هفت قانون معنوی موفقیت:برای کسانی که رویایی دارند 

هفت قانون معنوی موفقیت:برای کسانی که رویایی دارند

هفت قانون معنوی موفقیت نوشته دیپاک چوپرا یک کتاب عالی برای کسانی است که خواهان موفقیت در کنار سود معنوی هستند. هفت قانون معنوی با قدرت و سادگی بی‌دردسر، نمونه‌ای عالی از نویسندگی خودیاری معاصر است. شاید تأکید بر موفقیت و سعادت برای برخی به اندازه کافی «معنوی» به نظر نرسد، اما نکته اصلی کتاب همین است.

دیپاک چوپرا یکی از مشهورترین حامیان طب شرقی و رویکردهای سلامت و زندگی در دنیای غرب است. او بیش از 80 کتاب نوشته است که بسیاری از آنها پرفروش شده اند. تا به امروز، هفت قانون معنوی موفقیت محبوب ترین قانون او باقی مانده است. کتاب‌های او به بیش از بیست و پنج زبان ترجمه شده‌اند و او به طور گسترده در سراسر آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، هند، اروپا، ژاپن و استرالیا سخنرانی می‌کند.

هفت قانون معنوی با قدرت و سادگی بی‌دردسر، نمونه‌ای عالی از نویسندگی خودیاری معاصر است. شاید تأکید بر موفقیت و سعادت برای برخی به اندازه کافی «معنوی» به نظر نرسد، اما نکته اصلی کتاب همین است.

هفت قانون معنوی برگرفته از تفکر شرقی، فیزیک کوانتومی و این مفهوم است که قدرت از سکون ناشی می شود. چوپرا فراتر از پول است تا به ما نشان دهد فراوانی به چه معناست.

این کتاب می گوید که هفت قانون معنوی اصول قدرتمندی هستند که می توانید از آنها برای تحقق عمیق ترین خواسته های خود با شادی بی دردسر استفاده کنید. اگر آنها را عملی کنید، متوجه خواهید شد که می توانید هر چیزی را که در مورد آن آرزو کرده اید، آشکار کنید. خوشبختانه، قوانین موفقیت پیچیده یا مرموز نیستند، اما به راحتی قابل درک و اعمال هستند. همچنین راه‌های زیادی برای یادگیری بیشتر درباره استفاده از هفت قانون معنوی برای جذب زندگی‌ای که واقعاً می‌خواهید وجود دارد، و اینجا مکانی عالی برای شروع است.

هفت قانون معنوی موفقیت که در این کتاب مورد بحث قرار می گیرد عبارتند از:

1- قانون بالقوه محض

2- قانون بخشش

3- قانون «کارما» یا علت و معلول

4- قانون کمترین تلاش

5- قانون نیت و میل

6- قانون انفصال

7- قانون دارما یا هدف در زندگی

اکنون، هفت قانون معنوی موفقیت را مرور کنید و ببینید که چگونه آنها را اعمال کنید.

1. قانون بالقوه محض

سرچشمه همه خلقت آگاهی ناب است، توانایی ناب که به دنبال بیان از آشکار به آشکار است. و وقتی متوجه می شویم که خود واقعی ما یکی از توانایی های بالقوه محض است، با قدرتی که همه چیز را در جهان نشان می دهد هماهنگ می شویم.

وقتی نفس پایین بیاید، آنگاه علم آشکار می شود. چوپرا به سخنان کارلوس کاستنادا اشاره می کند که اگر می توانستیم تلاش برای حفظ اهمیت خود را متوقف کنیم، شروع به دیدن عظمت جهان خواهیم کرد. ما می توانیم در درجه اول از طریق مراقبه و سکوت، قضاوت نکردن و قدردانی از طبیعت به میدان توانایی ناب دسترسی پیدا کنیم. هنگامی که منطقه را بشناسید، همیشه می توانید عقب نشینی کنید و مستقل از موقعیت ها، احساسات، افراد و چیزها باشید. همه ثروت و خلاقیت از میدان خارج می شود.

آیا تا به حال تنها بوده اید و یک لحظه سکوت عمیق را تجربه کرده اید؟ اگر چنین است، ممکن است احساس آرامش و ارتباط با کیهان داشته باشید. در این لحظات آرام، می توانید خود واقعی خود را بیابید و پتانسیل تحقق خواسته های زندگی خود را باز کنید.

هنگامی که احساس می کنید با محیط خود و افراد آن مرتبط هستید، متوجه می شوید که موجودیت جداگانه ای نیستید که از بقیه جهان جدا شده اید. در عوض، می توانید حس کنید که جهان یک میدان انرژی متصل است که همه و همه چیز را در این سیاره متحد می کند. اما نه فقط سیاره. در واقع، این میدان انرژی یک منبع انرژی بی نهایت برای کل جهان است.

هنگامی که این ارتباط را احساس کردید و متوجه شدید که فقط یک انسان منزوی نیستید، بلکه بخشی جدایی ناپذیر از بافت پیچیده طبیعت هستید، ممکن است متوجه شوید که خود واقعی شما هیچ محدودیتی نمی شناسد. با بهره برداری از انرژی درون واقعی خود، می توانید به هر چیزی که می خواهید برسید، خواه ثروت و موفقیت یا پیشرفت معنوی. اما، برای اتصال به خود واقعی خود، ابتدا باید خود را از بین ببرید.

وقتی منیت شما مسئول است، ارتباط خود را با خود واقعی خود و آن میدان بی پایان انرژی بالقوه از دست می دهید. خوشبختانه، همیشه می توانید با تمرین مراقبه خاموش، با خود واقعی خود ارتباط برقرار کنید. برای انجام این کار، توجه خود را بر روی تنفس خود متمرکز کنید و افکار خود را بدون قضاوت مشاهده کنید. بتدریج آرام خواهید شد و زمانی که ذهن و بدن شما ساکن شوند، منیت شما از بین می رود و به شما امکان می دهد با خود واقعی خود دوباره ارتباط برقرار کنید.

قانون پتانسیل محض را اعمال کنید:

در این قانون، نویسنده می‌گوید برای سکوت کمی وقت بگذارید، مثل اینکه باید کمی به خودتان وقت بگذارید، مثل اینکه صبح تقریباً 30 دقیقه در سکوت بنشینید و همچنین عصرها، هر فردی باید برای دیدن طبیعت مدتی وقت بگذارد و هوش هر موجود زنده‌ای را بگیرد.

شما باید قلب را احساس کنید، غروب خورشید را تماشا کنید یا بیرون بروید و اقیانوس را ببینید، عطر یا عطر گلها را استشمام کنید، طراوت علف را احساس کنید، خود را با طبیعت پیوند دهید و هر روز صبح خود را با طبیعت پیوند دهید. شما باید این را انجام دهید. شما باید روز خود را با این جمله شروع کنید که امروز در مورد چیزی که اتفاق می افتد قضاوت نمی کنم و در طول روز به شما یادآوری می کنم که هیچ چیز را احساس نکنید.

2. قانون بخشش 

آیا تا به حال متوجه شده اید که هر چه بیشتر بدهید، بیشتر دریافت می کنید؟ چوپرا می گوید این اتفاق می افتد زیرا ذهن و بدن ما دائماً از کیهان می دهد و می گیرد. آفرینش، عشق ورزیدن و رشد کردن، جریان را ادامه می‌دهد، نه توقفی برای جریان، و مانند خون، لخته می‌شود. هرچه بیشتر ببخشیم، بیشتر درگیر گردش انرژی کیهان هستیم و بیشتر آن را به صورت عشق، چیزهای مادی و تجربیات بی‌نظیر دریافت خواهیم کرد. پول باعث می شود دنیا بچرخد، اما به شرطی که به اندازه دریافت شده باشد.

اگر می دهید، با شادی ببخشید. برای خوشبخت شدن، با فرستادن دسته ای از افکار مثبت مردم را در سکوت برکت دهید. اگر پول ندارید، خدمات ارائه دهید. ما هرگز در آنچه می توانیم بدهیم محدود نیستیم زیرا ماهیت واقعی انسان ثروت و فراوانی است. طبیعت همه چیزهایی را که ما نیاز داریم فراهم می کند، و میدان پتانسیل ناب، هوش و خلاقیت را برای تولید بیشتر فراهم می کند.

اگر حساب پس انداز بزرگی دارید، ممکن است از سوی مادی گرایان همنوع خود ضربه های ستودنی دریافت کرده باشید. اما به جای پس انداز کردن، یک مسیر بهتر برای موفقیت این است که اجازه دهید پول شما به دنیا سرازیر شود. متأسفانه، احتکار پول جریان طبیعی دادن و گرفتن جهان را قطع می کند.

ریشه لاتین کلمه “ارز” در لغت به معنای “در گردش یا جاری شدن” است. این نشان می‌دهد که حتی تمدن‌های یونان و روم باستان هم می‌دانستند که برای شکوفایی جامعه و مردمش پول باید جریان داشته باشد. به همین دلیل است که سرمایه گذاری اغلب سودآورتر از پس انداز است.

به عنوان مثال، فرض کنید زندگی خود را صرف دریافت حداقل دستمزد می کنید، و بیشتر حقوق ماهانه خود را در بانک قرار می دهید. حتی اگر موجودی حساب شما افزایش یابد، شما ثروتمند نخواهید شد. اما اگر پول خود را برای ادامه تحصیل سرمایه گذاری کنید و در کلاس های مناسب شرکت کنید، در نهایت می توانید مدیر عامل کسب و کار خود شوید. با سرمایه‌گذاری عاقلانه در تحصیلات، چیزهای بیشتری به سمت شما سرازیر می‌شود و پول بیشتری نسبت به یک عمر پس‌اندازهای جزئی برایتان باقی می‌گذارد.

این قانون معنوی دادن و گرفتن در مورد پول نیز صدق می کند. برای عشق، دوستی، حمایت و تبادل اجتماعی کاربرد دارد. اگر از این ارز اجتماعی برای نشان دادن آنچه امیدوارید به دیگران نشان دهید، پاداش زیادی خواهید گرفت. هر چه افراد در جامعه محبت بیشتری داشته باشند، آن عشق بیشتر با دیگران به اشتراک گذاشته می شود و به رشد خود ادامه می دهد. اما، به طور طبیعی، این تنها زمانی کار می کند که همه برای دادن و گرفتن آماده باشند.

به عنوان مثال، اکثر مردم شریکی می خواهند که آنها را دوست داشته باشد و به آنها اهمیت دهد. اما بسیاری فراموش می کنند که دادن عشق و مراقبت نیز برای یک رابطه ضروری است. اگر همه فقط بر دریافت عشق تمرکز می کردند و آن را ندادن، همه ما در نهایت تنها و بدبخت می شدیم.

قانون بخشش را اعمال کنید:

فقط به خود قول بده که امروز که من بیرون می روم، مطمئناً به کسی که قرار است با او ملاقات کنی، چیزی خواهی داد، چه شادی و چه محبت به او بدهی. من شادی را در زندگی خود و دیگران افزایش خواهم داد. باید به خودت قول بدهی که امروز وقتی بیرون می روم از طبیعت هم هدیه می گیرم، هوای تازه را حس می کنم، غروب آفتاب را تماشا می کنم، با پرندگان می شنوم و آواز می خوانم، و دیگرانی که به من لبخند می زنند، من هم لبخند می زنم، از طبیعت و از دیگران هدیه می گیرم.

خواه هدیه ای که می گیرم مادی باشد یا متعلق به طبیعت باشد یا فقط یک تعریف و تمجید باشد، همه آن هدایا را می پذیرم. باید به خود قول دهید که با دادن و دریافت گرانبهاترین هدایای زندگی، مانند عشق، مراقبت، محبت، حمایت، قدردانی، ثروت خود را در گردش نگه دارید، هر بار که با کسی ملاقات می کنم، در سکوت با دعای شادی و شادی در زندگی او، ثروتم را با او تقسیم خواهم کرد.

3. قانون «کارما» یا علت و معلول

همه ما شعار تبلیغاتی “فقط انجامش بده!” در لحظه زندگی کن؛ به ما می گوید – از فرصت استفاده کنیم! اما برای اینکه واقعاً بیشترین بهره را از زندگی ببرید (به جای انجام کاری)، ضروری است که هنگام تصمیم گیری، سودمندترین انتخاب را در نظر بگیرید. این همان معنایی است که از انتخاب خود آگاه باشید.

به هر حال، ما همیشه انتخاب می کنیم، گاهی اوقات بدون اینکه بدانیم در حال انجام آن هستیم. اکثر موارد مورد علاقه ما ناخودآگاه هستند. به عنوان مثال، هنگام خرید، ممکن است کیسه های پر از مواد غذایی ناسالم را بدون در نظر گرفتن تأثیر آنها بر سلامتی یا محیط زیست بخرید. متأسفانه چنین رفتار ناخودآگاهی به طور طبیعی برای ما ظاهر می شود.

بنابراین، برای انتخاب خوب، مکث کنید و تأثیر اعمال خود را بر خود و دیگران در نظر بگیرید. به عنوان مثال، چگونه می‌توانید از خرید غذاهای ناسالم اجتناب کنید؟ خوب، ابتدا بودجه خود را در نظر بگیرید و سپس با توجه به محدودیت های آن، محصولاتی را انتخاب کنید که بیشترین سود را برای سلامتی شما داشته باشند و در طول فرآیند تولید، کمترین آسیب را به سایر افراد، حیوانات و محیط زیست وارد کرده باشند.

برای ادامه انتخاب های خوب در زندگی روزمره، کارهایی را انتخاب کنید که بیشترین لذت و حسن نیت را برای دیگران به ارمغان می آورد. در برخی موارد، انتخاب ممکن است واضح به نظر برسد.

در موارد دیگر، انتخاب ممکن است ظریف تر باشد. به عنوان مثال، اگر کسی به شما توهین کند، دو راه دارید: می توانید از این اظهارات صدمه ببینید و تلافی کنید یا اجازه ندهید آن را تحت تأثیر قرار دهید. با انتخاب گزینه دوم، هم از قرار دادن خود در معرض احساسات ناخوشایند اجتناب می کنید و هم با مجرم آن طور که می خواهید رفتار می کنید.

هر وقت انتخابی می کنم از خودم دو سوال می پرسم: این انتخابی که می کنم چه پیامدهایی دارد؟ و آیا این انتخاب برای من و کسانی که تحت تأثیر قرار گرفته اند رضایت و شادی به همراه خواهد داشت؟ این راهنمایی به من این امکان را می‌دهد که انتخاب‌های درستی برای خودم و همه اطرافیانم داشته باشم.

نویسنده می گوید که هر عملی نیرویی از انرژی تولید می کند که مطمئناً در لحظه ای از زندگی ما به ما باز می گردد. همانطور که به نظر می رسد همانطور که شما می کارید، شما هم درو خواهید کرد، هر چه امروز بکاریم که فقط خودمان در آینده درو کنیم، مثلاً اگر کار اشتباهی انجام دهید، مطمئناً کارما به شما ضربه می زند، اما اگر مهربان رفتار کنید و به کسی کمک کنید، کارما با شما مهربان خواهد بود اگر میوه و شادی به کسی بدهیم، کارما آن را به ما پس می دهد.

از این رو هر تصمیم و انتخابی که می گیرید، همیشه پس از درک درست آن ها را بگیرید و همیشه قبل از انجام هر کاری از خود بپرسید که آیا برای خود و اطرافیانتان مناسب است یا خیر. آیا عمل من به دیگران آرامش می دهد یا باعث ناراحتی آنها می شود؟

از این رو همیشه اقدامی را انتخاب کنید و تصمیمی بگیرید که به زندگی شما و عزیزانتان و دیگران خوشبختی می آورد. هرگز کاری را انجام ندهید که بر کسی تأثیر بدی بگذارد زیرا کارما همیشه جواب می دهد.

4. قانون اکثر تلاش های جزئی

مردم زمان و انرژی زیادی را صرف نگرانی در مورد شرایطی می کنند که در آن قرار می گیرند. به عنوان مثال، یک مرد ممکن است کمتر از شریک بودن خود ناراحت باشد. اما پس از آن، زمانی که او وارد یک رابطه می شود، نگرانی های جدیدی ایجاد می شود. آیا این رابطه آزادی او را محدود می کند؟ آیا او واقعا عاشق است؟

خوشبختانه، راه حلی برای مشکل ناراحتی مزمن وجود دارد. ابتدا می توانید شرایط فعلی خود را بپذیرید. برای مثال، زندگی با یک هم اتاقی سخت را تصور کنید. او هیچ وقت خودش را تمیز نمی کند، اما وقتی مکان بهم ریخته است با شما عصبانی می شود. این یک موقعیت دشوار است که ممکن است شما را مجبور به ترک خانه کند. اما جابجایی به زمان و هزینه نیاز دارد، بنابراین بهترین راه برای حل این مشکل چیست؟

پاسخ: با مشکل مبارزه نکنید. در عوض، با آن روبرو شوید و آن را همان طور که هست بپذیرید. همیشه از موقعیت های سخت می توان درسی گرفت و افرادی که زندگی را به چالش می کشند معمولاً آنجا هستند تا چیزی به شما بیاموزند. در این مورد، کار ممکن است در مورد دفاع از خود یا یادگیری نحوه کمتر تحت تأثیر قرار گرفتن از اعمال دیگران باشد. فقط با پذیرش موقعیت می توانید از آن درس بگیرید و رشد کنید.

شما می توانید این پذیرش را بیشتر ببرید و با تمرین بی دفاعی در انرژی صرفه جویی کنید. تمرین بی دفاعی یعنی از بین بردن نیاز و تمایل به متقاعد کردن دیگران مبنی بر اینکه نظر شما درست است یا نظر آنها نادرست است. به عنوان مثال، بی دفاعی به هر دو طرف می‌گوید که می‌توانند آشکارا افکار خود را در مورد انتخاب‌های غذایی خود به اشتراک بگذارند بدون اینکه احساس کنند طرف مقابل آنها را قضاوت می‌کند.

نویسنده می گوید هوش طبیعت بدون زحمت عمل می کند. با عشق، محبت و بی خیالی کار می کند. وقتی نیروها را با عشق، شادی و احترام مهار کنیم، می‌توانیم با سهولت بی‌دریغ موفقیت و خوشبختی ایجاد کنیم.

قانون کمترین تلاش را اعمال کنید:

در اینجا نویسنده می گوید شما باید پذیرش را تمرین کنید، به این معنی که باید موقعیت ها، شرایط و رویدادهای مردم را همانطور که هستند بپذیرید زیرا پس از دانستن همه اینها، می فهمم که لحظه ای که هستیم همان طور است که باید باشد زیرا کل جهان یکسان است. بنابراین، آن گونه است که باید باشد. از این رو من با کار کردن با این لحظه کنونی با کل لحظه مبارزه نخواهم کرد. من آن را همانطور که هست می پذیرم و می پذیرم. من در نهایت آن را همان طور که هست می گیرم و آن طور که آرزو می کنم نخواهم گرفت.

نویسنده می گوید با پذیرش شرایط باید مسئولیت آن را بر عهده بگیرید و در اینجا تعهد به معنای سرزنش دیگران نیست. باید درک کنید که در هر مشکلی، فرصت های پنهانی وجود دارد. از این رو باید آن را بپذیرید و باید آن را به چیزی بهتر و مهم تر تغییر دهید.

5. قانون نیت و خواسته ها

این پیچیده ترین قانون و البته جذاب ترین است. چوپرا خاطرنشان می کند که در حالی که یک درخت در یک هدف واحد قفل شده است (ریشه گذاشتن، رشد، فتوسنتز)، هوش سیستم عصبی انسان به ما اجازه می دهد تا ذهن و قوانین طبیعت را شکل دهیم تا بتوانیم به یک آرزوی آزادانه تصور کنیم. این از طریق فرآیند توجه و قصد اتفاق می افتد.

شما می توانید کیفیت زندگی خود را به سادگی با وارد کردن اهداف مثبت در تفکر خود بهبود بخشید. مثبتی که در این افکار وجود دارد، همه بخشی از میدان نامتناهی انرژی پتانسیل حاکم بر جهان است. بنابراین، با وارد کردن یک نیت یا آرزو در این میدان انرژی، بر جهان اطراف خود تأثیر می گذارید.

فرض کنید دوست دارید خانه ای زیبا داشته باشید، اما اغلب در مورد این موضوع با عبارات منفی فکر می کنید: احساسات شما به این بستگی دارد که از خانه فعلی خود بیزار باشید و فکر کنید که هرگز بودجه کافی برای خرید خانه جدید نخواهید داشت. وقتی این کار را می کنید، انرژی منفی به کائنات می دهید. به طور طبیعی، این باعث نمی شود که کیهان انرژی مثبت بدهد.

بنابراین، در عوض، خانه ای را که دارید بپذیرید و سپاسگزار باشید و تغییراتی را که می تواند وضعیت زندگی شما را بهتر کند تجسم کنید. کائنات این افکار مثبت را دریافت کرده و آنها را به واقعیت تبدیل خواهد کرد. با این حال، شما باید تمام توجه خود را به فرآیند تبدیل کنید تا این خواسته ها به واقعیت تبدیل شوند.

به عنوان مثال، اگر از شغل خود ناراضی هستید، ممکن است در مورد بی کفایتی یا بی لیاقتی فکر منفی کنید. توجه مداوم در طول روز نیاز به توجه به این الگوهای منفی و جایگزینی آنها با الگوهای مثبت دارد.

قانون نیت و خواسته ها را به کار ببرید:

من این لیست از آرزوهایم را منتشر می کنم و آن را به رحم آفرینش تسلیم می کنم، با اعتماد به اینکه وقتی همه چیز به نظر من درست نمی شود، دلیلی وجود دارد و اینکه نقشه کیهانی برای من طرح هایی بسیار بزرگتر از حتی آنهایی که تصور کرده ام دارد.

در اینجا مؤلف می گوید که در هر نیّتی و خواسته ای، مکانیزم تحقق آن است. نویسنده می گوید شما باید لیستی از آرزوها را تهیه کنید که هر بار باید آن را ببینید، در زمانی که برای درمان خاموش خود پیش از خواب و بلافاصله پس از بیدار شدن می روید. با این حال، اگر اوضاع آنطور که می‌خواهید پیش نرود، نباید احساس افسردگی کنید. شاید دلایلی برای پیش نرفتن کارها آنطور که شما می خواهید وجود داشته باشد. از این رو باید همیشه اعتماد و باور داشته باشید و باید لحظه حال را بپذیرید و با خاص ترین نیات و خواسته ها برای آینده تلاش کنید.

6. قانون انفصال

اگرچه ممکن است قصدی داشته باشید، اما باید قبل از آشکار شدن آن، وابستگی خود را به تحقق آن رها کنید. به عنوان مثال، ما می توانیم تمرکز یک نقطه ای روی چیزی داشته باشیم. با این حال، اگر ما به یک نتیجه خاص وابسته باشیم، در صورت عدم وقوع آن، ترس و ناامنی ایجاد می کند.

به قول چوپرا: «تنها از درگیری جدا می‌توان شادی و خنده داشت. سپس نمادهای ثروت به صورت خودجوش و بدون زحمت ایجاد می شود. اما، از سوی دیگر، بدون جدایی، ما اسیر درماندگی، ناامیدی، نیازهای روزمره، نگرانی های پیش پاافتاده، استیصال آرام، و جدیت هستیم – ویژگی های متمایز وجود متوسط ​​روزمره و آگاهی از فقر. بدون جدایی، ما احساس می کنیم که باید راه حل هایی را برای مشکلات ایجاد کنیم. با جزئیات، می‌توانیم شاهد پاسخ‌های کاملی باشیم که خود به خود از هرج و مرج بیرون می‌آیند.

این زمانی اتفاق می افتد که شما خود را از خواسته های خود جدا کنید و به میدان انرژی که ماهیت واقعی جهان است متصل شوید، که به تنهایی می تواند خواسته های ما را به واقعیت تبدیل کند.

نویسنده از شما می خواهد که خود را متعهد به جدایی کنید. شما باید به خود و اطرافیانتان این آزادی را بدهید که همانگونه که هستند باشید. شما نباید تصمیمات و ایده های خود را به شکلی سخت تحمیل کنید. شما نباید راه حل های خود را بر مشکلات تحمیل کنید تا درد بیشتری ایجاد کنید. شما باید خود را متعهد کنید که در همه چیز شرکت کنید، مگر با مشارکت جدا.

امنیت مطلق تنها از یک راه بدست می آید – با شناخت خود واقعی خود. با درک ماهیت واقعی خود، خواهید دید که حتی ترس از مرگ نیز ناپدید می شود. بدن و ذهن حل می شوند و خود واقعی شما در میدان انرژی باقی می ماند که همه زندگی جدید را در جهان به وجود می آورد.

امروز خودم را متعهد به جدایی خواهم کرد. من به خودم و اطرافیانم این آزادی را می دهم که همانطور که هستند باشند. من ایده خود را در مورد اینکه اوضاع چگونه باید باشد به سختی تحمیل نمی کنم. من راه حلی را برای مشکلات تحمیل نمی کنم و در نتیجه مشکلات جدیدی ایجاد می کنم. در عوض، من در همه چیز با مشارکت جدا شرکت خواهم کرد. وقتی به میدان همه احتمالات قدم بگذارم، تمام سرگرمی، ماجراجویی، جادو و رمز و راز زندگی را تجربه خواهم کرد.

7. قانون دارما

همه انسان‌ها می‌خواهند بدرخشند، درست مثل هر ستاره‌ای که جایگاه واقعی خود را در آسمان شب دارد. به همین ترتیب، هر انسانی باید جایگاه شایسته خود را بر روی زمین بیابد. تنها با انجام این کار و کمک به دیگران برای یافتن جایگاه خود، افراد شکوفا می شوند و زندگی هدفمندی را پیش می برند.

بنابراین، نپرسید که جهان چه کاری می تواند برای شما انجام دهد، بلکه بپرسید که شما چه کاری می توانید برای جهان انجام دهید. به عنوان مثال، فرض کنید شما همیشه آرزوی هنرمند شدن را داشته اید. به هر حال، این حرفه زیبایی است، و شما استعداد خاصی را که برای خلق هنری لازم است، تحسین می کنید که به مردم الهام می بخشد و آنها را شادتر و عاقل تر می کند. اما حقیقت این است که همه از نظر هنری استعداد ندارند، و اگر این مورد برای شما باشد، ممکن است غمگین یا افسرده شوید و احساس کنید که نمی‌توانید چیزی با ارزش به جامعه کمک کنید.

اما ناامید نشو! به جای چسبیدن به این رویاها، با خود صادق باشید و حقیقتی را در درون خود کشف کنید که می تواند به دیگران خدمت کند و به آنها منفعت برساند. برای مثال، در حالی که یک فرد خلاق احتمالاً هنرمند یا طراح خوبی خواهد شد، یک فرد دلسوز ممکن است به عنوان یک پزشک یا پرستار بهتر باشد. هیچ وقت دیر نیست که هدف زندگی خود را بشناسید و آن را به منبع انرژی بی پایانی که کیهان فراهم می کند متصل کنید.

شاید اکنون از خود بپرسید که آیا شغل فعلی شما بهترین راه را برای کمک به رفاه بشریت و کره زمین در اختیار شما قرار می دهد. همانطور که معلوم است، یک راه آسان برای تشخیص وجود دارد. وقتی شغل مناسب را پیدا کردید، متوجه خواهید شد که منبع انرژی تقریباً بی پایانی برای تکمیل کار خود دارید.

این احساسی است که وقتی با نقشه کیهانی که از ابتدا سرنوشت شما بود هماهنگ می شوید. سپس، کائنات شروع به حمایت از شما می‌کند و انرژی مورد نیازتان را در اختیار شما قرار می‌دهد، که توضیح می‌دهد که چگونه برخی از افراد می‌توانند بدون زحمت و با خوشحالی برای ساعت‌های طولانی کار کنند، در حالی که برخی دیگر تنها پس از چند ساعت در اداره احساس خستگی می‌کنند.

قانون دارما را اعمال کنید:

اینجا می گوید که هر فردی، هر فردی در این دنیا، هدفی در زندگی خود دارد، موهبتی منحصر به فرد یا استعدادی دارد که باید به دیگران بدهد، و وقتی ما مردم این استعداد استثنایی و خارق العاده را با خدمت در هم می آمیختیم، باید به دیگران (مهربانی، کمک، حمایت) بدهیم، آنگاه ما مردم احساسات طاقت فرسایی را تجربه می کنیم و روحمان شاد و عالی احساس شادی می کند و به اشتراک گذاشتن این روحیه پیروزمندانه است. و در کل کائنات

نتیجه

اگر به هر سلولی در بدن انسان نگاه کنید، بیان این قوانین را از طریق عملکرد آن خواهید دید. هر سلول اعم از معده، قلب یا سلول مغز، تولد خود را در قانون پتانسیل محض دارد. DNA نمونه کاملی از پتانسیل خالص، بیان مادی پتانسیل خالص است. DNA یکسان در هر سلول خود را به روش‌های متفاوتی بیان می‌کند تا نیازهای منحصر به فرد آن سلول خاص را برآورده کند.

هر سلول نیز از طریق قانون بخشش عمل می کند. یک سلول زمانی زنده و سالم است که در تعادل و تعادل باشد. قانون کارما به طرزی عالی توسط هر سلولی اجرا می شود، زیرا در هوش آن تعبیه شده است، مناسب ترین و دقیق ترین پاسخ به هر موقعیتی است. قانون کمترین تلاش نیز به خوبی توسط هر سلولی در بدن اجرا می شود: این قانون در حالت هوشیاری آرامش بخش کار خود را به نحو احسن انجام می دهد.

از طریق قانون نیت و میل، نیت هر سلول، از طریق قانون نیت و میل، از هوش طبیعت برای سازماندهی خود استفاده می کند. البته هر سلولی قانون جداشدگی را بیان می کند. از عاقبت نیاتش جداست. هر سلول همچنین قانون دارما را بیان می کند. هر سلولی باید منبع خود یعنی خود برتر را کشف کند، به همنوعان خود خدمت کند و استعدادهای منحصر به فرد خود را توصیف کند. سلول‌های قلب، معده و ایمنی منشأ خود را در خود برتر، میدان پتانسیل ناب، دارند.

نقد و بررسی کتاب هفت قانون معنوی موفقیت

هفت قانون معنوی موفقیت نوشته دیپاک چوپرا کتابی عمیق و الهام بخش است که دیدگاه تازه ای در مسیر رشد و موفقیت شخصی به خوانندگان ارائه می دهد. چوپرا از طریق ترکیبی از معنویت شرقی و عملی بودن غربی، هفت اصل را ارائه می‌کند که می‌توانند در صورت ادغام در زندگی روزمره، به وجودی کامل‌تر و موفق‌تر منجر شوند.

این کتاب یک راهنمای مختصر و در دسترس است که هر فصل آن به یکی از هفت قانون معنوی اختصاص دارد که شامل قانون توانایی خالص، قانون بخشش، قانون کارما، قانون کمترین تلاش، قانون قصد و میل، قانون جدایی و قانون دارما می شود. هر قانون به شیوه‌ای واضح و جذاب، همراه با مثال‌ها و تمرین‌های عملی توضیح داده می‌شود تا به خواننده کمک کند تا اصول را در زندگی خود درک کرده و به کار گیرد.

یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های هفت قانون معنوی موفقیت، تأکید آن بر اهمیت خودآگاهی، رشد شخصی و ارتباط معنوی است. چوپرا خوانندگان را تشویق می کند تا در درون خود به دنبال پاسخ به چالش های زندگی باشند و به آشکار شدن طبیعی جهان اعتماد کنند.

این کتاب همچنین بر اهمیت دادن و گرفتن، قدرت نیت، و اهمیت جدایی در دستیابی به موفقیت تاکید می کند. با پیروی از این اصول، چوپرا ادعا می کند که خوانندگان می توانند از پتانسیل واقعی خود استفاده کنند و زندگی سرشار از فراوانی، شادی و هماهنگی ایجاد کنند.