5 ویژگی بارز رهبر باهوش عاطفی
رهبرانی که هوش هیجانی قوی دارند، رهبران بهتری هستند. تصور کنید در حال پختن یک دستور پخت سیر خرد شده سرخ شده است. در حالی که میتوانید سیر را بدون روغن داخل تابه بریزید، نتایج ممکن است از نظر فنی درست باشد، اما غیرقابل خوردن باشد. وقتی از کمی روغن زیتون یا کره استفاده میکنید، نمیچسبد، آنطور که باید مزه میدهد و آشپزخانه شما بوی خوشآمدگویی میدهد.
وقتی غذا با دقت تهیه شود بهتر سیر می شود. به طور مشابه، رهبری زمانی که از نظر احساسی باهوش باشد، نتایج بهتری به دست می آورد.
هوش هیجانی مهارتی است که کمک می کند تا تعاملات رهبران به آرامی پیش برود. این کار افراد را به سرعت و بدون شک و تردید و سوال به مرحله عمل می رساند. رهبران با هوش هیجانی قوی می دانند که چگونه می توانند بهترین نتایج را از تیم خود بگیرند و همچنین چگونه از مثبت بودن تجربه و ایجاد انگیزه اطمینان حاصل کنند. تعریف هوش هیجانی همیشه آسان نیست، اما همه ما وقتی آن را می بینیم آن را می دانیم. در اینجا پنج ویژگی رهبر باهوش عاطفی وجود دارد، و همه آنها مهارت هایی هستند که می توانند از طریق مربیگری رهبری بهبود یابند.
1. خودآگاهی
خودآگاهی این است که موقعیت را بشناسید، نقش خود را در آن بدانید و بدانید کاری که انجام می دهید چگونه بر دیگران اطرافتان تاثیر می گذارد. اگر به سوپرمارکت بروید و سبد خرید خود را در وسط راهرو رها کنید که ترافیک را مسدود می کند در حالی که با آرامش به همه گزینه های خود نگاه می کنید، خودآگاه نیستید. اگر وقتی ضربهای به ضربه وارد میشود، روی پایه دوم هستید و خودتان تصمیم میگیرید که در جایگاه سوم بایستید یا به سمت صفحه اصلی بروید بدون اینکه ببینید مربی پایه سوم چه علامتی میدهد، خودآگاه نیستید. خودآگاهی این است که بدانی هر کس دیگری وجود دارد، اهمیت دارد و کاری که انجام میدهی بر دیگران تأثیر میگذارد.
2. خود تنظیمی
کسی که به عنوان فیوز کوتاه توصیف می شود، کسی است که احتمالاً با خود تنظیمی خوب نیست. خودتنظیمی بهتر اغلب هدف مربیگری رهبری است، زیرا هیچ کس دوست ندارد با رهبری که به قضاوت عجله میکند، به افراد حمله میکند یا به کلیشهها اعتقاد دارد، کار کند، زیرا نمیتواند در شناخت افراد اذیت شود.
یک مستند پرونده سرد را تماشا کنید، جایی که یک بازپرس کارکشته یک پرونده قدیمی و حل نشده را حل می کند، و خود تنظیمی را در عمل خواهید دید. این در مورد جمع آوری اطلاعات، دانستن اینکه شما همیشه می توانید چیزی یاد بگیرید، و بر اساس منطق، اخلاق و اخلاق است.
3. انگیزه
انگیزه مسری است.
اگر یک رهبر انگیزه نداشته باشد، چگونه می تواند انتظار داشته باشد که تیمش انگیزه داشته باشد؟ واضح است که هیچ کس نمی تواند 100 درصد هر روز “روشن” باشد، اما در بیشتر موارد، رهبران موفق خودانگیخته هستند و آن را نشان می دهند. آنها استانداردهای بالایی دارند و مهمتر از آن، دلیلی برای انجام کاری که انجام می دهند دارند. از یک فرد با انگیزه بپرسید: “چرا تلاش کردید تا مدیر عامل شوید؟” آنها پاسخی آماده خواهند داشت و معمولاً به بهبود سازمان یا حتی کل صنعت مربوط می شود. شما رهبران بزرگی را نمییابید که به دلیل اینکه کار بهتری برای انجام دادن وجود نداشت، به سمت مدیرعامل شدن یا معاون رئیسجمهور شدن دست پیدا کنید.
4. همدلی و شفقت
رهبران برجسته می دانند چگونه مسائل را از منظری غیر از دیدگاه خود ببینند. آنها زمانهایی را که نیاز داشتند یا گیج بودند، به یاد میآورند و تعاملات خود را طوری تنظیم میکنند که مشخص کنند طرف مقابل از کجا آمده است. طبیعتاً باید نظم و انضباط در یک محل کار مولد وجود داشته باشد، اما باید زمان هایی برای ارتباط ساده انسانی نیز وجود داشته باشد. گفتن به یکی از اعضای تیم که در ساعت است و نباید عکسهای نوزادش را به شما نشان دهد ممکن است از نظر فنی کاملاً «درست» باشد، اما رهبری خوبی نیست. رهبران قوی انسانیت و کرامت هر فرد در سازمان را تصدیق می کنند.
5. مهارت ارتباطی برجسته
بدون داشتن مهارتهای ارتباطی قوی میتوان خودآگاه، خودتنظیم، با انگیزه و همدل بود، اما مهارتهای ارتباطی قوی همه آن مهارتها را به سطح بالاتری ارتقا میدهد. برخی از مردم به طور طبیعی میدانند چه باید بگویند، چه زمانی آن را بگویند، و چگونه آن را بگویند، اما برای بیشتر مردم، ارتباط برجسته نیاز به یادگیری و تمرین دارد. در مربیگری رهبری، اغلب از من خواسته می شود تا به مشتریان کمک کنم مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشند – نوشتاری، شفاهی و حتی غیرکلامی. اگر هوش هیجانی محیطی است که تعالی را پرورش میدهد، پس مهارتهای ارتباطی عالی «جزء مخفی» است که باعث میشود یک رهبر از بقیه متمایز شود.
این اشتباه را نکنید که فکر کنید هوش هیجانی یک “مهارت نرم” است. در واقع، اصطلاح “مهارت نرم” بسیاری از برجسته ترین ویژگی های انسانی را ارزان می کند. مربیگری رهبری در مورد توسعه رهبران موثرتر است و تمام مهارت های فنی و عملی در جهان به سادگی بدون هوش هیجانی به نتیجه نمی رسد.
بدون نظر