کوچینگ مدیران :موانع رایج برای مربیان-ترجمه دکتر سعید جوی زاده
سازمان هایی که عمدا حمایت می کنندیک جو مربیگری می تواند مزایای زیادی به همراه داشته باشد. همین امر در مورد مدیرانی که از مربیگری حمایت می کنند و همچنین اعضای تیمی که در آن شرکت می کنند صدق می کند.
با این اوصاف، مربی بودن با چالش هایی همراه است. دانستن اینکه چه چیزی باید انتظار داشته باشید و آماده شدن برای برخی از استراتژی های مقابله ای هوشمندانه می تواند به شما در غلبه بر این موانع رایج کمک کند.
بیایید با هم به 10 مورد از این موانع شیرجه بزنیم.
آموزش یا اعتماد به نفس کافی نیست
حقیقت این است که کوچینگ کسب و کار بسیار متفاوت از نمونه های مربیگری ورزشی است که ما در زندگی واقعی تجربه کرده ایم یا در تلویزیون دیده ایم. مربیگری در زندگی واقعی نیاز به آموزش و اعتماد به نفس دارد. بدون این ابزار، مربیگری تقریبا غیرممکن است.
به عنوان مثال، رئیس شما ممکن است پنج سال پیش مربی یک تیم تی بال بوده باشد و اکنون فکر می کند، من می دانم چگونه به مردم انگیزه بدهم – حتی بچه های چهار ساله! من یک مربی بزرگ خواهم شد! افرادی مانند این بدون آموزش و زمینه مناسب برای درک هدف واقعی مربیگری در محل کار به سمت مربیگری می روند. آنها آن را با راهنمایی، آموزش یا مشاوره اشتباه می گیرند. آنها همچنین فاقد هر گونه برنامه خاصی به غیر از ایفای نقش یک تشویق کننده مشتاق هستند. و – جای تعجب نیست – آنها نتایجی را که باید بدست نمی آورند.
از سوی دیگر، صدها نفر از رهبران را مشاهده کردهام که از اتخاذ رویکردی فعالتر برای مربیگری دوری میکنند، زیرا از این فرآیند ترسیده بودند یا احساس میکردند که برای انجام کارآمد آن آمادگی ندارند. باز هم، پتانسیل برای نتایج عالی وجود ندارد.
بنابراین، راه حل چیست؟
خوب، من فوراً اعتماد به نفس شما را تقویت می کنم زیرا با خواندن این کتاب و متعهد شدن به یادگیری مهارت های مورد نیاز برای مربیگری مؤثر، از قبل از بازی جلوتر هستید. اتخاذ یک طرز فکر مثبت و پیروی از یک مدل مربیگری اثبات شده تنها تاثیر شما را افزایش می دهد. روش های کوچینگ را که قبلاً در مورد آنها صحبت کردیم، به طور منظم تمرین کنید و از درخواست بازخورد صادقانه از کسانی که مربی آنها هستید نترسید. وقتی تکنیک های مربیگری خود را اصلاح می کنید، این ورودی می تواند بسیار ارزشمند باشد.
همچنین یادآوری این نکته مفید است که مربیان فوق العاده نباید کامل باشند و لازم نیست همه چیز را بدانند. آنها فقط به تمایل به گوش دادن، پرسیدن سؤالات هوشمندانه و حمایت نیاز دارند. هنگامی که به آموزش مناسب و اعتماد به نفس مجهز شدید، به خوبی در مسیر موفقیت مربیگری خواهید بود.
به طور کلی، رهبران چیزهای زیادی در بشقاب خود دارند. شرکت در جلسات بی شمار مدیریت دیگران سعی می کنند کار خودشان را انجام دهند. آنها دائماً تحت فشار هستند تا کارهای بیشتری انجام دهند – و آن را سریعتر انجام دهند. ایده اضافه کردن چیزی مانند مربیگری به لیست طولانی و طولانی نیازهای روزانه ممکن است طاقت فرسا به نظر برسد.
این تصور از “زمان کافی” یکی از بزرگترین موانع برای مربیان است.
در حالی که هیچ راهی برای اضافه کردن ساعت به روزتان وجود ندارد، من میتوانم شما را تشویق کنم که اولویتهایتان را تغییر دهید و مزایای فوقالعادهای را که کوچینگ میتواند ارائه دهد را به خاطر بسپارید. به این موضوع فکر کنید: بیش از هر چیز، وظیفه شما به عنوان یک رهبر این است که یک تیم با عملکرد بالا بسازید که بتواند اهداف را برآورده کند یا از آنها فراتر رود. در حالی که ممکن است در ابتدا تمرکز شدیدتر بر اعضای تیمتان نسبت به موارد قابل تحویل و ضرب الاجلها غیر منطقی به نظر برسد، این استراتژی در واقع نتایج شما را به حداکثر میرساند. هنگامی که مربیگری را به یک اولویت اصلی تبدیل کردید، متوجه خواهید شد که چگونه پارادوکس در واقع راز موفقیت است.
سرمایه گذاری زمان و انرژی خود برای بالا بردن کیفیت عملکرد در میان اعضای تیم شما نتیجه خواهد داد. کارمندانی که تعهد شما به رشد خود را احساس می کنند، از شما و همچنین اهدافی که به عنوان یک تیم در تلاش برای رسیدن به آنها هستید حمایت خواهند کرد.
این چیزهای قانع کننده ای است، اما من می توانم حدس بزنم که شما به چه چیزی فکر می کنید:هر چقدر هم که عالی به نظر می رسد، تقویم من پرجمعیت است. هیچ راهی برای فشردن چیز دیگری وجود ندارد.
من تو را می شنوم! اما یک لحظه با من بمان و به گزینه هایت فکر کن. چه وظایفی را می توانید از بارگیری کنید یا به آنها واگذار کنید تا چند ساعت در هفته برای جلسات رسمی مربیگری پیدا کنید؟ آیا کاری وجود دارد که همیشه انجام می دهید یا جلسه ای که به طور منظم در آن شرکت می کنید که بیشتر به یک عادت تبدیل شده است تا یک اقدام سازنده؟ اگر این کار را متوقف کنید چه اتفاقی می افتد؟ آیا واقعاً مهم است؟ اگر در مورد تعیین اینکه چه چیزی واقعاً ارزش افزوده (و چه چیزی نیست) را جدی بگیرید، ممکن است از تعداد چیزهایی که می توانید از برنامه خود حذف کنید شگفت زده شوید.
با کمی خلاقیت، میتوانید برخی از آموزشهای غیررسمی را نیز در فضاهای کوچک روزتان جابجا کنید. شاید در طول رفتوآمد روزانهتان، تماسهای 15 دقیقهای را با اعضای تیم خود برنامهریزی کنید. یا برنامه ناهار سه ماهه با هر فرد برای یک جلسه طولانی مدت یک به یک دارید. راه حلی بیابید که برای شما و کسانی که رهبری می کنید کارآمد باشد.
مربیگری بلادرنگ را نیز در نظر بگیرید. هرگز ارزش پنج دقیقه بدون وقفه را برای ارائه بازخورد فوری، تمجید، تشویق، یا به اشتراک گذاشتن برخی انتقادات سازنده ملایم دست کم نگیرید. این لحظات کوچک مربیگری می تواند به پیشرفت واقعی منجر شود.
عالی! بنابراین، مسئله زمان در حال حاضر حل شده است، درست است؟ خوب نه دقیقا نه
وقتی به شما می گویم، به من اعتماد کنید، آن ساعاتی که با دقت برای مربیگری اختصاص داده اید، باید محافظت شوند. ناگهان آتشی برای خاموش کردن وجود دارد. مشتری مهلت را بالا می برد. ارائه بزرگ فردا هنوز آماده نیست. هنگامی که با مشکلات برنامه اجتناب ناپذیر روبرو می شوید، می توان وسوسه کرد که یک جلسه مربیگری ساده ترین کار برای حرکت است.
انجامش نده
علیرغم شرایط و هرج و مرج، مربیگری باید بخشی غیرقابل مذاکره از روال شما باشد. لغو یا برنامهریزی مداوم جلسات با اعضای تیم، یک پیام منفی قوی درباره تعهد شما به رشد آنها به دیگران ارسال میکند. درعوض، نشان دهید که همه در حمایت از اعضای تیم خود هستید، حتی زمانی که (در واقع، به خصوص زمانی که!) همه چیز گیج کننده است. نشان دادن آن سطح از فداکاری به افرادی که مربی آنها هستید به نتایج شگفت انگیزی منجر می شود. از این گذشته، شما یکی از مهم ترین منابع خود را با آنها به اشتراک می گذارید: زمان خود.
عدم ایجاد رابطه
باشه فهمیدم. مربیگری میخواهد بهرهوری تیم من را متحول کند. من هر هفته زمانی را برای تحقق آن اختصاص داده ام. من پیشنهاداتی دارم من ابزار دارم چقدر می توانم در یک ساعت تمرین کنم؟ بیایید مهمانی را شروع کنیم!
تفکر عالی . . . اما نه به این سرعت
مربیگری مؤثر به این معنا نیست که کارمند خود را در اطلاعات «مفید» دفن کنید، زیرا او با نگاهی از چراغ جلو به شما خیره شده است. کوچینگ شامل اعتماد، گفتگوی صادقانه و یک رابطه واقعی است. ساختن آن چیزها و ایجاد یک ارتباط عاطفی معتبر زمان می برد. غفلت از آن مانند رانندگی در یک خیابان بن بست است.
بنابراین در مورد شناخت واقعی افرادی که مربی آنها هستید، آگاه باشید. آیا با پیشینه، خانواده و اهداف شخصی آنها آشنا هستید؟ همه اینها در اهداف شغلی که در ذهن دارند نقش دارند. تنها راه برای موفقیت در حمایت از افراد در طول مسیر شغلی آنها، درک پیشینه آنهاست.
مفهوم ایجاد رابطه به ارتباط دو طرفه اشاره دارد. بله، به موقعیت خود به عنوان یک رهبر احترام بگذارید، اما از به اشتراک گذاشتن برخی از مشکلات شغلی خود نترسید. نشان دادن این آسیبپذیری میتواند پیوند بین مربی و مربی را تقویت کند و امکان مکالمات عمیقتر و نتایج معنادارتر را فراهم کند.
حتی اگر در راه رسیدن به نتایج بزرگ مشتاق تسریع روند مربیگری هستید، به سادگی نمی توانید از این مرحله بگذرید. برای ایجاد حس اعتماد و رابطه وقت بگذارید. وقتی این کار را انجام میدهید، مربیگری که ارائه میدهید بسیار قدرتمندتر خواهد بود.
عدم حضور کامل
رهبران باید کلاه های زیادی بر سر بگذارند: استراتژیست، مدیر، بینا، حل کننده مشکل، محرک – و این لیست ادامه دارد. قابل درک است که توجه شما در طول یک روز (یا حتی یک ساعت) به جهات مختلفی کشیده می شود.
اما برای اینکه کوچینگ مؤثر باشد، کارمندی که روبروی شما نشسته باید احساس کند که شما کاملاً روی آنها متمرکز هستید، واقعاً به پیشرفت آنها علاقه مند هستید و روی حرفه آنها سرمایه گذاری می کنید.
ایجاد این درک از تمرکز مطلق نیاز به نظم و انضباط از جانب شما دارد. این بدان معناست که تمام ایمیلها، پیامهای متنی، تماسهای تلفنی و اوراق روی میز خود را به طور موقت مسدود کنید تا بتوانید به اعضای تیم خود توجه کامل داشته باشید. مشکل اینجاست. حتی زمانی که راهی برای نادیده گرفتن تمام ارتباطات بیرونی پیدا می کنید، باید افکار و احساساتی را که برای پهنای باند ذهنی شما رقابت می کنند، مدیریت کنید.
افکاری مانند:چه ساعتی باید اینجا را ترک کنم تا بتوانم خشکشویی خود را قبل از بسته شدن تحویل بگیرم؟ من واقعاً می توانم همین الان به دنبال یک کیسه M&Ms بروم. آیا کیسه های ساندویچ را به لیست مواد غذایی اضافه کردم؟ فراموش نمی کنم برای عروسی بنیتا در ماه آینده هتل رزرو کنم.
کافی است بگوییم، نیروهای زیادی – داخلی و خارجی – وجود خواهند داشت که سعی می کنند تمرکز شما را در طول جلسات مربیگری خراب کنند. مبارزه با همه آنها آسان نیست، اما با نیت محکم و کمی تمرین، می توانید یاد بگیرید که برای مدت زمان نسبتاً کوتاهی حضور داشته باشید و کاملاً درگیر باشید.
عدم اتصال نقاط بین عملکرد روزانه و اهداف گسترده تر
بسیاری از رهبران به فرآیند مربیگری با تمرکز لیزری نزدیک می شوند: کمک به گزارش های مستقیم خود برای دستیابی به حداکثر عملکرد. این تمام موضوع است، درست است؟
خوب . . . نوع. این بخشی از آن است، اما نه کل موضوع.
یکی از موانع رایجی که بسیاری از مربیان را به چالش می کشد فراموشی کمک به مربیان خود است تا بین تلاش های روزمره و آرزوهای شغلی آنها و همچنین هدف بزرگتر کمک به موفقیت سازمان ارتباط برقرار کنند. ارائه آن زمینه تصویر بزرگ برای حرفه آنها و شرکت برای کمک به کارکنان برای ارتباط با هدف بزرگتر کارشان بسیار مهم است. همچنین مهم است که این طرز فکر را هنگام توسعه رهبران آینده برای شرکت ایجاد کنید.
من واقعاً می توانم تفاوت در کیفیت کار شما را از زمانی که دوره توسعه برنامه ریزی استراتژیک را گذرانده اید، تشخیص دهم. آخرین ارائه شما دقیقاً هدف بود. در واقع، تیم اجرایی از برخی از ایده های شما به عنوان بخشی از هدف شرکت برای بهبود تجربه مشتری استفاده خواهد کرد. کارت خوب بود! در واقع، من فکر میکنم شما آماده هستید که تیم را در جلسه بعدی شرکت نمایندگی کنید.»
به عنوان یک مربی تحسین برانگیز است که تمام تلاش خود را انجام دهید تا به اعضای تیم خود کمک کنید تا در بالاترین سطوح خود عمل کنند. فقط به یاد داشته باشید که نتایج فردی و موفقیت آنها را در مقیاس بزرگتر به هم مرتبط کنید: سرعت بخشیدن به سفرهای شغلی خود در حالی که نتایج مثبتی برای شرکت ایجاد می کنند.
ارزش ندادن به اهمیت سبک های ارتباطی مختلف
از بسیاری جهات، رهبران باید آفتاب پرست باشند. بهترین شانس آنها برای ایجاد نتایج عالی این است که واقعاً افراد تیم خود را درک کنند: چه چیزی آنها را تحریک می کند، چه چیزی آنها را درهم می زند، چه چیزی باعث می شود آنها را تیک تیک بزنند، و چه چیزی آنها را از بین می برد. هر فرد متفاوت است، بنابراین اگر هر فرد را طوری مدیریت کنید که انگار آنها یکسان هستند، هم شما و هم مربیانتان احتمالاً از اهدافتان کوتاه می آیند.
زمانی را در نظر بگیرید که چگونه سبک ارتباطی شما بر افرادی که مربی آنها هستید تأثیر می گذارد و در مورد تغییرات ظریفی که می توانید به صورت جداگانه برای افزایش تأثیر خود ایجاد کنید فکر کنید. من به هیچ وجه پیشنهاد نمیکنم بسته به اینکه چه کسی در دفتر شما نشسته است، شخصیت متفاوتی را انتخاب کنید، اما میتوانید نتایج مربیگری خود را با اتخاذ رویکردی ظریفتر به ارتباطات خود و تطبیق در زمان واقعی برای تنظیمات و موقعیتهای مختلف بهبود بخشید.
اگر کریستی به تازگی بزرگترین حساب خود را از دست داده است، مکالمه مربیگری آن روز بیش از انرژی نیاز به همدلی دارد، مانند:
“روز سخت، ها؟ متاسفم که می شنوم همه چیز آنطور که ما انتظار داشتیم تمام نشد.»
“من می دانم که شما چقدر برای راضی نگه داشتن مشتری تلاش کردید.”
“در مورد کل ماجرا چه احساسی داری؟”
اگرچه کریستی به طور معمول یک حماسهساز است، مربی او میدانست که زمان مناسبی نیست تا درباره همه چیزهایی که به حساب از دست رفته کمک میکنند بحث کند و ایدههایی برای جلوگیری از آن در آینده ایجاد کند.
مربیان بزرگ واقعاً افرادی را که مربیگری میکنند میشناسند و دائماً اتاق را میخوانند. آنها از نزدیک تأثیری را که بر دیگران می گذارند مشاهده می کنند و در صورت نیاز خود را تنظیم می کنند. گاهی اوقات این به معنای خنثی کردن مهربانانه یک بحث داغ، درک نیاز به روشن شدن یک نکته خاص، توضیح مفهومی با عبارات اساسی تر، یا درک بهترین تاکتیک در آن لحظه این است که به جای جلو بردن یک ایده، جلوی یک ایده را بگیرید.
در دنیای امروز، تیم ها ناگزیر شامل افراد با سنین، جنسیت، فرهنگ، پیشینه های اجتماعی و قومی، مذاهب و گرایش های جنسی متفاوت خواهند بود. سازمانهایی که ارزش تنوع را تشخیص میدهند، میتوانند از همافزایی فکری قدرتمندی بهره ببرند که به نوآوری بیشتر دامن میزند. اما اگر رهبران فردی این ارزش را در روابط و مکالمات مربیگری خود تشخیص ندهند، چه اتفاقی میافتد؟ اگر آنها به طور فعال تنوع افکار را دنبال نکنند چه؟ احتمالاً طیف وسیعی از نتایج وجود دارد، و هیچ یک از آنها مثبت نیستند.
ما به عنوان انسان هایی با پیشینه و تجربیات منحصر به فرد، دنیا را از دریچه های خود می بینیم. ما یک دیدگاه متمایز داریم که به گونه ای که همه چیز را در اطراف خود تفسیر می کنیم رنگ می کند. و به دلیل این دیدگاه، ما تمایل داریم که باور کنیم دیدگاه ما درست است. برای ما کاملا منطقی است. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
تنها یک راه حل مناسب برای این مشکل وجود دارد و آن فروش شرکت تابعه است.
بدیهی است که ما باید این رویداد را در کالیفرنیا برگزار کنیم. این جایی است که 82 درصد از مشتریان ما در آن قرار دارند.
ما نمی توانیم تا سه ماهه چهارم صبر کنیم تا سیستم های خود را ارتقا دهیم. اکنون باید این اتفاق بیفتد.»
گاهی اوقات تقریباً تکان دهنده به نظر می رسد که دیگران چیزها را مانند ما نمی بینند. حتی اگر بخواهیم عمدی در مورد داشتن ذهن باز داشته باشیم، همیشه در استقبال از دیدگاه های دیگر موفق نمی شویم. وقتی صحبت از مربیگری می شود، این می تواند مشکل بزرگی باشد.
برای عبور از این مانع، خود را تحت فشار قرار دهید تا مربیای باشید که نه تنها تفکر واگرا را دعوت میکند، بلکه عمداً به دنبال آن است. از افرادی که رهبری می کنید بخواهید مرزها را کنار بگذارند. به آنها کمک کنید تا با دور انداختن ایدههایی که فقط همان قدیمیها و قدیمیاند، احساس راحتی کنند. دیدگاه های متمایز آنها ارزشمند است و می تواند فرصت های جدید را روشن کند. «چه جایگزین هایی را از دست داده ایم؟ آیا دلیلی وجود دارد که رویکرد معمول ما دیگر کارساز نباشد؟ آیا راه بهتری وجود دارد؟” شما نظر من را می دانید، اما آیا می توانید به من ثابت کنید که اشتباه می کنم؟
اگر میخواهید در طول جلسه مربیگری یکی از اعضای تیم را برای ایجاد ایده راهنمایی کنید، اگر همه پیشنهادها و استراتژیها را از بین ببرید، از جمله آنهایی که با دیدگاه خاص شما نسبت به مشکل مطابقت ندارند، اعتبار خود را از دست میدهید. مکث برای فکر کردن و تعلیق قضاوت. آیا این ایده احمقانه ترین چیزی است که تا به حال شنیده اید یا آنقدر دیوانه کننده است که درخشان باشید؟ خود را به چالش بکشید و در برابر این احتمال که دومی باشد باز بمانید.
به عنوان یک مربی، به یاد داشته باشید که فروتنی نیز یک عنصر ضروری است. هرگز تصور نکنید که همه چیز را می دانید یا راه حل های شما تنها گزینه های معتبر هستند. طرز فکر خود را تغییر دهید و این رویکرد را اتخاذ کنید که می توانید از هر فردی که مربی آن هستید چیز جدیدی بیاموزید. فرآیندهای فکری آنها دیدگاه های آنها بینش آنها بسیاری از موفقترین و با سابقهترین مربیان به شما خواهند گفت که در طول سالها درسهای باورنکردنی را از مربیان خود آموختهاند – همه اینها به این دلیل است که برای افکار مختلف ارزش قائل بودند.
نشان دادن علاقه واقعی به افرادی که دیدگاههای متفاوتی دارند، مهم باشد. باز بمانید و از دیدگاه های جدید استقبال کنید. نتایج مربیگری شما مطمئناً بهبود می یابد.
عدم حذف تعصب شخصی
خب این موضوع کمی است. . . بی دست و پا – به شکلی نامناسب.
مهم نیست که چقدر با شخصیت و دوستانه باشید، ناگزیر به مربیگری شخصی نیاز خواهید داشت که صادقانه بگویم، خیلی دوست ندارید. شاید تضاد شخصیتی وجود داشته باشد. یا با تاکتیک های گذشته این فرد موافق نیستید. یا شایعات زیادی در مورد انتخاب ها یا رفتارهای مشکوک آنها شنیده اید.
هر چه که باشد، شما به سادگی در طول موج شخصی که مربی آن هستید نیستید. از اولین جلسه مربیگری شما با این شخص، پیامی که در مغز شما می گذرد چیزی شبیه به این است: اتلاف کامل زمان. این شخص غیر قابل مربی است. . . حداقل توسط من! محکوم به شکست
همانطور که ممکن است حدس بزنید، این نگرش یک پیشگویی خودشکوفایی در رابطه مربیگری ایجاد می کند. مطلقاً محکوم به شکست است.
شما باید ذهن خود را از تمام ایده های از پیش تعیین شده در مورد این شخص و پتانسیل او پاک کنید. تعصب را کنار بگذارید. هر دستور کار را در قفسه بگذارید. متعهد شوید که شرایط و گفتگوها را از منظر مربیگری مجدداً تنظیم کنید.
هدف شما به عنوان یک رهبر و مربی ایجاد یک تیم با عملکرد بالا است، و این بخش شاید کمتر از خوشایند فرآیند، راه مهمی برای رسیدن به هدف است. به خود یادآوری کنید که اگر این شخص موفق باشد، موفق خواهید شد. و شاید به این تجربه به عنوان یک چالش فکر کنید. به دنبال شواهدی باشید که با برداشت منفی شما از این شخص در تضاد باشد. چه ویژگی های مثبتی را می توانید شناسایی کنید؟ چگونه شخص در حال پیشرفت یا ارزش افزوده است؟ چه وجه اشتراکی با او دارید؟
اگر بتوانید عینی و دلسوزانه مربیگری کنید، ممکن است متوجه شوید که شایعات همه چیز را اشتباه گرفته است.
از طرف دیگر، اگر سوء ظن اولیه شما درست باشد، چه اتفاقی می افتد؟ شاید این شخص واقعاً بی علاقه، بی انگیزه و بی مربی باشد. شما نمی توانید آن را کنترل کنید، اما هنوز هم تجربه ارزشمندی را که در طول فرآیند به دست آورده اید، از بین می برید. شما با تلاش برای بی طرف ماندن و نزدیک شدن به موضوعات با حس کنجکاوی به جای قضاوت، مهارت های مربیگری مهمی ایجاد کردید. این تلاش هرگز هدر نمی رود. در واقع، احتمالاً در آینده نزدیک به شما خدمات خوبی خواهد داد.
صبر کافی نیست
حتی باهوش ترین مربی روی کره زمین هم نمی تواند یک کارگر زیر سطح زمین را یک شبه به یک کارمند با پتانسیل بالا تبدیل کند. هیچ عصای جادویی یا یک راه حل سریع وجود ندارد. زمان می برد، و اجازه دهید با آن روبرو شویم، بی حوصلگی می تواند خزش کند و شور و شوق ما را برای کل فرآیند از بین ببرد.
گاهی اوقات اعضای تیمی دارید که هنوز رابطه مربیگری را گرم نکرده اند. یا ممکن است احساس کنید که آنها یک الگوی ثابت از دو قدم به جلو و یک قدم به عقب دارند. این ناامیدی می تواند تلاش های مربیگری شما را تضعیف کند. ممکن است خود را در این فکر کنید:
آیا او متوجه نمی شود که این یک فرصت عالی برای سرعت بخشیدن به حرفه خود است؟ چگونه می تواند آن را نبیند؟
او به من میگوید که میخواهد برای مدیریت در نظر گرفته شود، اما بعد از آن هیچ یک از برنامههای عملیاتی که در مورد آن صحبت میکنیم را دنبال نمیکند.
هیچ توضیح دیگری وجود ندارد او فقط اهمیتی نمی دهد.
اگر مربیان اجازه دهند که این نگرش ها در تمام تعاملات آنها با اعضای تیمی که مربیگری می کنند نفوذ کند، روند رو به زوال خواهد رفت. بی حوصلگی می تواند به سم تبدیل شود.
بنابراین، چگونه می توانید بر این مانع غلبه کنید؟
به خود یادآوری کنید که مربیگری عالی یک ماراتن است نه دوی سرعت. سعی کنید این امید را حفظ کنید که برخی از جنبه های این فرآیند در نهایت آتشی را در اعضای تیم شما شعله ور می کند و سرعت رشد شغلی آنها را تغییر می دهد. بگذارید این امید به سوختی تبدیل شود که شما را به خلاقیت بیشتر به عنوان مربی سوق می دهد.
در اینجا یک راه برای فکر کردن در مورد آن وجود دارد. ما نمیتوانیم اعمال (یا واکنشهای) افرادی را که مربیشان میکنیم کنترل کنیم. اما ما می توانیم نگرش ها و رفتارهای خود را کنترل کنیم. اگر به دلیل اینکه فرآیند به سرعتی که میخواهیم پیش نمیرود، احساس بیتابی میکنیم، نباید بهطور خودکار تصور کنیم که مشکل در اعضای تیم ماست. به جای آن، به چند سوال مهم مانند این فکر کنید:
آیا به عنوان یک مربی، تشویق و انگیزه را به گونه ای ارائه می کنم که برای این عضو تیم معنادارتر باشد؟
آیا برای کمک به موفقیت آنها نوع حمایت درستی ارائه می کنم؟
چه تغییرات یا پیشرفت هایی می توانم انجام دهم تا نتیجه مربیگری بهتری داشته باشم؟
چگونه می توانم این شخص را درگیر وظیفه ای کنم که واقعاً به آن علاقه دارد؟
هنگامی که فرصت هایی را برای کمک فعالانه به روند کوچینگ برای پیشبرد پیشرفت کشف می کنید، ممکن است متوجه شوید که بی حوصلگی شما از بین می رود و راه را برای احساسات مثبتی باز می کند که به عملکرد بهتر تیم کمک می کند.
با افرادی که مربیگری می کنید در یک مکان قرار نگیرید
این مانعی است که در سالهای اخیر، زمانی که بسیاری از مردم در سراسر جهان به کار از راه دور روی آوردهاند، توجه جدی را به خود جلب کرده است. از آنجایی که کوچینگ مجازی در حال حاضر برای بسیاری از شرکت ها به جای استثنا قاعده است، فصل بعدی صرفاً به این موضوع جذاب و به موقع اختصاص دارد.
وسایل غذاخوری ضروری
- مربیان فوق العاده لازم نیست که کامل باشند یا همه چیز را بدانند، اما آنها نیاز به تمایل به گوش دادن، پرسیدن سوالات هوشمندانه و حمایت دارند.
- وظیفه شما به عنوان یک رهبر این است که تیمی با عملکرد بالا بسازید که بتواند اهداف را برآورده کند یا از آنها فراتر رود.
- علیرغم شرایط و هرج و مرج، مربیگری باید بخشی غیرقابل مذاکره از روال شما باشد.
- هرگز تصور نکنید که همه چیز را می دانید یا راه حل های شما تنها گزینه های معتبر هستند. شما می توانید از هر فردی که مربی می کنید چیز جدیدی یاد بگیرید.
بدون نظر