مقالات قبلی در این ماژول جنبه های مختلف مرتبط با غیر انتفاعی و چگونگی پیوند آنها با اهداف و اهداف کلی تضمین عدالت و برابری اجتماعی را مورد بحث قرار دادند. این مقاله به موضوع عدالت جهانی میپردازد که در مورد سازمانهای غیرانتفاعی کاربرد دارد و اینکه چگونه هدف تضمین رشد عادلانه و توسعه بدون تبعیض هدف اصلی جنبش غیرانتفاعی است .
نکته اینجاست که سازمانهای غیرانتفاعی، عمدتاً به این دلیل که اعمال سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی در سراسر جهان به توسعهای کجبرانگیز منجر شده است، جایی که عدهای معدود به ضرر عدهای از افراد سود میبرند، در کانون توجه قرار گرفتهاند. این بدان معناست که توسعه عادلانه نیست و همیشه بازندگانی در شعار رشد هستند که حقوق و منافع آنها نادیده گرفته می شود. از این رو، ظهور سازمانهای غیرانتفاعی بهعنوان رسانه و وسیلهای برای تأمین عدالت و برابری برای محرومان، روند کلیدی است که با جهانیسازی نئولیبرالی همراه بوده است.
عدالت جهانی همچنین به احیای حقوق جوامع و افرادی که به حاشیه رانده شده اند و به حاشیه داستان رشد کشیده شده اند اشاره دارد. به عنوان مثال، پدیده جهانی شدن را می توان به وسیله نقلیه ای تشبیه کرد که در حال سوار شدن بهتر به بهشت است و در عین حال محرومان را در جهت مخالف می راند یا به سادگی آرزو می کند مشکلات فقر و نابرابری را از بین ببرد. این بخش از مردم که بی خانمان و مستأصل شده اند، دلیلی هستند که سازمان های غیرانتفاعی به دنبال عدالت برای آنها هستند. همانطور که جهانی شدن منجر به رشد جهانی شده است، به فقر جهانی نیز منجر شده است. از این رو، وظیفه تضمین عدالت جهانی بر دوش سازمانهای غیرانتفاعی است.
جنبه دیگر جنبش عدالت خواهی جهانی این است که به دنبال تجلی تضاد سرمایه داری معاصر است و برنده ذاتی تمام ماهیت اقتصاد مدرن را می گیرد. این بدان معناست که جهانیسازی و سرمایهداری نئولیبرال، بخش یا طبقهای از مردم را به وجود آورده است که وضعیت بدتری نسبت به قبل داشتهاند. همانطور که این روندها وضعیت مردم را بهتر کرده است، وضعیت دیگران را نیز بدتر کرده است. از این رو، باید حرکتی در جهت اطمینان از اینکه همه بخشها به نفع خود هستند وجود داشته باشد و این خلاء است که سازمانهای غیرانتفاعی در جستجوی خود برای عدالت جهانی وارد آن میشوند. سازمانهای غیرانتفاعی مانند آکسفام، اکشن اید و صلح سبز در جهت ایجاد جامعهای عادلانه و عادلانه تلاش میکنند و از این رو، هدف آنها با مفهوم ایدهآلیستی عدالت جهانی همخوانی دارد. چه عدالت اتوپیایی کامل داشته باشیم و چه ظاهری از عدالت،
در نهایت، جنبش جهانی عدالت نیز با هدف پرداختن به نابرابریها و نابرابریهای موجود در قلب فرهنگ مدرن و از این رو، به دنبال جبران بیعدالتیهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که به محرومان وارد شده است. این تلاش سازمانهای غیرانتفاعی برای جبران عدم تعادل، هدف جنبش جهانی عدالت است. در پایان، سازمانهای غیرانتفاعی در خط مقدم جنبش عدالتخواهی جهانی قرار دارند و علیرغم شکستها، توانستهاند پیروزیهای مهمی را در تلاش برای عدالت اجتماعی و برابری اجتماعی به دست آورند.
بدون نظر