کنترل سرمایه چیست؟

کنترل سرمایه زمانی است که دولت های کشورها ورود و خروج سرمایه به اقتصاد را محدود می کنند . در اقتصاد بازار آزاد، هیچ مرزی نباید وجود داشته باشد و نخواهد بود. با این حال، این مورد در واقعیت نیست. کشورها می خواهند اطمینان حاصل کنند که اقتصادشان در بلندمدت نسبتاً باثبات بماند. بنابراین، برخی از اقتصادها نوعی کنترل سرمایه را اعمال می کنند. اکثر اقتصادهای کشورهای توسعه یافته غربی کنترل سرمایه را اعمال نمی کنند. در عوض، حرکت اقتصادی سرمایه به اراده آزاد بازارها واگذار شده است.

با این حال، این مورد در سرتاسر جهان صدق نمی کند زیرا طیف گسترده ای از کنترل های سرمایه را می توان در کشورهای مختلف یافت.

انواع کنترل سرمایه

 

  • حداقل شرایط اقامت: بسیاری از کشورها زمانی که صحبت از سرمایه گذاری به میان می آید، نوعی قفل در دوره دارند. این بدان معنی است که آنها اجازه می دهند سرمایه آزادانه در داخل و خارج از کشور حرکت کند. با این حال، باید فاصله زمانی مشخصی بین حرکت به سمت داخل و حرکت به بیرون وجود داشته باشد. این به عنوان قفل در دوره یا به عنوان حداقل نیاز اقامت نامیده می شود. 

     

  • محدودیت ها: برخی از کشورها مقدار پولی را که هر نهاد می تواند به خارج از کشور ارسال کند محدود می کند. از آنجایی که محدودیت ها بر اساس تعداد اشخاص است، این امر انگیزه ای برای شرکت ها ایجاد می کند تا چندین شخصیت حقوقی تشکیل دهند و از قانون فرار کنند! 

     

  • سقف فروش دارایی: در بسیاری از کشورها گروه های خاصی از دارایی ها به عنوان استراتژیک طبقه بندی می شوند. سپس این دارایی ها به خارجی ها فروخته نمی شود. چنین اقتصادهایی امکان جابجایی آزادانه سرمایه در داخل و خارج از اقتصاد را فراهم می کنند، اما نه در بخش های خاص. به عنوان مثال، کانادایی ها از سرمایه گذاری های کشاورزی خود محافظت کرده اند. خارجی ها آزادند در سایر بخش های اقتصاد سرمایه گذاری کنند اما نه در کشاورزی. 

     

  • محدود کردن تجارت ارز: برخی از کشورها می خواهند مقدار ارز خارجی را که در هر زمان معینی برای تجارت در بازار فارکس در دسترس است محدود کنند. این به این دلیل است که آنها می‌خواهند پیوندهای ارزی یعنی نرخ‌های ارز ثابت را حفظ کنند. این به آن‌ها کمک می‌کند تا فعالیت‌های اقتصادی خود را بهتر برنامه‌ریزی کنند، به‌ویژه اگر اقتصاد صادراتی داشته باشند. تغییر نرخ فارکس به این معنی است که رقابت آنها در بازار بین المللی هر دقیقه تغییر می کند. کنترل سرمایه راهی موثر برای جلوگیری از این موضوع است! 

مزایای کنترل سرمایه

اعمال کنترل سرمایه باعث ثبات اقتصاد می شود. ثبات را نباید با رشد در اینجا اشتباه گرفت! ورود سرمایه ورود وجوه به اقتصاد را محدود می کند. آنها این کار را با ترساندن سرمایه گذاران شبانه از بازار انجام می دهند. فقط سرمایه گذارانی که پتانسیل بلندمدت را در یک کشور می بینند، حتی پس از اعمال کنترل سرمایه، پول خود را سرمایه گذاری می کنند. بنابراین، از آنجایی که جریان ورودی کمتری وجود دارد، خروج آن تقریباً ناچیز است. تقریباً تمام وجوهی که در کشور وارد می شود برای مدت طولانی باقی می ماند. از این رو، هر دو سمت صعودی و نزولی با یک محدوده محدود محدود می شوند.

بزرگترین مزیت کنترل سرمایه این است که از گرم شدن بیش از حد در اقتصادها جلوگیری می کند. این بدان معناست که سرمایه گذاران را از پمپاژ و دامپینگ اقتصاد جلوگیری می کند. سرمایه‌گذاران نمی‌توانند اقتصاد را با منابع مالی سرازیر کنند و تولید و قیمت‌ها را بالا ببرند و سپس ناگهان ترک کنند و باعث سقوط همه چیز شوند! تا زمانی که سرمایه گذاران داخلی برای رقابت با سرمایه خارجی به اندازه کافی قوی نشوند، باید نوعی کنترل سرمایه اعمال شود.

جنبه منفی کنترل سرمایه

بسیاری از اقتصاددانان نیز مخالف کنترل سرمایه هستند. این به این دلیل است که آنها معتقدند که این برخلاف عملکرد اقتصاد بازار آزاد است. هر چیزی که مخالف عملکرد اقتصاد بازار آزاد باشد، نمی تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد. در نتیجه، کنترل سرمایه منجر به فرار و فساد در مقیاس بزرگ می شود. شرکت هایی که می خواهند پول خود را از کشور خارج کنند به هر طریقی این کار را انجام می دهند. کانال های غیر قانونی وجود دارد. همچنین، اغلب بوروکرات‌هایی به آنها کمک می‌کنند که به آنها کمک می‌کنند فاکتور واردات درست یا ورودی حسابداری درستی تهیه کنند که از بازوی بلند قانون فرار می‌کند. از این رو، کنترل سرمایه به یک تمرین طولانی و طاقت فرسا تبدیل می شود که اغلب مبتنی بر دلایل سیاسی است تا دلایل منطقی اقتصادی!

مطالعات موردی کنترل سرمایه

 

  • اقتصاددانان اغلب به اجرای کنترل سرمایه توسط چین برای نشان دادن داستان موفقیت اشاره می کنند. اقتصاد چین بیش از سه دهه است که شکوفا شده است و کنترل سرمایه در آن دوره کاملاً وجود داشت. پس از اینکه بخش داخلی به همان اندازه قوی شده است، اکنون چین به تدریج اقتصاد خود را باز می کند. 

     

  • مالزی همچنین از کنترل سرمایه در دوران رکود اقتصادی سال 1998 بهره مند شد. از آنجایی که پول نمی توانست به همان سرعتی که می تواند تایلند و ویتنام را ترک کند، کشور را ترک کند، مالزی زمان ارزشمندتری برای مقابله با مناقشه در اختیار داشت. 

     

  • مورد برعکس در هند اتفاق افتاده است. در دوره ای که کنترل سرمایه اعمال شد، اقتصاد هند در حال چرخش بود. پس از سال 1991، این کنترل ها برداشته شد و اقتصاد هند در آن مرحله شروع به رونق کرد. امروزه هند یکی از کشورهایی است که سریع‌ترین رشد را در جهان دارد! 

به طور خلاصه، استدلال هایی هم موافق و هم علیه کنترل سرمایه وجود دارد. اینکه آیا چنین کنترل‌هایی برای یک اقتصاد مناسب هستند یا نه، به موقعیت خاص بستگی دارد و تعمیم آن نادرست است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *