آیا زنان ذاتاً برای رهبری مناسب ترند؟
مهارتها و ویژگیهای رهبری که به طور سنتی نرم و زنانه در نظر گرفته میشوند، در پارادایم رهبری فراصنعتی در مرکز توجه قرار گرفتهاند. جای تعجب نیست که رهبران زن اتخاذ این ویژگی ها را طبیعی تر می دانند. این تا حدودی توضیح می دهد که چرا زنان در سال های اخیر به عنوان رهبران موفق و مؤثرتری تحت فشار و غیره ظاهر شده اند.
ما تمایل داریم که رهبری را با سلطه اجتماعی اشتباه بگیریم.
همه ما پیش فرض هایی در مورد اینکه چه چیزی یک رهبر را عالی و موثر می کند، داریم. این طبیعت انسان است که به سمت رهبری اقتدارگرا گرایش پیدا کند که نشان دهنده اعتماد به نفس بالا، عدم تواضع و نگرش سرسختانه نسبت به چالش های مختلف است. آیا غرایز ما را فریب می دهند؟ آیا چنین رهبری هدف خود را در چارچوب پارادایم رهبری فراصنعتی محقق می کند؟
تکامل و مهارت های رهبری
بر اساس تئوری رهبری تکاملی، در مواقع بحران، افراد تمایل دارند که از نظر بدنی مناسب، رهبران جوانی را انتخاب کنند که ویژگیهای رهبری مردانه را از خود نشان میدهند.
در مقابل، در زمان صلح، مردم با سهولت بیشتری رهبری را به افراد مسنتر با مهارتهای اجتماعی بهتر و ویژگیهای رهبری «زنانهتر» میسپارند.
بر اساس علم اخیر ، اما در عصر حاضر و در سطح توسعه کنونی جامعه بشری، این نظریه ها دیگر معتبر نیستند.
زنان و رهبری بحران
بحران جاری کووید به صراحت ثابت کرده است که زنان رهبران بهتری در بحران هستند. آیا این بدان معناست که زنان به دلیل زن بودن بهتر رهبری می کنند یا به این دلیل که اتخاذ اصول رهبری هوشمندانه را طبیعی تر می دانند؟
در واقع، همانطور که در کتابهای توسعه رهبری خود اشاره کردهام ، برخی از مهارتها و شایستگیهای رهبری که رهبری هوشمند و مدرن به آن نیاز دارد، ممکن است برای برخی دارای مفاهیمی زنانه باشد.
از آنجایی که مراقبت، همدلی، خودآگاهی و هوش هیجانی را ویژگی های «زنانه» در نظر می گیریم، می توانیم در مورد توانایی های رهبری زنانه صحبت کنیم.
توسعه رهبری و ویژگی های رهبری “زنانه”.
از منظر توسعه رهبری، نامگذاری چنین ویژگی های رهبری به عنوان زنانه یا مردانه منطقی نیست. با این حال، نگاه کردن به آنها از دریچه جنسیت، توضیح میدهد که چرا زنان برخلاف احتمال، به عنوان رهبران باهوشتری نسبت به مردان ظاهر میشوند.
فروتنی یک ویژگی رهبری هوشمند ضروری است که زنان با موفقیت بیشتری نسبت به مردان آن را پذیرفته اند. با نگاهی به گذشته تفاوت های جنسیتی ثابت شده بین مردان و زنان در مورد تواضع، واضح است که ما از نظر فرهنگی تمایل داریم مردان فروتن را برای نقش های رهبری کنار بگذاریم.
هیچ کس نمی تواند مناقشه کند که فروتنی به رهبران باهوش اجازه می دهد اشتباهات را بپذیرند و نگرش های بالغ تری نسبت به شکست ها اتخاذ کنند. رهبران متواضع به راحتی به مسائل از زوایای ناآشنا فکر می کنند. در نتیجه تمایل بیشتری برای بهبود و پذیرش تغییر دارند. اما برای مردان، فروتنی ننگ ضعف و تسلیم را به همراه دارد.
زنان و رهبری هوشمند
پذیرش فروتنی در چارچوب رهبری هوشمند تنها درسی نیست که مدیران زن می توانند به همه ما بیاموزند.
اعتبار، همدلی و قدردانی کالاهایی هستند که همه کارکنان برای آنها ارزش قائل هستند. رهبري كه بتواند در اين زمينه عمل كند، ايجاد ارتباطات عاطفي و روابط معنادار آسانتر ميشود. اکثر مدیران زن به طور طبیعی در پذیرش این ارزشهای رهبری هوشمند بهتر از مدیران مرد هستند که به ایدههای منسوخ سلسله مراتب عمودی چسبیدهاند.
رهبری هوشمند به ویژگیها و تواناییهای رهبری «زنانه» پاداش میدهد.
رهبران باهوش جانشینی را از دست نمی دهند. مربیگری، مربیگری، و توسعه گزارشات بالقوه بالا از ویژگی های بارز رهبری مستحکم است و زنان در این زمینه نیز برتر هستند. مدیران زن با سهولت بیشتری اهمیت بالا بردن دیگران را تشخیص می دهند و بر جنبه های عمیق تر و استراتژیک روابط خود تمرکز می کنند، برخلاف مردان که تمایل دارند به جای آن رویکردی مبادله ای اتخاذ کنند.
مدیران زن نسبت به مردان تمایل بیشتری به رعایت جوهر واقعی رهبری دارند، یعنی ایجاد تیمها و سازمانهایی با عملکرد بالا. در مقابل، اقتدارگرایان خود محور، رهبری را به عنوان یک مقصد شغلی شخصی می بینند. چنین رهبرانی غیرممکن میدانند که دیگران را مقدم بر خود قرار دهند و در نتیجه کارآمدی رهبری را که ارائه میکنند خراب میکنند.
اعتماد به نفس یکی دیگر از ویژگی های بارز رهبری به سبک سنتی است، اگرچه در شرایطی که از تستوسترون تغذیه می شود، اعتماد به نفس به راحتی به اعتماد به نفس بیش از حد و خودخواهی تبدیل می شود. رهبران زن نسبت به همتایان مرد خود بیشتر از محدودیت های خود آگاه هستند.
داشتن درک سالم از نقاط ضعف و نقص خود به معنای ناامنی نیست. بلکه به رهبران خودآگاه و واقع بین، پایگاهی محکم برای بهبود و توسعه آینده می دهد.
جالب اینجاست که برای دههها، زنانی که مشتاق پستهای رهبری بودند، تقلید از رهبران مرد موفق را مناسب میدانستند و از راههای آنها به عنوان کلید رهبری «درست» حمایت میکردند.
با این حال، طبق علم، رهبران مرد بیشتری باید راههای رهبری زنان را اتخاذ کنند تا رهبران بهتر و باهوشتری در سازمانهای خود شوند.
بدون نظر