کوچینگ فروش چیست؟ راهنمایی جامع برای تحول در عملکرد تیم فروش
نویسنده :دکتر سعید جوی زاده
فروش، قلب تپنده هر کسبوکاری است و موفقیت در آن نه تنها به استراتژیهای کلان و محصولات باکیفیت بستگی دارد، بلکه به توانمندی و عملکرد افراد در تیمهای فروش نیز مرتبط است. در دنیای رقابتی امروز، جایی که بازار مدام در حال تغییر و تحول است، سازمانها به دنبال رویکردهای نوین و مؤثر برای ارتقای تیمهای فروش خود هستند. کوچینگ فروش (Sales Coaching) دقیقاً پاسخی به این نیاز است؛ رویکردی حرفهای و هدفمند که نقشی کلیدی در ارتقای مهارتها، انگیزه و دستیابی به نتایج پایدار در فروش ایفا میکند. این مقاله به بررسی عمیق مفهوم کوچینگ فروش، نقشها، تفاوتها، مزایا، چالشها، تکنیکها و ابزارهای آن میپردازد تا درکی جامع از این حوزه تخصصی ارائه دهد و نشان دهد چگونه میتواند پتانسیل افراد و سازمانها را به حداکثر برساند.
کوچینگ فروش چیست؟ تعریف و ماهیت
کوچینگ فروش فرآیندی حرفهای، ساختاریافته و هدفمند است که در آن یک مربی متخصص، معروف به کوچ فروش، با بهرهگیری از رویکردهای علمی و تکنیکهای پیشرفته، به افراد یا تیمهای فروش کمک میکند تا مهارتها، رفتارها، نگرشها و عملکرد خود را بهصورت سیستماتیک بهبود بخشند. این فرآیند بهگونهای طراحی شده که فراتر از یک برنامه آموزشی ساده عمل کند؛ در واقع، کوچینگ فروش بهعنوان یک سیستم توسعهای عمل میکند که با تمرکز بر پتانسیلهای درونی افراد، آنها را به سمت دستیابی به نتایج ملموس و پایدار هدایت میکند.
کوچینگ فروش در هسته خود، پاسخی استراتژیک به نیاز سازمانها برای ارتقای فروشندگان از سطح عملکرد عادی به سطوحی استثنایی و متعالی است. این فرآیند با شناسایی دقیق نقاط قوت (مانند توانایی برقراری ارتباط یا مهارت در مذاکره) و نقاط ضعف (مانند ضعف در مدیریت اعتراضات مشتری یا ناتوانی در بستن قرارداد) آغاز میشود. سپس، با تعیین اهدافی مشخص، قابلاندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانمحور (SMART)، مسیر رشد برای هر فرد یا تیم ترسیم میشود. در ادامه، کوچ فروش با ارائه بازخوردهای سازنده، مبتنی بر شواهد و دادههای عملکرد، به فروشندگان کمک میکند تا موانع را شناسایی کرده و استراتژیهای مؤثری برای غلبه بر آنها تدوین کنند.
یک برنامه کوچینگ فروش موفق معمولاً شامل سه جزء اصلی است:
- برنامه آنبوردینگ: هر آنچه فروشندگان باید در هنگام پیوستن به سازمان بدانند، از جمله برنامههای آموزشی و معرفی منابع.
- اهداف سطح بالا: بیان انتظارات از فروشندگان، چه اهداف کوتاهمدت ماهانه و چه اهداف بلندمدت سالانه.
- برنامه ارزیابی: زمانبندی بررسی پیشرفت فروشندگان.
کوچ فروش کیست و چه میکند؟
کوچ فروش یا Sales Coach، یک حرفهای متخصص، آموزشدیده و دارای صلاحیت است که در حوزه فروش محصول تخصص و تجربه دارد. این فرد با تلفیق دانش عمیق در حوزه فروش، مهارتهای پیشرفته کوچینگ و درک جامع از دینامیکهای سازمانی و انسانی، بهعنوان همراه، تسهیلگر و شریک توسعهای در کنار فروشندگان، مدیران فروش یا تیمهای فروش فعالیت میکند. او با تکیه بر رویکردی علمی و ساختاریافته، نقشی فراتر از یک مشاور یا مربی سنتی ایفا میکند و بهجای تمرکز صرف بر نتایج کوتاهمدت، فرآیند رشد فردی و حرفهای را در اولویت قرار میدهد.
صلاحیتها و ویژگیهای کلیدی یک کوچ فروش موفق
یک کوچ فروش موفق، ترکیبی از دانش تخصصی و مهارتهای بینفردی را در اختیار دارد:
- تخصص در فروش: درک عمیق از فرآیندهای فروش، تکنیکهای مذاکره، روانشناسی مشتری و مدیریت چرخه فروش.
- مهارتهای کوچینگ: تسلط بر اصول کوچینگ حرفهای، مانند مدل GROW (Goal, Reality, Options, Will) یا روشهای مبتنی بر شواهد ICF (فدراسیون بینالمللی کوچینگ).
- هوش هیجانی بالا: توانایی همدلی، تشخیص نیازهای عاطفی و انگیزشی فروشندگان و ایجاد ارتباط مؤثر.
- تحلیلگری: قابلیت ارزیابی دادههای عملکرد و شناسایی الگوهای رفتاری یا استراتژیک که نیاز به بهبود دارند.
- درک محصول و خدمات کارفرما: آشنایی دقیق با نوع فعالیت کسبوکار و محصولات آن برای ارزیابیهای بهتر.
وظایف و نقشهای یک کوچ فروش
وظایف یک کوچ فروش فراتر از یک فهرست ساده است و بهعنوان بخشی از یک فرایند پویا و تعاملی تعریف میشود:
- ارزیابی عملکرد جامع: کوچ فروش با استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند KPIها، مشاهدات میدانی یا بازخورد ۳۶۰ درجه، نقاط قوت و ضعف هر فرد یا تیم را شناسایی میکند. این ارزیابی نه تنها کمی، بلکه کیفی است و جنبههای روانشناختی و رفتاری را نیز در بر میگیرد.
- هدفگذاری استراتژیک: با همکاری فروشندگان، اهدافی مشخص، قابلاندازهگیری و همراستا با استراتژیهای سازمانی تعیین میکند.
- توسعه مهارتها با رویکرد عملی: با طراحی برنامههای توسعهای شخصیسازیشده، تکنیکهای پیشرفته فروش مانند مدیریت اعتراضات مشتری، تکنیکهای بستن قرارداد و تحلیل نیازهای مشتری را تقویت میکند. این فرایند اغلب از طریق تمرینات عملی مانند نقشآفرینی انجام میشود.
- بازخورد ساختاریافته و انگیزهبخشی مداوم: بازخوردهای دقیق، مبتنی بر داده و متمرکز بر رشد ارائه میدهد. این بازخوردها با تأکید بر دستاوردها، انگیزه درونی فروشندگان را تقویت میکنند و محیطی امن برای ریسکپذیری و یادگیری فراهم میآورند.
- ایجاد خودکفایی: هدف نهایی کوچ فروش، توانمندسازی فروشندگان برای تصمیمگیری مستقل و مدیریت چالشهای پیچیده است. این خودکفایی از طریق تقویت ذهنیت رشد و مهارت حل مسئله به دست میآید.
- بهبود ارتباطات: کمک به تقویت هوش هیجانی، انتقادپذیری، مهارت گوش دادن فعال و توجه به تمامی افراد برای بهبود روابط تیمی و در نتیجه رشد کسبوکار.
- جلوگیری و حل مشکلات: پیشبینی مشکلات پیش از بروز و ارائه راهکار برای حل آنها در صورت وقوع.
تفاوت کوچینگ فروش با آموزش سنتی و مدیریت فروش
با وجود شباهتها در هدف نهایی (افزایش دانش و مهارت)، کوچینگ فروش تفاوتهای اساسی با آموزش سنتی و مدیریت فروش دارد.
تفاوت کوچینگ با آموزش سنتی
ویژگی | کوچینگ | آموزش |
---|---|---|
هدف | اصلاح و توسعه دانش و مهارتهای موجود | کسب دانش و مهارتهای جدید |
پیشنیاز | فرد باید قبلاً آموزش دیده باشد | فرد معمولاً دانش قبلی کمی دارد |
مسئولیت | بر عهده هر دو طرف (کوچ و مراجع) | با معلم یا فرد صاحب دانش است |
فضا | بیشتر در فضای واقعی و حین کار و مشکلات | بیشتر تئوری است و آنچه ممکن است فرد با آن روبهرو شود را بیان میکند |
زمان | نامحدود و بدون چارچوب زمانی معین | در زمان معینی انجام میشود |
بازخورد | لحظهای و مداوم | بعداً و پس از آزمون |
شخصیسازی | امکان سفارشیسازی درسها و راهنماییها با شرایط فرد | معمولاً برای گروهی از افراد و بدون شخصیسازی |
ارتباط | دو طرفه و غیردستوری | یک طرفه و دستوری |
هر دو روش به دنبال ارائه دانش و مهارت هستند و به سطح مشخصی از دانش در موضوع نیاز دارند تا بتوانند آن را به دیگری منتقل کنند. هدف نهایی در هر دو، یادگیری مهارت توسط کارمند است.
تفاوت کوچینگ فروش با مدیریت فروش
ویژگی | کوچ فروش | سرپرست/مدیر فروش |
---|---|---|
تمرکز اصلی | توسعه مهارتها و افزایش انگیزه کاری تیم | نظارت، مدیریت تیم و دستیابی به اهداف کمی |
نقش عملیاتی | در امور مدیریتی و کنترل تیم نقشی ندارد | تعیین اهداف، تخصیص وظایف، ارزیابی عملکرد |
رویکرد | فرآیندمحور و انسانمحور، تقویت خودشناسی | نتیجهمحور، اجرای استراتژیهای از پیش تعیینشده |
ارائه راهحل | ترغیب فروشندگان به یافتن راهحلهای خلاقانه | ارائه دستورالعملهای مستقیم و راهحلهای آماده |
رابطه | شریک توسعهای و راهنما | رهبر و مدیر |
کوچینگ رهبری (که میتواند در قالب کوچینگ مدیریتی نیز باشد)، به مدیران کمک میکند تا بهرهوری بیشتری داشته باشند، مهارتهایی مانند هدایت تیم، کنترل منابع مالی، و توجه به میزان رشد کسبوکار را توسعه دهند. در واقع، کوچ فروش میتواند بر فعالیتهای مدیران و رهبران تیم فروش نظارت داشته باشد و به آنها بازخورد دهد تا نتایج بهتری در فروش حاصل شود.
مزایای بیشمار کوچینگ فروش برای سازمانها
پیادهسازی کوچینگ فروش در سازمانها مزایای متعددی به همراه دارد که فراتر از افزایش صرف درآمد است و به رشد پایدار و جامع منجر میشود.
- افزایش فروش و سودآوری: با تقویت مهارتها و اعتمادبهنفس فروشندگان، نتایج فروش بهطور قابلتوجهی ارتقا مییابد. آمارها نشان میدهد که حضور کوچ فروش میتواند تا ۱۰ درصد نرخ موفقیت را افزایش دهد و میانگین معاملات، میزان فروش و تعداد موفقیت در فروش بین ۲۵ تا ۴۰ درصد رشد داشته باشد.
- افزایش صلاحیت و مهارتهای کارشناسان فروش: تقویت مهارتهایی مانند روابط اجتماعی، همکاری تیمی، درک سازمانی و شفافیت کاری.
- شناخت و آگاهی برند در بین مشتریان: بهبود وضعیت رقبا و مشتریان و در نتیجه افزایش آگاهی برند.
- پویایی کلی و نظم در فروش: ایجاد قوانین واحد در شرکت و فرهنگ سازمانی بینظیر که منجر به فروش منظم میشود.
- بهینهسازی گردش کار و افزایش فرصتهای فروش: کمک به تیم برای پیدا کردن راه رسیدن به اهداف، به جای دستور دادن.
- تقویت فرهنگ یادگیری و کاهش نرخ ترک کار: تشویق تیمها به یادگیری مداوم و خودبهسازی، که رضایت شغلی را افزایش داده و نرخ خروج کارکنان را کاهش میدهد. شرکتهایی که از کوچینگ فروش استفاده کردهاند، تا حدود ۹۱ درصد به اهداف مالی خود دست مییابند.
- بهبود ارتباط بین مشتریان و فروشندگان: روابط اجتماعی قوی نه تنها احتمال فروش را افزایش میدهد، بلکه نرخ بازگشت مشتری و خرید مجدد را نیز به طور قابل توجهی بالا میبرد.
- تقویت هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی: کمک به تقویت هوش هیجانی، انتقادپذیری، مهارت گوش دادن فعال، و مشورت برای کارهای تیمی.
- توسعه مهارتهای رهبری (مدیریتی): کمک به رهبران و مدیران تیم برای افزایش بهرهوری، هدایت بهتر تیم، و کنترل منابع.
- تسهیل فرایندها و حل مسئله: به جای ارائه راهحل مستقیم، تفکر خلاق و حل مسئله را به کارکنان میآموزد تا خودشان فرایندها را کنترل کنند.
- کاهش هزینههای جذب مشتری: با نگهداری بهتر نیروها و افزایش کارایی آنها، نیاز به جذب مداوم نیرو کاهش مییابد.
- تدوین پکیج Onboarding هوشمندانه: کوچ فروش میتواند بهترین موارد را برای تهیه پکیج آنبوردینگ به تیم منابع انسانی پیشنهاد دهد.
چالشهای رایج در کوچینگ فروش
همانند هر فرآیند توسعهای، کوچینگ فروش نیز با چالشهایی روبرو است که شناخت آنها برای موفقیت ضروری است.
- محدودیتهای زمانی: معمولاً شرکتها زمان زیادی را به کوچینگ تیم فروش اختصاص نمیدهند؛ چون ممکن است آن را «حواسپرتی» برای کارکنان تلقی کنند.
- تقدم تئوری بر عمل: برای کارآمدی جلسات کوچینگ، باید از بخش عملی غفلت نکرد. عدم پیادهسازی مباحث نظری در عمل، اثربخشی را کاهش میدهد.
- بینظمی: نیاز به یک برنامه درسی مطلوب، تکالیف خانگی و نظارت بر موفقیت یادگیری مشترک شاگردان برای حل مشکل بینظمی.
- انگیزه ضعیف: شاگردان باید سطح مشخصی از انگیزه را داشته باشند و آن را در بلندمدت حفظ کنند.
- ابهام در نقش کوچ: گاهی ممکن است سازمانها کوچ را با مدیر فروش اشتباه بگیرند و از او انتظار وظایف مدیریتی را داشته باشند.
- دادههای ناقص: در برخی مواقع، به خصوص وقتی کوچ عضوی از سازمان نباشد، دادههایی که به او میرسند ناقص هستند که بر برنامهریزیها تأثیر منفی میگذارد.
- تمرکز تنها بر نقاط ضعف: برخی کوچهای فروش تنها روی نقاط ضعف متمرکز میشوند و نقاط قوت را که ضامن پایداری سازمان هستند، نادیده میگیرند.
- تصور پایان کوچینگ پس از دستیابی به اهداف: این چالش باعث میشود که با افزایش بهرهوری، نیاز به حضور کوچ حس نشود، در حالی که فروش همیشه میتواند رو به رشد باشد و حضور مداوم کوچ، ضامن پایداری وضع موجود است.
- مقاومت مراجعان در برابر تغییر: اگر مراجع نیازی به تغییر نبیند یا مایل به اقدام نباشد، کوچینگ ممکن است با چالش روبرو شود.
- ناتوانی در مدیریت احساسات: اگر مراجع نتواند احساسات خود را مدیریت کند، ممکن است نیاز به همکاری با منابع انسانی یا ارجاع به متخصصان دیگر باشد.
- غرور و عدم ارزش قائل شدن برای وقت کوچ: افراد مغرور که فکر میکنند همه راهحلها را میدانند، قابل هدایت نیستند.
تکنیکها و مدلهای مؤثر در کوچینگ فروش
تکنیکهای کوچینگ فروش ابزارهایی هستند که کوچ فروش از آنها برای ارتقای عملکرد تیم استفاده میکند. این تکنیکها بهطور خاص برای هر فرد یا تیم طراحی میشوند و بر اساس نیازها و اهداف سازمانی پیادهسازی میگردند.
- تکنیک چهار مرحلهای: کل فرآیند آموزش بر اساس پاسخ به چهار سؤال اصلی است: برای رسیدن به چه چیزی تلاش میکنید؟ چگونه میتوانید به آن برسید؟ اگر همهچیز شکست بخورد چه حمایتی خواهید داشت؟ به چه نتیجهای خواهید رسید؟.
- تکنیک بازخورد: شامل چهار جنبه است که باید بهصورت جداگانه تعریف شود: رفتارها، پیامدها، احساسات نسبت به اتفاقات و طرحی برای آینده.
- تکنیک والت دیزنی: بررسی یک وظیفه واحد از سه منظر رویاپرداز، واقعبین و منتقد.
- تکنیک GROW: از حروف اول چهار کلمه Goal (هدف)، Reality (واقعیت)، Options (گزینهها) و What to do/Will (چه کاری باید انجام شود/انجام خواهد شد) تشکیل شده است. این مدل به کوچها کمک میکند تا فروشندگان را در تعیین اهداف، بررسی واقعیتها، شناسایی گزینهها و تقویت اراده هدایت کنند.
- پرسشگری هدفمند: با طرح سؤالاتی مانند «چه موانعی در مسیر فروش شما وجود دارد؟» یا «چگونه میتوانید این موقعیت را بهتر مدیریت کنید؟»، فروشندگان را به تفکر عمیق و یافتن راهحل تشویق میکند.
- نقشآفرینی (Role-Playing): شبیهسازی موقعیتهای واقعی فروش برای تمرین مهارتها و افزایش آمادگی.
- تحلیل دادهها: استفاده از اطلاعات فروش برای شناسایی الگوها و ارائه راهکارهای مبتنی بر شواهد.
- بازخورد ۳۶۰ درجه: دریافت نظرات از همکاران، مدیران و مشتریان برای ارائه دیدگاهی جامع به فروشنده و ترغیب او به تغییر.
- مدیریت زمان و اولویتبندی: آموزش فروشندگان برای تمرکز بر فعالیتهایی که بیشترین تأثیر را بر نتایج دارند.
- درگیر کردن فروشندگان: کمک گرفتن از خود فروشندگان برای بهبود فرآیندها.
- دریافت تجربههای مختلف از مشتریان: استفاده از دادههای مربوط به مشتریان برای بهبود فرآیندها.
- پشتیبانی و رصد مداوم فرآیندها: نظارت منظم بر فرآیندهای فروش.
- هنر داستانگویی: آموزش فروشندگان برای بیان جذاب داستان محصول و خدمات.
- گوش دادن فعال: یکی از مهمترین مهارتها برای درک مشتری و چالشها.
- همسویی خریدار در سفر مشتری: درک و تفسیر تجربه خریدار در هر مرحله از سفر.
- تقویت مهارت ارتباطی: رعایت نکات کلیدی در مکالمات و پیگیری بازخوردها برای حفظ مشتری.
انواع کوچینگ فروش
با توجه به نیازهای متنوع در حوزه فروش، کوچینگ فروش به زیرمجموعههای مختلفی تقسیم میشود که هر یک کاربرد خاص خود را دارند.
- کوچینگ استراتژیک: تمرکز بر چینش استراتژیها، تعیین اهداف کلان، دادههای عددی و تدوین برنامههای روشن.
- کوچینگ نظارتی: نظارت بر عملکرد تیمها و شناسایی نقاط قوت و ضعف برای بهبود وضعیت موجود.
- کوچینگ انگیزشی: شناسایی و رفع مواردی که باعث کاهش انگیزه اعضای تیم فروش شده است.
- کوچینگ تیمی: تمرکز تخصصی بر هماهنگی اعضای تیم فروش برای رشد کلی تیم.
- کوچینگ روابط: کمک به رفع مشکلات ارتباطی بین اعضای تیم، با مشتریان و سایر بخشها.
- کوچینگ مدیریتی: کمک به مدیران بخش فروش برای بهبود مهارتها و تفکرات خود در هدایت تیم.
ابزارهای کلیدی در کوچینگ فروش
کوچهای فروش برای تحلیل وضعیت، چیدن استراتژی و هدایت تیم فروش به سمت اهداف، نیاز به ابزارهایی دارند.
- ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM): برای مدیریت ارتباط با تعداد زیادی از افراد و جلوگیری از خطاهای دستی (مثال: Salesforce, HubSpot CRM, Zoho CRM, Microsoft Dynamics 365, Bitrix24, CRM دیدار).
- ابزارهای بازخورد مستقیم: برای ارائه بازخورد فوری بر اساس مشاهدات یا روشهای به کار رفته (مثال: VoiceVibes, Salesken, Brainshark).
- ابزارهای آموزش و یادگیری: فرصتهای یادگیری را در اختیار فروشندهها قرار میدهند (مثال: Ambition, SalesHood).
- ابزارهای مدیریت پروژه: برای برنامهریزی، تقسیم وظایف و نظارت بر روند رشد تیم (مثال: Trello, Taskulu, Microsoft Teams, Asana).
- ابزارهای تحلیل و ارزیابی: برای بررسی روند رشد تیم به صورت مستند و عددی (مثال: Google Analytics, Tableau, Salesforce Analytics Cloud, Power BI, InsightSquared).
نکاتی برای یک کوچینگ فروش موفق
برای اینکه کوچینگ فروش روند خود را به خوبی طی کند و به موفقیتهای چشمگیر برسد، باید نکات زیر را در نظر داشت.
- شخصیسازی: روشهای معمول را متناسب با کارفرما و نیازهای هر فرد تنظیم کنید.
- برنامهریزی دقیق: یک برنامه درسی اولیه برای سازماندهی جریان مطالعه منطقی و ادامهدار طراحی کنید.
- تمرکز بر عمل: مباحث نظری را در عمل پیادهسازی کنید تا یادگیری تسهیل شود.
- استفاده از دادهها: از ابزارهای پردازش داده (مانند CRM) برای بهینهسازی و مدیریت فروش استفاده کنید.
- مرور نتایج: نتایج جلسات کوچینگ را بررسی و ارزیابی کنید.
- ایجاد انگیزه: از کاریزما، به اشتراک گذاشتن تجربه شخصی و پاداش برای دستاوردها استفاده کنید.
- راهنمایی مستمر: در کنار شاگردان باشید و زمانی که با چالش روبهرو میشوند، راهنماییشان کنید.
- بهروزرسانی و تکرار: همیشه از دادههای مربوطه استفاده کرده و دانش جلسات قبلی را تکرار کنید.
- آمادگی قبلی: همیشه برای هر جلسه از قبل آماده شوید.
- برقراری ارتباط شفاف: ارتباط مداوم و رابطه شفاف برای موفقیت نهایی جلسات شما بسیار مهم است.
- تعیین تکالیف: تکالیف موضوعی و مسئولانه تعیین کنید تا مهارتهای عملی افزایش یابد.
- همدلی و بیطرفی: با همدلی آغاز کنید و با همه بدون پیشداوری رفتار کنید.
- اعتمادسازی: ایجاد یک رابطه قابلاعتماد و کمک به تداوم آن.
- استفاده از بهترین نمایندگان: فروشندگان میتوانند از یکدیگر یاد بگیرند؛ از اعضای تیم با عملکرد فوقالعاده بخواهید تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.
- تمرکز بر ۶۰ درصد میانی: اغلب تمرکز بر این گروه از فروشندگان بیشترین بازدهی را دارد.
- شناخت انگیزههای فردی: انگیزههای هر فروشنده را بشناسید و از مشوقها به طور مؤثر استفاده کنید.
- ترکیب سبکها: از ترکیب سبکهای مختلف کوچینگ (استراتژیک، تاکتیکی، مهارتهای خاص) استفاده کنید.
- ترکیب جلسات فردی و گروهی: از جلسات یک به یک و گروهی به صورت ترکیبی استفاده کنید.
نتیجهگیری
کوچینگ فروش رویکردی نوین و مؤثر است که با تمرکز بر توسعه فردی و حرفهای فروشندگان، به سازمانها کمک میکند تا در بازار رقابتی پیشتاز باشند. این فرآیند با بهرهگیری از تکنیکهای کوچینگ فروش و هدایت توسط کوچ فروش، فروشندگان را به سمت خودآگاهی، مهارتافزایی و دستیابی به اهداف سوق میدهد. پاسخ به سؤال کوچینگ فروش چیست؟ در یک جمله این است: فرآیندی هدفمند برای تبدیل پتانسیل فروشندگان به عملکرد واقعی و پایدار.
سازمانهایی که به دنبال رشد مداوم و موفقیت بلندمدت هستند، میتوانند با بهرهمندی از مربیگری فروش، تفاوت چشمگیری در نتایج خود مشاهده کنند. تقویت مهارتهای کوچینگ فروش در مدیران و در نظر گرفتن آن در کنار کوچینگ رهبری، میتواند به ایجاد محیطی کارآمد برای رشد و تحول در شرکتها منجر شود. به یاد داشته باشید که موفقیت نهایی به تمرین، تکرار و مداومت بستگی خواهد داشت.
بدون نظر