سیستمهای اطلاعات جغرافیایی برای تصمیمگیری گروهی
سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، به ابزارهای مدیریتی و تحلیلی است که برای جمعآوری، ذخیره، تجزیه و تحلیل، نمایش و انتشار اطلاعات مکانی و مکانمحور استفاده میشوند. این سیستمها به دلیل قابلیت استفاده در بسیاری از زمینههای علمی و کاربردی، از جمله مدیریت منابع طبیعی، برنامهریزی شهری، شبکههای حمل و نقل، زمینشناسی، محیط زیست، بهداشت عمومی و شبکههای ارتباطی، به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد برای تصمیمگیری گروهی مورد استفاده قرار میگیرند.
سیستمهای اطلاعات جغرافیایی با استفاده از مدلهای تحلیلی، تصاویر ماهوارهای و دادههای جمعآوری شده بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از منابع مختلف، اطلاعاتی را درباره مکانها و ویژگیهای مکانی فراهم میکنند. این اطلاعات میتوانند بهعنوان پایهای برای تصمیمگیری گروهی در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار گیرند. در این راستا، سیستمهای اطلاعات جغرافیایی به عنوان یک ابزار کارآمد در فرایند تصمیمگیری گروهی با هدف بهبود کیفیت تصمیمگیری و کاهش خطاهای احتمالی مورد استفاده قرار میگیرند.
استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در تصمیمگیری گروهی، بهطور خاص در زمینههای مدیریت منابع طبیعی و برنامهریزی شهری مورد استفاده قرار میگیرد. با استفاده از این سیستمها، امکاناتی برای تحلیل و بررسی مکانی دادههای مربوط به منابع طبیعی و شهری فراهم میشود و این اطلاعات بهطور مستقیم در فرایند تصمیمگیری گروهی مورد استفاده قرار میگیرند.
بهطور کلی، استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در تصمیمگیری گروهی، بهبود کیفیت تصمیمگیری، کاهش خطاهای احتمالی و افزایش کارایی در فرایند تصمیمگیری را بهدنبال دارد. در این راستا، شناخت وآشنایی با سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، بهعنوان یکی از ابزارهای مهم در فرایند تصمیمگیری گروهی، برای افرادی که در زمینههای مرتبط با مدیریت منابع طبیعی، برنامهریزی شهری و سایر زمینههای مرتبط کار میکنند، بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، آموزش و ارائه اطلاعات کافی درباره سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و کاربردهای آنها در تصمیمگیری گروهی، میتواند بهعنوان یکی از اصلیترین مهارتهای مورد نیاز برای کاربران این سیستمها محسوب شود.
در پایان، استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در تصمیمگیری گروهی، بهعنوان یکی از ابزارهای مهم در مدیریت منابع طبیعی، برنامهریزی شهری و سایر زمینههای مرتبط با مکان، برای بهبود کیفیت تصمیمگیری و کاهش خطاهای احتمالی بسیار موثر است. با توجه به اهمیت این سیستمها، آشنایی و آموزش درباره آنها، بهعنوان یکی از اصلیترین مهارتهای مورد نیاز در این حوزه، حائز اهمیت است.
سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی
خلاصه
تصمیم گیری گروهی با مشکلات جغرافیایی سروکار دارد که مدت زیادی وجود داشته است. با این حال، علاقه به تصمیمگیری مشارکتی اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا بیشتر افراد با نگرانی در مورد مسائل زیستمحیطی، کاربری زمین، منابع طبیعی و حملونقل معتقدند کسانی که تحت تأثیر تصمیمها قرار میگیرند، باید بخشی از این فرایند باشند. بسیاری از مسائل تصمیمگیری جغرافیایی بدون ساختار و مملو از تعارض مکانی در نظر گرفته میشوند؛ زیرا راهحلهای آنها مستلزم مشارکت چند ذینفع با ارزشهای ذینفعان متفاوت است. در این فصل مقدماتی، خواننده را با آنچه «سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی» (PGIS) مینامیم، آشنا کرده و مروری بر آنچه «علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی» مینامیم، ارائه میکنیم. سیستمهای اطلاعات جغرافیایی که توسط گروههایی با دیدگاههای ذینفعان متعدد طراحی و استفاده میشوند، بهعنوان «سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی» توصیف میشوند. سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی دارای تمامی قابلیتهای GIS، با قابلیتهای اضافی برای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی هستند. مطالعات رفتاری اجتماعی در مورد استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی بهعنوان فرایند تعامل انسان- رایانه- انسان، سنگ بنای جنبة تجربی علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی است. علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، زیرشاخهای از علم اطلاعات جغرافیایی است که به درک استفاده از PGIS در جامعه کمک میکند. ما خواننده را با چارچوب خود برای این کتاب آشنا میکنیم که مبتنی بر متعادل کردن تأکید بین حوزههای تحقیق- نظریه، روش و ماهیت است.
تصمیمگیری فضایی یک فعالیت روزمره است که بین افراد و سازمانها مشترک است. مردم زمانی که فروشگاهی را برای خرید، مسیری را برای رانندگی، مسیری را برای دویدن یا محلهای را برای زندگی انتخاب میکنند، تحت تأثیر جغرافیا تصمیم میگیرند. سازمانها از این نظر تفاوت چندانی ندارند. آنها واقعیتهای فضایی سازمان هنگام انتخاب یک مکان، انتخاب استراتژی توسعه زمین، تخصیص منابع جهت سلامت عمومی و مدیریت زیرساختهای حمل و نقل یا خدمات عمومی را در نظر میگیرند. بیشتر تصمیمات فضایی فردی بهطور موقت، بدون تجزیه و تحلیل رسمی گرفته میشود. چنین تصمیماتی اغلب مبتنی بر اکتشافات تجربی و ترجیحات (ارزشها) درونیشده است. این رویکرد مصلحتآمیز برای تصمیمگیری فضایی، گاهی اوقات میتواند با یک «برابری تصمیمگیری» نسبتاً کوچک در موقعیتهای تصمیمگیری روزانه، مانند انتخاب یک مکان برای خرید یا یک مکان سرگرمی، توضیح داده شود. هزینة انتخاب (تصمیم) ضعیف میتواند انتخاب کمتری از کالاها، قیمتهای بالاتری که نسبت به جاهای دیگر پرداخت میشود یا شبی خستهکننده در یک سالن سینما باشد. برخلاف موقعیتهای تصمیمگیری روزمره که افراد با آن مواجه میشوند، برابری تصمیم برای سازمانها و ائتلافهای بینسازمانی اغلب بسیار بالاست؛ در نتیجه، گرایشهای کنونی سازمانهای مدرن به سمت ساختارهای مسطحتر و مشارکت بسیاری از گروههای ذینفع در حل مشکلات تصمیمگیری، نیاز به فناوری اطلاعات با قابلیت پشتیبانی از تصمیمگیری مشارکتی را ایجاد کردهاند. چنین فناوری اطلاعاتی در سالهای اخیر، برای پشتیبانی رایانهای از تصمیمگیری گروهی که با هدف حل مشکلات تجاری مانند استراتژیهای بازار، برنامهریزی شرکتی و توسعة محصول به وجود آمده، توسعه یافته است. راهحلهای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی در حال حاضر بهعنوان محصولات تجاری ارائه میشوند که با این فرض توسعه یافتهاند که گروههای کاری بر ساختارهای سازمانی در حال ظهور در آیندة نزدیک تسلط خواهند داشت (اورزبورن[1] و همکاران 1990، کلمن[2] و خانا[3] 1995). فناوری اطلاعات مشابه با هدف حل تصمیم فضایی مشکلات، بهعنوان مثال، مذاکرات توسعة استفاده از زمین/ منابع، انتخاب مکان، انتخاب استراتژیهای زیستمحیطی و اقتصادی و توسعة شهری/ منطقهای، اکنون در ادبیات جغرافیا و برنامهریزی مورد بحث قرار گرفته است. (Armstrong 1993, Faber et al. 1995, Nyerges 1995, Shiffer 1992, 1995). این افزایش علاقه به تصمیمگیری فضایی مشارکتی (CSDM) بهطور خاص و تصمیمگیری مشارکتی بهطور کلی، نهتنها با روند در سازمانهای تجاری، بلکه مهمتر از همه با درک این موضوع که راهحلهای مؤثر برای مشکلات تصمیمگیری فضایی نیاز به همکاری و اجماع دارد، تحریک شده است. ساختمان، بسیاری از مسائل فضایی بهعنوان «شرور» یا دشوار نامگذاری میشوند (Rittel and Webber 1973)؛ زیرا آنها حاوی چیزهای نامشهودی هستند که بهراحتی قابل اندازهگیری و مدلسازی نیستند. ساختار آنها فقط تا حدی شناخته شده یا توسط عدم قطعیتها و راهحلهای بالقوه اغلب به کاربریهای محلی ناخواسته LULU جنجالهایی را که در حیاط پشتی من (NIMBY) برانگیختند تبدیل میشوند. اینها شامل مکانیابی محل دفن زباله و زبالههای خطرناک است (Couclelis and Monmonier 1995، برنامههای (NOAA 1993، Brunell 1999). این مشکلات نیازمند مشارکت و همکاری افرادی است که حوزههای مختلف شایستگی، برنامههای سیاسی و منافع اجتماعی را نمایندگی میکنند. بهعنوان یک نتیجه، اغلب گروههای متنوعی باید برای ایجاد راهحلهایی برای مشکلات فضایی فراگیر درگیر شوند (Golay and Nyerges 1995).
نیاز به پشتیبانی تصمیمگیری کامپیوتری، ناشی از اهمیت تصمیمگیری گروهی و حل مسئله است که عمدتاً در طول جلسات انجام میشود. از مشکلات رایج مرتبط با این جلسات میتوان به تأکید بیش از حد بر فعالیتهای اجتماعی- عاطفی و نه وظیفهای، عدم تعریف کافی یک مشکل قبل از عجله در قضاوت، فشار و مهار خلاقیت که زیردستان در حضور رؤسا احساس میکنند و احساس قطع ارتباط/ بیگانگی از جلسه (Nunamaker et al. 1993) اشاره کرد. تعدادی دیگر از مشکلاتی که مانع اثربخشی جلسات میشوند، توسط موزویک و نلسون[4] (1987) ارائه شدهاند و شامل (بعد ازلوئیس[5] 1994) این مواردند: کنار گذاشتن موضوع خیلی طولانی، بینتیجه، بینظم، بدون هدف یا دستورکار، افراد مسلط، غیرمؤثر برای تصمیمگیری، بحثهای سرگردان، اضافی یا منحرفکننده. با وجود این ویژگیهای منفی، جذابیت یک رویکرد گروهی در تصمیمگیری بهطور کلی از این واقعیت ناشی میشود که مشارکتهای فردی توسط یک اثر همافزایی ناشی از پویایی جلسات افزایش مییابد. سیج[6] (1991) چندین توانایی تصمیمگیری انسانی را شناسایی میکند که فناوری اطلاعات ممکن است در جلسات تقویت شود. این شامل موارد زیر است:
1.به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا با شناسایی ویژگیهای بارز محیط، شناخت نیازها، شناسایی اهداف مناسب برای اندازهگیری موقعیتهای تصمیم، فرمولبندی، چارچوببندی یا ارزیابی کنند. حل موفقیتآمیز یک موضوع
2.ارائة پشتیبانی در افزایش تواناییهای تصمیمگیرندگان برای به دست آوردن و تجزیه و تحلیل اثرات احتمالی دورههای اقدام جایگزین
3.افزایش توانایی تصمیمگیرندگان در تفسیر تأثیرات بر حسب اهداف که منجر به ارزیابی گزینهها و انتخاب آنها میشود. یک گزینة جایگزین ترجیحی بنابراین،یک نتیجة نهایی از جلسة تصمیمگیری با پشتیبانی کامپیوتر میتواند بیشتر از مجموع سادهای از مشارکتهای فردی جذابیت رویکرد گروهی با پشتیبانی رایانه در تصمیمگیری فضایی ناشی از امکان درگیر کردن شرکتکنندگان مختلف بهعنوان ذینفعان شایسته از طریق ارتباطات رایانهای، کاوش مشکل و پشتیبانی مذاکره باشد. فناوری اطلاعاتی که بهطور بالقوه میتواند برای تسهیل رویکرد کامپیوتری در تصمیمگیری فضایی مورد بهرهبرداری قرار گیرد، سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) است.
استفاده از GIS در جامعه در دهة گذشته سریعتر از هر فنآوری اطلاعات تحلیلی دیگری گسترش یافته است. تحولات جدید دهة 1990، با تمرکز بر اینترنت و شبکة جهانی وب، امکانات جدیدی را برای دسترسی بهتر به اطلاعات مکانی و افزایش مزایای استفاده از آن ارائه داده است. در حالی که جریان اصلی فناوری GIS بر ایجاد ابزارهای نقشهبرداری و تجزیه و تحلیل فضایی با استفادة آسان و همهجا حاضر متمرکز بود، اما فاقد قابلیت تلفیق علایق و تعاملات برای حمایت از تصمیمگیری فضایی مشترک (CSDM) بود؛ به عنوان مثال، در زمینة چهره. جلسات حضوری و سایر قابلیتها (مثلاً حمایت از کار مشترک توزیعشده در مکان و زمان) برای تقویت مشارکت گستردة شهروندان در تصمیمگیری فضایی عمومی،مانند برنامهریزی کاربری زمین و تحقق کاملتر این اصل دموکراتیک موردنیاز است. آنها باید مستقیماً در فرایند تصمیمگیری شرکت کنند.
برنامهریزی مشارکتی کاربری زمین با مشارکت شهروندان تنها نوع تصمیمگیری مشترک فضایی نیست. توسعة منابع و مدیریت زیستمحیطی بهطور برجسته در لیست فضایی قرار دارد. نمونههایی از مشکلات تصمیمگیری که میتواندازیک رویکرد گروهی/مشارکتی بهرهمندشود،دربررسی انجامشده توسط شورای رئیس جمهور ایالات متحده در مورد کیفیت محیطی (CEQ) گنجانده شده است؛ بهعنوان مثال پروژة سد گلن کنیون[7] و پروژة بزرگراه کوه اوزارک[8] (CEQ 1997). اولین پروژه با توسعة یک برنامة مدیریتی برای تنظیم عملکرد سد گلن کنیون واقع در آریزونا[9] سروکار داشت. نحوة بهرهبرداری از سد، تأثیرات قابل توجهی بر گراند کانیون و سایر منابع پاییندستی خواهد داشت. این پروژه شامل مشارکت پنج آژانس فدرال، یک آژانس ایالتی، شش قبیلة بومی آمریکا و تعداد زیادی از شهروندان بود (بیش از 33000 نفر در مورد پیشنویس بیانیة اثرات زیستمحیطی نظر دادند). یک GIS برای دستکاری و نقشهبرداری اطلاعات حیاتی پروژه استفاده شد تا طرفهای همکار بتوانند دادهها را درک کنند و جایگزینهای تصمیم را توسعه دهند. پروژة بزرگراه کوهستان اوزارک با ازدحام ترافیک در یکی از مراکز سرگرمی محبوب در ایالات متحده – برانسون، میسوری، سروکار داشت. برانسون که به خاطر موسیقی کانتری خود مشهور است، روزانه دهها هزار گردشگر موتوری را به سمت خود جذب میکند که در بلوار موسیقی کانتری ازدحام میکنند و باعث تأخیر زیادی در ترافیک میشوند. با به چالش کشیدن فرماندار میسوری، ادارة بزرگراه و حملونقل ایالتی در سال 1992، یک پروژة برنامهریزی مشترک را برای توسعة بزرگراه چهارخطة جدید در مدت شش ماه بدون نادیده گرفتن یکپارچگی زیستمحیطی آغاز کرد. این پروژه آژانسهای محلی، ایالتی و فدرال و شرکتهای مشاوره را شامل شده و منجر به توسعة تعدادی جایگزین طراحی امکانپذیر شد که مبنای تصمیمگیری را فراهم میکرد.
مشکلات تصمیمگیری فضایی، معمولاً شامل سه دسته از شرکتکنندگان است: سهامداران، تصمیمگیرندگان و متخصصان فنی. تنوع دستههای شرکتکننده ممکن است طیفی از سطوح تخصص را شامل شود؛ تقریباً هر مشکل تصمیمگیری – از مبتدی تا متوسط و کارشناس، کاهش پیچیدگی مشکل تصمیمگیری با کاهش حجم کار شناختی شرکتکنندگان، یکی از اهداف توسعة مشارکت است.
امیدواریم سیستمهای پشتیبانی تصمیم با کاهش بار کار شناختی، به برخورد دقیقتر با اطلاعات با افشای واضحتر مفروضات اولیه، تسهیل نقد صحت اطلاعات و متعاقباً تصمیمگیریهای مشارکتی مؤثرتر و عادلانهتر منجر شود.
در طول دهة 1990، سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (فابر[10] و همکاران 1994، گودشالک[11] و همکاران، 1992)، سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری فضایی (SDSS) (آرمسترانگ[12] 1993، دنشم[13] 1991) و سیستمهای پشتیبانی درک فضایی (و تصمیمگیری) (SUSS/ SUDSS) (Couclelis and Monmonier 1995، Jankowski and Stasik 1997) بهعنوان کمک به فناوری اطلاعات برای تسهیل درک مشکلات جغرافیایی و تصمیمگیری برای گروهها، از جمله گروههای درگیر در تضاد موقعیت، پیشنهاد شدند. ما انتخاب کردهایم که همة فن آوریهای ذکرشده در بالا را برای GIS گروهی تحت عنوان «چتر GIS مشارکتی» (PGIS) گروهبندی کنیم؛ اصطلاحی که برای اولین بار توسط هریس[14] و همکاران (1995) استفاده شد. سیستمهای اطلاعات جغرافیایی که توسط گروههایی با دیدگاههای ذینفعان متعدد طراحی و استفاده میشوند، بهعنوان «سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی» توصیف میشوند. در این کتاب، ما ایدة PGIS را گسترش میدهیم تا نهتنها قابلیتهای GIS، بلکه قابلیتهای اضافی برای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی، بهعنوان مثال، قابلیتهای ارتباط گروهی و تجزیه و تحلیل تصمیم را نیز شامل شود. واضح است که تحقیقات در مورد PGIS و تصمیمگیری مشترک برای مشکلات خطمشی عمومی با جهتگیری جغرافیایی، همچنان بهسرعت در حال افزایش است. متأسفانه، بیشتر تحقیقات مربوط به تصمیمگیری فضایی مشارکتی بهجای استفاده از GIS، بدون ارتباط نظری قوی بین این دو، در مورد توسعة GIS بوده است. تا همین اواخر، برای مطالعة استفاده از فنآوری GIS در سطح گروه تصمیمگیری،کار کمی انجام شده است؛ حتی با وجود این، میتوان برای انتقال نتایج تحقیقات از آزمایشها با سیستمهای پشتیبانی گروهی که از اوایل دهة 1980 در علوم مدیریت و تصمیمگیری انجام شد، موردی را مطرح کرد. برخلاف مشکل تصمیمگیری تجاری، مانند انتخاب برنامة بازاریابی محصول، مشکلات تصمیمگیری فضایی در تبدیل مکان و روابط فضایی مرتبط به بخشی صریح از یک موقعیت تصمیم منحصربهفرد هستند. این شکاف بین درک مفاهیم استفاده از نرمافزار پشتیبانی تصمیم در فرایندهای تصمیمگیری گروهی غیرفضایی در مقابل فضایی، بخشی از انگیزة این کتاب است. انگیزة این امر نیز نیاز به توسعة درک چگونگی استفاده از نرمافزار GIS همراه با تکنیکهای پشتیبانی تصمیم در فرایندهای تصمیمگیری گروهی دارد که کدام مؤلفههای فناوری رایانه، وظایف پشتیبانی تصمیم را انجام میدهند و کدامیک انجام نمیدهند. ما معتقدیم که این دانش برای درک بهتر اینکه چگونه GIS میتواند با موفقیت برای حمایت از کار مشترک، شامل تصمیمگیری فضایی و حل مسئله مورد استفاده قرار گیرد، نیاز است.
چارچوب ما برای این کتاب، مبتنی بر ایجاد تعادل بین تأکید برحوزههای تحقیق – نظریه، روش و ماهیت – همانطور که در تحقیقات رفتاری اجتماعی توسط برینبرگ[15] و مک گرات[16] (1985) پیشنهاد میشود. هر سه حوزه به تحقیقاتی کمک میکنند که اساس علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی را تشکیل میدهد. علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، زیرشاخهای از علم اطلاعات جغرافیایی است که شامل پیوندهای قوی بین ماهیت، نظریه و روشها هنگام تحقیق دربارة پیامدهای استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی در جامعه میشود. تحقیق در مورد توسعة سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، دارای جهتگیری کاربردی است که از تأکید پیشرو در حوزة روششناختی ناشی میشود. پژوهش در مورد استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، بسته به اینکه دامنة اصلی به ترتیب محتوایی یا مفهومی باشد، میتواند جهتگیری کاربردی یا پایه داشته باشد؛ بنابراین، موضوع این نیست که GIS ابزار است یا علم؛ زیرا این فقط یک دیدگاه جزئی است (فیشر[17] 1998). درواقع، موضوع مربوط به تعادل حوزههایی است- جوهر، نظریه و روش- که به یافتهها و دانش در مورد ابزار و علم کمک میکنند؛ زیرا در مطالعات تحقیقاتی، ابزارهایی بهعنوان بخشی از علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی گنجانده شدهاند. در مطالب ارائهشده در این کتاب، روشهای تحقیق اجتماعی- رفتاری را برای بررسی استفادة مردم از روشهای GIS بهکار میبریم. در نتیجه، روشهای GIS به بخشی از «حوزة ماهوی» تبدیل میشوند؛ همانطور که افراد، سازمانها، وظایف تصمیمگیری و غیره بخشی از حوزة محتوایی هستند. ما در تعقیب روشهای رفتاری اجتماعی برای بررسی استفادة مردم ازGIS، توسط نظریههای تعامل انسان- کامپیوتر- انسان هدایت میشویم. این نظریهها در نحوة برخورد با استفاده از فناوری رایانه در حل مشارکتی مشکل و تصمیمگیری کلی بهکار میروند. در نتیجة این امر، ما در تلاش برای توسعة نظریهای هستیم که کمک میکند توضیح دهیم که چگونه از فنآوری GIS در حل مسئله و تصمیمگیری مشارکتی استفاده میشود. دانش به دستآمده از این تلاش، به ما کمک میکند نهتنها بفهمیم که فنآوری GIS چگونه و در چه شرایطی میتواند با موفقیت در تصمیمگیری مشارکتی استفاده شود، بلکه روشها و ابزارهای GIS بهتری را نیز توسعه دهیم که چنین مشارکتی را ارتقا میدهد.
این کتاب دو هدف دارد: هدف اول، گسترش و تعمیق زیربنای مفهومی GIS مشارکتی با در نظر گرفتن جنبههای اجتماعی- رفتاری استفاده از اطلاعات جغرافیایی است. این یک دیدگاه اجتماعی و رفتاری در علم اطلاعات جغرافیایی است که به پیامدهای استفاده از اطلاعات جغرافیایی (سیستم) در گروهها، سازمانها، جوامع و جامعه میپردازد. هدف دوم، ارائة روشها، تکنیکها و نمونههایی از مطالعه و معرفی رویکرد مشارکتی برای حل مسئلة تصمیمگیری فضایی است؛ بنابراین، این کتاب ممکن است بهعنوان کمک روششناختی برای محققان و دانشجویان علاقهمند به موضوع تصمیمگیری فضایی مشارکتی و بهعنوان راهنمایی برای پزشکان علاقهمند به معرفی یک رویکرد مشارکتی برای حل مسائل تصمیمگیری فضایی واقعبینانه باشد.
برای دستیابی به این اهداف، کتاب در دو بخش تنظیم شده است که از تئوری، روش و جوهرة تعادل نشئت میگیرد. بخش اول، مبانی نظری و روششناختی برای تصمیمگیری فضایی مشارکتی ساخت را ارائه میدهد.
[1] Orsborne et al
[2] Coleman
[3] Khanna
[4] Mosvick and Nelson
[5] Lewis
[6] Sage
[7] Glen Canyon
[8] Ozark
[9] Arizona
[10] Faber
[11] Godschalk
[12] Armstrong
[13] Densham
[14] Harris
[15] Brinberg
[16] McGrath
[17] Fisher
Reviews
There are no reviews yet.