در مقاله قبلی به تاریخچه و ریشه های سازمان های دولتی خاص به نام های فردی مک، فانی من و جینی می پرداختیم. ما فهمیدیم که این سازمان ها ماهیت هیبریدی دارند و سهام آنها در بورس فروخته می شود در حالی که اساسنامه دولتی دارند! ماهیت دقیق این سازمان ها موضوع بحث های زیادی است.
مهمترین سوالی که مطرح می شود این است که سهامداران یک شرکت دولتی بدیهی است که مزایای عمده ای نسبت به همتایان خصوصی خود خواهند داشت. در مورد فردی مک، فانی من و جینی می این به احتمال زیاد درست بود. در این مقاله به تفصیل به این سوال می پردازیم. بیایید به برخی از مزایای ویژه ای که به فردی مک، فانی من و جینی می اعطا شد نگاهی بیندازیم.
تضمین ضمنی
بازار عقیده جمعی داشت که آژانس هایی مانند فردی مک، فانی من و جینی مای نمی توانند شکست بخورند. این به این دلیل است که آنها تا حدی مخلوق دولت هستند. این باور هم درست معلوم شد. زمانی که بحران در سال 2008 آغاز شد، اولین افرادی که کمک دریافت کردند این سازمان های دولتی بودند.
دولت فدرال میلیاردها دلار خطوط اعتباری را به عنوان بخشی از منشور آنها در اختیار این آژانسها قرار داده بود. از این رو، حتی در شرایط غیر بحرانی، این آژانس ها می توانند به سادگی از دولت پول قرض کنند. وقتی بحران شروع شد، دولت مجبور شد این خطوط اعتباری را میلیاردها بیشتر افزایش دهد و بلافاصله فردی مک، فانی من و جینی می را نجات دهد.
این به این دلیل است که بازار این وام ها را با این فرض خریداری کرد که دولت ایالات متحده و مالیات دهندگان ایالات متحده به طور ضمنی از آنها حمایت می کردند. شکست فردی مک، فانی من و جینی می در بازپرداخت وام های خود به معنای شکست دولت ایالات متحده و آغاز یک فاجعه جهانی خواهد بود.
اوراق قرضه نمایندگی
همانطور که از نکته بالا می بینیم که اوراق بهادار فروخته شده توسط فردی مک، فانی من و جینی می نسبتاً بدون ریسک بودند. بنابراین، اگر در بازار اوراق قرضه وام دهنده بودید، وام دادن به این آژانس ها نیز نسبتاً بدون ریسک در نظر گرفته می شد زیرا حمایت ضمنی دولت ایالات متحده وجود داشت.
به همین دلیل است که اوراق قرضه منتشر شده توسط این آژانس ها برای جمع آوری پول با نرخ سود کمتری نسبت به طرف های خصوصی منتشر می شد. اوراق قرضه در بازار سه دسته بود یعنی اوراق دولتی، اوراق قرضه خصوصی و یک دسته کاملاً جدید به نام اوراق نمایندگی که نشان دهنده ریسک بالاتر از دولتی اما کمتر از ریسک خصوصی این بنگاه ها بود.
فردی مک، فانی من و جینی می در بازار اوراق قرضه امتیازی بین 25 تا 40 امتیاز کسب کردند. این یک مزیت بزرگ در مورد استقراض مداوم میلیاردها دلار است. از این رو، بسیاری از منتقدان استدلال میکنند که این آژانسها در منشور خود دارای اختیارات ویژهای بودند که به آنها اجازه میداد تا فراتر از اندازه خود رشد کنند و بعداً باعث نکول فاجعهبار شوند.
بازدهی بالاتر
Freddie Mac، Fannie Man و Ginnie Mae نرخ وام کمتری داشتند. این بدان معنی است که آنها می توانند با نرخ های بالاتر وام دهند و سپس همیشه سود بدون ریسک داشته باشند. این ظالمانه خواهد بود زیرا دولت یک نهاد خصوصی ایجاد می کرد که سود آن توسط منشور دولتی تضمین شده است!
در حالی که بسیاری از منتقدان استدلال می کنند که واقعاً چنین بوده است، دولت، فردی مک، فانی من و جینی می همه این اتهامات را به شدت رد می کنند. طرف ماجرا این است که 75 درصد از پساندازی که در نتیجه نرخهای پایینتر وامدهی به این آژانسها جمعآوری شده بود، به وام گیرندگان منتقل شد. آمارهای متعددی برای توجیه این ادعا منتشر شده است.
با این حال، همه کسانی که با این موضوع آشنا هستند و هیچ گونه منافع شخصی ندارند، موافق هستند که فردی مک، فانی من و جینی مای واقعاً دارای امتیازات ویژه هستند.
معاف از مالیات های ایالتی و محلی
یکی از بزرگترین امتیازاتی که به فردی مک، فانی من و جینی می اعطا شد این واقعیت بود که آنها از مالیات های ایالتی و محلی معاف بودند. از آنجایی که آنها ارگان های دولتی بودند که توسط قانون فدرال تعیین شده بودند، تحت صلاحیت آژانس های مالیاتی ایالتی و محلی نبودند. از این رو، در حالی که رقبای آنها باید مالیات های ایالتی و محلی می پرداختند و هزینه های ورودی خود را افزایش می دادند، فردی مک، فانی من و جینی می چنین اجباری نداشتند!
وقتی نرخ بهره پایین و معافیت مالیاتی را با هم جمع کنید، تصویر چرایی انحصار این آژانس ها بر بازار ثانویه وام مسکن مشخص شد.
مستثنی از مقررات
در نهایت، فردی مک، فانی من و جینی می مشمول مقررات مشابه بانک های تجاری یا بانک های سرمایه گذاری نبودند. در ایالات متحده، بانکداری یک صنعت بسیار تنظیم شده بود و پیروی از مقررات هزینه، زمان زیادی را صرف می کند و توانایی یک سازمان را برای شرکت در تجارت به شدت محدود می کند.
فردی مک، فانی من و جینی می با این محدودیت ها به طور کامل مواجه نشدند. مطمئناً مقررات این سازمان های شبه دولتی نیز وجود داشت. با این حال، هیچ جا به اندازه آنچه بر بانک ها تحمیل شده بود سختگیرانه نبود.
به طور خلاصه، فردی مک، فانی من و جینی می برتری های عمده ای نسبت به رقبای خود داشتند. این مزایا در بازار آزاد به دست نیامد بلکه صرفاً توسط دولت به آنها اعطا شد . از این رو، بعداً وقتی از دلارهای مالیات دهندگان برای پرداخت صورتحساب یک شرکت دارای امتیاز فوق العاده استفاده شد، غوغا و گریه عظیمی به گوش رسید.
بدون نظر