جنگ ارزی چیست؟

جنگ ارزی وضعیتی است که در آن کاهش ارزش پول توسط یک کشور با کاهش ارزش رقابتی کشور دیگر تلافی می شود . به عنوان مثال، اگر ایالات متحده ارزش دلار را در برابر پوند استرلینگ کاهش دهد و اگر بریتانیایی ها با کاهش ارزش خود تلافی کنند، وضعیت را می توان دقیقاً به عنوان یک جنگ ارزی توصیف کرد. اعتقاد بر این است که کاهش ارزش در کوتاه مدت باعث رشد می شود. با این حال، این رشد به ضرر شرکای تجاری است. از این رو جنگ های ارزی به عنوان سیاست “گدای همسایه خود” نیز شناخته می شود!

وقتی ارزش یک ارز کاهش می یابد چه اتفاقی می افتد؟

کاهش ارزش پول دارای اثرات متعددی است. معمولاً در کوتاه مدت برای اقتصاد خوب در نظر گرفته می شوند زیرا شانس رشد را افزایش می دهند. با این حال، این رشد به ضرر سایر اقتصادها اتفاق می افتد. برخی از مزایای ناشی از کاهش ارزش به شرح زیر است:

 

  • ارز ارزان تر صادرات را ارزان تر می کند. از این رو، زمانی که کشورها ارزش پول خود را کاهش می دهند، در نهایت محصولات خود را به شکلی جذاب در بازار بین المللی قیمت گذاری می کنند و در نتیجه حتی اگر عوامل دیگری مانند بهره وری ثابت بماند، انگیزه عمده ای به صادرات می دهند. 
  • کاهش ارزش پول همچنین به جلوگیری از واردات کمک می کند زیرا کالاهای تولید شده توسط کشورهای دیگر در مقایسه با کالاهای داخلی گران تر می شوند. بنابراین، صادرات سایر کشورها تحت تأثیر منفی کاهش ارزش پول قرار می گیرد. 
  • از آنجایی که صادرات بیشتر به معنای تولید بالاتر و در نتیجه اشتغال بیشتر است، کاهش ارزش پول مکانیزم موثری برای کنترل بیکاری در کشور به نظر می رسد. با این حال، این در نهایت صادرات بیکاری است! زیرا کالاهایی که از کشور ما صادر می شود جایگزین کالاهای تولید داخل در آن اقتصاد می شود و باعث بیکاری در آن کشور می شود. بنابراین، کاهش ارزش پول بیکاری را ایجاد یا خاموش نمی کند، بلکه آن را از کشوری به کشور دیگر منتقل می کند. 
  • در نهایت، کاهش ارزش پول همچنین می‌تواند بر تراز پرداخت‌ها و همچنین تراز تجاری یک کشور تأثیر مثبت بگذارد و در نتیجه بسیاری از مشکلات را با اصلاح کسری‌های کلان اقتصادی پایدار حل کند.

جنگ ارز: تاریخ

دنیای مدرن حداقل با دو حمله شدید جنگ ارزی روبرو بوده است. آنها به شرح زیر است:

اولین نمونه از جنگ ارزی بزرگ پس از جنگ جهانی اول مشاهده شد. آلمان اساساً تورم را با نرخ بی سابقه ای آغاز کرده بود. آنها این کار را انجام می دادند تا بتوانند خسارات ناشی از شکست در جنگ جهانی اول را بپردازند. با این حال، کشورهای دیگری مانند فرانسه و بریتانیا نیز از این روند پیروی کردند. به زودی این کشورها کاهش ارزش سایر کشورها را دنبال کردند که ارزش خود را کاهش دادند. این برای مدت طولانی ادامه یافت تا اینکه آلمان در نهایت به یک تورم فوق العاده رسید و رقابت را به سمت پایین برد! کشورهای دیگر مانند فرانسه و بریتانیا نیز تورم قابل توجهی داشتند. با این حال، اقتصاد آنها مانند آلمان منفجر نشد.

جنگ ارزی بعدی توسط شوک نیکسون آغاز شد. این زمانی است که رئیس جمهور نیکسون دنیا را از استاندارد طلا خارج کرد. این کار با هدف کاهش ارزش دلار و ارتقای اشتغال و صادرات در اقتصاد ایالات متحده انجام شد. این امر به طور خودکار منجر به ترویج بیکاری در کشورهایی می شود که کالاهای آمریکایی وارد می کنند.

کاهش ارزش توسط ایالات متحده به سرعت توسط سایر کشورها که از استاندارد دلار پیروی می کردند، کاهش ارزش رقابتی را به دنبال داشت. سیاست کاهش ارزش پول “گدای همسایه خود” به سرعت تبدیل به یک امر عادی شد. این دور از جنگ های ارزی با حملات سفته بازانه به بسیاری از ارزها و بحران های شدید ارزی در چندین بخش از جهان به پایان رسید.

جنگ ارزی امروزی

برخی از اقتصاددانان استدلال می کنند که ما با یک جنگ ارزی امروزی نیز روبرو هستیم. با این حال، جنگ چندان آشکار نیست و کاهش ارزش های رقابتی، در صورت وجود، فوری نیست و اغلب دلایل دیپلماتیک برای پیگیری آنها ارائه می شود.

در حال حاضر بیش از 20 بانک مرکزی در جهان از الگوی بانک مرکزی ژاپن و بانک مرکزی اروپا پیروی کرده و سیاست‌های پولی انبساطی را اجرا کرده‌اند. کشورهای منطقه یورو و همچنین ژاپن به دلیل عدم رقابت و ناتوانی در صادرات، با توجه به ارزش گذاری ارز خود، در حال چرخش بودند. در نتیجه آنها ارزهای خود را افزایش دادند و اجازه دادند بازار آزاد آن را برای آنها کاهش دهد! این امر منجر به افزایش صادرات این کشورها به ایالات متحده شده است.

در ابتدا، ایالات متحده نگران این کاهش ارزش ها نبود. دلیل آن این است که تقاضای داخلی به اندازه کافی قوی بود که بتواند کالاهای مازاد عرضه شده توسط این کشورها را بدون تأثیر منفی بر هیچ پارامتر اقتصادی جذب کند. با این حال، اخیراً، دولت ایالات متحده و فدرال رزرو شروع به ابراز نگرانی در مورد نگرانی های خود کرده اند.

ایالات متحده اکنون بی وقفه به سیاست کاهش کمی خود ادامه می دهد، زیرا می خواهد ارزش پول خود را کاهش دهد و در بازاری که واردات آلمان و ژاپن روز به روز ارزان تر می شود، رقابتی باقی بماند! جنگ ارزی مدرن آشکار نیست. بلکه یک عملیات پنهانی است.

 

  • به نظر می رسد ژاپن برای تقویت اقتصاد داخلی خود در حال کاهش ارزش پول خود است. 
  • اتحادیه اروپا سیاست پولی سست را دنبال می کند که منجر به کاهش ارزش پول می شود تا از بحران یورو جلوگیری کند. 
  • ایالات متحده در حال کاهش ارزش پول خود با ایجاد دلارهای بیشتر برای محافظت از خود در برابر تأثیر بحران گران قیمت سال 2008 است.

بنابراین هر یک از این ملت ها بهانه ای برای افزایش تورم و کاهش ارزش پول خود دارند. با این حال، هیچ یک از اینها این واقعیت را تغییر نمی دهد که دنیای مدرن در جنگ ارزی قرار دارد و رشد اقتصادی در نتیجه رشد اقتصاد داخلی اتفاق نمی افتد. بلکه نتیجه سیاست همسایه گدای شماست که حتی توسط کشورهای توسعه یافته دنبال می شود.

 

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *