شفافیت راهبردی در فرایند کوچینگ:مصاحبه با دکتر سعید جوی زاده
مصاحبه کننده:ارسلان کلهر
مقدمه ای بر شفافیت راهبردی در فرایند کوچینگ
شفافیت راهبردی در فرایند کوچینگ به معنای ارائه اطلاعات دقیق، صادقانه و کامل به کلاینت در مورد اهداف، راهبردها، چالشها و حتی محدودیتهای موجود است. این رویکرد به ساخت اعتماد بین کوچ و کلاینت کمک میکند، زیرا کلاینت احساس میکند که کوچ او بدون مخفیداری و با برنامهریزی مناسب در حال کار است. شفافیت راهبردی نه تنها به کاهش اشتباهتفاهمها میانجامد، بلکه انگیزه و تعهد کلاینت را نیز افزایش میدهد، چرا که او به طور کامل متوجه میشود که چه کاری انجام میشود و چرا. با اشتراکگذاری راهبردها، ارزیابی مستمر پیشرفتها و صراحت درباره چالشها، کوچ میتواند محیطی امن و باز ایجاد کند که کلاینت در آن آمادهتر است تا به طور موثرتر با فرآیند کوچینگ همکاری کند و به دستیابی به هدفهای خود نزدیکتر شود.

مصاحبه کننده: سلام دکتر جویزاده، ممنون که وقت خود را در اختیار ما گذاشتید. موضوع امروز ما «شفافیت راهبردی در فرایند کوچینگ» است. به عنوان آغاز، لطفاً توضیح دهید شفافیت راهبردی در این حوزه چه معنایی دارد؟
دکتر جوی زاده: سلام بر شما. خوشحالم که در این گفتوگو شرکت میکنم. شفافیت راهبردی در کوچینگ به معنای ایجاد یک چارچوب روشن و بدون ابهام برای اهداف، فرایندها و انتظارات میان کوچ (coach) و مراجعهکننده (coachee) است. این شفافیت شامل تعریف دقیق مسیر حرکت، شناسایی موانع احتمالی، و توافق بر سر ابزارهای اندازهگیری موفقیت است. در واقع، وقتی هر دو طرف بدانند به کجا میروند و چگونه قرار است به آن برسند، احتمال دستیابی به نتایج ملموس افزایش مییابد.
مصاحبه کننده: چرا شفافیت راهبردی تا این حد در کوچینگ اهمیت دارد؟
دکتر جوی زاده: کوچینگ یک فرایند تحولآفرین است که بدون اعتماد و همکاری عمیق بین کوچ و مراجعهکننده به نتیجه نمیرسد. شفافیت راهبردی پایههای این اعتماد را میسازد. وقتی مراجعهکننده دقیقاً بداند کوچ چگونه قرار است به او کمک کند، چه مراحلی پیش روست، و چه معیارهایی برای سنجش پیشرفت وجود دارد، حس امنیت و تعهدش تقویت میشود. از طرفی، کوچ نیز با شفافیت میتواند مسئولیتپذیری مراجعهکننده را افزایش دهد و انحراف از مسیر اصلی را سریعتر شناسایی کند.
مصاحبه کننده: آیا شفافیت بیشازحد ممکن است به رابطه کوچ و مراجعهکننده آسیب بزند؟ مثلاً باعث ایجاد اضطراب یا مقاومت شود؟
دکتر جوی زاده: شفافیت به معنای بیان بیرحمانه واقعیتها نیست، بلکه هنر انتقال اطلاعات با زمانبندی و شیوه مناسب است. یک کوچ حرفهای میداند چگونه حقایق را بدون قضاوت، همراه با همدلی و در چارچوب نیازهای مراجعهکننده مطرح کند. شفافیت اگر همراه با مهارتهای ارتباطی باشد، نهتنها اضطراب ایجاد نمیکند، بلکه ابهامزدایی میکند و به مراجعهکننده انگیزه میدهد. البته باید مراقب بود که این شفافیت به تحمیل نظر کوچ تبدیل نشود؛ هدف، همسوسازی است نه کنترل.
مصاحبه کننده: برای پیادهسازی شفافیت راهبردی در کوچینگ، چه گامهای عملی پیشنهاد میکنید؟
دکتر جوی زاده:
۱. تعریف توافقی اهداف (SMART Goals): هدف باید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانمند باشد.
۲. طراحی نقشه راه (Roadmap): مراحل رسیدن به هدف و الزامات هر مرحله باید از ابتدا شفاف شود.
۳. بازخورد مستمر: جلسات منظم برای بررسی پیشرفت و تعدیل مسیر در صورت نیاز.
۴. سندسازی: ثبت تعهدات، تصمیمات و اقدامات برای جلوگیری از سوءتفاهم.
۵. تشویق به پرسشگری: مراجعهکننده باید احساس راحتی کند تا هر سوال یا نگرانی را مطرح کند.
مصاحبه کننده: آیا مثال ملموسی از تأثیر شفافیت راهبردی در تجربه کاری خود دارید؟
دکتر جوی زاده: بله. یکی از مراجعهکنندگانم که قصد داشت نقش رهبری تیم را بر عهده بگیرد، در ابتدا تصور میکرد کوچینگ صرفاً به او انگیزه میدهد. با ایجاد شفافیت، توضیح دادم که این فرایند شامل ارزیابی مهارتهای فعلی، شناسایی شکافها، و تمرین رفتارهای رهبری در موقعیتهای شبیهسازیشده است. هر جلسه با توافق بر سر یک اقدام مشخص پایان مییافت. پس از سه ماه، او نه تنها به پست هدف رسید، بلکه گزارش داد که این شفافیت باعث شده تیمش نیز با او صادقانهتر ارتباط برقرار کنند.
مصاحبه کننده: به نظر شما بزرگترین چالش در حفظ شفافیت راهبردی چیست؟
دکتر جویزاده: مقاومت در برابر تغییر است. برخی کوچها یا سازمانها ترجیح میدهند در منطقه امن خود بمانند و از مواجهه با نقاط ضعف واقعی اجتناب کنند. همچنین، گاهی فرهنگ سازمانی اجازه نمیدهد اشتباهات یا کاستیها بهراحتی مطرح شوند. اینجاست که کوچ باید با ایجاد فضای امن، به مراجعهکننده کمک کند تا شفافیت را نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان فرصتی برای رشد بپذیرد.
مصاحبه کننده: سخن پایانی؟
دکتر جوی زاده: کوچینگ بدون شفافیت راهبردی مانند قایقرانی بدون قطب نماست. ممکن است حرکت کنید، اما احتمال رسیدن به مقصد بسیار کم است. شفافیت، اعتماد میسازد، مسئولیتپذیری را افزایش میدهد و تبدیل به موتور محرکه دستیابی به تحول پایدار میشود.
مصاحبهکننده: سپاسگزارم از دیدگاههای ارزشمندتان.
دکتر جویزاده: ممنون از شما که این موضوع مهم را برجسته کردید
شفافیت راهبردی در یک فرایند کوچینگی: پایهگذاری موفقیت و اعتماد
مقدمه:
در جهانی که هر روز پیچیدهتر و سریعتر میشود، کوچینگ به عنوان یک ابزار قدرتمند برای توسعه شخصی و حرفهای شناخته میشود. اما موفقیت این فرآیند بیش از هر چیز به وجود یک رابطه صادقانه و متناسب بین کوچ و کلاینت بستگی دارد. شفافیت راهبردی یکی از مهمترین عواملی است که این رابطه را تقویت میکند. این مفهوم به معنای این است که کوچ باید با کلاینت در مورد اهداف، راهبردها، چالشها و حتی محدودیتهای موجود، به طور آشکار و صادقانه صحبت کند. در این مقاله، ما به بررسی نقش شفافیت راهبردی در کوچینگ و نحوه ایجاد آن میپردازیم.
بخش اول: چرا شفافیت راهبردی در کوچینگ حائز اهمیت است؟
1. ساخت اعتماد
یکی از مهمترین نتایج شفافیت راهبردی، ساخت اعتماد است. وقتی کوچ به کلاینت اطلاعات دقیق و کاملی درباره فرآیند کوچینگ ارائه میدهد، کلاینت احساس میکند که کوچ او صادقانه و بدون مخفیداری در حال کار است. این اعتماد به کلاینت کمک میکند تا بازتر و صادقانهتر با کوچ خود تعامل کند و به طور کامل در فرآیند شرکت کند.
2. افزایش انگیزه و تعهد
شفافیت راهبردی به کلاینت اجازه میدهد تا به طور کامل متوجه شود که چه کاری انجام میشود و چرا. این موضوع به کلاینت کمک میکند تا انگیزه بالاتری برای دستیابی به هدفهایش پیدا کند و تعهد بیشتری به فرآیند کوچینگ نشان دهد. زمانی که کلاینت تمام جزئیات فرآیند را میداند، او بهتر میتواند در تصمیمگیریها شرکت کند و بهترین استراتژیها را انتخاب کند.
3. کاهش اشتباهتفاهم
یکی دیگر از مزایای شفافیت راهبردی، کاهش احتمال اشتباهتفاهم بین کوچ و کلاینت است. وقتی هر دو طرف دقیقاً میدانند که چه انتظاری از یکدیگر دارند و چه روشی برای رسیدن به هدف انتخاب شده است، احتمال ایجاد ناامیدی یا نارضایتی کاهش مییابد. این امر به کلاینت اطمینان میدهد که کوچ او به طور منظم و با برنامهریزی کار میکند.
بخش دوم: چگونه میتوان شفافیت راهبردی را در کوچینگ ایجاد کرد؟
1. تعیین اهداف مشخص و قابل اندازهگیری
در ابتدا، کوچ باید با کلاینت همکاری کند تا اهداف مشخص و قابل اندازهگیری تعیین شود. این اهداف باید واضح باشند و به گونهای باشد که کلاینت بتواند پیشرفت خود را در طول فرآیند کوچینگ مشاهده کند. این موضوع به کلاینت اطمینان میدهد که کوچ او به طور منظم و با برنامهریزی کار میکند.
2. اشتراکگذاری راهبردها و فرآیندها
کوچ باید با کلاینت در مورد راهبردهای مختلفی که قصد دارد برای دستیابی به هدف استفاده کند، صادقانه صحبت کند. این شامل توضیح دادن اینکه چرا این راهبردها انتخاب شدهاند و چه نتایجی انتظار میرود به دست آیند. اشتراکگذاری این اطلاعات به کلاینت کمک میکند تا بهترین تصمیمات را اتخاذ کند و در فرآیند کوچینگ شرکت کاملتری داشته باشد.
3. صراحت درباره چالشها و محدودیتها
شفافیت راهبردی به معنای پنهان کردن چالشها یا محدودیتها نیست. کوچ باید با کلاینت در مورد چالشهایی که ممکن است در طول فرآیند ظاهر شوند، صادقانه صحبت کند. این موضوع به کلاینت اجازه میدهد تا به طور واقعبینانه به فرآیند کوچینگ نگاه کند و از انتظارات غیرواقعی دوری کند. صراحت درباره محدودیتها همچنین به کلاینت کمک میکند تا در برابر مشکلات، حلالمسلهای مؤثرتر انجام دهد.
4. ارزیابی مستمر و بازخورد
کوچ باید در طول فرآیند کوچینگ، با کلاینت در مورد پیشرفتها و چالشهای موجود، بازخورد ثابتی ارائه دهد. این بازخورد میتواند شامل ارزیابیهای مستمر، بررسی نقاط قوت و ضعف، و پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد باشد. این روش به کلاینت کمک میکند تا درک عمیقتری از وضعیت خود و فرآیند کوچینگ پیدا کند.
بخش سوم: چالشهای ایجاد شفافیت راهبردی در کوچینگ
1. مدیریت انتظارات
یکی از چالشهای اصلی در ایجاد شفافیت راهبردی، مدیریت انتظارات کلاینت است. برخی کلاینتها ممکن است انتظارات بیش از حدی از کوچینگ داشته باشند و این موضوع میتواند منجر به نارضایتی شود. بنابراین، کوچ باید از ابتدای فرآیند، انتظارات واقعبینانهای برای کلاینت تنظیم کند و به او بیان کند که چه چیزهایی ممکن است در طول فرآیند اتفاق بیفتد.
2. محافظت از حریم خصوصی
هنگامی که کوچ تصمیم میگیرد اطلاعات را با کلاینت به اشتراک بگذارد، باید از این موضوع اطمینان پیدا کند که این اطلاعات به طور مطلق محفوظ خواهد بود. این امر به ویژه در مواقعی که مسائل حساسی مطرح میشود، بسیار حائز اهمیت است. کوچ باید به کلاینت اطمینان بدهد که حریم خصوصی او تحت هیچ شرایطی نقض نخواهد شد.
3. مدیریت توقعات زمانی
فرآیند کوچینگ گاهی ممکن است طولانیتر از انتظار کلاینت طول بکشد. در این حالت، کوچ باید از ابتدا به کلاینت بیان کند که فرآیند کوچینگ یک راهنمایی بلندمدت است و نتایج آن نیازمند تلاش و وقت است. این موضوع به کلاینت کمک میکند تا با واقعیت فرآیند آشنا شود و از انتظارات بیش از حد دوری کند.
پیام نهایی
شفافیت راهبردی در فرآیند کوچینگ یکی از مهمترین عوامل موفقیت این رابطه است. این شفافیت به کلاینت اطمینان میدهد که کوچ او به طور صادقانه و با برنامهریزی کار میکند و همه اطلاعات لازم را با او به اشتراک میگذارد. با ایجاد این نوع از رابطه، میتوان اعتماد، انگیزه و تعهد کلاینت را افزایش داد و در نهایت به دستیابی به هدفهای مشترک کمک کرد.
شفافیت راهبردی نه تنها به کوچ کمک میکند تا رابطهاش با کلاینت قویتر شود، بلکه به کلاینت اجازه میدهد تا بهترین نتایج را از فرآیند کوچینگ بدست آورد.
بدون نظر