کوچینگ:مدیریت شک به خود پس از ترفیع-فصل37 کتاب مربی من
نیهار چایا
نیهار چایامربی، مشاور ارشد و رهبران شرکتهای بزرگ و شناختهشده جهانی همچون American Airlines، Cigna، Coca-Cola، Draft Kings، 3M، Lockheed Martin، Raytheon Technologies و دیگران هستند. این مشاور سابق رئیس توسعه استعدادهای شرکت Fortune 200 و مشاور ارشد هیئتمدیره و مدیران عامل در برنامهریزی جانشین پروری است. وی با رهبران برای تسلط بر ارتباطات بین فردی و تحقق استراتژیک هدف کار میکند.
من در لحظهای که وارد دفتر مشتری خود شدم، قادر به درک تغییر رفتار او نبودم. مشتری من بسیار نگران به نظر میرسید، به من خیره شده و به ظاهر ناامید، در حالی که من در یکی از صندلیهای روبروی میزش نشستهبودم، با صندلی خود مشغول بود. چند هفته پیش، در آخرین جلسه، او شاد و خوش بین بود. اما امروز نسبت به آن زمان کاملاً متفاوت و نگران به نظر میرسید.
این مشتری، سرپرست یک شرکت Fortune 50 بود، که ماه قبل از آن به مقام مدیر ارشدی در نزدیکی معاونت خود ارتقا یافت. او به این موقعیت به عنوان یک رهبر موفقی تجربه میکرد که برای خودش بسیار ناشناخته بود، ولی در تحلیل من به عنوان مربی اجرایی برای افراد برجسته که به C-Suite منتقل میشوند، این نقطه تعجب آوری نبود.
این مدیر در موقعیت بسیار دردناکی از شک و تردید به خودش بود. به طور ناگهانی، از توانایی خود برای کار در سطحی که دیگران انتظار داشتند، ناامید شده بود، علیرغم اینکه برای مدت طولانی به دنبال این موقعیت بود. در لحظاتی به دلیل نگرانی درباره شغل جدیدش شکست خورده و در برخی دیگر امید به روزهای آسانتر در این نقش را داشت.
به عنوان مربی او، میدانستم که برای جلوگیری از خروج او از نقش برجسته خود باید فراتر از مواجهه با چالشهای خارجی و جنبههای تجاری و استراتژیک شغلش برویم. به همین دلیل، باید به مشکلات «درونی» نیز توجه کنیم، مانند اضطراب، تردید و سایر اتفاقاتی که در برخی مواقع مدیران جدید خود را با آن دست و پنجه نرم میکنند.
به او گفتم: «شاید شما در حال حاضر با یک مشکل روبرو هستید، اما مطمئن باشید که سایر مدیران جدید ارتقا یافته نیز با همین مشکلات مواجه شدهاند. ما باید در کنار شما باشیم تا بتوانید به طور باورنکردنی، بهترین عملکرد خود را در کسب و کار ارائه دهید.» بعد از این حرف، مشتری من با اندکی نور امید در نگاه به دور از خطا و کمک من مطلوب خود را پیدا کرد.
محرکهای بسیاری از خود شک و تردید برای رهبران تازه ارتقا یافته
پس از ارتقای مدیریتی، به دلایل مختلف، خود شک و تردید در رهبران ظاهر میشود. شاید با ناامیدی شرکت در نتیجه عملکرد که برایشان پیش بینی شده بود، مثلاً افزایش درآمد، مواجه شده باشند یا شاید شروع به مقایسه عملکرد خود با همتایان جدید در سطح بالاتری کرده باشند. مشتری من نیز این شک و تردید را در رهبرش حس میکرد، اما اصلیترین نگرانیش بود چگونه در نقش بزرگی که به او تعیین شده، موفق شود. او میترسید مسئول مشکلات اجرایی در یک صنعت وسیع و پویا به عنوان رهبر بخش کارآیی باشد. همچنین در توانایی خود برای انتخاب تصمیمات دشوار و استراتژیک که از او انتظار میرفت، تردید داشت.
در نهایت، به دلیل نداشتن تخصص مورد نیاز برای تمامی اعضای تیم فنی، آسیب پذیری زیادی را احساس میکرد. او احساس میکرد که کار پرورش و آموزش افراد جدید در تیم که تخصص فنی بیشتری از او داشتند، چالش بزرگی است. بدتر از همه، اکنون مجبور بود تمرکز خود را از زمینه تخصصی خود به راهبری تیم و بهینهسازی فعالیتهای بیشتر بکشاند. این بار روانی زیادی بر روی او داشت.
در طی کوچینگ خود، به شخص مورد نظر ایدههایی را برای مدیریت بار روانی خود پیشنهاد دادیم. تیم را بجای پیشی گرفتن، هدایت کنید و عملکرد آنها را به حداکثر برسانید. تمرکز شما روی موفقیت فردی شما نباید باشد؛ تنها باید دانش کافی برای پرسیدن سوالات درست داشته باشید و کمک کنید که کارها به چشمانداز کلی کسب و کار خدمت کنند. انزوای شما به عنوان یک رهبر استراتژیک برای نظم دادن به کارهای شما و اعضای تیم احساس خواهد شد. به تخصص خود به عنوان کمتر مرتبط با جنبههای تخصصی و فنی نگاه کنید و به همه فردیها به عنوان کاملترین فرد مربوط به کسب و کار نزدیک شوید.
وقتی شما کارهای استراتژیکتر را انجام میدهید، مثلاً ملاقات با مشتریان، ارزیابی سناریوهای آینده و تأثیرگذاری در C-Suite، اعتماد به نفس خود را بیشتر کنید. خواهید دید که چگونه کار به شکلی غیرمبهم درست به نیازهای عملیاتی و اندازهگیری احتیاج دارد. بنابراین، بهتر است که کارهایی که قبلاً انجام میدادید و خود برای تخصص خود استفاده میکردید را به یکی دیگر از افراد تخصصی خود واگذار کنید و زمان بیشتری برای اولویتهای استراتژیک خود اختصاص دهید. شک و تردید، به عنوان بخشی از روایت رهبری خود، را به عنوان یک ارزش قابل قبول بپذیرید. تقریباً همه داستانهایی که شاید شنیده باشید، از یک الگوی اصلی پیروی میکنند: قهرمان بین آنچه که دنیا از او انتظار دارد و صادق بودن با خودش در تضاد است. او در حال تجربه ترس، شک، خشم، حالت تدافعی و بسیاری از احساسات دیگر است. تا زمانی که عیوب خود را بپذیرد و احساسی از خودداری پیدا کند، او این مراحل را تجربه خواهد کرد.
به همین ترتیب، شما هم در حال ایجاد روایتی از سفر رهبری خود هستید که پر از درسهای پنهان است که ممکن است اکنون آشکار نباشد. ممکن است تا زمانی که تحت تأثیر پیچیدگیهای شغلی قرار گیرید، نهایت اعتماد به نفس و حس کنترل را داشته باشید و دچار شک و تردید شوید. برای کنار آمدن با این مشکلات، ممکن است شک را از خود دور کنید، آن را در هنگام دریافت بازخورد به صورت مدافعانه کنید و از پذیرفتن جنبههای ناآشنا از نقش خود اجتناب کنید.
اما اگر بتوانید از خود خارج شوید و مشاهده کنید که این تمایلات چه زمانی ظاهر میشوند، میتوانید این احساسات را محدود کنید و یک روایت رهبری معنادار برای خود ایجاد کنید. با این بینش، میتوانید از خود بپرسید، «این فصل چه چیزی به من میآموزد؟». به جای ترسیدن از نظر دیگران درباره شما، به دعوت فعالانه از آنچه که میبینید تغییر دهید و در سفر خود قهرمان شوید. انتقاد یا «آزمایش» عملکرد را به عنوان درسهایی ببینید که به شما کمک میکند خود و دیگران را با قصد و مالکیت رهبری کنید.
با اتخاذ یک رویکرد «بله» به همه احساسات، شک را در اتصال کوتاه کنید. تحقیقات نشان داده است که وقتی با انتخابهای زیاد مواجه میشویم، از خستگی تصمیمگیری و انبوهی از احساسات دردناک دیگر از پشیمانی تا بیعملی مزمن رنج میبریم.
رهبرانی که پس از ترفیع خود دچار شک و تردید میشوند، تحت تأثیر «چه میشد» قرار میگیرند، انتخابهایی که در نقش جدید خود انجام میدهند و حتی انتخابهای زندگی گذشته که آنها را به جایی که هستند، زیر سؤال میبرند. از آنجایی که هر مورد احتمالی شک از بقیه مهمتر به نظر میرسد، به راحتی میتوان در یک مارپیچ بیپایان افتاد که به طور غیرقابل انکاری اثربخشی رهبر را در کار کاهش میدهد.
در ذهن خود تصمیم بگیرید که همه تردیدها، صرف نظر از موضوع یا زمان، یکسان هستند. با «لغو» سریع همه محرکهای شک با پذیرش احساساتی که به همراه دارند، به حرکت خود ادامه میدهید و احساسات مختلف را انتخاب نمیکنید تا اجازه ندهید شما را از بین ببرد. به همه آنها «بله» بگویید و به آرامی با ترس، نگرانی، خجالت و ناامیدی که ظاهر میشوند، مقابله کنید، همانطور که در مواقع دیگر بدون زحمت از احساس آرامش، شادی، غرور و هیجان لذت میبرید. «بله» گفتن به هر حسی که با شک و تردید به وجود میآید، صرفاً به خاطر رنج کشیدن نیست. این، برای آموختن به خودتان است که بفهمید که کلید موفقیت رهبری در هر نقشی، سازگاری است، نه کامل بودن. هر چه بیشتر بتوانید با غیرقابل پیشبینی بودن افرادی که رهبری میکنید، تطبیق دهید، موثرتر و انعطافپذیرتر خواهید بود. مشتری من این پیشنهادات را با نگهداشتن لیستی از آنها روی میز خود به عنوان یادآوری خود، آزمایش کرد.
او در حالی که سعی میکرد تا نگرانیهایش را خاموش کند، گزارش داد که این دیدگاهها به او کمک میکند تا در هنگام افولش، امیدوارتر شود. او، به نظر میرسید، بیشتر به ایدهی انطباقپذیری تمایل داشت تا به کامل کردن طنین. او این قابلیت را «ابرقدرت اجرایی» نامید و تلاش میکرد به آن در حین ساخت داستانش عملیات تمرینی بیشتری بدهد. مشتری من نیز به نظر میرسید که زمان او دوستش است. هر روزی که گذشت، بهتدریج شک قبلیش از خود دور شد. من به او یک ضربالمثل گفتم: «هر جا که باشی، آنجا هستی ». به او همچنین پیشنهاد کردم که هر روز زمانی را صرف کند تا از پشیمانیها، نگرانیها و ترسهایش رها شود و به این ترتیب میتوانسته باشد که در حال انجام کاری هست که قبلا به آن شک داشته است. وقتی شک به خودتان دست میدهد، تمرین زیر را امتحان کنید: فعالیت خود را به شکل یک داستان درآورید و به گونهای توصیف کنید که فکر کنید دیگران آن را میخوانند. سپس از خود بپرسید: «اگر میخواستم از این فعالیت چیزی بیاموزم، چه چیزی بود؟» پاسختان را بنویسید و سپس به تصور یافتهی آینده بازگردید. این بار، شما با مسلح شدن به یک درس مفید، قادر خواهید بود برای خودتان اعتماد به نفس بسازید. باید بهخاطر داشت که موفق نبودن همیشه نشانهی شکست نیست بلکه قدرتهای فوقالعادهای را که با یادگیری مداوم و انطباقپذیری به دست میآید، خالق میشود. با تمرین مداوم این مهارتها شما همواره میتوانید خود و دیگران را به موفقیت برسانید.
درباره دکتر سعید جوی زاده مترجم کتاب مربی من و مدیر مرکز کوچینگ ایران
دکتر سعید جوی زاده یکی از برجستهترین مترجمان کتابهای کوچینگ در ایران است. او یک کوچ بینالمللی است و به عنوان یک تربیت کننده و مشاور، تلاش میکند تا افراد را به سوی موفقیت و رشد شخصی و حرفهای هدایت کند. دکتر سعید جوی زاده تخصص خود را در حوزه کوچینگ و توسعه فردی پیدا کرده است و به تدریس و ارائه آموزشهای متنوع در این زمینه میپردازد.او نویسنده و مترجم برجستهای است و تعدادی از کتابهای موفق کوچینگ را به زبان فارسی ترجمه کرده است. برخی از کتابهای ترجمه شده توسط دکتر سعید جوی زاده عبارتند از “کوچینگ مدیران”، “نقشه راه کوچینگ”، “کوچینگ روانشناسی”، “کوچینگ نوین تاثیرگذاری” و “کوچینگ عملکرد” و غیره. این کتابها به عنوان منابعی معتبر و قابل اعتماد در حوزه کوچینگ شناخته شدهاند و به افرادی که به دنبال توسعه فردی و حرفهای هستند، کمک میکنند.دکتر سعید جوی زاده به شدت آرزو دارد تا همه انسانها زندگیای داشته باشند که تفکر را در آن تجربه کنند. او اعتقاد دارد که تفکر و نگرش مثبت و سازنده میتواند به شکل قابل توجهی بر روی زندگی افراد تأثیر بگذارد و آنها را به سمت رسیدن به هدفهایشان هدایت کند.دکتر سعید جوی زاده با تجربه و دانش خود در حوزه کوچینگ و توسعه فردی، به عنوان یک منبع الهامبخش برای افرادی که به دنبال رشد و پیشرفت هستند، شناخته میشود. او با ارائه خدمات کوچینگ، آموزشها و کتابهایش، به دنبال ارتقای کیفیت زندگی و عملکرد افراد است و به امید بهبود جامعه و جهان به فعالیت میپردازد.
بدون نظر