مدیریت زنجیره تامین (SCM): کلید بهرهوری، رقابتپذیری و رضایت مشتری در دنیای امروز
چکیده
مدیریت زنجیره تامین (SCM) فرآیندی حیاتی و پیچیده است که تمامی فعالیتهای مرتبط با جریان کالا، اطلاعات و منابع مالی را از مرحله تامین مواد اولیه تا تحویل محصول نهایی به مصرفکننده نهایی در بر میگیرد. این حوزه نه تنها در دنیای کسبوکار امروزی برای رقابت و بقا ضروری است [18، 100]، بلکه به شرکتها امکان میدهد تا با بهینهسازی فرایندها، کاهش هزینهها، افزایش کارایی و بهبود رضایت مشتری به مزیت رقابتی پایدار دست یابند. این مقاله به بررسی جامع مفهوم مدیریت زنجیره تامین، فرایندهای اصلی آن، دلایل اهمیتش برای کسبوکارها و مشتریان، چالشهای پیشرو و نقش تکنولوژیهای نوظهور در هوشمندسازی و بهبود این زنجیره میپردازد.
مقدمه
در دنیای کسبوکار رقابتی امروز، جایی که مشتریان انتظارات روزافزونی دارند و نوسانات بازار غیرقابل پیشبینی است، مدیریت زنجیره تامین (SCM) به عنوان یک ستون فقرات حیاتی برای موفقیت هر سازمانی مطرح میشود. مدیریت زنجیره تامین به معنای مدیریت و ادغام کل فرایند تولید یک محصول در سازمان و همچنین، تمامی کانالها و اعضای مختلف در زنجیره تامین است. این شامل مدیریت پویا و هماهنگ فعالیتهای زنجیره تامین برای به حداکثر رساندن ارزش مشتری و کسب مزیت رقابتی پایدار است.
فعالیتهای زنجیره تامین شامل تمام مراحل از توسعه محصول، تولید، بستهبندی، حمل و نقل، انبارداری، تحویل، خردهفروشی و سیستمهای اطلاعاتی و فناوری است. پیشرفتهای فناوری، پتانسیل عظیمی را برای مدیریت زنجیره تامین باز کرده است و مدیران زنجیره تامین را قادر میسازد تا به طور مداوم و در لحظه، با اعضای زنجیره تامین کار کنند. هدف اصلی SCM، پیشبینی مشکلات، بهبود موجودی و تکمیل سفارشات، و تنظیم پویا قیمتهاست.
این مقاله به تفصیل به سوال «مدیریت زنجیره تامین چیست؟» پاسخ داده و سپس به اهمیت آن برای کسبوکارها و مشتریان میپردازد. در ادامه، چالشهای متعددی که سازمانها در مدیریت زنجیره تامین با آنها روبرو هستند، تشریح شده و نقش فناوریهای نوظهور از جمله هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین در ایجاد یک زنجیره تامین هوشمند و کارآمد بررسی خواهد شد. همچنین به مقایسه SCM با مفاهیم مشابهی مانند لجستیک و زنجیره ارزش پرداخته میشود.
۱. زنجیره تامین (Supply Chain) چیست؟
زنجیره تامین شبکهای پیچیده و پویا از عرضه و تقاضا است. در بازرگانی، زنجیره تامین سیستمی متشکل از سازمانها، افراد، فعالیتها، اطلاعات و منابعی است که در عرضه یک محصول یا خدمت به مصرفکننده دخیل هستند. فعالیتهای زنجیره تامین شامل تبدیل منابع طبیعی، مواد اولیه و اجزای سازنده به یک محصول نهایی است که به مشتری نهایی تحویل داده میشود. این شبکه مهمی در زیرساخت کسبوکار است که به تولید و توزیع در شرکتهایی که محصولات خود را میفروشند، کمک بسیار موثری میکند. در سیستمهای پیچیده زنجیره تامین، محصولات استفاده شده ممکن است در هر نقطهای که مقدار باقیمانده قابل بازیافت است، دوباره وارد زنجیره تامین شوند. زنجیرههای تامین، زنجیرههای ارزش را به هم پیوند میدهند.
به بیان ساده، زنجیره تامین شامل تمامی اقدامات مربوط به جریان و مبادله کالا و خدمات است که از مرحله ماده خام اولیه تا مرحله محصول نهایی را شامل میشود. علاوه بر آن، انتقالات مالی و اطلاعاتی نیز جزء این زنجیره میباشند. هدف آن رساندن محصول یا خدمات به دست مشتری است و اغلب به محصولات ملموس اشاره دارد، اما میتواند شامل محصولات دیجیتالی یا سایر خدمات نیز بشود.
۱.۱. اجزای زنجیره تامین
اجزای زنجیره تامین به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
- زنجیره تامین بالادست (Upstream Supply Chain): این قسمت شامل تامینکنندگان اولیه و تامینکنندگانِ آنها است. روابط تامینکنندگان میتواند در سطوح مختلف تا اولین تامینکننده مواد توسعه یابد. فعالیت اصلی در این قسمت، تامین و تهیه مواد اولیه است.
- زنجیره تامین داخلی (Internal Supply Chain): این قسمت شامل تمام فعالیتهایی است که دادههای آورده شده به سازمان را به خروجی تبدیل میکند. فعالیتهای اینجا شامل حمل مواد، مدیریت موجودی، ساخت و کنترل کیفیت است. فعالیت این زنجیره تا هنگامی است که محصول برای توزیع به خارج از سازمان حرکت میکند.
- زنجیره تامین پاییندست (Downstream Supply Chain): فرآیندهای توزیع و تحویل محصول به مشتریان نهایی در این مرحله قرار میگیرد. فعالیت این زنجیره شامل بستهبندی، حمل و انبار است. این زنجیره وقتی محصول واگذار یا مصرف میشود به پایان میرسد.
۱.۲. مراحل عمومی زنجیره تامین
مراحل زنجیره تامین، بر اساس مدلهای مختلف، میتوانند متفاوت باشند، اما گامهای عمومی متعددی وجود دارند که صرفنظر از مدل، در بیشتر زنجیرههای تامین اتفاق میافتند:
- تامین منابع و استخراج: در این مرحله، شرکتها تامین مواد خام را برای تولید محصولات انجام میدهند.
- تولید: در این مرحله، مواد خام به بخشی از محصول تبدیل میشوند.
- مونتاژ: در این مقطع زمانی، بخشهای مختلف کنار هم قرار داده میشوند تا محصول نهایی را بسازند.
- فروش: اینجا مکانی است که مشتریان محصولات را میبینند و میتوانند خرید کنند.
- تحویل: مساله اصلی در تحویل این است که در نهایت محصول چگونه به دست خریدار خواهد رسید.
۲. مدیریت زنجیره تامین (Supply Chain Management – SCM) چیست؟
مدیریت زنجیره تامین (SCM) فرآیند نظارت بر تبدیل مواد خام به محصول نهایی است و شامل شبکهای از تامینکنندگان و کمپانیهاست که مواد خام را به کالای نهایی تبدیل میکنند. SCM مستلزم کنترل محصولات و خدمات در جریان تولید، توسعه و پخش است و برای همپایی با تقاضای کالا و حداکثرکردن ارزش مشتری تلاش میکند. این پدیدهای است که این کار را به طریقی انجام میدهد که مشتریان بتوانند خدمات قابل اطمینان را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه و زمان دریافت کنند. به عبارتی دیگر، مدیریت زنجیره تامین فرآیند یکپارچهسازی فعالیتهای زنجیره تامین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگسازی فعالیتها در زنجیره تامین تولید و عرضه محصول میباشد.
دو حوزه کلیدی در زنجیره تامین وجود دارد:
- جریان مادی: شامل تبدیل مواد به کالا، انتقال کالا به انبارها و توزیع نهایی آن است.
- جریان اطلاعات: شامل جمعآوری اطلاعات برای برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت کالا و دنبال کردن محصولات در طول زنجیره تامین برای تعیین بهترین عملکرد و استراتژیهای کلیدی جهت رشد و سودآوری است.
SCM چارچوب جامعی را برای منبعیابی، تولید و تحویل کالاها ارائه میدهد. این شامل همکاری و هماهنگی بین چندین سازمان در یک شبکه زنجیره تامین است. SCM به کنترل و بهینهسازی جنبههای مختلف فرآیندهای زنجیره تامین فراتر از منبعیابی، تولید و تحویل کمک میکند، مانند مدیریت موجودی و لجستیک.
۲.۱. فرایندهای اصلی مدیریت زنجیره تامین
فرایندهای اصلی مدیریت زنجیره تامین شامل مجموعهای از فعالیتها و عملیات است که برای مدیریت بهینه زنجیره تامین انجام میشوند:
- برنامهریزی تقاضا (Demand Planning): برنامهریزی و پیشبینی تقاضا برای محصولات، با توجه به الگوهای فروش و عوامل مختلفی مانند تغییرات فصلی یا رویدادهای ویژه.
- برنامهریزی تامین (Supply Planning): برنامهریزی و مدیریت فعالیتهای مرتبط با تامین مواد اولیه، قطعات و موارد دیگر مورد نیاز برای تولید محصولات.
- تولید (Manufacturing): اجرای فرایندهای تولید محصولات با استفاده از منابع مختلفی مانند نیروی انسانی، تجهیزات و ماشینآلات.
- انبارداری و مدیریت موجودی (Inventory Management): مدیریت موجودیها، ذخیرهسازی محصولات، کنترل و رصد موجودیهای مختلف.
- حمل و نقل (Transportation): برنامهریزی و اجرای فعالیتهای مرتبط با حمل و نقل و لجستیک محصولات از محل تولید به محل ذخیرهسازی یا به مشتریان.
- مدیریت سفارشات (Order Management): پذیرش، پردازش و اجرای سفارشات مشتریان، از زمان دریافت سفارش تا تحویل محصول.
- مدیریت ارتباط با تامینکنندگان (Supplier Relationship Management): مدیریت روابط با تامینکنندگان، از جمله انتخاب و ارزیابی تامینکنندگان، مذاکره قراردادها و همکاری در بهبود فرایندهای تامین.
این فرایندها با همکاری و هماهنگی میان انواع مختلف شرکتها و ارگانها، بهبود کارایی و کارآیی زنجیره تامین را فراهم میکنند و به کسبوکارها کمک میکنند تا به رضایت مشتریان و اهداف خود دست یابند.
۲.۲. مدلهای زنجیره تامین
مدلهای مختلفی برای زنجیره تامین وجود دارد که هر یک از گامها و قوانین مختلفی برای سود رساندن به شرکت استفاده میکنند:
- چابک (Agile): مناسب برای شرکتهایی که محصولات خاصی را تولید میکنند، بهویژه در صورت تقاضای متناقض.
- جریان پیوسته (Continuous flow): مناسب برای محصولات با تقاضای زیاد و تغییرپذیری کم.
- پیکربندی سفارشی (Custom-configured): ترکیبی از مدلهای چابک و جریان پیوسته، برای سفارشیسازی فرآیندها در مونتاژ و تولید جهت رفع نیازهای کسبوکار.
- زنجیره کارآمد (Efficient chain): بهترین عملکرد را در بازارهای بهشدت رقابتی و با هدف تولید کارآمدی کامل در تمام جنبهها دارد.
- زنجیره سریع (Fast chain): بهترین روش برای رواج محصولاتی با طول عمر کوتاه در بازار.
- مدل تغییرپذیر (Flexible model): کسبوکارها آزادی بیشتری در انتخاب بخشهای مختلف از مدلها برای دستیابی به نتایج بهتر دارند.
۲.۳. نحوه عملکرد مدیریت زنجیره تامین
کار مدیریت زنجیره تامین درک نیازهای مشتری و تطبیق برنامهها بر اساس آن اطلاعات است. مدیریت زنجیره تامین تولید را به حملونقل و پخش محصول پیوند میدهد و این کار را از ابتدا که محصول صرفا مادهای اولیه است تا زمانی که محصول نهایی به مصرفکننده تحویل داده میشود، انجام میدهد. SCM هم موجودی داخلی و هم موجودی فروشندگان را کنترل میکند تا با فروشهای گذشته و آینده هماهنگ شود و نیازهای عرضه را تعیین کند.
گامهای خاصی که مدیریت زنجیره تامین برای رسیدن به هدف تولید و فروش طی میکند، شامل:
- تطابق برنامهها با نیازها و خواستههای مشتری: شامل ارزیابی عواملی مانند فروش و موجودی کالا برای بهبود پتانسیل رشد و استفاده از منابع.
- تعیین لجستیکهای مشتری: استفاده از مکانهای کلیدی برای قرار دادن محصولات تا زمان توزیع از طریق شبکههای محلی و کوچکتر.
- تدوین استراتژیهایی برای برونسپاری حوزههای کلیدی: استراتژیها بر اساس ارزیابی فرآیند اجرای تکنیکهای کاهش هزینه، مانند برونسپاری تولید، طراحی میشوند.
- تجزیه و تحلیل دادهها برای پشتیبانی از فرآیند تصمیمگیری و درک نیاز مشتری: جمعآوری اطلاعات به شناسایی زمینههای کمبود کمک میکند و روشهای افزایش ارزش را هم برای شرکت و هم برای مشتری بهبود میبخشد.
۳. اهمیت مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین نقش مهمی در عملکرد کسبوکار دارد. یک زنجیره تامین که به درستی مدیریت و بهینه شده باشد، میتواند مزایای متعددی را از نظر هزینه و همچنین صرفهجویی در زمان برای سازمان به ارمغان آورد.
۳.۱. اهمیت برای کسبوکارها
مدیریت زنجیره تامین برای موفقیت هر شرکتی بسیار مهم است و این قدرت را دارد که یک کسبوکار را به قله موفقیت هدایت کند.
- کاهش هزینه عملیاتی: مدیریت کارآمد زنجیره تامین، تاثیر سه برابری بر هزینه عملیاتی دارد، از جمله کاهش هزینه خرید، تولید و ذخیرهسازی.
- کارایی بیشتر: کسبوکارها میتوانند تقاضا را دقیقتر پیشبینی کرده و کارآمدترین استراتژیها را برای پاسخگویی به آن تدوین نمایند.
- سود بیشتر: با استفاده از بهترین فناوریها و روشها، بهرهوری افزایش یافته، منجر به افزایش فروش، بهبود تصویر برند و در نهایت، افزایش جریان نقدی میشود.
- بهبود وضعیت مالی: مستقیما بر داراییهای ثابت و جریان نقدی شرکت تاثیر میگذارد، با بهینهسازی چیدمان انبار و اجرای راهحلهای اتوماسیون.
- کنترل کیفیت بهتر: شرکتهایی که کنترل بهتری بر تامینکنندگان خود دارند، از کنترل کیفیت بهتری برخوردارند که به رضایت مشتری، استانداردسازی و رعایت اصول زنجیره تامین پایدار کمک میکند.
- استراتژی بهتر: شرکتها از نظر استراتژیکی آمادگی بهتری برای مدیریت رقابت در فضای بازار خود دارند.
- تاکید بر طراحی شبکه: مدیریت زنجیره تامین با استفاده از مدلهای استراتژیک، چیدمان سنجیده شبکههای زنجیره تامین را تقویت میکند.
- عملکرد کارآمدتر تامینکننده: مدیریت زنجیره تامین کارآمد، روابط قویتری با تامینکنندگان ایجاد میکند که عملکرد بهتری را برای شرکت به ارمغان میآورد.
- تاکید مضاعف بر مسئولیت شرکت: مدیران زنجیره تامین اطمینان حاصل میکنند که تامین بخشهای محصول از نظر اخلاقی صورت گیرد و خطرات در فرآیند تولید حل شوند.
۳.۲. اهمیت برای مشتریان
مدیریت زنجیره تامین برای مشتریان نیز دارای اهمیت است.
- تاخیرهای کمتر در تحویل: مدیریت زنجیره تامین موفق، شرکتها را قادر میسازد تا عملیات لجستیکی خود را برای اطمینان از انجام یکپارچه سفارشات، بهینه کنند.
- قیمتهای پایینتر: مزایای مدیریت زنجیره تامین برای کسبوکارها منجر به کاهش قابل توجه هزینهها میشود، که به آنها آزادی عمل کافی میدهد تا قیمت بازار خود را کاهش داده و سود بیشتری را به مشتریان منتقل کنند.
- تجربه بهتر مشتری: مدیریت زنجیره تامین مستقیما بر دو عنصر اساسی، یعنی قیمت و تحویل، که در رضایت مشتری تاثیرگذارند، نظارت دارد. هر چه SCM بهبود یابد و بهینهتر مدیریت شود، تجربه مشتری نیز بهبود مییابد.
۴. چالشهای مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین با پیچیدگیها و مواجهه با موضوعاتی چون مدیریت ریسک، انطباق با تغییرات درخواستهای مشتریان و مواجهه با نوسانات قیمت اشاره دارد. این چالشها برای صنایع و کسبوکارها، بزرگترین موانع را به همراه دارند.
۴.۱. چالشهای کلیدی
- چالش مدیریت ریسک: مدیریت زنجیره تامین با خطرات اجتنابناپذیری همراه است که میتواند باعث اختلالاتی مانند تاخیر، نارضایتی مصرفکننده و افزایش هزینه شود. این خطرات اغلب ناشی از شرایط اجتماعی-اقتصادی، تغییرات در بازار سهام جهانی و طرحهای سیاسی است و شامل چالشهای مالی، قانونی، زیستمحیطی و سایبری میشود.
- چالش مدیریت انتظارات مشتریان: رفتار مصرفکنندگان، غیرقابل پیشبینی است. مدیریت رضایت مصرفکننده، با تغییر انتظارات و رفتارهای مشتری، تغییرات قابل توجهی در سیستم زنجیره تامین ایجاد میکند. عواملی مانند تاخیر در تحویل، محصولات آسیبدیده در حملونقل و تمایل مصرفکنندگان به پایداری، میتوانند هزینهبر باشند.
- چالش نوسان قیمتها: ناشی از عواملی مانند بورس جهانی، بلایای طبیعی، بحرانهای سیاسی و غیره است. این نوسانات میتواند حملونقل را غیر اقتصادی کرده، پیشبینی تقاضا و عرضه را ناپایدار سازد و به نوسانات غیرقابل پیشبینی در بازار منجر شود.
- چالش تاخیرهای پیشبینینشده: مصرفکنندگان انتظار تحویل سریع دارند. اما تاخیرهای زمانی از ویژگیهای ذاتی زنجیره تامین هستند، بهویژه با توجه به مسافتهای طولانی و تهیه بینالمللی. فرآیندهای تولید ناکارآمد، خطای انسانی یا ناتوانی در انطباق با الگوهای تغییر تقاضا نیز میتوانند باعث تاخیر شوند.
- چالش سازگاری با روندهای در حال تغییر: انطباق با روندهای جدید برای زنجیره تامین چالشبرانگیز است؛ زیرا مستلزم یادگیری، انطباق با فرآیندهای جدید و کنار گذاشتن روشهای منسوخ است که میتواند نیازمند منابع و هزینهبر باشد.
- چالش دیجیتالی شدن: پیادهسازی فناوریها به گونهای که هم بهینه و هم موثر باشد، زمانبر و هزینهبر خواهد بود. ناتوانی در مدیریت ارتباطات فناوری، میتواند مانع ارزیابی نقاط دادهای اساسی شود.
- چالش ازدحام در بنادر: زمانی رخ میدهد که یک کشتی به بندر میرسد اما نمیتواند محموله خود را بارگیری یا تخلیه کند. این مشکل میتواند منجر به تاخیر در تحویل، هزینههای اضافی و کاهش بهرهوری شود.
- چالش پایداری و محیط زیست: فشار فزایندهای بر شرکتها برای مدیریت فرآیندهای خود با کمترین تاثیر منفی بر محیط زیست وجود دارد، شامل مدیریت مصرف انرژی، کاهش زبالهها و استفاده از مواد قابل بازیافت.
- چالش استفاده از تکنولوژیهای نوظهور: پیادهسازی و نگهداری بلاکچین، اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی (ML) هزینههای بالا، کمبود نیروی کار ماهر، پیچیدگیهای فنی و مقاومت در برابر تغییر را به همراه دارد.
- چالش نیروی کار: یافتن و حفظ نیروی کار ماهر و متخصص در حوزههای مهندسی، تحلیل دادهها و مدیریت ریسک، دشوار است. آموزش و توسعه مداوم کارکنان نیز ضروری و چالشبرانگیز است.
- مدیریت دادهها و امنیت سایبری: با دیجیتالی شدن زنجیره تامین، امنیت دادهها و محافظت از اطلاعات حساس به یک نگرانی مهم تبدیل شده است. تهدیدهای سایبری میتوانند به طور جدی زنجیره تامین را مختل کنند.
- چالش هماهنگی جهانی: برای شرکتهای فعال در سطح جهانی، هماهنگی و مدیریت زنجیره تامین در کشورهای مختلف با قوانین، تفاوتهای فرهنگی، زبانی و قانونی، یک چالش بزرگ است.
- چالش پیشبینی و تحلیل دادهها: استفاده از تحلیل دادهها و تکنیکهای پیشبینی میتواند به شرکتها کمک کند تا نوسانات تقاضا را مدیریت کنند و از منابع خود به صورت بهینه استفاده نمایند. با این حال، چالشهایی مانند دسترسی به دادههای کیفی و بهروز، حجم زیاد دادهها، پیچیدگی تحلیل، هزینههای بالا، نیاز به تخصص، تغییرات ناگهانی بازار و یکپارچگی و امنیت دادهها وجود دارد.
۵. نقش تکنولوژی در مدیریت زنجیره تامین
پیشرفتهای فناوری، پتانسیل عظیمی را برای مدیریت زنجیره تامین باز کرده است و مدیران زنجیره تامین را قادر میسازد تا به طور مداوم و در لحظه، با اعضای زنجیره تامین کار کنند. تکنولوژیهای نوین مانند اینترنت اشیا (IoT) و هوش مصنوعی (AI) به طور قابل توجهی تغییرات مثبتی را در فرآیندهای تجاری به ارمغان آوردهاند.
۵.۱. دیجیتالی شدن و زنجیره تامین هوشمند
دیجیتالی شدن زنجیره تامین یک گام اساسی برای امکان رشد در صنعت فراهم میکند. زنجیره تامین هوشمند (Smart Supply Chain) به سیستمهایی اطلاق میشود که با استفاده از فناوریهای پیشرفته و دادههای تحلیلی به بهینهسازی و مدیریت زنجیره تامین کمک میکنند. هدف این نوع زنجیره تامین، افزایش کارایی، کاهش هزینهها و بهبود پاسخگویی به تقاضا است. یک زنجیره تامین هوشمند همچنین شامل اشتراک بینقص اطلاعات، اتکا جزئی به اتوماسیون و بهینهسازی مداوم جریان کار بر اساس دادههای زمان واقعی است.
ویژگیهای اصلی زنجیره تامین هوشمند شامل:
- تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics): شناسایی روندها و الگوهای بازار و پیشبینیهای دقیقتر.
- سیستمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین (AI/ML): برای پیشبینی تقاضا، بهینهسازی موجودی و اتوماسیون فرآیندها.
- اینترنت اشیا (IoT): اتصال دستگاهها و سنسورها به اینترنت برای دریافت اطلاعات دقیق و Real-time از وضعیت موجودی، حملونقل و دیگر پارامترهای مهم.
- تحلیل پیشرفته دادهها: شبیهسازی سناریوها، ارزیابی ریسکها و اتخاذ تصمیمات بهتر.
- ارتباطات بهبود یافته: افزایش هماهنگی و کاهش زمانهای تاخیر میان تامینکنندگان، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان.
- استفاده از خدمات ابری (Cloud Services): ذخیرهسازی دادهها و اجرای برنامههای نرمافزاری برای بهبود دسترسی و مقیاسپذیری.
- مدیریت ریسکها: شناسایی و مدیریت ریسکها با تحلیل دادهها و شبیهسازی سناریوها.
- بهینهسازی مصرف منابع و کاهش ضایعات: کمک به کاهش تاثیرات منفی زیستمحیطی.
- بهبود تجربه مشتری: شامل تحویل سریعتر و دقیقتر محصولات.
ویژگی زنجیره تامین هوشمند در بهینهسازی ارسال:
- مدیریت حمل و نقل و لجستیک: فناوریهایی مانند GPS و IoT به بهبود مدیریت حمل و نقل و ردیابی محمولهها کمک میکنند.
- اتوماسیون فرآیندها: با استفاده از رباتیک و سیستمهای اتوماسیون، بسیاری از فرآیندهای زنجیره تامین، مانند بستهبندی و مدیریت موجودی، به طور خودکار انجام میشود.
- مدیریت تامینکنندگان: استفاده از نرمافزارهای مدیریت زنجیره تامین برای ارتباط موثرتر با تامینکنندگان، ارزیابی عملکرد و بهینهسازی هزینهها.
- تحلیل عملکرد و بهبود مستمر: بررسی مداوم عملکرد زنجیره تامین و انجام اقدامات جهت بهبودی بر اساس دادههای واقعی.
۵.۲. نقش اینترنت اشیا (IoT)
در زمینه زنجیره تامین، اینترنت اشیا (IoT) امکان شناسایی از راه دور نقصهای تجهیزات و ارائه دادههای دقیق درباره وضعیت دستگاهها و محیط اطراف آنها به تصمیمگیرندگان را فراهم کرده است. به عنوان مثال، حسگرهای IoT نصب شده روی وسایل نقلیه باربری میتوانند نیاز به تعمیرات فوری را ارزیابی کرده یا اطلاعاتی درباره موقعیت وسیله نقلیه ارائه دهند که برای تعیین مسیرهای جایگزین مفید است. حسگرهای IoT در سراسر محمولههای حساس به محیط میتوانند مدیران را زمانی که دما، رطوبت یا شدت نور از آستانههای مجاز تجاوز کند، مطلع کنند. بدین ترتیب، شرکتها میتوانند ضایعات را کاهش داده و کیفیت محصول را تضمین کنند.
۵.۳. نقش هوش مصنوعی (AI)
هوش مصنوعی (AI) به سازمانهای زنجیره تامین این امکان را میدهد که برنامهریزی را سادهتر کرده و اختلالات ناشی از رویدادهای پیشبینینشده را به حداقل برسانند. پیشبینی تقاضا یکی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی در زنجیره تامین است. هوش مصنوعی میتواند به طور خودکار دادههای دریافتی از تمام شرکتکنندگان شبکه را به یک پایگاه داده یکپارچه پردازش کرده و به تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد در برنامهریزی منابع کمک کند. همچنین، هوش مصنوعی میتواند ارزش بیشتری به همراه اینترنت اشیا (IoT) ارائه دهد؛ نرمافزارهای تولید مبتنی بر AI و یادگیری ماشین میتوانند به طور خودکار دادههای جاری از حسگرهای IoT را تحلیل کرده و فعالیتهای تعمیر و نگهداری یا تصمیمات بهینهسازی مسیر و موجودی را پیشنهاد کنند.
۵.۴. نرم افزار مدیریت زنجیره تامین (SCM Software)
استفاده از نرم افزار مدیریت زنجیره تامین میتواند به شدت در حل بسیاری از چالشهای مطرح شده کمک کند. این نرمافزارها قادرند فرآیندهای مختلف زنجیره تامین را بهبود بخشند، اطلاعات دقیق و به موقع را ارائه دهند، مدیریت ریسکها را تسهیل نمایند و به تحلیل دادهها برای پیشبینی مشکلات و بهبود عملکرد کمک کنند. نرمافزارهای مدیریت زنجیره تامین از طریق اتصال به سیستمهای مختلف داخلی و خارجی، اطلاعات را به صورت بیدرنگ و به صورت هوشمند منتقل میکنند و به مدیران، امکان مانیتورینگ و کنترل بیشتر بر روند زنجیره تامین را میدهند. این نرمافزارها باعث افزایش انعطافپذیری کسبوکارها در مواجهه با تغییرات ناگهانی در بازار و تامین نیازهای مشتریان میشوند.
۶. تفاوتهای لجستیک و زنجیره تامین با زنجیره ارزش
اغلب افراد، مفاهیم لجستیک و زنجیره تامین را به جای هم استفاده میکنند؛ در حالی که تفاوتهای کلیدی قابل توجهی بین آنها وجود دارد.
۶.۱. لجستیک در مقابل مدیریت زنجیره تامین
- لجستیک: اصطلاح لجستیک به بخشی از فرآیند زنجیره تامین اشاره دارد که جریان کارآمد کالاها، خدمات و اطلاعات را برنامهریزی، اجرا و کنترل میکند. لجستیک در جابجایی فیزیکی و مدیریت کالاها تخصص دارد. وظایف آن شامل برنامهریزی حملونقل، حملونقل کالا، انبارداری و بستهبندی است. لجستیک بیشتر بر حرکت فیزیکی و ذخیره کالا متمرکز است و معمولا با اجرای تاکتیکی عملیات در زنجیره تامین سروکار دارد و ماهیت کوتاهمدت و فوری دارد.
- مدیریت زنجیره تامین (SCM): مفهوم گستردهتری است که کل شبکه سازمانها، فعالیتها و فرآیندهای دخیل در رساندن کالا از ارائهدهندگان به کاربران را در بر میگیرد. SCM چشمانداز وسیعتری را در بر میگیرد که شامل برنامهریزی استراتژیک، تهیه، ساخت، مدیریت ناوگان، انبارداری، مدیریت موجودی و توزیع میشود. مدیریت موثر زنجیره تامین نیاز به دیدگاه بلندمدت دارد.
به طور خلاصه، لجستیک یکی از اجزای زنجیره تامین است. مدیریت لجستیک شامل سازماندهی، مدیریت و اجرای فرآیندهایی برای جابجایی و ذخیرهسازی کالاها است که به سازمانها در مدیریت زنجیره تامین خود کمک میکند.
۶.۲. زنجیره تامین در مقابل زنجیره ارزش
- زنجیره تامین: شامل کلیه اطلاعات، محصولات، مواد و بودجه بین مراحل مختلف ایجاد و فروش یک محصول به کاربر نهایی است. این مفهوم از دیدگاه مدیریت عملیاتی ناشی میشود. جریان زنجیرهی تامین از مبدا به مشتری میباشد. در زنجیره تامین هیچ ارزش افزودهای وجود ندارد و یک محصول یا ماده اولیه از یک شرکت به دیگری منتقل میشود.
- زنجیره ارزش: توسط مایکل پورتر در سال 1985 ارائه شد و از دیدگاه مدیریت کسبوکار ناشی میشود. مدیران زنجیره ارزش به دنبال فرصتهایی برای افزودن ارزش به تجارت هستند. آنها ممکن است به دنبال راههایی برای کاهش کمبودها، تهیه برنامههای محصول و کار با دیگران در این زنجیره برای ارزش افزوده به مشتری باشند.
در حالی که زنجیره ارزش نشاندهنده چگونگی خلق ارزش در شرکتها است، زنجیره تامین در برگیرنده عواملی خارج از شرکت، و شامل تمام فعالیتهایی است که برای تبدیل مواد خام به کالا یا خدمت و رساندن آن به مصرفکننده یا مشتری تجاری انجام میشوند. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از هماهنگی جریانهای بین شرکتها در زنجیره تامین به منظور حداکثرسازی سودآوری کل.
۷. مشاغل موجود در مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین منبع عظیمی از مشاغل و حرفهها را برای بسیاری از افراد فراهم میکند. برخی از مشاغل موجود در این حوزه عبارتند از:
- هماهنگکننده لجستیک: تعیین نیازهای مشتری، اعزام توزیعکنندگان، بایگانی گزارشهای هزینههای حملونقل و پیگیری ناوگان.
- مدیر خرید: هدایت تیمهای خریداران و هماهنگکنندهها در مسیر ایجاد محصول از ماده اولیه و مدیریت موجودی کالا در چندین مکان.
- مدیر زنجیره تامین: پشتیبانی و گزارش ابتکار در کاهش هزینهها، نظارت بر چندین مکان و اطمینان از پردازش بهموقع کالاها برای توزیع.
- مدیر تدارکات: مذاکرات قراردادها، تجزیه و تحلیل قیمتها، تعیین بهترین رویکرد برای سیر محصول و اجرای استراتژیهای جدید برای بهبود کل زنجیره تامین.
- معاون زنجیره تامین: فراهم کردن نقش رهبری و حمایت برای کل زنجیره تامین، تنظیم میزان خرید و موجودی مواد اولیه و نظارت بر انتخاب تولیدکنندگان و فروشندگان.
نتیجهگیری
مدیریت زنجیره تامین (SCM) یک حوزه حیاتی و پویا در دنیای کسبوکار مدرن است که فراتر از یک وظیفه عملیاتی، به عنوان یک استراتژی کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار عمل میکند. این فرآیند جامع، تمامی مراحل از تامین مواد اولیه تا تحویل محصول نهایی به دست مشتری را در بر میگیرد و هدف آن بهینهسازی جریان کالاها، اطلاعات و منابع مالی است.
همانطور که مشاهده شد، SCM مزایای بیشماری را هم برای کسبوکارها و هم برای مشتریان به ارمغان میآورد؛ از کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش کارایی گرفته تا بهبود کیفیت محصولات و افزایش رضایت مشتری. با این حال، مسیر پیادهسازی و مدیریت یک زنجیره تامین کارآمد خالی از چالش نیست. نوسانات قیمت، تاخیرهای پیشبینینشده، مدیریت انتظارات مشتریان، و لزوم سازگاری با روندهای متغیر بازار، تنها بخشی از موانع پیشرو هستند.
نقش تکنولوژیهای نوظهور در غلبه بر این چالشها و حرکت به سمت “زنجیره تامین هوشمند” غیرقابل انکار است. هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و نرمافزارهای تخصصی SCM با ارائه دادههای دقیق و لحظهای، قابلیتهای پیشبینی پیشرفته و اتوماسیون فرآیندها، به سازمانها کمک میکنند تا با چالشها مقابله کرده و بهرهوری خود را به حداکثر برسانند.
در پایان، درک تفاوتهای اساسی بین SCM، لجستیک و زنجیره ارزش نیز حائز اهمیت است؛ لجستیک به عنوان جزء مهمی از SCM بر حرکت فیزیکی کالا تمرکز دارد، در حالی که SCM یک دیدگاه استراتژیک و کلنگر برای هماهنگی تمامی فعالیتها در شبکه تامین ارائه میدهد. در محیط رقابتی و به سرعت در حال تغییر امروز، سازمانهایی که مدیریت زنجیره تامین خود را جدی میگیرند و به طور مداوم آن را بهبود میبخشند، نه تنها بقای خود را تضمین میکنند، بلکه مسیر را برای رشد و موفقیت پایدار هموار میسازند.
بدون نظر