استراتژی تسهیل کمی ابزار جدیدی است که بانک های مرکزی در سراسر جهان از آن استفاده می کنند. اکثر بانک های مرکزی بزرگ مانند فدرال رزرو، بانک مرکزی انگلیس، بانک مرکزی اروپا و بانک ژاپن اخیراً به طور گسترده از این استراتژی استفاده می کنند. این ابزار در مقیاس بزرگی مورد استفاده قرار گرفته است که این باور وجود دارد که اگر عواقب آن آنطور که در نظر گرفته شده از بین نرود، می تواند کل سیستم را نیز به همراه داشته باشد. پس چه چیزی دولت ها و بانک های مرکزی را درگیر استفاده از تسهیل کمی کرده است؟ در این مقاله نگاهی به برخی از مزایای تسهیل کمی خواهیم داشت:

ابزار اضافی

تسهیل کمی ابزار جدیدی است که در اختیار بانک مرکزی قرار گرفته است. پیش از این، بانک های مرکزی تنها می توانستند به تغییر نرخ بهره متوسل شوند تا بر اقتصاد تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، زمانی که اقتصاد پایین بود، نرخ بهره را کاهش می دادند، وام دادن و سایر فعالیت های اقتصادی را تحریک می کردند. زمانی که اقتصاد بالا بود و نیاز به پایین آمدن داشت، عکس این کار را انجام می دادند.

با این حال، در بحران های اخیر مانند بحران های ژاپن و ایالات متحده، نرخ بهره قبلاً به سطح زیر صفر کاهش یافته بود. از این رو، دولت در صورتی که بخواهد اقتصاد را تحریک کند، هیچ اقدام احتمالی نداشت. در مواردی مانند این، تسهیل کمی (QE) مفید است. این به این دلیل است که به عنوان یک ابزار اضافی در مجموعه دولت عمل می‌کند و به بانک‌های مرکزی کمک می‌کند تا بحران‌ها را در زمان وقوع کاهش دهند.

نرخ بهره را کاهش می دهد

اثر اصلی تسهیل کمی (QE) این است که پایه پولی یعنی عرضه پول سیستم را افزایش می‌دهد. عرضه پول بیشتر همیشه با کاهش نرخ بهره مرتبط بوده است. این به این دلیل است که پول اضافی شروع به سرازیر شدن به سیستم می کند و سپس وام دهندگان باید برای قرض دادن آن پول اضافی با یکدیگر رقابت کنند. در روند این رقابت، نرخ بهره را پایین می آورند. از این رو، تسهیل کمی (QE) به عنوان یک ابزار دو برابر موثر می شود. با معرفی تسهیل کمی (QE) هدف دیگر سیاست پولی یعنی کاهش نرخ بهره به طور خودکار محقق می شود! نرخ بهره پایین تر از یک سیاست پولی انبساطی حمایت می کند که باعث می شود مرحله رونق بزرگتر شود. در کوتاه‌مدت، تسهیل کمی (QE) ممکن است تقریباً به نظر برسد که آنقدر خوب است که درست نباشد.

از بیکاری جلوگیری می کند

بحران های اقتصادی معمولاً با بیکاری حماسی همراه است. به عنوان مثال، رکود بزرگ سال 1929 یکی از بدترین دوره های تاریخ اقتصادی است. بیش از 40 درصد از مردم در آن زمان بیکار بودند. قبل از اینکه اقتصاد عادی شود، بیکاری سال ها ادامه داشت. با این حال، در بحران‌های امروزی، به ندرت دیده شده است که بیکاری تا این حد طولانی شود و افراد زیادی را تحت تأثیر قرار دهد. این را می توان تا حدی به سیاست اقتصادی تسهیل کمی (QE) نسبت داد. این سیاست تضمین کرده است که نرخ اشتغال به شدت کاهش نمی یابد، بنابراین برای مدت طولانی پایین بمانید. از این رو، در کوتاه مدت، سیاست تسهیل کمی (QE) برای افراد عادی بسیار سودمند بوده است زیرا از مشاغل آنها محافظت می کند. در غیر این صورت، بحران سال 2008 برای ایجاد یک دوره طولانی بیکاری کافی بود.

دارایی های سمی را تخلیه می کند

در سیاست تسهیل کمی (QE)، بانک مرکزی دارایی ها را از بازار آزاد خریداری می کند. این کار را با استفاده از پول تازه ایجاد شده انجام می دهد و از این رو این پول را به سیستم تزریق می کند. اکنون، دارایی های خریداری شده توسط بانک مرکزی می تواند هر چیزی باشد. معمولاً آنها اوراق قرضه دولتی هستند زیرا این امر نقدینگی بازار اوراق قرضه دولتی را افزایش می دهد و همچنین به این دلیل که ایمن ترین آنها هستند. با این حال، در مواردی مانند وام های مسکن فرعی، دولت می توانست دارایی های سمی را از طریق برنامه تسهیل کمی (QE) خریداری کند. این امر دارایی های سمی را از سیستم خارج می کند و آنها را در خزانه های بسته بانک مرکزی قرار می دهد. هنگامی که بحران شروع به حل شدن می کند، این دارایی های سمی به آرامی وارد اقتصاد می شوند و در آنجا می توانند به سرعت جذب شوند و تعادل کل اقتصاد را بر هم نزنند.

نتایج فوری

بهترین بخش در مورد سیاست تسهیل کمی (QE) این است که نتایج فوری ارائه می دهد. زمانی که یک بحران به اقتصاد ضربه می زند، دولت می تواند به سادگی تسهیلات کمی را آغاز کند. در نتیجه، تسهیل کمی از سوی دولت‌ها در سراسر جهان ترجیح داده می‌شود. این به این دلیل است که می توان آن را به راحتی به عنوان یک رفع سریع اعمال کرد. شاید دانستن آن غم انگیز باشد، اما سیاست های اقتصادی جهان بر اساس انگیزه های سیاسی تصمیم گیری می شود. بنابراین، تسهیل کمی که یک استراتژی سیاسی عالی است، زیرا مانند مسکن‌ها باعث تسکین فوری مشکلات می‌شود، بسیار مؤثر است.

کنترل دولتی

نکته مثبت دیگری که به نفع تسهیل کمی عمل می کند این واقعیت است که دولت تقریباً 100٪ بر نتایج کنترل دارد. در صورتی که بانک مرکزی نرخ های بهره را کاهش دهد، سپس به بانک های عضو وابسته است که این کاهش نرخ بهره را در قالب افزایش وام به مصرف کنندگان نهایی منتقل کنند. با این حال، در صورت تسهیل کمی، دولت کنترل 100 درصدی بر نتیجه تمرین دارد. از آنجایی که آنها اوراق قرضه می خرند، میزان دقیق پولی را که در بازار می چرخند و اینکه چگونه بر اشتغال، اعتماد مصرف کننده و در کل اقتصاد تأثیر می گذارد، می دانند.

این مزایای درک شده همان چیزی است که تسهیل کمی را به یکی از ارجح ترین روش های مداخله پولی توسط بانک های مرکزی امروز تبدیل می کند. با این حال، این مزایا به شدت مورد انتقاد و تردید قرار گرفته‌اند و بسیاری احساس می‌کنند که هیچ مزیتی برای تسهیل کمی وجود ندارد، بلکه معایب زیادی دارد. در مقاله بعدی نگاهی به برخی از این معایب خواهیم داشت.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *