافت. علاوه بر این، 97 درصد از رشد جمعیت جهان از کشورهای در حال توسعه خواهد بود و شرقی شدن – عادات و آداب و رسوم تأثیرگذار کشورهای آسیایی در حال توسعه سریع – با سرعت بالایی راهپیمایی خواهند کرد. ماهیت این است که یک سوم آمریکاییهایی که در سال 2030 زندگی میکنند، در دوره آنالوگ متولد شدهاند. برعکس، در کشورهای در حال توسعه، 1.25 میلیارد نفر به 6 میلیارد نفر کنونی خواهند پیوست و همه «دیجیتال متولد شده اند»! اگر دیجیتالی شدن با پیشرفت برابری کند، کشورهای توسعه یافته غربی بخش بسیار کوچکی از دنیای پیشرفته فردا را تشکیل خواهند داد.
این را در نظر بگیرید: چین و ایالات متحده اکنون دو اقتصاد بزرگ جهان هستند. در حالی که چین اقتصاد در حال توسعه نامیده میشود، ایالات متحده در میان پیشرفته ترین اقتصادهای جهان است. در مجموع، این دو کشور 90 درصد از سرمایه بازار بزرگترین پلتفرمهای دیجیتال جهان را به خود اختصاص دادهاند. آنها سه چهارم اختراع هاي ثبت شده[5] مرتبط با فناوریهای بلاک چین و محاسبات ابری عمومی را تولید میکنند و نیمی از هزینههای اینترنت اشیاء جهان را تشکیل میدهند. اکنون ممکن است از اقتصادهای در حال توسعه در مقابل اقتصادهای پیشرفته صحبت کنیم، اما فناوریهای دیجیتال توجه کمی به این تمایز نشان میدهند. مهم این نیست که کجا بوده ایم، بلکه مهم این است که از اینجا به کجا میرویم. به این ترتیب، چین بیش از 80 درصد از مصرف کنندگان خود را از سیستمهای پرداخت تلفن همراه استفاده میکند، در حالی که در ایالات متحده، سیستمهای دیجیتال رشد اقتصادی را تعریف میکنند و موقعیتهای پیشرو را کنار میگذارند. به نظر میرسد که استفاده از آنها نه کمک شده و نه مانع از چگونگی شکل دادن تاریخ صنعتی به یک ملت شده است. مدیریت به گونهای که انگار دیروز مهم است، جایی در دنیای دیجیتالی که ما وارد آن شده ایم، ندارد.
تغییر تکنولوژیک در حال انجام چه چیزی نفوذ نمیکند؟ معلوم شد: خیلی کم. برنامههای ملی تغییر و رشد عمیقاً مستلزم دگرگونیهای دیجیتالی در هر سطح از فعالیتهای اجتماعی است. پیشبینی میشود که ۷۰ درصد از ارزش اقتصادی جهان که در دهه آینده ایجاد میشود، از پلتفرمهای فعال دیجیتال حاصل شود. در سراسر اهداف توسعه پایدار که توسط اکثر کشورها به عنوان راهنما برای اهداف دهه آینده برای صلح و رفاه برای مردم و کره زمین حمایت میشود، به گزارش اقتصاد دیجیتال تحولات دیجیتال “عملا بر همه اهداف توسعه پایدارها و همه کشورها، بخش ها و سهامداران تاثیر میگذارد.”
[1] DOVE
[2] Ben & Jerry’s
[3] Hellmann’s
[4] Alan Jope
[5] patents
Reviews
There are no reviews yet.