وقتی از کلمه پروژه زیرساختی استفاده می شود، تصاویری از پل ها، راه آهن و حتی بنادر به ذهن متبادر می شود که برای پیشرفت هر کشوری ضروری به حساب می آیند. با این حال، این به سرعت در حال تغییر است. بسیاری از کشورهای توسعه یافته و همچنین در حال توسعه در سراسر جهان تمرکز گسترده ای را بر پروژه های زیرساختی آغاز کرده اند که می توان آن را غیرمتعارف دانست. یکی از این حوزه‌ها که سرمایه‌گذاری زیادی را به خود اختصاص داده، حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر است. هر ساله دولت های بیشتری متعهد به سرمایه گذاری میلیاردها دلاری در این زمینه می شوند. این کار هم به دلایل زیست محیطی و هم به دلایل مالی انجام می شود.

در این مقاله نگاهی دقیق‌تر به مفهوم انرژی‌های تجدیدپذیر و ارتباط آن با سرمایه‌گذاری زیرساخت‌ها خواهیم داشت. خواهیم داشت.

چرا انرژی های تجدیدپذیر جذاب تر شده است؟

سرمایه گذاران نهادی مبالغ هنگفتی در اختیار دارند. با این حال، به نظر نمی رسد که آنها راه های مناسبی در زمینه سرمایه گذاری زیرساختی برای استقرار این سرمایه ها داشته باشند. پروژه‌های زیرساختی سنتی مانند جاده‌ها، پل‌ها و راه‌آهن‌ها کالایی شده‌اند. برای اجرای چنین پروژه هایی نیاز به تخصص خاصی نیست. در نتیجه، فشارهای رقابتی قیمت های پیشنهادی را پایین می آورد. از این رو، حاشیه های این گونه پروژه ها نیز در حال کاهش است.

از سوی دیگر، انرژی های تجدیدپذیر هنوز یک حوزه نوپا است. مهارت و دانش مورد نیاز برای اجرای پروژه های زیرساختی مرتبط با انرژی های تجدیدپذیر را نمی توان آزادانه یافت. از این رو، این پروژه ها معمولا حاشیه های بالاتری دارند. بنابراین جای تعجب نیست که صندوق‌های زیربنایی برای سرمایه‌گذاری پول خود در پروژه‌های مرتبط با انرژی‌های تجدیدپذیر صف می‌کشند.

همچنین، منابع انرژی تجدیدپذیر برای استفاده گسترده لازم نیست مقرون به صرفه تر باشند. دولت‌ها در سراسر جهان با استفاده از سوخت‌های فسیلی به‌عنوان منبع اصلی انرژی مبارزه می‌کنند. باور رایج این است که استفاده از سوخت های فسیلی منجر به انتشار کربن شده است که عامل افزایش دمای زمین بوده است. از این رو، انرژی های تجدیدپذیر به عنوان یک جایگزین سبزتر دیده می شود. سرمایه زیادی برای توسعه فناوری سرمایه گذاری می شود که به انرژی های تجدیدپذیر به یک پیشنهاد اقتصادی تر تبدیل می شود.

ریسک های مرتبط با پروژه های زیرساخت انرژی های تجدیدپذیر

اما نکات ذکر شده به این معنا نیست که پروژه های زیربنایی مرتبط با انرژی های تجدیدپذیر خطری ندارند. خطرات زیادی وجود دارد که مختص پروژه های انرژی تجدیدپذیر است. در زیر به همین موضوع اشاره شده است:

 

  • پروژه های زیرساختی مرتبط با انرژی های تجدیدپذیر مقیاس بزرگی ندارند. از این رو میزان سرمایه گذاری در این پروژه ها محدود است. این می‌تواند برای صندوق‌های زیرساختی که به دنبال پروژه‌هایی هستند که در آن می‌توانند مبالغ هنگفتی را به یکباره مستقر کنند، مشکل‌ساز باشد. از آنجایی که نمی‌توان مقادیر قابل توجهی از سرمایه را در پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر به کار برد، بسیاری از صندوق‌ها مطالعه فرصت و درک مزایا و معایب آن را ارزشمند نمی‌دانند. به همین دلیل است که صندوق‌های زیربنایی به‌طور سنتی مبالغ زیادی را در پروژه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری نکرده‌اند. تخمین زده شده است که انرژی های تجدیدپذیر تنها 0.5 درصد از کل مجموعه آنها را تشکیل می دهد. 

     

  • ثانیاً، پروژه‌های زیربنایی مانند جاده‌ها، راه‌آهن‌ها و نیروگاه‌ها نرخ بازدهی پایین‌تری دارند زیرا خطرات کمتری نیز دارند. فناوری مربوط به ساخت جاده ها و پل ها کم و بیش پایدار است. هر نوآوری به صورت مقطعی اتفاق می افتد. این بدان معناست که سرمایه‌گذاری‌های قدیمی‌تر با تغییر فناوری منسوخ نمی‌شوند. از سوی دیگر، بخش انرژی های تجدیدپذیر به عنوان یک بخش فناوری پیشرفته در نظر گرفته می شود. بنابراین، تغییر در تکنولوژی بسیار سریع است. همچنین، بسیاری از اوقات، پس از معرفی فناوری جدید در بخش انرژی های تجدیدپذیر، فناوری های قدیمی کاملاً منسوخ می شوند. به عنوان مثال، مدل‌های قبلی باتری‌های مورد استفاده در خودروهای الکتریکی در مقایسه با مدل‌های جدیدتر بسیار گران هستند. این یکی از دلایل عدم صرفه اقتصادی خودروهای برقی بود. با این حال، شرکت‌هایی مانند تسلای ایلان ماسک باتری‌های ارزان قیمتی تولید کرده‌اند که بازار را به شدت تغییر داده است. همچنین مدل‌های قبلی باتری‌ها و همچنین کارخانه‌های بزرگ تولیدکننده آن‌ها با این نوآوری منسوخ شده‌اند. 

     

  • مهمترین ریسکی که تجارت انرژی های تجدیدپذیر با آن مواجه است، یک ریسک سیاسی و نظارتی است. باید درک کرد که تا کنون، پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر از مقررات مطلوبی برخوردار بوده‌اند. اما با گذشت زمان و با فشارهای سیاسی، ممکن است این موضوع تغییر کند! به عنوان مثال، دونالد ترامپ قبلاً چندین قانون در ایالات متحده تصویب کرده است که به نفع صنعت زغال سنگ در هزینه صنعت انرژی های تجدید پذیر است. سرمایه گذاران نهادی می ترسند که اگر دولت ها تمرکز خود را بر پروژه های انرژی های تجدیدپذیر متوقف کنند، جریان های نقدی آنها به طور قابل توجهی از پیش بینی ها منحرف خواهد شد. 

     

  • در نهایت، اجرای یک پروژه زیرساختی مرتبط با انرژی های تجدیدپذیر با اجرای سایر پروژه های زیرساختی ساده متفاوت است. پروژه های انرژی های تجدیدپذیر به تعالی و قابلیت های عملیاتی زیادی نیاز دارند. تعداد کمی از شرکت ها این قابلیت ها را دارند. در نتیجه سرمایه گذاران انتخاب های زیادی ندارند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مطلقاً هیچ گزینه ای برای سرمایه گذاری در پروژه های انرژی های تجدیدپذیر وجود ندارد. 

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 3 =