مزلو برای اولین بار مفهوم خود از سلسله مراتب نیازها را در مقاله خود در سال 1943 با عنوان “نظریه انگیزه انسانی” و کتاب بعدی خود ”  انگیزه و شخصیت” معرفی کرد . این سلسله مراتب نشان می دهد که افراد قبل از اینکه به سایر نیازهای پیشرفته تر بروند، برای برآوردن نیازهای اساسی انگیزه دارند.

در حالی که برخی از مکاتب فکری موجود در آن زمان (مانند  روانکاوی  و  رفتارگرایی ) تمایل داشتند بر رفتارهای مشکل ساز تمرکز کنند، مزلو بیشتر علاقه مند بود تا درباره چیزهایی که مردم را خوشحال می کند و کارهایی که برای رسیدن به آن هدف انجام می دهند، بیاموزد.

مازلو به عنوان یک انسان گرا معتقد بود که مردم میل ذاتی به خودشکوفایی دارند، یعنی تمام چیزی که می توانند باشند. اما برای دستیابی به این اهداف نهایی، تعدادی از نیازهای اساسی مانند نیاز به غذا، ایمنی، عشق و عزت نفس باید برآورده شوند.

پنج سطح مختلف از سلسله مراتب نیازهای مزلو وجود دارد. بیایید نگاهی دقیق‌تر به نیازهای مزلو بیندازیم که از پایین‌ترین سطح شروع می‌شود، که به عنوان نیازهای فیزیولوژیکی شناخته می‌شود.

 

مروری بر نیازها

سلسله مراتب نیازهای مزلو
خیلی ول / جاشوا سونگ

سلسله مراتب مزلو اغلب به صورت یک هرم نمایش داده می شود. پایین ترین سطوح هرم از ابتدایی ترین نیازها تشکیل شده است، در حالی که پیچیده ترین نیازها در راس هرم قرار دارند.

نیازهای پایین هرم نیازهای فیزیکی اولیه از جمله نیاز به غذا، آب، خواب و گرما هستند. هنگامی که این نیازهای سطح پایین برآورده شد، مردم می توانند به سطح بعدی نیازها، که برای ایمنی و امنیت است، حرکت کنند.

با پیشرفت افراد در هرم، نیازها به طور فزاینده ای روانی و اجتماعی می شوند. به زودی نیاز به  عشق ، دوستی و صمیمیت اهمیت پیدا می کند.

بالاتر از هرم، نیاز به احترام شخصی و احساس موفقیت در اولویت قرار دارد. مازلو مانند  کارل راجرز بر اهمیت خودشکوفایی تاکید کرد که فرآیند رشد و توسعه به عنوان یک فرد به منظور دستیابی به پتانسیل فردی است.

نیازهای کمبود در مقابل نیازهای رشد

مزلو معتقد بود که این نیازها شبیه به غرایز هستند و نقش عمده ای در انگیزش رفتار دارند  . ارضای این نیازهای سطح پایین برای جلوگیری از احساسات یا عواقب ناخوشایند مهم است.

مزلو بالاترین سطح هرم را نیازهای رشد نامید. این نیازها ناشی از کمبود چیزی نیست، بلکه بیشتر از میل به رشد به عنوان یک شخص ناشی می شود.

در حالی که این نظریه به طور کلی به عنوان یک سلسله مراتب نسبتاً سفت و سخت به تصویر کشیده می شود، مزلو خاطرنشان کرد که ترتیبی که در آن این نیازها برآورده می شوند همیشه از این پیشرفت استاندارد پیروی نمی کنند. به عنوان مثال، وی خاطرنشان کرد که برای برخی افراد، نیاز به  عزت نفس  مهمتر از نیاز به عشق است. برای دیگران، نیاز به تحقق خلاقانه ممکن است جایگزین اساسی ترین نیازها شود.

نیازهای فیزیولوژیکی

نیازهای فیزیولوژیکی اولیه احتمالاً کاملاً آشکار هستند – اینها شامل چیزهایی است که برای بقای ما حیاتی هستند. چند نمونه از نیازهای فیزیولوژیکی عبارتند از:

  • غذا
  • اب
  • نفس کشیدن
  • هموستاز

علاوه بر نیازهای اولیه تغذیه، تنظیم هوا و دما، نیازهای فیزیولوژیکی شامل مواردی مانند سرپناه و لباس نیز می شود. مزلو همچنین تولید مثل جنسی را در این سطح از سلسله مراتب نیازها قرار داد زیرا برای بقا و تکثیر گونه ضروری است.

 

امنیت و نیازهای ایمنی

همانطور که به سطح دوم سلسله مراتب نیازهای مزلو می رویم، نیازها کمی پیچیده تر می شوند. در این سطح نیاز به امنیت و ایمنی اولیه می شود.

مردم خواهان کنترل و نظم در زندگی خود هستند. بنابراین، این نیاز به ایمنی و امنیت تا حد زیادی به رفتارها در این سطح کمک می کند. برخی از نیازهای اساسی امنیت و ایمنی عبارتند از:

  • امنیت مالی
  • سلامتی و تندرستی
  • ایمنی در برابر حوادث و جراحات

یافتن شغل، دریافت بیمه درمانی و مراقبت های بهداشتی، کمک مالی به حساب پس انداز، و نقل مکان به محله ای امن تر، همگی نمونه هایی از اقداماتی هستند که با انگیزه نیازهای امنیتی و ایمنی انجام می شود.

سطوح ایمنی و فیزیولوژیکی سلسله مراتب با هم چیزی را تشکیل می دهند که اغلب به عنوان نیازهای اساسی از آن یاد می شود.

 

نیازهای اجتماعی

نیازهای اجتماعی در سلسله مراتب مزلو شامل مواردی مانند عشق، پذیرش و تعلق است. در این سطح نیاز به روابط عاطفی رفتار انسان را به حرکت در می آورد. برخی از مواردی که این نیاز را برآورده می کند عبارتند از:

  • دوستی ها
  • پیوست های عاشقانه
  • خانواده
  • گروه های اجتماعی
  • گروه های اجتماعی
  • کلیساها و سازمان های مذهبی

برای جلوگیری از مشکلاتی مانند  تنهایی ، افسردگی و اضطراب، مهم است که افراد احساس کنند که توسط دیگران مورد محبت و پذیرش هستند. روابط شخصی با دوستان، خانواده و عاشقان نقش مهمی ایفا می کند، مانند مشارکت در سایر گروه ها که ممکن است شامل گروه های مذهبی، تیم های ورزشی، باشگاه های کتاب و سایر فعالیت های گروهی باشد.

 

نیازهای احترام

در سطح چهارم سلسله مراتب مزلو، نیاز به قدردانی و احترام است. هنگامی که نیازهای سه سطح پایین برآورده شد، نیازهای احترام شروع به ایفای نقش برجسته تری در رفتار انگیزشی می کنند.

در این مرحله، جلب احترام و قدردانی دیگران اهمیت فزاینده ای پیدا می کند. مردم نیاز به انجام کارها دارند و سپس تلاش های آنها شناسایی می شود. علاوه بر نیاز به احساس موفقیت و پرستیژ، نیازهای عزتمندی شامل مواردی مانند عزت نفس و ارزش شخصی است.

مردم باید احساس کنند که برایشان ارزش قائل هستند و دیگران برایشان ارزش قائل هستند و احساس کنند که به دنیا کمک می کنند.

مشارکت در فعالیت‌های حرفه‌ای، موفقیت‌های تحصیلی، مشارکت ورزشی یا تیمی و سرگرمی‌های شخصی، همگی می‌توانند در برآوردن نیازهای احترام نقش داشته باشند. افرادی که می توانند با دستیابی به عزت نفس خوب و شناخت دیگران نیازهای عزت را برآورده کنند، نسبت به توانایی های خود احساس اطمینان می کنند.

کسانی که فاقد عزت نفس و احترام دیگران هستند می توانند احساس حقارت کنند. سطح احترام و اجتماعی با هم چیزی را تشکیل می دهند که به عنوان نیازهای روانی سلسله مراتب شناخته می شود.

 

نیازهای خود شکوفایی

در اوج سلسله مراتب مزلو، نیازهای خودشکوفایی قرار دارند. مزلو با اشاره به نیازی که مردم برای دستیابی به پتانسیل کامل خود به عنوان یک انسان دارند، توضیح داد: «آنچه که یک مرد می تواند باشد، باید باشد».

با توجه به تعریف مزلو از خودشکوفایی، «ممکن است به طور بی‌اختیاری به‌عنوان استفاده و بهره‌برداری کامل از استعدادها، قابلیت‌ها، توانایی‌ها و غیره توصیف شود. چنین افرادی به نظر می‌رسند که خودشان را برآورده می‌کنند و بهترین کاری را که می‌توانند انجام دهند، انجام می‌دهند. آن‌ها افرادی هستند که در حد توان خود رشد کرده‌اند یا در حال رشد هستند.»

 افراد خودشکوفایی خودآگاه هستند، نگران رشد شخصی هستند، کمتر به نظرات دیگران اهمیت می دهند و علاقه مند به تحقق پتانسیل خود هستند.

 

 

نقد نظریه مزلو

نظریه مزلو چه در روانشناسی و چه در خارج از آن بسیار محبوب شده است. زمینه های آموزش و تجارت به ویژه تحت تأثیر این نظریه قرار گرفته اند. مفهوم مزلو در عین محبوبیت، بدون انتقاد نبوده است. رئیس در این میان:

  • نیازها از سلسله مراتب پیروی نمی کنند : در حالی که برخی تحقیقات از نظریه های مزلو حمایت می کنند، اکثر تحقیقات نتوانسته اند ایده سلسله مراتب نیازها را اثبات کنند. وهبا و بریدول گزارش کردند که شواهد کمی برای رتبه بندی مزلو از این نیازها وجود دارد و حتی شواهد کمتری مبنی بر اینکه این نیازها در یک نظم سلسله مراتبی قرار دارند وجود دارد.
  • آزمودن این نظریه دشوار است : سایر انتقادات به نظریه مزلو اشاره می کنند که آزمایش علمی تعریف او از خودشکوفایی دشوار است. تحقیقات او در مورد خودشکوفایی نیز مبتنی بر نمونه بسیار محدودی از افراد بود، از جمله افرادی که می‌شناخت و همچنین زندگی‌نامه افراد مشهوری که مزلو معتقد بود خودشکوفایی دارند.

چرا سلسله مراتب مزلو تأثیرگذار بود؟

صرف نظر از این انتقادات، سلسله مراتب نیازهای مزلو بخشی از یک تغییر مهم در روانشناسی است. روانشناسی انسان گرای مزلو به جای تمرکز بر رفتار و رشد غیرعادی، بر رشد افراد سالم متمرکز بود.

در حالی که تحقیقات نسبتا کمی در حمایت از این نظریه وجود داشت، سلسله مراتب نیازها هم در روانشناسی و هم در خارج از آن مشهور و محبوب است. در مطالعه ای که در سال 2011 منتشر شد، محققان دانشگاه ایلینویز تصمیم گرفتند سلسله مراتب را آزمایش کنند.

آنچه آنها کشف کردند این بود که در حالی که برآورده شدن نیازها به شدت با شادی مرتبط بود، مردم از فرهنگ های سراسر جهان گزارش دادند که خودشکوفایی و نیازهای اجتماعی حتی زمانی که بسیاری از اساسی ترین نیازها برآورده نشده بودند، مهم هستند.

چنین نتایجی نشان می‌دهد که اگرچه این نیازها می‌توانند محرک‌های قدرتمندی برای رفتار انسان باشند، اما لزوماً شکل سلسله مراتبی را که مزلو توصیف کرد، ندارند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *