کارما یوگا

کارما یوگا اثر سوامی ویوکاناندا کتابی است که در مورد کارما صحبت می کند. کتاب می گوید که همه اعمال ما واکنش هایی دارد. ترفند این است که یاد بگیرید چگونه به گونه ای کار کنید که باعث بدبختی بیشتر نشود. برای یادگیری این ترفند، به خواندن ادامه دهید.

امروز در مورد کتاب “کارما یوگا” صحبت خواهیم کرد که افکار سوامی ویوکاناندا در مورد کارما را بیان می کند.

نام اصلی سوامی ویوکاناندا نارندرانات داتا بود. او در 12 ژانویه 1863 در یک خانواده ثروتمند و مذهبی بنگالی در کلکته به دنیا آمد. تحصیلات خود را در کالج ریاست جمهوری به پایان رساند. او نه تنها یک قدیس بزرگ بلکه یک میهن پرست، یک زمان بزرگ، یک فیلسوف و یک نویسنده بزرگ بود. او در 4 ژوئیه 1902 هنگام مراقبه درگذشت .

سوامیجی بسیار به موضوع «کارما» اختصاص داشت. او همیشه می گفت: «برای مقابله با هر کاری باید عمل کرد. تئوری بیش از حد کل ملت را نابود کرده است.»

او در کارما یوگا «کارما» را به عنوان انضباط ذهنی و راهنمایی برای افزایش دانش ارائه کرده است . سوامیجی با توصیف مختصر حقایق باگوات گیتا ، جوهر «کارما» و اهمیت آن را در زندگی تعریف کرده است.

امروز در مورد اندیشه های آن مرد بزرگ علم و روح و الهام برای آرمان جوانی صحبت خواهیم کرد.

بنابراین، در این مقاله، قصد داریم کتاب را برای شما خلاصه کنیم، بنابراین اگر وقت ندارید کل کتاب را بخوانید، مقاله را با دقت بخوانید و حکمت آن را جذب کنید.

ما که هستیم؟ قدرت هر چه می خواهیم باشیم. در ماست. اگر شکل کنونی ما نتیجه اعمال گذشته ما باشد، در واقع با تلاش های فعلی خود می توانیم شکل آینده خود را نیز بسازیم. پس باید یاد بگیریم که عمل کنیم.

کارما یوگا چیست؟

کارما یوگا اغلب یوگای علت و معلول یا یوگا کاشت و درو نامیده می شود، اما یوگای کار است. هر عملی، هر فکری، با انجام کاری، کارما نامیده می شود. بنابراین، قانون کارما به معنای عمل کردن یا اقدام کردن است.

کارما یوگا

زیرا هر جا که عمل صورت می گیرد، اتفاقی از آن رخ می دهد. این حقیقت قابل انکار نیست و این قانون کارما در سراسر جهان معتبر است.

کارما یوگا یک رشته ذهنی است که از فرد می خواهد با انجام کار خود از طریق دانش به مردم خدمت کند. ما از طریق کارما یوگا با راز کار ، روش کار و قدرت کار آشنا می شویم.

ما یاد می گیریم که چگونه از همه چیز در این دنیا استفاده کنیم. کارما یوگا به ما می گوید که برای یافتن راهی برای خروج از قید و بند دنیا، باید آن را به آرامی و مطمئناً درک کرده و اتخاذ کنیم.

سوامی ویوکاناندا می گوید کارما از کلمه سانسکریت ” kri ” گرفته شده است که به معنای انجام دادن – عمل کردن است.

این کلمه از نظر فنی نیز به معنای انجام کاری است. اما در کارما یوگا باید نتایج دلخواه را از خود کلمه کارما بگیریم. بنابراین، همه اعمال، از ابتدایی ترین کارها، مانند مسواک زدن، تا بالاترین ارتفاعات، مانند مراقبه، کارما هستند.

کارما یوگا به معنای تمام فعالیت های انسانی است که با تمرکز، مهارت و ظرافت انجام می شود . و راه رستگاری در زندگی، انجام وظایف بدون طمع به دست آوردن چیزی است. بنابراین، در باگاواد گیتا، شری کریشنا به آرجونا (همه نوع بشر) توصیه می کند که کار خود را صادقانه و با بهترین مهارت، بدون هیچ گونه طمع یا انتظار پاداش انجام دهد.

پس بیایید در مورد افکار ارزشمند در مورد سوامی ویوکاناندا و کارمای مشابه باگاواد گیتا صحبت کنیم.

فصل 1: افکار سوامیجی در مورد کارما و شخصیت

کتاب کارما یوگا

سوامیجی می گوید این اشتباه است که فرض کنیم خوشبختی هدف است. بدبختی‌های ما در دنیا به این دلیل است که انسان‌ها سعی می‌کنند خوشبختی را بدون درک و فهم بهترین شرایط قرار دهند.

اما پس از مدتی متوجه می‌شوند که این شادی نیست، بلکه دانش است که به سوی آن می‌روند و آن‌ها را خوشحال می‌کند. و این لذت و درد معلمان بزرگی هستند.

شادی و غم با گذشتن از زندگی، تأثیرات متفاوتی از خود به جای می‌گذارند و حاصل این تأثیرات کلی، همان چیزی است که «شخصیت» انسان نامیده می‌شود.

اگر به شخصیت هر انسانی نگاه کنید، ترکیبی از چیزهای مختلف است. مجموع تمایلات ذهن یا طرز تفکر; متوجه خواهید شد که هم غم و هم شادی نقش اساسی در خلق شخصیت دارند.

سوامیجی می گوید که در ساختن شخصیت سهمی از خیر و شر وجود دارد و در برخی موارد، غم معلمی بهتر از شادی است. وقتی مردم را بشناسیم، درمی یابیم که رنج بیش از شادی به آنها آموخته است. فقر بیشتر از ثروت به آنها آموخت.

حال باز اینجاست که این معرفت دوباره در درون انسان است. هیچ دانشی از بیرون نمی آید. همه اش داخل است. بنابراین هر نوآوری که یک فرد ایجاد کند، از قبل وجود داشته است.

وقتی می گوییم نیوتن جاذبه را کشف کرده است، آنچه باید در اینجا فکر کنیم این است که آیا او در گوشه ای منتظر او نشسته بود؟ یا به ذهنش خطور کرد و با گذشت زمان تلاش کرد تا متوجه شود.

تمام دانشی که جهان تاکنون دریافت کرده است از ذهن نشات می گیرد. کتابخانه بی پایان جهان در ذهن شماست. دنیای بیرون فقط یک پیشنهاد یا فرصت است که به شما انگیزه می دهد تا در مورد ذهن خود بدانید، اما هدف از یادگیری شما همیشه این است که بیشتر و بیشتر در مورد ذهن خود بیاموزید.

سقوط یک سیب ایده گرانش را به نیوتن داد و او شروع به یادگیری در مورد ذهن خود کرد. او شروع به پیوند تمام حلقه های فکری قبلی در ذهن خود کرد و ارتباط جدیدی بین آنها کشف کرد که ما آن را قانون گرانش می نامیم.

اگر واقعاً نگاه کنیم، گرانش در سیب، مرکز زمین یا هر چیز دیگری نبوده است . که تحت معرفت، معنویت و در ذهن انسان است.

در بسیاری از موارد کشف نمی شود اما پوشیده باقی می ماند. هنگامی که لایه جهل از آن به تدریج برداشته شود، فرآیند یادگیری از طریق فرآیند یادگیری و آشکار ساختن حقیقت پیش می رود. کسى که این حجاب از او رها شود داناتر است. اما کسي که اين حجاب بر او نهفته است جاهل است.

مانند آتش در یک تکه سنگ درخشان، خرد در ذهن وجود دارد. ایده فرآیندی است که آن را به نمایش می گذارد. پس با تمام احساسات و اعمالمان، اشک ها و لبخندهایمان، شادی ها و غم هایمان، گریه ها و خنده هایمان، نفرین ها و نعمت هایمان، ستایش ها و کمبود هایمان، می توانیم هر کدام را پیدا کنیم.

هر مشکل روحی و جسمی که برای کسب قدرت و دانش به خود وارد می شود کارما نامیده می شود. اگر از این کلمه به معنای معنادار استفاده کنیم، به نوعی، ما در حال انجام همه کارها یا کارما هستیم.

سوامیجی می گوید دارم با تو صحبت می کنم: این کارما است. شما گوش می دهید: این کارما است. ما نفس می کشیم: این کارما است. هر کاری که انجام می دهیم، چه در بدن و چه در ذهن، کارما است که اثر خود را روی ما می گذارد.

برخی از کارها در ابتدا کوچک هستند و به یکباره بسیار بزرگ می شوند. به عنوان مثال، اگر در ساحل دریا بایستیم و امواج را بشنویم که به ساحل برخورد می کنند، احساس می کنیم که چه سر و صدای بزرگی است.

با این حال، با تماشا و گوش دادن دقیق، می دانیم که یک موج از میلیون ها موج دقیقه ای تشکیل شده است و هر یک از آنها صدا ایجاد می کند، اما ما نمی توانیم آن را بگیریم.

به همین ترتیب، با انجام مداوم بسیاری از کارهای کوچک با هم ، آنقدر قدرتمند می شویم که می توانیم از طریق آنها کاری غیرممکن در حال یا آینده انجام دهیم.

به همین ترتیب، هر ضربان قلب کار است; برخی از کارهایی که ما احساس می کنیم، و آنها برای ما ثابت می شوند. آنها مجموع بسیاری از چیزهای کوچک به طور همزمان هستند.

بنابراین، اگر می‌خواهید با نگاه کردن به شخصیت یک شخص خوب یا بد، تصمیم بگیرید، فقط به ارزش‌های قابل مشاهده بزرگ او نگاه نکنید، بلکه به هر دو جنبه نگاه کنید زیرا هر احمقی می‌تواند در مقطعی قهرمان شود.

مردی را تماشا کنید که معمولی ترین کارهایش را انجام می دهد. زیرا اینها چیزهایی است که در مورد شخصیت واقعی یک انسان بزرگ به شما می گوید.

فرصت‌های عالی همچنین به انسان‌ها انگیزه می‌دهد تا به نوعی بزرگ شوند. با این حال، در حقیقت، آنها انسان های بزرگی هستند که شخصیتشان همیشه عالی است، یعنی در هر ظاهر و باطنی خود صادق هستند، هر کجا که باشند.

ما همان چیزی هستیم که تفکرمان از ما ساخته است. پس حواستان به آنچه فکر می کنید باشید. کلمات لازم است. به هر چه باور داری، همانی هستی. اگر احساس ضعف کنید، ضعیف خواهید شد.

اگر خودتان را قدرتمند بدانید، قدرتمند خواهید بود. اگر خود را حقیر فرض کنید، برای کسی مفید خواهید بود. اگر خود را مقدس بدانی، سعادتمند خواهی شد.

برای موفقیت، باید عزم و اراده فوق العاده ای داشته باشید. پس هرچه مردم می خواهند بگویند، به ایمان خود بچسبید و ایمان داشته باشید که دنیا زیر پای شما خواهد بود. ویوکاناندا می‌گوید بسیاری از مردم می‌گویند، به این شریک یا آن شریک اعتماد کن، اما من می‌گویم: «اول خودت را باور کن».

اگر پاک و قوی باشی، مردی برابر با دنیا هستی.

فصل 2: ​​هر کس به جای خودش عالی است

سوامیجی با آموزش این اصل کارما می گوید که بخشی از اصل کارما یوگا فعالیت است. وظیفه با توجه به فعالیت است. آنچه در قبال یکی نیست وظیفه دیگری است. در عین حال این نیز نادرست است که این وظیفه را اندک و دیگری را زیاد بدانیم.

اگر انسان برای عبادت خدا سانیاسا را ​​از دنیا بگیرد، نباید فکر کند کسانی که در دنیا زندگی می کنند و برای صلاح دنیا کار می کنند، خدا را نمی پرستند. کسانی که در دنیا زندگی می کنند، زن و بچه نباید به آنها فکر کنند که کسانی که از دنیا دست می کشند، پست هستند یا ولگرد. زیرا هرکسی در زندگی خود و زندگی مردم جایگاه و ارزش خود را دارد که تنها با کار خود می تواند آن را محقق کند.

فصل 3: راز کارما

کمک به دیگران با بدن، رفع نیازهای بدن آنها، واقعاً عالی است، اما هر چه این کمک مهمتر باشد، بیشتر است، و هر چه خدمات دورتر انجام شود، سود بیشتری برای دیگری دارد.

با این حال، اگر به نحوی بتوان آرزوهای فرد را برای همیشه از بین برد ، این مهم ترین کمکی است که می توان کرد.

خلاصه کارما یوگا

و دانش معنوی تنها چیزی است که می تواند غم و اندوه ما را برای همیشه پایان دهد. هر دانش دیگری نیازهای ما را به طور خلاصه برآورده می کند. با شناخت روح، دردسر یا قدرت منفی همیشه کمبود زندگی برای همیشه از بین می رود. پس كمك معنوي به انسان مهم ترين كمكي است كه مي توان به او كرد.

کسانی که معرفت معنوی را به مردم می دهند، مهم ترین فایده را برای بشر خواهند داشت و به این ترتیب، همیشه در می یابیم که آنها تأثیرگذارترین افراد بوده و هستند. کسانی که به مردم در رفع نیازهای معنوی خود کمک می کنند زیرا زندگی معنوی پایه همه فعالیت های ما است. یک فرد از نظر روحی قوی و سالم اگر بخواهد از هر نظر حیاتی خواهد بود.

بدون نیروی معنوی در انسان، حتی نیازهای جسمانی نیز برآورده نمی شود. کمک ذهنی مقدم بر امر معنوی است. هدیه دانش به مراتب بهتر از خوراک و پوشاک است.

بیشتر از جان دادن به انسان است زیرا حیات واقعی انسان از علم است. جهل مرگ است؛ دانش زندگی است زندگی اگر زندگی در تاریکی جهل باشد ارزش چندانی ندارد. مرحله بعدی برای کمک به یک مرد با لطف می آید.

بنابراین، هنگام بررسی مسئله کمک به دیگران، همیشه باید سعی کنیم فکر نکنیم که کمک فیزیکی تنها کمکی است که می توان کرد.

این نه تنها آخرین بلکه کمترین آن است زیرا نمی تواند رضایت دائمی را در زندگی فرد به همراه داشته باشد. بدبختی یک نفر تنها زمانی پایان می یابد که به تمام خواسته هایش ارضا شود. آن وقت گرسنگی آدم را غمگین نمی کند. مشکلی نیست. هیچ غمی نمی تواند تکان بخورد. بنابراین، کمکی که ما را از نظر روحی قوی می کند، بالاترین کمک است، به دنبال آن کمک های روحی و سپس کمک های جسمی.

فصل چهارم: وظیفه چیست؟

هنگام مطالعه در مورد کارما یوگا، ضروری است که بدانیم وظیفه چیست. اگر بخواهم کاری انجام دهم، اول باید بفهمم که این وظیفه من است و فقط من می توانم آن را انجام دهم. باز هم ایده وظیفه در کشورهای مختلف متفاوت است.

مسلمانان می گویند آنچه در کتابشان، قرآن آمده، وظیفه آنهاست. هندوها می گویند آنچه در وداها است وظیفه آنهاست و مسیحیان می گویند آنچه در کتاب مقدس است وظیفه آنهاست.

به این ترتیب در می یابیم که تفکر در مورد وظیفه، موقعیت های مختلف زندگی، آثار تاریخی متفاوت و بر اساس ملل بیگانه متفاوت است. کلمه “وظیفه” که برای همه و هر کلمه دیگر صادق است، غیرممکن است که به وضوح تعریف شود. ما فقط با دانستن عملکرد و نتایج عملی آن می توانیم ایده ای در مورد آن بدست آوریم.

وقتی چیزهای خاصی پیش روی ما هستند، ما یک روش طبیعی یا آموخته شده داریم که برای آنها به شیوه ای ثابت عمل کنیم. وقتی این روش می آید، ذهن شروع به فکر کردن در مورد آن موقعیت می کند. گاهی اوقات کار کردن به روشی خاص در شرایط خاص احساس خوبی دارد. گاهی اوقات، حتی در موقعیت های مشابه، رفتار یکسان به نظر اشتباه است.

در قرن گذشته، هند باندهای بدنام دزدی به نام اراذل و اوباش داشت. کشتن انسان را وظیفه خود می دانستند و هر چه می توانستند انجام می دادند و مال او را می گرفتند. هر چه تعداد افراد بیشتری را کشتند، فکر می کردند بهتر هستند.

عموماً اگر شخصی به خیابان برود و به دیگری شلیک کند، ممکن است به او توهین شود که فکر می‌کند اشتباه کرده است. اما اگر همان مرد به عنوان یک سرباز در هنگ خود، نه یک نفر بلکه بیست نفر را بکشد، خوشحال می شود و فکر می کند که وظیفه خود را به خوبی انجام داده است.

کارما یوگا انگلیسی

بنابراین می بینیم که فقط کار یک وظیفه را تعریف نمی کند. بنابراین ارائه یک تعریف دقیق از وظیفه کاملاً غیرممکن است. ولي وظيفه شخصي اين است كه هر كاري كه ما را به سوي خدا هدايت كند ، كار پسنديده است و وظيفه ماست. هر کاری که ما را پایین بیاورد اشتباه است و وظیفه ما نیست.

از منظر فردی می توان دریافت که در برخی از کارها قدرت تعالی و احترام داریم، در حالی که در مشاغل دیگر تمایل به تحقیر و ظلم به خود داریم.

اما تنها یک تصور از تکلیف وجود دارد که همه بشریت، همه اعصار و ادیان و ملل آن را حقیقتی تغییر ناپذیر می‌دانند و می‌گویند: «هر موجود زنده‌ای فضیلت است به کسی آسیب نزنی، آزار دادن به هر موجود زنده‌ای گناه است».

فصل 5: ما به خودمان کمک می کنیم، نه به جهان

وظیفه ما کمک به دیگران و نیکی به دنیاست. اما باید به خودمان نیکی کنیم. چرا باید این کار را انجام دهیم؟

برای کمک به جهان، اما در واقع برای کمک به خودمان. البته ما باید همیشه سعی کنیم به دنیا کمک کنیم. این باید مهمترین انگیزه ما باشد، اما اگر خوب فکر کنیم، متوجه می شویم که دنیا به کمک ما نیاز ندارد. این دنیا به این دلیل ساخته نشده که من یا تو بیاییم و کمکش کنیم.

ما باید خوب عمل کنیم زیرا میل به انجام کار مهم ترین نیروی محرکه ماست. اگر همیشه بدانیم که کمک به دیگران یک حق ویژه است، خداوند به ما می دهد.

ما می توانیم در جایی بلند بایستیم. پس با پنج سنت در دست نگویید: «این فقیر من»، بلکه شکرگزار باشید که او همان فقیر است تا بتوانید با هدیه دادن به او کمک کنید، زیرا این گیرنده نیست که برکت می‌دهد، بلکه بخشنده است .

پس شاکر باشید که به شما قدرت و اذن داده شده است که در دنیا به مردم خود نیکی کنید و از نیروی مهربانی استفاده کنید و با این تفکر و عمل، مقدس و کامل می شوید، یعنی فردی که تمام خواسته ها را برآورده می کند.

این تنها راهی است که می توانیم کامل شویم. ما حتی یک سنت هم به هیچ گدای که کمک کرده ایم بدهکار نیستیم. بلکه همه ما مدیون او هستیم زیرا او به ما اجازه داده که صدقه خود را به خودش بدهیم.

این کاملاً اشتباه است که فکر کنیم به دنیا خوبی کرده‌ایم یا می‌توانیم انجام دهیم یا احساس کنیم که به چنین افرادی کمک کرده‌ایم. زیرا این یک ایده احمقانه است و همه افکار احمقانه بدبختی می آورند. ما به مردی کمک کرده ایم و امیدواریم که از ما تشکر کند و اگر نکند غم و اندوه به سراغ ما می آید.

چرا باید در ازای کاری که انجام می دهیم انتظار چیزی داشته باشیم؟

کارما یوگا هندی

از مردی که به او کمک می کنید سپاسگزار باشید. او را به عنوان یک خدا در نظر بگیرید. آیا این افتخار بزرگی نیست که به شما اجازه داده شود با کمک به اطرافیان خود خدا را پرستش کنید؟

اگر می‌خواهیم واقعاً بی‌تفاوت باشیم، یعنی چیزی را بدون بازگشت بخواهیم، ​​باید از این همه درد و رنج توقعات زیاده‌روی اجتناب کنیم و با خوشحالی به انجام کارهای خوب در دنیا ادامه دهیم. و کاری که بدون امید انجام می شود هرگز ضرری نخواهد داشت. پس دنیا با شادی ها و غم هایش تا ابد ادامه خواهد داشت.

فصل ششم: آزادی

افراد سطح بالا بی سر و صدا ایده های واقعی و اصیل را جمع آوری می کنند و دیگران – بودا و مسیح – از جایی به مکان دیگر می روند و برای آنها موعظه می کنند و کار می کنند. در زندگی گوتام بودا، او مدام می گوید که بیست و پنجمین بودا است. بیست و چهار نفر قبل از او برای تاریخ ناشناخته هستند، اگرچه بودا می دانست که تاریخ بر پایه هایی که توسط او گذاشته شده ساخته خواهد شد.

باورنکردنی ترین افراد ساکت، ساکت و بی خبر هستند. آنها کسانی هستند که واقعاً قدرت فکر را می دانند و مطمئن هستند که حتی اگر به غاری بروند و در را ببندند و فقط به پنج فکر واقعی فکر کنند و سپس بروند، این پنج فکر آنها تا ابد زنده خواهد ماند.

چنین افکاری وارد کوه ها می شوند، از اقیانوس ها عبور می کنند و در سراسر جهان گسترش می یابند. آنها به اعماق قلب و ذهن انسان نفوذ می کنند و مردان و زنانی را که به آنها راهنمایی عملی می کنند تا در زندگی انسان به خوبی انجام دهند، ارتقا می دهند. این قدر فعال بودن و مبارزه کردن، کار کردن، مبارزه کردن، موعظه کردن و نیکی کردن خیلی نزدیک به خداست. همانطور که می گویند، او برای انسانیت اینجا روی زمین آمده است.

هنوز مقداری ناآگاهی در کسانی که فعالانه اقدام می کنند، هر چند خوب باشند، باقی مانده است. اگر فکر کنیم و بفهمیم که هنوز در دانش ما کاستی هایی وجود دارد، فقط ما می توانیم کار کنیم.

برای کسانی که امیال فطری در روحشان جذب می شود، امیالشان محصور است و دائماً به روح دلبستگی دارند، وظیفه دیگری نیست. چنین افرادی در واقع قدبلندترین در نسل بشر هستند.

در حالی که این همه کار انجام می دهیم، هرگز نباید فکر کنیم که می توانیم کمک کنیم، حتی با جزئی ترین چیزها در این جهان. حقیقت این است که ما نمی توانیم. بنابراین، در عوض، ما فقط به خودمان اجازه می دهیم که در این زمین تمرینی جهان قرار بگیریم.

اگر با این فکر عمل کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم که فرصت کنونی ما برای این کار حق ویژه ای است که به ما داده شده است، هرگز به چیزی وابسته نخواهیم شد.

میلیون‌ها نفر مثل من و شما فکر می‌کنند که ما انسان‌های بزرگ دنیا هستیم. اما همه ما می میریم و در پنج دقیقه جهان ما را فراموش می کند. اما زندگی خدا بی نهایت است.

به فرمان او باد می وزد، خورشید می تابد، زمین زنده می شود و مرگ فرا می رسد. او در همه چیز و همه چیز است. ما فقط می توانیم او را پرستش کنیم.

بنابراین، تمام ثمرات کار را رها کنید. به خودت خوبی کن تنها در این صورت تحقق خواهد آمد. به این ترتیب غل و زنجیر قلب شکسته می شود و ما کاملا احساس آزادی می کنیم. این رهایی هدف کارما یوگا است.

نتیجه

بنابراین، دوستان، این افکار سوامی ویوکاناندا در مورد کارما است. امیدواریم چیزهای ضروری زیادی در مورد کارما یاد گرفته باشید. اکنون آنها را در زندگی خود بپذیرید و ضمن بهبود کیفیت اعمال خود، به سمت زندگی خوب حرکت کنید.

در نهایت، اگر احساس می کنید این خلاصه می تواند به دیگران کمک کند، لطفاً آن را با آنها به اشتراک بگذارید. ما به زودی با خلاصه های بهبود یافته بیشتری ملاقات خواهیم کرد .

نقد کتاب کارما یوگا

“کارما یوگا” نوشته سوامی ویوکاناندا یک کتاب معنوی عمیق است که مسیر عمل فداکارانه را بررسی می کند.

ویوکاناندا به شیوایی مفهوم کارما یوگا و ارتباط آن در زندگی معاصر را توضیح می دهد. او بر قدرت دگرگونی خدمت فداکارانه و اینکه چگونه می تواند منجر به رشد و تحقق معنوی شود، تأکید می کند.

این کتاب راهنمایی های عملی در مورد ادغام از خودگذشتگی در اعمال روزمره ارائه می دهد و اهمیت جدایی و تسلیم شدن در برابر هدفی بالاتر را برجسته می کند. “کارما یوگا” با ترکیبی از خرد باستانی و ارتباط مدرن، بینش های ارزشمندی را برای کسانی که به دنبال یک زندگی کامل و هدفمند هستند ارائه می دهد.

متشکرم!

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *