ساختن یک برند شخصی پررونق: راهنمای جامع برای تاثیرگذاری، اعتبار و کسب درآمد بیحد و حصر
چکیده (H2):
این مقاله به بررسی عمیق مفهوم برند شخصی پرمیوم میپردازد و راهبردهای کلیدی برای ساخت آن را از دیدگاه Myron Golden، کارآفرین و مربی برجسته، ارائه میدهد. ما در این نوشتار، اهمیت ساخت یک برند شخصی با قصد و نیت (intention) را در مقابل پیامدهای منفی غفلت بررسی میکنیم. ستونهای اصلی یک برند قوی شامل شخصیت (character)، ارتباطات (communication)، ارائه ارزش فراتر از انتظار (delivering unmatched value) و هماهنگی مداوم (continuous upleveling) مورد تحلیل قرار میگیرد. با اتکا به تجربیات و مثالهای واقعی از جمله داستان خرید رولز رویس و رشد ۱۳۰۰ درصدی کسب و کار، این مقاله بینشهای عملی برای تبدیل نام شما به یک دارایی ارزشمند ارائه میدهد که میتواند زندگی و کسب و کار شما را به سطحی جدید ارتقاء دهد. توجه: با توجه به محدودیت حجم محتوای ارائه شده در منابع، دستیابی به بیش از ۷۰۰۰ کلمه با اتکا صرف به این منابع دشوار است. این مقاله سعی دارد تا حد ممکن اطلاعات موجود در منابع را به تفصیل و با عمق کافی ارائه دهد، اما ممکن است به حجم مورد نظر دست نیابد. هر گونه اطلاعات خارج از منابع به وضوح مشخص خواهد شد.
مقدمه (H2):
در دنیای رقابتی امروز، جایی که کسب و کارها برای جلب توجه و اعتماد مشتریان میجنگند، مفهوم برند شخصی (personal brand) بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. بسیاری از صاحبان کسب و کار ممکن است از خود بپرسند که بهترین، سریعترین و ظریفترین راه برای ساختن یک کسب و کار بسیار موفق که درآمد و تاثیرگذاری فراوانی دارد، چیست. پاسخ Myron Golden، سخنران برجسته و خالق محتوای آموزشی، در یک کلمه خلاصه میشود: “برند شخصی پرمیوم” (personal premium brand).
Myron Golden توضیح میدهد که یک برند شخصی به معنای آن است که “درباره شماست و نفوذی که نام شما دارد”. در حالی که یک برند پرمیوم (premium brand) به شما امکان میدهد “آنچه را که میخواهید به قیمتی که تمایل دارید بفروشید و آن قیمت هر چه که باشد، مهم نیست”. این ترکیب قدرتمند نه تنها به شما اجازه میدهد تا محصولات یا خدمات خود را با ارزش بالا قیمتگذاری کنید، بلکه بستری برای ایجاد تاثیرگذاری عمیق و پایدار فراهم میآورد.
داستان موفقیت خود Myron Golden گواه قدرت برند شخصی است. او و خانوادهاش به کنفرانس Inc 5000 که میزبان سریعترین کسبوکارهای در حال رشد در آمریکا است، دعوت شدند، زیرا کسبوکار آنها در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۳۰۰ درصد رشد داشته و در میان ۱۰ درصد برتر از ۵۰۰۰ کسبوکار با رشد سریع قرار گرفته است. این موفقیت خیرهکننده، با وجود اینکه کسبوکار آنها در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶ میلیون دلار درآمد داشته است، به لطف برندسازی شخصی محقق شد. این مقاله به تفصیل اصول و راهکارهایی را که Myron Golden برای ساخت چنین برند قدرتمندی به اشتراک میگذارد، بررسی خواهد کرد.
H2: برند شخصی چیست؟
وقتی از “برند” صحبت میکنیم، واقعاً منظورمان چیست؟ Myron Golden برند را به سادگی یک “نام” تعریف میکند. او مثالهایی مانند رولز رویس (Rolls-Royce) را مطرح میکند. مردم یک رولز رویس را میخرند و میرانند “چون برند آن را دوست دارند”. برند رولز رویس از نام دو بنیانگذار آن، هنری رولز و آقای رویس، گرفته شده است که خودرو را به نام خودشان نامیدند. به همین ترتیب، مرسدس (Mercedes) نیز یک برند است.
H3: برند نامی است که داستانی را یادآوری میکند
Myron Golden توضیح میدهد که یک برند، فراتر از یک نام، “نامی است که داستانی را یادآوری میکند”. این داستان میتواند شخصی باشد و خاطرات، احساسات یا مفاهیم خاصی را تداعی کند. او داستان خود را با رولز رویس به اشتراک میگذارد تا این مفهوم را توضیح دهد.
H3: تجربه رولز رویس و درسهای آن
برای Myron Golden، رولز رویس با داستانی از تجمل، موفقیت و تحقق رویاها گره خورده است. او یکی از منتورهای خود به نام بن را به یاد میآورد که در اواسط دهه ۹۰ میلادی، ۹۰ هزار دلار در ماه درآمد داشت و کلکسیونی از خودروهای لوکس از جمله دو مرسدس، یک فراری، یک لامبورگینی، یک بنتلی، یک مایباخ و یک رولز رویس به ارزش حدود ۲ میلیون دلار در آن زمان داشت. بن به Myron اجازه میداد تا خودروهایش را براند، و حتی او را برای سریعتر نرفتن با لامبورگینیاش سرزنش میکرد.
یک روز، بن با رولز رویس خود به خانه Myron در جکسونویل فلوریدا آمد تا فرزندان Myron را از مدرسه سوار کند. این تجربه، فرزندان و دوستانشان را هیجانزده کرد و Myron با خود گفت “یک روز دوست دارم یک رولز رویس داشته باشم”. “این نامی بود که آن داستان را برای من تداعی میکرد”.
سالها بعد، زمانی که رولز رویس هنوز در چشمانداز مالی او قرار نداشت، او و پسرش از یک نمایندگی رولز رویس بازدید کردند، فیلمهای هوایی گرفتند و حتی یک رولز رویس را آزمایش کردند. او تصاویری از این تجربه را در اینستاگرام منتشر کرد، که منجر به سؤال دوستانش شد که آیا اکنون رولز رویس میراند یا خیر. این تجربه بوی خودرو و حس متفاوت آن را در ذهن Myron ثبت کرد.
این تجربیات باعث شد که Myron تصمیم به خرید رولز رویس بگیرد. او توضیح میدهد که “نام رولز رویس آن داستانها را برای من تداعی کرد و آن داستانها خاطرات خوبی را به یاد میآورند”. در گذشته، زمانی که بن رولز رویس داشت، Myron نمیتوانست آن را بخرد؛ این “یک نیاز درک شده در گذشته” (past perceived void) را نشان میداد که “یک ارزش درک شده در زمان حال” (present perceived value) را ایجاد میکرد. حتی زمانی که آن را آزمایش کرد، پول و اعتبار کافی برای خرید آن را نداشت، اما این همچنان یک ارزش درک شده را نمایندگی میکرد.
زمانی که Myron پول کافی و اعتبار لازم را پیدا کرد، اقدام به خرید رولز رویس کرد. او ابتدا به دنبال تامین مالی از طریق کسب و کارش بود، اما بانکها تمایلی به اعطای وام کسب و کار برای خرید رولز رویس نداشتند. در نهایت، او تصمیم گرفت “نقداً” آن را پرداخت کند، با اینکه به نظرش “احمقانه” میرسید که برای یک ماشین پول نقد بپردازد، با این امید که بعداً آن را تامین مالی کند. او توضیح میدهد که چرا این داستان را تعریف میکند: “زیرا آن نام تداعیکننده ظرافت (elegance)، پیچیدگی (sophistication)، ثروت (opulence) و فراوانی (abundance) است”. او این کار را برای نمایش به دیگران انجام نمیدهد، بلکه “برای نمایش به خودم”.
این مثال به وضوح نشان میدهد که برند شخصی شما، همان نام شماست که داستانی را برای مردم یادآوری میکند. و نکته جالب این است که “نام شما برای شما یک معنا و برای افراد نزدیک به شما معنایی متفاوت خواهد داشت”.
H2: چرا ساخت برند شخصی برای کسب و کار شما حیاتی است؟
برند شخصی تنها یک مفهوم انتزاعی نیست، بلکه یک ابزار قدرتمند برای رشد کسب و کار و دستیابی به اهداف مالی و تاثیرگذاری است.
H3: مسیر سریع برای موفقیت، درآمد و تاثیرگذاری
Myron Golden بر این باور است که ساخت یک برند شخصی پرمیوم، “بهترین راه و سریعترین راه و ظریفترین راه” برای ساختن “یک کسب و کار بسیار موفق که درآمد و تاثیرگذاری فراوانی دارد” است. در واقع، این روش به شما اجازه میدهد تا در بازار متمایز شوید و مشتریان را جذب کنید که حاضرند برای محصولات یا خدمات شما قیمت دلخواه شما را بپردازند.
H3: نمونهای از رشد خیرهکننده (Inc 5000)
تجربه شخصی Myron Golden بهترین گواه این ادعاست. کسب و کار او به دلیل رشد چشمگیرش به کنفرانس Inc 5000 دعوت شد، لیستی که سریعترین کسبوکارهای در حال رشد در آمریکا را رتبهبندی میکند. در سال ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۲۱، کسبوکار Myron Golden بیش از ۱۳۰۰ درصد رشد کرد. این رشد شگفتانگیز، که آن را در میان ۱۰ درصد برتر از ۵۰۰۰ کسبوکار سریعالرشد قرار داد (با رتبه حدود ۴۲۷ یا ۴۳۲)، “به دلیل برندسازی شخصی اتفاق افتاد”. این نشان میدهد که یک برند شخصی قوی میتواند مستقیماً به موفقیت مالی و شناخته شدن در صنعت منجر شود.
H2: ساخت برند شخصی: انتخاب آگاهانه یا غفلت؟
Myron Golden تاکید میکند که شما “یا قصد دارید یک برند شخصی با نیت بسازید… یا قرار است یک برند شخصی را با غفلت بسازید”. هیچ راه سومی وجود ندارد.
H3: قصد و نیت در مقابل سهلانگاری ساخت با نیت:
این رویکرد به معنای “تصمیمگیری آگاهانه” در مورد اینکه “دوست دارید برند شخصی شما چه چیزی را نمایندگی کند” است. اگر این کار را با قصد انجام دهید، برند شما “مانند یک گل زیبا، یک گل معطر در باغ دیگران” خواهد بود. این رویکرد نیازمند “قصد بیش از حد آگاهانه” (hyper intentional) در هر کاری است که با نام خود انجام میدهید تا “باعث نشود دیگران به برند شما به عنوان چیزی کمارزشتر نگاه کنند”. Myron Golden بیان میکند که “برند ما بر اساس غفلت ساخته نشده، بلکه بر اساس نیت ساخته شده است”.
ساخت با غفلت: اگر برند شخصی خود را “با غفلت بسازید، در هر زمینه مهم زندگی شما هزینه خواهد داشت”. او اضافه میکند که “پیشرفت نیازمند قصد است؛ افول فقط نیازمند غفلت است”. برای بدتر شدن اوضاع نیازی به تلاش نیست؛ فقط کافی است “تلاشی برای بهتر شدن نکنید” تا به طور خودکار بدتر شوید.
H3: هزینههای غفلت در ساخت برند
Myron Golden مثالهای ملموسی از هزینههای ساخت برند با غفلت ارائه میدهد:
- عدم رعایت قول و کلام: “اگر از قول خود غفلت کنید، این شخص که یکپارچگی ندارد، بخشی از برند شخصی شما میشود”.
- غیرقابل اعتماد بودن: “اگر کاری را که گفتید، انجام ندهید… این شخص غیرقابل اعتماد است، بخشی از برند شخصی شما میشود”.
- تصورات منفی: اگر تنها زمانی که مردم شما را میبینند یا از شما میشنوند، زمانی باشد که “میخواهید پول قرض بگیرید، این هم بخشی از برند شخصی شما میشود”.
- “علف هرز” بودن: اگر اجازه دهید برند شخصی شما با غفلت ساخته شود، “برند شما مانند یک علف هرز در باغ زندگی دیگران است”.
این نکات نشان میدهد که هر اقدامی، یا عدم اقدامی، بر تصویر نام شما در ذهن دیگران تأثیر میگذارد.
H2: ستونهای اصلی یک برند شخصی قدرتمند و تاثیرگذار
برای ساخت یک برند پرمیوم با نیت، Myron Golden بر چند ستون اصلی تأکید میکند: شخصیت، ارتباطات، ارائه ارزش بینظیر و هماهنگی مداوم.
H3: اصالت و شخصیت (Character): پایه و اساس برند شما
Myron Golden بیان میکند که ساختن برند شخصی عمدی تنها از طریق “شخصیت” امکانپذیر است. در حالی که “استعداد (talent)”، که توانایی خداوندی در انجام کاری ارزشمند است، میتواند برای مدت کوتاهی به شما کمک کند، اما این “نوع شخصیتی است که افراد نزدیک به شما، شما را به خاطر آن میشناسند” که واقعاً اهمیت دارد. او از شما میپرسد: “مردم وقتی اطراف شما نیستند، در مورد شما چه میگویند؟”. “یک احتمال بسیار زیاد وجود دارد که شما خودتان آن تاثیر را ایجاد کردهاید”.
حتی زمانی که شما به دیگران نگاه نمیکنید، آنها شما را تماشا میکنند. “وقتی شما تماشا نمیکنید، مردم شما را تماشا میکنند، چه کاری را میبینند که انجام میدهید؟ چه چیزی را میشنوند که میگویید؟ چه کسی را میبینند که هستید؟”.
H4: اهمیت قول و قرار و قابل اعتماد بودن
یکی از مهمترین جنبههای شخصیت، قابل اعتماد بودن و وفای به عهد است. Myron Golden میگوید: “نام من همان کسی است که هستم؛ پس، قول من برابر با اعتبار من است. اگر به شما بگویم که کاری را انجام خواهم داد، باید به اندازه انجام شده قطعی باشد”. او به مشتریانی اشاره میکند که قول میدهند چیزی را بخرند یا کاری را انجام دهند اما عمل نمیکنند، و این رفتار به سرعت تصویری از “غیرقابل اعتماد” بودن ایجاد میکند. “آنها تنها به من میفهمانند که نمیتوانم به شما اعتماد کنم چون شما کاری را که میگویید، انجام نمیدهید”.
H4: ارزش قائل شدن برای زمان خود و دیگران
Myron Golden توضیح میدهد که “زمان شما برای شما ارزشمند است، اما لزوماً برای من ارزشمند نیست”. او خودش برای زمانش ۴۰,۰۰۰ دلار در ساعت ارزش قائل است، نه به این دلیل که دیگران اینقدر برای آن ارزش قائل هستند، بلکه “چون من برای زمانم اینقدر ارزش قائل هستم”. او میداند که میتواند در یک ساعت کارهای زیادی انجام دهد که “بسیار بیشتر از ۴۰,۰۰۰ دلار” ارزش دارند. مثلاً، “میتوانم برای یک ساعت سخنرانی کنم و ۳۰۰,۰۰۰ دلار کسب کنم و این کار را چندین بار انجام دادهام”.
این دیدگاه به او اجازه میدهد تا برای کارهای کمارزشتر قیمت بالا تعیین کند تا مردم “دوباره فکر کنند که آیا میخواهند وقت من را هدر دهند یا خیر”. با این حال، او ترجیح میدهد به جای کوچینگ یک به یک، زمان خود را صرف “بازی گلف با نوهام و دامادم” کند. این تجربه برای او “بسیار باارزشتر از هر مبلغ پولی است که کسی بخواهد به من بپردازد”. این نشان میدهد که او کیفیت زندگی را با “تعداد تجربیاتی که در سالهایمان میگنجانیم” میسنجد، نه “تعداد سالهای تجربه”. این ارزشگذاری شخصی و شفاف، بخشی از برند پرمیوم اوست.
H4: نحوه برخورد با دیگران، بازتابی از شخصیت شما
Myron Golden همچنین به رفتار با دیگران توجه ویژهای دارد. او “بسیار دقیق تماشا میکند که مردم چگونه با کسانی که فکر میکنند چیزی برای ارائه به آنها ندارند، رفتار میکنند”. او میگوید: “اگر با من بهتر از پیشخدمت یک رستوران رفتار کنید، من به شما اعتماد نمیکنم”. این نشان میدهد که اصالت و یکپارچگی در تمام تعاملات، نه فقط با افراد مهم، برای ساخت یک برند شخصی قوی حیاتی است.
H3: ارتباطات (Communication): “گفتن بهتر، دیدن بهتر”
Myron Golden تأکید میکند که “نحوه ارتباط برقرار کردن شما بخشی از برند شخصی شماست”. “فقط آنچه را که ارتباط برقرار میکنید، بخشی از برند شما نیست، بلکه چگونه ارتباط برقرار میکنید و چه چیزی را ارتباط برقرار میکنید”. او ادعا میکند که تفاوت اصلی در توانایی او برای کمک به دیگران این نیست که چیزهایی را میداند که دیگران نمیدانند، بلکه “من میدانم چگونه آن را به روشهایی بگویم که دیگران نمیتوانند بگویند”. و این نکته کلیدی است: “اگر من بهتر بگویم، آنها بهتر میبینند؛ اگر بهتر ببینند، میتوانند بهتر باشند؛ اگر بهتر باشند، میتوانند بهتر داشته باشند”.
H4: راهکارهای بهبود مهارتهای ارتباطی
او برای بهبود مهارتهای ارتباطی، توصیههای ساده اما قدرتمندی ارائه میدهد: “بیشتر بخوانید، بیشتر بنویسید، بیشتر صحبت کنید”. او قول میدهد که اگر این کارها را انجام دهید، “غیرممکن است که تأثیرگذارتر نشوید”. تجربه شخصی او نیز این را تأیید میکند: “من بیشتر از اکثر مردم در مورد کسب و کار مطالعه کردهام، بیشتر از اکثر مردم در مورد کسب و کار نوشتهام، بیشتر از اکثر مردم در مورد کسب و کار صحبت کردهام. بنابراین این واقعیت که من در مورد کسب و کار بیشتر از اکثر افرادی که در همان فضا هستند، شناخته شدهام، تعجبآور نیست”. این به وضوح نشان میدهد که ارتباطات هدفمند و مداوم، یک عامل حیاتی در ساخت برند است.
H3: ارائه ارزش بینظیر (Delivering Unmatched Value): فراتر از انتظار عمل کنید
یکی از ستونهای اساسی یک برند شخصی پرمیوم، تعهد به “ارائه ارزشی بیشتر از مبلغی است که پرداخت شده است”. Myron Golden میگوید: “وقتی کسی از شما چیزی میخرد، آنچه که دریافت میکند باید بیشتر از مبلغی باشد که برای خرید آن هزینه کرده است”. اگر اینطور نباشد، “شما فقط به آنها فهماندهاید که هرگز در آینده نیازی به خرید چیزی از شما ندارند”.
H4: “وای” و “وای برعکس و وارونه”
هر بار که کسی از شما چیزی میخرد، باید تجربهای “وای” (wow) داشته باشد. و حتی بهتر از آن، باید یک “وای برعکس” و “وای برعکس و وارونه” باشد. این مفهوم به معنای شگفتزده کردن مشتریان و ارائه تجربهای است که به طور غیرمنتظرهای فراتر از انتظارات آنهاست. این نوع تجربه نه تنها باعث وفاداری مشتری میشود، بلکه آنها را به مروجین برند شما تبدیل میکند.
H4: تعهد به نتایج، نه فقط زمان
Myron Golden به مربیان اشاره میکند و بیان میکند که اشتباه رایج در کوچینگ این است که “هیچ انتظار روشنی از نتیجه وجود ندارد”. مشتریان پول میدهند، اما نتیجهای را که به آنها وعده داده شده بود، نمیگیرند و سپس پول خود را پس میخواهند. برخی مربیان در جواب میگویند “اما من زمان زیادی را با آنها گذراندم”. Myron Golden این استدلال را رد میکند و میگوید: “بگذارید به شما کمک کنم بفهمید: زمان شما برای شما ارزشمند است… زمان شما نباید لزوماً برای من ارزشمند باشد”. مهم نتیجهای است که مشتری دریافت میکند، نه صرفاً زمان صرف شده توسط مربی. یک برند پرمیوم بر اساس نتایج قابل لمس بنا میشود که وعده داده شده و تحویل داده میشوند.
H3: هماهنگی و ارتقاء مداوم (Consistency and Continuous Upleveling):
هر جزئی مهم است برای اطمینان از اینکه برند شما آنچه را که میخواهید نمایندگی کند، “هر کاری که میکنید از آن لحظه به بعد باید عمدی باشد تا برند هرگز در بازار به اشتباه معرفی نشود”. Myron Golden مثالهایی از تلاشهای مداوم خود برای همگامسازی و ارتقاء برندش ارائه میدهد.
H4: نام و نشان تجاری: MG و میلیون دلار دی
Myron Golden توضیح میدهد که نام او، Myron Golden (MG)، به طور طبیعی به نماد “تاج و سپر” (crown and shield) تبدیل شده است. تاج نشاندهنده حرف M و سپر نشاندهنده حرف G است. این نماد، که “نماینده پادشاهی” است، در جوایزی که آنها به مشتریان خود میدهند (جایزه میلیون دلار دی) استفاده میشود و “نماینده تأمین و محافظت” (provision and protection) است. او میگوید که مردم او را به خاطر تواناییاش در کمک به مشتریانش برای داشتن “روزهای میلیون دلاری” میشناسند، حتی اگر هرگز قبل از کوچینگ با او چنین تجربهای نداشتهاند. این نشان میدهد که نام، نماد و نتایجی که ارائه میدهید، همگی باید یکپارچه باشند.
H4: سرمایهگذاری در تجربه مشتری
Myron Golden بر سرمایهگذاری بیوقفه در تجربه مشتری برای همگامسازی با برند پرمیوم تأکید میکند. او توضیح میدهد که قبلاً حدود ۴۰,۰۰۰ دلار برای برگزاری یک رویداد هزینه میکرده است. اما در حال حاضر، او “۲۷۵,۰۰۰ دلار برای رویداد ماه گذشته و ۲۷۵,۰۰۰ دلار برای رویداد هفته گذشته” سرمایهگذاری کرده است. دلیل این افزایش شدید هزینه این است که “این بخشی از برند من است و همه چیز باید مطابقت داشته باشد”. او حتی برای رویداد “Offer Mastery Live” نزدیک به ۱ میلیون دلار هزینه کرده است و قصد دارد برای سال آینده بیش از ۳ میلیون دلار هزینه کند. این سرمایهگذاری عظیم به این دلیل است که “مایلم هر کاری را انجام دهم، هر هزینهای را بپردازم، به سختی که باید کار کنم تا به مردم تجربهای را که برای آن پول پرداختهاند و بیشتر از آن را بدهم”. چرا؟ “چون این تنها راهی است که میتوانم داستانی را که نامم به یاد مردم میآورد، کنترل کنم”.
H4: ارتقاء فضای کاری و محیط برند
Myron Golden همچنین به بهبود مستمر فضای فیزیکی کسب و کارش اشاره میکند تا با برند همخوانی داشته باشد. او توضیح میدهد که چگونه ساختمانشان را بارها بازسازی و ارتقاء دادهاند تا “بسیار بهتر” شود. آنها حتی “ایوانشان را رنگ کردند” و “حمامها را بازسازی کردند” زیرا “همه چیز باید با برند مطابقت داشته باشد”. این نشان میدهد که توجه به جزئیات در هر جنبهای از کسب و کار، از ظاهر فیزیکی گرفته تا تجربه مشتری، برای حفظ و ارتقاء یک برند پرمیوم ضروری است.
H2: تمرکز و دوری از حواسپرتیها: مسیر برندسازی عمدی
ساخت یک برند قوی نیازمند تمرکز شدید و نادیده گرفتن “حواسپرتیها” است.
H3: تعریف حواسپرتی و تأثیر آن
Myron Golden “حواسپرتی” را هر چیزی تعریف میکند که “به نفع شما تغییری ایجاد نمیکند”. او مثال میزند که “برایم مهم نیست چه کسی بازی را برده است، اگر من در بازی نباشم”. او عادت دارد که به چنین مسائلی اهمیت ندهد، زیرا اینها چیزهایی هستند که “حرکتی در جهت نفع شما ایجاد نمیکنند”.
H3: تبدیل زندگی به بازی خودتان
به جای اینکه “ورزشکاران حرفهای را تماشا کنید و برای بازی کردن آنها جشن بگیرید”، او پیشنهاد میکند که “زندگی خود را به یک بازی تبدیل کنید که خودتان آن را بازی میکنید”. این رویکرد به شما امکان میدهد “بیشتر از آن افراد [ورزشکاران حرفهای] پول درآورید و سپس مردم میتوانند شما را تماشا کنند که زندگی میکنید”. این به معنای تمرکز شدید بر اهداف شخصی و کسب و کار خود است و نادیده گرفتن چیزهایی که انرژی و زمان شما را هدر میدهند، اما به پیشرفت برند شخصی شما کمک نمیکنند.
H2: نتیجهگیری
ساخت یک برند شخصی پرمیوم تنها یک استراتژی بازاریابی نیست، بلکه یک فلسفه زندگی و کسب و کار است که بر قصد و نیت، اصالت، ارزشگذاری و تعالی مداوم بنا شده است. همانطور که Myron Golden نشان میدهد، نام شما از قبل یک برند است، و انتخاب با شماست که آن را با نیت بسازید تا یک “گل زیبا” باشد یا اجازه دهید با غفلت به “علف هرز” تبدیل شود.
برای ساخت یک برند که “مردم حاضرند صدها، هزاران یا دهها هزار دلار برای بخشی از آن بودن بپردازند”، باید به طور عمدی تصمیم بگیرید که “نام شما از این پس به چه چیزی معروف باشد”. این فرآیند مستلزم فرافکنی بر قصد و نیت و وسواس در نادیده گرفتن حواسپرتیها است. باید اطمینان حاصل کنید که شخصیت شما، شامل وفای به عهد و نحوه برخورد با دیگران، بیعیب و نقص است. نحوه ارتباط برقرار کردن شما، نه فقط آنچه که میگویید، باید قدرت و وضوح داشته باشد. ارائه ارزش بینظیر که همیشه فراتر از انتظارات مشتری باشد، امری حیاتی است. و در نهایت، هماهنگی مداوم و ارتقاء در تمام جنبههای برند شما، از فضای فیزیکی گرفته تا تجربه رویدادها، برای کنترل داستانی که نام شما تداعی میکند، ضروری است.
با پیروی از این اصول، میتوانید زندگی و کسب و کار خود را “به سطح دیگری” ارتقا دهید. تصمیم بگیرید نام شما از این پس به چه چیزی شناخته شود و هر کاری که از آن نقطه به بعد انجام میدهید، آگاهانه و هدفمند باشد.
بدون نظر