داشتن خانه برای اکثر مردم دنیا رویایی است. به همین دلیل است که سرمایه گذاری مسکن در میان طبقه متوسط ​​به طور نامتناسبی بیشتر است. طبقه متوسط ​​به ندرت در بازارهای سهام سرمایه گذاری می کند. از سوی دیگر، تقریباً همه افراد طبقه متوسط ​​حقوق بگیر در آمریکا و حتی در سراسر جهان دارای املاک و مستغلات هستند. همچنین، اکثر افرادی که دارای املاک و مستغلات هستند، آن را به طور کامل خریداری نمی کنند. در عوض، آن را با پول قرض گرفته می خرند. تأثیر این تصمیم سرمایه گذاری بر زندگی آنها بسیار زیاد است. اصطلاحی به نام «فقیر خانه» در آمریکا وجود دارد. این اصطلاح افرادی را توصیف می کند که پول مناسبی به دست می آورند. با این حال، از آنجایی که آنها بیشتر پول خود را در قالب پرداخت وام مسکن به بانک ها بدهکارند، مجبورند سبک زندگی ضعیفی داشته باشند.

آرام آرام، هزاره ها متوجه می شوند که رویای املاک و مستغلات ممکن است ارزش نداشته باشد. به همین دلیل است که هزاره‌ها هزینه سفر و تحصیل را بر خرید خانه ترجیح می‌دهند. به طور سنتی، اعتقاد بر این است که خانه یک سرمایه گذاری است. در این مقاله، ما هفت دلیل عمده برای اینکه چرا خرید خانه واقعاً یک سرمایه گذاری نیست، فهرست می کنیم.

غیر مایع

سرمایه گذاری ها مفید هستند زیرا می توان آنها را در مواقع ضروری به سرعت فروخت. مورد سهام و اوراق قرضه را در نظر بگیرید. این سرمایه‌گذاری‌ها بازاری آماده دارند که می‌توان آن‌ها را در عرض چند دقیقه با پول نقد مبادله کرد. سرمایه گذاری هایی مانند طلا و نقره نیز به همین صورت است. املاک و مستغلات احتمالاً تنها سرمایه گذاری غیر نقدی است که توسط افراد طبقه متوسط ​​در سبد خود نگهداری می شود. فروش املاک و مستغلات در همه بازارها دشوار است. در زمان های خرابی، کار حتی دشوارتر می شود و فروشندگان اغلب باید شش ماه تا یک سال صبر کنند تا بتوانند به جای اموال خود پول نقد دریافت کنند. بنابراین برای طبقه متوسط ​​توصیه نمی شود که بخش بزرگی از پرتفوی خود را در یک طبقه دارایی از جایی که نمی توانند به راحتی آن را برداشت کنند، داشته باشند.

مات

بازار املاک و مستغلات نه تنها نقدینگی ندارد بلکه مبهم است. در مورد سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار، قیمت های فهرست شده دقیقاً همان قیمت های معاملاتی است. با این حال، در مورد املاک و مستغلات، قیمت های ذکر شده بسیار متفاوت از نرخ هایی است که در واقع معاملات با آن انجام می شود. برای خریدار بسیار دشوار است که واقعاً قیمت خرید صحیح را بداند. این بازار به این شهرت دارد که خریداران و فروشندگان اگر مراقب نباشند توسط واسطه‌های بی‌وجدان از بین می‌روند.

هزینه های تراکنش

املاک و مستغلات نیز هزینه های مبادله ای غیرعادی بالایی دارند. اولاً، هر بار که فروش انجام می شود، باید مبلغ زیادی به دولت داده شود. همچنین هزینه هایی مانند هزینه های حقوقی، دلالی و هزینه های ارزیابی نیز در هر معامله ملکی وجود دارد. از این رو، هر بار که یک تراکنش انجام می‌شود، تقریباً 10٪ از ارزش به خاطر هزینه‌های تراکنش از دست می‌رود. این نیز به نقطه عدم نقدینگی که در بالا ذکر شد کمک می کند. با این حال، نکته اصلی این است که از آنجایی که هزینه‌های معامله بسیار زیاد است، خریداران حتی در صورت اشتباه بودن ملکی که خریداری کرده‌اند، گیر می‌کنند.

بازده کم و هزینه های بالا

سرمایه گذاری در املاک و مستغلات به دلیل ارائه بازده کم شناخته شده است. به طور سنتی، بازده سرمایه گذاری در املاک کمتر از نرخ تورم بوده است. تنها در چند سال گذشته است که افزایش ناگهانی سرمایه در املاک و مستغلات افزایش یافت. اجاره های به دست آمده نیز ناچیز است. همچنین، برای به دست آوردن اجاره، زمان، پول و تلاش زیادی باید صرف شود. همچنین در بسیاری از مواقع، اجاره دادن خانه مشکل است. از این رو، یک عنصر ریسک نیز وجود دارد.

به طور کلی، بازدهی که توسط املاک و مستغلات به دست می‌آید با سرمایه‌گذاری‌های بدون ریسک قابل مقایسه است، حتی اگر ریسک‌های زیادی را متحمل شوند. این همان چیزی است که املاک را به یک شرط بد برای طبقه متوسط ​​تبدیل می کند.

اشتغال پذیری

خرید املاک و مستغلات فرد را مجبور می کند در یک منطقه جغرافیایی ساکن شود. به دلیل هزینه های مبادله ای که در بالا ذکر شد، املاک و مستغلات را نمی توان خیلی وقت ها خرید و فروش کرد. مشکل استقرار در یک منطقه جغرافیایی این است که فرصت ها به شدت محدود است. این دلیلی است که هزاره ها ترجیح می دهند خانه نخرند. در این دوران اخراج و تغییر شغل، داشتن خانه بیشتر یک بدهی است تا یک دارایی.

اهرمی

همانطور که قبلاً در بالا ذکر شد، خرید املاک و مستغلات معمولاً به صورت اهرمی انجام می شود. این بدان معناست که مردم بخش‌های زیادی از درآمد خود را به عنوان بهره پرداخت می‌کنند. همه این پرداخت ها با این فرض انجام می شود که قیمت املاک و مستغلات افزایش می یابد. مشکل این است که اگر قیمت ها افزایش نیابد، سرمایه گذاران پول زیادی از دست خواهند داد. باید درک کرد که برای اینکه سرمایه گذاران پول خود را از دست بدهند، نیازی به کاهش قیمت نیست. حتی اگر قیمت ثابت بماند، سرمایه‌گذاران بخش عظیمی از پس‌انداز خود را که به صورت سود پرداخت کرده‌اند، از دست داده‌اند.

بدون تنوع

در نهایت، از آنجایی که املاک و مستغلات بیشتر حقوقی را که یک فرد طبقه متوسط ​​به دست می آورد مصرف می کند، بیشتر پرتفوی آنها را مصرف می کند. به جای داشتن یک سبد متوازن که از سرمایه گذاران در صورت رکود حمایت می کند، بیشتر پس انداز طبقه متوسط ​​در بازار مسکن است. به همین دلیل است که در سال 2008 بازار مسکن سقوط کرد، کل اقتصاد به هم ریخت.

نکته پایانی این است که “در اسرع وقت خانه بخرید” توصیه قدیمی است. هزاره ها به خوبی از چندین مشکل مالی برای داشتن خانه آگاه هستند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *