کوچینگ:برخورد با شیاطین خود به عنوان بنیانگذار استارتاپ:فصل3 کتاب مربی من
آلیسا کوهن
آلیسا کوهن، مکس، بنیانگذار و مدیر عامل یک شرکت دادههای هوش مصنوعی در میامی، در یکی از جلسات کوچینگ با احساس ناامیدی و نگرانی مواجه شده است. او از بنیانگذاران استارت آپها به مدیران اجرایی سراسر جهان در حوزههای مختلف آموزش دیده است و براساس جوایز معتبری نامزد و برنده شده است. او به عنوان گورو شماره یک جهانی برای استارت آپها شناخته میشود و با شرکتهای پرآوازه نظیر Venmo، Etsy، DraftKings، Mack Weldon و Tory Burch همکاری کرده است.
مکس، در جلسه کوچینگ ما به طور واضحی ناراحت بود. او برای شروع یک مرد بسیار قوی است و من به فراز و نشیبهای او عادت داشتم، اما این حتی بیشتر از حد معمول بود. او مستقیماً به سراغ موضوع رفت. مدیر ارشد فناوری شرکتش به نام سری، استعفا داده بود و مردی دیگر به نام ماریان، مدیر ارشد بازاریابی که او برای استخدام او مشغول به کار شده بود، پیشنهاد را رد کرده بود. تمام این اتفاقات در 24 ساعت گذشته افتاده بود.
این اتفاقها در استارت آپها روزمره است. به همین دلیل، تصویر کلاسیک یک استارت آپ، یعنی یک ترن هوایی است. اما، هنگامی که سقوط غلتک برای شما به عنوان بنیانگذار رخ میدهد، فشارهای بی امانی بر روی شما وارد میشود و ممکن است احساس کنید که تمام رویاها و کار سختی که انجام داده اید، به پایان رسیده است. حتی بدتر از آن، این لحظات سخت میتوانند به روان شما نفوذ کرده و مانند مکس، شما را در مورد تواناییهای خود تردید کنند. در جلسه ما در آن روز، او نمیخواست در مورد چگونگی جایگزینی سری صحبت کند و نمیتوانست برای خودش و شرکتش راه حلی پیدا کند.
اگریدراین موقع به مشکلات شبهاتی شبیه به مکس برخورد میکنید، باید بدانید که احساس بی قراری و ناامیدی، معمولاً به عنوان سندروم فریبکار شناخته میشود و برای بسیاری از مجریان و کارآفرینان تجربه عادی است. در طول دو دهه کوچینگ خود به عنوان یک مربی استارتاپ، مجموعهای از ابزارها را ایجاد کرده است که شما میتوانید از آنها در صورتی که به طور کامل بر خود شک و تردیدتان غلبه نکردید، حداقل برای یافتن چارهای برای آن، از آنها استفاده کنید و به خودتان فکر کنید. در اینجا سه راهکار برای شما در این مورد وجود دارد که میتوانید امتحان کنید.
درباره دکتر سعید جوی زاده مترجم کتاب مربی من و مدیر مرکز کوچینگ ایران
دکتر سعید جوی زاده یکی از برجستهترین مترجمان کتابهای کوچینگ در ایران است. او یک کوچ بینالمللی است و به عنوان یک تربیت کننده و مشاور، تلاش میکند تا افراد را به سوی موفقیت و رشد شخصی و حرفهای هدایت کند. دکتر سعید جوی زاده تخصص خود را در حوزه کوچینگ و توسعه فردی پیدا کرده است و به تدریس و ارائه آموزشهای متنوع در این زمینه میپردازد.او نویسنده و مترجم برجستهای است و تعدادی از کتابهای موفق کوچینگ را به زبان فارسی ترجمه کرده است. برخی از کتابهای ترجمه شده توسط دکتر سعید جوی زاده عبارتند از “کوچینگ مدیران”، “نقشه راه کوچینگ”، “کوچینگ روانشناسی”، “کوچینگ نوین تاثیرگذاری” و “کوچینگ عملکرد” و غیره. این کتابها به عنوان منابعی معتبر و قابل اعتماد در حوزه کوچینگ شناخته شدهاند و به افرادی که به دنبال توسعه فردی و حرفهای هستند، کمک میکنند.دکتر سعید جوی زاده به شدت آرزو دارد تا همه انسانها زندگیای داشته باشند که تفکر را در آن تجربه کنند. او اعتقاد دارد که تفکر و نگرش مثبت و سازنده میتواند به شکل قابل توجهی بر روی زندگی افراد تأثیر بگذارد و آنها را به سمت رسیدن به هدفهایشان هدایت کند.دکتر سعید جوی زاده با تجربه و دانش خود در حوزه کوچینگ و توسعه فردی، به عنوان یک منبع الهامبخش برای افرادی که به دنبال رشد و پیشرفت هستند، شناخته میشود. او با ارائه خدمات کوچینگ، آموزشها و کتابهایش، به دنبال ارتقای کیفیت زندگی و عملکرد افراد است و به امید بهبود جامعه و جهان به فعالیت میپردازد.
یک حلقه برجسته ایجاد کنید
مشکل با همه این اشتباهات شک، این است که بسیاری از نگرانیهای انتقادی شما واقعی نیستند، اما بطور قطع احساسات شما را تحریک میکنند. بنابراین، شما باید شواهد واقعی توانمندیهای خود را جمع آوری کنید، نه فقط آنچه شیاطین داخلی به شما میگویند. بهتر است یک حلقه برجسته برای خود ایجاد کنید.
در مورد مکس، ما روی حلقه برجسته او در محل کار بحث کردیم. به او گفتم: “میدانم که این شکستها در دلت دلهرهای را ایجاد میکند، اما این تمام داستان نیست. شما موفقیتهای زیادی را تجربه کرده اید. بیایید آنها را توضیح دهیم.” پس از کمی تحریک، نمونههای موفقیت او را بیرون کشیدم و حدود نیم دوزین مورد را برای من بیان کرد.
مکس پول بسیاری جمع آوری کرده بود، به حدی که بنیانگذاران دیگر به او پناه میبردند و راهنمایی از او برای افزایش سرمایه درخواست میکردند. با یک شکست بزرگ در یک سایت مشتری، تیم اجرایی را راهنمایی کرد و مشتری را مجبور کرد تا سفارش خود را دو برابر کند. بقیه اعضای تیم عالی بودند، به جز مدیر ارشد فناوری که از تیم خارج شده بود.
همانطور که در موردش با ما صحبت میکرد، مکس آرام شد و حتی لبخندی زد. او به من گفت: “این حلقه برجسته میتواند یک یادآوری خوب برای من باشد.” بسیار خوب است. شما نیز باید یک حلقه برجسته برای خود تهیه کنید و در لحظاتی که دچار بحران اعتماد هستید به آن نگاه کنید. این به شما کمک میکند که همه چیز را در چشم انداز نگه دارید.
خود را از چشم دیگران ببینید
وقتی صدای انتقادی مکس خیلی بلند شد، فکر میکردم که او یک مدیر وحشتناک است. به همین دلیل این مشکل استعداد شدید را داشت. با این حال، زمانی که بازخورد 360 را انجام دادم، شخصاً با تیم او صحبت کرده بودم و واقعیت این است که آنها رهبری او را دوست داشتند. او فردی صمیمی بود که به طور ضمنی به آنها اعتماد داشتند. او به اندازهای متواضع بود که آنچه را نمیدانست اعتراف کرد و همیشه تصویری مشتاقانه از آینده ترسیم میکرد، حتی وقتی اوضاع در حال انفجار بود.
آیا او جایی برای پیشرفت داشت؟ البته – همه ما انجام میدهیم. اما، به طور کلی، مدیران او را به عنوان یکی از بهترین رهبرانی که تا به حال برای او کار کرده بودند، میدیدند و با اشتیاق و انرژی برای او و موفقیت نهایی شرکت کار میکردند. هیئت مدیره او به همان اندازه در مورد نقاط قوت رهبری مکس مثبت بود. من گزارش بازخورد 360 را بیرون آوردم و به او یادآوری کردم که مردم چگونه نقاط قوت او را میبینند. سپس از او خواستم که چند نفر از مدیرانش را طوری بازی کند که انگار در مورد او صحبت میکنند. بله، او خجالت کشید، اما نمیتوانست نبیند که بدترین منتقد خودش است. وقتی به خود یادآوری میکنید که دیگران شما را چگونه میبینند، بهطور خودکار صداهای بیشتری را به کمیته در سرتان راه میدهد. صداهای مثبت جدید اغلب میتوانند در مقابل صداهای منفی ایستادگی کنند و به شما احساس بهتری از وضعیت واقعی خود بدهند.
عادات سالم بسازید
ابزار نهائی برای کمک به شما در مقابله با سندرم فریبنده، ایجاد عادات سالم است که به وضعیت ذهنیتان غلبه کند. چند سال پیش، یکی از مدیران اجرایی که آن را تمرین میکردم، گفت: “فقط در اوج نیست، بلکه خسته کننده است.” به همین دلیل است که برای جسم، ذهن و عاطفه خود باید به شدت تمرکز کنید. در غیر این صورت، حتی چیزهای کوچک میتوانند شما را از بازی دور کنند. این فقط به این معنا نیست که شما سبزیجاتتان را بخورید، بلکه با خوردن سبزیجاتتان به نوعی یک اخلاق بالا را نشان میدهید. شما این کارها را انجام میدهید تا بتوانید در زمانهای سخت، با آن مواجه شوید، در شرایط استرس تصمیمات خوبی بگیرید و در زمانهایی که شرایط سخت میشود، ثابت قدم بایستید. همانطور که با مکس حرف میزدیم، من ویژگیهایی را که در طول سال گذشته ایجاد کرده بود، در یک لیست بررسی کردیم. تغذیه سالم؟ بررسی شد – او برای یک سرویس تحویل غذا ثبت نام کرده بود که به او خوب کار میکرد. او مصرف الکل را به حداقل رسانده بود. تمرین بدنی؟ بله – او با یک دوست برای دو بار در هفته و با یک مربی ورزشی برای دو بار در هفته ورزش میکرد. خواب کافی؟ آه، نه چندان خوب بود. او شبها خیلی دیر کار میکرد و زمانی طول میکشید تا بتواند خود را آرام کند و بخوابد. به دلیل داشتن کسانی از قارههای مختلف، او اغلب تماسهای صبح زودی با اروپا و تماسهای شبها با آسیا داشت و به همین دلیل الگوی خواب منظمی نداشت. من فهمیدم – خواب کافی همیشه آسان نیست. اما همانطور که به مکس گفتم، باید سعی کنید. از او خواستم عادتهای شبانه خود را بررسی کند و ببیند کجا میتواند پیشرفت کند. شاید میتوانست زودتر به رختخواب برود، زمانی که تماسهای شبانه نداشت، یا شاید میتوانست دستگاههای خود را کم کند و در بعضی از ساعات کار آرام انجام دهد تا قبل از خواب زیاد چروک نشود. همچنین از من خواست که اگر میتواند، یک یا دو روز از برنامه تمرین جسمانی خود را به برنامه اضافه کند – ما توافق کردیم که او در روزهایی که تمرین میکند، بهتر خوابید. باید عادات خود را بشناسید تا ببینید کجا نیاز به بهبود است، اما من به شما قول میدهم: اگر به سلامتی جسمی خود توجه کنید، سلامتی روانی نیز دنبال خواهد شد. به عنوان یک بنیانگذار استارتاپ، شما با مشکلات و فشارهای زیادی روبرو هستید. این طبیعی است. ممکن است احساس کنید که یک شکست خورده هستید یا به خود شک دارید. این هم طبیعی است. اما با اجرای عمدی استراتژیهای خاص، تغییر بهتری در رویارویی با تاریکی و دستیابی به روشنایی درونی خود خواهید داشت.
بدون نظر