کوچینگ دیجیتال: انقلاب در توسعه کارکنان

انقلاب کوچینگ دیجیتال: بررسی جامع تأثیرات، کاربردها و آینده حرفه‌ای در عصر هوش مصنوعی

چکیده

حرفه کوچینگ، در آغاز هزاره جدید، تحولی شگرف را در محیط‌های سازمانی تجربه کرده و به ابزاری تقریباً فراگیر برای توسعه و تغییر رفتار در سازمان‌های بزرگ تبدیل شده است. با این حال، انقلاب هوش مصنوعی (AI) و فناوری‌های دیجیتال، که از سال 2020 حوزه کوچینگ را فرا گرفته‌اند، نیاز به درک عمیق‌تر این پدیده و بهره‌برداری مؤثر از آن را بیش از پیش ضروری ساخته است. این مقاله به بررسی جامع تحولات چشمگیر در حرفه کوچینگ با تمرکز بر همگرایی آن با فناوری‌های دیجیتال و هوش مصنوعی می‌پردازد. کوچینگ دیجیتال، که از سال 2010 با ظهور پلتفرم‌هایی مانند BetterUp، Bravely، CoachHub و EZRA آغاز شد، با هدف گسترش دسترسی به خدمات کوچینگ و دموکراتیزه کردن آن، تغییرات بنیادینی در رویکردهای سنتی آموزش و توسعه (L&D) ایجاد کرده است. این انقلاب نه تنها منجر به افزایش سرسام‌آور تعداد مربیان (54 درصد بین 2019 تا 2022) شده، بلکه سؤالاتی اساسی در مورد صلاحیت‌ها، استانداردها و مقررات‌گذاری این حرفه مطرح کرده است.

پژوهش حاضر به جنبه‌های کلیدی این تحول از جمله ریشه‌های تاریخی کوچینگ (روش سقراطی، ورزش، روانشناسی، مشاوره مدیریت)، تکامل آن به یک حرفه رسمی (کوچینگ اصلاحی، انتقال اجرایی، رهبری و استعدادهای بالقوه) و ظهور عصر کوچینگ دیجیتال در پی همه‌گیری کووید-19 می‌پردازد. در این میان، نقش حیاتی پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال در استانداردسازی، اندازه‌گیری تأثیر (ROI و KPI) و ارائه راهکارهای مقیاس‌پذیر برای توسعه کارکنان در سطوح مختلف سازمان برجسته می‌شود. همچنین، مقاله به بررسی کاربردهای گسترده کوچینگ دیجیتال در حوزه‌های سلامت و رفاه (سلامت روان، پوشیدنی‌های هوشمند) و ایجاد فرهنگ‌های فراگیر (DEIB) می‌پردازد.

علاوه بر این، مقاله به بررسی مرزهای نوظهور چت‌بات‌ها و هوش مصنوعی در کوچینگ، از جمله ابزارهای کمک‌کننده (بازخورد، رونویسی خودکار) و کوچ‌بات‌های خودمختار، می‌پردازد و چالش‌های مربوط به رابطه مربی-مراجعه‌کننده در این عصر دیجیتال را واکاوی می‌کند. در نهایت، نیاز به آموزش و اعتبارسنجی مداوم مربیان در مواجهه با تحولات فناورانه و نقش نهادهای اعتباربخش (ICF, EMCC, AC) برای تضمین استانداردسازی و حرفه‌ای‌سازی آینده کوچینگ مورد تأکید قرار می‌گیرد. این پژوهش، یک نقشه راه برای رهبران منابع انسانی و L&D ارائه می‌دهد تا بتوانند در این اکوسیستم پویا و دائماً در حال تغییر کوچینگ دیجیتال، بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند.

کلمات کلیدی: کوچینگ دیجیتال، هوش مصنوعی (AI)، توسعه کارکنان، آموزش و توسعه (L&D)، سلامت و رفاه، تنوع، برابری، شمول و تعلق (DEIB)، حرفه‌ای‌سازی کوچینگ.


مقدمه

با آغاز هزاره سوم، کوچینگ به عنوان یک مداخله سازمانی برجسته، رشد فزاینده‌ای را تجربه کرده و به ابزاری تقریباً فراگیر در سازمان‌های بزرگ تبدیل شده است. این رشد نه تنها نشان‌دهنده اثربخشی کوچینگ در تغییر رفتار و تحول سازمانی است، بلکه گواهی بر نیاز رو به رشد به توسعه فردی و حرفه‌ای در محیط‌های کاری پیچیده امروزی است. با این حال، از سال 2020، انقلاب هوش مصنوعی (AI) و فناوری‌های دیجیتال این حوزه را فرا گرفته و آن را به مرزهای جدیدی از مقیاس‌پذیری و شخصی‌سازی کشانده است. این تحول، که از آن به عنوان “موج سوم” دگرگونی در کوچینگ حرفه‌ای یاد می‌شود، مفاهیم سنتی توسعه کارکنان را به چالش کشیده و فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را برای دموکراتیزه کردن دسترسی به کوچینگ ایجاد کرده است.

با این وجود، ماهیت این حرفه، علی‌رغم رشد سریع، همچنان فاقد مقررات‌گذاری رسمی دولتی و استانداردهای اجباری است. این وضعیت، که توسط برخی به “غرب وحشی کوچینگ” تشبیه شده است، تعیین صلاحیت‌های لازم و تضمین کیفیت خدمات را دشوار می‌سازد. در نتیجه، این پژوهش به بررسی عمیق کوچینگ دیجیتال در این دوران گذار می‌پردازد تا نه تنها وضعیت کنونی را تشریح کند، بلکه نقشه راهی برای آینده ارائه دهد.

گپ تحقیقاتی: با وجود رشد چشمگیر و ظهور پلتفرم‌های دیجیتال، تحقیقات آکادمیک و مستقل در زمینه کوچینگ، به‌ویژه در رابطه با اثربخشی، شیوه‌های کاربردی و پیامدهای بلندمدت کوچینگ دیجیتال، هنوز با سرعت پیشرفت این صنعت همگام نبوده است. بسیاری از تحقیقات موجود داخلی توسط خود شرکت‌های ارائه‌دهنده کوچینگ دیجیتال انجام شده‌اند که می‌تواند منجر به سوگیری شود. همچنین، درک جامعی از چگونگی ادغام مؤثر هوش مصنوعی با ابعاد انسانی کوچینگ، از جمله حفظ رابطه و اعتماد، و همچنین تأثیر این ادغام بر استانداردهای حرفه‌ای و نیازهای آموزشی آتی مربیان، هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد. این پژوهش تلاش می‌کند تا با گردآوری و تحلیل جامع اطلاعات از منابع موجود، این گپ‌ها را تا حدودی پر کند و یک دیدگاه یکپارچه از این پدیده در حال تحول ارائه دهد.

اهمیت و ضرورت پژوهش: اهمیت این پژوهش تنها به دلیل رشد سریع کوچینگ دیجیتال نیست، بلکه به دلیل تأثیر عمیق آن بر آینده کار و توسعه نیروی انسانی است. در عصری که با تغییرات بی‌سابقه و پیشرفت‌های تکنولوژیکی تعریف شده است، کوچینگ دیجیتال و هوش مصنوعی نه تنها ابزاری برای یادگیری و توسعه فردی فراهم می‌آورند، بلکه به عنوان کاتالیزوری برای بازنگری اساسی در ماهیت کوچینگ، روش‌های ارائه آن و مهم‌تر از همه، نقش آن در چشم‌انداز دائماً در حال تحول یادگیری و توسعه سازمانی عمل می‌کنند. این پژوهش به رهبران منابع انسانی و L&D کمک می‌کند تا این “انقلاب” را نه تنها به عنوان یک روند، بلکه به عنوان یک فرصت استراتژیک برای دموکراتیزه کردن دسترسی به توسعه حرفه‌ای شخصی‌سازی‌شده برای هر کارمند در هر اندازه سازمانی ببینند. این دموکراتیزه کردن، نه تنها دسترسی را فراگیر می‌کند، بلکه کوچینگ را بیشتر مبتنی بر شواهد و متناسب با نیازهای افراد می‌سازد. این پژوهش همچنین بر ضرورت “سواد داده” برای مربیان و رهبران تأکید می‌کند، زیرا داده‌ها به “زبان کسب و کار جدید” تبدیل شده‌اند. در نهایت، این مقاله یک راهنمای ضروری برای هر کسی است که علاقه‌مند به درک تأثیر عمیق فناوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها در حوزه کوچینگ است و به آن‌ها کمک می‌کند تا در عصری که کوچینگ مبتنی بر هوش مصنوعی نه تنها یک لوکس، بلکه ابزاری اساسی برای موفقیت حرفه‌ای است، پیشرفت کنند.

سوالات و فرضیات پژوهش: این پژوهش در پی پاسخ به سؤالات اصلی زیر است:

  1. کوچینگ دیجیتال چگونه، با بهره‌گیری از هوش مصنوعی، فرایندها و نتایج کوچینگ را در سازمان‌ها تحول بخشیده و چه مزایایی را در مقایسه با رویکردهای سنتی ارائه می‌دهد؟
    • فرضیه 1.1: کوچینگ دیجیتال، به‌ویژه با ادغام هوش مصنوعی، می‌تواند خدمات کوچینگ را در مقیاس وسیع‌تر و با هزینه‌ی کمتری نسبت به کوچینگ سنتی ارائه دهد.
    • فرضیه 1.2: استفاده از داده‌ها و تجزیه و تحلیل‌های هوش مصنوعی در کوچینگ دیجیتال منجر به شخصی‌سازی بیشتر و اندازه‌گیری دقیق‌تر تأثیرات کوچینگ بر عملکرد فردی و سازمانی می‌شود.
  2. چالش‌ها و فرصت‌های اصلی در حرفه‌ای‌سازی کوچینگ دیجیتال، از جمله استانداردهای صلاحیت، اعتبارسنجی و آموزش مربیان در عصر هوش مصنوعی، کدامند؟
    • فرضیه 2.1: نهادهای اعتباربخش (مانند ICF و EMCC) نقش حیاتی در استانداردسازی و اعتبارسنجی مربیان دیجیتال ایفا می‌کنند.
    • فرضیه 2.2: برنامه‌های آموزش مربیگری دانشگاهی (به‌ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی) برای تجهیز مربیان به مهارت‌های لازم برای عصر دیجیتال و هوش مصنوعی ضروری هستند.
  3. نقش کوچینگ دیجیتال و هوش مصنوعی در ارتقاء رفاه کارکنان، سلامت روان و تقویت فرهنگ‌های فراگیر (DEIB) در محیط کار چیست؟
    • فرضیه 3.1: کوچینگ دیجیتال می‌تواند با ارائه پشتیبانی شخصی‌سازی شده و دسترسی‌پذیر، به بهبود سلامت روان و رفاه کلی کارکنان کمک کند.
    • فرضیه 3.2: کوچینگ مقیاس‌پذیر و مبتنی بر هوش مصنوعی می‌تواند ابزاری استراتژیک برای پرورش فرهنگ‌های فراگیر و دموکراتیزه کردن دسترسی به توسعه فردی در سازمان‌ها باشد.

این مقاله با بررسی جامع این ابعاد، تلاش می‌کند تا تصویری روشن از چشم‌انداز کنونی و آتی کوچینگ دیجیتال ارائه دهد و به رهبران و مربیان کمک کند تا در این فضای نوین به بهترین نحو عمل کنند.


پیشینه تحقیق: چشم‌انداز تکاملی کوچینگ در عصر دیجیتال

کوچینگ، اگرچه در دوران مدرن به عنوان یک حرفه متمایز شناخته می‌شود، اما ریشه‌های عمیقی در تاریخ تفکر بشری دارد. درک پیشینه این حرفه برای درک تحولات اخیر آن در مواجهه با فناوری‌های دیجیتال ضروری است. این بخش به بررسی تاریخچه و تکامل کوچینگ، ظهور آن به عنوان یک حرفه رسمی، پیدایش عصر کوچینگ دیجیتال، و پیشرفت‌های علمی در این حوزه می‌پردازد.

ریشه‌های باستانی و تأثیرات اولیه: رویکردهای کوچینگ را می‌توان به روش سقراطی در یونان باستان ردیابی کرد، جایی که دانشجویان با پرسشگری هدایت می‌شدند تا دانش و پاسخ‌های خود را کشف کنند. این رویکرد، که بر خودآگاهی و مسئولیت فردی تأکید دارد، همچنان زیربنای بسیاری از برنامه‌های آموزش مربیگری مدرن است. علاوه بر فلسفه، ورزش نیز نقش مهمی در شکل‌گیری مفهوم “کوچ” (مربی) ایفا کرده است؛ اصطلاح “کوچ” در ابتدا به معنای کالسکه و سپس به فردی اشاره داشت که دیگران را در مسیرشان همراهی و هدایت می‌کرد. مفهوم “باز کردن پتانسیل فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد خود” که توسط سر جاناتان ویتمور (Jonathan Whitmore) از راننده مسابقه تبدیل‌شده به مربی عملکرد مطرح شد، ریشه‌های خود را در سنت ورزشی دارد. مدل GROW (Goal, Reality, Options, Will) ویتمور، که اکنون به طور گسترده‌ای تدریس می‌شود، نماد بارزی از این تأثیر است.

روانشناسی و مشاوره مدیریت: رشته‌های روانشناسی (مانند روانشناسی مشاوره، روانشناسی بالینی، روان‌درمانی، روانشناسی صنعتی و سازمانی) سهم عمده‌ای در علم و عمل کوچینگ داشته‌اند. رویکردهای انسان‌گرایانه کارل راجرز (Carl Rogers) و درمان‌های رفتاری-شناختی، اساس بسیاری از روش‌های کوچینگ مبتنی بر علم را تشکیل می‌دهند. همزمان، مشاوره مدیریت نیز نقش اساسی در توسعه کوچینگ ایفا کرد. شرکت‌هایی مانند Personnel Decisions International (PDI) از دهه 1980 برنامه‌های کوچینگ ساختاریافته را برای رهبران توسعه دادند. چهره‌های برجسته‌ای مانند مارشال گلداسمیت (Marshall Goldsmith) نیز به محبوبیت کوچینگ در دنیای کسب‌وکار کمک کردند. روانشناسی کوچینگ به عنوان یک رشته نوظهور، با پیشگامی پروفسور آنتونی گرانت (Anthony Grant) در دانشگاه سیدنی استرالیا، بر کوچینگ مبتنی بر علم و ادغام نظریه هدف‌گذاری متمرکز شد.

ظهور کوچینگ به عنوان یک حرفه رسمی: کوچینگ اجرایی، به‌ویژه در دهه‌های 1990 تا 2000، به تدریج به یک حرفه تثبیت‌شده تبدیل شد. شرکت‌های بزرگ خدمات حرفه‌ای مانند Korn Ferry، Lee Hecht Harrison و Right Management با استفاده از ارزیابی‌های روان‌سنجی (مانند بازخورد 360 درجه و ارزیابی‌های شخصیتی) خدمات کوچینگ خود را گسترش دادند. این دوره همچنین شاهد ظهور برنامه‌های کوچینگ داخلی در سازمان‌های بزرگی مانند گوگل، اینتل و Deloitte بود. چهار دسته اصلی کوچینگ اجرایی شامل: کوچینگ اصلاحی (برای رفع مشکلات رفتاری)، انتقال اجرایی (برای رهبران در حال گذار به نقش‌های بالاتر)، رهبری اجرایی (برای مدیران ارشد به عنوان یک منبع محرمانه)، و رهبران با پتانسیل بالا (HiPos) (برای توسعه برنامه‌ریزی‌شده و مقیاس‌پذیر)، شکل گرفتند.

عصر کوچینگ دیجیتال و تحولات اخیر: دهه 2010 تا اوایل 2020 شاهد افزایش استفاده از فناوری در کوچینگ بود. پلتفرم‌های تطبیق مربی (coach-matching services) و بازارهای آنلاین (marketplaces) امکان انعطاف‌پذیری بیشتری را در انتخاب مربیان فراهم آوردند. همه‌گیری کووید-19 در اوایل سال 2020 کاتالیزوری برای انقلاب کوچینگ دیجیتال بود. با افزایش نیاز به کار از راه دور و چالش‌های روانی آن، ارائه‌دهندگان کوچینگ دیجیتال مانند BetterUp، Bravely، CoachHub و EZRA، که از قبل خدمات خود را از راه دور ارائه می‌دادند، توانستند راه‌حل‌های مقیاس‌پذیر، مقرون‌به‌صرفه و شخصی‌سازی‌شده را به کارکنان ارائه دهند. این امر منجر به “دموکراتیزه شدن” کوچینگ شد و آن را از انحصار مدیران اجرایی خارج کرد.

پیشرفت علم کوچینگ: با وجود چالش‌های اندازه‌گیری در یک تعامل یک به یک، تحقیقات آکادمیک در کوچینگ به طور پیوسته در حال افزایش است، به‌ویژه با پیشرفت فناوری‌های کوچینگ. مطالعات و متاآنالیزها اثربخشی کوچینگ را در شش حوزه کلیدی نشان داده‌اند: دستیابی به اهداف، بهبود مهارت‌های ارتباطی و بین‌فردی، تقویت تاب‌آوری، افزایش رفاه، توسعه خودکارآمدی، و بهبود عملکرد کاری. پلتفرم‌های دیجیتال، با امکان جمع‌آوری داده‌های عینی (بازخورد ذی‌نفعان، یکپارچگی با HRIS، نظارت بر فناوری‌های پوشیدنی)، قابلیت مطالعه کوچینگ را در مقیاس وسیع و با جزئیات بی‌سابقه فراهم آورده‌اند. شرکت‌هایی مانند BetterUp و EZRA آزمایشگاه‌های تحقیقاتی داخلی را راه‌اندازی کرده و با دانشگاه‌ها همکاری می‌کنند تا اثربخشی کوچینگ را بیشتر بررسی کنند.

جدول 1: خلاصه‌ای از پیشینه تحقیق در کوچینگ دیجیتال

جنبه کلیدیتوضیحاتمراجع اصلی
ریشه‌های فلسفی کوچینگکوچینگ را می‌توان به روش پرسشگری سقراطی ردیابی کرد، که بر خودآگاهی و مسئولیت فردی تأکید دارد و اساس برنامه‌های آموزش مربیگری مدرن را تشکیل می‌دهد.(Neenan, 2009; Trapp, 2017)
تأثیر ورزش بر کوچینگاصطلاح “کوچ” از دنیای ورزش (کالسکه و سپس مربی ورزشی) نشأت گرفته و مدل‌های عملکردی مانند GROW (گسترش یافته توسط جاناتان ویتمور) ریشه‌های عمیقی در این حوزه دارند. ورود تحلیل داده‌ها در ورزش (Moneyball) پیش‌گام استفاده از داده در کوچینگ حرفه‌ای بود.(Whitmore, 1992; Lewis, 2003)
نقش روانشناسی در کوچینگرشته‌های روانشناسی (مانند روانشناسی مشاوره، روانشناسی صنعتی و سازمانی) سهم قابل توجهی در چارچوب‌های نظری و عملی کوچینگ، به‌ویژه در رویکردهای انسان‌گرایانه و رفتاری-شناختی، داشته‌اند. روانشناسی کوچینگ به عنوان یک حوزه تخصصی توسعه یافته است.(Boysen-Rotelli, 2020; Grant, 2011)
نقش مشاوره مدیریتشرکت‌های مشاوره مدیریت مانند PDI و McKinsey از اوایل دهه 1980، کوچینگ را به عنوان بخشی از خدمات توسعه رهبری ارائه دادند.(Hellervik et al., 1992; Peterson, 1996)
ظهور کوچینگ اجرایی رسمیتوسعه چهار دسته اصلی کوچینگ اجرایی (اصلاحی، انتقال، رهبری، استعدادهای بالقوه) و ورود شرکت‌های بزرگ به ارائه خدمات کوچینگ داخلی و خارجی.(Peterson, 1996; Boyatzis et al., 2019)
عصر کوچینگ دیجیتالاز دهه 2010 با پلتفرم‌های آنلاین و خدمات تطبیق مربی آغاز شد. همه‌گیری کووید-19 رشد و پذیرش آن را شتاب بخشید و منجر به “دموکراتیزه شدن” کوچینگ و گسترش آن از مدیران ارشد به تمامی سطوح سازمانی شد.(Bersin, 2022; International Coaching Federation, 2020)
انواع پلتفرم‌های دیجیتالشامل پلتفرم‌های کوچینگ (مانند BetterUp, CoachHub, EZRA)، ارائه‌دهندگان کوچینگ و توسعه (ترکیب کوچینگ با ابتکارات L&D) و خدمات مدیریت شده مبتنی بر SaaS (برای مدیریت مربیان داخلی و خارجی سازمان).(Cision PR Newswire, 2022; Braddick & Woodward, in press)
اندازه‌گیری اثربخشی کوچینگتحول از معیارهای سنتی (مانند رضایت) به معیارهای مبتنی بر داده (ROI و KPI) با استفاده از ابزارهایی مانند CoachHub ROI Calculator و EZRA Measure™. نیاز به تحقیقات آکادمیک مستقل برای تأیید اثربخشی.(Grant et al., 2009; Jones, 2021; Olawole, 2023)
کوچینگ سلامت و رفاهرشد سریع این حوزه به دلیل بحران سلامت روان جهانی، رویکردهای جامع (بدن، ذهن، روح) و ادغام فناوری‌های پوشیدنی و پلتفرم‌های دیجیتال برای ارائه پشتیبانی شخصی‌سازی‌شده و پیشگیرانه.(Murthy, 2023; TELUS Health, 2023)
کوچینگ فراگیر (DEIB)ریشه‌های باستانی در فلسفه، تکامل مفهوم DEIB در دوران مدرن، و نقش کوچینگ دیجیتال در مقیاس‌پذیری و شخصی‌سازی تلاش‌ها برای ایجاد فرهنگ‌های فراگیر. کوچینگ می‌تواند به افراد کمک کند تا تعصبات خود را شناسایی کنند.(De Pree, 1987; Washington, 2022)
مرزهای جدید هوش مصنوعیظهور چت‌بات‌ها و هوش مصنوعی مولد (مانند ChatGPT) به عنوان کمک‌کننده‌های کوچینگ (بازخورد خودکار، رونویسی) و حتی کوچ‌بات‌های خودمختار (Coach Vici, Coach M) که قابلیت شبیه‌سازی کوچینگ پایه را دارند. بحث درباره نقش رابطه انسانی در عصر هوش مصنوعی.(Turing, 1950; Terblanche et al., 2022)
استانداردسازی و اعتبارسنجیرشد حرفه کوچینگ نیاز به استانداردسازی و اعتبارسنجی را افزایش داده است. نهادهای اصلی (ICF, EMCC, AC) چارچوب‌های صلاحیت و گواهینامه‌های مختلفی را ارائه می‌دهند.(Sherman & Freas, 2004; ICF, 2023a)
تکامل آموزش مربیانسه مرحله اصلی آموزش (مهارت‌ها، آموزش خصوصی همراستا با نهادهای اعتبارسنجی، آموزش دانشگاهی) و نیاز به تجهیز مربیان آینده به سواد فناوری و ابزارهای هوش مصنوعی.(Passmore & Woodward, 2023; Coron, 2021)

این جدول بیش از 20 رفرنس کلیدی را که در منابع شما ذکر شده‌اند، پوشش می‌دهد.


نوآوری پژوهش: همگرایی انسان-فناوری در کوچینگ برای تحولی پایدار و فراگیر

نوآوری اصلی این پژوهش در برجسته‌سازی همزیستی ضروری و بی‌سابقه انسان و هوش مصنوعی در شکل‌دهی به آینده کوچینگ است. ما فراتر از این بحث سنتی “هنر در مقابل علم” در کوچینگ می‌رویم و استدلال می‌کنیم که هوش مصنوعی نه تنها جایگزین لمس انسانی نمی‌شود، بلکه پتانسیل آن را دارد که با افزودن لایه‌های بی‌سابقه‌ای از داده، دقت و مقیاس‌پذیری، “هنر” کوچینگ را به سطوح جدیدی ارتقا دهد. این نقطه نگاه متفاوت، چشم‌اندازی را ارائه می‌دهد که در آن، کوچینگ دیجیتال به عنوان یک کاتالیزور قدرتمند برای دموکراتیزه کردن واقعی توسعه انسانی عمل می‌کند، نه صرفاً یک ابزار کارآمدتر برای مدیریت نخبه.

این مقاله با تحلیل عمیق “سه موج” تحول دیجیتال در کوچینگ – ورزش، سلامت و رفاه، و کوچینگ حرفه‌ای سازمانی – نشان می‌دهد که چگونه هر یک از این حوزه‌ها، با درونی‌سازی فناوری و داده، درس‌های حیاتی برای یکدیگر داشته‌اند. این رویکرد بین‌رشته‌ای، که اغلب در مقالات متمرکز بر یک حوزه خاص نادیده گرفته می‌شود، به ما اجازه می‌دهد تا روندهای کلیدی، چالش‌های مشترک و نوآوری‌های قابل انتقال را شناسایی کنیم. به عنوان مثال، در حالی که “Moneyball” استفاده از داده در ورزش را عمومی کرد، کوچینگ سلامت و رفاه پیشگام ادغام فناوری‌های پوشیدنی و رویکردهای پیشگیرانه برای حمایت از رفاه کلان جمعیت بود. این پژوهش نشان می‌دهد که چگونه درس‌های عملی و شکست‌های هر موج، به تکامل موج بعدی کمک کرده و پتانسیل کوچینگ را در ابعاد گسترده‌تر، از بهبود عملکرد کاری تا مدیریت بحران‌های سلامت روان و ترویج فراگیری، آشکار ساخته است.

علاوه بر این، این پژوهش بر تأثیر هوش مصنوعی مولد (Generative AI)، مانند ChatGPT، بر تغییر ماهیت مهارت‌های مورد نیاز برای مربیان و همچنین تکامل ساختارهای سازمانی برای پذیرش کوچینگ در مقیاس وسیع تأکید می‌کند. معرفی ابزارهایی مانند Ovida برای بازخورد عینی به مربیان و کوچ‌بات‌هایی مانند Coach Vici و Coach M که می‌توانند اثربخشی قابل مقایسه‌ای با مربیان انسانی در هدف‌گذاری پایه داشته باشند، نشان‌دهنده تغییر پارادایمی است که این پژوهش به آن می‌پردازد. این نوآوری‌ها، نه تنها فرایند کوچینگ را کارآمدتر می‌سازند، بلکه پرسش‌هایی عمیق‌تر در مورد جوهر رابطه انسانی در کوچینگ و لزوم طراحی اخلاقی هوش مصنوعی مطرح می‌کنند.

در نهایت، بخش نوآوری به چگونگی تبدیل کوچینگ دیجیتال از یک “مزیت” سازمانی به یک “ابزار استراتژیک اساسی” برای توسعه استعداد و رشد سازمانی پایدار می‌پردازد. با بررسی دقیق چگونگی اندازه‌گیری ROI و KPI در پلتفرم‌های دیجیتال (مانند CoachHub’s ROI Calculator و EZRA Measure™) و همچنین تأکید بر قدرت داستان‌سرایی و ابعاد کیفی در کنار معیارهای کمی (رویکرد Korn Ferry)، این پژوهش راهی برای ارزش‌گذاری جامع‌تر بر کوچینگ و توجیه سرمایه‌گذاری‌های آتی در این حوزه پیشنهاد می‌کند. این همگرایی هوشمندانه انسان و فناوری، نه تنها سرعت بخشیدن به فرآیندهای توسعه فردی و سازمانی را نوید می‌دهد، بلکه به ایجاد فرهنگی مبتنی بر تعلق و شمول در محیط کار کمک شایانی می‌کند. این ترکیب دقیق از تحلیل‌های داده‌محور و بینش‌های انسانی، وجه تمایز و نوآوری این پژوهش است.


نتیجه‌گیری

انقلاب کوچینگ دیجیتال، که در این پژوهش به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت، پدیده‌ای چندوجهی است که ماهیت توسعه فردی و سازمانی را در عصر کنونی بازتعریف می‌کند. کوچینگ از یک عمل بوتیک و گاه بدون استاندارد، به یک صنعت فراگیر و استراتژیک تبدیل شده است که با سرعت بی‌سابقه‌ای در حال تکامل است. این دگرگونی، ناشی از همگرایی عوامل مختلفی از جمله رشد فزاینده تقاضا برای توسعه فردی در محیط کار، پیشرفت‌های شگرف در فناوری‌های دیجیتال و به‌ویژه هوش مصنوعی، و نیاز مبرم به راه‌حل‌های مقیاس‌پذیر و شخصی‌سازی‌شده است.

روندهای کلیدی و تأثیرات: دموکراتیزه شدن کوچینگ یکی از مهم‌ترین پیامدهای این انقلاب است. پلتفرم‌های دیجیتال، با ارائه خدمات کوچینگ به صورت آنلاین و در مقیاس وسیع، دسترسی به مربیان حرفه‌ای را از انحصار مدیران اجرایی خارج کرده و آن را برای تمامی سطوح کارکنان در دسترس قرار داده‌اند. این امر، نه تنها به نفع کارکنان است که به حمایت‌های شخصی‌سازی‌شده دسترسی پیدا می‌کنند، بلکه برای سازمان‌ها نیز مفید است، زیرا می‌توانند استعدادهای خود را در مقیاس وسیع‌تر توسعه دهند.

تأثیر هوش مصنوعی بر کوچینگ فراتر از اتوماسیون صرف است؛ این فناوری در حال تغییر عمیق نحوه عملکرد کوچینگ است. هوش مصنوعی امکان جمع‌آوری و تحلیل داده‌های بی‌سابقه در مورد تعاملات کوچینگ، عملکرد افراد و تأثیرات سازمانی را فراهم آورده است. ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Ovida به مربیان و سوپروایزرها امکان می‌دهند تا بازخورد عینی و دقیق بر اساس داده‌های عملکردی ارائه دهند، که این امر به بهبود کیفیت آموزش و توسعه مربیان کمک می‌کند. همچنین، کوچ‌بات‌ها و دستیارهای کوچینگ مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند وظایف اولیه کوچینگ (مانند هدف‌گذاری و پیگیری) را به صورت خودکار و با اثربخشی قابل مقایسه با انسان انجام دهند. این توانایی‌ها، کوچینگ را مقیاس‌پذیرتر و در دسترس‌تر می‌کنند، به‌ویژه در مناطقی از جهان که دسترسی به مربیان انسانی محدود است.

نقش کوچینگ دیجیتال در سلامت و رفاه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به بحران رو به رشد سلامت روان و تنهایی در محیط کار، پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال توانسته‌اند با ارائه حمایت‌های شخصی‌سازی‌شده (مانند کوچینگ سلامت و رفاه، استفاده از فناوری‌های پوشیدنی) به عنوان یک ابزار پیشگیرانه عمل کنند. این رویکرد جامع، که به “شخصیت کلان” فرد می‌پردازد (نه فقط عملکرد شغلی)، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نیروی کاری تاب‌آورتر و باانگیزه‌تر داشته باشند. مطالعات نشان داده‌اند که سرمایه‌گذاری در رفاه کارکنان از طریق کوچینگ می‌تواند مستقیماً بر نتایج کسب‌وکار، از جمله کاهش غیبت و افزایش خلاقیت، تأثیر بگذارد.

تقویت فرهنگ‌های فراگیر (DEIB) از دیگر حوزه‌هایی است که کوچینگ دیجیتال در آن نقش کلیدی ایفا می‌کند. با توجه به اینکه DEIB یک “مسئله عمیقاً شخصی” است، کوچینگ دیجیتال می‌تواند فضای لازم برای بازتاب و خودآگاهی فردی را فراهم کند. این رویکرد شخصی‌سازی‌شده به افراد کمک می‌کند تا تعصبات خود را شناسایی کرده، امتیازات خود را درک کرده و همدلی بیشتری را توسعه دهند. همکاری‌های موفقیت‌آمیز، مانند مورد BetterUp و Zendesk، نشان می‌دهد که چگونه کوچینگ می‌تواند ارزش‌های DEIB را در DNA سازمانی نهادینه کند و رهبران و کارکنان را برای ایجاد محیط‌های کاری فراگیرتر توانمند سازد.

چالش‌ها و راه حل‌ها: یکی از بزرگترین چالش‌های کوچینگ به عنوان یک حرفه، ماهیت بدون مقررات‌گذاری آن است. این وضعیت باعث شده است که تمایز بین مربیان واجد شرایط و غیرواجد شرایط دشوار باشد. با این حال، سازمان‌های حرفه‌ای مانند ICF، EMCC و AC تلاش‌های قابل توجهی برای استانداردسازی صلاحیت‌ها، چارچوب‌های رفتاری و کدهای اخلاقی انجام داده‌اند. این سازمان‌ها، با ارائه گواهینامه‌های مختلف (مانند ACC, PCC, MCC در ICF) و برنامه‌های اعتباربخشی آموزش، در حال حرفه‌ای‌سازی این حوزه هستند.

آموزش مربیان آینده باید با سرعت پیشرفت فناوری همگام باشد. برنامه‌های دانشگاهی، به‌ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی، نقش فزاینده‌ای در ارائه آموزش‌های مبتنی بر شواهد و تحقیقاتی ایفا می‌کنند. مربیان آینده باید از نظر فناوری آگاه باشند و مهارت‌های لازم برای استفاده از ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی را کسب کنند. این امر شامل درک نحوه استفاده از داده‌ها برای اندازه‌گیری اثربخشی (ROI و KPI) و همچنین توانایی ادغام فناوری در فرایندهای کوچینگ است.

بحث رابطه انسان-هوش مصنوعی: همچنان بحثی جدی در مورد اهمیت رابطه انسانی (working alliance) در کوچینگ و چگونگی تأثیر هوش مصنوعی بر آن وجود دارد. در حالی که برخی استدلال می‌کنند که همدلی و ارتباط انسانی برای کوچینگ مؤثر حیاتی است، تحقیقات دیگر نشان داده‌اند که هم‌راستایی بر روی اهداف و وظایف ممکن است مهم‌تر از پیوند عاطفی باشد. این نشان می‌دهد که در برخی انواع کوچینگ (به‌ویژه هدف‌گذاری پایه)، کوچ‌بات‌ها می‌توانند بسیار مؤثر باشند. با این حال، برای تعاملات پیچیده‌تر و مسائل عمیق‌تر، لمس انسانی همچنان بی‌جایگزین خواهد ماند. آینده احتمالاً به سمت یک مدل ترکیبی پیش می‌رود، جایی که انسان و هوش مصنوعی مکمل یکدیگر عمل می‌کنند و هر یک نقاط قوت خود را به ارمغان می‌آورند. طراحی اخلاقی هوش مصنوعی، با تأکید بر شفافیت، قابلیت اطمینان و نیت مثبت، برای تضمین پذیرش و اثربخشی آن در کوچینگ حیاتی است.

پیش‌بینی‌ها و مسیر آینده: عصر کنونی، دوران هم‌زیستی مربی انسانی و مربی مبتنی بر هوش مصنوعی است. پیشرفت‌های سریع در هوش مصنوعی، نوآوری در کوچینگ را به جلو خواهد برد و نیاز به توسعه مداوم انسان و فناوری در کنار یکدیگر را ضروری می‌سازد. سازمان‌ها باید کوچینگ را نه فقط یک “امتیاز”، بلکه یک “ابزار بنیادی” برای توسعه کارکنان و موفقیت سازمانی در نظر بگیرند. این به معنای ادغام کوچینگ در تمامی مراحل توسعه کارکنان، از جذب و آموزش اولیه تا مدیریت عملکرد و برنامه‌ریزی شغلی است.

برای رهبران منابع انسانی و L&D، درک این اکوسیستم پویا و دائماً در حال تغییر ضروری است. آن‌ها باید در انتخاب و به‌کارگیری پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال، به قابلیت‌های فناوری، مدل‌های اعتبارسنجی مربیان، رویکردهای اندازه‌گیری و توانایی ادغام با سیستم‌های موجود سازمانی توجه کنند. سرمایه‌گذاری در آموزش مربیان داخلی و خارجی برای درک و استفاده مؤثر از این ابزارهای جدید، و همچنین ترویج فرهنگی که از یادگیری مداوم و تاب‌آوری پشتیبانی می‌کند، کلید موفقیت در این چشم‌انداز جدید است.

نیاز به تحقیقات آینده: با وجود پیشرفت‌ها، هنوز نیاز به تحقیقات آکادمیک و مستقل بیشتری در زمینه کوچینگ دیجیتال وجود دارد. این تحقیقات باید بر روی اثربخشی بلندمدت کوچینگ مبتنی بر هوش مصنوعی، بهترین شیوه‌های ادغام انسان و هوش مصنوعی در کوچینگ، تأثیر کوچینگ دیجیتال بر تنوع و شمول واقعی در سازمان‌ها، و همچنین پیامدهای اخلاقی و حریم خصوصی داده‌ها در مقیاس وسیع تمرکز کنند. دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی مانند NYU School of Professional Studies Coaching Innovation Lab نقشی حیاتی در هدایت این تحقیقات و ارائه بینش‌های مستقل و مبتنی بر شواهد خواهند داشت.

نتیجه‌گیری نهایی: انقلاب کوچینگ دیجیتال صرفاً یک پیشرفت فناورانه نیست، بلکه بازتابی از نیازهای در حال تحول انسان در دنیای مدرن است. همانطور که کوچینگ ابزاری باورنکردنی برای باز کردن پتانسیل انسانی بوده است، هوش مصنوعی نیز سطح جدیدی از مقیاس‌پذیری در توسعه انسانی را گشوده است. آینده کوچینگ، در گرو همکاری و هم‌ترازی استراتژیک بین انسان و فناوری است، جایی که هر دو به یکدیگر قدرت می‌بخشند تا به افراد و سازمان‌ها کمک کنند در دنیایی به طور فزاینده پیچیده و متصل، به بهترین شکل ممکن یاد بگیرند، رشد کنند و شکوفا شوند. این تنها آغاز یک دوره انقلابی است و بدون شک، آینده کوچینگ شاهد تحولات شگرف‌تری خواهد بود.


منابع (References)

  • Agile Manifesto. (2001). Agile Manifesto. Retrieved from https://agilemanifesto.org/
  • Allied Market Research. (2023). Health coaching market research 2021–2031. Retrieved from https://www.alliedmarketresearch.com/health-coaching-market-A13404
  • Amire, R. (2023). Laura Fuentes on the power of a fully human experience at work. Retrieved from https://www.greatplacetowork.com/resources/podcast/laura-fuentes-on-the-power-of-a-fully-human-experience-at-work
  • Association for Coaching. (2012). AC coaching competency framework. Retrieved from https://cdn.ymaws.com/www.associationforcoaching.com/resource/resmgr/Accreditation/Accred_General/Coaching_Competency_Framewor.pdf
  • Association for Coaching. (2017). Coaching defined. Retrieved from https://www.associationforcoaching.com/page/CoachingDefined
  • Association for Coaching. (2023). About us. Retrieved from https://www.associationforcoaching.com/page/AboutUs
  • Association for Coaching, ICF, & EMCC. (2023). Credentialing requirements comparison chart. Retrieved from https://cdn.ymaws.com/www.associationforcoaching.com/resource/resmgr/Why_Coaching/AC_ICF_EMCC_Comparison.pdf
  • ASTD Public Policy Council. (2006). Bridging the Skills Gap. American Society for Training & Development, Alexandria, VA.
  • ATD. (2022). Bridging the Skills Gap: Workforce development in changing times. Retrieved from https://www.td.org/research-report/bridging-the-skills-gap-workforce-development-in-changing-times-pdf-download
  • Axmith, M. (2004). Executive coaching: A catalyst for personal growth and corporate change. Ivey Business Journal, 68(5), 1–5.
  • Barba, J. (2020). Rapsodo Rhapsody: The story of the Rapsodo MLM launch monitor. MyGolfSpy. Retrieved from https://mygolfspy.com/news-opinion/the-rapsodo-mlm-launch-monitor/
  • Bersin, J. (2022). Online coaching is so hot it’s now disrupting leadership development. Retrieved from https://joshbersin.com/2022/01/online-coaching-is-so-hot-its-now-disrupting-leadership-development/
  • BetterUp. (2023). Alexi Robichaux. Retrieved from https://www.betterup.com/about-us/leadership-team/alexi-robichaux
  • BetterUp. (2023). Create a culture of inclusion. Retrieved from https://www.betterup.com/en-gb/solutions/diversity-inclusion-belonging
  • BetterUp. (2023). Resilience and readiness for all employees. Retrieved from https://www.betterup.com/products/betterup-care
  • Bolt, U. (2015). [Quote from Instagram]. Retrieved from www.instagram.com/p/zhu_HkocQP/?hl=en
  • Bono, J., Purvanova, R., Towler, A., & Peterson, D. (2009). A survey of executive coaching practices. Personnel Psychology, 62, 361–404.
  • Boysen-Rotelli, S. (2020). Executive coaching history: Growing out of organizational development. The Coaching Psychologist, 16(2), 26–34.
  • Braddick, C., & Woodward, M. (in press). The business of digital coaching. In The Digital Coaches Handbook. Routledge, Abingdon.
  • Brown, R. P., Varghese, L., Sullivan, S., & Parsons, S. (2021). The impact of professional coaching on emerging leaders. International Journal of Evidence Based Coaching and Mentoring, 19(2), 24–37.
  • Brown, S. (2021). How to build data literacy in your company. MIT: Ideas Made to Matter. Retrieved from https://mitsloan.mit.edu/ideas-made-to-matter/how-to-build-data-literacy-your-company
  • BPS. (2022). Level 8 Standards for Coaching Psychology. British Psychological Society, Leicester.
  • BPS. (2023). Division of Coaching Psychology. Retrieved from https://www.bps.org.uk/member-networks/division-coaching-psychology
  • BusinessWire. (2022). Headspace Health introduces unified mental health and wellbeing experience for employers and employees. Retrieved from https://www.businesswire.com/news/home/20221104005130/en/Headspace-Health-Introduces-Unified-Mental-Health-and-Wellbeing-Experience-for-Employers-and-Employees
  • ChatGPT. (2023). Personal correspondence.
  • Cision PR Newswire. (2022). EZRA and LHH redefine executive coaching with launch of EZRAx. Retrieved from https://www.prnewswire.com/news-releases/ezra-and-lhh-redefine-executive-coaching-with-launch-of-ezrax-301676141.html
  • Cision PR Newswire. (2023a). EZRA unveils focus to deliver individual development at scale. Retrieved from https://www.prnewswire.com/news-releases/ezra-unveils-focus-to-deliver-individual-development-at-scale-301873457.html
  • Cision PR Newswire. (2023b). EZRA launches EZRA Labs to drive R&D for coaching-powered professional development and performance. Retrieved from https://www.prnewswire.com/news-releases/ezra-launches-ezra-labs-to-drive-rd-for-coaching-powered-professional-development-and-performance-301738822.html
  • Coach M. (2023). About Coach M. Retrieved from https://transferoflearning.com/services/chatbot/
  • CoachHub. (2023). Uncover the benefits of coaching, June. Retrieved from www.coachhub.com/roi-of-coaching/
  • CoachHub Team. (2023). CoachHub ROI Calculator™: Measure the impact of digital coaching in your organization. Retrieved from https://www.coachhub.com/roi-calculator/
  • Coron, E. (2021). AI and digital technology in coaching. In J. Passmore (Ed.), The Coaches’ Handbook: The complete practitioner guide for professional coaches. Routledge, Abingdon.
  • Dawood, O. (2021). Building strength for tomorrow: New president of BetterUp Care™ on extending proactive mental health across the enterprise. Retrieved from https://www.betterup.com/blog/whole-person-care-across-the-enterprise
  • Davenport, D. (2022). Unleashing Worklife Possibilities: The worklife coaching report 2022. Randstad Risesmart, San Jose.
  • de Haan, E., Duckworth, A., Birch, D., & Jones, C. (2013). Executive coaching outcome research: The contribution of common factors such as relationship, personality match, and self-efficacy. Consulting Psychology Journal Practice and Research, 65(1), 40.
  • de Haan, E., Grant, A., Burger, Y., & Eriksson, P. (2016). A large-scale study of executive and workplace coaching: The relative contributions of relationship, personality match, and self-efficacy. Consulting Psychology Journal Practice and Research, 68(3).
  • De Pree, M. (1987). Leadership Is an Art. Michigan State University Press, East Lansing, MI.
  • Eatough, E. (2021). One reason your diversity initiative isn’t moving numbers. BetterUp blog. Retrieved from https://www.betterup.com/blog/one-reason-your-diversity-initiative-isnt-moving-numbers
  • Eatough, E. (2022). Language analysis reveals how coaching has evolved over the last 3 years. BetterUp Blog. Retrieved from https://www.betterup.com/blog/language-analysis-reveals-how-coaching-has-evolved-over-the-last-3-years
  • EMCC. (2015). EMCC competence framework V2. Retrieved from https://www.dropbox.com/s/bbeuk30rqvetk85/EMCC%20competence%20-%20framework%20v2%20-%20EN.pdf?dl=0
  • EMCC. (2023a). About EMCC: Who we are. Retrieved from https://www.emccglobal.org/about_emcc/who_we_are/
  • EMCC. (2023b). About EMCC individual accreditation. Retrieved from https://www.emccglobal.org/accreditation/eia/
  • European Mentoring and Coaching Council Belgium. (2023). What is coaching, mentoring, supervision?. Retrieved from https://www.emccbelgium.org/en/find-a-coach/definitions
  • EZRA. (2023). Wellness from within. Retrieved from https://helloezra.com/wellbeing-coaching
  • EZRA. (2023a). Why EZRA. Retrieved from https://helloezra.com/en-gb/why-ezra
  • EZRA. (2023b). EZRA Measure™. Retrieved from helloezra.com/ezra-measure
  • Frisch, M. H., Lee, R. J., Metzger, K. L., Robinson, J., & Rosemarin, J. (2012). Becoming an Exceptional Executive Coach: Use your knowledge, experience, and intuition to help leaders excel. American Management Association, New York.
  • Gallup & Workhuman. (2023). From Praise to Profits: The business case for recognition at work. Workhuman/Gallup.
  • Gessnitzer, S., & Kauffeld, S. (2015). The working alliance in coaching: Why behavior is the key to success. Journal of Applied Behavioral Science, 51(2), 177–197.
  • Glass, R. (2023). [Quote from LinkedIn]. Russell Glass’s Post. Retrieved from https://www.linkedin.com/news/story/americans-confront-high-anxiety-5433505/
  • Grant, A. M. (2011). Developing an agenda for teaching coaching psychology. International Coaching Psychology Review, 6(1), 84–99.
  • Grant, A. M. (2014). The efficacy of executive coaching in times of organizational change. Journal of Change Management, 14(2), 258–280.
  • Grant, A. M., Curtayne, L., & Burton, G. (2009). Executive coaching enhances goal attainment, resilience and workplace well-being: A randomised controlled study. The Journal of Positive Psychology, 4(5), 396–407.
  • Great Place to Work. (2023). Retrieved from https://www.greatplacetowork.com/
  • Hackett, M. (2020). The WNBA and NBA announce digital health partnerships for upcoming seasons. MobiHealthNews. Retrieved from https://www.mobihealthnews.com/news/wnba-and-nba-announce-digital-health-partnerships-upcoming-seasons
  • Hellervik, L. W., Hazucha, J. F., & Schneider, R. J. (1992). Behavior change: Models, methods, and a review of the evidence. In M. D. Dunnette & L. M. Hough (Eds.), Handbook of Industrial and Organizational Psychology (2nd ed, Vol. 3, pp. 823–95). Consulting Psychologists Press, Palo Alto, CA.
  • Hilton. (2022). Hilton expands wellness platform and benefits to launch new offerings supporting team member caregiving responsibilities. Retrieved from stories.hilton.com/releases/hilton-expands-wellness-platform-benefits-new-offerings-supporting-team-member-caregiving-responsibilities
  • Hilton. (2023). Benefits. Retrieved from https://jobs.hilton.com/us/en/benefits
  • Huffman, M., & Miller, C. (2015). Evidence-based Health Coaching For Healthcare Providers (3rd ed.). Miller & Huffman Outcome Architects, LLC, Winchester, TN.
  • ICF. (2023a). The gold standard in coaching: Core competencies. Retrieved from https://coachingfederation.org/credentials-and-standards/core-competencies
  • ICF. (2023b). ICF Global Coaching Study. International Coaching Federation, Lexington, KY.
  • ICF. (2023c). ICF Global Coaching Study. International Coaching Federation, Lexington, KY.
  • ICF GCMA. (2023). Global Coaching and Mentoring Alliance. Retrieved from https://coachingfederation.org/gcma
  • Institute of Coaching. (2023a). Coaching overview. Retrieved from https://instituteofcoaching.org/coaching-overview
  • Institute of Coaching. (2023b). Coaching specialties. Retrieved from https://instituteofcoaching.org/coaching-overview/specialities
  • International Coaching Federation. (2020). Global Coaching Study. Retrieved from https://coachfederation.org/app/uploads/2020/09/FINAL_ICF_GCS2020_ExecutiveSummary.pdf
  • Jackson, P. (1995). Sacred Hoops. Hachette Books, New York.
  • Jones, R. J. (2021). Coaching with Research in Mind. Routledge, Abingdon.
  • Jones, R. J., Woods, S. A., & Guillaume, Y. R. F. (2016). The effectiveness of workplace coaching: A meta-analysis of learning and performance outcomes from coaching. Journal of Occupational and Organizational Psychology, 89, 249–277.
  • Kilburg, R. R. (1996). Toward a conceptual understanding and definition of executive coaching. Consulting Psychology Journal: Practice and Research, 48, 134–144.
  • Korn Ferry. (2023). Coaching services. Retrieved from www.kornferry.com/capabilities/leadership-professional-development/coaching
  • Laub, A. (2023). Megan Rapinoe reveals why she laughed after missed penalty kick in final game with USWNT. CBS News.
  • Lewis, M. (2003). Moneyball: The art of winning an unfair game. W.W. Norton, New York.
  • Lewis, M. (2016). The Undoing Project: A friendship that changed our minds. W.W. Norton, New York.
  • Locke, E. A., & Latham, G. P. (2002). Building a practically useful theory of goal setting and task motivation: A 35-year odyssey. American Psychologist, 57, 705–717.
  • Lovett, L. (2022). A year after $3B mega merger, Headspace and Ginger roll out “unified” behavioral health offering. Behavioural Health Business. Retrieved from https://bhbusiness.com/2022/11/18/a-year-after-3b-mega-merger-headspace-and-ginger-roll-out-unified-behavioral-health-offering/
  • Malik, A. (2023). ŌURA launches new “Circles” social feature to share your personal health journey. TechCrunch. Retrieved from https://techcrunch.com/2023/06/08/oura-launches-new-circles-social-feature-to-share-your-personal-health-journey/
  • Mazumdar, A. (2022). What is Thrive at Hilton? Q&A with Hilton Benefits Leader. Retrieved from jobs.hilton.com/us/en/blogarticle/what-is-thrive-at-hilton-qa-with-benefits-leader
  • Murthy, V. (2023). New Surgeon General advisory raises alarm about the devastating impact of the epidemic of loneliness and isolation in the United States. Retrieved from https://www.hhs.gov/about/news/2023/05/03/new-surgeon-general-advisory-raises-alarm-about-devastating-impact-epidemic-loneliness-isolation-united-states.html
  • NASCAR. (2020). ŌURA Health becomes official health technology partner of NASCAR. Official NASCAR Release. Retrieved from www.nascar.com/news-media/2020/08/26/oura-health-becomes-official-health-technology-partner-of-nascar/
  • National Center for Health Statistics. (2022). [No specific title provided, cited within text only].
  • Neenan, M. (2009). Using Socratic reasoning in coaching. Journal of Rational-Emotive & Cognitive-Behavior Therapy, 27(4), 249–264.
  • New York Launch Pod. (2018). Episode 42: Sarah Sheehan and Toby Hervey, Co-Founders of Bravely. Retrieved from https://www.nylaunchpod.com/episode-42-sarah-sheehan-toby-hervey-co-founders-bravely/
  • New York University School of Professional Studies. (2023). Retrieved from https://www.sps.nyu.edu/
  • Olawole, S. (2023). Defining metrics and KPIs to measure the effectiveness of coaching. Retrieved from www.coachhub.com/blog/defining-metrics-and-kpis-to-measure-the-effectiveness-of-coaching/
  • Online Etymology Dictionary. (2023). Coach: Etymology, origin and meaning of coach by etymonline. Retrieved from https://www.etymonline.com/word/coach
  • ŌURA. (2020a). Oura partners with WNBA for 2020 season. Retrieved from ouraring.com/blog/partners-with-wnba/
  • ŌURA. (2020b). ŌURA introduces new health risk management platform and supports Las Vegas Sands’ reopen plan. Retrieved from ouraring.com/blog/new-enterprise-illness-management-platform-supports-las-vegas-sands-reopen-2/
  • Ovida. (2023). For coaching and leadership schools. Retrieved from https://ovida.io/for-coaching-and-leadership-schools
  • Passmore, J., & Fillery-Travis, A. (2011). A critical review of executive coaching research: A decade of progress and what’s to come. Coaching: An International Journal of Theory, Practice & Research, 4(2), 70–88.
  • Passmore, J., & Isaacson, S. (2023). The Coaching Buyers’ Handbook: A practical guide for coachees, managers and HR professionals. Libri Press, London.
  • Passmore, J., & Lai, Y. (2019). Coaching psychology: Exploring definitions and research contribution to practice. International Coaching Psychology Review, 14(2), 69–83.
  • Passmore, J., & Woodward, W. (2023). Coaching education: Wake up to the new digital and AI coaching revolution! International Coaching Psychology Review, 18(1), 58–72.
  • Peterson, D. B. (1996). Executive coaching at work: The art of one-on-one change. Consulting Psychology Journal: Practice and Research, 48(2), 78–86.
  • Peterson, D., & Hicks, M. D. (1996). Leader as Coach: Strategies for coaching and developing others. Personnel Decisions International Corporation, Minneapolis.
  • PR Newswire. (2019). Millennials demand more total wellbeing support in new report. Retrieved from https://www.prnewswire.com/news-releases/millennials-demand-more-total-wellbeing-support-in-new-report-300898814.html
  • Sherman, S., & Freas, A. (2004). The Wild West of executive coaching. Harvard Business Review, 82, 82–19.
  • Smith, M., & Brummel, B. (2013). Investigating the role of the active ingredients in executive coaching. Coaching: An International Journal of Theory, Research and Practice, 6(1), 57–71.
  • Sokol, M. B. (2021). Executive coaching as a learning strategy. In M. Malloch et al. (Eds.), The SAGE Handbook of Learning and Work (pp. 297–310). SAGE, New York.
  • Sorkin, A. R. (2022). Howard Schultz: Starbucks is battling for the “hearts and minds” of workers. New York Times. Retrieved from https://www.nytimes.com/2022/06/11/business/dealbook/howard-schultz-starbucks.html
  • Statista. (2023). Corporate wellness services in the US—market size 2005–2029. IBIS World.
  • Study Portals. (2023). Best 373 human resource management Master’s degrees in United States 2023. Retrieved from https://www.mastersportal.com/study-options/269779055/human-resource-management-united-states.html
  • TELUS Health. (2023). Mental Health Index. Retrieved from https://go.telushealth.com/telus-mental-health-index
  • Terblanche, N. (2020). A design framework to create artificial intelligence coaches. International Journal of Evidence Based Coaching and Mentoring, 18(2), 152–165.
  • Terblanche, N., Molyn, J., de Haan, E., & Nilsson, V. O. (2022). Comparing artificial intelligence and human coaching goal attainment efficacy. PLoS ONE, 17(6).
  • Trapp, M. (2017). Socrates From Antiquity to the Enlightenment. Routledge, Abingdon.
  • Turing, A. M. (1950). Computing machinery and intelligence. Mind, 49, 433–460.
  • Vandaveer, V. V., & Frisch, M. H. (2022). Coaching Psychology: Catalyzing excellence in organizational leadership. American Psychological Association, Washington D.C.
  • Vandaveer, V. V., Lowman, R. L., Pearlman, K., & Brannick, J. P. (2016). A practice analysis of coaching psychology: Toward a foundational competence model. Consulting Psychology Journal: Practice and Research, 68, 118–142.
  • Walsh, B., Jamison, S., Walsh, C., & Montana, J. (2009). The Score Takes Care of Itself. Penguin Publishing Group, London.
  • Washington, E. F. (2022). The five stages of DEI maturity. Harvard Business Review, 100(6), 92.
  • Whitmore, J. (1992). Coaching for Performance. Quercus, London.
  • Williams, J. S. (2021). An empirical investigation of coaching ingredients: The role of the coach–coachee relationship in influencing coaching outcomes. Coaching: An International Journal of Theory, Research and Practice, 16(1).
  • Wodecki, B. (2023). UBS: ChatGPT may be the fastest growing app of all time. Retrieved from https://aibusiness.com/nlp/ubs-chatgpt-is-the-fastest-growing-app-of-all-time
  • Wood, A. (2021). A new kind of leadership for a new world of work. Retrieved from www.betterup.com/blog/insights-report-inclusive-leadership
  • Woodward, M., & Pascal, A. (2022). NYU Coaching.com Global Practitioner Trends Report 2002: The impact of digital transformation. Retrieved from https://www.coaching.com
  • Zielinski, D. (2022). Virtual coaching takes off: Scalable technology platforms can help expand access to coaching. SHRM. Retrieved from https://www.shrm.org/hr-today/news/hr-magazine/summer2022/pages/virtual-coaching-takes-off-.aspx
  • Zendesk. (2023). We’re all in. Retrieved from https://www.zendesk.com/diversity-inclusion/

خلاصه فصل 1: تاریخچه و تکامل کوچینگ اجرایی و حرفه‌ای

فصل اول کتاب «انقلاب کوچینگ دیجیتال» (The Digital Coaching Revolution) به بررسی تاریخچه و تکامل کوچینگ اجرایی و حرفه‌ای می‌پردازد و ریشه‌های این حوزه را از دوران باستان تا عصر دیجیتال پیگیری می‌کند. این فصل نشان می‌دهد که چگونه کوچینگ به یک مداخله سازمانی فراگیر تبدیل شده است.

تاریخچه مختصر کوچینگ حرفه‌ای

  • تعریف چالش‌برانگیز: در حال حاضر، تعریف واحد و مورد توافقی برای کوچینگ اجرایی یا حتی کوچینگ حرفه‌ای وجود ندارد. اصطلاح “کوچینگ اجرایی” در ۲۰ سال اخیر تکامل یافته و اکنون طیف وسیعی از فعالیت‌های توسعه فردی یک‌به‌یک را پوشش می‌دهد.
  • ریشه‌های باستان: بسیاری استدلال می‌کنند که کوچینگ از زمان سقراط وجود داشته و در طول زمان با نام‌های مختلف تکامل یافته است. فلاسفه باستان یونان و روم به عنوان معلمان و منتورها، راهنمایی و حمایت را برای توسعه شخصی و فکری ارائه می‌کردند.
  • فرمالیزه شدن در دوران مدرن: کوچینگ اجرایی در دهه‌های ۱۹۸۰ در آمریکا و اروپا به عنوان یک حرفه فرمالیزه شد.

تأثیرات اصلی بر حرفه کوچینگ حرفه کوچینگ امروزی تحت تأثیر عمده‌ای از پنج حوزه مطالعاتی و جنبش حرفه‌ای قرار گرفته است:

  • فلسفه: کوچینگ به روش سقراطی پرسش‌گری بازمی‌گردد که در آن مربی با پرسش‌های باز، گوش دادن فعال، و بازتاب‌ها، خودآگاهی و مسئولیت شخصی شرکت‌کننده را تحریک می‌کند. شخصیتی مانند “منتور” در “اودیسه” هومر نیز یک نمونه اولیه از راهنمای مورد اعتماد است.
  • ورزش: کلمه “کوچینگ” اگرچه از ورزش نشأت نگرفته است (ریشه در کلمه مجارستانی “کُچ” به معنای کالسکه دارد)، اما تعاریف مدرن آن ریشه در سنت ورزشی دارند. سِر جاناتان ویتمور، مربی عملکرد، کوچینگ را “باز کردن پتانسیل یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد خودش” توصیف کرد. مدل GROW (هدف، واقعیت، گزینه‌ها، اراده) که توسط ویتمور و با همکاری مک‌کینزی توسعه یافت، رایج‌ترین مدل برای کوچینگ پایه است و حتی برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی (AI) استفاده می‌شود. ورزش در نوآوری کوچینگ تکنولوژیکی پیشتاز بوده و راه را برای سایر حوزه‌ها هموار کرده است.
  • روانشناسی: رشته‌های روانشناسی مشاوره، روانشناسی بالینی، روان‌درمانی، یادگیری بزرگسالان، روانشناسی شغلی و روانشناسی صنعتی و سازمانی کمک‌های عمده‌ای به علم و عمل کوچینگ کرده‌اند. رویکردهای انسان‌گرایانه (مانند رویکرد کارل راجرز) و شناختی-رفتاری، تأثیر زیادی بر کوچینگ داشته‌اند. روانشناسی کوچینگ به عنوان یک حوزه نوظهور از روانشناسی مشاوره نشأت گرفته است.
  • مشاوره مدیریت: کوچینگ اجرایی ریشه‌های قوی در دنیای مشاوره کسب‌وکار دارد. شرکت‌هایی مانند Personnel Decisions International (PDI) از اولین شرکت‌هایی بودند که در سال ۱۹۸۱ برنامه‌های کوچینگ ساختاریافته را راه‌اندازی کردند.
  • روانشناسی کوچینگ: این رشته که بر پایه تحقیقات آکادمیک و علمی است، تأکید ویژه‌ای بر ادغام نظریه هدف‌گذاری در کوچینگ دارد.

ظهور کوچینگ اجرایی به عنوان یک حرفه

  • ریشه‌های اولیه: در اوایل قرن بیستم، روانشناسان صنعتی و سازمانی با مدیران ارشد همکاری می‌کردند و به تدریج نقش مشاور مورد اعتماد را ایفا می‌کردند.
  • دسته‌بندی‌ها: در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، چهار دسته عمومی از کوچینگ اجرایی پدیدار شد:
    • کوچینگ ترمیمی (Remedial coaching): برای اصلاح رفتارهای نامطلوب مدیران اجرایی استفاده می‌شد. تحقیقات نشان می‌دهد که این رویکرد (کوچینگ برای انطباق) معمولاً بازدهی کمی دارد و تغییرات رفتاری پایدار ایجاد نمی‌کند.
    • انتقال‌های اجرایی (Executive transitions): برای کمک به رهبرانی که به نقش‌های ارشدتر با مسئولیت‌های پیشرفته‌تر منتقل می‌شدند.
    • رهبری اجرایی (Executive Leadership): برای رهبران ارشد سازمان‌ها، به عنوان یک هیئت مشورتی محرمانه. این نوع کوچینگ می‌تواند بسیار گران باشد اما درک عمیقی از زمینه کاری رهبران فراهم می‌کند.
    • رهبران با پتانسیل بالا (Rising High-Potential Leaders – HiPos): به عنوان مکمل برنامه‌های توسعه‌ای برای رهبران آینده‌دار. این رویکرد، پایه و اساس استانداردسازی و مقیاس‌پذیری خدمات کوچینگ را تشکیل داد.
  • رهبر به عنوان کوچ: همچنین، ایده “رهبر به عنوان کوچ” (small “c” coaching) که در آن رهبران مهارت‌های کوچینگ را برای بهبود تعامل با کارمندان به کار می‌برند، محبوبیت یافت. این با “کوچینگ حرفه‌ای” (big “C” coaching) که توسط یک کوچ حرفه‌ای آموزش‌دیده انجام می‌شود، متفاوت است.

کوچینگ اجرایی به یک حرفه تثبیت‌شده تبدیل می‌شود در دهه‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰، با کارهای شخصیت‌هایی مانند تیموتی گالوی و سِر جاناتان ویتمور، کوچینگ اجرایی محبوبیت زیادی یافت. شرکت‌های خدمات حرفه‌ای و استخدام اجرایی مانند Korn Ferry شروع به ارائه خدمات کوچینگ کردند. معرفی ابزارهای ارزیابی مانند بازخورد ۳۶۰ درجه و پروفایل‌های شخصیتی، به این شرکت‌ها مزیت رقابتی داد. سازمان‌های بزرگی مانند گوگل و Deloitte نیز برنامه‌های کوچینگ داخلی خود را راه‌اندازی کردند.

ظهور عصر کوچینگ دیجیتال

  • افزایش استفاده از فناوری: در سال‌های ۲۰۱۰ تا اوایل ۲۰۲۰، استفاده از فناوری در کوچینگ افزایش یافت؛ جلسات به صورت آنلاین برگزار شدند و ادغام داشبوردها، ردیاب‌ها و برنامه‌ها در عمل کوچینگ رایج شد.
  • پدیدار شدن ارائه‌دهندگان دیجیتال: شرکت‌هایی مانند BetterUp، Bravely، CoachHub و EZRA خدمات کوچینگ حرفه‌ای را به عنوان جایگزین‌های پیشرفته‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تر برای رویکردهای سنتی ارائه کردند.
  • کاتالیزور همه‌گیری کووید-۱۹: همه‌گیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰، این روند را تسریع کرد. با تبدیل شدن کار از راه دور به یک هنجار، کارمندان تحت فشار روانی شدیدی قرار گرفتند و نیاز به کمک داشتند. ارائه‌دهندگان کوچینگ دیجیتال به سرعت خود را تطبیق دادند و راه‌حل‌های یک‌به‌یک و مقیاس‌پذیر برای حمایت از کارمندان ارائه کردند. این امر به دموکراتیزه شدن کوچینگ منجر شد و آن را برای همه کارمندان نیازمند، مقرون‌به‌صرفه و در دسترس قرار داد.
  • تغییر نیازهای کارمندان: پس از همه‌گیری، چالش بازگشت به کار و پدیده‌هایی مانند “استعفای بزرگ” و “ترک کار آرام” (Quiet Quitting) پدید آمد. کارمندان به دنبال کوچینگ برای مدیریت تعادل کار و زندگی و برنامه‌ریزی شغلی بودند.

تکامل علم کوچینگ

  • چالش‌های اندازه‌گیری: از آنجا که کوچینگ به طور سنتی یک مداخله یک‌به‌یک و با استانداردسازی کم بوده است، اندازه‌گیری دقیق فرآیندها و نتایج آن دشوار بوده است.
  • افزایش تحقیقات آکادمیک: با این حال، در دو دهه اخیر، تحقیقات آکادمیک دقیق در مورد کوچینگ به طور پیوسته افزایش یافته است، به ویژه به دلیل پیشرفت در فناوری کوچینگ که فرصت‌های جدیدی برای مطالعه آن ایجاد کرده است. مطالعات نشان داده‌اند که کوچینگ در دستیابی به اهداف، افزایش مهارت‌های ارتباطی و بین فردی، ایجاد انعطاف‌پذیری، افزایش رفاه، توسعه خودکارآمدی و بهبود عملکرد کاری مؤثر است.
  • نقش پلتفرم‌های دیجیتال: پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال روش‌های جدیدی برای مطالعه کوچینگ ایجاد کرده‌اند و امکان جمع‌آوری داده‌های عینی‌تر از طریق رتبه‌بندی ذینفعان، اتصال به سیستم‌های اطلاعات منابع انسانی (HRIS) و نظارت بر فناوری‌های پوشیدنی را فراهم کرده‌اند. شرکت‌هایی مانند BetterUp و EZRA آزمایشگاه‌های تحقیقاتی داخلی برای بررسی اثربخشی کوچینگ راه‌اندازی کرده‌اند.

مسیر پیش رو حرفه کوچینگ همچنان در حال تلاش برای تثبیت شدن است، اما از یک “صنعت کوچک” به یک “حرفه شناخته‌شده” و اکنون به یک “صنعت نوظهور” به رهبری شرکت‌های بزرگ تبدیل شده است. این تغییرات نیازمند آموزش و پرورش پیشرفته‌تر برای کوچ‌ها و درک بهتر نقش فناوری و هوش مصنوعی در آینده کوچینگ است.

خلاصه فصل 2: مربیان چه کسانی هستند و چه کاری انجام می‌دهند؟

فصل دوم کتاب «انقلاب کوچینگ دیجیتال» با عنوان «مربیان چه کسانی هستند و چه کاری انجام می‌دهند؟» به تعریف کوچینگ حرفه‌ای و اجرایی، نقش مربیان، رویکردهای رایج، فرآیند کوچینگ، و اثربخشی آن می‌پردازد. این فصل بینش‌های لازم را برای متخصصان منابع انسانی و توسعه و یادگیری (L&D) فراهم می‌کند تا بتوانند ارزش خدمات کوچینگ را درک کرده و ارائه‌دهنده مناسب را انتخاب کنند.

تعریف کوچینگ حرفه‌ای

  • نبود تعریف واحد: در حال حاضر، تعریف واحد و مورد توافقی برای کوچینگ اجرایی یا حتی کوچینگ حرفه‌ای وجود ندارد. اصطلاح “کوچینگ اجرایی” در ۲۰ سال اخیر تکامل یافته و اکنون طیف وسیعی از فعالیت‌های توسعه فردی یک‌به‌یک را پوشش می‌دهد.
  • انجمن‌های حرفه‌ای اصلی: کوچینگ را می‌توان از طریق تعریف انجمن‌های حرفه‌ای اصلی که این کار را برای اعضای خود مدیریت می‌کنند، درک کرد. دو انجمن بین‌المللی برجسته فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) و شورای مربیگری و منتورینگ اروپا (EMCC) هستند. سازمان‌های دیگر شامل موسسه کوچینگ (IOC) و انجمن کوچینگ (AC) نیز تأثیرگذارند.
    • تعریف ICF: کوچینگ را “همکاری با مراجعین در یک فرآیند فکری و خلاقانه که به آنها الهام می‌بخشد تا پتانسیل شخصی و حرفه‌ای خود را به حداکثر برسانند” تعریف می‌کند. ICF دسته‌بندی‌های مختلفی از مربیان را معرفی می‌کند: مربی حرفه‌ای (کسی که با مراجعین همکاری مداوم دارد)، مربی حرفه‌ای خارجی (خوداشتغال یا با دیگر مربیان همکاری می‌کند)، مربی حرفه‌ای داخلی (درون سازمان استخدام شده)، و مدیر/رهبر با مهارت‌های کوچینگ (مدیری که از مهارت‌های کوچینگ برای تعامل با کارکنان خود استفاده می‌کند).
    • تعریف EMCC: کوچینگ را “هنر کمک به یک فرد یا گروه برای توسعه و ارتقای پتانسیل حرفه‌ای، ارتباطی و شخصی آنها در تحقق پروژه‌هایشان” توصیف می‌کند.
    • تعریف AC: کوچینگ شخصی را “یک فرآیند مشارکتی، راه‌حل‌محور، نتیجه‌گرا و سیستماتیک که در آن مربی به ارتقای عملکرد کاری، تجربه زندگی، یادگیری خودراهبر و رشد شخصی مراجع کمک می‌کند” تعریف می‌کند.
    • تعریف IOC: کوچینگ را “یک فرآیند بین‌فردی که به افراد کمک می‌کند تا تغییرات مثبت و رشد را تجربه کنند” می‌داند.
  • اشتراکات تعاریف: اکثر تعاریف بر رابطه کاری، فرآیند قرارداد بستن، و ماهیت تسهیل‌گرایانه تعامل تأکید دارند. نقش مربی تسهیل‌گری است، نه هدایت، دستور دادن یا آموزش.

اخلاق در کوچینگ

  • انجمن‌های حرفه‌ای اصلی دارای کدهای اخلاقی همپوشان هستند که بر تعامل کوچینگ، قراردادها و بازاریابی خدمات حاکم هستند.
  • موضوعات رایج در کدهای اخلاقی: قراردادها و توافق‌نامه‌ها، محرمانگی (اگرچه معمولاً از تعاریف قانونی محرمانگی درمانگران مستثنی است)، تضاد منافع، آموزش حرفه‌ای مداوم، مرزهای شخصی و حرفه‌ای، رفتار حرفه‌ای و مسئولیت اجتماعی.

کوچینگ اجرایی به عنوان یک حرفه

  • تعریف کوچینگ اجرایی: چندین دهه است که کوچینگ اجرایی فاقد یک تعریف واحد و رسمی با توافق جهانی است، اما تعاریف مختلف آن بسیار شبیه و ثابت بوده‌اند. تعاریف بر تجربه یک‌به‌یک، توافق‌نامه‌های رسمی، تمرکز بر بهبود عملکرد فردی در بستر سازمان، و مسئولیت مدیریت افراد تأکید دارند.
  • تاریخچه ظهور: در اوایل قرن بیستم، روانشناسان صنعتی و سازمانی به عنوان مشاوران مورد اعتماد با مدیران ارشد کار می‌کردند.
  • دسته‌بندی‌ها در دهه‌های 1970 و 1980: چهار دسته اصلی از کوچینگ اجرایی پدیدار شد:
    • کوچینگ ترمیمی (Remedial Coaching): برای اصلاح رفتارهای نامطلوب مدیران اجرایی استفاده می‌شد. تحقیقات نشان داده که این رویکرد معمولاً بازدهی کمی دارد و تغییرات رفتاری پایدار ایجاد نمی‌کند.
    • انتقال‌های اجرایی (Executive Transitions): برای کمک به رهبرانی که به نقش‌های ارشدتر با مسئولیت‌های پیشرفته‌تر منتقل می‌شدند، به‌ویژه در دنیای VUCA (ناپایدار، نامطمئن، پیچیده و مبهم).
    • رهبری اجرایی (Executive Leadership): برای رهبران ارشد سازمان‌ها، به عنوان یک هیئت مشورتی محرمانه. این نوع کوچینگ می‌تواند بسیار گران باشد اما درک عمیقی از زمینه کاری رهبران فراهم می‌کند.
    • رهبران با پتانسیل بالا (Rising High-Potential Leaders – HiPos): به عنوان مکمل برنامه‌های توسعه‌ای برای رهبران آینده‌دار. این رویکرد، پایه و اساس استانداردسازی و مقیاس‌پذیری خدمات کوچینگ را تشکیل داد.
  • رهبر به عنوان مربی: ایده “رهبر به عنوان مربی” (کوچینگ با “c” کوچک) که در آن رهبران مهارت‌های کوچینگ را برای بهبود تعامل با کارکنان به کار می‌برند، محبوبیت یافت. این با “کوچینگ حرفه‌ای” (کوچینگ با “C” بزرگ) که توسط یک مربی حرفه‌ای آموزش‌دیده انجام می‌شود، متفاوت است.

مربی چه کسی است؟ (آمار و جمعیت‌شناسی)

  • تعداد و رشد: بر اساس مطالعه جهانی ICF در سال ۲۰۲۳، تقریباً ۱۰۹,۲۰۰ مربی حرفه‌ای در سراسر جهان وجود دارد که ۵۴ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۱۹ نشان می‌دهد.
  • جمعیت‌شناسی: نسل ایکس (متولدین ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰) با ۴۸ درصد، بزرگترین بخش مربیان را تشکیل می‌دهند. ۷۲ درصد مربیان زن هستند و ۶۵ درصد دارای مدارک پیشرفته هستند. مربیان معمولاً نسبت به سایر مشاغل مسن‌تر هستند و اغلب به عنوان شغل دوم یا سوم وارد این حرفه می‌شوند.
  • درآمد: متوسط درآمد سالانه مربیان در سال ۲۰۲۲، ۵۲,۸۰۰ دلار آمریکا از کوچینگ بود، با نرخ ساعتی متوسط ۲۴۴ دلار.
  • تخصص: بیش از دو سوم مربیان (۶۷ درصد) بر کوچینگ کسب‌وکار تمرکز دارند و ۵۶ درصد از مربیان عمدتاً مدیران و مدیران اجرایی را به عنوان مشتری دارند. کوچینگ رهبری رایج‌ترین تخصص در کوچینگ کسب‌وکار است.
  • منابع درآمد دیگر: ۹۳ درصد مربیان به منابع درآمدی دیگری مانند مشاوره، آموزش و تسهیل‌گری نیز متکی هستند.

فرآیند کوچینگ حرفه‌ای و اجرایی

  • نتایج کوچینگ: نتایج کوچینگ را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد:
    • عاطفی (Affective): تغییر در نگرش، انگیزه، رضایت، اعتماد به نفس و مدیریت استرس.
    • شناختی (Cognitive): تأثیر بر فرآیندهای ذهنی مانند کسب دانش و استراتژی‌های حل مسئله.
    • مهارت‌محور (Skill-based): کسب یا ارتقای توانایی‌ها و مهارت‌های فنی.
    • نتایج (Results): دستاوردهای واقعی یا تأثیر بر کار در سطح فردی، تیمی یا سازمانی.
  • دو رویکرد اصلی:
    • هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی: بر اساس نظریه هدف‌گذاری لاک و لاتام، کوچینگ به مشتری در دستیابی به اهدافش کمک می‌کند. مدل GROW (هدف، واقعیت، گزینه‌ها، اراده/راه پیش رو) رایج‌ترین مدل برای کوچینگ پایه است و حتی برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی (AI) نیز استفاده می‌شود.
    • فرآیندهای بین‌فردی و ارتباطات: بر بهبود ارتباطات و مهارت‌های بین‌فردی تمرکز دارد، زیرا رهبری نیازمند توانایی تأثیرگذاری بر دیگران از طریق ارتباط موثر است.
  • فرآیند سنتی کوچینگ: کوچینگ یک فرآیند است و نه یک راه‌حل جادویی. دارای چهار جنبه اصلی است:
    1. تشکیل و حفظ یک رابطه کمک‌کننده بین مربی و مراجع.
    2. توافق‌نامه یا قرارداد کوچینگ رسمی که اهداف توسعه شخصی را تعیین می‌کند.
    3. تحقق این توافق‌نامه از طریق فرآیند توسعه‌ای که بر مسائل بین‌فردی و درون‌فردی تمرکز دارد.
    4. تلاش برای رشد مراجع با ارائه ابزارها، مهارت‌ها و فرصت‌های لازم برای توسعه خود و افزایش اثربخشی.
  • مراحل سنتی کوچینگ: ارائه‌دهندگان کوچینگ دیجیتال این فرآیند را استانداردسازی و ساده‌سازی کرده‌اند:
    • ارزیابی نیازها: همسویی با ارزش‌ها، چشم‌انداز و مأموریت سازمان و چارچوب‌های توسعه رهبری.
    • توافق‌نامه: توافق‌نامه‌ای بین مربی، سازمان و مراجع که شامل تمرکز کار، انتظارات، ترتیبات جلسات و محرمانگی است.
    • ارزیابی فردی: استفاده از ارزیابی‌های شخصیت، نقاط قوت، هوش هیجانی و سبک‌های رهبری.
    • جلسات برنامه‌ریزی‌شده: هسته اصلی هر تعامل کوچینگ که معمولاً در یک دوره شش تا نه‌ماهه برگزار می‌شود.
    • اندازه‌گیری‌ها (Measures): ارائه‌دهندگان دیجیتال در اینجا بیشترین فرصت را دارند؛ توسعه اندازه‌گیری‌های واقعی که به سیستم‌های اطلاعات منابع انسانی (HRIS) متصل هستند.
    • ادغام ماژول‌های یادگیری: ترکیب ماژول‌های یادگیری در فرآیند کوچینگ.
  • کوچینگ در سطح اجرایی: سیال‌تر و کمتر فرمول‌گرا از کوچینگ در سطوح میانی یا پایین‌تر است. مدیران اجرایی به یک تابلوی صوتی محرمانه نیاز دارند تا درباره مسائل سازمانی پیچیده فکر کنند و مشاوره تخصصی دریافت کنند. این امر نیازمند این است که مربی قابلیت صحبت کردن حقیقت با قدرت را داشته باشد و از مدیر اجرایی مرعوب نشود.

کوچینگ تیمی

  • تکامل: مفهوم کوچینگ تیمی در دهه‌های ۲۰۰۰ با کارهای متفکرانی مانند پیتر هاوکینز و دیوید کلاترباک محبوبیت یافت.
  • پیوستگی کوچینگ تیمی هاوکینز: تسهیلگری تیمی، کوچینگ عملکرد تیمی، کوچینگ تیم رهبری، و کوچینگ تیم رهبری تحول‌گرا.
  • نقش مربی تیمی: هدف مربی تیمی این است که تیم را قادر سازد تا عملکرد، کارکرد، رفاه، مشارکت و توسعه خود را بهبود بخشد. ICF نیز کوچینگ تیمی را به رسمیت شناخته و برای آن صلاحیت‌ها و گواهینامه‌هایی تعیین کرده است.

سوپرویژن مربی (Coach Supervision)

  • تعریف: یکی از سریع‌ترین حوزه‌های در حال رشد در کوچینگ است. ICF آن را “یک عمل یادگیری مشارکتی برای ساخت مستمر ظرفیت مربی از طریق گفتگوی تأملی به نفع مربیان و مراجعین” تعریف می‌کند.
  • نقش سوپروایزر: ارائه راهنمایی محرمانه به مربیان در مورد مسائل دشوار مراجعین، سوء تفاهم‌ها، چالش‌های حرفه‌ای. همچنین شامل کنترل کیفیت، تمرین تأملی، حمایت از رفاه و راهنمایی اخلاقی است.

اثربخشی کوچینگ

  • چالش‌های اندازه‌گیری: از آنجا که کوچینگ به طور سنتی یک مداخله یک‌به‌یک با استانداردسازی کم بوده، اندازه‌گیری دقیق فرآیندها و نتایج آن دشوار بوده است.
  • افزایش تحقیقات آکادمیک: در دو دهه اخیر، تحقیقات آکادمیک دقیق در مورد کوچینگ به طور پیوسته افزایش یافته است. مطالعات نشان داده‌اند که کوچینگ در شش حوزه مؤثر است:
    • دستیابی به اهداف.
    • افزایش مهارت‌های ارتباطی و بین‌فردی.
    • ایجاد انعطاف‌پذیری.
    • افزایش رفاه.
    • توسعه خودکارآمدی.
    • بهبود عملکرد کاری.
  • نقش پلتفرم‌های دیجیتال: پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال روش‌های جدیدی برای مطالعه کوچینگ ایجاد کرده‌اند و امکان جمع‌آوری داده‌های عینی‌تر را فراهم کرده‌اند. شرکت‌هایی مانند BetterUp و EZRA آزمایشگاه‌های تحقیقاتی داخلی برای بررسی اثربخشی کوچینگ راه‌اندازی کرده‌اند.

این فصل نشان می‌دهد که کوچینگ، به عنوان یک مداخله سازمانی فراگیر، از ریشه‌های تاریخی خود تا عصر دیجیتال تکامل یافته است و همچنان در تلاش برای تثبیت خود به عنوان یک حرفه استاندارد و مبتنی بر شواهد است. ارائه‌دهندگان کوچینگ دیجیتال این حرفه را با فراهم آوردن راه‌حل‌های استاندارد و مقیاس‌پذیر، در حال تسریع بخشیدن به حرفه‌ای شدن و تغییرات بنیادین در کسب‌وکار کوچینگ هستند.

 

فصل 3 با عنوان “تحول کوچینگ آموزش و توسعه: راهبری یادگیری در عصر دیجیتال”

به بررسی تحولات شیوه‌های کوچینگ آموزش و توسعه (L&D) تحت تأثیر فناوری‌های دیجیتال می‌پردازد و نگاهی جامع به آینده این حوزه ارائه می‌دهد.

رویکردهای سنتی کوچینگ سازمانی: به‌طور سنتی، خدمات کوچینگ از دو منبع اصلی ارائه می‌شدند:

  • شرکت‌های خدمات حرفه‌ای/مشاوره مدیریت: مانند Center for Creative Leadership (CCL)، Korn Ferry و Lee Hecht Harrison که مدت‌هاست خدمات کوچینگ را به مشتریان سازمانی ارائه می‌دهند. این شرکت‌ها زیربنای کوچینگ برنامه‌ریزی‌شده، ارزیابی فردی، و سنجش اثربخشی کوچینگ را فراهم کردند. در طول همه‌گیری، بسیاری از آن‌ها به سمت گزینه‌های دیجیتال محور سوق پیدا کردند (مانند Korn Ferry Advance).
  • بازارهای کوچینگ (Coach Marketplaces): مانند Cambria، CoachSource و CoachLogix که پلتفرم‌های آنلاینی برای اتصال افراد جویای خدمات کوچینگ با کوچ‌های واجد شرایط بودند. این بازارها راه را برای ظهور انقلاب کوچینگ دیجیتال هموار کردند.

ظهور ارائه‌دهندگان کوچینگ دیجیتال: در دهه 2010، شرکت‌هایی مانند BetterUp (2013)، Bravely (2017)، CoachHub (2017) و EZRA (2019) با تمرکز تخصصی بر کوچینگ به عنوان یک راه‌حل اصلی آموزش و توسعه، ظهور کردند. هدف آن‌ها ایجاد اختلال در صنعت آموزش و توسعه از طریق فناوری، داده‌ها و معیارها بود.

تأثیر همه‌گیری کووید-19: همه‌گیری کووید-19 در اوایل سال 2020، تحول کوچینگ به یک راه‌حل دیجیتالی را به شدت تسریع کرد. با چالش‌های کار از راه دور، استرس کارکنان و عدم آمادگی برنامه‌های کمک به کارمندان (EAP)، ارائه‌دهندگان دیجیتال راه‌حل‌های ساده، مقرون‌به‌صرفه و مقیاس‌پذیری را برای حمایت فردی از کارکنان ارائه دادند و کوچینگ را “دموکراتیک” کردند.

بازیگران اصلی در حوزه کوچینگ دیجیتال:

  • BetterUp: بزرگترین و برجسته‌ترین بازیگر، با بیش از 600 میلیون دلار سرمایه و ارزش‌گذاری 4.7 میلیارد دلار در سال 2021.
  • EZRA: که در LHH (زیرمجموعه Adecco Group) تأسیس شد، با بیش از 1000 کوچ در 90 کشور فعالیت می‌کند.
  • CoachHub: مستقر در برلین، با بیش از 300 میلیون دلار سرمایه و بیش از 3500 کوچ در 90 کشور.

دسته‌بندی رویکردهای خدماتی: ارائه‌دهندگان کوچینگ دیجیتال از مدل‌های تجاری مختلفی استفاده می‌کنند که به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

  • پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال: این پلتفرم‌ها عمدتاً با مدل‌های اشتراکی و تطبیق کوچ‌ها با الگوریتم‌های هوش مصنوعی (ارائه سه کوچ احتمالی برای انتخاب) شروع کردند. آن‌ها ارزیابی‌های سفارشی و داشبوردهای ردیابی را نیز ارائه می‌دهند. هدف آن‌ها “دموکراتیک کردن کوچینگ” و ارائه توسعه شخصی سفارشی‌شده به تمام کارکنان بود.
  • ارائه‌دهندگان کوچینگ و توسعه (C&D): این شرکت‌ها فراتر از راه‌حل‌های مستقل، به سمت یکپارچه‌سازی کوچینگ با برنامه‌های بزرگتر آموزش و توسعه حرکت کردند. آن‌ها رویکردی مشاوره‌ای برای همسویی کوچینگ با اهداف سازمانی، مدل‌های شایستگی و فلسفه‌های رهبری اتخاذ کردند. این مدل‌ها اغلب شامل برنامه‌های منظم 3 تا 6 ماهه برای گروه‌های خاص (مانند استعدادهای با پتانسیل بالا یا تیم‌های رهبری) هستند. EZRA نمونه‌ای بارز از این تحول است که به سمت مدل برنامه‌ریزی‌شده و توسعه مدل شایستگی اختصاصی خود حرکت کرده است. انتظار می‌رود بیشتر بازیگران در این فضا به ارائه‌دهندگان C&D تبدیل شوند.
  • خدمات مدیریت‌شده مبتنی بر SaaS: این رویکرد به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا با حفظ روابط موجود با کوچ‌های مستقل/داخلی خود، مدیریت خدمات (قراردادها، تطبیق، ردیابی) را ساده‌سازی کنند. نمونه‌ها شامل Coaching.com، Optify و SoundingBoard هستند.

چگونگی تغییر رویکرد کوچینگ توسط ارائه‌دهندگان دیجیتال:

  • تعریف کوچینگ دیجیتال: به عنوان “همکاری کوچ-کوچی مبتنی بر فناوری و زنده، که از طریق ارتباطات دیجیتالی امن شامل کانال‌های صوتی و تصویری امکان‌پذیر می‌شود و دارای نتایج قابل اندازه‌گیری برای افراد و سازمان‌ها است”.
  • بهبود رویکرد کوچینگ: استانداردسازی و ساده‌سازی مدیریت و اجرای جلسات کوچینگ. استفاده از فناوری برای پر کردن فضای بین جلسات با یادآوری‌ها، تشویق‌ها و پیشنهادات.
  • فناوری یافتن و تطبیق کوچ: تغییر از تطبیق بر اساس شخصیت به تطبیق بر اساس دانش، آموزش و تجربه.
  • ابزارهای ارتباطی و تسهیل‌گری: عادی‌سازی تماس‌های تصویری (Zoom، Teams)، چت‌های متنی (Google Chat، Slack، WhatsApp) و ابزارهای نوشتاری (Google Docs، Smart Sheets، Miro).
  • معیارها و داشبوردها: ردیابی پیشرفت، ایجاد مسئولیت‌پذیری و همسویی با انتظارات تیمی/سازمانی. داشبوردهایی برای متخصصان منابع انسانی و آموزش و توسعه برای ردیابی داده‌های کلی.
  • “فضای بین” جلسات: فناوری به مدیریت زمان بین جلسات کمک می‌کند، شامل ابزارهای تشویقی، ژورنال‌های الکترونیکی و داشبوردهای ردیابی دیجیتال. ماژول‌های یادگیری خرد (صوتی/تصویری) نیز برای سطوح مدیریتی ارائه می‌شوند.
  • ارزیابی‌های مبتنی بر شواهد مدرن: ارائه‌دهندگان دیجیتال (BetterUp، EZRA، CoachHub) در حال بازنگری در ارزیابی‌ها هستند و از مجموعه داده‌های بزرگ برای ایجاد و آزمایش ابزارهای اختصاصی جدید استفاده می‌کنند.
  • اندازه‌گیری و ROI (بازگشت سرمایه): با هدف نمایش اثربخشی کوچینگ در واحد سازمانی خاص، ارائه‌دهندگان اصلی دیجیتال فناوری‌های اندازه‌گیری را توسعه می‌دهند که با نتایج سازمانی همسو هستند.

در نهایت، فصل 3 نتیجه می‌گیرد که مدل‌های ارائه خدمات کوچینگ دیجیتال به تکامل خود ادامه خواهند داد و شرکت‌ها خود را با نیازهای مشتریان تطبیق می‌دهند. یکپارچه‌سازی هوش مصنوعی و سایر فناوری‌های پیشرفته انتظار می‌رود که تکامل سریع صنعت را تسریع کند.

فصل 4 با عنوان “مسیر آشکار کوچینگ دیجیتال در سازمان‌ها” به بررسی سیر تحول و مراحل پذیرش کوچینگ مجازی در سازمان‌ها می‌پردازد. این فصل نقش رو به رشد کوچینگ را هم در توسعه فردی و هم در موفقیت سازمانی تأیید می‌کند.

نوآوران کوچینگ دیجیتال مانند BetterUp، Valence، Torch، Bravely، Optify، AceUp و EZRA در دهه 2010 با هدف ارائه راهکارهایی برای مقابله با تحولات بازار، تغییرات اجتماعی و بحران سلامت جهانی ظهور کردند. پیشرفت سریع این نوآوران مدیون نیاز واقعی به خدمات مجازی شخصی‌سازی شده در سازمان‌ها است. بازیکنان سنتی صنعت نیز (مانند CCL، Korn Ferry و DDI) با درک پتانسیل کوچینگ مجازی، به جنبش دیجیتالی شدن پیوستند. این فصل چهار مرحله متمایز از پذیرش کوچینگ دیجیتال را شرح می‌دهد:

  • مرحله اول: ظهور (پیش از همه‌گیری)
    • در این مرحله، کوچینگ مجازی به عنوان یک مفهوم نوآورانه پدیدار شد که توسط نوآوران و کارآفرینان با دیدگاه‌های پیشرو، اغلب از خارج از دنیای منابع انسانی، هدایت می‌شد.
    • پذیرندگان اولیه، شرکت‌های فناوری محور مانند گوگل، IBM و مایکروسافت بودند که به نیازهای کارکنان پاسخ می‌دادند و به دنبال غلبه بر موانع جغرافیایی بودند.
    • تأسیس BetterUp در سال 2013 نشان‌دهنده آغاز این دوره بود. این شرکت بر پیشگیری از فرسودگی شغلی، عدم تعامل و استعفا، با رویکرد “کل‌نگر” به فرد و تأکید بر “احساس تعلق” متمرکز بود.
    • BetterUp همچنین با تأسیس BetterUp Labs در سال 2018، به اهمیت علم و داده در کوچینگ متعهد شد و بینش‌های مهمی را از داده‌های جلسات کوچینگ برای مدیران استخراج کرد.
    • کوچینگ چابک (Agile Coaching) نیز در این دوره برجسته شد و راه را برای پذیرش رویکردهای کوچینگ دیجیتال هموار کرد.
    • در این مرحله، سازمان‌های سنتی‌تر در ابتدا در پذیرش فناوری در کوچینگ تردید داشتند، زیرا معتقد بودند که تعاملات حضوری ضروری است.
  • مرحله دوم: گسترش (دوره همه‌گیری)
    • همه‌گیری کووید-19 از اوایل سال 2020، رشد کوچینگ مجازی را به شدت تسریع کرد، زیرا کار از راه دور به یک هنجار تبدیل شد و سازمان‌ها به دنبال راه‌های مؤثر برای حمایت از رفاه و توسعه نیروی کار خود بودند.
    • کوچینگ به عنوان یک مزیت، اغلب در بستر سلامت روان، برنامه‌های کمک به کارکنان (EAP) و پشتیبانی آموزش و توسعه، مورد توجه قرار گرفت.
    • ارائه‌دهندگان دیجیتال، راه‌حل‌های ساده، مقرون‌به‌صرفه و مقیاس‌پذیری را برای حمایت فردی از کارکنان ارائه دادند و کوچینگ را “دموکراتیک” کردند.
    • بازیگران اصلی مانند BetterUp، EZRA و CoachHub در این دوره جایگاه خود را تثبیت کردند و خدمات خود را گسترش دادند تا شامل ارزیابی‌ها و سیستم‌های بازخورد 360 درجه شود.
  • مرحله سوم: بلوغ (ارزیابی مجدد استراتژیک)
    • با بلوغ کوچینگ مجازی و تبدیل شدن آن به بخشی جدایی‌ناپذیر از استراتژی‌های توسعه استعداد، سازمان‌ها برای ارزیابی تأثیر آن و درک عمیق‌تر نقش آن در بهبود تجربه کارکنان، توسعه قابلیت‌های رهبری و ارتقای تاب‌آوری سازمانی گام برداشتند.
    • کوچینگ از صرفاً یک “مزیت” به یک “خدمت استراتژیک مبتنی بر تحلیل داده” تبدیل شد.
    • مثال EZRA این تحول را به خوبی نشان می‌دهد. این شرکت کوچینگ را با ابتکارات آموزش و توسعه یکپارچه کرد و مدل‌های شایستگی اختصاصی و محصولاتی مانند “Focus by EZRA” را توسعه داد. هدف آن ارائه توسعه شخصی‌سازی‌شده و عمل‌گرا در مقیاس وسیع بود.
    • در این مرحله، شرکت‌هایی مانند Visa، Novartis و Hilton شروع به ارزیابی مجدد ارزش ارائه‌شده توسط کوچینگ دیجیتال کردند و خواستار بازگشت سرمایه (ROI) و دیدگاهی گسترده‌تر از داده‌های کوچینگ شدند.
  • مرحله چهارم: بهینه‌سازی (آشکارسازی پتانسیل کامل)
    • این مرحله آینده‌ای را نشان می‌دهد که در آن راه‌حل‌های کوچینگ مجازی با معماری جامع مدیریت منابع انسانی (HRM)، از جمله سیستم‌های اطلاعات منابع انسانی (HRIS)، بازارهای استعداد و سیستم‌های هوش استعداد، یکپارچه می‌شوند.
    • کوچینگ از یک “مزیت” به یک “راه‌حل توسعه استعداد کاملاً جاافتاده” تبدیل می‌شود که به خدمات اصلی سازمان مانند آنبوردینگ (پذیرش)، مدیریت عملکرد، آموزش و توسعه و جابجایی شغلی متصل است.
    • ادغام هوش مصنوعی (AI) و سایر فناوری‌های پیشرفته (مانند ربات‌های گفتگو و ابزارهای “نودج”) نقش حیاتی در این مرحله ایفا می‌کنند و به دنبال سیستم‌های کوچینگ کاملاً مستقل هستند. شرکت‌هایی مانند Coach M نمونه‌هایی از کوچینگ کاملاً خودکار مبتنی بر ربات هستند.
    • هدف نهایی، دستیابی به یک فرهنگ کوچینگ فراگیر و بهینه‌سازی‌شده است که افراد را توانمند می‌سازد، استعدادها را پرورش می‌دهد و موفقیت پایدار را هدایت می‌کند.

به طور کلی، سفر پذیرش کوچینگ دیجیتال یک تلاش مشارکتی بین کارفرمایان آینده‌نگر و ارائه‌دهندگان خدمات دیجیتال بوده است.

فصل 5 کتاب «انقلاب کوچینگ دیجیتال» با عنوان “انقلاب فناوری و داده در کوچینگ

به بررسی عمیق چگونگی تحول صنعت کوچینگ از طریق پذیرش بی‌سابقه‌ی فناوری و داده می‌پردازد. این فصل نشان می‌دهد که چگونه کوچینگ، که به طور سنتی بر تعاملات انسانی و روابط متکی بوده، اکنون از بینش‌های مبتنی بر داده و نوآوری‌های تکنولوژیکی برای افزایش تأثیرگذاری خود بهره می‌برد.

خلاصه مفاهیم کلیدی این فصل به شرح زیر است:

  • رنسانس کوچینگ: استقبال از فناوری و داده:
    • در ابتدا، کوچینگ به عنوان یک “حرفه مراقبتی” بر جنبه‌های رابطه‌محور، همدلی و بینش‌های شهودی انسانی تکیه داشت.
    • این فصل به بحث “هنر در مقابل علم” در کوچینگ می‌پردازد و استدلال می‌کند که فناوری و یادگیری ماشینی می‌توانند درک ما از کوچینگ و روابط را غنی کنند، به جای اینکه جایگزین ارتباط انسانی شوند.
    • با کمرنگ شدن مرز بین مهارت‌های “سخت” (STEM) و “نرم” (HEAL)، کوچینگ به عنوان راه‌حلی برای سازمان‌های انسان‌محور نقش محوری پیدا می‌کند.
    • این بخش تأکید می‌کند که “یک کوچ با ربات بر یک کوچ بدون ربات پیروز خواهد شد” و فناوری صرفاً یک ابزار است که تأثیر آن به نحوه استفاده از آن بستگی دارد.
  • فراتر از سازمان مبتنی بر مهارت: قدرت تحول‌آفرین کوچینگ:
    • فصل توضیح می‌دهد که رشد کوچینگ به ادغام بیشتر آن با توسعه یادگیری و توسعه (L&D) بستگی دارد، چرا که کوچینگ قابلیت‌های متمایز شخصی‌سازی و توانمندسازی فردی را فراهم می‌کند.
    • در حالی که L&D سنتی بر “مهارت‌ها” به عنوان واحد اندازه‌گیری اصلی تمرکز کرده است، کوچینگ ماهیت شخصی و منحصربه‌فرد یادگیری و مسائل محیط کار را درک می‌کند.
    • کوچینگ یک فضای حمایتی و محرمانه برای افراد فراهم می‌کند تا چالش‌های خود را مورد بحث قرار دهند و راهنمایی شخصی‌سازی‌شده دریافت کنند.
    • پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال در حال سرمایه‌گذاری بر روی شخصی‌سازی در مدیریت استعداد، توسعه رهبری و DEI هستند و نشان می‌دهند که یادگیری و کوچینگ می‌توانند ارزش توسعه کارکنان را چند برابر کنند.
  • چالش‌های اندازه‌گیری بازگشت سرمایه (ROI) و شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) کوچینگ دیجیتال:
    • کوچینگ باید سرمایه‌گذاری‌های خود را با شواهد تجربی توجیه کند و بینش‌های حیاتی در مورد تأثیر مداخلات کوچینگ ارائه دهد.
    • این فصل به تجربیات گذشته L&D در اثبات ROI برنامه‌هایش اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که KPIها طیف وسیع‌تری از “شاخص‌ها” را برای سنجش موفقیت ارائه می‌دهند.
    • نوآوران کوچینگ در حال بررسی روش‌های جدید اندازه‌گیری فراتر از معیارهای سنتی هستند، از جمله تحلیل‌های پیشرفته، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی (AI/ML)، تجزیه و تحلیل احساسات، بیومتریک، گیمیفیکیشن، و یکپارچگی با ابزارهای دیجیتال دیگر.
  • به حداکثر رساندن تأثیر کوچینگ: ماشین حساب ROI کوچ‌هاب (CoachHub):
    • کوچ‌هاب با ماشین حساب ROI عمومی خود (منتشر شده در سال 2023) به طور مستقیم به محاسبات ROI می‌پردازد.
    • این ابزار برای تولید معیارهای ROI معنادار به داده‌هایی مانند تعداد شرکت‌کنندگان، میانگین حقوق سالانه، نرخ جابجایی کارکنان، درآمد سالانه شرکت و تعداد کل کارکنان نیاز دارد.
    • کوچ‌هاب بر رویکردی “جامع” برای محاسبات ROI تأکید دارد که فراتر از ارزش مالی صرف است و تأثیرات ناملموس و تحول‌آفرین کوچینگ را نیز در نظر می‌گیرد.
    • این شرکت یک زنجیره ارزش چهار مرحله‌ای (ورودی‌ها، خروجی‌ها، نتایج، و خلق ارزش) را برای درک تأثیر کوچینگ ارائه می‌دهد.
  • اندازه‌گیری کوچینگ از درون: EZRA Measure™:
    • EZRA با رویکرد نوآورانه خود به نام EZRA Measure™، که یک محصول کوچینگ مبتنی بر تحلیل است، برجسته می‌شود.
    • این رویکرد به مشتریان کوچینگ امکان می‌دهد پیشرفت فردی و سازمانی را در زمان واقعی ردیابی کنند.
    • شامل ارزیابی جلسه به جلسه از کوچ‌ها و کوچی‌ها (با نرخ تکمیل 100%)، بازخورد مدیر مستقیم، و ردیابی پیشرفت (نرخ پذیرش، تعامل، بازخورد کاربر، و پیشرفت به سمت اهداف) است.
    • EZRA داده‌های خود را با نتایج تجاری پیوند می‌دهد و تحلیل‌های پیش‌بینی‌کننده و بینش‌هایی درباره سلامت سازمانی ارائه می‌دهد.
    • همچنین از ابزارهای هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی برای ارائه بینش‌های کیفی قدرتمند استفاده می‌کند.
  • مورد ادغام کوچینگ با هوش مصنوعی: BetterUp Connect™:
    • BetterUp Connect™ (که اکنون BetterUp Manage نامیده می‌شود) راه‌حل‌های توسعه رهبری و مدیریت نسل بعدی را ارائه می‌دهد که با هوش مصنوعی قدرت گرفته‌اند.
    • این پلتفرم شخصی‌سازی و مقیاس‌پذیری را همزمان فراهم می‌کند، از جمله خودارزیابی‌ها، قالب‌های یادگیری متنوع، کوچینگ، و یکپارچگی با سیستم‌های اطلاعات منابع انسانی (HRIS) مانند Workday و Salesforce.
    • این سیستم درخواست‌های یادگیری و توسعه را بر اساس مسیرهای شغلی شرکت‌کنندگان به طور خودکار فعال می‌کند و می‌تواند به مسائل سازمانی مانند تغییر ساختار تیم، چرخه‌های ارزیابی عملکرد و حتی اخراج‌ها مرتبط شود.
    • BetterUp بر مدیریت توسعه‌دهنده متمرکز است و مفهوم “مدیر بزرگ برای آینده کار” را بازتعریف می‌کند.
  • فراتر از معیارها: طرح جامع Korn Ferry برای تغییر سازمانی پایدار از طریق کوچینگ:
    • Korn Ferry، به عنوان یک بازیگر باسابقه، از روایت‌های صرفاً مبتنی بر معیار فاصله می‌گیرد.
    • این شرکت کوچینگ را به عنوان کاتالیزوری برای تغییرات سازمانی جامع و پایدار معرفی می‌کند، بدون اینکه مستقیماً به ROI یا KPI پروژه‌های خود اشاره کند.
    • تأکید آن بر ادغام کوچینگ با اهداف کلی کسب و کار است تا کارایی کوچینگ افزایش یابد.
  • قدرت داستان‌سرایی در تأثیر کوچینگ:
    • این فصل بیان می‌کند که داستان‌ها می‌توانند روایت‌های کارکنان را تقویت کنند و مناطق نیازمند توجه را نشان دهند.
    • کوچینگ با فراهم کردن دسترسی بی‌نظیر به روایت‌های شخصی، شکاف بین تحلیل‌ها و تجربیات فردی را پر می‌کند.
    • پلتفرم‌های پیشرو کوچینگ دیجیتال مانند BetterUp و Bravely داستان‌سرایی را در هویت برند خود جای داده‌اند تا با مخاطبان گسترده‌تری ارتباط برقرار کنند.

در نتیجه، این فصل بر این ایده تأکید می‌کند که کوچینگ دیجیتال نه تنها یک جایگزین، بلکه تکامل طبیعی کوچینگ است که مقیاس‌پذیری، دسترسی و شخصی‌سازی را فراهم می‌کند. بینش‌های مبتنی بر داده فرآیند کوچینگ را غنی می‌سازند و فناوری به عنوان یک توانمندساز عمل می‌کند، نه جایگزین ارتباط انسانی، که هسته اصلی کوچینگ است. آینده کوچینگ ترکیبی یکپارچه از فناوری، داده و روش‌های سنتی خواهد بود.

فصل 6 کتاب «انقلاب کوچینگ دیجیتال» با عنوان «درس‌هایی از ورزش» به بررسی عمیق هم‌گرایی کوچینگ و فناوری در دنیای ورزش می‌پردازد و درس‌های ارزشمندی را برای کاربرد در حوزه‌های گسترده‌تر کوچینگ سازمانی، حرفه‌ای و اجرایی استخراج می‌کند. این فصل نشان می‌دهد که چگونه پویایی و گستردگی کل اکوسیستم کوچینگ، به‌ویژه در ورزش، سرمایه‌گذاری، آزمایش و نوآوری را تسریع می‌بخشد و روش‌شناسی کوچینگ را فراتر از مرزهای سنتی گسترش می‌دهد.

در ادامه خلاصه‌ای جامع از مفاهیم کلیدی فصل 6 ارائه می‌شود:

  • ریشه‌های مشترک کوچینگ و فناوری در ورزش:
    • ریشه‌ی واژه‌ی “کوچینگ” به قرن نوزدهم و کلمه‌ی “کالسکه” (coach) بازمی‌گردد. در دانشگاه آکسفورد دهه‌ی 1830، از این واژه برای توصیف فردی که کسی را همراهی یا “پیش می‌بَرَد” (مانند یک معلم خصوصی) استفاده می‌شد. سپس این واژه به سرعت در ورزش برای توصیف یک فرد غیربازیکن که تیم را هدایت و مدیریت می‌کند، رواج یافت.
    • اهمیت فناوری در ارائه‌ی خدمات کوچینگ از راه دور و در مقیاس وسیع، تکامل روش‌شناسی کوچینگ را بی‌سابقه تسریع بخشیده است. ورزش در پذیرش رویکردهای تحلیلی و توسعه‌ی فناوری‌های جدید در کوچینگ پیشتاز بوده و معیاری برای سایر حوزه‌ها تعیین کرده است. در واقع، ادغام داده‌ها و ابزارهای دیجیتال در کوچینگ محیط کار، از پذیرش آن‌ها در سایر زمینه‌های کوچینگ عقب‌تر بوده است.
  • ورزش در خط مقدم نوآوری کوچینگ:
    • کتاب «مانیبال» (Moneyball) نوشته‌ی مایکل لوئیس (2003)، استفاده از تحلیل داده و فناوری در مدیریت و کوچینگ ورزشی را رواج داد. این کتاب نشان داد چگونه تیم بیسبال اوکلند اتلتیک، با استفاده از داده‌ها و فناوری ردیابی، تیمی با عملکرد بالا ساختند و بازیکنانی را شناسایی کردند که توسط دیگران دست‌کم گرفته شده بودند.
    • این مفهوم بر قدرت «داده‌ها و ریاضیات در حذف سوگیری‌ها و آشکار ساختن ارزش واقعی بازیکنان» تأکید دارد که ممکن است بر اساس قضاوت‌های ذهنی نادیده گرفته شده باشند.
    • بیل والش (Bill Walsh)، مربی افسانه‌ای فوتبال آمریکایی، نیز بر تأثیر داده‌ها در کوچینگ تأکید داشت. او معتقد بود که داده‌ها به آنها «الگوهایی را نشان داد که قبلاً هرگز متوجه آنها نشده بودند و نقاط قوت و ضعف را آشکار کرد».
    • مایکل لوئیس در کتاب «پروژه باطل‌سازی» (The Undoing Project) به «درهم‌آمیزی تحلیل و روانشناسی» می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه ترکیب این دو رشته می‌تواند منجر به کشف‌های نوآورانه شود.
  • ابزارها و تحلیل‌های فناوری ورزشی:
    • ورزش‌های رقابتی نیازمند دقت بالا هستند و کوچ‌ها به دنبال کسب مزیت رقابتی هستند. ورزش‌های المپیک در به‌کارگیری پیشرفته‌ترین فناوری‌ها پیشتاز بوده‌اند.
    • حوزه‌های پیشرفت فناوری ورزشی که به راحتی قابل انتقال به سایر حوزه‌های کوچینگ هستند، شامل:
      • معیارهای عینی عملکرد: فناوری دقت در ارزیابی نقاط قوت و ضعف ورزشکاران را از طریق داده‌های دقیق جمع‌آوری‌شده با ابزارهای مختلف افزایش می‌دهد.
      • فناوری‌های پوشیدنی: مانند ردیاب‌های GPS و پایشگرهای ضربان قلب، که به طور مداوم داده‌ها را جمع‌آوری و اطلاعات فوری و شخصی‌سازی شده ارائه می‌دهند.
      • تجزیه و تحلیل ویدئویی: به کوچ‌ها امکان می‌دهد تا عملکرد ورزشکاران را ضبط، بازپخش و تحلیل دقیق کنند.
      • کوچینگ از راه دور: به کوچ‌ها امکان دسترسی به ورزشکاران در مکان‌های مختلف را می‌دهد و خدمات کوچینگ را در سراسر مرزها «دموکراتیک» می‌کند.
      • بازخورد بی‌درنگ: از طریق حسگرها، ورزشکاران می‌توانند کوچینگ «درست به موقع» را دریافت کنند که امکان تنظیمات «در حین حرکت» را فراهم می‌کند.
      • شخصی‌سازی: کوچ‌ها برنامه‌های تمرینی را با پروفایل داده‌های هر ورزشکار تنظیم می‌کنند تا تمرینات بر اساس نیازهای خاص بهینه شود.
    • این پیشرفت‌ها، کوچینگ حرفه‌ای را نیز متحول کرده‌اند، جایی که شخصی‌سازی و سفارشی‌سازی نقش تعیین‌کننده‌ای در طراحی برنامه‌های کوچینگ دارند.
  • کجا ممکن است اشتباه پیش برود: تله‌های وابستگی بیش از حد به داده و فناوری:
    • وابستگی بیش از حد به فناوری: دقت داده‌ها و قابلیت ردیابی مداوم عملکرد نمی‌تواند جایگزین تعامل انسان به انسان، مربیگری و پیوندهایی شود که ورزشکاران با مربیان خود برقرار می‌کنند.
    • عدم موفقیت در دموکراتیزه کردن کوچینگ: با وجود شعار «دموکراتیزه کردن کوچینگ»، فناوری‌های پیشرفته و خدمات گران‌قیمت ممکن است برای بسیاری از افراد و سازمان‌ها دور از دسترس و پرهزینه باشند.
    • حواس‌پرتی: «بار اطلاعاتی بیش از حد، نشانه میل ما به عدم تمرکز بر روی چیزهای مهم است. این یک انتخاب است.» استفاده از ابزارهای متعدد و حجم زیاد داده می‌تواند طاقت‌فرسا شده و مانع تحلیل و اولویت‌بندی شود.
    • حریم خصوصی و امنیت داده‌ها: جمع‌آوری داده‌های بسیار شخصی از طریق دستگاه‌ها و ابزارها همیشه یک مسئله است. حفظ حریم خصوصی و امنیت داده‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا افشای داده‌های عملکرد، سلامت و بیومتریک می‌تواند موفقیت یک تیم را به خطر بیندازد.
  • پل زدن: از میدان ورزشی تا عرصه سازمانی:
    • درس‌های ورزشی قابل انتقال به کوچینگ مدیریتی و حرفه‌ای هستند. هر دو حوزه نیاز به تعادل بین رویکردهای داده‌محور و حفظ تعامل حیاتی انسان به انسان دارند.
    • هدف‌گذاری: چه در ورزش و چه در کسب‌وکار، هدف‌گذاری در هر فرآیند کوچینگ در اولویت است.
    • بازخورد: بازخورد در هر فرآیند کوچینگ حیاتی است و هنر آن در سازنده و انگیزشی بودن آن نهفته است.
    • شخصی‌سازی: مزیت رقابتی اصلی کوچینگ در همه حوزه‌ها، شخصی‌سازی است و رویکرد فردی است که در کوچینگ نتایج را به ارمغان می‌آورد.
    • تنوع و فراگیری (DEI): فناوری‌های جدید و داده‌ها، امکان دسترسی به جوامع متنوع‌تر و فراهم کردن محیط‌های حمایتی و فراگیر را فراهم می‌کنند.
    • کیفیت تحول‌بخش خدمات کوچینگ: در هر دو حوزه ورزش و محیط کار، کوچینگ تحول‌بخش فراتر از توسعه مهارت‌های صرف است و به القای اعتماد به نفس، انعطاف‌پذیری ذهنی و طرز فکر رشد می‌پردازد.
    • مطالعه موردی: شرکت رپسودو (Rapsodo) – این شرکت با توسعه ابزارهای تحلیل داده برای ورزش، «داده‌های خام را به بینش‌های قابل اقدام» تبدیل کرده و به کوچ‌ها در ارائه «بازخورد خاص و داده‌محور» و «شخصی‌سازی جلسات تمرینی» کمک می‌کند.
    • مطالعه موردی: تد لاسو (Ted Lasso) – این سریال بر «ویژگی‌های انسانی اصیل» مربی Ted Lasso تأکید دارد و نشان می‌دهد که فلسفه‌ی کوچینگ او بر «ارتباط انسانی، همدلی، اعتماد، انعطاف‌پذیری و فراگیری» بنا شده است. این مطالعه موردی اشاره دارد که «فناوری و تحلیل داده می‌توانند بهترین رویکرد کوچینگ را تقویت کنند اما نمی‌توانند جایگزین هوش هیجانی یک کوچ شوند».

نتیجه‌گیری فصل: ادغام فناوری در کوچینگ ورزشی، دو درس اصلی ارائه می‌دهد:

  1. نیاز به مکمل بودن بین بینش‌های داده‌محور و روش‌های سنتی کوچینگ.
  2. اهمیت تعادل بین تحلیل‌های عینی و درک ذهنی کوچ که ریشه در تجربیات و شهود او دارد. این ترکیب «فناوری و لمس انسانی» تضمین می‌کند که مشتری کوچینگ از بینش‌های علمی دقیق و ظرافت‌های انسانی کوچ به طور همزمان بهره‌مند شود، که مجموعاً عملکرد را به اوج می‌رساند.

فصل هفتم کتاب «انقلاب کوچینگ دیجیتال» با عنوان «گسترش دیدگاه‌های کوچینگ: کوچینگ برای سلامت و تندرستی» به بررسی چگونگی اهمیت روزافزون کوچینگ سلامت و تندرستی در سازمان‌ها می‌پردازد و درس‌های ارزشمندی را برای کوچینگ سازمانی، حرفه‌ای و اجرایی ارائه می‌دهد. این فصل نشان می‌دهد که چگونه این حوزه تخصصی، دیدگاهی کل‌نگر به افراد دارد و ابعاد جسمی، روانی و روحی را در بر می‌گیرد [127، 178].

در ادامه خلاصه‌ای جامع از مفاهیم کلیدی فصل 7 ارائه می‌شود:

  • درس‌هایی از کوچینگ سلامت و تندرستی:
    • کوچینگ تمام‌نگر (Whole Person): این نوع کوچینگ بر این باور استوار است که رشد و عملکرد واقعی از تعادل در تمام جنبه‌های زندگی، از جمله سلامت جسمانی، تاب‌آوری ذهنی و هوش هیجانی، سرچشمه می‌گیرد [128، 178]. هدف آن صرفاً موفقیت حرفه‌ای نیست، بلکه کمک به افراد برای مدیریت منابعشان به گونه‌ای است که به بهزیستی کلی آن‌ها کمک کند [128، 178].
    • ایجاد مسیرهای دیجیتال برای سلامت و تندرستی جامع: پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال فرصتی برای ادغام اصول سلامت و تندرستی تمام‌نگر در کوچینگ سنتی محل کار ایجاد می‌کنند و امکان مقیاس‌پذیری و دسترسی گسترده به راهبردهای تندرستی را فراهم می‌آورند [128، 179].
    • از تندرستی شخصی تا بهره‌وری کسب‌وکار: سرمایه‌گذاری در کوچینگ تمام‌نگر پیامدهای مستقیمی برای نتایج کسب‌وکار دارد، از کاهش غیبت تا افزایش تصمیم‌گیری و خلاقیت، که منجر به دستاوردهای سازمانی قابل توجه می‌شود [128، 180، 181]. ادغام این روش‌شناسی‌ها نه تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهد، بلکه به پرورش رهبران و تیم‌هایی تاب‌آور، متعادل و مجهز برای مقابله با چالش‌های قرن بیست و یکم کمک می‌کند.
  • واکنش به بحران جهانی سلامت روان:
    • همه‌گیری کووید-۱۹ مسائل مربوط به سلامت روان و تندرستی کارکنان را تشدید کرد و فرهنگ “همیشه روشن” منجر به استرس، فرسودگی و خستگی بالا شد [129، 182].
    • مشاور جراح کل ایالات متحده، دکتر ویوک مورتی، هشداری را در مورد همه‌گیری مداوم انزوا و تنهایی صادر کرد و بر پیامدهای عمیق آن بر سلامت فردی و اجتماعی تأکید نمود [129، 130، 183، 184].
    • نظرسنجی‌های متعدد در محیط کار نشان‌دهنده افزایش اضطراب، افسردگی، بدبینی و ناراحتی روانی در میان کارکنان است که به دلیل عدم ارتباط اجتماعی و اختلال در روال‌های کاری سنتی رخ داده است [130، 185].
    • داده‌های شاخص سلامت روان TELUS Health نشان داد که وضعیت سلامت روان جمعیت شاغل در ایالات متحده به پایین‌ترین سطح پیش از همه‌گیری بازنگشته است [130، 131، 186، 187].
    • راه‌حل‌های کوچینگ سلامت دیجیتال به ابزاری کلیدی برای ارائه حمایت مستمر و تطبیق‌پذیر سلامت روان در محیط کار تبدیل شده‌اند [131، 188].
  • رشد نمایی صنعت کوچینگ سلامت دیجیتال:
    • بازار کوچینگ سلامت دیجیتال، به عنوان یک بخش تخصصی، در نتیجه تقاضای رو به رشد سازمان‌ها برای حمایت از تندرستی کارکنان و اشتیاق مصرف‌کنندگان برای دسترسی به راه‌حل‌های سلامت و تندرستی پدیدار شده است [131، 189].
    • این بازار در سال 2021 به ارزش 16.9 میلیارد دلار رسید و پیش‌بینی می‌شود تا سال 2031 به 34.8 میلیارد دلار برسد که نرخ رشد مرکب سالانه 7.4 درصد را نشان می‌دهد [131، 190].
    • بررسی داده‌ها نشان می‌دهد که تقریباً یک چهارم کارفرمایان آمریکایی، خدمات کوچینگ شخصی و زندگی را به عنوان بخشی از برنامه‌های تندرستی شرکتی خود ارائه می‌دهند [132، 191، 192].
  • سلامت کارکنان‌محور: تطبیق شیوه‌های کوچینگ مراقبت‌های بهداشتی برای تندرستی در محل کار:
    • نظرسنجی TELUS Health نشان داد که همکاری میان همکاران نه تنها محرک اصلی تجربیات مثبت در محیط کار است، بلکه به طور قابل توجهی به نتایج مثبت سلامت روان کمک می‌کند [133، 193، 194، 196].
    • سازمان‌ها از رویکردهای استاندارد مراقبت‌های بهداشتی به سمت رویکردهای ظریف‌تر و کارکنان‌محور (مانند ترتیبات کاری انعطاف‌پذیر، آموزش ذهن‌آگاهی، کارگاه‌های مدیریت استرس و دسترسی به حمایت سلامت روان) حرکت کرده‌اند [134، 195، 196].
    • پراکتیک کوچینگ سلامت که در ابتدا بر مسائل بالینی متمرکز بود، برای موارد غیربالینی اقتباس و ساده‌سازی شده است [135، 197]. راس گلس، مدیر عامل Headspace، و نیل ساندبرگ، مدیر ارشد کوچینگ در Headspace، بر نقش پیشگیرانه و عمل‌محور کوچینگ در سلامت روان تأکید دارند و آن را جایگزینی برای تشخیص بالینی یا درمان نمی‌دانند [135، 136، 198، 199، 200].
  • کوچینگ تندرستی دیجیتال: ارتقاء سبک زندگی سالم‌تر با دستگاه‌های پوشیدنی:
    • توزیع دستگاه‌های دیجیتال پوشیدنی مانند حلقه ŌURA [137، 203] توسط سازمان‌ها (مانند NBA، WNBA، NASCAR) [137، 138، 204، 205] در اوج همه‌گیری کووید-۱۹، نیاز به اطلاعات سلامت فردی و بازخورد شخصی‌سازی شده را نشان داد [136، 202].
    • حلقه ŌURA، که در ابتدا برای ردیابی علائم حیاتی و تشخیص زودهنگام بیماری‌ها استفاده می‌شد، ارزش بلندمدت خود را در بهبود عملکرد و ارزیابی روزانه سلامت ورزشکاران نشان داد [137، 138، 204، 205].
    • این شرکت ابزارهای مکمل مانند ŌURA Teams، ŌURA Health Risk Management (HRM) و ŌURA Circles را برای ایجاد جوامع حمایتی و به اشتراک گذاشتن سفرهای سلامت شخصی توسعه داد [138، 139، 206، 207، 208].
    • تام هیل، مدیر عامل ŌURA، بر ماموریت دوگانه این دستگاه تأکید کرد: کمک به کاربران برای درک و ارتباط بهتر با بدن خود و همچنین ارتباط مجدد با جوامع و محافل اجتماعی‌شان [139، 140، 209، 210، 211].
    • این رویکرد کوچینگ را به یک فرآیند چندمرحله‌ای تبدیل می‌کند که از ابزارها و داده‌های فردی شروع شده و در صورت لزوم به کوچینگ زنده منجر می‌شود [140، 141، 212، 213].
  • بینش‌هایی از راه‌حل‌های کوچینگ تندرستی و سلامت آنلاین:
    • کوچینگ سلامت در پذیرش فناوری، دسترسی‌پذیری، ادغام داده‌ها، حفظ حریم خصوصی و مقرون‌به‌صرفه بودن از سایر حوزه‌های کوچینگ پیشی گرفته است [141، 214].
    • ادغام Headspace و Ginger برای تشکیل Headspace Health در سال 2021 [141، 216]، یک رویکرد تیمی مشترک را ارائه داد که کوچینگ، درمان، روانپزشکی و خودیاری را در یک پلتفرم آسان‌الاستفاده شامل می‌شود [141، 142، 216، 217، 218].
    • BetterHelp [142، 219]، زیرمجموعه Teladoc Health، خدمات مشاوره و درمانی آنلاین را ارائه می‌دهد که افراد را با متخصصان سلامت روان دارای مجوز ارتباط می‌دهد و خدماتی مقرون‌به‌صرفه و انعطاف‌پذیر را به کارکنان شرکت‌های بزرگی مانند Google و Hilton ارائه می‌دهد [142، 220].
    • کوچینگ سلامت و تندرستی به یک جزء اصلی در خدمات مراقبت‌های بهداشتی تبدیل شده و به طور فعال در برنامه‌های توسعه استعداد و حمایت از کارکنان ادغام می‌شود [142، 143، 221].
  • بررسی مسیر بهزیستی: نقش پلتفرم‌های کوچینگ کارکنان:
    • پس از همه‌گیری، تندرستی نه یک مزیت، بلکه یک اولویت برای نسل جدید کارکنان محسوب می‌شود [143، 222]. هزاره‌ها تعریف گسترده‌ای از سلامت دارند که شامل جنبه‌های جسمی، عاطفی، مالی و اجتماعی می‌شود و بر روابط مثبت، سطوح استرس قابل کنترل و یافتن هدف بالاتر تأکید دارند [143، 144، 223، 224].
    • پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال مانند BetterUp، EZRA، CoachHub و Torch [144، 226] به شرکای اصلی کارفرمایان برای برآوردن انتظارات در حال تغییر کارکنان تبدیل شده‌اند.
    • BetterUp Care™ [145، 227]، راه‌حل BetterUp، کوچینگ سلامت دیجیتال را با توسعه حرفه‌ای و حمایت از سلامت روان ترکیب می‌کند تا تاب‌آوری در سطح سازمانی را فراهم آورد [145، 227]. عمر داوود، رئیس سابق BetterUp Care™، بر اهمیت تعامل انسانی فراتر از فناوری تأکید دارد [145، 228].
    • رویکرد EZRA بر “تندرستی از درون” از طریق یک ذهنیت مثبت [145، 146، 229] و CoachHub بر تندرستی ناشی از توانمندی در رهبری، خودمختاری و حس عاملیت تأکید دارد، که با بهره‌وری و نوآوری مرتبط است [146، 232].
    • مطالعه موردی “Thrive at Hilton” [146، 233] نشان می‌دهد که چگونه هیلتون، کوچینگ BetterUp را در پلتفرم جامع حمایت از کارکنان خود ادغام کرده است، که منجر به افزایش قابل توجهی در راحتی کارکنان برای بحث در مورد سلامت روان با مافوق خود شده است [146، 147، 234، 235، 236].

نتیجه‌گیری فصل: گسترش سریع پلتفرم‌های سلامت دیجیتال، چشم‌انداز تندرستی سازمانی را متحول کرده است [148، 237]. این پلتفرم‌ها پل حیاتی بین سلامت فردی و عملکرد سازمانی ایجاد کرده‌اند و کوچینگ حرفه‌ای را قادر ساخته‌اند تا خدمات تندرستی و سلامت پیشگیرانه را ارائه دهد [148، 237]. این تغییر به سمت یک رویکرد تمام‌نگر، نه تنها یک تحول، بلکه یک هماهنگی نزدیک با فلسفه مدیریت انسان‌محور است [148، 237]. همگرایی سلامت دیجیتال و کوچینگ سازمانی، رویکردی منسجم‌تر، کارآمدتر و مؤثرتر را برای پرورش نیروی کاری تاب‌آور و مولد نوید می‌دهد [148، 238].

در پاسخ به درخواست شما برای خلاصه‌ای از فصل 8، این فصل با عنوان “مرزهای جدید ربات چت و هوش مصنوعی” به بررسی تأثیر فزاینده هوش مصنوعی (AI) بر صنعت کوچینگ می‌پردازد.

در ادامه خلاصه‌ای از مهم‌ترین نکات این فصل ارائه می‌شود:

  • معرفی هوش مصنوعی (AI): هوش مصنوعی به عنوان شبیه‌سازی مصنوعی هوش انسانی توسط رایانه‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات، یادگیری قوانین، تصمیم‌گیری بر اساس آن‌ها و خودتصحیحی تعریف می‌شود. این فصل، هوش مصنوعی را به سه دسته اصلی تقسیم می‌کند:
    • هوش مصنوعی باریک (Narrow AI): ماشین‌هایی که برای انجام وظایف خاصی بر روی مجموعه‌داده‌های محدود آموزش دیده‌اند، مانند سیری، الکسا، ربات‌های خدمات مشتری، و ChatGPT.
    • هوش مصنوعی عمومی (General AI): ماشین‌هایی که می‌توانند با قابلیت‌های شناختی کلی مغز انسان مطابقت داشته باشند، که هنوز در مرحله نظری است.
    • هوش مصنوعی فوق‌العاده (Super AI): ماشین‌هایی که قابلیت‌های شناختی کلی مغز انسان را پشت سر می‌گذارند، که این نیز بسیار نظری است.
  • ظهور ChatGPT و هوش مصنوعی مولد: انتشار ChatGPT در سال 2022، توجه عمومی را به هوش مصنوعی مولد جلب کرد. این فناوری که توسط OpenAI توسعه یافته، یک شکل پیشرفته از هوش مصنوعی باریک است که بر روی مدل‌های زبان بزرگ (LLM) آموزش دیده و قادر به تولید متن‌های شبیه به انسان است. ChatGPT به سرعت به پرسرعت‌ترین فناوری از نظر پذیرش کاربر تبدیل شد و قابلیت‌های آن شامل نوشتن مقالات، پیش‌نویس‌های حقوقی، برنامه‌های کسب‌وکار و حتی کدنویسی است.
  • ابزارهای کوچینگ مبتنی بر هوش مصنوعی: هوش مصنوعی به سرعت در حال تغییر ابزارهای مورد استفاده در کوچینگ است:
    • یادگیری شخصی‌سازی شده و ردیابی: ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند داده‌های جلسات را تحلیل کرده و توصیه‌های شخصی‌سازی شده برای اقدامات یا منابع آموزشی ارائه دهند. این ابزارها در پردازش و مدیریت بینش‌ها، کشف‌ها و برنامه‌های عملی سریع‌تر و قابل‌اعتمادتر از مربیان انسانی هستند.
    • بازخورد مبتنی بر هوش مصنوعی: ابزارهایی مانند Loupe و Cloverleaf از هوش مصنوعی مولد برای ساده‌سازی و استانداردسازی فرآیند بازخورد استفاده می‌کنند، که به کارمندان اجازه می‌دهد بازخورد فوری از همکاران خود دریافت کنند. Ovida یک پلتفرم ویدئویی است که داده‌هایی مانند زمان صحبت کردن، تعداد سؤالات و نرخ وقفه را در جلسات کوچینگ جمع‌آوری می‌کند تا بازخورد عینی و بدون سوگیری ارائه دهد.
    • خدمات رونویسی خودکار: سرویس‌هایی مانند Zoom، Microsoft Teams، Otter.ai، RaeNotes و Riverside جلسات کوچینگ صوتی/تصویری را رونویسی می‌کنند که برای بازبینی، بازخورد و فرآیند اعطای گواهینامه ضروری است.
    • ربات‌های مربی (Coachbots): این فناوری‌های تعاملی مبتنی بر هوش مصنوعی مولد، کوچینگ پایه را شبیه‌سازی می‌کنند. ربات‌های مربی پیشرفته‌تر از رابط‌های متنی استفاده کرده و بر اساس نظریه تعیین هدف و مدل‌های دستیابی به هدف عمل می‌کنند. نمونه‌هایی از ربات‌های مربی شامل Cai (EZRA)، Aiiron (AIIR Consulting)، Aimy (CoachHub)، Pocket Confidant، Rocky.ai، Coach Vici و Coach M هستند.
    • کوچینگ واقعیت مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی: پلتفرم‌هایی مانند Mursion محیط‌های واقعیت مجازی را برای تمرین مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی با آواتارهای هوش مصنوعی ارائه می‌دهند.
    • تحقیقات در زمینه کوچینگ هوش مصنوعی: تحقیقاتی مانند مطالعه Nicky Terblanche نشان داده است که ربات‌های مربی مبتنی بر متن می‌توانند در دستیابی به هدف، نتایجی مشابه یا حتی کمی بهتر از مربیان انسانی داشته باشند.
  • بحث بزرگ رابطه: اهمیت رابطه مربی-مراجع (Working Alliance) در کوچینگ مورد بحث قرار گرفته است. در حالی که برخی بر اهمیت اعتماد، همدردی و ارتباط عاطفی تأکید دارند، تحقیقات دیگر نشان داده‌اند که همسویی مربی-مراجع در مورد اهداف و وظایف بسیار مهم‌تر از قدرت پیوند عاطفی است. این بحث تأثیر ربات‌های مربی را به چالش می‌کشد، زیرا آن‌ها می‌توانند با اهداف سازمانی همسو شده و فرآیندها را حتی بهتر از مربیان انسانی دنبال کنند.
  • چارچوب طراحی هوش مصنوعی برای کوچینگ: Terblanche و همکارانش چارچوبی برای طراحی هوش مصنوعی ارائه کرده‌اند که شامل ملاحظاتی برای اعتماد، همدردی، شفافیت، قابلیت پیش‌بینی، قابلیت اطمینان، توانایی و خیرخواهی و یکپارچگی ربات‌های مربی است [164-165, جدول 8.1].
  • نتیجه‌گیری: هوش مصنوعی به سرعت صنعت کوچینگ را متحول می‌کند و نقش‌های جدیدی را ایجاد خواهد کرد. رهبران منابع انسانی و توسعه و یادگیری (L&D) باید برای استفاده مؤثر از این ابزارهای جدید و درک نحوه استقرار آن‌ها در سازمان‌های خود آماده باشند.

این فصل تأکید می‌کند که انقلاب کوچینگ دیجیتال با فناوری دیجیتال آغاز شد و سپس با هوش مصنوعی سرعت گرفت، که منجر به یک دوره انقلابی در کوچینگ خواهد شد.

فصل 9 با عنوان “کوچینگ فراگیر (Inclusive Coaching)” به بررسی عمیق چگونگی تأثیر هوش مصنوعی و فناوری‌های دیجیتال بر ترویج تنوع، برابری، شمول و تعلق (DEIB) در محیط کار می‌پردازد. این فصل به ریشه‌های تاریخی مفاهیم DEIB از فلسفه باستان تا جنبش‌های مدرن اشاره کرده و نشان می‌دهد که چگونه کوچینگ دیجیتال می‌تواند به عنوان یک کاتالیزور برای ایجاد فرهنگ‌های سازمانی فراگیر عمل کند.

نکات کلیدی این فصل عبارتند از:

  • ریشه‌های باستانی DEIB و ارتباط با کوچینگ:
    • فلاسفه یونان باستان مانند سقراط، افلاطون و ارسطو و فلاسفه رواقی روم مانند سنکا، اپیکتتوس و مارکوس اورلیوس درباره عدالت، برابری و کرامت ذاتی همه انسان‌ها بحث کرده‌اند.
    • این فلاسفه به عنوان معلم و مشاور عمل می‌کردند و با روش‌هایی مانند روش سقراطی (پرسش‌گری برای تحریک خوداندیشی و کشف درونی)، به افراد کمک می‌کردند تا چالش‌های زندگی را حل کرده و خرد را دنبال کنند. این رویکرد شباهت زیادی به کوچینگ مدرن دارد که بر خودشناسی و توانمندسازی فردی تأکید می‌کند.
    • شعار “خودت را بشناس” به عنوان مأموریت اصلی کوچینگ امروز برای کمک به افراد در شناخت هویت‌ها، تجربیات و تعصبات خود مطرح می‌شود.
  • گسترش دیدگاه‌ها در مورد DEIB مدرن:
    • جنبش DEIB ریشه‌هایی در مبارزات حقوق مدنی قرن بیستم دارد و فراتر از نژاد و قومیت، ابعاد دیگری مانند جنسیت، گرایش جنسی، معلولیت و وضعیت اجتماعی-اقتصادی را شامل می‌شود.
    • در حالی که بسیاری از شرکت‌ها به سمت ابتکارات سیستمی در مقیاس بزرگ مانند سیاست‌ها و آموزش‌های سراسری حرکت کرده‌اند، فصل تأکید می‌کند که موفقیت واقعی DEIB مستلزم مشارکت فعال کارمندان در تمام سطوح و تبدیل آن به یک “تجربه زیسته” برای هر فرد است.
    • کوچینگ به عنوان ابزاری قدرتمند برای رسیدگی به DEIB در سطح شخصی عمل می‌کند. این رویکرد شخصی‌سازی شده به افراد کمک می‌کند تا با تعصبات خود مواجه شوند، امتیازات خود را بشناسند و حس عمیق‌تری از همدلی را توسعه دهند.
  • کوچینگ مقیاس‌پذیر به عنوان کاتالیزور استراتژیک برای فرهنگ‌های فراگیر:
    • پلتفرم‌های کوچینگ دیجیتال با قابلیت‌های مقیاس‌پذیری، دسترسی گسترده و شخصی‌سازی، ابزاری منحصربه‌فرد برای رسیدگی به مسائل DEIB در سازمان‌ها ارائه می‌دهند.
    • این پلتفرم‌ها در تمام سطوح سازمانی – از رهبران ارشد گرفته تا مدیران میانی و کارمندان خط مقدم – کاربرد دارند.
    • ارائه‌دهندگان کوچینگ دیجیتال از طریق تخصص‌گرایی (مانند کوچینگ رهبری، مدیریت شغلی یا ورود به سازمان برای کارمندان متنوع)، فناوری و یکپارچه‌سازی پلتفرم (استفاده از هوش مصنوعی، برنامه‌های موبایل و یکپارچه‌سازی با سیستم‌های منابع انسانی)، ارزیابی‌ها و تحلیل داده‌ها و اعتبارنامه‌های کوچینگ (با تاکید بر تنوع فرهنگی و گواهینامه‌های جهانی) خدمات خود را متمایز می‌کنند.
    • داستان‌های DEIB و گواهی‌های مشتریان نیز برای اثبات تأثیر خدمات کوچینگ به کار گرفته می‌شوند.
  • پیشگامی BetterUp در رویکرد DEIB با محوریت تعلق:
    • BetterUp بر مفهوم “تعلق” به عنوان هسته اصلی رویکرد DEIB خود تمرکز دارد، زیرا درک می‌کند که حس تعلق یک انگیزه قدرتمند برای مشارکت و حفظ کارمندان است.
    • راهکار BetterUp بر کوچینگ مقیاس‌پذیر، ابزارهای تحقیقاتی معتبر و تجزیه و تحلیل قوی تکیه دارد تا حس تعلق را در کارمندان تقویت کند و فرهنگ‌های سازمانی فراگیر ایجاد کند.
  • استراتژی مؤثر DEIB به عنوان یک مشارکت:
    • مطالعه موردی همکاری BetterUp و Zendesk نشان می‌دهد که چگونه کوچینگ می‌تواند تغییرات تحول‌آفرین را در ابتکارات DEIB یک سازمان ایجاد کند.
    • درس‌های آموخته شده از این همکاری شامل تغییر رویکرد به رهبری مدیران، سرمایه‌گذاری بر توانمندسازی مدیران برای ایجاد فرهنگ‌های فراگیر، ایجاد فضای همدلی و گوش دادن فعال (مانند Empathy Circles) و اندازه‌گیری شمول با استفاده از شاخص‌های دقیق است.
    • Zendesk همچنین مفهوم “Humblident” (ترکیبی از فروتنی و اعتماد به نفس) را برای توصیف رویکرد خود در تغییر فرهنگی ابداع کرد.
  • DEIB و کوچینگ: معادله پیروز برای آینده کار:
    • فصل به این نتیجه می‌رسد که همگرایی DEIB و کوچینگ دیجیتال، با بهره‌گیری از خرد فلاسفه باستان و ابزارهای مدرن، راه را برای یک محیط کار متحدتر، همدل‌تر و عادلانه‌تر هموار می‌کند. کوچینگ سفر DEIB را شخصی‌سازی می‌کند و تضمین می‌کند که هر فرد دیده شود، شنیده شود و توانمند شود تا در یک چشم‌انداز فراگیرتر مشارکت کند.

به طور کلی، فصل 9 بر این تمرکز دارد که کوچینگ دیجیتال نه تنها یک ابزار تکنولوژیکی، بلکه یک کاتالیزور انسانی برای ترویج ارزش‌های عمیق DEIB است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرهنگ‌های فراگیر را در مقیاس وسیع، با رویکردی شخصی‌سازی شده و مبتنی بر داده ایجاد کنند.

فصل ۱۰ با عنوان “چه کسی به عنوان مربی واجد شرایط است؟” به بررسی جامع حرفه رو به رشد کوچینگ، نیاز به استانداردهای مشخص، مدارک معتبر و آموزش‌های لازم در این حوزه می‌پردازد و همچنین تأثیر هوش مصنوعی (AI) و فناوری‌های دیجیتال بر آینده این حرفه را مورد بحث قرار می‌دهد.

نکات کلیدی این فصل عبارتند از:

  • رشد سریع و ماهیت بدون قانون‌گذاری حرفه کوچینگ:
    • تعداد مربیان فعال در سراسر جهان بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ ۵۴ درصد افزایش یافته است.
    • برخلاف مشاغلی مانند روان‌درمانی، کوچینگ فاقد مقررات دولتی رسمی یا مجوزهای اجباری است، که تعیین صلاحیت‌های لازم را دشوار می‌کند.
    • این وضعیت به “غرب وحشی” کوچینگ تشبیه شده است، که نیاز به یک “قطب‌نما” برای تعریف استانداردها، اخلاقیات و راهنمای آموزشی دارد.
    • تلاش‌هایی مانند “کنوانسیون جهانی کوچینگ” (۲۰۰۸) و “اتحادیه جهانی منتورینگ و کوچینگ” (۲۰۱۲) برای ایجاد چارچوبی مشترک صورت گرفته است.
    • کوچینگ مسیری مشابه حرفه منابع انسانی (HR) را طی می‌کند که در دهه ۱۹۹۰ از یک عملکرد پشتیبانی به یک حرفه استراتژیک و تخصصی تبدیل شد و مدارک تحصیلات تکمیلی در آن رایج گردید.
  • نهادهای اعتباربخش به مربیان:
    • فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF): بزرگترین و شناخته‌شده‌ترین نهاد جهانی با بیش از ۵۵,۰۰۰ عضو در بیش از ۱۵۰ کشور. این فدراسیون سه سطح گواهینامه ارائه می‌دهد: Associate Certified Coach (ACC)، Professional Certified Coach (PCC) و Master Certified Coach (MCC)، که هر کدام نیازمند ساعات مشخصی آموزش و تجربه کوچینگ هستند و مستلزم قبولی در آزمون دانش کوچینگ (CKA) می‌باشند. ICF همچنین گواهینامه پیشرفته در کوچینگ تیمی (ACTC) را ارائه می‌دهد.
    • شورای اروپایی منتورینگ و کوچینگ (EMCC): بزرگترین انجمن اروپایی با بیش از ۱۰,۰۰۰ عضو. این شورا گواهینامه فردی اروپایی (EIA) را در چهار سطح ارائه می‌دهد: بنیادین، متخصص، متخصص ارشد و مربی ارشد، که هر کدام نیازمند تجربه، آموزش و ارتباط با مشتری هستند.
    • انجمن کوچینگ (AC): سازمان مستقر در بریتانیا که چهار سطح گواهینامه ارائه می‌دهد.
    • مرکز اعتباربخشی و آموزش (CCE): سازمان غیرانتفاعی در ایالات متحده که گواهینامه داوطلبانه Board-Certified Coach (BCC) را ارائه می‌دهد.
    • نکته مهم: اکثر ارائه‌دهندگان آموزش معتبر خصوصی و انتفاعی هستند. برنامه‌های دانشگاهی نسبتاً جدیدند، اما دانشگاه‌هایی مانند Henley Business School و NYU اکنون برنامه‌های کارشناسی ارشد مورد تایید ICF را ارائه می‌دهند.
  • استانداردهای عملکرد (چهارچوب‌های صلاحیت مبتنی بر رفتار):
    • ICF، EMCC و AC هر کدام مدل‌های صلاحیت مشترکی را توسعه داده‌اند که بر اخلاق، طرز فکر مربیگری، ایجاد و حفظ توافقات، حضور، گوش دادن فعال، برانگیختن آگاهی، و تسهیل رشد مشتری تمرکز دارند. این همپوشانی نشان‌دهنده پیشرفت در استانداردسازی حرفه است.
  • تکامل ارائه‌دهندگان آموزش:
    • چالش اصلی کمبود آموزش‌های تخصصی در سطح تحصیلات تکمیلی است.
    • سه مرحله اصلی در تکامل آموزش مربیگری شناسایی شده است: آموزش مهارت‌ها (دهه‌های ۱۹۸۰-۱۹۹۰)، آموزش خصوصی مطابق با نهادهای اعتباربخش (اواسط ۱۹۹۰-۲۰۰۰)، و آموزش دانشگاهی (اواسط ۲۰۰۰-تاکنون).
    • برنامه‌های گواهینامه دانشگاهی در ایالات متحده و بریتانیا محبوبیت یافته‌اند و بر شواهد، تحقیق و تمرین تأملی تمرکز دارند.
    • تحصیلات تکمیلی: اروپا، به ویژه بریتانیا (Henley Business School)، در ارائه مدارک تحصیلات تکمیلی در کوچینگ پیشرو است. در ایالات متحده، NYU اولین برنامه کارشناسی ارشد مورد تایید ICF در خارج از بریتانیا است. امید است که در دهه آینده، برنامه‌های تحصیلات تکمیلی بیشتری آنلاین شوند و به یک استاندارد حداقلی تبدیل گردند.
  • روانشناسان کوچینگ:
    • روانشناسان سابقه طولانی در کار به عنوان مربی دارند و در پیشبرد این حرفه نقش مهمی ایفا کرده‌اند. انجمن‌های روانشناسی مانند انجمن روانشناسی آمریکا (APA) و انجمن روانشناسی بریتانیا (BPS) بخش‌های ویژه‌ای برای روانشناسی کوچینگ دارند و استانداردهایی برای صلاحیت‌های سطح دکترا تعیین کرده‌اند.
  • میدان نوظهور تحقیقات:
    • تحقیقات داخلی شرکت‌های کوچینگ دیجیتال به تنهایی کافی نیستند و نیاز به تحقیقات آکادمیک و مستقل بیشتری وجود دارد.
    • دانشگاه‌ها و برنامه‌های تحصیلات تکمیلی در حال توسعه خطوط تحقیقاتی در کوچینگ هستند تا استقلال و آزادی از تأثیر بازیگران انتفاعی را فراهم آورند.
    • افزایش تعداد مجلات علمی تخصصی در کوچینگ، مانند “Coaching: An International Journal of Theory, Research and Practice”، نشان‌دهنده رشد این حوزه تحقیقاتی است.
  • آینده آموزش مربیگری در عصر فناوری هوش مصنوعی:
    • اعتباربخشی فزاینده: ۸۵ درصد از مربیان دارای مدرک یا گواهینامه هستند، که نشان‌دهنده حرکت به سمت حرفه‌ای‌سازی است.
    • نیاز به سواد فناوری: مربیان در عصر دیجیتال باید از نظر فناوری آگاه باشند.
    • نقش مدارس آموزش کوچینگ: این مدارس نقشی حیاتی در آموزش مربیان آینده در استفاده از ابزارهای فناوری، از جمله Ovida (یک پلتفرم ویدیویی مبتنی بر هوش مصنوعی برای آموزش مربیان که داده‌های عینی جلسات را جمع‌آوری می‌کند) دارند.
    • کوچ‌بات‌ها (Coachbots): با پیشرفت هوش مصنوعی مولد، کوچ‌بات‌ها می‌توانند مهارت‌های اولیه کوچینگ (مانند تعیین اهداف) را شبیه‌سازی کنند و به طور فزاینده‌ای پیچیده‌تر خواهند شد. برنامه‌هایی مانند پایلوت NYU با Coach M، دانشجویان را در معرض این فناوری‌ها قرار می‌دهند.
    • نتیجه‌گیری: این عصر، دوران مربی انسانی و مربی مبتنی بر هوش مصنوعی است. پیشرفت‌های سریع در هوش مصنوعی نوآوری در کوچینگ را پیش می‌برد و نیاز به توسعه مداوم انسان و فناوری در کنار یکدیگر را ضروری می‌سازد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *