5 افسانه در مورد فرهنگ شرکت و نحوه غلبه بر آنها
فرهنگ سازمانی از آداب و رسوم، عقاید و رفتار اجتماعی افراد سازمان تشکیل شده است. اگر برای مدت طولانی در نیروی کار بوده اید، می دانید که فرهنگ شرکتی تا چه حد می تواند متفاوت باشد، حتی در همان صنعت.
فرهنگ شرکتی یک «یونیفرم» نامرئی نیست که همه افراد در دفتر می پوشند، بلکه از عناصر ملموس و ناملموس بسیاری تشکیل شده است.
در حالی که همیشه وجود داشته است، شرکت ها همیشه به فکر فرهنگ نبودند. آنها افراد را برای انجام یک کار استخدام می کردند و با نرخ قابل قبولی با مزایای جانبی مشخص به آنها غرامت می دادند و این اغلب برای اطمینان از وفاداری طولانی مدت کارکنان کافی بود.
همه چیز تغییر کرده است. هیچ کس، به ویژه استعدادهای درخشانی که استخدام می کنید، در سازمانی با فرهنگ شرکت نامناسب یا منفی باقی نمی ماند. به همین ترتیب، احتمالاً در شرکتی با فرهنگ ناخوشایند کار کرده یا از آن بازدید کرده اید. در واقع، فرهنگ سازمانی واقعی است، برای سلامت سازمان حیاتی است و رهبری شرکت می تواند نقش مهمی در تضمین مثبت بودن فرهنگ و همسویی با استراتژی شرکت ایفا کند. در اینجا پنج افسانه در مورد فرهنگ شرکتی در دنیای تجارت امروز و چگونگی غلبه بر آنها وجود دارد
1. افسانه: فرهنگ شرکتی درباره پرداخت و مزایا، دوره است
هنوز هم میتوانید شرکتهای گارد قدیمی را پیدا کنید که فکر میکنند فرهنگ شرکتی متشکل از نرخ رقابتی دستمزد، افزایش منظم و مجموعه استانداردی از مزایای جانبی است، اما آنها در حال نادر شدن هستند. حقوق و مزایا، بدون شک مهم هستند، اما برای اطمینان از عملکرد استاندارد باتلاقی و وفاداری کم کارمندان به سادگی کافی نیستند. به حقوق و مزایا به عنوان نقطه شروع فکر کنید تا کل فرهنگ سازمانی.
2. افسانه: فرهنگ شرکتی، صندلی های Beanbag و مهمانی های کارمند است
از سوی دیگر، برخی سازمانها با گذاشتن میزهای پینگ پنگ در اتاقهای استراحت، عجیبکردن اتاقهای کنفرانس و برپایی منظم مهمانیهای پیتزای شرکتی، سعی کردند «فرهنگ» را به توسعه وادار کنند. در شرکت مناسب، اینها می توانند افزوده های خوبی به فرهنگ شرکتی باشند، اما به خودی خود فرهنگ نیستند. فرهنگ سازمانی چیزی فراتر از مواد تشکیل دهنده (پرداخت و مزایا) و فراتر از فقط بستنی و یک گیلاس در بالای آن (هزینه های سرگرم کننده) است. این خلقتی است که این چیزها و چیزهای دیگر را به خود اختصاص می دهد.
امتیازات سرگرم کننده عالی هستند، اما به خودی خود «فرهنگ» نیستند.
3. افسانه: فرهنگ شرکتی باید به طور ارگانیک رشد کند
مطمئن باشید، سازمان شما فرهنگی را توسعه خواهد داد، چه بخواهید آن را شکل دهید یا نه. متأسفانه، در شرکتهایی که نگرش کاملاً آزادانه نسبت به فرهنگ دارند، اغلب این افراد دردسرساز و شایعات هستند که در نهایت فرهنگ شرکت را شکل میدهند، و این به نفع هیچکس نیست. هنگامی که یک باغ ارگانیک را پرورش می دهید، مطمئناً از کودهای شیمیایی اجتناب می کنید، اما غنی سازی خاک، کشیدن علف های هرز و سایر روش های کشت که باعث کارآمدی آن می شود را تمرین می کنید. همین امر در مورد توسعه یک فرهنگ شرکتی که ساختگی نیست و توسط شیطنتکنندگان بی حوصله هدایت نمیشود، صادق است.
4. افسانه: فرهنگ شرکتی باید در سراسر شرکت یکسان باشد
در حالی که بعید است شرکتی را پیدا کنید که در آن قدم گذاشتن در یک بخش متفاوت مانند قدم گذاشتن به دنیای دیگری باشد، به سادگی نمی توانید انتظار داشته باشید که فرهنگ در سراسر جهان یکنواخت باشد. بخش مالی احتمالاً فضای متفاوتی نسبت به بخش طراحی گرافیک دارد. حتی در دپارتمانهای مشابه، خواهید دید که برای مثال، مهندسان و فیزیکدانان روشهای متفاوتی برای برخورد با پروژهها و مشکلات دارند. سازگاری و انصاف از مشخصه های فرهنگ شرکت است، اما یکنواختی در بین همه اینگونه نیست.
5. افسانه: فرهنگ شرکتی جدا از استراتژی و نتایج نهایی است
این اشتباه را مرتکب نشوید که فکر کنید فرهنگ سازمانی مسئولیت منابع انسانی (یا هر رهبر یا گروه دیگری) است. زمانی که ارزشهای مشترک و بهترین شیوهها در فرهنگ یک شرکت القا میشوند و در عین حال استقلال کافی و استقلال فکری را میدهند، نتایج در برنامهریزی و اجرای استراتژیها نمایان میشوند و زمانی که درآمدها گزارش میشوند نشان داده میشوند. همانطور که مطالعات متعدد نشان می دهد عملکرد و فرهنگ به طور جدایی ناپذیری به هم مرتبط هستند .
سازمان تجاری “بی فرهنگ” وجود ندارد. علاوه بر این، شرکتی که اجازه می دهد فرهنگ خود ریشه دوانده و رشد کند، شرکتی است که دیر یا زود با مشکلاتی مواجه خواهد شد، از جمله ناتوانی در حفظ استعدادهای برتر و در نهایت، واقعیت ضعیف تر.
بدون نظر