نرخ بازده داخلی (IRR) معیار بسیار مهم دیگری است که می تواند برای تعیین اینکه آیا یک شرکت باید منابع خود را در یک پروژه سرمایه گذاری کند یا خیر استفاده می شود . اگر شرکت تصمیم بگیرد منابع خود را در همه پروژهها سرمایهگذاری کند، IRR میتواند به ما کمک کند تا بفهمیم اولویت این پروژهها برای شرکت چیست.
نرخ بازده داخلی (IRR) چیست؟
بیایید نرخ بازده داخلی (IRR) را با کمک یک مثال درک کنیم. بیایید بگوییم که ما یک سرمایه گذاری داریم که با سرمایه گذاری 100 دلاری، 10 دلار پرداخت می کند. بنابراین، ما به وضوح می توانیم ببینیم که نرخ بازده 10٪ است. این بدان معناست که 10٪ از پول سرمایه گذاری شده در هر دوره زمانی بازپس گرفته می شود. اما این محاسبه ساده بود زیرا فقط یک بازده دریافت کردیم و فقط باید اندازه آن را در مقایسه با سرمایه اولیه محاسبه میکردیم.
حالا این واقعیت را در نظر بگیرید که برای همان سرمایه گذاری 100 دلاری، قرار است 20 دلار برای 2 سال اول، 30 دلار برای 2 سال آینده و 50 دلار در سال پنجم دریافت کنید. بنابراین نرخ بازدهی برای این سرمایه گذاری چقدر خواهد بود؟ بنابراین در اینجا ما یک برنامه پیچیده از جریانهای نقدی خروجی و ورودی را در نظر میگیریم و اساساً به یک نرخ واحد میرسیم که نرخ بازده را توصیف میکند. در مثال بالا نرخ بازده 13 درصد است.
این بدان معناست که اگر ما 100 دلار سرمایهگذاری کنیم و نرخ بهره ثابتی داشته باشیم که 13 درصد ترکیب شده است، آن سرمایهگذاری معادل سرمایهگذاری فوق خواهد بود. سرمایه گذاری فوق همان بازده اوراق قرضه با کوپن سالانه 13 درصد را فراهم می کند. این نرخ بازده داخلی (IRR) سرمایه گذاری است.
محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) با یک فرمول بسیار پیچیده است و هرگز در عمل استفاده نمی شود. ما معمولاً از ماشینحسابهای مالی یا MS Excel استفاده میکنیم که هر دو دارای توابع IRR داخلی برای یافتن IRR هستند.
رابطه بین IRR و NPV
رابطه بین IRR و NPV بسیار مهم است. در واقع، این می تواند مشخصه تعیین کننده IRR باشد. IRR نرخی است که NPV پروژه در آن صفر است. این به وضوح شهودی است. این واقعیت را در نظر بگیرید که نرخ رشد سرمایه گذاری شما و نرخ تنزیل هر دو در این مورد یکسان خواهند بود. بنابراین آنها یکدیگر را باطل می کنند و NPV در IRR صفر خواهد بود.
قانون نرخ بازده داخلی (IRR).
قانون مربوط به IRR ساده است. یک شرکت باید نرخ IRR با مانع را تعیین کند. فرض کنید نرخ مانع 10٪ است. بنابراین، شرکت باید سرمایه گذاری هایی را انتخاب کند که بیش از 10٪ پرداخت می کنند و باید سرمایه گذاری هایی را که کمتر از 10٪ پرداخت می کنند رد کند. در مثال بالا 13% بیشتر از 10% است و بنابراین سرمایه گذاری باید انتخاب شود. در صورتی که شرکت بخواهد از بین 2 پروژه که هر دو بیش از 10 درصد بازدهی دارند یکی را انتخاب کند، باید پروژه ای با نرخ بازده داخلی بالاتر (IRR) انتخاب شود.
متریک IRR نیز ناقص است. اما اشکالات آن در مقایسه با روش دوره بازپرداخت کوچکتر است. به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها در واقع از روش IRR برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری استفاده می کنند. استفاده از آن کمی شهودی تر است. اشکالات آن در مقاله آینده مورد بحث قرار گرفته است.
بدون نظر