نسبت های ساختار سرمایه برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی هر شرکت به دلایل زیر بسیار مهم است:
یک کسب و کار می تواند بازدهی متفاوتی را به همراه داشته باشد
سرمایه گذاران درک می کنند که روش تامین مالی یک کسب و کار می تواند تاثیر زیادی بر بازدهی داشته باشد. اگرچه کل بازده ارائه شده همیشه یکسان خواهد بود، نحوه توزیع آن بازده بین سرمایه گذاران متفاوت خواهد بود. به همین دلیل است که سرمایه گذاران به این نسبت ها توجه دقیق می کنند زیرا به آنها کمک می کند عواقب بهترین و بدترین سناریوهای ممکن را درک کنند.
ترکیبی که هزینه کل سرمایه را کاهش می دهد
شرکت یک نهاد حقوقی است که در ابتدای شروع فعالیتش چیزی ندارد. سرمایه را در قالب بدهی و حقوق صاحبان سهام با شرایط مختلف به دست می آورد. بدهی دارای بازده ثابت اما بازپرداخت مطمئن است. از سوی دیگر، حقوق صاحبان سهام بازده نامشخصی دارد، اما احتمال بازدهی بسیار بیشتر از بازده دارندگان بدهی است. هزینه ای به بدهی و حقوق صاحبان سهام متصل است و هدف از ساختار سرمایه ایده آل به حداقل رساندن هزینه کل است.
ماهیت سرمایه به کار گرفته شده می تواند بازده را بزرگ کند
ترکیب خاص بدهی و حقوق صاحبان سهام به کار گرفته شده قادر است بازده (هم سود و هم زیان) را برای سرمایه گذاران سهام افزایش دهد. بنابراین آنها علاقه خاصی به اطمینان از کنترل ساختار سرمایه و موقعیت اهرمی شرکت دارند.
پرداخت بدهی شرکت
ساختار سرمایه نادرست می تواند به معنای نابودی یک شرکت سالم باشد. این به این دلیل است که، اگر شرکت با بدهی بیش از حد تأمین مالی شود، قبوض بهره زیادی برای پرداخت دارد. بنابراین در یک دوره ناب، شرکت احتمالاً تعهدات بهره خود را نپذیرفته است. بدترین بخش این است که اگر شرکت چند بار نکول کند، دارندگان بدهی این حق را دارند که به دنبال مشاور حقوقی و شروع انحلال شرکت باشند. در چنین سناریویی، یک شرکت سالم ممکن است مجبور شود دارایی های خود را به قیمت های دور بفروشد. بنابراین، یک ساختار سرمایه ایدهآل، ساختاری است که پشتوانههای کافی برای سهامداران فراهم میکند تا بتوانند وجوه دارندگان بدهی را اهرم کنند، اما همچنین باید برای دارندگان بدهی از بازگشت اصل و سود آنها اطمینان حاصل کند. از آنجایی که نسبتهای ساختار سرمایه این حقایق را آشکار میکنند، تحلیلگران به دقت به آنها توجه میکنند.
انحلال شرکت
نسبتهای ساختار سرمایه به سرمایهگذاران کمک میکند تا در بدترین سناریو ممکن تحلیل کنند که چه اتفاقی برای سرمایهگذاریهایشان میافتد. در صورت انحلال، دارندگان بدهی ارشد اولین مطالبه را دارند، سپس دارندگان بدهی خردسال و در نهایت دارندگان حقوق صاحبان سهام در صورت باقی ماندن، پرداخت می شوند. سرمایهگذاران میتوانند ارزیابی کنند که اگر سازمان فوراً سقوط کند، احتمالاً چه چیزی را بازیابی میکنند.
بدون نظر