کوچینگ:مدیریت احساسات خارج از کنترل ما-فصل17 کتاب مربی من
جاناتان پاسمور
جاناتان سردبیر، بین المللی بررسی روانشناسی، کوچینگ و رئیس بخش روانشناسی کوچینگ BPS (2021-2022) است. او معاون ارشد CoachHub و استاد کوچینگ و تغییر رفتار در مدرسه بازرگانی هنلی، انگلستان است. وی با بیش از 100 مقاله علمی و 30 کتاب به طور گسترده انتشار داده است. جوایز متعددی برای کار خود دریافت کرده و در فهرست 20 مربی برتر Gurus جهانی کوچینگ (2021) قرار دارد. او یکی از پراستنادترین محققان کوچینگ در سراسر جهان است.
سامیت از من در مورد مشکلی در تیم بزرگسالانش سؤال کرد. وی توضیح داد: «ما مشکل جدی داریم. من نمیتوانم تیمم را مجبور کنم که منگنهها را در اتاق به سمت کارکنانشان پرتاب کنند.» در گذشته، من و صامت بعد از آن که قبل از ارتقاء او به مدیرعاملی کار کردم، رابطه خوبی با هم داشتیم. سامیت از زمان انتصاب خود به آرامی در حال تغییر ساختار کسب و کار بوده است و در سال گذشته، یک مدیر ارتباطات جدید به نام استیو را منصوب کرد.
استیو با یک رکورد موفقیت از نقش قبلی خود آمد و ماههای اولیه بدون حادثه گذشت. اما سامیت در چندین جلسه تیم ارشد متوجه شد که مشارکت عمومی کاهش یافته است. اگر استیو دیدگاهی قوی داشت، سبک نامزدی چالش برانگیزی را به جلسه آورد و به سرعت عصبانیت خود را از دست داد. اما هیچ چیز برای پیام هفته گذشته آماده نشده بود، زمانی که یکی از همکاران ارشد جزئیات تماس زوم را که در آن رفتار استیو به عنوان “تهدید کننده”، “قلدری” و “پرخاشگرانه” توصیف شده بود، به اشتراک گذاشت قبل از اینکه او در نهایت جلسه آنلاین را برای همه شرکت کنندگان خاتمه داد. مدیر منابع انسانی با کسانی که در تماس بودند، صحبت کرد و روند نگران کننده تری را کشف کرد. داستانهای متعددی از رفتارهای توهین آمیز و قلدرانه از زمان او در دفتر وجود داشت.
سامیت بر اساس شواهدی که شنیده بود، به من زنگ زد و برای بحث در مورد «آیا باید بماند یا باید برود»، پرسید. در پایان، او پرسید که آیا من میتوانم کمکی بکنم؟ پاسخ من «ممکن است» بود. اگر استیو میخواهد طغیانهای عاطفیاش را کشف کند و متعهد به کار بر روی ایجاد تغییر باشد، من میتوانم به او کمک کنم. بدون بازخورد، آگاهی از این موضوع و تعهد به تغییر، کوچینگ رویکرد درستی نخواهد بود.
ما با استیو چند روز بعد به صورت آنلاین با هم آشنا شدیم. در یک ساعت بعد، استیو ناراحتیهای خود را در مورد همکارانش بیان کرد، اما اذعان کرد که در مواقعی عصبانیت او منجر به رفتارهایی میشود که برخی افراد آن را غیرقابل قبول میدانند. در مکالمات خود با جو، او همچنین انتخاب واضح را درک کرد: رفتارها متوقف شد وگرنه او باید ترک کند. ما هر هفته برای ماه بعد ملاقات میکردیم و هم محرکها و هم مکانیسمهای مدیریت این موارد را بررسی میکردیم.
طی دو هفتهی نخست، استیو توافق کرده بود تا مرخصی بگیرد و از دفتر خارج شود. او به کارکنانش توضیح داد که به دلیل استرس قصد دارد برای تعطیلات بروید. پس از اینکه استیو عذرخواهی کرد، یک دوره خنک کننده برای کارکنان مرتب شد و او همچنین فرصتی برای برنامهریزی و مقابله با انفجارهای آتشفشانی به خود اختصاص داد.
من به عنوان یک روانشناس، به استیو کمک کردم تا رابطهی بین رویداد فعال، باورها، احساسات و افکارش و رفتار اش را کشف کند. استفاده از چارچوب ABC مربوط به رویداد فعال، امکانات و پیامدها، یک روش کارآمد برای درک رابطه بین رویدادهای خارجی و رفتار افراد است.
استیو این را به یاد داشت که آیا میتواند خودش را در لحظهی خشم کنترل کند یا نه. الگوی رفتار انفجاری در روابط خانوادگی اش وجود داشت. به نظر میرسید که برای کنترل رفتار خود در خصوص افراد ناشناختهی خیلی موفق بود، اما وقتی با افرادی که با آنها آشنا بود روبهرو میشد، سرتاسر کنترل را از دست میداد.
ما به بررسی تفاوت بین خشم مناسب و رفتار نامناسب ادامه دادیم و متوجه شدیم که خشم یک احساس مفید است، زیرا این احساس به ما اطمینان میدهد که عدالت صورت میگیرد و از ضعیفان محافظت میشود.
من استیو را با مدل ACCEPTS آشنا کردم و چارچوب هفت مرحلهای آن را برایش شرح دادم.
· آفعالیتها – در فعالیتهایی که از آن لذت میبرید شرکت کنید · سیکمک – به دیگران و جامعه · سیomparisons – برای دیگرانی که کمتر خوش شانس هستند، یا مقایسه با موقعیتهای بدتری که در آن بوده اید · Eحرکات – درگیر احساسات مثبت و شوخ طبعی باشید · پدور شوید – وضعیت را برای مدتی کنار بگذارید · تیافکار – به چیز دیگری فکر کنید · اساحساسات – یک احساس شدید متفاوت را تجربه کنید |
هفت مرحله کمتر یک مسیر خطی و بیشتر یک سری فعالیتهایی هستند که فرد را تحت کنترل قرار میدهند تا به بهترین شیوه ممکن با موقعیت خاص سازگار شوند.
اولین مورد این است که با انجام (الف) فعالیتهایی که لذت میبرید، سطح استرس خود را کاهش دهید. استیو به سرعت فعالیتهایی که او را شاد میکرد شناسایی کرد: غذا خوردن با همسرش گرانت، بازی تنیس و دویدن. او قبول کرد که زمانی در هفته را برای یک شب قرارگیری، یک جلسه تنیس هفتگی و دو بلوک زمانی 30 دقیقهای اختصاص دهد تا پیروی از این مورد را به عمل بیاورد.
مرحله بعدی، (C) مشارکت است. این در درک ارتباط، معنا و هدف با جهان به کمک میآید. استیو قبلاً داوطلب شده بود، اما شغل و تغییرات به معنی دور شدن او از محل زندگی سابق بود. با این وجود، فعالیتهایی وجود داشت که میتوانست انجام دهد. او در مورد مدرسه محلی خوانده بود که از مردم خواسته بودند و بخوانند. او با مدرسه تماس گرفت و با همسرش گرانت، داوطلب شدند که هفتگی ۱۵ دقیقه به خواندن با بچهها اختصاص دهند.
(ج) هدف دیگر، کمک به مردم در شناسایی مقدار خوشبختیشان است. بسیاری از مردم در کشورهای توسعهیافته، واقعاً از سلامت، ثروت، و انتخابهای خود دربارهی غذا، محل تفریح و کار، برخورداریم. بهتر است به خود یاد دهیم که نعمتهایمان را شناسایی و ارزش آنها را بیشتر بدانیم. بر اساس نصیحت استیو، به عنوان یک مسیحی، هنگام نماز صبح، برای ماهیت محور شدن و شاکری به دلیل نعمتهای خود تمرکز کنیم و روزانه بر روی چیزی تمرکز کنیم که فکر میکنیم از خدا شایستگی دارد که به ما داده شدهاست و بفهمیم که چگونه به ما برکت دادهاست.
افراد زیادی که تحت استرس هستند، سخت دنبال شادی و خنده و احساسات مثبت میگردند. به عنوان مثال، برای استیو، گرایش طبیعی به کار و رفتار محتاطانه در او، جنبه بازیگوش تری را پنهان کردهبود که تقریباً در طول سالها ناپدید شدهبود، فقط در تعطیلات نمایانمیشد. در یک جلسه استیو گزارش داد که «گرانت» به او گفته بود که همانطور که او خود بهترین طرف را در مورد خود دوست دارد، آنها نیز میتوانند با هم به دنبال شادی و بازیهای بیشتری در زندگی روزمره خود باشند. سفر به مدرسه، بازیهای تنیس و برنامهریزی برای گذراندن شبهای خندهدار برای ایشان کمک کرد تا از زندگی خود بیشتر لذت ببردند.
دور کردن حوله زدن به اتفاقات منفی است. این برای توجه شما به چیزهایی دیگر خارج از این موضوع است. برای استیو این مورد کمتر مشکل بود، زیرا پاسخ او در چنین شرایطی بیشتر بود، اما یک باور گسترده عمومی بود که افراد باید بهتر عمل کنند. برای تعویض باور منفی در لحظات استرس زا، استیو را تشویق کردم تا ویژگیهای مثبت همکاران خود را شناسایی کند: چه چیزی را در مورد آنها دوست دارد، چه کاری به خوبی انجام دادند، و روی این موضوع تمرکز کرد.
احساسات میتوانند زندگی را غنی تر کنند، مثلاً یک دوش آب سرد بین پیشرفتهای فوری و گامهای آهستهای در راستای بهبود پاسخهای ایمنی و کاهش استرس دارد. من با استیودر میان گذاشتم که این مزایا شامل بهبود پاسخهای ایمنی و کاهش استرس میشود. آیا او میتواند روال خود را تغییر دهد و هر روز صبح دوش آب سرد بگیرد؟ شاید در شرایط عادی، این ممکن است یک قدم بیش از حد باشد، اما استیو مصمم بود همه چیز را امتحان کند و متعهد شد که هر روز صبح به مدت 10 روز با دوش آب سرد آزمایش کند.
همانطور که جلسات مربی گری ما به پایان رسید، با استیمگفتگویی در 3 ماه بعدی توافق شد. آیا استیو میتواند این رفتارهای جدید را در طول این 3 ماه حفظ کرده و به بخشی از رفتار عادت شده جدید خود تبدیل کند؟ برای بسیاری از ما، پذیرش چنین برنامهای ساده است، اما ادامه دادن با مطالعه، تمرین تنیس، یا قرار دادن یک برنامه شبانه به شبانه برای 3 ماه اول سخت تر خواهد بود. برای کمک به خود، استیو تعدادی “ذینفع” را مشخص کرد، همکاران و دوستانی که میخواست از آنها حمایت کنند و او را به حساب بیاورند. اینها شامل گرانت اجتماعی، اما به شگفتی، چند همکار در تیمش که قبلاً با آنها برخورد منفی داشته بود.با حمایت آنها، انگیزه شخصی استیو برای تغییر و مجموعهای از ابزارها برای کمک، به دور رفت. من مطمئن هستم استیو در درون هنوز خشم را احساس میکند، اما طیف تاکتیکهایی که به دست آورده در مدیریت احساساتش و تمرکز کردن بر آنها صرف شده است. میفهمم که منگنه اش همچنان در کشوی میزش مانده است.
درباره دکتر سعید جوی زاده مترجم کتاب مربی من و مدیر مرکز کوچینگ ایران
دکتر سعید جوی زاده یکی از برجستهترین مترجمان کتابهای کوچینگ در ایران است. او یک کوچ بینالمللی است و به عنوان یک تربیت کننده و مشاور، تلاش میکند تا افراد را به سوی موفقیت و رشد شخصی و حرفهای هدایت کند. دکتر سعید جوی زاده تخصص خود را در حوزه کوچینگ و توسعه فردی پیدا کرده است و به تدریس و ارائه آموزشهای متنوع در این زمینه میپردازد.او نویسنده و مترجم برجستهای است و تعدادی از کتابهای موفق کوچینگ را به زبان فارسی ترجمه کرده است. برخی از کتابهای ترجمه شده توسط دکتر سعید جوی زاده عبارتند از “کوچینگ مدیران”، “نقشه راه کوچینگ”، “کوچینگ روانشناسی”، “کوچینگ نوین تاثیرگذاری” و “کوچینگ عملکرد” و غیره. این کتابها به عنوان منابعی معتبر و قابل اعتماد در حوزه کوچینگ شناخته شدهاند و به افرادی که به دنبال توسعه فردی و حرفهای هستند، کمک میکنند.دکتر سعید جوی زاده به شدت آرزو دارد تا همه انسانها زندگیای داشته باشند که تفکر را در آن تجربه کنند. او اعتقاد دارد که تفکر و نگرش مثبت و سازنده میتواند به شکل قابل توجهی بر روی زندگی افراد تأثیر بگذارد و آنها را به سمت رسیدن به هدفهایشان هدایت کند.دکتر سعید جوی زاده با تجربه و دانش خود در حوزه کوچینگ و توسعه فردی، به عنوان یک منبع الهامبخش برای افرادی که به دنبال رشد و پیشرفت هستند، شناخته میشود. او با ارائه خدمات کوچینگ، آموزشها و کتابهایش، به دنبال ارتقای کیفیت زندگی و عملکرد افراد است و به امید بهبود جامعه و جهان به فعالیت میپردازد.
بدون نظر