سرمایه گذاری قرار است تصمیمات مالی باشد. هنگامی که ما در کلاس های مالی شرکت می کنیم، مدل هایی به ما آموزش داده می شود تا سرمایه گذاری ها را ارزیابی کنیم و تصمیمات خود را بر اساس آن ها قرار دهیم. با این حال، در زندگی واقعی، مردم تصمیمات سرمایه گذاری را احساسی می کنند. این در مورد سرمایه گذاری املاک و مستغلات صادق تر است. بیشتر مردم از نظر عاطفی به خانه یا ایده خانه وابسته هستند. از این رو آنها بر اساس بسیاری از پارامترها تصمیم می گیرند که دقیقاً مالی یا ریاضی نیستند. در این مقاله برخی از انگیزه های رفتاری در پس تصمیم گیری در مورد املاک و مستغلات را فهرست می کنیم.
خرید ملک به عنوان یک آیین گذر
ملک برای اکثر مردم یک سرمایه گذاری احساسی است. این امر حتی برای جوانان معتبرتر است. افراد و همچنین زوجها در اواخر دهه بیست و اوایل دهه سی یکی از سریعترین بخشهای در حال رشد خریداران خانه را تشکیل میدهند. اینها افرادی هستند که به تازگی ازدواج کرده اند یا در شرف ازدواج هستند. دلیل اصلی خرید خانه به این دلیل است که آنها معتقدند خرید خانه یک آیین انتقال به بزرگسالی است. آن ها پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگشان را در همان لحظه ازدواج دیده اند که خانه ای خریده اند و خرید خانه را معادل تشکیل خانواده می دانند.
بنابراین اقدام خرید خانه تبدیل به آیینی برای ورود به زندگی خانوادگی می شود . توسعه دهندگان کاملاً از این تمایل خریداران آگاه هستند و بنابراین کل کمپین های بازاریابی را برای تحریک این احساسات طراحی می کنند. با این حال، سرمایه گذاران موفق املاک می دانند که سرمایه گذاری در نهایت یک امر پولی است! اختلاط احساسات خانوادگی در این فرآیند فقط آن را پیچیده می کند و منجر به تصمیمات بد سرمایه گذاری می شود.
خرید ملک چون دیگران انجام می دهند
برای بسیاری از مردم، خرید ملک نمادی از رونق اقتصادی است. هنگامی که آنها از دانشگاه خارج می شوند و شغل نسبتاً ثابتی دارند، یکی از اولین کارهایی که انجام می دهند این است که برای خود وام مسکن و خرید ملک انجام می دهند. این به این دلیل است که بار دیگر احساسات در این تصمیمات سرمایه گذاری نقش دارند. آنها تصمیم خرید خانه را با اعلام عمومی که در زندگی موفق بوده اند یکی می دانند! بنابراین خانه نماد موفقیت است. توسعه دهندگان بار دیگر به این تمایل پی بردند. بنابراین آنها خانههای حومهای زیادی برای خانوادههای طبقه متوسط با امکانات رفاهی مجلل ساختهاند! ایده این است که به خریدار طبقه متوسط یک احساس آرزوی موفقیت داده شود و تصمیم عاطفی آنها را تأیید کند که واقعاً موفق شده اند.
خرید ملک به دلیل اینکه شخصی در گذشته میلیون ها درآمد داشته است
در چند دهه گذشته شاهد رونق املاک و مستغلات در اکثر نقاط جهان بوده است. بنابراین داستان افرادی که چیزی نداشتند و به دلیل زمین های وسیعی که در اختیار داشتند ناگهان میلیونر شدند، ناگهان بسیار ارزشمند شد، رایج است. با افزایش روزافزون شهرنشینی، مردمی که زمین های کشاورزی بزرگی داشتند ناگهان بسیار ثروتمند شدند.
این موضوع باعث شده تا دسته دیگری از سرمایه گذاران ناموفق پیدا شوند که می خواهند این روند را تکرار کنند. یک تفاوت عمده وجود دارد. آنها انتظار دارند که افزایش قیمت ملک با همان نرخی که در گذشته بوده ادامه یابد! هر کسی که با املاک و مستغلات یا اقتصاد به طور کلی آشنا باشد به شما خواهد گفت که رشد تصاعدی با نرخ های بالا نمی تواند برای مدت طولانی ادامه یابد. چشم انداز کلی نسبت به بخش املاک و مستغلات در سراسر جهان نزولی است. با این حال، احساس طمع در این سرمایه گذاران باعث می شود آنها باور کنند که بازارها بی پایان به رشد خود ادامه خواهند داد. بنابراین، تصمیمات آنها مبتنی بر تحلیل مالی صحیح نیست. بلکه بر اساس احساسات و هجوم آدرنالینی هستند که ایده کسب درآمد زیاد در زمان کوتاه برای آنها فراهم می کند.
خرید ملک به دلیل “مزایای مالیاتی”
منطق دیگری که بسیاری از خریداران طبقه متوسط برای خرید خانه از آن استفاده می کنند، مزایای مالیاتی است. دولت ها در سراسر جهان برای خرید خانه معافیت های مالیاتی ارائه می کنند . آنها به وام گیرنده اجازه می دهند تا بخشی از مبلغی را که به عنوان سود و سرمایه به وام مسکن خود پرداخت کرده اند از درآمد کسر کند و در نتیجه درآمد و مالیات بدهی را کاهش دهد!
این باعث می شود سرمایه گذاری در املاک و مستغلات ایده خوبی به نظر برسد. این به این دلیل است که در قالب افزایش احتمالی سرمایه و جریانهای نقدی مقداری افزایش مییابد. علاوه بر این، به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا به دلیل کاهش صورت حساب مالیاتی، پول خود را پس انداز کنند!
در واقعیت اینطور نیست. معافیتهای مالیاتی ارائه شده توسط دولت در مقایسه با بهرهای که فرد در نهایت بابت وام مسکن پرداخت میکند، حداقل است. بنابراین، اگر از نظر مالی به آن نگاه کنیم، خرید خانه ممکن است تصمیم مناسبی نباشد. با این حال، از نظر عاطفی “تخفیف مالیاتی درک شده” برای بسیاری از سرمایه گذاران منطقی به نظر می رسد!
خرید ملک چون زمین کمیاب است!
در نهایت، توسعه دهندگان از ترس عموم مردم مبنی بر اینکه زمین کمیاب است و جمعیت جهان به سرعت در حال رشد است، ابراز نگرانی می کنند. بنابراین کاهش عرضه و افزایش تقاضا باید باعث افزایش قیمت شود! این استدلال از چند جهت ناقص است. اولاً، حتی با رشد گسترده جمعیت، زمین به اندازه کافی در جهان وجود دارد که همه مردم را در خود جای دهد و این می تواند چندین بار انجام شود! بنابراین ما حتی به یک بحران عرضه نزدیک نیستیم. علاوه بر این، تقاضا برای املاک و مستغلات با سرعتی که داشته رشد نخواهد کرد زیرا جمعیت جهان در چند سال گذشته تثبیت شده است. بنابراین، خرید زمین به دلیل اینکه در آینده چیزی برای خرید باقی نخواهد ماند، استدلال نادرستی است.
بدون نظر