نسبت جریان نقدی به بدهی

فرمول

نسبت جریان نقدی به بدهی = جریان نقدی عملیاتی / کل بدهی

معنی

نسبت جریان نقدی به بدهی به سرمایه گذاران می گوید که شرکت در مقایسه با کل بدهی که دارد، چه مقدار جریان نقدی از فعالیت های عملیاتی معمول خود ایجاد کرده است. به عنوان مثال، اگر این نسبت 0.25 باشد، جریان نقد عملیاتی یک چهارم کل بدهی شرکت در دفاتر خود است. این بدهی شامل پرداخت های بهره، پرداخت های اصلی و حتی پرداخت های اجاره برای پوشش تامین مالی خارج از ترازنامه است.

مفروضات

 

  • استهلاک را پوشش نمی‌دهد: نسبت جریان نقدی به بدهی فرض می‌کند که سود و پرداخت‌های اصلی در طول سال‌ها به همان شیوه‌ای که در سال جاری پرداخت شده است، پرداخت می‌شود. این فرض ضمنی در این واقعیت است که هنگام محاسبه کل بدهی (مخرج) سود و اصل پرداختی را از صورتهای مالی سال جاری می گیریم.هرچند، این وضعیت، موردنظر نیست. شرکت ها به انواع طرح های تامین مالی دسترسی دارند. برخی از این طرح‌ها شامل پرداخت فقط بهره، پرداخت گلوله، پرداخت بالن، استهلاک منفی و غیره است. در چنین استهلاک ابتکاری، ممکن است سال‌هایی وجود داشته باشد که شرکت باید سود زیادی بپردازد و سال‌های دیگری که مجبور به پرداخت هیچ سودی نباشد. از این رو ارقام سال کنونی ممکن است نشان دهنده آینده نباشد.

     

  • افزایش اجاره را پوشش نمی دهد: یک بار دیگر، این نسبت اعداد اجاره را از صورت های مالی سال جاری می گیرد. با این حال، امروزه بیشتر قراردادهای اجاره دارای مفاد افزایش اجاره هستند. این بدان معنی است که هر سال ممکن است اجاره بها درصد خاصی افزایش یابد. نسبت این جنبه را پوشش نمی دهد.

تفسیر

 

  • اعتبار : نسبت جریان نقدی به بدهی معیار واقعی اعتبار یک شرکت است. این به این دلیل است که یک شرکت باید سود خود را بپردازد و بدهی خود را با پرداخت نقدی بازنشست کند. آنها نمی توانند سودهایی را که ممکن است بر مبنای تعهدی ثبت کرده اند برای برآورده کردن مطالبات خود به طلبکاران منتقل کنند. تجزیه و تحلیل قبلی از سود استفاده می کرد زیرا در آن زمان دوره های اعتباری کوچک یا وجود نداشتند و بنابراین سود تا حدی به معنای جریان نقدی بود. با این حال، با افزایش اعتبار، تمایز گسترده تر شده است. یک شرکت ممکن است فوراً سود خود را رزرو کند و سالها پول نقد دریافت نکند. بنابراین اعتباردهندگان چشمشان به نسبت های جریان نقدی است. 
  • تجزیه و تحلیل گذشته: بنابراین، نسبت جریان نقدی به بدهی به تجزیه و تحلیلی تبدیل می شود که شرکت چقدر تعهدات خود را در گذشته به راحتی پرداخت کرده است. آینده ممکن است مشابه باشد یا نباشد. تحلیلگران باید این نسبت را اصلاح کنند تا معنی دارتر شود.
کوچینگ-سازمانی-1
کوچینگ-سازمانی-1

مصاحبه با دکتر سعید جویزاده: نسبت جریان نقدی به بدهی و اهمیت آن در سلامت مالی شرکت‌ها

مصاحبه‌گر: نیما رضوی

نیما رضوی: سلام دکتر جویزاده، ممنون که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید. امروز می‌خواهیم درباره «نسبت جریان نقدی به بدهی» صحبت کنیم. ابتدا لطفاً این نسبت را برای مخاطبان تعریف کنید و بگویید چرا برای شرکت‌ها حیاتی است؟

دکتر جویزاده: سلام، خوشحالم که اینجا هستم. نسبت جریان نقدی به بدهی (Cash Flow to Debt Ratio) یکی از معیارهای کلیدی در تحلیل مالی است که نشان می‌دهد یک شرکت چقدر توانایی دارد تا با استفاده از جریان نقدی عملیاتی خود، بدهی‌هایش را پوشش دهد. فرمول آن ساده است: جریان نقدی عملیاتی تقسیم بر کل بدهی‌ها. این نسبت به ما می‌گوید اگر شرکت تمام جریان نقدی خود را صرف بازپرداخت بدهی کند، چند سال طول می‌کشد تا بدهی‌ها تسویه شوند. هرچه این عدد بالاتر باشد، شرکت از انعطاف‌پذیری مالی بیشتری برخوردار است و ریسک نکول آن کمتر است.

نیما رضوی: محاسبه این نسبت چه تفاوتی با سایر معیارهای سنجش بدهی مانند «نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام» دارد؟

دکتر جویزاده: خوب است به این نکته اشاره کنید. نسبت‌هایی مثل Debt-to-Equity روی ساختار سرمایه تمرکز دارند، اما نسبت جریان نقدی به بدهی مستقیماً به توانایی شرکت در تولید نقدینگی مرتبط است. به عبارت دیگر، ممکن است شرکتی ساختار بدهی سنگینی داشته باشد، اما اگر جریان نقدی قدرتمندی ایجاد کند، همچنان توانایی مدیریت بدهی‌ها را دارد. این نسبت، نگاه پویاتری به سلامت مالی شرکت ارائه می‌دهد.

نیما رضوی: عدد ایده‌آل برای این نسبت چقدر است؟ آیا صنایع مختلف استانداردهای متفاوتی دارند؟

دکتر جویزاده: بله، قطعاً. به‌طور کلی، نسبت بالای ۰.۵ تا ۱ نشان‌دهنده وضعیت مطلوب است، یعنی شرکت می‌تواند ظرف ۱ تا ۲ سال بدهی‌هایش را با جریان نقدی فعلی پرداخت کند. اما در صنایع پرریسک یا سرمایه‌بر مثل نفت و گاز یا ساخت‌وساز، این نسبت معمولاً پایین‌تر است و ممکن است عدد ۰.۳ هم قابل قبول باشد. در مقابل، شرکت‌های فناوری با جریان نقدی پیش‌بینی‌شده قوی‌تر، اغلب نسبت‌های بالاتری دارند.

نیما رضوی: اگر شرکتی این نسبت پایینی داشته باشد، چه اقداماتی برای بهبود آن پیشنهاد می‌کنید؟

دکتر جویزاده: سه راهکار اصلی وجود دارد:

  1. افزایش جریان نقدی عملیاتی: مثلاً از طریق بهینه‌سازی فرایندها، کاهش هزینه‌های زائد، یا افزایش فروش.
  2. تجدید ساختار بدهی: مذاکره با بانک‌ها برای افزایش سررسید بدهی‌ها یا کاهش نرخ بهره.
  3. کاهش حجم بدهی: فروش دارایی‌های غیرضروری یا انتشار سهام جدید.

البته هر اقدام باید با در نظر گرفتن اثرات بلندمدت انجام شود. مثلاً فروش دارایی‌ها ممکن است جریان نقدی آینده را تحت تأثیر قرار دهد.

نیما رضوی: آیا شرایط اقتصاد کلان، مثل تورم یا بحران‌های جهانی، روی این نسبت تأثیر می‌گذارد؟

دکتر جویزاده: قطعاً. در محیط‌های پرتورم، هزینه‌های عملیاتی افزایش می‌یابد و جریان نقدی شرکت را تحت فشار قرار می‌دهد. از طرفی، اگر بدهی‌ها با نرخ شناور باشند، افزایش نرخ بهره می‌تواند بدهی‌ها را سنگین‌تر کند. در بحران‌هایی مثل همه‌گیری کرونا، بسیاری از شرکت‌ها متوجه شدند که حتی با وجود سودآوری، جریان نقدی آن‌ها برای پوشش بدهی‌ها کافی نیست. بنابراین، مدیریت ریسک اقتصادی باید بخشی از استراتژی مالی باشد.

نیما رضوی: به عنوان آخرین سوال، چه توصیه‌ای به مدیران شرکت‌ها دارید تا این نسبت را به‌طور مستمر رصد کنند؟

دکتر جویزاده: سه توصیه کلیدی:

  1. بودجه‌بندی دقیق: پیش‌بینی جریان نقدی و بدهی‌ها باید به‌صورت فصلی و سالانه انجام شود.
  2. استرس تست مالی: سناریوهای مختلف مثل کاهش ۲۰ درصدی فروش یا افزایش نرخ بهره را شبیه‌سازی کنید.
  3. شفافیت با سهامداران: اگر نسبت جریان نقدی به بدهی در حال کاهش است، پیش از تبدیل شدن به بحران، سهامداران و اعتباردهندگان را در جریان بگذارید.

به یاد داشته باشید، این نسبت فقط یک عدد نیست، بلکه نشانه‌ای از انعطاف‌پذیری شرکت در مواجهه با چالش‌های غیرمنتظره است.

نیما رضوی: بسیار سپاسگزارم دکتر جویزاده، صحبت‌های شما برای بسیاری از فعالان بازار مفید بود.

دکتر جویزاده: ممنون از شما که این موضوع مهم را برجسته کردید. موفق باشید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *