چگونه یک مدیر عالی باشیم؟
چرا کلمه «مدیر»؟
این را برای یک دقیقه در نظر بگیرید: مهم نیست که چه عنوانی در کارت ویزیت شما وجود دارد، خواه سرکارگر، سرپرست، مدیر، مدیر، معاون مدیر جمهور، مدیر جمهور یا مدیر اجرایی، افرادی که به شما گزارش میدهند شما را مدیر خود مینامند.
کلمه “مدیر ” از کلمه هلندی “baas” گرفته شده است، که در اصل یک اصطلاح احترام است که برای خطاب به یک مسئول استفاده میشود. ما عمداً از “مدیر ” استفاده میکنیم زیرا شما اینگونه هستید – فردی مسئول که مردم را رهبری و مدیریت میکند. اگر همیشه شک دارید، لطفاً به این تعریف بازگردید.
ما از شما میخواهیم که عنوان “مدیر ” را با افتخار به تن کنید. شما مسئول هستید مسئول بودن. عذرخواهی یا نوک پا در اطراف آن نباشید. تسلیم همه عناوین درست سیاسی و آبکی مانند «سرپرست تیم»، «مربی» یا «قهرمان مردم» نشوید. این عبارات قطعاً توصیف میکنند که یک مدیر بزرگ چه چیزی است و چه میکند. آنها فقط عناوین همه جانبه نیستند. به مسئولیت خود افتخار کنید، اما مغرور نشوید و عنوان “مدیر ” را بدیهی نگیرید.
هرگز از عبارت “من مدیر هستم” به شیوهای بیش از حد یا حق طلبانه استفاده نکنید. هیچ کس به این افراد احترام نمیگذارد. در عوض پشت سر رؤسایی زمزمه میکنند که آنقدر به خودشان چسبیدهاند که اختیار و مسئولیت خود را ساده میگیرند.
در دفاتر قدم بزنید یا از طبقات تولید شرکتهای بزرگ دیدن کنید، احتمالاً کارمندانی درگیر خواهید یافت که به خوبی توسط روسای بزرگ رهبری میشوند. آن رؤسا محیطی را ایجاد میکنند که در آن افراد هر روز به این دلیل ظاهر میشوند که میخواهند آنجا باشند، نه به خاطر اینکه مجبور هستند.
بنابراین، اگر شما یک رهبر یا مدیر افراد هستید و آرزو دارید که یک مدیر عالی باشید، این کتاب برای شما نوشته شده است. شما فقط باید ذهنی باز داشته باشید و متعهد شوید که عالی شوید. ما ابزارهایی را در اختیار شما قرار خواهیم داد تا به شما در رسیدن به آنجا کمک کنند.
فصل 1
یک مدیر عالی بودن
“اگر با مردم آنگونه که باید رفتار کنیم، به آنها کمک میکنیم تا به آنچه میتوانند تبدیل شوند.”
-گوته
چه میشود اگر هر روز افراد شما «یک بازی» خود را روی کار بیاورند؟ آیا شما معتقدید که حتی ممکن است؟
در 154 صفحه بعدی قصد داریم نشان دهیم که این امکان پذیر است و ابزارهایی را به شما آموزش خواهیم داد که عملکرد افرادتان را برای شما تغییر میدهند. شما کشف خواهید کرد که چگونه:
- به طور مؤثر کار را واگذار کنید و خودتان را آزاد کنید تا واقعاً رهبری و مدیریت کنید،
- تیم خود را ارزیابی کنید و اطراف خود را با افراد بزرگ احاطه کنید،
- پنج شیوه رهبری و پنج شیوه مدیریتی همه روسای بزرگ را اعمال کنید.
- با هر یک از کارمندان خود قوی ارتباط برقرار کنید، و
- با کارمندانی برخورد کنید که انتظارات شما را برآورده نمیکنند.
این کتاب با هر کتاب رهبری یا مدیریت دیگری که تا به حال خوانده اید متفاوت است – و به معنای واقعی کلمه دهها هزار نفر از آنها نوشته شده است. چیزی که آن را متفاوت میکند کاربرد عملی و تاثیر فوری آن است. هیچ نظریهای ارائه نمیدهد. در عوض، یک برنامه بازی ساده را ارائه میدهد تا به شما کمک کند یک رهبر و مدیر عالی شوید. میتوان گفت زیرا هر کلمه و ابزار این کتاب توسط هزاران نفر از رهبران و مدیرانی که تأثیر و نتایج غیرقابل انکار آنها آزمایش و اثبات شده است.
در بیست سال گذشته ما شخصا با تیمهای رهبری بیش از 180 شرکت و بیش از 2000 رهبر و مدیر کار کرده ایم. علاوه بر این، سازمان ما، EOS Worldwide، دارای 150 پیادهکننده EOS در سراسر جهان است که این ابزارها را به 2500 شرکت دیگر و بیش از 25000 رهبر و مدیر آموزش دادهاند. از آنجایی که ما با بسیاری از کارفرمایان به مشکلات روزانه و روزمره پرداخته ایم، میدانیم چه چیزی کار میکند و چه چیزی خوب نیست.
اولین کتاب جینو، کشش، که صدها هزار نسخه فروخته است، یک نیاز حیاتی را در دنیای تجارت کوچک آشکار کرد: نیاز به یک راهنمای ساده و واقعی برای کمک به رهبران و مدیران شرکتهای کارآفرین برای تبدیل شدن به روسای بزرگ. این ما را وادار کرد که این کتاب را بنویسیم و آن فرمول ساده را ارائه کنیم. هر کسی که گزارشهای مستقیم دارد و به دنبال راهی عملی و اثبات شده برای برتری در کاری است که انجام میدهد، میتواند این مراحل را دنبال کند تا بهترینها را در افراد خود نشان دهد.
این کتاب برای شماست اگر:
- شما یک رهبر، مدیر یا سرپرست افراد در یک شرکت کارآفرین خصوصی با 10 تا 250 نفر هستید. یا
- شما میخواهید بیشترین بهره را از افراد خود ببرید و به دنبال راهی ساده، موثر و تاثیرگذار برای تبدیل شدن به یک مدیر عالی باشید.
این کتاب همچنین برای کمک به “مدیر های نه چندان خوب” نوشته شده است تا از سر راه خود خارج شوند – تا به آنها کمک کند تا اذعان کنند که فاقد درک اساسی، تمایل و ظرفیت برای توسعه مهارتهایی هستند که آنها را عالی میکند.
ما آموختهایم که برای به دست آوردن بیشترین بهره از افراد خود – برای داشتن نیروی کار با انگیزه بالا – شما در نقش مدیر خود باید محیطی ایجاد کنید که در آن افراد شما شکوفا شوند. متیو کلی، در کتاب خود از تعادل: فراتر از افسانه تعادل بین کار و زندگی به رضایت شخصی و حرفه ای، اشاره میکند که کارکنان با انگیزه بالا هم از رضایت شخصی و هم از رضایت شغلی خود لذت میبرند. “آنها سخت کار میکنند. . . آنها از افرادی که با آنها کار میکنند لذت میبرند. آنها احساس میکنند مورد احترام مدیر خود هستند. آنها احساس میکنند کارشان به زندگی مشتریان کمک میکند. آنها متوجه میشوند که چالش کارشان با تواناییهای آنها مطابقت دارد. و آنها میدانند که چرا هر روز سر کار میروند.”
این ممکن است قبلاً برای شما آشکار باشد، اما چیزی که شگفتآور است این است: کلی، در تلاشهایش برای یافتن پیوندی بین «تعادل بین کار و زندگی» و نیروی کاری بسیار متعهد، با افراد معتبر در دهها شرکت برتر جهان مصاحبه کرد. او از این شرکتها پرسید که آیا میتواند با افرادی که به نظر آنها بهترین نمونه تعادل بین کار و زندگی هستند، مصاحبه کند. چیزی که او پس از مصاحبه با این افراد کشف کرد این بود که آنها در واقع به طور متوسط 9 ساعت در هفته بیشتر از همتایان خود کار میکردند. آنها رضایت شغلی را بر تعادل بین کار و زندگی ارج نهادند. بنابراین، وقتی تلاشهای خود را برای بهبود سطح رضایت افراد از شغلشان، در مقایسه با تعداد ساعات کارشان متمرکز میکنید، به چیزهای مثبت فکر کنید.
در اینجا چیز دیگری است که ما پس از بررسی مشتریان خود در EOS Worldwide یاد گرفتیم. وقتی از آنها پرسیده شد که چرا ما را درگیر کردند، 82.4 درصد گفتند که به اندازه کافی از افراد خود استفاده نمیکنند. آنها در یک صفحه نبودند و برای پیروزی با هم کار میکردند. در واقع، «مسائل مردم» یکی از رایجترین ناامیدیهایی است که مدیرها به اشتراک میگذارند – نه فروش، نه سود. . . مردم! با این حال، این را در نظر داشته باشید: هر چقدر که ممکن است از افراد خود ناامید باشید، واقعیت این است که آنها مزیت رقابتی شماره یک شما هستند.
برای یک دقیقه به آن فکر کن. ممکن است حق ثبت اختراع داشته باشید، فناوری اختصاصی داشته باشید، و آگاهی از برند فوق العادهای داشته باشید، اما در نهایت، همه اینها به مردم خلاصه میشود. بنابراین، خوب یا بد، افرادی که استخدام میکنید یا مستقیماً به شما گزارش میدهند، تنها وجه تمایز واقعی شما هستند.
رقبا میتوانند ایدههای شما را بدزدند و از محصولات شما کپی کنند. از این گذشته، آنها اساساً همان کاری را که شما انجام میدهید انجام میدهند. آنها حتی میتوانند کتاب بازی شما را بدزدند – نحوه انجام کاری که انجام میدهید. اما این مهم نیست زیرا در نهایت، مدیر عالی بودن به اعدام ختم میشود – انجام کاری که بهتر از رقیب انجام میدهید. در اینجا یک مثال عالی است. در طول دهه 1960، مخالفان گرین بی پکرز، که در آن دهه دو سوپربول و پنج قهرمانی NFL را بردند، “Power Sweep” معروف وینس لومباردی را آنقدر دیده بودند که نه تنها بازی را از درون و بیرون میدانستند، بلکه میدانستند. وقتی میآمد اما هنوز نتوانستند جلوی آن را بگیرند. لومباردی در هدایت بازیکنانش به خوبی در اجرای آن بازی خوب بود.
Reviews
There are no reviews yet.