افرادی که پول خود را در سهام سرمایه گذاری می کنند را می توان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته از افراد به طور فعال تصمیم می گیرند که می خواهند پول خود را در کدام سهام سرمایه گذاری کنند. این به این معنی است که این سرمایه گذاران زمان و پول خود را صرف تحقیق روی سهام فردی می کنند. از سوی دیگر، دسته دیگر از مردم پول خود را سرمایه گذاری می کنند اما زمان یا تمایلی برای انتخاب سهام ندارند. به این سرمایه گذاران، سرمایه گذاران منفعل می گویند.
عقل سلیم حکم میکند که افرادی که پول خود را فعالتر مدیریت میکنند باید نرخ بازدهی بهتری برای پول خود داشته باشند. با این حال، این چیزی نیست که در واقعیت اتفاق می افتد. وقتی دادههای تجربی در نظر گرفته میشوند، نتایج غیرمعمول هستند. به نظر می رسد افرادی که پول خود را به طور منفعلانه سرمایه گذاری کرده اند، در نهایت بازدهی بسیار بهتری از سرمایه گذاری خود به دست می آورند. آنهایی که پول خود را به طور فعال مدیریت می کنند، در انتخاب سهام خود اشتباهات زیادی مرتکب می شوند. به همین دلیل است که برخی از شرطبندیهای آنها به خوبی نتیجه میدهند در حالی که برخی دیگر نه. در نهایت، میانگین آنها کمتر از افرادی است که پول خود را به طور منفعلانه سرمایه گذاری می کنند.
به همین دلیل است که صندوق های شاخص مانند Vanguard و S&P در بین سرمایه گذاران بسیار محبوب هستند. هنگامی که این بودجه برای اولین بار راه اندازی شد، مردم فکر می کردند که آنها راهی مطمئن برای دستیابی به حد متوسط هستند. با این حال، در یک دوره زمانی، این سرمایه ها قابل قبول تر شده اند.
در این مقاله نگاهی دقیق تر به مزایای صندوق های شاخص نسبت به سایر گزینه های سرمایه گذاری خواهیم داشت.
تنوع بخشی
انتخاب سهام منفرد خطرناک و همچنین زمان بر است. بسیاری از سرمایه گذاران مشاغل تمام وقت دارند. از این رو، آنها زمان یا تمایلی برای انتخاب بهترین سهام ندارند. بنابراین، اگر آنها در سهام فردی سرمایه گذاری کنند، احتمالاً اشتباه می کنند. از سوی دیگر، زمانی که سرمایهگذار در صندوقهای شاخص سرمایهگذاری میکند، بلافاصله یک تکه کوچک از چندین سهام مختلف را به دست میآورد. هیچ یک از این سهام بیش از 4٪ یا 5٪ از کل سرمایه گذاری را تشکیل نمی دهند. از این رو، عملکرد تک تک سهام نمی تواند واقعاً عملکرد این صندوق ها را تغییر دهد. این رویکرد تخصیص پول در بین تمام سهام بلوچی در بازار ثابت شده است که ریسک کمتر و سودآورتر است زیرا تنوع را تسهیل می کند.
هزینه های کم
صندوق های شاخص در مقایسه با صندوق های سرمایه گذاری مشترک موثرتر هستند. این به دلیل هزینه های بسیار پایینی است که این صندوق ها متحمل می شوند. اولاً، باید درک کرد که صندوقهای سرمایهگذاری متقابل با مدیریت فعال دارای بار ورودی و خروجی هستند. این کار برای جبران هزینه های بازاریابی و تبلیغاتی که توسط صندوق های سرمایه گذاری متقابل تحمیل می شود انجام می شود. از آنجایی که این هزینهها توسط صندوقهای شاخص متحمل نمیشوند، جایگزین ارزانتری هستند.
همچنین، صندوق های سرمایه گذاری مشترک باید یک بخش تحقیقاتی را استخدام کنند، در حالی که صندوق های شاخص مجبور به این کار نیستند. از آنجایی که کار صندوق های شاخص فقط بازتاب بازارها است، تحقیقات زیادی لازم نیست. همچنین، صندوقهای شاخص نیازی به استخدام بازیگران شاخص ستاره ندارند، زیرا کار یک مدیر صندوق شاخص فقط بازتاب بازار است. از این رو مدارک مدیریتی فانتزی و استراتژی های غلبه بر بازار اصلاً مورد نیاز نیست!
به طور خلاصه، صندوق های شاخص می توانند با کمتر از نیمی از هزینه ای که توسط صندوق های سرمایه گذاری متقابل متحمل می شود، کار کنند. به همین دلیل است که حتی اگر بازده ناخالص ارائه شده توسط صندوق های شاخص کمتر باشد، آنها بازده خالص بهتری نسبت به اکثر صندوق های سرمایه گذاری مشترک ارائه می دهند.
مزایای مالیاتی
صندوقهای سرمایهگذاری متقابل به طرز بدنامی از پوشش پنجره استفاده کردهاند. اکثر صندوق های سرمایه گذاری مشترک سهام با عملکرد بالا را در پایان دوره گزارش می خرند. این به آنها اجازه می دهد تا بازدهی بالاتری را گزارش کنند. با این حال، خرید و فروش بی وقفه سهام منجر به نرخ های بالاتر ریزش می شود. هر بار که سهام فروخته می شود، سود مشمول مالیات است. از این رو، در فرآیند ریزش سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در مقایسه با صندوقهای شاخص از نظر مالیات بسیار بیشتری پرداخت میکنند. از آنجایی که نسبت سهام در صندوق های شاخص در طول زمان نسبتاً ثابت می ماند، ریزش کمتری وجود دارد و بنابراین مالیات پرداختی به طور قابل توجهی کمتر است. این دلیل دیگری است که نشان می دهد صندوق های سرمایه گذاری مشترک ارزان تر از صندوق های شاخص هستند.
بدون فشار سمت فروش
صندوق های سرمایه گذاری مشترک زیادی در بازار وجود دارد. از آنجایی که همه آنها در حال رقابت با یکدیگر هستند، مجبورند از خدمات نمایندگانی استفاده کنند که به آنها کمک می کند تا واحدهای خود را به سرمایه گذاران بفروشند. مشکل این است که مشاوران صندوق سرمایه گذاری متقابل تمایل دارند وجوهی را بفروشند که بیشترین کمیسیون را برای آنها فراهم می کند. آنها واقعاً نگران این نیستند که آیا این صندوق در درازمدت به سود سرمایه گذار خواهد بود یا خیر.
خبر خوب در مورد صندوق های شاخص این است که تعداد آنها نسبتاً کم است. اکثر صندوق های شاخص از این فروشندگان برای توزیع واحدها استفاده نمی کنند. از آنجایی که این وجوه به صورت تهاجمی فروخته نمی شوند، احتمال فروش اشتباه صندوق های شاخص نسبتاً کمتر است.
ضبط آهنگ
در نهایت، بررسی سابقه وجوه شاخص نسبتاً آسانتر است. سرمایه گذاران فقط باید دریابند که کدام صندوق ها بیشتر منعکس کننده شاخص هستند و می توانند پول خود را سرمایه گذاری کنند. این برخلاف صندوقهایی است که به طور فعال مدیریت میشوند که در آن سرمایهگذاران باید متغیرهای مختلفی را قبل از اینکه بتوانند در صندوقی که میخواهند پول خود را در آن سرمایهگذاری کنند به صفر برسانند، در نظر بگیرند.
به طور خلاصه، صندوق های شاخص ساده تر هستند و از لحاظ تاریخی بازدهی قابل مقایسه با صندوق های سرمایه گذاری مشترک را ارائه می دهند.
بدون نظر