در مقاله گذشته دیدیم که چگونه جریان نقد تنزیل شده (DCF) مناسب ترین روش ارزش گذاری سهام است زیرا منطقی و عینی است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که به جزئیات این مدل نگاهی بیندازیم.

ارزش فعلی جریان های نقدی مورد انتظار آینده

اساس این مدل به نظر ساده است. هر شرکتی فقط به اندازه ای ارزش دارد که در طول عمر خود جریان های نقدی ایجاد کند. بنابراین، ما باید طول عمر شرکت را تخمین بزنیم، باید وجه نقدی را که انتظار می‌رود شرکت در طول این عمر تحویل دهد، تخمین بزنیم. سپس باید جریان های نقدی را که منعکس کننده ریسک و مدت زمان است تنزیل کنیم. جمع کردن این جریان های نقدی باید ارزش فعلی شرکت را در تئوری به ما بدهد!

جریان های نقدی، نه سود یا سود سهام

اکنون، مهم است که بدانیم که ما در حال تنزیل جریان های نقدی هستیم. ما سود را تنزیل نمی کنیم. این به این دلیل است که سود ذهنی است. مدیریت در مورد میزان سودی که می‌خواهد گزارش کند اختیار قابل‌توجهی دارد. همچنین، سود واقعا یک نظر است. از طرف دیگر سود سهام فقط پولی است که به سهامداران پرداخت می شود. سود سهام منعکس کننده سودآوری نیست. یک شرکت ممکن است ضرر کند اما همچنان سود سهام پرداخت کند. در واقع، بسیاری از شرکت ها این کار را انجام می دهند! بنابراین، سود سهام نیز واقعاً فشارسنج خوبی برای قضاوت در مورد عملکرد یک شرکت نیست.

علاوه بر این، شرکت می تواند برای رشد بیشتر کسب و کار خود پول نقد سرمایه گذاری کند. بنابراین هزینه فرصت برای شرکت واقعاً از زمانی شروع می شود که پول نقد وارد می شود. از این رو جریان نقدی استفاده می شود و از این رو مدل را مدل جریان نقدی تنزیل شده می نامند.

مشکل وجود دائمی

اکنون، قبلاً بیان کردیم که فرآیند با تخمین عمر شرکت آغاز می شود. اینجا یک مشکل واقعی است! این شرکت اصلاً عمر محدودی ندارد. این شرکت یک شخص حقوقی است که توسط قانون ایجاد شده است. از نظر قانونی آنها عمر بی نهایتی دارند. این ویژگی یک شرکت جانشینی دائمی نامیده می شود. در حال حاضر، این مشکلات واقعی را در مورد ارزش گذاری سهام ایجاد می کند، زیرا این بدان معناست که انتظار می رود جریان های نقدی ما تا ابد ادامه داشته باشد! چگونه می توانید یک سری بی نهایت از پرداخت های جریان نقدی آینده را ارزش گذاری کنید؟ خوب، تا زمانی که برخی فرضیات را مطرح نکنیم، نمی توانیم. آن مفروضات در زیر مورد بحث قرار می گیرند.

مدل دو مرحله ای

برای رسیدن به ارزش سهام یک شرکت، باید محاسبات را به دو قسمت تقسیم کنیم. بخش اول «دوره افق» نام دارد. این دوره ای است که برای آن جریان های نقدی را با دقت خوبی تخمین می زنیم. این دوره معمولاً 4 تا 7 سال است و انتخابی است که یک تحلیلگر باید انجام دهد. از آنجایی که این یک سری محدود از جریان‌های نقدی است، می‌توانیم به راحتی آن را کاهش دهیم و به یک مقدار محدود برسیم.

بخش باقی مانده از عمر سهام به عنوان دائمی رو به رشد در نظر گرفته می شود. بنابراین تحلیلگر باید در مورد نرخ بازدهی ثابتی که فرض می‌شود شرکت تا ابد به دست می‌آورد، فرضی داشته باشد. این نرخ ثابت باید کمتر از نرخ تنزیل باشد. این باعث می شود که یک سری بی نهایت در حال کاهش باشد. از نظر ریاضی اگر مقدار آنها در حال کاهش باشد، می توانیم برای مجموعه نامتناهی از اعداد یک مقدار محدود به دست آوریم. از این رو، می‌توانیم به یک مقدار محدود برای جاودانگی نیز برسیم.

در پایان باید ارزش دوره افق و همچنین دائمی بودن را جمع کنیم تا ارزش تنزیل شده جریان های نقدی را بدست آوریم. این روشی است که از مدل جریان نقدی تنزیل شده برای رسیدن به ارزش گذاری سهام استفاده می شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *