رسوایی برنی مدوف داستان یک اختلاس 50 میلیارد دلاری و طرح پونزی بود که توسط Madoff Securities LLC اداره می شد . این رسوایی در سال 2008 آغاز شد و موجی از شوک در ایالات متحده و همچنین در سراسر جهان ایجاد کرد.
دنیا طرح های پونزی زیادی را دیده بود. با این حال، این یکی با توجه به این واقعیت که بیش از دو دهه در یکی از منظم ترین بازارهای جهان در حال اجرا بود، منحصر به فرد بود. وجود کلاهبرداری مدوف باعث شد مردم وجود و صلاحیت نهادهای نظارتی مانند کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) را زیر سوال ببرند.
SEC تا آخر نتوانست این کلاهبرداری را شناسایی کند. تنها زمانی که دو پسر مدوف متوجه عملیات غیرقانونی پدرشان شدند، موضوع را به مقامات گزارش کردند و مادوف دستگیر شد. مدوف بعداً به کلاهبرداری مالی و اختلاس متهم شد که بدون محاکمه به جرم خود اعتراف کرد و امروز در حال گذراندن حکم 150 ساله خود در زندان است.
سابقه و هدف: Madoff LLC
برنی مدوف در دهه 1960 به عنوان یک کارگزار سهام کوچک با پنی شروع به کار کرده بود. ادعای شهرت او نرم افزاری بود که توسط برادرش ساخته شد و ظاهراً می توانست در عرض چند ثانیه معاملات سودآور را انتخاب کند. افراد زیادی با مدوف سرمایه گذاری کردند و پول خوبی به دست آوردند و به شرکت او شهرت خوبی دادند. به زودی Madoff LLC به یک نیروگاه مالی تبدیل شد و ششمین بازارساز بزرگ در وال استریت بود. مدوف در وال استریت به شخصیتی بسیار مورد احترام تبدیل شد و در هیئت مدیره بورس های مختلف نیز خدمت کرد.
مدوف سه خط کسب و کار داشت. او به غیر از کارگزاری، به تجارت اختصاصی نیز می پرداخت. با این حال، این صندوق سرمایه گذاری بود که تاج امپراتوری او بود. این اختلاس شخصاً توسط برنی مدوف مدیریت شد و مرکز اختلاس عظیم 50 میلیارد دلاری بود که احتمالاً بزرگترین اختلاس در تاریخ جهان است.
توهم ایجاد شده توسط برنی مدوف
صندوق تامینی برنی مدوف یک طبقه متفاوت بود. در حالی که سایر صندوق های تامینی به عنوان سفته بازان در نظر گرفته می شدند، مدوف به عنوان یک مدیر پول خبره مورد توجه قرار می گرفت. سایر صندوق ها بازدهی نامنظمی داشتند. گاهی اوقات پول زیادی به دست می آوردند و گاهی ضرر زیادی می کردند. این یکی از ویژگی های اساسی صندوق های تامینی است و دلیل اصلی این است که تنها سرمایه گذاران معتبر با ارزش خالص بیش از 200000 دلار می توانند در آنها سرمایه گذاری کنند. بهدلیل ریسکهای گسترده، دولت به طور متوسط سرمایهگذاران را از صندوقهای تامینی دور نگه میدارد.
صندوق برنی دهها سال بود که بازدهی ثابتی نزدیک به 12 درصد داشت. این صندوق ظاهراً از بسیاری از رکودها و سقوط ها جان سالم به در برده بود. با این حال، رکورد بی عیب و نقص بود و 12٪ بازگشت مانند ساعت کار می کرد.
مردم صف میکشیدند تا پولشان را به برنی بدهند و برنی در مورد اینکه با چه کسی تجارت میکرد بسیار گزینشی بود. وادار کردن برنی مدوف به مدیریت پول آنها به یک نماد وضعیت در میان ثروتمندان تبدیل شد، زیرا انتخاب برنی هاله ای از انحصار را به او بخشید و یک نام تجاری پیشرفته ایجاد کرد.
واقعیت برنی مدوف
نیازی به گفتن نیست که واقعیت وجوهی که توسط صندوقهای تامینی مدوف اداره میشد، بسیار متفاوت از توهم بود. مدوف هیچ راه جادویی برای پیمایش در فراز و نشیب های بازار و ایجاد بازدهی 12 درصدی در پایان آن نداشت. در واقع، مدوف با دریافت پول از سرمایه گذاران جدید، پول سرمایه گذاران قدیمی را پرداخت می کرد. این همان تعریف یک طرح پونزی یعنی کلاهبرداری مالی است!
مداف در مورد سرمایه گذاران خود بسیار گزینشگر بود، زیرا او عمدتاً برای مؤسسات خیریه و غیرانتفاعی بزرگ مدیریت می کرد. این مؤسسات توسط قانون تنظیم می شدند و الگوهای خروج قابل پیش بینی داشتند. از این رو، مدوف درصدی را بین پولی که برای غیر انتفاعی مدیریت می شود و پولی که برای افراد خصوصی مدیریت می شود، حفظ کرد. این او را قادر میسازد تا در صورت درخواست سرمایهگذاران، پرداختها را انجام دهد و در نتیجه از هدر رفتن صندوق جلوگیری کند!
دستیاران مورد اعتماد برنی مدوف یک عملیات مخفی کامل را راه اندازی کرده بودند که در آن آنها همیشه 12٪ بازدهی در هنگام برداشت یا حتی در صورت های سالانه پرداخت می کردند. همدستان او صرفاً معاملات را مهندسی معکوس میکردند و ادعا میکردند که برخی اوراق بهادار را خریداری و فروختهاند که در نگاه به گذشته، دستیابی به این بازده را بسیار محتمل نشان میدهد. یک واحد نرم افزار کامل در طبقه هفدهم مرموز دفتر راه اندازی شد که در آن این اظهارات ساختگی ایجاد شد. سرمایهگذاران دسترسی آنلاین به حسابهای خود نداشتند و به همین دلیل نمیتوانستند صورتهای خود را در زمان واقعی بررسی کنند.
علائم هشدار دهنده متعدد
قبل از وقوع سال 2008 چندین بار درباره مدوف گزارش شده بود. در واقع، یکی از سرمایه گذاران نامه ای 21 صفحه ای به کمیسیون بورس و اوراق بهادار بوستون داده بود که در آن دلایلی را برشمرد که چرا سرمایه گذاری مدوف نمی تواند یک عملیات تجاری قانونی باشد. با این حال، در کمال تعجب، چشم بر روی چنین شکایت هایی بسته شد که به عنوان تلاش های شرورانه رقبای سرکوب شده برای بد جلوه دادن نام مدوف تلقی می شدند.
در نگاهی به گذشته، نفوذ قابل توجه مدوف در واشنگتن میتوانست نقش مهمی در خارج کردن او از قلاب چندین بار داشته باشد. همچنین، خواهرزاده مدوف با یکی از مقامات ارشد SEC ازدواج کرد و SEC را نیز بخشی از خانواده کرد! با این حال، هیچ اتهام فساد ثابت نشده است و از نسخه عمومی داستان، به نظر می رسد که مدوف به اندازه کافی باهوش بود که چندین بار از قانونگذاران جلوگیری کرد و امپراتوری پونزی را تا زمانی که در سال 2008 اساساً ناپایدار شد ادامه داد.
گفته می شود که مدوف این وضعیت را به دو پسرش اعتراف کرده است که بلافاصله آن را به تنظیم کننده ها گزارش دادند زیرا آنها نمی خواستند بخشی از این رسوایی باشند.
بدون نظر