کارآموزیهای نوین: تسهیل یادگیری، منتورینگ، کوچینگ و ارزیابی
این منبع مروری جامع بر رویکردهای نوین در کارآموزی ارائه میدهد، که بر تسهیل یادگیری، مربیگری، کوچینگ، و ارزیابی تأکید دارد. این متن پیشینهی تاریخی آموزش حرفهای و توسعهی استانداردهای ملی را بررسی میکند، و به تفاوتهای آن با سیستمهای اروپایی اشاره دارد. همچنین عوامل مؤثر بر یادگیری کارآموزان، نظریههای یادگیری گوناگون، و اهمیت هوش هیجانی در روابط مربی و کارآموز را شرح میدهد. در نهایت، این منبع به روشها و اصول ارزیابی، از جمله ارزیابی پایاندوره و تضمین کیفیت، میپردازد.
۱. مقدمه و کارآموزیهای نوین
- هدف اصلی این کتاب، پرداختن به آموزش و پشتیبانی محدود برای نقش مربی در کارآموزیهای نوین است.
- بررسی ریچارد در سال ۲۰۱۲، بر اهمیت منتورینگ (مربیگری) در کارآموزیهای نوین تأکید کرده است.
- یک توافقنامه مکتوب باید در ابتدای کارآموزی بین کارفرما و کارآموز امضا شود که انتظارات، آموزشها و زمان مرخصی را مشخص میکند.
- در این توافقنامه باید به وضوح مشخص شود که چه کسی برای مربیگری و حمایت از کارآموز در سازمان آموزشی و شرکت در دسترس است.
- کارآموزیهای نوین باید به وضوح افرادی را هدف قرار دهند که در شغل یا نقشی جدید هستند و نیاز به آموزش پایدار و اساسی دارند.
- تمرکز کارآموزیها باید بر نتیجه باشد و فرآیند آزمون و تأیید باید مستقل و مورد احترام صنعت باشد.
- تمام کارآموزان باید پیش از تکمیل کارآموزی خود، به سطح ۲ در زبان انگلیسی و ریاضیات دست یافته باشند.
- استانداردهای کارآموزی باید کوتاه، مختصر و واضح باشند و صلاحیت کامل مورد نیاز در یک شغل را تعیین کنند.
- این استانداردها باید اطمینان حاصل کنند که پس از تکمیل کارآموزی، فرد قادر به انجام نقش در هر اندازه از کارفرما و در هر بخش مرتبطی باشد.
- گروههای “پیشگام” (trailblazer)، متشکل از حداقل ده کارفرمای مختلف، مسئول توسعه استانداردها و برنامههای ارزیابی برای کارآموزیهای فردی هستند.
- کارآموزیهای نوین باید حداقل شامل یک سال آموزش باشند که حداقل ۲۰ درصد آن آموزش خارج از محل کار است.
- کارآموزیهای سطح بالا و مدرکدار (Higher and Degree Apprenticeships) برای کارکنان ۱۸ سال به بالا هستند و کار را با مطالعه ترکیب میکنند.
- سطوح صلاحیت در چارچوب Regulated Qualifications Framework (RQF) از سطح ورود تا سطح ۸ (دکترا) متغیر است که شامل تمام سطوح کارآموزی است.
- سطوح T (T levels) یک جایگزین فنی برای سطوح A سنتی برای دانشآموزان ۱۶ تا ۱۸ ساله ارائه میدهند که شامل کارورزی صنعتی حداقل ۴۵ روزه است.
- نقش مربی در آمادهسازی کارآموز برای ارزیابی نهایی، از طریق ارزیابی تکوینی (formative assessment)، حیاتی است.
- یک کارآموز ممکن است چندین مربی در سازمانهای مختلف داشته باشد که از کارآموزی او حمایت میکنند.
۲. یادگیری و توسعه
- کارآموزان به طور کلی در نقشهای شغلی خود تازهوارد هستند و باید دانش، مهارتها و نگرشهای جدیدی را که در شغل خود نیاز دارند، کسب کنند.
- یادگیری عملی و بازتابی از جمله روشهای اصلی یادگیری برای کارآموزان است.
- تخصص شغلی از طریق ترکیب تمرین مداوم و درک تئوری توسعه مییابد.
- حل مسائل عملی و بازتاب نقادانه بر تجربه، برای یادگیری مؤثر حیاتی است.
- یادگیری شغلی در صورتی بیشترین اثربخشی را دارد که همکارانه و زمینهمند باشد و در جوامع عملی (communities of practice) اتفاق بیفتد.
- فناوری نقش کلیدی در یادگیری ایفا میکند، زیرا همگام ماندن با پیشرفتهای تکنولوژیکی بخش اساسی تخصص شغلی است.
- یکی از نقشهای کلیدی مربی، کمک به کارآموزان برای غلبه بر موانع یادگیری است.
- موانع یادگیری در محل کار میتوانند شامل احساس انزوا، الگوهای خواب تغییر یافته، تبعیض و دشواری سازگاری با کار تمام وقت باشند.
- موانع عاطفی مانند ترس از ریاضی یا سطح پایین عزت نفس ناشی از شکستهای قبلی، میتوانند از همه قویتر باشند.
- محیط شغلی میتواند فرصتهایی را برای افراد فراهم کند تا دوباره شروع کنند و ارتباط یادگیری خود را با شغلشان ببینند.
- نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو (فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی، عزت نفس، خودشکوفایی) نشان میدهد که خودشکوفایی انگیزه اصلی یادگیری است.
- هوش چندگانه گاردنر و هوش هیجانی گلمن، دامنهای از تواناییها را شامل میشوند که در محل کار و برای مربیگری مؤثر ارزشمند هستند.
- درک متقابل در ارتباطات بین مربی و کارآموز، و همچنین ارتباطات کارآموز در نقش شغلی خود، بسیار مهم است.
- تجزیه و تحلیل تراکنشی (Transactional Analysis) میتواند ابزار مفیدی برای درک تعاملات انسانی باشد (حالات نفسانی والد، کودک، بزرگسال).
- یادگیری عمیق (Deep Learning) شامل بررسی نقادانه حقایق و ایدهها و مرتبط کردن آنها با دانش موجود است.
- یادگیری سطحی (Surface Learning) شامل پذیرش غیرنقادانه حقایق و تلاش برای ذخیره آنها به عنوان آیتمهای جداگانه است.
- سازمانهای یادگیرنده (Learning Organizations) دارای پنج ویژگی کلیدی هستند: تفکر سیستمی، تسلط فردی، مدلهای ذهنی، چشمانداز مشترک و یادگیری تیمی.
- فناوریهای نوظهور مانند واقعیت مجازی و افزوده، شبیهسازی، فضاهای یادگیری شخصی (پروندههای الکترونیکی)، رسانههای اجتماعی و کلاسهای مجازی، میتوانند یادگیری کارآموزان را بهبود بخشند.
- پروندههای الکترونیکی به کارآموزان امکان میدهند تا سفر یادگیری منحصر به فرد خود را ثبت، مرتب و ارائه دهند.
۳. فرآیندهای مربیگری
- هیچ چرخه مربیگری ایدهآلی وجود ندارد؛ چرخهها به دیدگاه شما و کارآموزتان از یادگیری، حوزه شغلی و فرهنگ سازمان بستگی دارد.
- مدل کولب (Kolb) یک چرخه چهار مرحلهای برای یادگیری تجربی پیشنهاد میکند: تجربه عینی، مشاهده بازتابی، مفهومسازی انتزاعی، و آزمایش فعال.
- شناخت در عمل (knowing-in-action) و بازتاب در عمل (reflecting-in-action) به معنای دانش ضمنی و توانایی تنظیم عملکرد در لحظه است.
- تنظیم هدف (Target-setting) باید بر اساس اهداف SMART باشد: خاص (Specific)، قابل اندازهگیری (Measurable)، قابل دستیابی (Achievable)، واقعبینانه (Realistic)، و زمانبندی شده (Timely).
- گزارش پیشرفت یادگیرنده باید شامل میزان دستیابی به اهداف قبلی، پیشرفت در رفتارها، دانش و مهارتها، و اهداف جدید باشد.
- ارتباط صریح و باز بین مربی و کارآموز برای پیشرفت ضروری است؛ این امر با احترام متقابل و اعتماد مرتبط است.
- همدلی، یعنی توانایی قرار گرفتن در جای دیگران، برای مربی مهم است تا چالشهای کارآموز تازهکار را درک کند.
- عدم سلطهگری مربی نیز اهمیت دارد؛ کارآموزان زمانی که فعالتر هستند، مؤثرتر یاد میگیرند.
- در دسترس بودن مربی یکی از مهمترین ویژگیهایی است که کارآموزان ارزش مینهند.
- تعیین زمانهای ملاقات منظم با دستور کار مشخص، برای حفظ سازگاری و ارائه بازخورد سازنده و تعیین اهداف، مهم است.
- درک روشنی از انتظارات هر طرف در رابطه (مانند مسئولیت ثبت جلسات)، برای حفظ آن ضروری است.
- قوانین محرمانگی باید در یک “قرارداد” کتبی بین مربی و کارآموز مشخص شود.
- حرفهایگرایی و مهارت بالای مربی یک عنصر کلیدی در کسب احترام کارآموز و الگوسازی برای او در محیط کار است.
- مربیگری (Mentoring) معمولاً بلندمدت و رابطهمحور است و مربی دارای دانش، مهارت و ظرفیت عملکرد برابر یا برتر از کارآموز است.
- کوچینگ (Coaching) معمولاً کوتاهمدت و وظیفهمحور است و بر بهبود عملکرد در یک مهارت یا حوزه خاص تمرکز دارد.
- پرسشهای خاص (مانند “چه چیزی”، “چگونه”، “چه زمانی”) از استراتژیهای کلیدی کوچینگ برای روشن کردن اهداف و پیشبرد بحث هستند.
- بهداشت و ایمنی در محیط کار یک نقطه شروع خوب برای مربی و کارآموز در برنامه آموزشی است.
- مربیان باید دائماً دانش و مهارتهای حرفهای خود را بهروز نگه دارند تا الگوی مناسبی برای کارآموز باشند.
- فعالیتهای توسعه حرفهای شامل مشاهده عملکرد، ارزیابیها، شبکهسازی، آموزش فناوریهای نوظهور، شرکت در کنفرانسها، و پژوهش است.
- فرهنگ سازمانی (مانند فرهنگهای قدرت، نقش، وظیفه و شخص Handy) بر رابطه مربیگری تأثیر میگذارد.
- پیچیدگی ساختار آموزشی در کارآموزیهای نوین، نیازمند ارتباط مؤثر بین مربی و سایر طرفین است.
۴. مهارتهای مربیگری و کوچینگ
- مدل GROW (هدف – Goal، واقعیت – Reality، گزینهها – Options، اراده – Will) یکی از محبوبترین مدلهای کوچینگ هدفمحور است.
- هوش هیجانی گلمن (خودآگاهی، خودتنظیمی، مهارتهای اجتماعی، همدلی، انگیزه) مهارتهای نرمی هستند که برای مربیگری و کوچینگ مؤثر و نقشهای شغلی ضروریاند.
- اعتمادسازی، ایجاد تفاهم (rapport) و احترام متقابل، برای یک رابطه مربیگری موفق حیاتی است.
- پرسشگری مؤثر شامل استفاده از پرسشهای باز، اجتناب از پرسشهای جهتدهنده یا توهینآمیز، و استفاده از طبقهبندی بلوم برای سنجش سطوح مختلف شناختی است.
- گوش دادن فعال فراتر از شنیدن منفعل است و شامل تفسیر، ساختاربندی و سازماندهی آنچه شنیده میشود، است.
- گوش دادن فعال شامل تشویق، شفافسازی، خلاصهسازی و همدلی (“گوش دادن بالای آب”) است.
- مهارت گوش دادن “پایینتر از آب” به معنای درک باورها، احساسات، برنامهها و ارزشهای پنهان کارآموز است.
- زبان بدن و ارتباطات غیرکلامی (حالت بدن، فاصله، حرکات، حالات چهره، تماس چشمی، لمس) اطلاعات مهمی را منتقل میکنند و مربی باید از آنها آگاه باشد.
- در مشاهده کارآموز در محل کار، هدف اصلی اغلب ارزیابی کیفیت کار آنهاست.
- مشاهده میتواند قابلیتهای شغلی را به صورت جامع ارزیابی کند.
- مربیان میتوانند مهارتهای مشاهده خود را بهبود بخشند از طریق تمرین و آگاهی از عوامل تأثیرگذار (مانند پیشفرضها و تعصبات).
- روشهای تدریس، آموزش و راهنمایی باید بر اساس اهداف یادگیری، انگیزه و توانایی کارآموز و سبکهای یادگیری ترجیحی او انتخاب شوند.
- استانداردهای حرفهای برای معلمان و مربیان (ETF) راهنماییهایی برای تسهیلکنندگان یادگیری مانند مربیان، ارزیابان و کوچها ارائه میدهد.
- دانش محتوایی آموزشی (Pedagogical Content Knowledge – PCK) به معنای دانستن این است که چگونه موضوعات را به گونهای تدریس کنیم که برای یادگیرندگان قابل درک باشند.
- باززمینهسازی (Re-contextualisation) فرآیندی است که مربی به یادگیرنده کمک میکند تا بین محیط برنامه آموزشی و محیط کار واقعی حرکت کند.
۵. ارزیابی دستاورد
- ارزیابی میتواند رسمی یا غیررسمی، تکوینی یا پایانی، ذهنی یا عینی، مداوم یا ترمینال باشد.
- ارزیابی تکوینی (Formative assessment) برای حمایت از یادگیری در نظر گرفته شده است.
- ارزیابی پایانی (Summative assessment) برای جمعآوری اطلاعات در مورد دستاوردها است، مانند ارزیابی نهایی کارآموزان.
- تأثیر عاطفی ارزیابی بر یادگیرندگان را نباید دست کم گرفت؛ تجربیات مثبت یا منفی ارزیابی میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند.
- اعتبار (Validity) ارزیابی به این معناست که آیا ارزیابی آنچه را که قصد اندازهگیری آن را دارد، اندازهگیری میکند یا خیر.
- پایایی (Reliability) ارزیابی به معنای ثبات و تکرارپذیری آن است.
- اصالت (Authenticity) ارزیابی به میزان انجام آن در شرایط واقعی زندگی مربوط میشود.
- کاربردی بودن (Practicability) ارزیابی به عواملی مانند در دسترس بودن مواد و تجهیزات یا مربیان برای ارزیابی تعداد زیادی دانشآموز بستگی دارد.
- ارجاعدهی به معیار (Criterion-referencing) به معنای اندازهگیری عملکرد بر اساس مجموعهای از معیارهای از پیش تعریف شده است، نه مقایسه با سایر عملکردها.
- تمام ارزیابیهای نهایی کارآموزان باید درجهبندی شوند و حداقل یک سطح بالاتر از قبولی (مانند قبولی و عالی) برای شناسایی عملکرد استثنایی داشته باشند.
- معیارهای درجهبندی باید واضح و دقیق در برنامه ارزیابی مشخص شوند تا تفسیری یکسان را تضمین کنند.
- روشهای اصلی ارزیابی در کارآموزیها شامل پرونده/دفترچه ثبت (portfolio/logbook)، گفتگوی حرفهای (professional dialogue)، آزمون دانش کتبی یا آنلاین (written or online knowledge test)، ارزیابی عملی مشاهده شده (observed practical assessment)، مصاحبه یا بحث پنلی (interview or panel discussion)، پروژه (project)، ارائه یا نمایش (presentation or showcase)، و آزمون دانش شفاهی (verbal knowledge test) هستند.
- پروندهها (Portfolios) به عنوان یک وسیله یا سابقه یادگیری عمل میکنند که میتواند با استفاده از روشهای مختلف ارزیابی شود.
- پروندههای الکترونیکی (e-portfolios) قابلیت دسترسی از هر مکانی را برای چندین طرف فراهم میکنند و به یکپارچگی آموزش کمک میکنند.
- گفتگوی حرفهای یک ارزیابی با هدایت کاندیداست که دانش و درک آنها را از طریق جهت و عمق ورودیشان آشکار میکند.
- گفتگوی حرفهای ابزاری ایدهآل برای کاوش عمق دانش کاندیدا و ایدههای نوآورانه آنها است.
- آزمونهای دانش میتوانند شامل سؤالات کوتاه، چند گزینهای، تطبیقی و مقالهای باشند.
- ارزیابی عملی مشاهده شده یک روش معتبر و مورد اعتماد برای ارزیابی صلاحیت شغلی است، بهویژه برای مشاغلی که مهارتها به وضوح قابل مشاهده هستند.
- مصاحبهها برای سنجش دانش و درک مفید هستند و میتوانند با سایر فرمهای ارزیابی مانند پرونده یا ارزیابی عملی تکمیل شوند.
- پروژهها روشی ایدهآل هستند که چرخه کار بسیار طولانی است و میتوانند دانش، مهارتها و رفتارها را به صورت جامع ارزیابی کنند.
- ارائه/نمایش (Presentation/showcase) به کارآموز فرصتی زنده برای نشان دادن دانش و درک خود میدهد و میتواند برای ارزیابی مهارتهای ارتباطی و بازتاب خود استفاده شود.
- تضمین کیفیت (Quality Assurance – QA) ارزیابی شامل مدیریت داخلی (Moderation) و تأیید خارجی (External Verification) است.
- مدیریت داخلی (Moderation) فرآیندی است که اطمینان حاصل میکند معیارهای نمرهدهی یا درجهبندی به درستی توسط ارزیابان مختلف اعمال میشوند.
- تأیید داخلی و خارجی (Internal and External Verification) بررسی میکنند که آیا سیاستها و فرآیندهای ارزیابی به طور کلی به درستی و به طور مداوم طبق روال سازمان صادرکننده گواهینامه دنبال میشوند.
- یکپارچگی و استقلال ارزیابان از ارائه آموزش و استخدام کارآموز برای تضمین بیطرفی ارزیابی نهایی حیاتی است.
این نکات و مفاهیم، مهمترین و کاربردیترین اطلاعات ارائه شده در این منبع هستند که به خواننده (بهویژه مربیان و افراد درگیر با کارآموزی) بینشهای عملی و دانشی عمیق در مورد سیستم کارآموزیهای نوین، فرآیندهای یادگیری و توسعه، مهارتهای مربیگری و انواع ارزیابیها ارائه میدهند.
راهنمای مطالعه جامع: کارآموزیهای نوین و نقش مربیگری
۱. کارآموزیهای نوین: تحولات و روندها
- مفاهیم کلیدی:روشهای ارسطویی شناخت: درک تفاوت و ارتباط بین تکنیک (فنون عملی)، علم (درک نظری)، حس عملی (خرد عملی)، حکمت (خرد نظری) و هوش (دانش شهودی) در بستر آموزش حرفهای.
- عناصر کلیدی آموزش حرفهای (مودي): هدف بیرونی (آمادگی برای کار)، یادگیری مبتنی بر مشاهده و تقلید، دانش ضمنی (nous)، و سه سلسله مراتب (سطح شغلی، سطح آموزشی، و سطح شناختی شامل یادگیری مرتبه اول، دوم و سوم).
- تحولات کلیدی:قانون صنعتگران ۱۵۶۳: ایجاد مدل کارآموزی هفتساله.
- شورای آموزش فنی (TEC) و شورای آموزش کسبوکار (BEC) (BTEC): معرفی و ادغام گواهینامههای موفق حرفهای.
- بحث بزرگ کالاهان (۱۹۷۶): نگرانی در مورد تخصص بیش از حد در آموزش پس از ۱۶ سالگی و هدف آموزش برای شغل و جامعه.
- طرح فرصتهای شغلی جوانان (YOP) و طرح آموزش جوانان (YTS): ابتکارات برای مقابله با بیکاری جوانان، با تمرکز بر آموزش حین کار و خارج از کار، و مهارتهای زندگی (انتقادات: مدل کسری و اشتغال کوتاهمدت).
- ابتکار آموزش فنی و حرفهای (TVEI) ۱۹۸۳: تمرکز بر آموزش متوسطه فنی و حرفهای.
- شورای ملی گواهینامههای حرفهای (NVQ) ۱۹۸۶: معرفی NVQها بر اساس استانداردهای شغلی ملی (NOS) با هدف حذف تمایز نظریه و عمل (انتقادات: ناتوانی در تمایز سطوح عملکرد و تمرکز بر رفتار قابل مشاهده).
- گواهینامههای ملی حرفهای عمومی (GNVQ) ۱۹۹۲: آموزشهای مبتنی بر شواهد در مدارس و کالجها.
- کارآموزیهای مدرن (۱۹۹۳): کارآموزان به عنوان کارمند با حقوق، توافق کتبی و سطح NVQ 3.
- گزارش لایچ (۲۰۰۶): توصیه به افزایش تعداد کارآموزیها به ۵۰۰,۰۰۰ در سال تا ۲۰۲۰.
- گزارش ولف (۲۰۱۱): توصیهها در مورد برنامههای درسی پس از ۱۶ سالگی، الزامات زبان انگلیسی و ریاضی، و به رسمیت شناختن QTLS در مدارس.
- مرور ریچارد (۲۰۱۲): توصیههای کلیدی برای بازتعریف کارآموزیها با تمرکز بر نتیجه، ارزیابی مستقل، الزامات مهارتهای پایه، و تامین مالی کارفرما محور.
- افزایش سن مشارکت (RPA) ۲۰۱۵: الزامی شدن ادامه تحصیل یا آموزش تا سن ۱۸ سالگی.
- درسهایی از خارج از کشور:مقایسه VET در انگلستان با کشورهای دیگر (آلمان، فرانسه، دانمارک، نروژ، اتریش، سوئیس) که عموماً طولانیتر و با آموزش عمومی بیشتر است.
- ویژگیهای کارآموزیهای نوین برای همسویی با مدلهای بینالمللی (یک استاندارد شغلی برای هر نقش، تمرکز بر دانش، مهارتها و رفتارها، استانداردهای بالای ناظرین).
۲. استانداردها، صلاحیتها و چارچوبهای صلاحیت حرفهای
- چارچوب صلاحیتهای تنظیمشده (RQF):سیستم واحد برای طبقهبندی صلاحیتهای تنظیمشده توسط Ofqual.
- سطح صلاحیت: نشاندهنده دشواری و پیچیدگی دانش و مهارتها (۹ سطح از جمله سه سطح ورودی).
- اندازه صلاحیت (TQT و GLH): زمان تخمینی لازم برای مطالعه و ارزیابی (Total Qualification Time) و ساعات آموزش هدایتشده (Guided Learning Hours).
- T-Levels و آینده:توصیههای گزارش ساینزبری (۲۰۱۶): توسعه گزینه آموزش فنی منسجم (مبتنی بر اشتغال و مبتنی بر کالج)، چارچوب استانداردهای مشترک، آموزش کوتاهمدت، چارچوب مشترک ۱۵ مسیر، و مدل اعطای گواهینامه.
- معرفی T-Levels (از ۲۰۲۰): جایگزین فنی برای A-Levels برای دانشآموزان ۱۶ تا ۱۸ ساله.
- شامل دانش فنی، مهارتهای عملی، کارآموزی صنعتی (حداقل ۴۵ روز)، مهارتهای ریاضی، انگلیسی و دیجیتال، و مهارتهای عمومی محل کار.
- تفاوت با Tech Level و TechBacc.
- مبتنی بر استانداردهای موسسه کارآموزی (IfA).
- سه عنصر اجباری: نظریههای اساسی، مهارتهای تخصصی شغلی، و کارآموزی صنعتی.
۳. نقش پیشگامان: استانداردها و طرح ارزیابی
- گروههای پیشگام (Trailblazer Groups):مسئول توسعه استانداردها و طرحهای ارزیابی.
- ترکیب متنوعی از کارفرمایان (حداقل ۱۰ نفر) شامل اندازههای مختلف و پراکندگی جغرافیایی.
- الزامات استانداردها (Institute for Apprenticeships):کوتاه، مختصر، واضح.
- شایستگی کامل مورد نیاز در یک شغل.
- قابلیت انجام نقش در هر اندازه کارفرما و در هر بخش مرتبط.
- نمایه شغلی واضح با مسئولیتها و دانش، مهارتها و رفتارهای مرتبط.
- حمایت کارفرمایان (شامل کسبوکارهای کوچک).
- نیاز به حداقل یک سال آموزش با حداقل ۲۰٪ آموزش خارج از کار.
- همسویی با ثبت نام حرفهای.
- الزامات حداقل انگلیسی و ریاضی (سطح ۱ برای کارآموزی سطح ۲، سطح ۲ برای کارآموزی سطح ۳-۸).
- فقط شامل صلاحیتهای اجباری در شرایط خاص (به جز کارآموزیهای مقاطع عالی).
- مثال: استاندارد روزنامهنگار سطح ۳ (دانش، مهارتها، ویژگیها).
- ارزیابی نهایی (End-Point Assessment – EPA) و طرح ارزیابی:ضرورت برای تکمیل موفقیتآمیز کارآموزی.
- توسط ارزیاب مستقل انجام میشود.
- هدف: رفع کاستیهای ارزیابی در حین دوره و استانداردسازی “آمادگی شغلی”.
- الزامات طرح ارزیابی: ارزیابی قوی و جامع، استفاده از روشهای ارزیابی مناسب، درجهبندی مناسب، قضاوتهای ثابت و قابل اعتماد، متناسب با سطح و مدت کارآموزی، قابل اجرا برای کارفرمایان در هر اندازه، شامل شناسایی نهاد حرفهای.
۴. کارآموزیهای سطح بالاتر و مقاطع عالی
- ویژگیها:برای کارمندان بالای ۱۸ سال.
- جایگزینی برای تحصیلات دانشگاهی سنتی.
- ترکیب کار با مطالعه برای صلاحیت مبتنی بر کار (حداقل ۱۲ ماه).
- سطوح ۴-۸ RQF.
- همسویی مهارتها، دانش و رفتارها با نتایج یادگیری برنامههای تایید شده دانشگاه.
- امکان تحصیل پارهوقت در کالج/دانشگاه یا با یک ارائهدهنده آموزش.
- مدت زمان ۱ تا ۷ سال.
- ارائهدهندگان:نیاز به ثبت نام در RoATP (Register of Apprenticeship Training Providers).
- دانشگاهها به عنوان ارائهدهنده سطوح ۴ و ۵ (کارآموزی سطح بالاتر) و ۶ و ۷ (کارآموزی مقاطع عالی).
- روند ارزیابی نهایی:توسط شخص ثالث مستقل انجام میشود.
- برای سطوح ۴ و ۵: توسط Ofsted با استفاده از چارچوب آموزش و مهارتهای FE.
- برای سطوح ۶ به بالا: تحت نظارت آژانس تضمین کیفیت (QAA).
- امکان شامل شدن صلاحیتهای اجباری آکادمیک.
- فرآیندهای تایید (Validation):اطمینان از مشارکت کارفرما در طراحی برنامه درسی.
- پوشش تمامی عناصر استاندارد کارآموزی.
- آمادهسازی کارآموز برای ارزیابی نهایی.
- امکانسنجی برنامه (مرتبط با باندهای تامین مالی).
- نقش مربی:حمایت از کارآموزان با جوایز آکادمیک (سطوح ۴-۸).
- لزوم آگاهی از پیشرفت حرفهای مداوم (CPD) در صنعت خود.
۵. یادگیری و توسعه: ویژگیهای یادگیرندگان حرفهای و عوامل مؤثر
- ویژگیهای یادگیرندگان حرفهای و یادگیری:جدید بودن در نقشهای شغلی و نیاز به کسب دانش، مهارتها و نگرشهای جدید.
- ارزیابی نهایی طراحی شده بر اساس اصول و کیفیت یکسان.
- مشمول قوانین، مقررات و فرهنگ کارفرما.
- تمرکز مربیان بر توانایی نمایش دانش، مهارتها و نگرشهای کسب شده از طریق یادگیری تجربی و بازتاب.
- هشت ویژگی متمایز آموزش و یادگیری حرفهای بزرگسالان (CAVTL): توسعه تخصص شغلی از طریق ترکیب عمل و نظریه، اهمیت ویژگیهای مرتبط با کار، حل مسئله عملی و بازتاب انتقادی، یادگیری مشارکتی و زمینهای، نقش تکنولوژی، روشهای ارزیابی و بازخورد متنوع، فعالیت در بیش از یک محیط، و ماهیت پویا استانداردهای شغلی.
- موانع یادگیری:موانع در محیط کار: انزوا، الگوهای شیفتی، تبعیض، سازگاری با کار تمام وقت، زمان رفت و آمد.
- موانع اجتماعی-اقتصادی: فقر، سوابق خانوادگی، فشار همسالان، دسترسی محدود به اینترنت.
- موانع شخصی: نقشهای مراقبتی (مسئولیتهای نگهداری از فرزندان)، نیازهای ویژه آموزشی یا معلولیتها، انگلیسی به عنوان زبان اضافی.
- موانع عاطفی: ترس از ریاضی، عزت نفس و اعتماد به نفس پایین به دلیل شکستهای قبلی.
- عوامل مؤثر بر یادگیری حرفهای:انگیزه:سلسله مراتب نیازهای مازلو: نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی، عزت نفس، خودشکوفایی (انگیزه درونی برای یادگیری).
- انگیزه درونی/بیرونی: یادگیری به عنوان هدف در خود (درونی) در مقابل آمادهسازی برای کار/پیشرفت شغلی (بیرونی).
- توانایی:هوشهای چندگانه گاردنر: فراتر از هوش منطقی-ریاضی (زبانی، فضایی، موسیقایی، بدنی-حرکتی، هوش شخصی).
- هوش هیجانی گلمن: خودآگاهی، خودتنظیمی، مهارتهای اجتماعی، همدلی، انگیزه.
- سن و توسعه:یادگیری در بزرگسالی ثابت نیست و کاهش نمییابد.
- توسعه نوجوانان (۱۶+): فیزیکی، شناختی (استدلال، تفکر انتزاعی، فراشناخت)، روانی-اجتماعی (تاسیس هویت، استقلال، روابط نزدیک).
- اندرگوجی (یادگیری بزرگسالان) و پداگوژی (یادگیری کودکان):فرضیات نولز: یادگیرنده وابسته در پداگوژی در مقابل خودگردان در اندرگوجی؛ تجربه یادگیرنده؛ آمادگی برای یادگیری؛ جهتگیری یادگیری؛ انگیزه.
- انتقادات: برخی کودکان خودگردان هستند، برخی بزرگسالان وابسته؛ روشهای یادگیری متنوع؛ آمادگی برای یادگیری؛ جهتگیری موضوعمحور در کودکان؛ انگیزه درونی کودکان.
۶. ارتباط و تعامل در مربیگری
- تحلیل تراکنشی (Transactional Analysis – TA) اریک برن:مدلی برای درک تعاملات انسانی از طریق سه “وضعیت ایگو”: “والد” (قوانین درونی شده)، “کودک” (احساسات اولیه)، “بالغ” (ارزیابی واقعیت).
- تراکنشهای مکمل: ارتباط ادامه مییابد (مثال: بالغ به بالغ).
- تراکنشهای متقاطع: ارتباط قطع میشود و نیاز به تغییر وضعیت ایگو برای از سرگیری (مثال: بالغ به بالغ، پاسخ کودک به والد).
- تراکنشهای پنهان: دو پیام همزمان (یک سطح اجتماعی آشکار، یک سطح روانشناختی پنهان).
- ارتباط مربوط به نقش شغلی:توسعه مهارتهای ارتباط کلامی (دستور دادن، سوال پرسیدن، مکالمه تلفنی) و نوشتاری (نوشتن گزارش، پر کردن فرمها، ایمیل).
- ارزیابی و بهبود مهارتها از طریق فعالیتهای مشخص (مثلاً ضبط مکالمات، بازخورد همکاران).
۷. نظریههای یادگیری
- رفتارگرایی (Behaviorism):یادگیری به معنای تغییر در رفتارهای قابل مشاهده است.
- شرطیسازی کلاسیک (پاولف): تداعی یک محرک خنثی با یک محرک بیقید و شرط (مثال: سگهای پاولف).
- شرطیسازی عامل (اسکینر): عمل بر محیط برای کسب پاداش.
- تأثیرگذار بر ارزیابی مبتنی بر شایستگی (NVQ).
- رویکردهای شناختی/سازندهگرا (Cognitivist/Constructivist):اهمیت شناخت در یادگیری.
- نظریه گشتالت: درک الگوها و رسیدن به “لحظات کشف”.
- نظریه پیاژه: مراحل رشد فکری کودکان (حسی-حرکتی، پیش عملیاتی، عملیات عینی، عملیات صوری).
- یادگیری کشف (برونر): ساخت دانش توسط خود یادگیرنده از طریق حل مسئله (برنامه درسی مارپیچی).
- نظریههای یادگیری اجتماعی (Social Learning Theories):ویگوتسکی: تأثیر عوامل اجتماعی، به ویژه تعامل (منطقه توسعه نزدیک، داربستبندی).
- باندورا: یادگیری مؤثر از طریق مدلسازی و تقلید هوشمندانه (ویژگیهای مدلهای مؤثر: اعتماد به نفس، شباهت، اعتبار، اشتیاق).
- نظریههای انسانگرایانه (Humanist Theories):تمرکز بر فعالیت خود یادگیرندگان و رشد شخصی (مثلاً راجرز).
- نقش تسهیلکننده یادگیری.
- اهمیت کیفیت رابطه یادگیرنده و تسهیلکننده.
- یادگیری تجربی.
- هدف نهایی: خودشکوفایی (مانند مازلو).
۸. سبکهای یادگیری
- انتقادات: ابهام در اعتبار، قابلیت اطمینان، و سوءتفاهم در مورد طبقهبندی یادگیرنده.
- سبکهای یادگیری (تعداد):دیداری (Visual): پاسخ به محرکهای دیداری، تصاویر، حس قوی از طراحی.
- شنیداری (Auditory): پاسخ به محرکهای شنیداری، پادکستها، سخنرانیها.
- حرکتی (Kinesthetic): حساس به لمس و حرکت، نیاز به نمایش فیزیکی ایدهها.
- کلامی (Verbal): حساسیت به زبان نوشتاری یا گفتاری، علاقه به خواندن یا شنیدن.
- منطقی/ریاضی (Logical/Mathematical): تفکر منطقی، درک اصول زیربنایی، سازماندهی منطقی اطلاعات.
- درونفردی (Intrapersonal): یادگیری مؤثر در تنهایی، نیاز به مالکیت مواد و سازماندهی شخصی.
- میانفردی (Interpersonal): یادگیری بهتر در گروههای اجتماعی، حساسیت به دیگران.
- مدل هانی و مامفورد (بر اساس کالب):فعالیتگراها (Activists): درگیر شدن کامل در تجربیات جدید، لذت بردن از لحظه حال، اقدام قبل از بررسی عواقب.
- نظریهپردازان (Theorists): ادغام مشاهدات در نظریههای منطقی، تفکر عمودی، تحلیل و سنتز.
- عملگراها (Pragmatists): تمایل به امتحان ایدهها در عمل، جستجوی ایدههای جدید و آزمایش کاربردها.
- بازتابگرها (Reflectors): بررسی تجربیات از زوایای مختلف، جمعآوری دادهها، تأخیر در نتیجهگیریهای قطعی.
۹. یادگیری عمیق و سطحی
- یادگیری عمیق:تعریف: بررسی انتقادی حقایق و ایدههای جدید، ارتباط آنها با ساختارهای شناختی موجود، ایجاد ارتباطات متعدد بین ایدهها.
- ویژگیها: جستجوی معنا، تمرکز بر استدلال مرکزی، تعامل فعال، تمایز بین استدلال و شواهد، ایجاد ارتباط بین ماژولها، ارتباط دانش جدید و قبلی، ارتباط محتوای دوره با زندگی واقعی.
- عوامل تشویقکننده (توسط دانشآموزان): کنجکاوی، عزم برای موفقیت، دانش پایه مناسب، زمان کافی، تجربه مثبت از آموزش.
- عوامل تشویقکننده (توسط معلمان): علاقه شخصی به موضوع، ساختاربندی موضوع، تمرکز بر مفاهیم کلیدی، مواجهه با مفاهیم اشتباه، درگیر کردن فعال، ارزیابیهایی که نیاز به تفکر دارند، ارتباط مطالب جدید با دانش قبلی، اجازه اشتباه.
- یادگیری سطحی:تعریف: پذیرش بیچون و چرای حقایق و ایدههای جدید، تلاش برای ذخیره آنها به صورت جداگانه و بیارتباط.
- ویژگیها: تکیه بر حفظ طوطیوار، تمرکز بر نشانههای بیرونی و فرمولها، دریافت منفعل اطلاعات، عدم تمایز اصول از مثالها، برخورد با بخشهای ماژولها به صورت جداگانه، عدم تشخیص مطالب جدید به عنوان تکمیل کار قبلی، دیدن محتوای دوره صرفاً به عنوان مطالبی برای امتحان.
- عوامل تشویقکننده (توسط دانشآموزان): یادگیری صرفاً برای صلاحیت، عدم علاقه به موضوع، عدم تمرکز بر زمینههای آکادمیک، کمبود وقت/حجم کار زیاد، دید بدبینانه به آموزش، اضطراب بالا.
- عوامل تشویقکننده (توسط معلمان): بیعلاقگی یا نگرش منفی به مطالب، ارائه مطالب به صورت حقایق بیارتباط، اجازه منفعل بودن دانشآموزان، ارزیابی حقایق مستقل، عجله در پوشش مطالب زیاد به قیمت عمق، ایجاد اضطراب بیمورد، چرخه ارزیابی کوتاه.
۱۰. یادگیری در سازمانها
- سازمانهای یادگیرنده (پیتر سنگه):تفکر سیستمی: آگاهی از ارتباط بین افراد، ساختارها، فرآیندها و محیط.
- تسلط شخصی: تمایل افراد به یادگیری مداوم در زندگی کاری.
- مدلهای ذهنی: چالش مدلهای ذهنی ثابت برای یادگیری، تطبیق و تغییر.
- چشمانداز مشترک: وجود چشمانداز مشترک در مورد منطق، ماهیت و جهتگیری سازمان.
- یادگیری تیمی: سیستمها و ساختارهایی که یادگیری در تیمها و بین تیمها را تسهیل میکنند.
- حفظ اعتبار شغلی و توسعه حرفهای مداوم (CPD):فعالیتهای موجود برای مربیان (مشاهده تمرین، ارزیابیها، مربیگری، جلسات شبکه، آموزش تکنولوژی، شرکت در کنفرانسها، گروههای اقدام-یادگیری، ثبت تجربیات، بهروزرسانی شغلی، بازدیدهای یادگیری، مأموریتها، بهروزرسانی دانش از طریق رسانه، دورههای کوتاه، مشاوره، پروژههای تحقیقاتی، کسب صلاحیتهای پایه، سایهنشینی، بهروزرسانیهای اختصاصی سازمانهای اعطا کننده، مسئولیتهای ارزیاب/تایید کننده، سازماندهی اردوها و کارآموزیها).
۱۱. فناوریهای جاری و نوظهور در یادگیری
- واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR) و تکنولوژیهای شبیهسازی:واقعیت افزوده: لایهای از اطلاعات بر روی واقعیت موجود از طریق دستگاههای موبایل.
- واقعیت مجازی: دنیای کاملاً ایجاد شده با تصاویر سهبعدی واقعی برای تجربه غوطهورانه.
- تکنولوژی شبیهسازی: جایگزینی یادگیری واقعی در مواردی که گران، دور، یا خطرناک است (مثلاً مکانیک، معمار، خلبان).
- فضاهای یادگیری شخصی (Personal Learning Spaces):مبتنی بر ابر، غالباً به صورت e-portfolio.
- پورتفولیوهای نقشهبرداری (Mapping Portfolios): برای ثبت رفتار و پیشرفت در برابر شایستگیها ( NVQ).
- پورتفولیوهای بازتابی (Reflective Portfolios): فضاهای باز برای ثبت روایتهای یادگیری، تشویق مسئولیتپذیری شخصی.
- امکان افزودن ویدئو و تصاویر برای شواهد “در عمل”.
- رسانههای اجتماعی (Social Media):ایجاد حس گروه و حمایت متقابل در یادگیری از راه دور.
- امکان اشتراکگذاری محتوا، تصاویر و ویدئوها به صورت فوری.
- Flip and Blend (یادگیری معکوس و ترکیبی):یادگیری معکوس: آمادهسازی دانش قبل از کلاس، استفاده از زمان کلاس برای فهم و کاربرد (مثلاً آشپز ماهر در آشپزخانه).
- یادگیری ترکیبی: ترکیب محتوا در قالبهای مختلف، آنلاین و حضوری، با پشتیبانی مربی.
- کلاس مجازی (Virtual Class):تسهیل جلسات کلاسهای بزرگ با مربیان، کارشناسان، نویسندگان و مربیان محل کار.
- پشتیبانی از انسجام اجتماعی و فرصت برای پرسش و پاسخ.
- ابژههای یادگیری آنلاین (Online Learning Objects):منابع یادگیری ساختارمند و کوچک برای محتوای عمدتاً واقعی که نیاز به حفظ دارند.
- قابل استفاده به صورت مستقل یا به عنوان بخشی از پروژههای بزرگتر.
- تشویق خودمدیریتی و ردیابی پیشرفت فردی.
۱۲. فرآیندهای مربیگری
- نقشها و مدلهای مربیگری:پیوستارها: هدایتکننده/غیرهدایتکننده، شناختی/عاطفی، فعال/منفعل.
- استعارهها: مانند دوچرخه تاندم، پریسکوپ، تاک، غذای پنج وعدهای.
- عوامل موثر بر رویکرد مربی: ماهیت حوزه شغلی، درک از بهترین راه توسعه دانش، مهارتها و رفتارها، فرهنگ و اندازه سازمان، نیازهای کارآموز.
- عادات مربی سمی (دیوید کلاترباک): رفتارها و نگرشهای نامطلوب در مربیگری (مانند دانستن بهتر از کارآموز، سخنرانی زیاد، عدم پذیرش ضعف).
- یادگیری از تجربه و تمرین بازتابی:چرخه یادگیری تجربی کالب (چهار مرحله): تجربه حرفهای، مشاهده بازتابی، مفهومسازی انتزاعی، آزمایش فعال.
- بازتاب در عمل (Reflecting-in-action) و بازتاب بر عمل (Reflecting-on-action) (شون):دانش در عمل (knowing-in-action) / دانش ضمنی (tacit knowledge).
- تنظیم عملکرد در لحظه (بازتاب در عمل).
- بازنگری گذشته (بازتاب بر عمل).
- چرخه مربیگری:دیدار اولیه تشخیصی.
- مدلسازی: کارآموز مربی را مشاهده میکند (نشستن در کنار نلی).
- سناریوهای فرضی، مشاوره کتب درسی، بازخورد زنده.
- مشاهده بازتابی: درک یادگیری، دانش، مهارتها و رفتارهای جدید.
- هدفگذاری SMART: خاص (Specific)، قابل اندازهگیری (Measurable)، قابل دستیابی (Achievable)، واقعبینانه (Realistic)، زمانبندی شده (Timely).
- بررسی پیشرفت در برابر اهداف.
- ثبت پیشرفت یادگیرنده:پاسخ به سوالات: میزان تحقق اهداف، پیشرفت در رفتارها/دانش/مهارتها، اهداف جدید، اقدامات لازم.
- ثبت مداوم پیشرفت در برابر استانداردها.
- مثال: خلاصه بازخورد مشاهده مربی و گزارش پیشرفت یادگیرنده برای یک کارآموز بهداشتی.
- مدیریت و حفظ رابطه مربی-کارآموز:ویژگیهای مطلوب: صداقت و صراحت، احترام متقابل و اعتماد، همدلی، رابطه غیررسمی، انعطافپذیری، عدم تسلط مربی، اشتیاق برای یادگیری متقابل.
- جنبههای فرآیند: در دسترس بودن مربی، زمانبندی منظم جلسات با دستور کار مشخص.
- نقشها، مسئولیتها و مرزها: ایده روشن از انتظارات، قرارداد کتبی، محرمانگی، مدلسازی حرفهای.
- مربیگری و کوچینگ:مربیگری (Mentoring): بلندمدت، مربی دانش و مهارت برتر دارد، مربوط به کسب دانش و مهارتهای جدید، رابطه گرا، اغلب غیررسمی.
- کوچینگ (Coaching): کوتاهمدت، کوچ لزوماً دانش و مهارت برتر ندارد، مربوط به بهبود عملکرد، وظیفه گرا، اغلب ساختارمند و رسمی.
- استراتژیهای کوچینگ: سوالات “چه”، “چگونه”، “کی”.
- مثال: سناریوی کوچینگ دانشجوی PGCE با تمرکز بر مدیریت رفتار.
- ایمنی، بهداشت و محیط زیست:نقطه شروع مهم برای مربی و کارآموز.
- استفاده از “جعبه ابزار ایمنی و بهداشت” (Health and Safety Toolbox) برای شناسایی دانش، مهارتها و الزامات تجهیزات.
- مدیریت و برنامهریزی برای ایمنی و بهداشت (سیاستها، ارزیابی ریسک، گزارش حوادث).
- سازمان شما و شرکای آموزشی:فرهنگ سازمانی (هندی): باورهای عمیق در مورد سازماندهی کار، اقتدار، پاداش، کنترل.
- فرهنگ قدرت (Power Culture): تمرکز قدرت در یک فرد/گروه کوچک، پاسخ سریع به تغییر، نتایج محور.
- فرهنگ نقش (Role Culture/Bureaucracy): ساختار سلسله مراتبی، نقش مهمتر از فرد، قوانین و رویهها، ثبات.
- فرهنگ وظیفه (Task Culture): شغل یا پروژه محور، تیمهای متخصص، انعطافپذیر.
- فرهنگ فرد (Person Culture): فرد مهمترین، ساختار حداقلی، نوآوری.
- ساختارهای آموزش کارآموز: پیچیدگی نقشها (کارفرما، ارائهدهنده-کارفرما، ارائهدهنده اصلی، پیمانکار فرعی).
- ارتباط موفق بین مربی و طرفین کلیدی: کارآموز، همکاران، مدیران، سرپرستان، ارائهدهندگان آموزش خارج از کار، سایر مربیان، ارزیابان نهایی.
- حفظ اعتبار شغلی و اطمینان از توسعه حرفهای مداوم:فعالیتهایی برای مربیان (مشاهده تمرین، ارزیابی، مربیگری، جلسات شبکه، آموزش تکنولوژی، کنفرانسها، گروههای اقدام-یادگیری، ثبت تجربیات، بهروزرسانی شغلی، بازدیدهای یادگیری، مأموریت، بهروزرسانی دانش، دورههای کوتاه، مشاوره، پروژههای تحقیقاتی، کسب صلاحیتها، سایهنشینی، بهروزرسانی سازمانهای اعطاکننده، مسئولیتهای ارزیاب/تاییدکننده، سازماندهی اردوها و کارآموزیها).
۱۳. مهارتهای مربیگری و کوچینگ
- مدلهای مربیگری و کوچینگ:مدلهای مربیگری: پیوستارهای هدایتکننده/غیرهدایتکننده، شناختی/عاطفی، فعال/منفعل.
- مدلهای کوچینگ: راهحلمحور، ارزشمحور، هدایتکننده/غیرهدایتکننده، محتوامحور.
- مدل GROW (هدف، واقعیت، گزینهها، اراده): برای کوچینگ هدفمحور.
- هوش هیجانی (Daniel Goleman):خودآگاهی، خودتنظیمی، مهارتهای اجتماعی، همدلی، انگیزه.
- اهمیت برای مربیگری و کوچینگ مؤثر و نقشهای شغلی.
- ایجاد رابطه، اعتماد و احترام:ویژگیهای لازم: گوش دادن، باور داشتن، به چالش کشیدن، اعتماد و احترام، وقت گذاشتن، اشتیاق.
- بازنگری هوش هیجانی در راستای ایجاد رابطه.
- پرسشگری:چارچوببندی سوالات: برای گرفتن پاسخهای خاص.
- سوالات ناموثر: سرزنشکننده، بسته، هدایتکننده، کلی، توهینآمیز، مبهم، خوارکننده.
- تولید سوالات با استفاده از طبقهبندی بلوم: سوالات مرتبط با به خاطر سپردن، فهمیدن، به کار بردن، تحلیل کردن، ارزیابی کردن.
- سوالات برای اهداف خاص (مدل GROW): برای اهداف، واقعیتهای کنونی، گزینهها، و اراده.
- گوش دادن فعال (Active Listening):نقش فعال شنونده در مکالمه.
- مهارتها: بازتاب/آینهسازی، بازنویسی، خلاصه کردن، شفافسازی، تشویق ابراز وجود، تعلیق قضاوت، گوش دادن به پتانسیل، گوش دادن با قلب (پیامهای غیرکلامی).
- خواندن بین خطوط (Pemberton): گوش دادن به آنچه شنیده میشود و آنچه شنیده نمیشود (باورها، احساسات، برنامهها، ارزشها).
- زبان بدن/ارتباط غیرکلامی (Non-Verbal Communication – NVC):وضعیت بدن: نشاندهنده احساسات و نگرشها (توجه، خستگی، عصبانیت).
- مجاورت (Proxemics): فاصله فیزیکی بین افراد (متغیر فرهنگی).
- اشارات (Gestures): تأکید، بازخورد (دست بالا گرفتن، تکان دادن سر).
- عبارات صورت: بیان هزاران پیام ظریف.
- تماس چشمی: نشاندهنده صداقت، بیعلاقگی، خجالت.
- لمس (Haptics): ارتباط از طریق لمس (نشان دادن حمایت، قدردانی، شمول، محبت).
- مشاهده:هدف: ارزیابی کیفیت کار کارآموز.
- رهنمودهای Institute for Apprenticeships: مشاهده حین کار، مناسب برای مهارتها و رفتارهای قابل مشاهده.
- عوامل موثر بر قضاوت: دیدگاه خاص مربی از عملکرد خوب، ارزشها، ترسها، علاقه خاص.
- مشاهدهپذیری در عمل: توانایی بهبود مهارتهای مشاهدهای.
- اثر هاوثورن: افزایش بهرهوری به دلیل توجه مشاهدهگر.
- تدریس، آموزش، راهنمایی:تدریس: معمولاً فعالیت گروهی، برنامهریزی و تعیین دستور کار توسط معلم.
- آموزش (Tutoring): یک به یک یا گروههای کوچک، هدف گستردهتر برای رفع نیازها در حوزههای شناختی، عاطفی و روانی-حرکتی، تمرکز بر تعیین دستور کار توسط دانشآموز.
- استانداردهای حرفهای (ETF): ارزشها و ویژگیهای حرفهای، دانش و درک حرفهای، مهارتهای حرفهای.
- انتخاب روشهای تدریس/آموزش: بر اساس اهداف یادگیری (شناختی، عاطفی، روانی-حرکتی)، انگیزه و توانایی کارآموز، سبکهای یادگیری.
- دانش معلمان و آموزش موضوعی: دانش واقعی، اصول کلیدی، باورهای شخصی، عملکرد فعلی، ارتباط با نگرانیهای اجتماعی، تحولات کلیدی، الزامات سواد/ریاضی/ICT، تکنولوژیهای نوظهور، مهارتهای قابل انتقال.
- پداگوژی به عنوان تصمیمگیری: نحوه توضیح معلمان در مورد تصمیمات مرتبط با برنامه درسی و دانشآموزان.
- دانش محتوای آموزشی (PCK): دانستن چگونگی آموزش موضوعات به نحوی که یادگیرندگان بتوانند بفهمند، درک تصورات قبلی و استراتژیهای رفع آنها.
- بازنمایی محتوا (CoRe): شناسایی “ایدههای بزرگ” و تحلیل آنها بر اساس تصمیمات برنامه درسی و آموزشی.
- هویت شغلی: توسعه رفتار و کدهای اخلاقی مورد انتظار در محیطهای حرفهای.
- بازگردانی به زمینه (Re-contextualisation): کمک به یادگیرنده برای حرکت بین زمینه آموزشی و محل کار.
۱۴. ارزیابی دستاورد
- ویژگیها و اصول ارزیابی:ویژگیها: رسمی/غیررسمی، تکوینی/تجمعی، ذهنی/عینی، مداوم/نهایی، تمرکز بر فرآیند/محصول، داخلی/خارجی.
- اصول:ارجاعدهی (Referencing):ارجاع به هنجار (Norm-referencing): مقایسه عملکرد فرد با گروه.
- ارجاع به معیار (Criterion-referencing): ارزیابی عملکرد بر اساس مجموعهای از معیارها.
- ارجاع به خود (Ipsative-referencing): مقایسه عملکرد فعلی فرد با عملکرد قبلی خودش.
- درجهبندی (Grading): همه استانداردهای کارآموزی باید درجهبندی شوند (گذر، شایستگی، تمایز)، با توصیفگرهای واضح.
- اعتبار (Validity): اندازهگیری آنچه ادعا میکند اندازهگیری میکند؛ پوشش همه جنبههای یادگیری؛ دقت پیشبینی.
- قابلیت اطمینان (Reliability): سازگاری و تکرارپذیری ارزیابی (نتایج مشابه برای یک فرد در دفعات مختلف؛ قضاوتهای یکسان توسط ارزیابان مختلف).
- اصالت (Authenticity): انجام ارزیابی در شرایط واقعی زندگی.
- عملی بودن (Practicability): در دسترس بودن مواد، تجهیزات، ارزیابان.
- روشهای ارزیابی:انتخاب روشها: بر اساس اهداف یادگیری و استانداردها (دانش، مهارتها، رفتارها).
- روشهای کلیدی در کارآموزیها (به ترتیب شیوع): پورتفولیو/دفترچه ثبت، گفتگوی حرفهای، آزمون دانش کتبی/آنلاین، ارزیابی عملی مشاهده شده، مصاحبه/بحث گروهی، پروژه، ارائه/نمایش، آزمون دانش شفاهی.
- پورتفولیو/دفترچه ثبت (Portfolio/Logbook):بیشتر یک ابزار یا سابقه یادگیری است که با روشهای مختلف ارزیابی میشود.
- ویژگیها: نمایه شخصی، سابقه دستاورد، سابقه مشاهده عملکرد، سابقه مشاهده کارآموز از سایر متخصصان، سابقه جلسات با مربی، دفترچه ثبت عملکرد (همچنین برای بازتاب)، وبلاگ/دفترچه روزانه، مجموعهای از تکالیف، شواهد بصری.
- گفتگوی حرفهای (Professional Dialogue):ارزیابی دانش و درک از طریق ورودی و عمق مشارکت کارآموز.
- تفاوت با مصاحبه (سوالات بازتر، مسئولیت کارآموز برای هدایت گفتگو).
- مزایا: انعطافپذیر، پوشش شکافهای شواهد، نمایش توسعه رفتار، تولید شواهد برای حل مسئله، روش کمخطر و کمهزینه.
- معایب: ممکن است شواهد محدودی تولید کند اگر سوالات ضعیف باشند، دشواری در درجهبندی و اعتبارسنجی شواهد کیفی.
- آزمون دانش (Knowledge Test):آزمون با پاسخ کوتاه: سوالات مستقیم یا تکمیل جای خالی، مناسب برای حقایق، مفاهیم، اصول، دانش کاربردی.
- آزمون چند گزینهای: انتخاب یک پاسخ صحیح از گزینهها، ایدهآل برای سنجش یادآوری حقایق یا درک/فهم.
- آزمون تطبیقی (Matching Test): تطبیق مفاهیم یا ایدهها، کیفیت بازی/پازل.
- انشا (Essays): سنجش دانش و درک پیچیدهتر، نیاز به معیارهای واضح.
- ارزیابی عملی مشاهده شده (Observed Practical Assessment):مشاهده کارآموز در حال انجام وظایف در محل کار.
- مزایا: همسویی با محیط کار واقعی، اطمینان به کارفرما.
- نکات: مشارکت یا مشاهده منفصل، نحوه اندازهگیری، اصالت، مشاهده الکترونیکی.
- مصاحبه (The Interview):مجموعهای از سوالات از سوی مصاحبهگر.
- میتواند مکمل یا مثلثیسازی با سایر روشها باشد.
- اهمیت شفافیت سوالات، محیط راحت، و حساسیت مصاحبهگر.
- پروژه، ارائه، نمایش (Project, Presentation, Showcase):اغلب مرتبط با هم.
- پروژه: تکمیل یک کار قابل توجه و مشخص (گزارش کتبی، تولید یک مورد).
- ارائه/نمایش: ارائه به ارزیاب یا هیئت داوران در مورد یک موضوع خاص (مناسب برای سنجش فهم، مهارتهای قابل مشاهده کمتر، مهارتهای خاص و رفتارها).
- تضمین کیفیت ارزیابی (Quality Assurance – QA):نقش پیچیده مربی: ممکن است در QA داخلی ارزیابی تکوینی دخیل باشد.
- سازمان ارزیاب نهایی (EPAO) و ارائهدهنده تضمین کیفیت خارجی: مستقل از کارفرما و ارائهدهنده آموزش.
- وظایف QA خارجی: بررسی استانداردها و طرحهای ارزیابی، ارزیابی نهایی، سازمانهای ارزیابی نهایی.
- تعدیل یا استانداردسازی (Moderation/Standardisation): اطمینان از اعمال دقیق معیارهای نمرهگذاری توسط ارزیابان مختلف.
- تایید (Verification): بررسی اینکه سیاستها و فرآیندهای ارزیابی به طور عادلانه و مداوم مطابق با رویه سازمان اعطا کننده دنبال میشوند.
آزمون: ده سوال کوتاه پاسخ
دستورالعملها: به هر سوال در ۲-۳ جمله پاسخ دهید.
۱. دیدگاه ارسطو در مورد “روشهای شناخت” چگونه با مفاهیم آموزش حرفهای نوین ارتباط پیدا میکند؟ ۲. دو انتقاد اصلی را که به رویکرد ارزیابی مبتنی بر شایستگی در گواهینامههای ملی حرفهای (NVQ) وارد شد، توضیح دهید. ۳. نقش اصلی گروههای پیشگام (Trailblazer Groups) در کارآموزیهای نوین چیست و چرا ترکیب آنها مهم است؟ ۴. چرخه یادگیری تجربی کالب را به اختصار توضیح دهید و بیان کنید چگونه میتواند در مربیگری کارآموزان استفاده شود. ۵. تفاوت اصلی بین پداگوژی (Pedagogy) و اندرگوجی (Andragogy) بر اساس فرضیات مالکوم نولز چیست؟ ۶. تراکنشهای متقاطع (Crossed Transactions) در تحلیل تراکنشی اریک برن به چه معناست و چه تأثیری بر ارتباط دارد؟ ۷. تفاوت اصلی بین یادگیری “عمیق” و “سطحی” چیست و یک ویژگی برای هر کدام ذکر کنید. ۸. “مدل GROW” در کوچینگ چه مراحلی دارد و هدف اصلی آن چیست؟ ۹. “اثر هاوثورن” (Hawthorne Effect) را توضیح دهید و بیان کنید چگونه میتواند بر مشاهده کارآموزان در محیط کار تأثیر بگذارد. ۱۰. دو مزیت اصلی استفاده از “گفتگوی حرفهای” (Professional Dialogue) به عنوان یک روش ارزیابی در کارآموزی را بیان کنید.
پاسخنامه آزمون
۱. دیدگاه ارسطو در مورد “روشهای شناخت” (تکنیک، علم، حس عملی، حکمت، هوش) به آموزش حرفهای نوین کمک میکند تا فراتر از صرفاً دانش نظری، به ابعاد عملی، اخلاقی و شهودی یادگیری در مشاغل نیز توجه کند. این دیدگاه بر ترکیب دانش عملی، درک نظری و خرد کاربردی که برای تخصص شغلی ضروری است، تاکید دارد. ۲. یکی از انتقادات اصلی به NVQها این بود که نمیتوانستند سطوح عملکرد را تمایز دهند، زیرا فرد یا شایسته بود یا نه، که انگیزه برای تلاش بیشتر را کاهش میداد. دوم اینکه، این رویکرد بیش از حد بر جنبههای رفتاری و قابل مشاهده یادگیری تمرکز داشت و جنبههای شناختی عمیقتر که در زمینههای حرفهای مانند پرستاری یا تدریس مهم هستند را نادیده میگرفت. ۳. نقش اصلی گروههای پیشگام در کارآموزیهای نوین، توسعه استانداردها و طرحهای ارزیابی برای هر شغل است. ترکیب آنها مهم است زیرا باید شامل حداقل ده کارفرمای مختلف از بخشهای گوناگون و اندازههای مختلف باشند تا اطمینان حاصل شود که استانداردها نیازهای واقعی و گسترده صنعت را پوشش میدهند. ۴. چرخه یادگیری تجربی کالب شامل چهار مرحله است: تجربه عینی، مشاهده بازتابی، مفهومسازی انتزاعی و آزمایش فعال. در مربیگری کارآموزان، این چرخه میتواند با انجام یک کار (تجربه)، سپس تفکر در مورد آن (بازتاب)، ارتباط دادن آن به نظریه (مفهومسازی) و سپس به کارگیری دانش جدید در موقعیتهای دیگر (آزمایش) به کار گرفته شود. ۵. بر اساس فرضیات مالکوم نولز، تفاوت اصلی این است که پداگوژی بر یادگیرنده وابسته (کودک) و محتوای از پیش تعیین شده تمرکز دارد. در حالی که اندرگوجی یادگیرنده را خودگردان (بزرگسال) میبیند، از تجربیات گذشته آنها به عنوان منبع استفاده میکند و یادگیری را مسئلهمحور میداند. ۶. تراکنشهای متقاطع در تحلیل تراکنشی به این معناست که پاسخ به یک محرک از وضعیت ایگوی متفاوتی نسبت به وضعیت مورد انتظار داده میشود، که منجر به قطع ارتباط میشود. برای مثال، اگر یک سوال از وضعیت بالغ به بالغ پرسیده شود اما پاسخ از وضعیت کودک به والد داده شود، ارتباط مختل میشود. ۷. تفاوت اصلی بین یادگیری “عمیق” و “سطحی” در رویکرد یادگیرنده به مطالب است؛ یادگیری عمیق شامل بررسی انتقادی ایدهها، جستجوی معنا و ایجاد ارتباطات بین مفاهیم است، در حالی که یادگیری سطحی بر حفظ طوطیوار و پذیرش بیچون و چرای حقایق تمرکز دارد. یک ویژگی یادگیری عمیق، “جستجوی معنا” است، در حالی که ویژگی یادگیری سطحی “تکیه بر حفظ طوطیوار” است. ۸. مدل GROW در کوچینگ شامل چهار مرحله است: Goal (هدفگذاری)، Reality (بررسی واقعیت فعلی)، Options (شناسایی گزینهها و استراتژیها) و Will (اراده برای اقدام و تعهد). هدف اصلی این مدل کمک به افراد برای شناسایی اهدافشان، درک وضعیت فعلی، یافتن راهحلها و ایجاد یک برنامه عملی قابل اجرا است. ۹. “اثر هاوثورن” پدیدهای است که در آن افراد مشاهده شده، عملکرد خود را صرفاً به دلیل آگاهی از تحت نظر بودن، بهبود میبخشند. این میتواند بر مشاهده کارآموزان در محیط کار تأثیر بگذارد، به این صورت که ممکن است کارآموزان به دلیل حضور مربی یا ارزیاب، عملکردی بالاتر از حد معمول خود نشان دهند، که ارزیابی واقعی آنها را دشوار میکند. ۱۰. دو مزیت اصلی استفاده از “گفتگوی حرفهای” به عنوان یک روش ارزیابی این است که میتواند شکافهای شواهد را پوشش دهد و به صورت انعطافپذیری دانش و درک کارآموز را آشکار سازد. همچنین، این روش به خوبی برای تولید شواهد در زمینه حل مسئله و بررسی عمق دانش نامزد مناسب است.
سوالات پیشنهادی در قالب انشا
۱. تحولات تاریخی آموزش حرفهای و کارآموزی در انگلستان، از قانون صنعتگران ۱۵۶۳ تا معرفی T-Levels، را مورد بررسی قرار دهید. چگونه هر دوره تاریخی به چالشها و نیازهای زمان خود پاسخ داده است؟ ۲. با توجه به “هشت ویژگی متمایز آموزش و یادگیری حرفهای بزرگسالان” و “موانع یادگیری” که در متن ذکر شده است، نقش مربی در تسهیل یادگیری موثر برای کارآموزان چگونه باید باشد؟ پاسخ خود را با ذکر مثالهایی از راهبردهای عملی توضیح دهید. ۳. تفاوتها و شباهتهای بین “مربیگری” و “کوچینگ” را بر اساس متن بررسی کنید. چگونه یک مربی میتواند مهارتهای کوچینگ را در نقش خود به کار گیرد تا به توسعه کارآموزان کمک کند؟ ۴. تأثیر “فرهنگ سازمانی” (بر اساس مدلهای هندی: قدرت، نقش، وظیفه، و فرد) را بر رابطه مربی-کارآموز و مدلهای مربیگری موفق در هر نوع فرهنگ سازمانی، تجزیه و تحلیل کنید. ۵. “تضمین کیفیت ارزیابی” در کارآموزیهای نوین چه اهمیتهایی دارد؟ با تمرکز بر چالشها و راهکارهای “تعدیل” و “تایید”، نقش ارزیاب نهایی (EPAO) و ارائهدهنده تضمین کیفیت خارجی را در حفظ اعتبار ارزیابیها توضیح دهید.
واژهنامه اصطلاحات کلیدی
- آموزش حرفهای (Vocational Education and Training – VET): آموزش و پرورش با هدف آمادهسازی افراد برای مشاغل خاص یا حوزههای شغلی.
- اندرگوجی (Andragogy): هنر و علم کمک به بزرگسالان برای یادگیری، که بر یادگیرندگان خودگردان و با تجربه تمرکز دارد.
- استانداردهای شغلی ملی (National Occupational Standards – NOS): تعریف حداقل استانداردهای مورد نیاز برای انجام موفقیتآمیز یک نقش شغلی خاص.
- ارزیابی نهایی (End-Point Assessment – EPA): ارزیابی جامعی که در پایان دوره کارآموزی توسط یک ارزیاب مستقل انجام میشود تا “آمادگی شغلی” کارآموز را تأیید کند.
- ارجاع به معیار (Criterion-referencing): نوعی ارزیابی که در آن عملکرد یادگیرنده بر اساس معیارهای از پیش تعیین شده سنجیده میشود، نه در مقایسه با سایر یادگیرندگان.
- ارجاع به هنجار (Norm-referencing): نوعی ارزیابی که در آن عملکرد یادگیرنده با عملکرد گروهی از یادگیرندگان مقایسه میشود و آنها را در یک رتبه قرار میدهد.
- ارجاع به خود (Ipsative-referencing): مقایسه عملکرد فعلی فرد با عملکرد قبلی خودش.
- اثر هاوثورن (Hawthorne Effect): پدیدهای که در آن افراد عملکرد خود را صرفاً به دلیل آگاهی از اینکه تحت مشاهده یا مطالعه قرار گرفتهاند، بهبود میبخشند.
- پداگوژی (Pedagogy): هنر و علم تدریس کودکان، که معمولاً شامل هدایت قوی معلم و یادگیرندگان وابسته است.
- پورتفولیو/دفترچه ثبت (Portfolio/Logbook): مجموعهای از شواهد، اسناد و بازتابهای یادگیرنده که پیشرفت، دستاوردها و مهارتهای آنها را در طول زمان نشان میدهد.
- تراکنشهای متقاطع (Crossed Transactions): در تحلیل تراکنشی، زمانی رخ میدهد که پاسخ به یک محرک از وضعیت ایگوی متفاوتی نسبت به وضعیت مورد انتظار داده شود، که منجر به قطع ارتباط میشود.
- تحلیل تراکنشی (Transactional Analysis – TA): نظریهای در روانشناسی که تعاملات انسانی را از طریق سه وضعیت ایگو (“والد”، “بالغ”، “کودک”) تحلیل میکند.
- تضمین کیفیت (Quality Assurance – QA): فرآیندهای سیستماتیک برای اطمینان از اینکه استانداردها و رویههای ارزیابی به طور مداوم و عادلانه اعمال میشوند.
- چشمانداز مشترک (Shared Vision): یکی از پنج اصل سازمان یادگیرنده پیتر سنگه، به معنای وجود درک مشترک از هدف و جهتگیری سازمان در میان اعضا.
- چرخه یادگیری تجربی کالب (Kolb’s Experiential Learning Cycle): یک مدل چهار مرحلهای (تجربه عینی، مشاهده بازتابی، مفهومسازی انتزاعی، آزمایش فعال) که نشان میدهد افراد چگونه از تجربیات خود یاد میگیرند.
- حس عملی (Phronesis): یکی از “روشهای شناخت” ارسطویی، به معنای خرد عملی یا چگونگی بهترین عمل در موقعیتهای خاص، با ابعاد اخلاقی و ارزشی.
- خودشکوفایی (Self-actualisation): بالاترین سطح در سلسله مراتب نیازهای مازلو، به معنای میل به تحقق پتانسیل کامل خود.
- دانش ضمنی (Tacit Knowledge / Nous): دانشی که نمیتوان آن را به راحتی به صورت کلامی بیان یا رسمی کرد، اغلب از طریق تجربه به دست میآید (مانند “هوش” ارسطو).
- داربستبندی (Scaffolding): یک تکنیک آموزشی در نظریه ویگوتسکی که در آن یک “دانندهتر” (مربی) پشتیبانی موقتی را برای کمک به یادگیرنده در عبور از منطقه توسعه نزدیک فراهم میکند.
- دوشغلی (Dual System): یک مدل آموزش حرفهای، به ویژه در آلمان، که آموزش حین کار را با تحصیل پارهوقت در مدرسه حرفهای ترکیب میکند.
- دیپلمههای حرفهای (Vocational Diplomas): برنامههای آموزشی که هدف آنها ترکیب مهارتهای فنی و عملی با دانش نظری است.
- رفتارگرایی (Behaviorism): نظریه یادگیری که بر تغییر در رفتارهای قابل مشاهده تمرکز دارد، با تاکید بر شرطیسازی و تقویت.
- روابط عمومی (Public Relations – PR): مدیریت انتشار اطلاعات بین یک فرد یا سازمان و عموم مردم برای تأثیرگذاری بر درک عمومی.
- رهیاران (Trailblazers): گروههای کارفرما که مسئول توسعه استانداردهای جدید کارآموزی و طرحهای ارزیابی برای مشاغل خاص هستند.
- زبان بدن (Body Language / Non-Verbal Communication – NVC): ارتباط از طریق حرکات فیزیکی، حالات صورت، وضعیت بدن، تماس چشمی و فاصله.
- سطح صلاحیت (Qualification Level): نشاندهنده دشواری و پیچیدگی دانش و مهارتهای مرتبط با یک صلاحیت در چارچوب صلاحیتهای تنظیمشده (RQF).
- سلسله مراتب نیازهای مازلو (Maslow’s Hierarchy of Needs): نظریهای که نیازهای انسانی را در یک سلسله مراتب پنج سطحی (فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی، عزت نفس، خودشکوفایی) سازماندهی میکند.
- شایستگیها (Competencies): مجموعه دانش، مهارتها و رفتارهای لازم برای انجام موفقیتآمیز یک کار یا نقش شغلی.
- شورای ملی گواهینامههای حرفهای (National Council for Vocational Qualifications – NCVQ): نهادی که در سال ۱۹۸۶ برای استانداردسازی و توسعه گواهینامههای حرفهای در بریتانیا تأسیس شد.
- صلاحیتهای ملی حرفهای (National Vocational Qualifications – NVQ): گواهینامههای مبتنی بر شایستگی که بر اساس استانداردهای شغلی ملی تدوین شدهاند و بر توانایی فرد برای انجام وظایف در محل کار تمرکز دارند.
- طرح آموزش جوانان (Youth Training Scheme – YTS): یک طرح دولتی در دهه ۱۹۸۰ در انگلستان که آموزش حین کار و خارج از کار را برای جوانان بیکار فراهم میکرد.
- چارچوب صلاحیتهای تنظیمشده (Regulated Qualifications Framework – RQF): چارچوب ملی برای صلاحیتهای تنظیمشده در انگلستان، ولز و ایرلند شمالی، که صلاحیتها را بر اساس سطح دشواری و اندازه طبقهبندی میکند.
- عملی بودن (Practicability): در ارزیابی، اشاره به امکانپذیری و قابل اجرا بودن یک روش ارزیابی با توجه به منابع و شرایط موجود.
- فراشناخت (Meta-cognition): توانایی تفکر در مورد تفکر یا آگاهی از فرآیندهای شناختی خود.
- فرهنگ فرد (Person Culture): نوعی فرهنگ سازمانی که در آن فرد مهمترین است و ساختار سازمان برای خدمت به خلاقیت و اهداف افراد طراحی شده است.
- فرهنگ قدرت (Power Culture): نوعی فرهنگ سازمانی که در آن قدرت در دست یک فرد یا گروه کوچک متمرکز است و کنترل از مرکز انجام میشود.
- فرهنگ نقش (Role Culture / Bureaucracy): نوعی فرهنگ سازمانی که بر نقشها، رویهها و قوانین از پیش تعریف شده تمرکز دارد و ساختار سلسله مراتبی دارد.
- فرهنگ وظیفه (Task Culture): نوعی فرهنگ سازمانی که بر انجام وظایف یا پروژهها توسط تیمهای متخصص و انعطافپذیر تمرکز دارد.
- کوچینگ (Coaching): فرآیندی کوتاهمدت و هدفمند برای کمک به افراد در بهبود عملکرد در یک مهارت یا حوزه خاص.
- گواهینامههای ملی حرفهای عمومی (General National Vocational Qualifications – GNVQ): صلاحیتهای حرفهای که در مدارس و کالجها ارائه میشدند و بر ارزیابی مبتنی بر شواهد و کار درسی تاکید داشتند.
- گفتگوی حرفهای (Professional Dialogue): یک روش ارزیابی که در آن کارآموز با ارزیاب گفتگویی آزاد و عمیق درباره دانش و درک خود از یک موضوع خاص دارد.
- GROW (Goal, Reality, Options, Will): یک مدل کوچینگ محبوب که مراحل هدفگذاری، بررسی واقعیت، شناسایی گزینهها و تعهد به اقدام را دنبال میکند.
- مدلسازی (Modelling): در نظریه یادگیری اجتماعی باندورا، فرآیند یادگیری از طریق مشاهده و تقلید هوشمندانه از دیگران.
- مدیر ارشد (Chartered Manager): یک عنوان حرفهای که نشاندهنده سطح بالایی از مهارتها و دانش در مدیریت است.
- مربیگری (Mentoring): یک رابطه بلندمدت که در آن یک فرد باتجربه (مربی) راهنمایی و حمایت را برای توسعه شخصی و حرفهای یک فرد کمتجربهتر (کارآموز/منتور) فراهم میکند.
- مشاهده بازتابی (Reflective Observation): یکی از مراحل چرخه یادگیری تجربی کالب، به معنای تفکر و تأمل در مورد یک تجربه.
- منطقه توسعه نزدیک (Zone of Proximal Development – ZPD): در نظریه ویگوتسکی، شکاف بین آنچه یک یادگیرنده میتواند به تنهایی انجام دهد و آنچه میتواند با کمک یک “دانندهتر” انجام دهد.
- واقعیت افزوده (Augmented Reality – AR): تکنولوژی که یک لایه از اطلاعات دیجیتالی (مانند تصاویر یا دادهها) را بر روی دید کاربر از دنیای واقعی اضافه میکند.
- واقعیت مجازی (Virtual Reality – VR): تکنولوژی که یک محیط کاملاً شبیهسازی شده و تعاملی را ایجاد میکند که میتواند دنیای واقعی یا یک دنیای خیالی باشد.
- وبکوچینگ (Web-coaching): کوچینگ که به صورت آنلاین و از طریق پلتفرمهای دیجیتالی انجام میشود.
- هوش هیجانی (Emotional Intelligence – EQ): توانایی درک، مدیریت و استفاده مؤثر از احساسات خود و دیگران.
- یادگیری از تجربه (Experiential Learning): یادگیری که از طریق انجام دادن، تجربه کردن و بازتاب بر آن تجربیات حاصل میشود.
- یادگیری تیمی (Team Learning): یکی از پنج اصل سازمان یادگیرنده پیتر سنگه، به معنای یادگیری در تیمها و به اشتراک گذاشتن دانش و تخصص در سراسر سازمان.
- یادگیری سطحی (Surface Learning): رویکردی به یادگیری که در آن یادگیرنده بر حفظ طوطیوار حقایق و اطلاعات بدون درک عمیق یا ارتباط آنها تمرکز میکند.
- یادگیری عمیق (Deep Learning): رویکردی به یادگیری که در آن یادگیرنده به دنبال درک کامل، جستجوی معنا، و ایجاد ارتباطات بین مفاهیم و ایدهها است.
بدون نظر