سر جان ویتمور:پیشگام مربیگری و توسعه رهبری

سر جان ویتمور (1937-2017) یکی از بنیانگذاران Performance Consultants International – مهمترین ارائه دهنده مربیگری، توسعه رهبری و بهبود عملکرد در محیط کار در سطح جهانی بود.

درباره سر جان ویتمور

سر جان ویتمور یک متفکر برجسته در توسعه رهبری  و تغییرات سازمانی بود. او پنج کتاب در زمینه رهبری، مربیگری و ورزش نوشت که از بین آنها Coaching for Performance با فروش بیش از یک میلیون نسخه به بیش از 20 زبان شناخته شده ترین کتاب است. این متن اصلی جهان را با مدل GROW معرفی کرد که توسط سر جان و همکارانش در دهه 1980 ایجاد شد.

GROW به لطف موفقیتش در حل مسئله و تعیین هدف و کمک به حداکثر رساندن و حفظ موفقیت، لذت و بهره وری شخصی، مورد علاقه مدیران و مربیان در سراسر جهان شده است.


پیشگام مربیگری و توسعه رهبری

سر جان ویتمور که با دریافت جایزه رئیس جمهور توسط فدراسیون بین المللی کوچینگ (ICF)، به عنوان مربی شماره یک کسب و کار توسط روزنامه ایندیپندنت شناخته شده و بیشترین تأثیر را در حرفه مربیگری توسط انجمن مربیگری داشته است، همیشه به عنوان مربی در نظر گرفته می شود. یکی از چهره های برجسته در جامعه مربیگری بین المللی.

او در مراحل اولیه ایجاد ICF ، که در حال حاضر بزرگترین سازمان مربیان حرفه‌ای آموزش دیده در جهان است، نقش بسزایی داشت و همچنان در تکامل مربیگری و ICF نقش داشت و به عنوان متولی برای بنیاد ICF خدمت می‌کرد . او به همراه اریک پارسلو، دیوید کلاترباک، دیوید مگینسون و جولی هی، یکی از بنیانگذاران شورای مربیگری و مربیگری اروپا (EMCC) بود. او همچنین با انجمن مربیان حرفه ای و شخصی (PPCA) درگیر بود.

میراث او برای جامعه مربیان میراثی است که ما فقط می توانیم آرزویش را داشته باشیم. کتاب‌های او مقدمه بسیاری از مربیان در سراسر جهان بوده است و تفکر او به شکل‌گیری آنچه امروز مربیگری است کمک کرده است.»

هیلاری اولیور، رئیس هیئت مدیره جهانی ICF

سر جان پیشگام و پدرخوانده مربیگری در محیط کار، از جمله برنامه های آموزشی رهبری و مدیریت (مانند برنامه مربیگری با استاندارد طلایی برای عملکرد )، ایجاد فرهنگ مربیگری و ایجاد معیار در کوچینگ اجرایی بود. کار او پایه و اساس تولد و انفجار صنعت مربیگری بود که در سطح جهانی شاهد آن بودیم و اکنون به تغییر تجارت از درون به بیرون کمک می کند. سر جان ویتمور همچنین یک چهره پیشرو در استفاده از مربیگری فراشخصی برای توسعه رهبری بود.

من از طرف شورای مربیگری و مربیگری اروپا (EMCC) به کمک فوق العاده سر جان ویتمور به دنیای مربیگری و توسعه EMCC ادای احترام می کنم. سر جان به عنوان یک پیشگام و رهبر فکری، تلاش برای تمرین حرفه ای در صنعت را تشویق و برانگیخت.

لیز لوئیس، رئیس بین المللی EMCC

کوچینگ-توسعه-فردی
کوچینگ-توسعه-فردی

بنیانگذار مشاوران عملکرد

سر جان ویتمور پس از تشکیل Inner Game در انگلستان و پس از یک دوره مطالعه و کار با تیم گالوی و باب کریگل در ایالات متحده، شرکت مشاوران عملکرد را با شرکای خود تأسیس کرد . در ابتدا، برنامه ها برای بهبود عملکرد در تنیس و اسکی طراحی شده بودند، اما سپس همانطور که سر جان می گوید:

در پیست‌های اسکی آلپ، رهبران روشی انقلابی برای یادگیری اسکی با استفاده از بازی درونی کشف کردند و از ما می‌خواستند که به آنها کمک کنیم تا این رویکرد را به کار خود بیاورند. ما پیشگام این رویکرد جدید در تجارت بودیم که آن را “کوچینگ عملکرد” ​​نامیدیم.”

سر جان ویتمور

تاکیدی که به سرعت در حال تغییر بود، نام جدیدی را برای شرکت و اتخاذ کوچینگ به عنوان راهی برای توصیف این رویکرد اعلام کرد (در حالی که در این بین چیزی به نام “کوچینگ زندگی” در ایالات متحده شروع به ظهور کرد).


زندگی سر جان ویتمور

سر جان ویتمور در اوایل کار درخشانی به عنوان قهرمان اتومبیل های سالون بریتانیایی و اروپایی داشت. او در ادامه به یکی از پیشگامان مربیگری عملکرد در تجارت تبدیل شد.

متولد 16 اکتبر 1937، پسر سر فرانسیس ویتمور و الیس جانسن، حرفه او به طور معمول آغاز شد. او در ادامه راه پدرش در کالج Eton، آکادمی نظامی سلطنتی سندهرست و بعداً در کالج کشاورزی Cirencester تحصیل کرد. سپس او مشکل مسابقه موتور سواری را گرفت – نه به این دلیل که همانطور که در تلگراف توضیح داد عاشق ماشین بود ، بلکه «به این دلیل که من خودم را دوست نداشتم. من در سایه پدر و مادر موفق و سرشناسم بی اهمیت بودم. البته من در آن زمان کاملاً از این موضوع بی اطلاع بودم. نیاز داشتم به نحوی خودم را ثابت کنم، نشان دهم که می توانم چیزی از خودم بسازم.»

در طول مسیر، او فیلمی را کارگردانی کرد، مدارس اسکی و تنیس را تأسیس کرد، با اسطوره‌های مسابقه‌ای، جیم کلارک و جکی استوارت هم‌نشین شد و با دوستش استیو مک‌کوئین از ماجراجویی‌های زیادی لذت برد. در اواخر زندگی او به یک ستون نویس معمولی در صفحات اتومبیلرانی روزنامه دیلی تلگراف تبدیل شد .

او موفقیت‌هایش و ایده‌هایش در مورد اینکه دیگران چگونه می‌توانند به اهدافشان در زندگی دست یابند، به تمایلش برای کنار گذاشتن مفروضات و تله‌های محیط نظامی و اشرافی‌ای که در آن متولد شده بود، نسبت داد.

“درگذشت سر جان باعث طغیان گسترده نه تنها غم و اندوه، بلکه عشق و قدردانی عمیق برای سخاوت، خرد و الهام او شد.”

لیز هال، سردبیر، مربیگری در محل کار


حرفه مسابقه‌ای سر جان ویتمور

سر جان در Le Mans 24 Hours ، بزرگترین مسابقه موتوری جهان، پنج بار مسابقه داد. از جمله در سال 1959، زمانی که او یکی از اولین لوتوس الیت ها را به همراه جیم کلارک رانندگی کرد تا مقام دوم را در کلاس خود به دست آورد. او همچنین یک لوتوس الیت را در مسابقه بین‌المللی می سیلورستون در آن سال سوار کرد ، جایی که در کنار استرلینگ ماس، کالین چپمن و روی سالوادوری به ردیف اول جدول رسید. او در مجموع پنجم و در کلاس دوم شد.

او با مسابقه دادن مینی ها در اولین حضور آنها شهرت پیدا کرد. و در سال 1961 یک مینی فرسوده رالی را به قیمت 350 پوند خرید، آن را سبز رنگ کرد و برای شرکت در مسابقات قهرمانی خودروهای سالون بریتانیا در 12 مسابقه شرکت کرد. در مقابل همه شانس ها، او برنده شد!

تنها پس از پیروزی او بود که مادر ویتمور به پدرش (که شش ماه دیگر زنده بود) گفت که پسرشان راننده مسابقه شده است. پس از مرگ پدرش، سر جان در سال 1962 دارایی ارست و مقام بارونت را به ارث برد و به “بارونت مسابقه ای” معروف شد اگرچه او همیشه ریشه های اشرافی خود را نادیده می گرفت. در واقع، اورست هال تنها از زمان پدربزرگش به عنوان پول برای یک بازی کارتی پرمخاطره که دیگبی ویتفیلد-بیکر، رئیس وقت آن زمان، از دست داده بود، در خانواده حضور داشت. مقام بارونیت پس از 22 سال خدمت به عنوان ستوان لرد اسکس به پدر سر جان داده شد.

چهار سال بعد در سال 1966 سر جان کلاه خود را آویزان کرد، صندلی خانوادگی خود را به دوست تونی مورگان فروخت و برای مدت کوتاهی پیش از نقل مکان به سوئیس و بعداً کالیفرنیا شغل کشاورزی را دنبال کرد. روحیه رقابتی او او را به مسابقه موتورسیکلت در شمال هالیوود در Mulholland Drive سوق داد – زمانی که جاده کمی بیش از یک جاده خاکی بود – در برابر چارلز برانسون، استیو مک کوئین و بدلکار مک کوئین، باد اکینز.

کوچینگ-توسعه-فردی

جان برای مدت کوتاهی در سال 1990 زمانی که از او برای رانندگی یک مک لارن M8F Can-Am دعوت شد که سه بار در آن شرکت کرد به مسابقات اتومبیلرانی بازگشت. او در مسابقه اول سوم شد، در مسابقه دوم دوم شد و سوم شد. در این ویدیو در مورد پتانسیل مربیگری ، سر جان نشان می دهد که چگونه بر اعصاب و موانع داخلی خود غلبه کرده است.

من آنچه را که قصد اثبات آن را داشتم به خودم ثابت کرده بودم و علاقه ای به اثبات آن به دیگران نداشتم. حالا تصمیم گرفتم به دنبال پاسخ های زندگی در درون خودم بگردم.»

سر جان ویتمور


یک ماجراجویی جدید

پس از ترک مسابقه و دنیای ورزش های موتوری، سر جان به روانشناسی فراشخصی و تأکید آن بر اصل اراده، قصد یا مسئولیت علاقه مند شد. او در ادامه آموخته ها و مهارت های خود را ابتدا در دنیای ورزش و سپس در تجارت به کار برد. در سال 1970، او در مؤسسه Esalen در Slates Hot Springs، کالیفرنیا، زادگاه جنبش بالقوه انسانی، با افرادی مانند ویلیام شوتز (خلق مدل توسعه تیم FIRO-B) تحصیل کرد و سپس با مربی و کارشناس تنیس هاروارد آموزش دید. تیموتی گالوی، نویسنده بازی درونی .

بازی درونی

سر جان در سال 1979 با تیم کوچکی از مربیان Inner Game که توسط Gallwey آموزش دیده بودند، Inner Game را در بریتانیا تأسیس کرد. او یک مدرسه تنیس و همچنین یک مدرسه اسکی در کوه های آلپ تأسیس کرد، بدون اینکه یک بار پس از یک تصادف اسکی با سرعت 60 مایل در ساعت، حدود 5 هفته را در کمای مصنوعی گذراند. آنها در ابتدا مربیان تنیس بازان و اسکی بازان بودند، اما به زودی متوجه ارزش رهبران و مدیران سازمان ها شدند. سر جان با توسعه تکنیک‌هایی از روش‌های «بازی درونی» تیم گالوی در مربیگری ورزشی، نام «مربیگری عملکرد» را برای توصیف این فرآیند یادگیری خودراهبر و تمایز از مربیگری ورزشی معمولی ابداع کرد.

من و جان از زمانی که در دهه 1970 با هم آشنا شدیم، دوست و همکار بودیم. من بلافاصله تحت تأثیر روحیه و تعهد او به این واقعیت قرار گرفتم که مردم، نه سیستم ها، پاسخگو هستند. او همیشه فردی رویا بوده و می‌پرسد که وضعیت موجود به اندازه کافی خوب بوده است. جان در زمینه چگونگی تغییر فرهنگ شرکتی که می تواند تأثیر مثبتی در جهان داشته باشد، پیشرو شد. جان از خودش شروع کرد و به دنبال تشخیص نام نبود بلکه تغییرات واقعی در زندگی مردم بود. او خود را مردی عادی می دانست که مسئولیت را بر عهده می گیرد، زیرا لازم می دید.»

تیم Gallwey، نویسنده داخلی بازی مجموعه ای از کتاب، بنیانگذار داخلی بازی منابع


تولد مشاوران عملکرد

در اوایل دهه 1980، سر جان با دیوید همری و دیوید ویتاکر همکاری کرد تا مشاوران عملکرد، متخصصان مربیگری و کار تیمی را تشکیل دهند. آنها پیشگام مربیگری عملکرد در محیط کار بودند، از جمله برنامه های آموزشی رهبری و مدیریت مانند برنامه مربیگری برای عملکرد. مشاوران عملکرد به ارائه‌دهنده جهانی مربیگری، توسعه رهبری و بهبود عملکرد تبدیل شدند و فهرستی چشمگیر از مشتریان بلو چیپ مانند Friends Provident، Standard Life، British Airways، AstraZeneca، Deloitte، Barclays، Rolls-Royce و Roche ایجاد کردند. همچنین چندین خرده فروش عمده و سازمان های بخش عمومی.

در طول دهه‌های 1980 و 1990، سر جان زمان خود را صرف توسعه روش‌شناسی، مفاهیم و تکنیک‌های بهبود عملکرد در سازمان‌ها کرد و نشان داد که بهبود عملکرد، افزایش یادگیری و لذت و یافتن حس هدف در کار امکان‌پذیر است . او نظریه بازی های درونی را در یک مدل آموزشی کسب و کار به نام مدل رشد تطبیق داد که در کتاب خود با عنوان مربیگری برای عملکرد آن را رایج کرد . این کتاب از اولین چاپ خود در سال 1992 به عنوان یک اثر مهم و پرفروش شماره 1 در بسیاری از بخش ها از جمله: مدیریت; مهارت های مدیریت تیم تجاری؛ مربیگری کسب و کار و مهارت های راهنمایی؛ و مدیریت منابع انسانی

کوچینگ-سازمانی-1
کوچینگ-سازمانی-1

درباره سرجان ویتمور بیشتر بدانید:

سر جان ویتمور (Sir John Whitmore): پیشگام مربیگری و توسعه رهبری

مقدمه

سر جان ویتمور، یکی از شخصیت‌های برجسته در حوزه مربیگری (Coaching) و توسعه رهبری است که با تأثیرگذاری خود بر دنیای مدیریت، روانشناسی سازمانی و آموزش، به تبدیل شدن به یک نام خالد در این زمینه‌ها کمک کرد. او با ارائه مدل GROW، یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین مدل‌های مربیگری در دنیا، نقش بسیاری در توسعه رهبری و بهبود عملکرد افراد و سازمان‌ها ایفا کرد. در ادامه، به بررسی زندگی، کارها و اثرگذاری سر جان ویتمور پرداخته می‌شود.


بیوگرافی کوتاه سر جان ویتمور

جان ویتمور در سال 1937 در انگلستان به دنیا آمد و در طول زندگی خود، به عنوان مربی، نویسنده، و مشاور مدیریتی فعالیت کرد. او که ابتدا به‌عنوان راننده اتومبیل رقابتی و مدیر تیم ورزشی شناخته می‌شد، پس از بازنشستگی از ورزش، به حوزه مربیگری و توسعه رهبری روی آورد. در سال 2002، به دلیل خدمات برجسته‌اش در حوزه مربیگری، به مقام “سر” (Knighthood) رسید. ویتمور در سال 2017 درگذشت، اما اثرات او در حوزه مربیگری همچنان جایگاه خود را در جهان حفظ کرده است.


مدل GROW: ابداع و تأثیر

جان ویتمور با ارائه مدل GROW، یکی از مهم‌ترین ابزارهای مربیگری را به دنیا معرفی کرد. این مدل شامل چهار مرحله اصلی است:

  1. Goal (هدف):
    تعیین هدف دقیق و قابل اندازه‌گیری برای کسی که تحت مربیگری قرار می‌گیرد. هدف می‌تواند کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد.
  2. Reality (واقعیت):
    بررسی موقعیت فعلی فرد و شناسایی چالش‌ها و موانع موجود در راه دستیابی به هدف.
  3. Options (گزینه‌ها):
    بررسی گزینه‌های مختلف برای رسیدن به هدف و ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر گزینه.
  4. Will (اراده):
    تعهد به انجام کارها و برنامه‌ریزی برای عمل کردن. در این مرحله، فرد تصمیم می‌گیرد که چگونه می‌خواهد به عمل بپیوندد.

مدل GROW به‌عنوان یک ابزار کاربردی، به مدیران، رهبران و حتی افراد عادی کمک می‌کند تا به نحوی ساختاریافته به دنبال هدف خود بروند.


نقش ویتمور در توسعه رهبری

جان ویتمور باور داشت که رهبری یک مهارت قابل یادگیری است و نه فقط به توانایی‌های ذاتی بستگی دارد. او تأکید می‌کرد که رهبران باید به‌جای دستور دادن، به‌عنوان یک مربی عمل کنند و افراد را به خودکشف و بهبود عملکرد تشویق کنند. این دیدگاه به‌صورت عمیقی در کتاب‌های او مانند Coaching for Performance (مربیگری برای عملکرد) توضیح داده شده است.

ویژگی‌های رهبری مبتنی بر مربیگری:

  • فعال کردن بالقوه: رهبران باید به افراد فرصت بدهند تا به‌صورت خودکارساز عمل کنند.
  • استماع فعال: رهبران باید به‌طور غیرانتقادی به افراد گوش دهند.
  • سوال‌گذاری قدرتمند: استفاده از سوالاتی که به فکر عمیق و خلاقانه انجامند.
  • تعهد به توسعه: رهبران باید به توسعه و رشد افراد توجه کامل داشته باشند.

کتاب‌های معروف جان ویتمور

جان ویتمور نویسنده چندین کتاب مهم در حوزه مربیگری و توسعه رهبری است. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد:

  1. Coaching for Performance (مربیگری برای عملکرد):
    این کتاب به‌عنوان یکی از منابع اصلی در حوزه مربیگری شناخته می‌شود و مبانی مربیگری و مدل GROW را توضیح می‌دهد.
  2. The Sales Coach (مربی فروش):
    این کتاب به توجیه اهمیت مربیگری در حوزه فروش می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه مربیگری می‌تواند به بهبود عملکرد فروشنده‌ها کمک کند.
  3. Leadership and Management Coaching (مربیگری رهبری و مدیریت):
    در این کتاب، ویتمور به نقش مربیگری در توسعه رهبری و مدیریت پرداخته و نشان می‌دهد که چگونه مربیگری می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا بهترین نتایج را به دست آورند.

تأثیرات سر جان ویتمور بر دنیای مدیریت و رهبری

جان ویتمور با ارائه مفاهیم مربیگری و تأکید بر نقش رهبران به‌عنوان مربی‌ها، یک راهکار جدید برای مدیریت و توسعه رهبری ارائه داد. اثرات او در دنیای مدیریت شامل موارد زیر است:

  1. تغییر دیدگاه مدیریت:
    ویتمور نشان داد که مدیران باید به‌جای دستور دادن، به‌عنوان مربی‌ها عمل کنند و افراد را به خودکارآمدی تشویق کنند.
  2. پرورش رهبران مؤثر:
    با تأکید بر مربیگری، ویتمور به سازمان‌ها کمک کرد تا رهبرانی که قادر به الهام بخشیدن به تیم‌ها هستند، پرورش دهند.
  3. بهبود عملکرد تیم‌ها:
    مدل‌های مربیگری ویتمور به تقویت ارتباطات، افزایش انگیزه و بهبود عملکرد تیم‌ها کمک کرد.
  4. گسترش مربیگری در سراسر جهان:
    با انتشار کتاب‌هایش و ارائه نظریه‌هایی مانند GROW، ویتمور مربیگری را به یک حرفه مستقل تبدیل کرد و این حوزه را در سراسر جهان گسترش داد.

فلسفه مربیگری جان ویتمور

فلسفه مربیگری جان ویتمور بر اصولی مانند استماع فعال، سوال‌گذاری قدرتمند، و تقویت خودباوری افراد تمرکز دارد. او معتقد بود که هر فرد دارای بالقوه‌هایی است که تنها نیاز به فعال شدن دارد. مربیان باید به‌عنوان راهنمایان عمل کنند و افراد را به کشف این بالقوه‌ها تشویق کنند.

معتقدات اصلی ویتمور:

  • افراد قابلیت دارند: هر فرد دارای توانایی‌هایی است که تنها نیاز به شناسایی و فعال شدن دارد.
  • استماع فعال: گوش دادن به افراد بدون داوری و با احترام.
  • سوال‌گذاری: استفاده از سوالاتی که به فکر عمیق و خلاقانه منجر شود.
  • خودکارآمدی: تقویت اعتقاد افراد به خودشان و توانایی‌هایشان.

اثرگذاری جان ویتمور در حوزه روانشناسی و آموزش

جان ویتمور به‌عنوان یکی از پیشگامان مربیگری، تأثیرات عمیقی در حوزه روانشناسی سازمانی و آموزش داشت. او نشان داد که مربیگری نه‌تنها در مدیریت و رهبری کاربرد دارد، بلکه در حوزه‌های مختلفی مثل آموزش، ورزش و حتی زندگی روزمره نیز قابل استفاده است.

کاربردهای مربیگری ویتمور:

  • آموزش: استفاده از مربیگری برای تقویت مهارت‌های یادگیری و حل مسئله در دانشجویان.
  • ورزش: ارائه مدل‌هایی برای مربیان ورزشی که به ارتقاء عملکرد ورزشکاران کمک کند.
  • زندگی روزمره: استفاده از مربیگری برای بهبود روابط اجتماعی و شخصی.

چالش‌هایی که جان ویتمور برطرف کرد

  1. عدم شناخت مربیگری: قبل از ویتمور، مربیگری به‌عنوان یک حرفه مستقل شناخته نمی‌شد. او با ارائه مدل‌های علمی و عملی، این حوزه را گسترش داد.
  2. مقاومت مدیران: بسیاری از مدیران به‌عنوان دستوردهندگان عمل می‌کردند و به نقش مربی‌گری مقاومت می‌کردند. ویتمور با نشان دادن نتایج مثبت مربیگری، این مقاومت را کاهش داد.
  3. عدم استانداردسازی: ویتمور با ارائه مدل GROW، یک چارچوب استاندارد برای مربیگری ارائه داد که بسیاری از ابهامات را کنار گذاشت.

پیامد و ارث جان ویتمور

سر جان ویتمور با ارائه مدل‌هایی مانند GROW، بنیان‌گذاری شرکت‌های مربیگری، و نوشتن کتاب‌های متعدد، یک اثرگذاری دائمی در حوزه مدیریت، رهبری و توسعه فردی و سازمانی گذاشت. امروزه، مربیگری به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای توسعه رهبری و مدیریت شناخته می‌شود، و این موضوع بخشی از ارث فکری ویتمور است.

ارث ویتمور:

  • گسترش مربیگری: تبدیل شدن مربیگری به یک حرفه مستقل و پرطرفدار.
  • تقویت رهبری: به‌کارگیری مربیگری به‌عنوان ابزاری برای توسعه رهبران مؤثر.
  • تحلیل علمی: ارائه یک چارچوب علمی برای مربیگری که همچنان در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پیام نهایی

جان ویتمور با تأکید بر اهمیت مربیگری و توسعه رهبری، نشان داد که رهبران باید به‌عنوان مربی‌ها عمل کنند و افراد را به خودکشف و بهبود عملکرد تشویق کنند. این دیدگاه، که از یک ترکیب از استماع فعال، سوال‌گذاری قدرتمند و تقویت خودکارآمدی تشکیل شده، به سازمان‌ها و افراد کمک کرد تا به بهترین نتایج خود دست یابند. ارث فکری ویتمور همچنان در حوزه‌های مختلفی مانند مدیریت، آموزش و ورزش جایگاه خود را حفظ کرده و به توسعه رهبری و مدیریت در سراسر جهان کمک می‌کند.

پیام ویتمور: “هر فرد دارای بالقوه‌هایی است که تنها نیاز به شناسایی و فعال شدن دارد. مربیان نقشی کلیدی در فعال کردن این بالقوه‌ها دارند.”

کوچینگ-سازمانی-1

مصاحبه با دکتر سعید جویزاده و سر جان ویتمور: پیشگامان مربیگری و توسعه رهبری

مصاحبه گر: امروز افتخار داریم با دو تن از بزرگان عرصه مربیگری و رهبری گفتگو کنیم: دکتر سعید جویزاده، استاد برجسته روانشناسی سازمانی و رهبری در ایران، و سر جان ویتمور، پدر مربیگری مدرن و خالق مدل معروف GROW. از حضور شما سپاسگزاریم.


مصاحبه گر: سر جان، شما بهعنوان یکی از بنیانگذاران مربیگری نوین شناخته میشوید. چه چالشهایی را در مسیر تبدیل این مفهوم به یک رشته حرفهای جهانی تجربه کردید؟
سر جان ویتمور: در دهه ۱۹۸۰، مربیگری بیشتر به حوزه ورزش محدود بود. من و همکارانم تلاش کردیم آن را به حوزهای فراتر از ورزش، یعنی زندگی شخصی و سازمانی گسترش دهیم. بزرگترین چالش، تغییر نگرش مدیران بود که فکر میکردند «همهچیز را میدانند» و نیاز به مربی ندارند. اما بهمرور ثابت کردیم که مربیگری ابزاری برای کشف ظرفیتهای پنهان افراد و بهبود عملکرد است.


مصاحبه گر: دکتر جویزاده، شما در ایران روی رهبری تحولآفرین کار میکنید. چگونه مفاهیم جهانی مربیگری را با فرهنگ سازمانی ایران تطبیق میدهید؟
دکتر جوی زاده: فرهنگ ایرانی بر پایه ارتباطات عمیق انسانی و احترام به سلسلهمراتب است. در مربیگری، باید این دو را ترکیب کنیم. برای مثال، در مدل GROW سر جان، مرحله «Goal Setting» را با تاکید بر ارزشهای جمعی و خانوادگی بازتعریف میکنیم تا برای مدیران ایرانی معنادارتر شود. همچنین، استفاده از داستانها و تمثیلهای فرهنگی به درک بهتر مفاهیم کمک میکند.


مصاحبه گر: سر جان، امروزه بسیاری از سازمانها از واژه «مربیگری» سوءاستفاده میکنند. چگونه میتوان از اصالت این رشته محافظت کرد؟
سر جان ویتمور: مربیگری واقعی به جای ارائه راهحل، بر پرسشگری و خودآگاهی تمرکز دارد. متاسفانه برخی سازمانها آن را به ابزاری برای کنترل کارمندان تبدیل میکنند. راه حل، آموزش مدیران بهعنوان «مربیان درونسازمانی» و تاکید بر اخلاقمندی در فرایند مربیگری است. همچنین، گواهینامههای معتبر بینالمللی مانند ICF میتوانند استانداردها را حفظ کنند.


مصاحبهگر: دکتر جویزاده، به نظر شما بزرگترین مانع توسعه رهبری در سازمانهای ایرانی چیست؟
دکتر جویزاده: دو چالش اصلی وجود دارد: اول، ترس از اشتباه کردن که خلاقیت را میکشد. دوم، تمرکز بیشازحد بر سلسلهمراتب که مانع از گفتگوی صادقانه میشود. راهحل، ایجاد فضایی امن برای آزمایش ایدههای جدید و تقویت اعتماد بین رهبران و تیمهاست. اینجاست که مربیگری بهعنوان پلی بین سنت و مدرنیته عمل میکند.


مصاحبهگر: سر جان، آینده مربیگری را چگونه میبینید؟ آیا هوش مصنوعی جای مربیان انسانی را میگیرد؟
سر جان ویتمور: هوش مصنوعی در تحلیل دادهها مفید است، اما هرگز نمیتواند جای ارتباط انسانی را بگیرد. مربیگری درباره «احساس کردن» و «همدلی» است، نه فقط حل مسئله. آینده متعلق به ترکیب هوش مصنوعی با شهود انسانی است. مثلاً از AI برای شناسایی الگوها استفاده کنیم، اما تصمیمگیری نهایی را به قلب انسان بسپاریم.


مصاحبهگر: سخن پایانی؟
دکتر جویزاده: رهبری بزرگ، مانند درخت بلوط است؛ ریشه در ارزشها دارد و شاخههایش به سمت نوآوری پیش میرود. امیدوارم سازمانهای ایرانی هرچه بیشتر به نقش مربیگری در پرورش چنین رهبرانی پی ببرند.
سر جان ویتمور: به یاد داشته باشید: «مربیگری، کمک به افراد برای دیدن چیزی است که خودشان نمیبینند، نه تحمیل دیدگاه خودتان.»

با تشکر از حضورتان!


پایان مصاحبه

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *