هوش هیجانی

ضریب هوشی در بهترین حالت 20 درصد به موفقیت یک فرد کمک می کند و EQ بخش قابل توجهی از 80 درصد باقی مانده است. بنابراین کشف این ضریب عاطفی برای موفقیت شما بسیار مهم است. گولمن اینجاست تا با کتاب خود “هوش عاطفی” که به درک هوش عاطفی و چگونگی استفاده از آن به نفع خود اختصاص دارد، کمک کند.

گولمن یک روانشناس است و همچنین نویسنده ای کارکشته است. کتاب هوش عاطفی او به مدت یک سال و نیم در صدر فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار دارد. موضوعات دیگری که او درباره آنها می نویسد خلاقیت، انگیزه و یادگیری اجتماعی است.

یکی از اولین چیزهایی که گولمن در کتاب خود بیان می کند این است که IQ در بهترین حالت 20٪ به موفقیت یک فرد کمک می کند و EQ بخش قابل توجهی از 80٪ باقی مانده است. متأسفانه، گرایش‌هایی در سراسر جهان وجود دارد که نسل‌های جوان بیشتر از نسل‌های گذشته دچار مشکل عاطفی هستند، که منجر به عواقب شدیدی مانند بیماری‌های روانی، جرم و جنایت و اعتیاد می‌شود. مدارس آمادگی اندکی برای آشفتگی عاطفی که در زندگی اتفاق می افتد ارائه می دهند، بنابراین والدین باید به فرزندان خود آموزش دهند. مشکل این است که جمعیت عمومی بزرگسالان نیز می توانند از نظر عاطفی سواد بیشتری داشته باشند، زیرا به آنها آموزش هوش هیجانی داده نشده است. 

1. مغز عاطفی

هوش هیجانی

مغز انسان دارای دو بخش است: مغز عاطفی و مغز منطقی. در تاریخ تکامل ما، مغز عاطفی اول بوده و پایه پایینی مغز است. مغز منطقی دیرتر آمد و در نواحی فوقانی بیرونی قرار دارد. به دلیل ساختار مغز و ارتباطات آن با بدن، مغز عاطفی سریعتر از مغز منطقی عمل می کند و مغز عاطفی نیز می تواند بر مغز منطقی غلبه کند.

2. ماهیت هوش هیجانی

هوش هیجانی در مورد پنج توانایی حیاتی است.

1. خودآگاهی عاطفی: آگاهی از احساسات خود در هنگام وقوع، به ویژه احساسات منفی مانند اضطراب، افسردگی و خشم.

2. خودتنظیمی عاطفی: استفاده از تکنیک هایی برای مدیریت هیجانات منفی، به طوری که آنها چندان دوام نمی آورند. روش‌ها عبارتند از قالب‌بندی مجدد موقعیتی که شما را عصبانی می‌کند، افزایش برانگیختگی فیزیکی در صورت افسردگی، و کاهش برانگیختگی فیزیکی در صورت اضطراب.

3. خودانگیختگی: امیدوار بودن در مواجهه با دشواری، استفاده از ارضای تاخیری خود تحمیلی هدفمند برای دستیابی به اهداف و استفاده از حالت جریان برای رسیدن به اوج عملکرد.

کتاب هوش هیجانی

تأخیر در رضایت به معنای پیشی گرفتن از یک پاداش کوچک در حال حاضر برای یک پاداش بزرگتر در آینده است. بنابراین، به عنوان مثال، به جای تماشای تلویزیون در حال حاضر (یک لذت کوچک)، درس می خوانم تا در امتحانم خوب باشم (پاداش بزرگ در آینده).

حالت جریان زمانی است که احساسات شما بدون توجه به افکار غیرمرتبط با کار، کانالیزه و همسو می شوند. برای ورود به حالت جریان، به تمرکز دقیق عمدی روی کار نیاز داریم. علاوه بر این، کار باید کمی بالاتر از توانایی شما و چیزی باشد که قبلاً بارها تمرین کرده اید و باید انرژی داشته باشید.

4. آگاهی از احساسات دیگران: داشتن همدلی مستلزم آن است که به اندازه کافی آرام باشیم تا وضعیت فیزیولوژیکی طرف مقابل را منعکس کنیم و به ما اجازه دهیم آنچه را که آنها احساس می کنند احساس کنیم.

5. مدیریت روابط: دانستن چگونگی بحث و حل و فصل تعارضات (به عنوان مثال، استفاده از روش XYZ) و اجتناب از سیل عاطفی در طول ارتباطات.

روش XYZ برای ابراز شکایت: وقتی X را انجام دادید، من احساس Y کردم و ترجیح می‌دهم شما Z را انجام دهید.

سیل احساسی زمانی است که ضربان قلب شما در طول یک مکالمه دشوار بیش از ده ضربه در دقیقه افزایش می یابد. دو طرف باید قبل از شروع مجدد بحث، 20 دقیقه استراحت کنند تا آرام شوند. اگرچه ممکن است 5 دقیقه به اندازه کافی احساس شود، زمان بازیابی فیزیولوژیکی به 20 دقیقه نیاز دارد.

3. خودتنظیمی عاطفی

برای خشم – یکی از بهترین راه‌ها برای خاموش کردن شعله‌های خشم این است که موقعیت را به شکل مثبت‌تری دوباره تنظیم کنید. از سوی دیگر، هر چه بیشتر در مورد چیزی که ما را عصبانی کرده است نشخوار کنیم، «دلایل خوب» بیشتری برای عصبانیت پیدا می کنیم. مطالعات نشان می دهد که تخلیه خشم ممکن است در لحظه احساس خوبی داشته باشد، اما خشم را از بین نمی برد.

برای افسردگی – افسردگی یک حالت کم انگیختگی است، بنابراین ورزش به بهبود خلق و خو کمک می کند، در حالی که تکنیک های آرام سازی آن را بدتر می کند. روش دیگر برای کاهش افسردگی، مقایسه های رو به پایین است: مقایسه خودمان با کسانی که از ما بدتر هستند. روش سوم کمک به دیگران است که ما را از نشخوار فکری در مورد خود و مشکلاتمان باز می دارد و باعث می شود مشکلات دیگران را ببینیم و از کمک به آنها احساس خوبی داشته باشیم.

برای اضطراب – اضطراب حالتی با برانگیختگی بالاست، بنابراین تکنیک های آرام سازی کمک می کند، در حالی که ورزش آن را بدتر می کند. افراد مضطرب از نظر تحصیلی و در محل کار بدتر هستند. با این حال، مردم زمانی بهترین تلاش خود را می کنند که اضطراب کافی وجود داشته باشد. اگر اضطراب خیلی کم باشد، مردم آماده نمی شوند. اما اگر اضطراب بیش از حد وجود داشته باشد، افراد هیچ ظرفیت ذهنی برای تمرکز ندارند. نقطه شیرین در وسط است.

4. هوش عاطفی کاربردی

بخش 3 هوش هیجانی را در ازدواج، محل کار و مراقبت های پزشکی اعمال می کند.

الف- هوش عاطفی در ازدواج

نرخ طلاق در حال افزایش است، از 30٪ در سال 1950 به 67٪ در سال 1990. مسائل خاص ازدواج را مختل نمی کند. این است که چگونه یک زن و شوهر اختلاف نظر دارند و سپس بحث می کنند که کلید بقای زناشویی است. ما باید در برابر تحقیر و سنگ اندازی مراقب باشیم. 

معمولاً زن از چیزی شکایت می کند که شوهر فکر می کند کار بزرگی نیست و کاری انجام نمی دهد. در نهایت شکایت زن با حمله به شخصیت شوهر به تحقیر می رسد. برای مثال، ممکن است همسرش به جای اینکه بگوید: «تو همیشه خیلی بی‌ملاحظه هستی»، بگوید «کاری که الان انجام دادی باعث می‌شود احساس کنم برایت مهم نیستی».

خلاصه هوش هیجانی

وقتی شوهر با تحقیر مواجه می شود، دچار سیل عاطفی می شود و برای مقابله با آن، زن را به عنوان مکانیزم دفاعی تکاملی سنگ اندازی می کند. به عنوان مثال، او کاملاً بی احساس می شود و همسرش را نادیده می گیرد. این سنگ اندازی باعث تحقیر بیشتر زن از شوهر می شود و موجب تحقیر و سنگ اندازی بیشتر می شود. اگر این امر تداوم یابد منجر به طلاق می شود.

راه حل نیاز به هوش هیجانی دارد. زوج می توانند از روش XYZ استفاده کنند و در هنگام برقراری ارتباط از سیل عاطفی جلوگیری کنند. اما برای مدیریت موثر روابط، هر فرد باید از احساسات یکدیگر آگاه باشد. برای انجام این کار، آنها باید از نظر فیزیولوژیکی آرام باشند. این مکالمات سخت ناگزیر از نظر فیزیولوژیکی هر فرد را تحریک می کند، بنابراین آنها باید از نظر احساسی خودآگاه باشند. ما می‌توانیم ببینیم که هوش هیجانی چقدر در تداوم یک ازدواج حیاتی است.

ب- هوش هیجانی در محیط کار

افراد EQ پایین باعث استرس دیگران می شوند. استرس افراد را احمق می کند. مهارت های اولیه EQ مورد نیاز در محل کار هستند

• هماهنگی با احساس دیگران

• رسیدگی به اختلافات

• ورود به حالت جریان

• ابراز نارضایتی به عنوان انتقاد مفید

• ایجاد فرهنگ تنوع.

• شبکه سازی موثر.

رابطه مدیر و کارمند می تواند مشابه رابطه زن و شوهر باشد، جایی که مدیر ممکن است به شخصیت کارمند حمله کند و منجر به سنگ اندازی از سوی کارمند شود. اشتباه دیگری که مدیران مرتکب می‌شوند این است که اجازه می‌دهند مشکلات جزئی مورد توجه قرار نگیرند، سپس ناامیدی‌های کوچکی را در خود جمع می‌کنند تا اینکه سرانجام مدیر به کارمند منفجر می‌شود. این کار باعث می شود که کارمند احساس کند که به خاطر اینکه زودتر به او گفته نشده، مورد ظلم قرار گرفته است.

نقد هنرمندانه به جای شخصیت، بر کنش فرد متمرکز است، در مورد آنچه باید تغییر کند، مشخص است و راه حلی برای بهبود ارائه می دهد. مرور متفکرانه معمولاً چهره به چهره انجام می‌شود و نیاز به همدلی ارائه‌دهنده دارد تا تأثیر آن بر گیرنده احساس شود. در اینجا نمونه ای از یک نقد هنرمندانه آورده شده است: «مشکل اصلی در این مرحله این است که برنامه شما بسیار طولانی خواهد شد و هزینه ها را افزایش می دهد. می خواهم در مورد هزینه های خود، به خصوص مشخصات طراحی، بیشتر فکر کنید تا ببینید آیا می توانید راهی برای انجام سریعتر همان کار پیدا کنید. 

تحقیقات نشان می دهد که پرورش تنوع و شمول برای تغییر احساسات عمیق مردم سخت است، بنابراین ارزش تلاش کردن را ندارد. در عوض، سازمان ها باید رفتار را آموزش دهند که بسیار آسان تر است. سازمان‌ها باید محیطی با مدارا صفر ایجاد کنند که به سرعت و علناً اعمال تبعیض را مجازات کند، که به مردم یاد می‌دهد به روش‌های فراگیر عمل کنند، حتی اگر هنوز در عمق وجودشان تعصب داشته باشند.

هوش هیجانی انگلیسی

در عملکرد تیم، هارمونی مهم ترین عامل تعیین کننده است. هارمونی به هر عضو این امکان را می دهد که به بهترین نحو به تیم کمک کند. برعکس، مردم تنها زمانی می توانند بهترین های خود را ارائه دهند که اصطکاک عاطفی وجود داشته باشد.

بهترین عملکردها در سه چیز بهتر از همه هستند: ابتکار عمل برای پیشرفت بیشتر، ترویج همکاری، و تنظیم عاطفی خود. آنها همچنین دسترسی سریع به یک شبکه غیررسمی و منعطف دارند که به آنها در حل سریع مشکلات پیش بینی نشده کمک می کند

ج. هوش هیجانی در مراقبت های پزشکی

درمان نیازهای روانی و پزشکی یک فرد اغلب فواید پزشکی قابل توجهی دارد. متخصصان پزشکی معمولاً همه احتمالات وحشتناک را برای بیماران مضطرب نام می برند و آنها را عصبی تر می کند. اضطراب با شروع بیماری و دوره بهبودی پیوند علمی دارد. شواهد فزاینده ای وجود دارد که استرس باعث ساییدگی و پارگی سیستم عصبی می شود.

خشم بیشترین ضرر را برای قلب دارد. مستعد تحریک شدن نسبت به سیگار کشیدن، فشار خون بالا و کلسترول بالا، پیش بینی کننده قوی تری برای مرگ در جوانی است. پادزهر این است که قلب قابل اعتمادتری ایجاد کنیم و نیت بهتر دیگران را در نظر بگیریم.

تنهایی خطر بیماری و مرگ را دو برابر می کند. سیگار کشیدن فقط 1.6 بار است. یک راه موثر برای مقابله با احساسات آشفته این است که آنها را روی کاغذ بنویسید، سپس روایتی ببافید که در چند روز آینده معنا پیدا کند.

5. پرورش هوش هیجانی در کودکان

جای تعجب نیست که هوش هیجانی والدین نقش بسیار زیادی در رشد عاطفی کودکان دارد. اما همچنین به کودکان در زمینه‌های خارج از EQ، از جمله عملکرد تحصیلی (تمرکز بهتر) و سلامت (استرس کمتر) کمک می‌کند. 

زندگی خانوادگی اولین مدرسه ما برای یادگیری عاطفی است. ما یاد می گیریم که چگونه نسبت به خود احساس کنیم، دیگران چگونه به احساسات ما واکنش نشان می دهند، چگونه در مورد آن احساسات فکر کنیم، و چگونه امیدها و ترس ها را ابراز کنیم. سه نوع متداول والدین ناتوان عاطفی وجود دارد:

• نادیده گرفتن کامل احساسات کودک

• بیش از حد بی خیال: این والدین متوجه طوفان عاطفی می شوند، اما تصمیم می گیرند که کودک چگونه با آن برخورد کند، حتی ضربه زدن و جیغ زدن.

• تحقیرآمیز: به شدت خشم فرزندان خود را تایید نمی کنند و تنبیه می شوند.

والدین باهوش عاطفی از فرصت ناراحتی کودک استفاده می کنند تا به عنوان یک مربی عاطفی به کودک خدمت کنند. اول، وقت می گذارند تا بفهمند دقیقا چه چیزی کودک را ناراحت می کند. سپس به کودک کمک می کنند تا راه های مثبتی برای تسکین احساسات خود بیابد.

6. بی سوادی عاطفی – پیامدها و راه حل ها

هزینه هوش هیجانی پایین در کودکان شدید است، از جمله افسردگی، بزهکاری، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و اختلالات خوردن.

افسردگی: – افسردگی عمدتاً به دلیل نقص در دو زمینه صلاحیت عاطفی ایجاد می شود: مهارت های ارتباطی و مدیریت مشکلات. فقدان مهارت های ارتباطی باعث می شود آنها با والدین یا همسالان خود دچار مشکل شوند. سپس، آنها به این شکست‌ها با این احساس پاسخ می‌دهند که نمی‌توانند کاری در مورد آن انجام دهند، که منجر به افسردگی می‌شود.

از آنجایی که افسردگی اغلب در ابتدا به صورت تحریک‌پذیری دائمی، به‌ویژه نسبت به والدین ظاهر می‌شود، افراد کمتر با آن فرد افسرده ارتباط اجتماعی برقرار می‌کنند که منجر به مارپیچ رو به پایین مشاجرات و بیگانگی می‌شود. با این حال، اگر به کودک آموزش داده شود که احساس کند اقداماتی وجود دارد که می تواند برای بهبود وضعیت خود انجام دهد، دچار افسردگی نمی شود.

اعتیاد به الکل و مواد مخدر:

از کسانی که با الکل و مواد مخدر آزمایش می کنند، تنها 14 درصد الکلی می شوند و 5 درصد معتاد به مواد مخدر می شوند. تفاوت آنها با معتادان در این است که آنها برای تسکین احساسات منفی خود به این ماده به عنوان راهی برای خوددرمانی روی می آورند. 

از آنجایی که الکل اثر آرامش بخشی دارد، معتادان به الکل برای تسکین اضطراب یا آشفتگی شدید خود به الکل روی می آورند. به همین ترتیب، معتادان به مواد مخدر در پاسخ به افسردگی به کوکائین روی می آورند و برای کنترل خشم به هروئین روی می آورند. 

برنامه های مداخله ای باید مهارت های هیجانی حیاتی را برای پیشگیری و درمان اعتیاد به کودکان بیاموزند. این مهارت ها شامل خودآگاهی عاطفی، خودتنظیمی هیجانی، مدیریت استرس و اضطراب، خواندن نشانه های اجتماعی، همدلی، مقاومت در برابر تاثیرات منفی و درک اینکه چه رفتاری در یک موقعیت قابل قبول است می باشد.

هوش هیجانی هندی

اختلالات اشتها:

اختلالات خوردن به دلیل ناتوانی در شناسایی احساسات ناراحت کننده همراه با نارضایتی زیاد از بدن ایجاد می شود. به عنوان مثال، دختری احساس استرس یا عصبانیت می‌کند اما نمی‌تواند سطح را نام ببرد، و همه چیز را گرسنگی فرض می‌کند. بعد پرخوری می کند و می خورد تا خودش را آرام کند. اما برای جلوگیری از افزایش وزن، او همه چیز را پاک می کند. این بولیمیا است یا دختر خودش را گرسنگی می کشد تا احساس کنترل کند. این بی اشتهایی است برای جلوگیری یا توقف اختلال خوردن، دختران باید یاد بگیرند که احساسات خود را شناسایی کرده و از روش های سالم برای تسکین آنها استفاده کنند.

برنامه های سواد عاطفی

نویسنده از مدارس می‌خواهد برنامه‌های سواد عاطفی را طراحی و اجرا کنند که زود شروع می‌شوند، متناسب با سن هستند، در طول سال‌های مدرسه اجرا می‌شوند و با تلاش‌های مدرسه، خانه و جامعه در هم تنیده می‌شوند. مناسب سن یعنی آموزش چیزی که بچه ها بعدا می توانند یاد بگیرند.

از سنین 6 تا 11 سالگی، کودکان توانایی یادگیری تأخیر خشنودی، مسئولیت پذیری اجتماعی، کنترل عواطف مانند خشم و تکانه و داشتن دیدگاهی خوش بینانه را در خود پرورش می دهند. این سالها برای تعریف تجربه نوجوانی بعدی آنها بسیار مهم است.

از دبیرستان تا دبیرستان، تا سال‌های نوجوانی و بلوغ، تقریباً همه افراد دچار افت اعتماد به نفس و افزایش خودآگاهی می‌شوند. بنابراین، کودکان باید یاد بگیرند که چگونه در این دوره روابط نزدیک ایجاد کنند، احساسات را بخوانند، مشکلات رابطه را حل کنند و اعتماد به نفس را پرورش دهند.

روشی که کودکان می توانند قبل از عصبانیت یا گریه کردن از آن استفاده کنند، روش Stoplight است:

  1. چراغ قرمز: توقف کنید و قبل از اقدام فکر کنید.
  2. چراغ زرد: مشکل و احساس خود را بیان کنید، هدف مثبتی تعیین کنید و به راه حل های بسیاری و پیامدهای آن فکر کنید.
  3. Greenlight: ادامه دهید و بهترین برنامه را امتحان کنید.

نقد و بررسی کتاب هوش هیجانی

کتاب هوش عاطفی، تالیف دانیل گولمن، کتابی پیشگامانه و روشنگر است که اهمیت هوش هیجانی (EQ) را در زندگی ما بررسی می کند. به‌عنوان یک خواننده، کتاب را هم آموزنده و هم الهام‌بخش دیدم و دیدگاه تازه‌ای درباره نقش احساسات در موفقیت شخصی و حرفه‌ای ارائه می‌دهد.

سبک نگارش گلمن جذاب و قابل دسترس است و درک مفاهیم پیچیده روانشناختی را آسان می کند. این کتاب مملو از تحقیقات قانع‌کننده و مثال‌های واقعی است که اهمیت EQ را در جنبه‌های مختلف زندگی نشان می‌دهد.

یکی از تأثیرگذارترین جنبه‌های هوش هیجانی، تأکید آن بر اهمیت خودآگاهی، همدلی و ارتباط مؤثر در ایجاد روابط قوی و دستیابی به موفقیت است. این کتاب به من انگیزه داد تا بیشتر مراقب احساساتم و تأثیر آنها بر اعمال و تعاملاتم با دیگران باشم.

این کتاب همچنین راهکارهای عملی برای توسعه و تقویت هوش هیجانی، مانند تکنیک های ذهن آگاهی، گوش دادن فعال و مهارت های حل تعارض ارائه می دهد. این ابزارها در هر دو محیط شخصی و حرفه ای قابل استفاده هستند و هوش عاطفی را به منبعی ارزشمند برای هر کسی که به دنبال بهبود رفاه عاطفی و روابط بین فردی خود است تبدیل می کند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *